فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۱٬۰۶۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: این مطالعه تاثیر استفاده از مهارت های ادراکی- حرکتی را بر کاهش اختلالات رفتاری کودکان پنج تا هشت ساله مبتلا به اختلال کمبود توجه- بیش فعالی بررسی کرده است.
روش: در این پژوهش که از نوع شبه تجربی است، 26کودک پنج تا هشت ساله مبتلا به اختلال کمبود توجه- بیش فعالی مراجعه کننده به چهار مرکز کاردرمانی، به صورت تصادفی، به دو گروه آزمایش و شاهد تقسیم شدند. ابزار این پژوهش، پرسشنامه کانرز والدین، سیاهه رفتاری کودکان، آزمون کفایت حرکتی بروینینکس- اوزرتسکی بود. پس از اجرای مداخله که شامل شش هفته تمرینات ادراکی- حرکتی بود، از مادران دو گروه آزمایش و شاهد خواسته شد مجدداً سیاهه رفتاری کودکان را تکمیل کنند. برای ارزیابی پس از مداخله، از آزمون مقیاس حرکتی کودکان بروینینکس اوزرتسکی برای کودکان استفاده شد.
یافته ها: پس از پایان دوره مداخله، تمام حیطه های مهارت های ادراکی- حرکتی (مجموع حرکات درشت، جمع حرکات ظریف، هماهنگی اندام فوقانی و نمره کلی آزمون) بهبود و در حیطه مشکلات رفتاری (اضطراب، مشکلات اجتماعی، مشکلات توجه، رفتارهای پرخاشگری، مشکلات دیگر) میانگین گروه آزمایش کاهش قابل ملاحظه ای نشان داد. در حیطه حرکات ظریف و نمره کلی آزمون کفایت حرکتی بروینینکس- اوزرتسکی در گروه شاهد نیز بین پیش آزمون و پس آزمون تفاوت معناداری دیده شد. در اختلالات رفتاری هم نتایج نشان دهنده کاهش رفتارهای پرخاشگرانه و اضطراب بود.
نتیجه گیری: به نظر می رسد که بهبود مهارت های حرکتی کودکان این مطالعه باعث شده است که این کودکان در موقعیت های بازی، تحصیلی و فعالیت های روزانه احساس کفایت و شایستگی بیشتری کنند. میزان کسب موفقیت های بیشتر، شکست های کمتر و در نتیجه ارزیابی های مثبت تر، به کاهش پرخاشگری، اضطراب، مشکلات دیگر و به طور کلی مشکلات رفتاری کودکان این مطالعه منجر شد
اختلال های یادگیری غیرکلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختلال های یادگیری غیرکلامی1 (NLD) شامل شماری از علائم بالقوه ناتوان کننده ویژه ای است که رورک2 (1995)، آنها را به سه دسته عمده مشتمل بر: نقایص نورولوژیکی، نقایص تحصیلی و نقایص اجتماعی - عاطفی، سازشی تقسیم بندی کرده است. نقایص نورولوژیکی شامل مشکلاتی در ادراک دیداری و لامسه ، هماهنگی روانی – حرکتی ، توجهات دیداری و لامسه ، حافظه غیرکلامی ، استدلال ، کارکردهای اجرایی و مشکلات ویژه-ای در جنبه هایی از زبان و گفتار می باشد . نقایص تحصیلی شامل مشکلاتی در زمینه هایی مانند : نقایصی در محاسبات ریاضی ، استدلال ریاضیات ، درک و فهم خواندن بعضی از مطالب و جنبه هایی از زبان نوشتاری و دست خط می باشد . نقایص اجتماعی شامل مشکلاتی در ادراک اجتماعی و تعاملات اجتماعی است
بطورخلاصه ویژگی های کودکان دارای اختلالات یادگیری غیرکلامی شامل 1) رشد توانائی های کلامی و گنجینه لغات مناسب 2) مشکلاتی در زمینه های اجتماعی، تعبیر و تفسیر حالات هیجانی دیگران و ضعف در فهم علائم عاطفی دیگران می باشد. همراه با مشکلاتی در درک و فهم خواندن (مانند استعاره ها و فکاهی) ، 3) مشکلات شدید در ریاضیات، ضعف در تفکر انتزاعی و داوری 4) تفاوت معنی داری بین هوشبهر عملی و هوشبهر کلامی با برتری هوشبهر کلامی از دیگر ویژگی های این کودکان است 5 ) افزون براین ، مشکلاتی در تمرکز، حواسپرتی، توجه زیاد به جزئیات، ناهماهنگی های حرکتی و ضعف در مهارت های ظریف حرکتی در این کودکان به وفور دیده می شود.هدف از مقاله حاضر آشنایی خوانندگان و علاقمندان با نشانگان اختلالات یادگیری غیرکلامی می باشد.
