فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۶۱ تا ۲٬۰۸۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
رابطه بین جهت گیری های هدف تحصیلی و نشخوار فکری تحصیلی در دانشجویان؛ دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: نشخوار فکری، تفکر مداوم و بی اختیار در مورد یک رویداد منفی است. یافته های پژوهشی بیانگر این باورند که ممکن است بین جهت گیری های هدف پیشرفت و نشخوار فکری تحصیلی رابطه ای وجود داشته باشد. بنابراین هدف اصلی پژوهش حاضر، تعیین رابطه بین جهت گیری های هدف تحصیلی و نشخوار فکری تحصیلی در دانشجویان بود.
روش ها: در این پژوهش توصیفی- همبستگی، 260 نفر از دانشجویان دختر و پسر دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز در سال تحصیلی 92-1391 به شیوه نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شده و مورد مطالعه قرار گرفتند. به منظور جمع آوری داده ها، از پرسش نامه هدف گرایی تحصیلی و پرسش نامه نشخوار فکری تحصیلی استفاده شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون ، رگرسیون چندگانه به روش های ورود مکرر و گام به گام، تحلیل واریانس چندمتغیری و تحلیل واریانس یک طرفه انجام شد.
یافته ها: بین جهت گیری هدف تسلط با نشخوار فکری تحصیلی رابطه منفی و معنی دار و بین جهت گیری هدف عملکرد- اجتنابی و نشخوار فکری تحصیلی رابطه مثبت و معنی دار وجود داشت. وزن ترکیبی جهت گیری های هدف تحصیلی 34% واریانس نشخوار فکری تحصیلی را تبیین می کرد. همچنین بین دانشجویان دختر و پسر از لحاظ جهت گیری های هدف تسلط، عملکرد- گرایش و نشخوار فکری تحصیلی، تفاوت معنی دار وجود داشت.
نتیجه گیری: بین جهت گیری های هدف تحصیلی و نشخوار فکری تحصیلی دانشجویان، رابطه معنی دار وجود دارد.
مقایسه گرایش شخصیتی خودتخریبی و خودشناسی انسجامی در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروز و افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
براساس فرضیه همگونی غایی کل سیستم های یک ارگانیزم در پی دستیابی به یک هدف مشترک هستند و هنگامی که مرز میان خود و غیرخود در سطح یک سیستم از میان می رود احتمال تخریب این مرز در سطح سایر سیستم ها نیز افزایش می یابد. بر این اساس در پژوهش حاضر به بررسی گرایش های شخصیتی خودتخریبی و خودشناسی انسجامی در بیماران مبتلا به مالتیپل-اسکلروز و افراد سالم پرداخته شد. 88 بیمار مبتلا به مالتیپل اسکلروز (79 زن، 9 مرد) و 130 دانشجوی دانشگاه تهران (85 زن، 43 مرد) به مقیاس های خودشناسی انسجامی (ISK)، بهوشیاری (MAAS)، خودمهارگری (SCS)، مشکل در روابط بین فردی (IIP)، آسیب به خود (SHI) و خودآزاری پاسخ دادند. نتایج نشان داد میزان خودآزاری، حساسیت بین فردی و پرخاشگری بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروز بالاتر از افراد سالم بود در حالی که خودشناسی انسجامی در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروز پایین تر از افراد سالم بود. بر اساس نتایج پژوهش، ناهماهنگی در سطح یک سیستم با ناهماهنگی در سطح سایر سیستم ها همراه است. تلویحات درمانی نشان می دهد که به منظور رفع ناهماهنگی در سطح یک سیستم می توان و یا باید ناهماهنگی موجود در سایر سیستم ها را اصلاح کرد. بنابراین، درمان های روانشناختی با هدف افزایش علاقه به خود در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروز ممکن است در بهبود علایم ایمنی شناختی این بیماران موثر واقع شوند.
مقایسه بازشناسی عواطف چهره ای در خرده ریخت های اسکیزوفرنی و ارتباط آن با علائم مثبت و منفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقص در بازشناسی عواطف چهره ای از جمله مشکلات برجسته ی بیماران اسکیزوفرن می باشد با این وجود اطلاعات اندکی در خصوص چگونگی این نقص در زیر گروه های اسکیزوفرن موجود می باشد. از این رو هدف پژوهش حاضر، مقایسه بازشناسی جلوه های عواطف چهره ای بین سه زیر گروه اسکیزوفرن پارانوئید، آشفته و باقیمانده و نیز ارتباط آن با علائم مثبت و منفی این بیماران می باشد. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع علی مقایسه ای می باشد. به شیوه نمونه گیری در دسترس و بر اساس تشخیص روانپزشکی، مصاحبه بالینی و ملاک های ورود و خروج، 60 بیمار مبتلا به اسکیزوفرن در بیمارستان رازی شهر تهران انتخاب شدند (19 بیمار پارانوئید، 21 بیمار آشفته، 20 بیمار باقیمانده). ابزارهای پژوهش شامل آزمون بازشناسی عواطف چهره ای و مقیاس علائم بالینی PANSS بود. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس یک راهه و آزمون های تعقیبی، و نیز آزمون همبستگی غیرخطی ایتا استفاده شد. نتایج نشان داد که عملکرد بیماران آشفته در مقایسه با دیگر زیرگروه ها در بازشناسی عواطف چهره ای ضعیف تر می باشد و پس از آن به ترتیب بیماران نوع پارانوئید و باقیمانده بیشترین نقص را داشتند. بعلاوه نقص در بازشناسی با علائم منفی بیماران رابطه ی معنادار داشت. به طورکلی، شدت نقص بازشناسی عواطف چهره ای در بین زیرگروه های مختلف بیماران اسکیزوفرنی متفاوت می باشد.
