فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۴۱ تا ۳٬۶۶۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه مقایسه کارکرد خانواده در بیماران مبتلا به سردرد با افراد سالم بود. شرکت کنندگان این پژوهش 124 بیمار (89 زن و 35 مرد) که مبتلا به سردرد مزمن و سردرد تکرار شونده بودند، که از این تعداد 69 نفر مبتلا به سردرد مزمن و 55 نفر مبتلا به سردرد تکرار شونده بودند. در گروه کنترل نیز 53 نفر از افرادی که سابقه جدی سردرد نداشتند، شرکت کردند. شرکت کنندگان این پژوهش به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه جمعیت شناختی و مقیاس سنجش خانواده (FAD) توسط این افراد تکمیل شد و آزمون تحلیل واریانس چند متغیره (مانوا) برای بررسی معنا داربودن تفاوت میانگین های سه گروه اجرا شد. نتایج نشان داد که کارکرد خانواده بین گروه کنترل و بیمار تفاوت معنی داری نشان می دهد ( 01/0> p) همچنین بین سه گروه افراد مبتلا به سردرد مزمن و غیر مزمن و گروه کنترل تفاوت معناداری در زیر مقیاس های FAD وجود داشت. نتایج آزمون تعقیبی جیمز هاول نشان داد که افراد مبتلا به سردرد مزمن نسبت به گروه کنترل (فاقد سردرد) کارکرد ضعیف تری در تمام زیر مقیاس های کارکرد خانواده داشتند. بنابراین نتیجه می گیریم خانواده های بیماران مبتلا به سردرد بخصوص سردرد مزمن دچار بدکارکردی هستند و نقش خانواده در ایجاد، تثبیت و بدتر شدن سردرد عود کننده باید بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد. بررسی نقش عوامل خانوادگی ما را به یافته های جالبی خواهد رساند و در فهم بیشتر ما از این اختلال پیچیده مفید واقع می شود.
ارائه مدل عِلّی پیش بینی اضطراب رایانه براساس رویکرد شناختی- اجتماعی دوئک (مورد مطالعه دانشگاه پیام نور استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل پیش بینی اضطراب رایانه دانشجویان دانشگاه پیام نور استان فارس براساس رویکرد شناختی- اجتماعی دوئک در مورد باورهای هوشی و جهت گیری هدف، به روش تحلیل مسیر انجام شد. برای این منظور 523 نفر از دانشجویان دانشگاه پیام نور استان فارس (203 نفر دختر و 320 نفر پسر) به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و طبقه ای نسبتی انتخاب و به پرسش نامه ای متشکل از خرده مقیاس های باورهای هوشی، اهداف پیشرفت و اضطراب رایانه پاسخ دادند. نتایج پژوهش نشان داد که باورها ی هوش ی ذاتی از طریق واسطه گری اهداف اجتناب - عملکرد و رویکرد - عملکرد بر اضطراب رایانه دارای اثر غیر مستقیم و مثبت و باورهای افزایشی در مورد هوش از طریق واسطه گری اهداف تبحری بر اضطراب رایانه دارای اثر غیرمستقیم منفی می باشد. همچنین مشخصه های برازندگی مدل برازش شده پیش بینی اضطراب رایانه، حمایت تجربی مناسبی را جهت کاربرد رویکرد شناختی- اجتماعی دوئک در یک بافت آموزشی متفاوت با بافت سنتی فراهم نمود.