مقایسه عملکرد خانواده کودکان مبتلا به اختلال کمبود توجه/ بیش فعالی با عملکرد خانواده کودکان بدون اختلال بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه عملکرد خانواده کودکان مبتلا به اختلال کمبود توجه/ بیش فعال 15-7 ساله مراجعه کننده به مراکز روان پزشکی تبریز با عملکرد خانواده کودکان بدون اختلال بیش فعالی در سال 1387 می باشد. این مطالعه از نوع علی ـ مقایسه ای و بر روی 150 خانواده انجام گرفته است. 75 خـانواده کودکان مبتلا به ADHD 15-7 ساله، از بین مراجعین کلینیک های روان پزشکی شهر تبریز و 75 خانواده کودکان بدون ADHD از بین دانش آموزان سنین 15-7 ساله تبریز، به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند.پرسشنامه ابزار سنجش خانواده (FAD) در مورد آن ها اجرا و داده های بدست آمـده با روش آمـاری t-test دو گروه مستقل تجزیه و تحلیل شد. یافته ها تفاوت بین عملکرد خانواده کودکان دارای ADHD با عملکرد خانواده های کودکان بدون ADHD در همه بعدها (یعنی حل مسئله، ارتباط، نقش ها، همراهی عاطفی، کنترل رفتار، آمیزش عاطفی و عملکرد کلی) را معنادار نشان داد. در میانگین نمرات عملکرد خانواده های کودکان دارای اختلال ADHD در ابعاد یاد شده بزرگتر از میانگین نمرات خانواده های کودکان بدون ADHD بود. بنابراین می توان نتیجه گرفت عملکرد خانواده گروه ADHD نسبت به گروه کنترل ناسالم تر می باشد.
کم رویی و خجالت
اثربخشی تمرینهای ادراکیحرکتی بر افزایش مهارتهای حرکتی و ریاضی کودکان مبتلا به اوتیسم: بررسی تکآزمودنی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر بهمنظور بررسی اثربخشی تمرینهای ادراکیحرکتی بر افزایش مهارتهای حرکتی و ریاضی کودکان مبتلا به اوتیسم انجام گردید.
روشکار: این پژوهش از نوع تکآزمودنی است و دادهها از طریق آزمون لینکلن اوزرتسکی و آزمون ریاضیات ایران کیمت گردآوری شدند. فرآیند مداخله در طی 20 جلسه در سال 1388 در شهر تهران صورت پذیرفت. برنامهی مداخلهای مطرح شده در جلسات توسط کورتز در هفت محور اصلی شامل آگاهی بدنی، برنامهریزی حرکتی، یکپارچگی حرکتی دوجانبه، مهارتهای تعادلی، هماهنگی حرکتی ظریف، مهارتهای عملکردی بینایی و مهارتهای حرکتیگفتاری طراحی و اجرا شده است.
یافتهها: اندازهی اثر تمرینهای ادراکیحرکتی بر مهارت حرکتی 95/0 و بر مهارت ریاضی 1/0 است.
نتیجهگیری: تمرینهای ادراکیحرکتی بر افزایش مهارتهای حرکتی تاثیر بهسزایی دارند.
مهارتهای حرکتی در کودکان دارای اختلال بیش فعالی همراه باکمبود توجه (ADHD)(مقاله علمی وزارت علوم)
اثر گروه درمانی شناختی- رفتاری بر افسردگی بیماران صرعی مقاوم به دارو (با تاکید بر نگرش های ناکارآمد ویژه صرع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: افسردگی شایع ترین اختلال روانی همراه صرع است و بیشترین واریانس در نمرات کیفیت زندگی بیماران صرعی را تعیین می کند. کارآمدترین شیوه روان درمانی موجود در درمان افسردگی، رفتاردرمانی - شناختی است. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر رفتار درمانی شناختی بر افسردگی بیماران صرعی مقاوم به داروست که با تاکید بر نگرش های ناکارآمد ویژه صرع، در شهر اصفهان اجرا شد.
