فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۸۱ تا ۲٬۷۰۰ مورد از کل ۴٬۳۵۹ مورد.
بررسی اثر بخشی آموزش برنامه فرندز (FRIENDS) بر اضطراب کودکان شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه:اضطراب شایع ترین مشکلات روان شناختی کودکان بشمار می رود که همواره مورد توجه پژوهشگران بوده است. هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثر بخشی آموزش برنامه فرندز بر اضطراب کودکان شهر شیراز انجام شده است. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی کودکان دختر و پسر 9 تا 11 ساله مدارس ابتدایی شهر شیراز در سال تحصیلی 94-93 بود که با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای و با استفاده از پرسش نامه اضطراب کودکان20 نفر از دانش آموزان انتخاب و با روش تصادفی ساده به دو گروه آزمایش(10 نفر) و گروه کنترل(10 نفر) اختصاص یافتند. گروه آزمایش به مدت 3 ماه در معرض آموزش برنامه فرندز قرار گرفت و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند، پس از سه ماه و پایان برنامه پس آزمون و یک ماه پس از مداخله مرحله پیگیری انجام گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها هم با استفاده از آزمون تی تست و تحلیل کوواریانس چند متغیری انجام شده است. یافته ها: نتایج پژوهش هم سو با مطالعات دیگر از اثر بخشی آموزش برنامه فرندز بر کاهش اضطراب کودکان به شکل قاطع در مرحله پس آزمون و پیگیری حمایت کرد، هم چنین، مشخص شد بیش ترین تأثیر در مرحله پس آزمون بر کاهش اضطراب اجتماعی کودکان و در مرحله پی گیری بر کاهش اضطراب اجتماعی و اضطراب فراگیر بوده است. نتیجه گیری: برنامه فرندز می تواند به عنوان یک مداخله پیشگیرانه در کاهش اضطراب کودکان در جامعه ایرانی مورد توجه قرار گیرد.
روان درمانی عقلی- عاطفی
تاثیر برنامه ی نوین آموزش تعدیل سوگیری شناختی بر سوگیری توجه و علایم اضطراب اجتماعی در دانشجویان مضطرب اجتماعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف مطالعه ی حاضر، بررسی اثربخشی برنامه ی 4 جلسه ای تعدیل سوگیری شناختی توجه (CBM-A) بر کاهش سوگیری توجه به تهدید و علایم اضطراب اجتماعی در دانشجویان مضطرب اجتماعی بود.
روش کار: جامعه ی آماری این کارآزمایی بالینی، تمام دانشجویان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی در دامنه ی سنی 30-18 سال مراجعه کننده به کلینیک دانشکده ی روان شناسی دانشگاه فردوسی مشهد در سال 92-1391 بودند. داوطلبان با نمره ی بالا در پرسش نامه ی هراس اجتماعی کانور (30 نفر) به طور تصادفی در گروه آزمون و درمان نما قرار گرفتند. در پیش آزمون، آزمودنی ها تست کامپیوتری سنجش سوگیری توجه و پرسش نامه ی اضطراب اجتماعی کانور را کامل کردند. گروه آزمون، 4 جلسه ی آموزش تعدیل سوگیری شناختی برای سوگیری توجه را در طی چهار هفته (جلسات هفتگی) دریافت کردند. گروه درمان نما تعداد جلسات آموزشی برابر با گروه آزمون و مداخله ی درمان نما را دریافت کردند. در پس آزمون (یک هفته بعد از آموزش) و بعد از 12 هفته در آزمون پی گیری (90 روز)، تمام آزمودنی ها تکلیف سوگیری توجه و اضطراب اجتماعی را دریافت کردند. داده ها با نرم افزارSPSS نسخه ی 16 و تحلیل کواریانس چندمتغیره تحلیل شدند.
یافته ها: گروه آزمون نسبت به درمان نما، کاهش معنی داری در سوگیری توجه به تهدید در ارزیابی پس آزمون (01/0>P) و پی گیری (01/0>P) نشان دادند. هم چنین گروه آزمون نسبت به درمان نما به طور معنی داری علایم اضطراب اجتماعی کمتری در پس آزمون (05/0>P) و پی گیری (01/0>P) گزارش کردند.
نتیجه گیری: به نظر می رسد استفاده از یک برنامه ی تعدیل سوگیری توجه چندجلسه ای برای تسهیل رهاسازی توجه از تهدید می تواند در درمان اضطراب اجتماعی کاربردهای بالینی داشته باشد.