" اختلال عاطفی فصلی چیست و چه باید کرد ؟! "
حوزه های تخصصی:
نقش جو عاطفی خانواده در گرایش به مصرف مواد: بررسی نقش میانجی عاطفه منفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۵
53-70
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی نقش جو عاطفی خانواده در گرایش به مصرف مواد با توجه به نقش میانجی عاطفه منفی انجام شد. روش: روش پژوهش از نوع همبستگی با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه تحقیق شامل دانشجویان دانشگاه فرهنگیان پردیس شهید بهشتی مشهد در سال تحصیلی 1397-1396 بود که تعداد ۴۰۰ نفر (۳۱۱ دانشجوی مرد و ۸۹ دانشجوی زن) از آن ها به عنوان نمونه به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی برگزیده شدند. از پرسش نامه های گرایش به اعتیاد (میرحسامی، ۱۳۸۸)، جو عاطفی خانواده (برن، ۱۹۶۴) و عاطفه مثبت و منفی (واتسون و همکاران، 1988) استفاده شد. اطلاعات با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معدلات ساختاری و به کمک نرم افزارهای ۱۸ SPSS و ۲۱ AMOS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد عاطفه منفی نقش میانجی در ارتباط جو عاطفی خانواده با گرایش به مصرف مواد دارد. همچنین شاخص های برازش، در دامنه های مورد قبول می باشند. با توجه به این مطالب، مدل نهایی تحقیق دارای برازش می باشد. نتیجه گیری: با توجه به نقش جو عاطفی خانواده و عاطفه منفی در پیش بینی اعتیاد می توان از نتایج موجود در جهت آموزش خانواده ها و مداخلات پیش گیرانه در مراکز آموزشی با برگزاری کارگاه های آموزشی مناسب استفاده کرد.
رابطه بین ابعاد روان شناختی خلق منفی و ترس از درد با ناتوانی حرکتی در بیماران مبتلا به درد مزمن در ناحیه ستون فقرات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه، بررسی نقش عواطف استرس، اضطراب و افسردگی و ترس از درد در پیش بینی ناتوانی حرکتی، در بیماران با درد مزمن در ناحیه ستون فقرات بود. نمونه پژوهش شامل ۵۳ نفر (۴۱ زن و ۱۲ مرد) مبتلا به درد مزمن ناحیه ستون فقرات بودند که به صورت دردسترس از میان بیمارانی که در فاصله ۳ ماه به کلینیک مراجعه کردند، انتخاب شدند و به صورت داوطلبانه در مطالعه شرکت کردند. پرسشنامه مقیاس افسردگی اضطراب و استرس، پرسشنامه ناتوانی درد، مقیاس نشانگان اضطراب و درد، و پرسشنامه ترس از درد توسط شرکت کنندگان تکمیل شد. داده های به دست آمده در پژوهش، با استفاده از روش های آماری ضریب همبستگی و رگرسیون، مورد آزمون قرار گرفتند. بر اساس نتایج یافته های حاصل از ضرایب همبستگی، از بین زیرمقیاس های افسردگی، اضطراب و استرس، افسردگی بیشترین میزان همبستگی را با ناتوانی حرکتی داشت. همچنین از بین زیرمقیاس های آزمون نشانگان اضطراب و درد، به ویژه بعد فرار- اجتناب، همبستگی مثبت و معناداری با متغیر ناتوانی حرکتی داشت. یافته ها نشان داد که مؤلفه افسردگی ۲۸درصد و مؤلفه فرار- اجتناب ۳۶درصد از واریانس ناتوانی حرکتی را تبیین می کند.نتایج نشان داد به نظر می رسداگرچه درد ممکن است در ابتدابه عنوان یک مشکل مربوط به سلامت جسمانی در نظر گرفته شود، با این حال مؤلفه های روانشناختی مثل افسردگی، اضطراب و استرس می توانند نقش مهمی را حداقل در حفظ شرایط درد مزمن ایفاکنند که این مساله باید در مداخلات توانبخشی مورد توجه قرار بگیرد
نقش پایگاه اجتماعی اقتصادی و کیفیت دلبستگی به والدین در پیش-بینی رفتار خرابکارانه نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاثیر شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر افسردگی، کیفیت زندگی و امیدواری در مددجویان کمیته امداد شهرستان قروه
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی به شیوه گروهی بر افسردگی، کیفیت زندگی و امیدواری در مددجویان کمیته امداد شهرستان قروه بوده است. در یک طرح شبه آزمایشی، یک کار آزمایی کنترل شده تصادفی با سنجش در خط پایه پس از مداخله و پی گیری 2 ماهه با گروه کنترل انجام گرفت. تعداد 30 مددجوی کمیته امداد به صورت در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی به دو گروه، گروه آزمایش تحت درمان شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (n=15) و یک گروه کنترل (n=15) گماشته شدند. کلیه شرکت کنندگان پرسشنامه دموگرافیک، پرسشنامه کیفیت زندگی و پرسشنامه امیدواری، پرسشنامه افسردگی همیلتون را در سه مرحله خط پایه، پس از مداخله و پیگیری دوماهه تکمیل کردند. داده ها با مدل تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر چند متغیری تحلیل شدند. یافته ها نشان داد پس از اتمام شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی تفاوت معناداری بین نمرات افسردگی، کیفیت زندگی و امیدواری در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری وجود دارد. با توجه به نتایج به دست آمده شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی به صورت گروهی باعث کاهش افسردگی و افزایش کیفیت زندگی و امیدواری در مددجویان پس از خاتمه جلسات درمانی و بعد از پیگیری 2 ماهه شده است.