روش: در این پژوهش، 20 بیمار مبتلا به تشنجات مزمن، پاسخ ضعیف به دارو و دارای افسردگی بالینی خفیف تا متوسط، به صورت تصادفی، در دو گروه آزمایش (10 نفر) و شاهد (10 نفر) قرار داده شدند. برای گروه آزمایش، هشت جلسه هفتگی رفتار درمانی شناختی با تاکید بر بازسازی شناختی و اصلاح تحریفات شناختی افسرده ساز و آموزش فنون رفتاری به کار گرفته شد. ابزارهای پیش آزمون و پس آزمون برای هر دو گروه، مقیاس افسردگی همیلتون بود.
یافته ها: تحلیل ها نشان دادند که میانگین نمرات افسردگی در گروه آزمایش در مرحله پس آزمون، کاهش معناداری داشته است.
نتیجه گیری: رفتاردرمانی شناختی با تمرکز بر نگرش های ناکارآمد ویژه بیماری صرع، در کاهش افسردگی همراه این بیماری، به عنوان یک درمان مکمل، کارآیی چشمگیری دارد.
تأثیر آموزش کارکردهای اجرایی بر عملکرد نیمرخ اسید وکسلر کودکان (حساب، رمزنویسی، اطلاعات، حافظه ی عددی) در دانش آموزان اختلال یادگیری شهر شیراز
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر آموزش کارکردهای اجرایی برعملکرد خرده آزمون های معرف نیمرخ اسید (ACID) وکسلر کودکان در دانش آموزان اختلال یادگیری می باشد. در این پژوهش از روش تجربی با پیش آزمون پس آزمون همراه با گروه کنترل و گمارش تصادفی استفاده شد. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی تعداد 48 نفر دانش آموز انتخاب و در دو گروه آزمایش وگواه به شکل تصادفی گماشته شدند. در مرحله ی پیش آزمون از آزمون وکسلر کودکان برای اندازه گیری نیمرخ اسید استفاده شد. آموزش کارکردهای اجرایی به شکل گروهی در گروه آزمایش اعمال شد. پس از آموزش، پس آزمون به اجرا درآمد. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش کارکردهای اجرایی موجب افزایش عملکرد نیمرخ اسید وکسلر کودکان در خرده آزمون های اطلاعات، حساب و رمزنویسی می شود و در خرده آزمون حافظه ی عددی بی تأثیر است.
مقایسه طرح واره های ناسازگار اولیه و ریش ههای والدینی آنها در مبتلایان به اختلال شخصیت وسواسی- اجباری، اختلال وسواسی- اجباری و گروه غیربالینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مقایسه طرح وارههای ناسازگار اولیه و ریشههای والدینی این طرح وارهها در مبتلایان به اختلال شخصیت وسواسی- اجباری، اختلال وسواسی- اجباری و جمعیت غیربالینی.
روش: پژوهش حاضر از نوع پسرویدادی (علی- مقایسهای) و مقطعی است که در نمونهای 45 نفره (شامل 15 بیمار مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی- اجباری، 15 بیمار مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری و 15 نفر از جمعیت غیربالینی) اجرا شد که به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب شده بودند. آزمودنیها با استفاده از پرسشنامه طرح-وارههای ناسازگار یانگ و فرزندپروری یانگ مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تحلیل دادهها، از روشهای آماری تحلیل واریانس چندمتغیره و آمارهای توصیفی استفاده شد.
یافتهها: این پژوهش تفاوت معنادار گروه مبتلایان به اختلال وسواسی- اجباری را با گروه غیربالینی در تمامی طرح واره ها آشکار کرد. گروه مبتلایان به اختلال شخصیت وسواسی- اجباری نیز در بیشتر طرح واره ها، به استثنای طرح وارههای ایثار، شکست و محرومیت هیجانی، با گروه غیربالینی تفاوت معنادار داشت. دو گروه بالینی (مبتلایان به اختلال وسواسی- اجباری و اختلال شخصیت وسواسی- اجباری) نیز فقط در طرح واره ناسازگار اولیه محرومیت هیجانی با هم تفاوت معنادار داشتند. در حوزه ریشههای والدینی، تفاوت گروه مبتلایان به اختلال وسواسی- اجباری با گروه غیربالینی بیشتر از تفاوت گروه مبتلایان به اختلال شخصیت وسواسی- اجباری با گروه غیربالینی بود. دو گروه بالینی نیز بر اساس چهار طرح واره محرومیت هیجانی، نقص/ شرم، رهاشدگی/ بیثباتی و بیاعتمادی/ بدرفتاری در حوزه ریشههای والدینی از هم متمایز بودند.