اثربخشی آموزش الگوی ارتباطی زوجین بر عملکرد خانواده های دارای فرزند با اختلال نارسایی توجه- بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر، بررسی اثربخشی آموزش الگوی ارتباطی زوجین بر عملکرد خانواده های دارای فرزندان مبتلا به اختلال نقص توجه- بیش فعالی بود. 60 نفر از والدین که فرزندان آنها دارای علائم اختلال نقص توجه- بیش فعالی بودند، به شیوه نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای خوشه ای انتخاب شدند، سپس نمونه ها بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش (30 نفر) و کنترل (30 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش 7 جلسه مداخلات آموزش الگوی ارتباطی زوجین را دریافت کردند. در هر دو گروه آزمایش و کنترل از دو پرسشنامه ی عملکرد خانواده و علایم مرضی کودک در مرحله ی پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. یافته ها نشان داد که برنامه ی آموزش الگوی ارتباطی زوجین منجر به افزایش عملکرد خانواده و زیر مقیاس های آن شامل ارتباط، آمیزش عاطفی، ایفای نقش، حل مشکل، همراهی عاطفی،کنترل رفتار و عملکرد کلی خانواده می گردد(05/0p<). در نتیجه علایم اختلال نارسایی توجه- بیش فعالی در کودکان این خانواده ها کاهش یافت(05/0p<). پژوهش حاضر نشان می دهد آموزش الگوی ارتباطی زوجین به والدین می تواند عملکرد خانواده و زیر مقیاس های عملکرد خانواده شامل ارتباط، آمیزش عاطفی، ایفای نقش، حل مشکل، همراهی عاطفی،کنترل رفتار وعملکرد کلی آن را به صورت معنی داری افزایش دهد.
"کانون خانواده و بزهکاری : مواد مخدر وسیله مؤثری در زوال و نابودی خانواده است "
منبع:
مکتب مام ۱۳۵۵ شماره ۸۱
حوزه های تخصصی:
تأثیر روان درمانی مثبت گرای مبتنی بر خیر باوری بر کاهش علایم و نشانه های افسردگی غیربالینی- مطالعه تک آزمودنی چند خط پایه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین میزان تأثیر روان درمانی مثبت گرای مبتنی بر خیر باوری بر کاهش علایم افسردگی در افراد دارای افسردگی غیربالینی بود. برای انجام این پژوهش از طرح تک آزمودنی چند خط پایه با دوره پیگیری استفاده شد. ابتدا از بین افراد دارای افسردگی غیربالینی که به یک مرکز مشاوره در تهران مراجعه کرده بودند، 3 نفر به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای هر کدام از شرکت کنندگان به صورت تصادفی بین 3 تا 7 هفته جلسه خط پایه در نظر گرفته شد. ارزیابی ها با استفاده از مقیاس افسردگی بک، افسردگی هامیلتون-17 و مقیاس جهت گیری شادکامی در مرحله خط پایه، جلسات مداخله و چهار ماه بعد از پایان درمان (پیگیری) انجام گرفت. مداخله به صورت انفرادی بر اساس روان درمانی مثبت گرای مبتنی بر خیر باوری در 8 جلسه توسط پژوهشگر انجام گرفت. یافته های این پژوهش نشان می دهد که هر سه مراجع با شروع مداخله روند کاهشی را در طراز نمرات افسردگی بک (75 درصد)، هامیلتون (85 درصد) و روند افزایشی را در طراز نمرات احساس لذّت (84 درصد)، مجذوب شدن (70 درصد) و احساس معنا (215درصد) نشان دادند. بخش عمده ای از این نتایج در پایان دوره پیگیری چهار ماهه نیز حفظ شد. به نظر می رسد روان درمانی مثبت گرای مبتنی بر خیر باوری یک مداخله کوتاه مدّت مؤثر برای کاهش علایم افسردگی باشد.
اثربخشی نوروفیدبک همراه با تکالیف شناختی بر علائم اختلال نقص توجه/بیش فعالی (ADHD) دوره بزرگسالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال نقص توجه/ بیش فعالی، یکی از اختلالات روانی-عصبی شایع در افراد است، که در طفولیت شروع شده؛ تا بزرگسالی ادامه یافته و در ابعاد مختلفی از زندگی فرد نظیر زندگی شخصی، تعاملات اجتماعی، زندگی حرفه ای، عملکرد اجرایی نظیر حافظه فعال، تمرکز و سایر ابعاد عملکردی فرد اختلال ایجاد می کند. مطالعات متعددی در خصوص درمان این اختلال از جانب مولفان مطرح گردیده است، با توجه به فقدان مطالعاتی که اثر بخشی نوروفیدبک را همراه با تکالیف شناختی رایانه ای در کاهش نشانه های بیش فعالی در گستره بزرگسالی در ایران مورد بررسی قرار داده باشد، مطالعه کنونی شکل گرفته است. هدف، بررسی اثربخشی نوروفیدبک همراه با تکالیف شناختی رایانه ای در کاهش نشانه های نقص توجه و تمرکز در بزرگسالان مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی بود.