مدل علی اثر شخصیت بی ثباتی هیجانی بر گرایش به رفتارهای پرخطر در نوجوانان با نقش میانجی نگرش به مصرف مواد مخدر در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل اثر شخصیت بی ثباتی هیجانی بر گرایش به رفتارهای پرخطر در نوجوانان با نقش میانجی نگرش به مصرف مواد مخدر در نوجوانان انجام شد. روش: روش پژوهش، توصیفی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری در این پژوهش، دانش آموزان شهرستان قدس استان تهران در سال تحصیلی 94 بود. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی، تعداد 644 نفر از آن ها انتخاب شدند و پرسش نامه های پنج عاملی بزرگ شخصیت نوجوانان، گرایش به رفتارهای پرخطر و نگرش به مصرف مواد مخدر را پاسخ دادند. یافته ها: نتایج نشان داد مدل مفهومی پژوهش دارای شاخص های برازش مناسبی با داده ها می باشد (56/2 =df/, χ2 049/0=RMSE ,98/0=CFI ,96/0=GFI). در این مدل تمامی مسیرهای مستقیم، غیرمستقیم و کلی برای پیش بینی گرایش به رفتارهای پرخطر معنی دار به دست آمد؛ همچنین نگرش به مصرف مواد مخدر در رابطه با بی ثباتی شخصیتی و گرایش به مصرف مواد مخدر نقش میانجی داشت. نتیجه گیری: در پژوهش حاضر نشان داده شد چگونه عوامل درون فردی در یک مدل بر گرایش به انواع رفتارهای پرخطر در نوجوانان تأثیر می گذارد.
رابطة تأهل و جنسیت با اثر موقعیتهای آزارنده در کُنشهای هوشی مراجعان دارای اختلال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بررسی رابطة متغیرهای خانوادگی و اختلال شخصیت مرزی، عمدتاً نادیده گرفته شده است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطة جنسیت و تأهل با اثر استرس زاهای آزمایشگاهی در وضعیت هوشی مراجعان دارای اختلال شخصیت مرزی است. روش:از میان مراجعان مراجعه کننده به مراکز مشاوره ای شهر سنندج، که با تشخیص روانپزشکان، دارای اختلال شخصیت مرزی بوده و همکاری در پژوهش را پذیرفتند، 15 نفر زن و به همین تعداد مرد انتخاب شدند. بعد از ثبت ویژگی های جمعیت شناختی، با آزمون میلون 3، با هدف تأیید و کمی کردن تشخیص اولیه، و سپس با استفاده از آزمون هوشی وکسلر بزرگسال، مورد ارزیابی قرار گرفتند. بعد از دو هفته، گروه آزمایشی، همراه با گروه همتای آن، استرسور آزمایشگاهی را تجربه کردند تا واکنش آنها به شکست مشخص شود و متعاقب آن مجددا با آزمون هوشی وکسلر ارزیابی شدند. نتایج حاصل، با استفاده از تحلیل کوواریانس، مورد مقایسه قرار گرفت. یافته ها:نتایج، بیانگر ارتباط معنادار تأهل و جنسیت با فعالیتها هوشی مراجعان، در پاسخ به استرسورهای آزمایشگاهی بود. طبق نتایج، متغیرهای تأهل و جنسیت در تعامل با علائم اختلال شخصیت مرزی، در توان به به کارگیری توانایی های هوشی مراجعان، در موقعیتهای ناخوشایند، مداخله می کنند. نتیجه گیری: نقش مهمی برای متغیرهای تأهل و جنسیت در در درک سازش یافتگی هوشی و اجتماعی مراجعان دارای اختلال شخصیت مرزی قابل توجه است. به نظر می رسد درک عمیق تر مشکلات هوشی و رفتاری این مراجعان، مستلزم توجهی خاص به این متغیرهاست#,
اثر بخشی کنترل وارسی و اطمینان بخشی در کاهش اضطراب بیماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از اجرای این پژوهش بررسی اثر بخشی کنترل وارسی و اطمینان بخشی در کاهش اضطراب بیماری بود.