نتیجهگیری: نتایج بهطور کلی تفاوت معنادار دو گروه بالینی را با گروه غیربالینی در طرحوارههای ناسازگار اولیه نشان می دهد. علاوهبر این، پژوهش بیانگر شباهت ساختارهای عمیق شناختی دو گروه بالینی و در نتیجه وجود ارتباط بین این دو اختلال است.
کنش وری اجرایی در کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مـؤلفه های زیربنایی کنش وری اجرایی در 18 کودک درمان نشده و 18 کودک درمان شده (با دارو) مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ فـزون کنشی با 18 کودک بهنجار مقایسه شدند. هـر گروه شامل3 دختر و 15 پسر با دامنه سنی 7 تا 12 سال بود. تمام کودکان به آزمونهای رنگـواژه استروپ (استروپ، 1935)، دسته بندی کارتهای ویسکانسین (گرانت و برگ، 1948) و عملکرد مداوم (روزولد، میرسکی، ساراسون، برانسام و بک، 1956) و زیرمقیاس فراخنای ارقام (وکسلـر، 1974) پاسخ دادنـد. نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نشان دادنـد که گروه درمان نشده در مقایسه با گروه بهنجار و درمان شده در بیشتـر کنشهای اجرایی ضعیف تر عمل کردند. عملکرد کودکان درمان شده در کنشهای اجرایی تفاوتی با کودکان بهنجار نداشت.
مقایسة وضعیت سلامت روان پدران و مادران کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعة حاضر، مقایسة وضعیت سلامت روان والدینِ دارای فرزند کم توان ذهنی آموزش پذیر و ابعاد مختلف آن شامل افسردگی، اضطراب، شکایت های جسمانی و اختلال در عملکرد اجتماعی می باشد. پژوهش حاضر، یک مطالعة پیمایشی بر روی 191 پدر و مادر دارای فرزند کم توان ذهنی آموزش پذیر (114= مادر و 77= پدر) است که فرزندان آن ها در 28 مدرسة استثنایی شهر مشهد در سال تحصیلی 88-1387 مشغول به تحصیل بودند. روش نمونه گیری، روش خوشه ای ـ تصادفی چند مرحله ای بود. پس از نمونه گیری، وضعیت سلامت روان آن ها به کمک پرسشنامة سلامت عمومی مورد ارزیابی قرار گرفت و مشخصات دموگرافیک آن ها نیز به کمک پرسشنامة محقق ساخته گردآوری شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی، آزمونt مستقل و آزمون غیرپارامتریک یومن ـ ویتنی به منظور مقایسة میانگین در دو گروه استفاده شد. از 191 پدر و مادر دارای فرزند کم توان ذهنی این مطالعه، تعداد مادران 114 نفر (6/59%) با میانگین سنی 38 و با دامنة سنی 25-58 سال و 2/62% آن ها بی سواد یا دارای سواد ابتدایی بودند و پدران 77 نفر (3/40%) با میانگین سنی 41 سال و دامنة سنی 28-60 سال و 8/42% بی سواد یا دارای سواد ابتدایی بودند. با توجه به نمرة میانگین سلامت روان برای کل والدین (4/29= با 7/11=SD)، تمام آن ها در سلامت روان مشکلات جدی داشتند؛ ولی تفاوت معناداری بین پدران و مادران این کودکان به لحاظ میزان اختلال در سلامت روان وجود نداشت و هر دو گروه به یک میزان از مشکلات سلامت روان رنج می بردند (05/0p
اثر مداخلات عصب روان شناختی بر بهبود عملکرد تحصیلی کودکان دچار ناتوانی های یادگیری ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی اثر مداخلات عصب روان شناختی بر بهبود عملکرد تحصیلی کودکان دچار ناتوانی های یادگیری ریاضی.
روش: جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان پسر سوم دبستان (سال تحصیلی 89– 88) با ناتوانی های یادگیری ریاضی تشکیل می-دادند. برای اجرای این پژوهش، 30 کودک دچار ناتوانی یادگیری ریاضی به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله-ای انتخاب و با روش تصادفی در دو گروه آزمایشی (15 نفر) و شاهد (15 نفر) جای داده شدند. برای گروه آزمایش مداخلات عصب روان شناختی انجام شد. ابزارهای پژوهش آزمون عصب روان شناختی نپسی، مقیاس هوش کودکان وکسلر، آزمون اران کی مت و آزمون عملکرد تحصیلی ریاضی بود. داده ها با روش آماری تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که مداخلات عصب روان شناختی بر عملکرد تحصیلی این دانش آموزان تاثیر دارد.