روش: طرح پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را بزرگسالان دارای اختلال نقص توجه/ بیش فعالی که به کلینیک آتیه در شهر تهران مراجعه کردند، تشکیل دادند؛ که از بین جامعه آماری فوق 2 گروه 8 نفره، یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل، با روش نمونه گیری مبتنی بر هدف انتخاب شد. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از: پرسشنامه اضطراب بک، پرسشنامه افسردگی بک، پرسشنامه اختلال نقص توجه/بیش فعالی بزرگسالی بارکلی، آزمون IVA و آزمون سنجش علائم حیاتی سیستم عصبی مرکزی. داده ها از طریق نرم افزار SPSS و با استفاده از روش آماری یومن ویتنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج بدست آمده نشان داد که نوروفیدبک همراه با تکالیف شناختی رایانه ای، منجر به کاهش معنادار نشانه های نقص توجه و تمرکز در گروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل گردید.
نتیجه گیری: با توجه به یافته ها، نوروفیدبک همراه با تکالیف شناختی رایانه ای، در کنار سایر روش های رفتاری– شناختی می تواند باعث کاهش علائم نقص توجه و تمرکز در بزرگسالان دارای اختلال ADHD گردد.
مقایسه اثربخشی گروه درمانی وجودی با هنر درمانی گروهی بر کاهش اضطراب هستی شناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مقایسه وبررسی میزان تاثیرگذاری دو روش گروه درمانی وجودی و هنردرمانی بر اضطراب هستی شناسانه.
روش: تعداد ۳۶ زن هنرمند در دو گروه مداخله و یک گروه کنترل به صورت جایگزینی تصادفی قرار گرفتند. گروه های آزمایشی دو مداخله متفاوت را طی ۱۰ جلسه هفتگی دریافت نمودند. هر سه گروه با آزمون اضطراب گود و گود قبل و بعد از مداخلات مورد سنجش قرار گرفتند. داده ها با استفاده از کوواریانس تک متغییره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج بدست آمده نشان داد که در هردو گروه درمان هستی شناسانه و هنردرمانی نسبت به گروه کنترل اضطراب هستی گرایانه بطور معناداری کاهش یافته است(۹۵/۰). ولی اثربخشی دو گروه مداخله از نظر آماری تفاوت معنادار نداشته است. بنابراین می توان به این نتیجه رسید که گروه درمانی هستی شناسانه و هنردرمانی به یک میزان در درمان اضطراب وجودی مؤثرند.
دانش آموزان مصروع
رابطه علی تیپ زمانی، خستگی مزمن با سطح IgM سرم کارکنان شیفتی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه وهدف: خستگی ناشی از فعالیت در شیفت شب خطر بیماری های وابسته به سیستم ایمنی را تشدید می کند، تیپ زمانی در نقش یک عامل اثرگذار در ایجاد خستگی وتعیین میزان آسیب پذیری از اهمیت برخوردار است. هدف از این پژوهش رابطه تیپ زمانی، خستگی مزمن با سطح IgM (Immunoglobulin M) سرم در کارکنان شیفتی بوده است.
مواد و روش ها: روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری کارکنان شیفت شب یکی از شرکت های فولادسازی اصفهان در سال 1390 بوده اند که با نمونه گیری خوشه ای تصادفی تعداد 221 نفر انتخاب شدند. تیپ زمانی با دو پرسشنامه صبح خیزی تورسوال و آکرستد، سیاهه تیپ شبانه روزی فولکارد و خستگی مزمن با پرسشنامه بارتون و همکاران ارزیابی شد. سطح IgM سرم خون به روش نفلومتری انجام شد. داده ها با ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر جهت مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزارSPSS نسخه 15 و LISREL نسخه 5/8 تحلیل گردید.
یافته ها: بین انعطاف پذیری و خستگی مزمن رابطه منفی، بین صبح خیزی، کسالت پذیری و خستگی مزمن رابطه مثبت و بین خستگی مزمن و سطحIgM رابطه منفی وجود دارد(01/0< P ).
نتیجه گیری: تیپ های صبح خیز و کسالت پذیر به جهت خستگی بیشتر و کاهش سطح IgM برای تحمل شیفت با مشکلات بیشتری روبرو هستند. لذا ارزیابی تیپ زمانی خواب برای گزینش مناسب شیفت کاران و ارتقا بهداشت جسمی آن ها می تواند موثر باشد.