روش: پژوهش حاضر از نوع تجربی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری بود که بدین منظور از جامعه آماری که شامل افراد مبتلا به اضطرب بیماری بود و جهت درمان طی ماههای اسفند 92 تا اردیبهشت 93 به مراکز درمانی یا مشاوره ی شهر ارومیه مراجعه کرده بودند تعداد 30 نفر به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند. گروه آزمایشی به مدت 10 جلسه درمان هفتگی 90 دقیقه ای تحت درمان قرار گرفت و گروه گواه طی این مدت هیچ مداخله ای دریافت نکرد. ابزار پژوهش مقیاس نگرش به بیماری کلنر بود که به منظور جمع آوری اطلاعات در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بر روی آزمودنی ها اجرا شد.
یافته ها: به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تجزیه و تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر استفاده شد و نتایج نشان داد که کنترل وارسی و اطمینان بخشی باعث کاهش اضطراب بیماری در مرحله پس آزمون شده است (01/0>p) و ماندگاری اثر درمان بعد از یک ماه حفظ شده است(1 0/0>p).
نتیجه گیری: این پژوهش دو نتیجه اساسی در پی داشت: اول اینکه این پژوهش کنترل وارسی و اطمینان بخشی را روش مؤثر در درمان اضراب بیماری معرفی می کند و دوم اینکه این پژوهش این رویکرد درمانی را دارای اثرات ماندگار در درمان این اختلال می داند.
اثربخشی درمان گروهی پذیرش و تعهد بر سازگاری اجتماعی و احساس شرم درونی شده مادران دارای کودک کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سازگاری اجتماعی و احساس شرم درونی شده مادران دارای کودک عقب مانده ذهنی یود. نوع پژوهش ، نیمه تجربی طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه مادران دارای کودک عقب ماده ذهنی که فرزندان شان در مدارس استثنایی شهرستان در سال تحصیلی 96-95 مشغول به تحصیل بودند. از جامعه فوق 30 از مادران دارای کودک عقب مانده ذهنی به روش تصادفی خوشه ای انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند(هر گروه 15 نفر). گروه آزمایشی طی 10 جلسه نود دقیقه ای، (هر هفته یک جلسه)درمان گروهی را دریافت کردند. ابزار های پژوهش شامل پرسشنامه سازگاری اجتماعی بل و مقیاس شرم درونی شده کوک بود. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس چند متغیره تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد بین دو گروه آزمایش وگواه از سازگاری زناشویی و احساس شرم درونی شده تفاوت معناداری وجود دارد(001/0>p). به طور کلی یافته های پژوهش نقش و اهمیت درمان گروهی پذیرش و تعهد را بر افزایش سازگاری اجتماعی و کاهش احساس شرم درونی شده در مادران دارای کودک عقب مانده ذهنی نشان می دهد.
مقایسه سطح سلامت عمومی و عزت نفس زنان سالمند آموزش دیده در انجمن آلزایمر ایران و دیگران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش مقایسه سطح سلامت عمومی وعزت نفس زنان سالمند آموزش دیده در انجمن آلزایمر ایران با دیگران است.
روش: 40نفر زن سالمند که 20 نفر آموزش دیده در انجمن آلزایمر ایران و20 نفر هم از خارج انجمن به روش جورکردن گروه همتا انتخاب شدند. روش تحقیق علی مقایسه ای بوده و اطلاعات با پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ وعزت نفس کوپراسمیت جمع آوری شده است.