نتیجه گیری: مداخلات عصب روان شناختی همانند مهارت های زیربنایی یادگیری ریاضی می تواند رویکردی مؤثر در درمان ناتوانی های یادگیری ریاضی باشد.
مقایسه ی حافظه ی بصری و کلامی کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه با کودکان سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
زبان پریشی، اختلالی شناختی: نگاهی تازه به حوزه ای بودن زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی این فرضیه است که آیا حوزه تواناییهای زبانی در ذهن مستقل و مجزا از سایر تواناییهای شناختی است و یا بین تواناییهای زبانی و تواناییهای شناختی غیرزبانی ارتباط وجود دارد. بدین منظور، ارتباط میان توانایی درک نحوی و توانایی پردازش توالیهای شناختی در بیماران مبتلا به زبان پریشی بروکا اندازهگیری شد.
روش: این پژوهش از نوع توصیفی – مقایسهای بود. ده بیمار زبان پریش بروکا از مراکز گفتاردرمانی دولتی تهران به صورت هدفمند انتخاب شدند و دو آزمون درک نحوی کاپلان و پردازش توالیهای شناختی للکوف در مورد آنها اجرا و نتایج دو آزمون مقایسه شد.
یافته ها: نتایج نشان دادند که بین توانایی درک بعضی از ساخت های نحوی و توانایی پردازش توالیهای شناختی این افراد ارتباط مستقیم وجود دارد (ضریب همبستگی=0 5/0). ناتوانی زبانپریشان بروکا در انتساب درست نقشهای معنایی، به اختلال شناختی کلیتری مربوط میشود که ناشی از ضایعه ساختهای عصبی مشترک در پردازش درک زبانی و توالی شناختی است.
نتیجه گیری: برخلاف نظریه حوزهای بودن زبان، تواناییهای زبانی انسان را نمیتوان به یک قوه مستقل در ذهن محدود کرد و باید پذیرفت که تواناییهای زبانی و مهارتهای شناختی غیرزبانی در تعامل با یکدیگرند.
مقایسه ی تنش والدگری مادران کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی و نقص توجه با مادران کودکان بهنجار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"مقدمه: پژوهش حاضر به منظور بررسی سطح تنش والدگری در مادران کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی و نقص توجهو مقایسه ی آن با مادران کودکان بهنجار انجام شده است. روش کار: مطالعه ی حاضر جزو پژوهش های علی مقایسه ای می باشد وجامعه ی آماری این پژوهش تمام مادران دارای پسر 5 تا 12 ساله ی مبتلا به اختلال بیش فعالی و نقص توجه مراجعه کننده به درمانگاه های فوق تخصصی روان پزشکی کودک (ابن سینا و دکتر شیخ) و تمام مادران پسران 5 تا 12 ساله ی بهنجار مقطع پیش دبستانی و دبستان ناحیه ی 4 مشهد بودند. از بین مادران کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی و نقص توجه با روش نمونه گیری در دسترس، 50 نفر و از بین مادران کودکان بهنجار با روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای80 نفر انتخاب شدند. ابزار این پژوهش شاخص تنیدگی والدگری بودند. داده های به دست آمده با روش های آماری توصیفی و استنباطی از جمله آزمون تی گروه های مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.یافته ها: نتایج پژوهش نشان دادند که بین تنش والدگری (قلمرو والد) و مولفه های آن در مادران کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی و نقص توجه و مادران کودکان بهنجار تفاوت معنی داری وجود دارد (000/0P<) و نیز بین تنش والدگری (قلمرو کودک) و مولفه های آن در مادران کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی و نقص توجه و مادران کودکان بهنجار تفاوت معنی داری وجود دارد (000/0P<). هم چنین بین تنش والدگری (قلمرو والد-کودک) در مادران کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی و نقص توجه و مادران کودکان بهنجار تفاوت معنی داری وجود دارد (000/0P<). نتیجه گیری: مادران کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی و نقص توجه در مقایسه با مادران کودکان بهنجار دارای تنش والدگری بیشتری هستند که باید با ابزار شاخص تنش والدگری تشخیص داده شود.
"