اثربخشی آموزش برنامه مدیریت استرس بر کیفیت زندگی معتادان تحت درمان نگهدارنده با متادون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی برنامه مدیریت استرس بر کیفیت زندگی معتادان تحت درمان نگهدارنده با متادون بود. روش: این پژوهش به روش آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. نمونه شامل 30 معتاد تحت درمان نگهدارنده با متادون مرکز MMT شهرستان پاکدشت بود که به شیوه تصادفی ساده انتخاب و به تصادف به ۲ گروه آزمایشی (۱۵نفر) و کنترل (15 نفر) تقسیم شدند.گروه آزمایش به مدت 10 جلسه 2 ساعتی برنامه آموزشی مدیریت استرس را دریافت کردند و گروه کنترل درمان خاصی را دریافت نکردند. پرسشنامه کیفیت زندگی برای جمع آوری داده مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که میانگین نمرات کیفیت زندگی گروه آزمایش به طور معنا داری بالاتر از گروه کنترل بود. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که برنامه آموزشی مدیریت استرس در افزایش سطح کیفیت زندگی معتادان تحت درمان نگهدارنده با متادون موثر است.
اثر بخشی آموزش مبتنی بر رویکرد التقاط گرایی فنی در تاب آوری و خودکارآمدی بیماران مبتلا به وسواس- بی اختیاری هم ابتلا به افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی آموزش مبتنی بر رویکرد التقاط گرایی فنی بر افزایش تاب آوری و خود کار آمدی بیماران مبتلا به وسواس- بی اختیاری هم ابتلا به افسردگی بود. در این مطالعه شبه تجربی، از بین 60 نفر از مراجعان یکی از کلینیک های روان پزشکی شهر تهران با تشخیص وسواس – بی اختیاری، 24 نفر انتخاب شده، 12 نفر در گروه آزمایشی و 12 نفر در گروه دارو درمانی جایگزین شدند. گروه ازمایش به مدت 12 جلسه تحت آموزش مبتنی بر رویکرد التقاط گرایی فنی قرار گرفتند. هر دو گروه در پیش آزمون و پس آزمون مقیاس تاب آوری کانر و دیوید سون (2003) و مقیاس خود کار آمدی عمومی (شرر و دیگران، 1982) را تکمیل کردند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان دادند که آموزش بر مبنای رویکرد التقاط گرایی فنی موجب افزایش خودکارآمدی بیماران وسواس – بی اختیاری شده است (P<0/05) اما این رویکرد در افزایش تاب آوری بیماران وسواس – بی اختیاری تاثیر معناداری نداشته است. یافته های این پژوهش می تواند در تلویحات کاربردی بالینی رویکرد التقاط گرایی فنی بر خود کار آمدی بیماران مبتلا به وسواس بی اختیاری هم ابتلا به افسردگی موثر باشد
تأثیر آموزش جلوه های چهره ای هیجان های بنیادی بر تشخیص هیجان های بنیادی در کودکان درخود مانده با کارکرد بالا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر آموزش جلوه های چهره ای هیجان های بنیادی بر تشخیص هیجان های بنیادی در کودکان در خود مانده با کارکرد بالا صورت گرفته است.
مواد و روش ها: در این پژوهش از روش شبه آزمایشی و طرح تک آزمودنی AB بهره گرفته شده است. جامعه مورد پژوهش شامل کلیه کودکان درخودمانده 5 تا 8 ساله با کارکرد بالای شهر تهران در سال 91 بود که پنج کودک از میان آن ها با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و بر اساس ملاک های تشخیصی چهارمین راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی انتخاب شدند. آموزش جلوه های چهره ای 3 روز در هفته و به مدت 12 جلسه 20 دقیقه ای برای هر کودک به صورت انفرادی انجام شد .برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی شامل نمودارها استفاده گردید.
یافته ها: نتایج حاصل از مقایسه تعداد پاسخ های صحیح شرکت کنندگان در مرحله خط پایه و آزمون پایانی حاکی از بهبود عملکرد آنان در شناسایی هیجان های بنیادی است چنان که در آزمون پایانی تعداد پاسخ های صحیح شرکت کنندگان در بیشتر موارد به حداکثر رسید.
نتیجه گیری: آموزش ها توانستند پاسخ های صحیح شرکت کنندگان را در بازشناسی هیجان ها به ویژه هیجان های شادی، غم و خشم افزایش دهند. تعداد پاسخ های صحیح به ویژه از ناحیه دهان به حداکثر رسیدند بنابراین با توجه به اثر بخشی نسبی آموزش، پیشنهاد می شود که آموزش هیجان ها به عنوان بخشی از برنامه کار با کودکان درخود مانده درآید.