یافته ها: برپایه یافته یکم پژوهش با استفاده از مدل t تک نمونه ای ، سلامت عمومی و عزت نفس در جامعه زنان سالمند در حد بالا ارزیابی گردید. یافته دوم پژوهش براساس مدل t مستقل نشان داد که میزان هر دو متغیر در زنان سالمند آموزش دیده انجمن از زنان سالمند آموزش ندیده بیشترست(سطح معناداری 0/001). یافته سوم با استفاده از مدل رگرسیون خطی همزمان نشان داد سلامت عمومی باعزت نفس زنان سالمند رابطه دارد. یافته چهارم براساس مدل همخوانی مجذورکای این بود که بین عزت نفس و سلامت عمومی زنان سالمند با ویژگی های فردی آنان (میزان تحصیلات، وضعیت تاهل، موقعیت شغلی، وضعیت اقتصادی، شرایط سلامتی) رابطه ای مشاهده نگردید.
نتیجه گیری: آموزش زنان سالمند در سلامت عمومی و عزت نفس آنان تاثیر گذار است.
مقایسه اثربخشی درمان فراشناخت و آموزش نوروفیدبک بر بهبود باورهای فراشناختی و علائم اضطراب در دانشجویان دختر دارای اختلال اضطراب اجتماعی (تک آزمودنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان فراشناخت با نوروفیدبک در بهبود باورهای فراشناختی و علائم اختلال اضطراب اجتماعی بود. این پژوهش از نوع مطالعه تک آزمودنی و نمونه گیری داوطلبانه بود. 5 دانشجوی دانشگاه فردوسی مشهد و دانشگاه فرهنگیان با تشخیص اختلال اضطراب اجتماعی، براساس شدت اختلال (خفیف تر یا شدید) همتا شده، به صورت تصادفی در دو گروه فراشناخت و نوروفیدبک جای گرفتند. از مصاحبه بالینی DSM-IV-TR، پرسشنامه هراس اجتماعی کانور، پرسشنامه اضطراب اجتماعی واتسون و فرند و پرسشنامه باورهای فراشناختی استفاده شد. درمان فردی فراشناخت در 8 جلسه هفتگی و نوروفیدبک 16جلسه، سه بار در هفته اجرا شد. پرسشنامه ها در خط پایه، انتهای درمان و پیگیری 45 روزه تکمیل شدند، به علاوه پرسشنامه کانور دوبار در میانه درمان (یک سوم و دو سوم مدت دوره درمان) نیز تکمیل گردید. برای تحلیل داده ها از شاخص درصد بهبودی استفاده گردید. یافته ها نشان دهنده اثربخشی هردو درمان در نشانه های اضطرابی آزمودنی ها، با دامنه درصدهای بهبودی متفاوت در هر فرد بود. میانگین درصدهای بهبودی آزمودنی ها برای هردو درمان در اختلال اضطراب اجتماعی، تفاوت معناداری نداشت. اگرچه بیشترین بهبودی در باورهای فراشناختی در آزمودنی های گروه فراشناخت ایجاد شده بود. بهبودی همه آزمودنیها در دوره پیگیری ادامه یافته بود. بطورکلی درمان فراشناخت و نوروفیدبک به طور اثربخشی توانستند اختلال اضطراب اجتماعی را بهبود بخشند اما اثربخشی بیشتر درمان فراشناخت برای کاهش علائم اضطراب اجتماعی خفیف و نوروفیدبک برای اختلال اضطراب اجتماعی شدیدتر مشاهده شد.
تاثیر روش آموزش تقلید متقابل بر بهبود نشانگان کودکان با اختلال درخودماندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر به بررسی تأثیر آموزش تقلید متقابل بر بهبود نشانگان کودکان با اختلال درخودماندگی بود. بدین منظوربا استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 24 کودک با اختلال درخودماندگی( 30 تا 54 ماهه ) از یک مرکز توانبخشی و نگه داری کودکان درخودمانده انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. آزمودنی های گروه آزمایش آموزش تقلید متقابل را طی70جلسه( 3روز در هفته و هر جلسه 20 دقیقه ای )دریافت کردند. در این پژوهش از آزمون گارز به عنوان پیش آ زمون و پس آ زمون استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس داده ها نشان داد که آموزش تقلید متقابل بر بهبود نشانگان کودکان با درخودماندگی گروه آزمایش تاثیر معنی دار داشته است. بنابراین می توان نتیجه گرفت روش آموزش تقلید متقابل منجر به بهبود نشانگان(تعاملات اجتماعی، ارتباطات و رفتارکلیشه ای) در کودکان درخودمانده می شود. به بیان دیگر مداخله رفتاری طبیعی به عنوان یک درمان انتخابی جدید و بالقوه مهم برای کودکان درخودمانده موثر است.
تحلیل محتوای مطالب رسانه های چاپی در امر کنترل و مقابله با مواد مخدر در ایران (روزنامه های اطلاعات و ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۵
31-52
حوزه های تخصصی:
هدف : این تحقیق با هدف تحلیل محتوای روزنامه ها در امر کنترل و مقابله با مواد مخدر درایران انجام شد. روش : تحقیق به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از تحلیل محتوا انجام شد. در جامعه آماری تحقیق (روزنامه های اطلاعات و ایران) برای تحلیل محتوای مقالات و گزارش های تحلیلی روزنامه ها، از 20 گویه محتوایی استفاده شد. هریک از این گویه ها به گزینه های مختلفی تقسیم شدند. یافته ها : طبقه بندی اخبار پوشش داده شده در این روزنامه ها بیانگر این است که انعکاس خبری روزنامه ها در مورد مواد مخدر بیشتر مربوط به قاچاق کلان مواد مخدر، نهادهای مبارزه با مواد مخدر، پیشگیری و درمان و اعتیاد و گروه های قربانی بوده است. بازنمایی این دو روزنامه از مسائل اعتیاد و مواد مخدر در جامعه چندان منطبق با واقعیات اجتماعی این حوزه نبوده است. نتیجه گیری: بازنمایی موضوعات مواد مخدر در روزنامه های ایران و اطلاعات تقریبا مشابه بوده است. تفاوت ها بیشتر مربوط به اهداف رسانه ای هر یک از این روزنامه ها بوده است. روزنامه ایران به عنوان رسانه ی رسمی دولت در انعکاس اخبار مربوط به مواد مخدر عمدتا بر حوزه های رسمی تاکید داشته و در مقابل روزنامه اطلاعات برخی از ابعاد اجتماعی مثل مجازات قاچاقچیان یا قاچاق کلان مواد مخدر را بیشتر پوشش داده است.
مقایسه اختلالات اضطرابی در دختران دارای اضافه وزن با دختران دارای وزن طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: چاقی دوران کودکی و نوجوانی به صورت یک معضل سلامتی و بهداشتی در بسیاری از کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه درآمده است و علاوه بر عوارض جسمی، میتواند پیامدهای روانی زیادی از جمله افزایش سطح اضطراب را در برداشته باشد، بنابراین هدف پژوهش حاضر مقایسه اختلالات اضطرابی در دختران دارای اضافه وزن با دختران دارای وزن طبیعی می باشد.
روش: طرح پژوهش حاضر یک طرح علّی- مقایسه ای است. بدین منظور 140 دانش آموز دختر پایه ششم ابتدایی شهر تهران با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان با توجه به شاخص توده بدنی (BMI) به دو گروه ( 70 نفر دارای اضافه وزن و 70 نفر دارای وزن طبیعی) تقسیم شدند. شرکت کنندگان به مقیاس اضطراب کودکان اسپنس (1998) پاسخ دادند.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که اضطراب در بین دختران دارای اضافه وزن با دختران دارای وزن طبیعی تفاوت معنی داری داشت و در بین مولفه های اضطراب، مولفه های ترس از فضاهای شلوغ، اضطراب اجتماعی و وسواس فکری و عملی در سطح معنی داری در بین دختران دارای اضافه وزن با دختران دارای وزن طبیعی تفاوت معنی دار دارد و سه مولفه باقی مانده اضطراب جدایی، ترس از آسیب فیزیکی و اضطراب فراگیر بین این دو گروه تفاوت معنی داری ندارد (05/0>p).
نتیجهگیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر آگاهی دادن به والدین در خصوص پیامدهای چاقی و اضافه وزن و راهکارهای پیشگیری از چاقی از اهمیت بسزایی برخوردار می باشد. همچنین هرگونه مداخلات زود هنگام و برنامه ریزی های مناسب در حوزه سلامت و بهداشت کودکان، از دیگر اقدامات مهمی است که پیشنهاد می شود