نیازسنجی آموزشی از دستیاران روان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در زمینه خودکشی: یک پژوهش کیفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: بررسی و شناخت نیازهای آموزشی، پیش نیاز یک سیستم آموزشی موفق است. به طور معمول این اقدام نخستین گام در برنامه ریزی آموزشی و در واقع اولین عامل ایجاد و تضمین اثربخشی برنامه آموزشی می باشد. پژوهش حاضر با هدف، تعیین نیازهای آموزشی دستیاران روان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی درباره موضوع خودکشی انجام شد.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع کیفی و روش آن پدیدارشناسی بود. جامعه پژوهش را دستیاران روان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی تشکیل دادند که نمونه گیری از آن ها به صورت مبتنی بر هدف صورت گرفت و در نهایت تعداد شرکت کنندگان 15 نفر انتخاب شدند. روش جمع آوری اطلاعات با استفاده از تکنیک های مصاحبه و بحث گروهی بود و به روش هفت مرحله ای Colaizzi مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: یافته های حاصل از مصاحبه ها در 1032 کد و در کدبندی آخرین سطح به 3 دسته اصلی با عناوین، نیاز در حیطه آموزش، نیاز در حیطه فرایندها و امکانات و نیاز در حیطه منابع انسانی تقسیم شدند که از مهم ترین این کدها می توان به نیاز دستیاران به توجه و رفع نگرانی نسبت به مسؤولیت قانونی، نیاز به دانستن تدبیر خودکشی و مدیریت آن، نیاز به خط راهنمایی (Guide line) مشخص در درمان، لزوم تهیه پروتکل در خصوص فرایند بستری بیمار و آموزش کسب مهارت های عملی روان درمانی در برخورد با موارد خودکشی اشاره نمود.
نتیجه گیری: دستیاران، نیازهای مختلف آموزشی در زمینه خودکشی دارند و به نظر می رسد که لازم است این نیازها هم در محتوای برنامه آموزشی و هم در نحوه اجرای برنامه لحاظ گردد. بنابراین لزوم بررسی بیشتر و بازنگری برنامه آموزشی در این زمینه توسط مسؤولین امر احساس می گردد.
بررسی همه گیرشناسی خودکشی در مناطق روستایی
حوزه های تخصصی:
بررسی اثربخشی آموزش کفایت اجتماعی خانواده محور بر مهارت های اجتماعی کودکان با کم توانی ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش کفایت اجتماعی خانواده محور بر مهارت های اجتماعی دانش آموزان پسر کم توان ذهنی شهر شیراز بود.
روش: پژوهش حاضر از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش را همه دانش آموزان پسر کم توان ذهنی 7 تا 12ساله شهر شیراز به همراه والدین شان تشکیل دادند. برای انتخاب آزمودنی ها به روش نمونه گیری تصادفی از مدارس استثنایی شیراز، یک مدرسه انتخاب و از میان دانش آموزان آن 40نفر به همراه والدین شان (40مادر و 24پدر) به طور تصادفی انتخاب و به 2گروه آزمایش و گواه به طور مساوی تقسیم شدند. گروه آزمایش با حضور مادران و پدران دانش آموزان طی 12جلسه تحت آموزش کفایت اجتماعی خانواده محور قرار گرفت ولی به گروه گواه آموزشی ارایه نشد. ابزار جمع آوری اطلاعات، مقیاس ارزیابی مهارت های اجتماعی کودکان ماتسون و برنامه آموزشی کفایت اجتماعی خانواده محور بود. داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد که گروه آزمایش و گواه دست کم در یکی از خرده مقیاس های مهارت های اجتماعی تفاوت معناداری داشتند (01/0 > P). نتایج نهایی تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که آموزش کفایت اجتماعی خانواده محور بر مهارت های اجتماعی کلی، رفتارهای اجتماعی مناسب، رابطه با همسالان، کاهش رفتارهای غیراجتماعی و پرخاشگری اثر مثبت داشته اما در مولفه برتری طلبی این تاثیر معنادار نبوده است.
نتیجه گیری: برنامه آموزشی کفایت اجتماعی خانواده محور باعث بهبود مهارت های اجتماعی کلی، رفتارهای اجتماعی مناسب، رابطه با همسالان،کاهش رفتارهای غیراجتماعی و پرخاشگری دانش آموزان کم توان ذهنی شد.
پیش بینی گرایش به مصرف مواد بر اساس عزت نفس و مؤلفه های هوش هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر پیش بینی گرایش به مصرف مواد بر اساس عزت نفس و مؤلفه های هوش هیجانی بود. روش: پژوهش حاضر از نوع طرح های توصیفی-همبستگی می باشد. نمونه ی مورد مطالعه شامل 153 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد قروه بود که بر اساس نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه ی استعداد اعتیاد، پرسشنامه ی هوش هیجانی برادبری و پرسشنامه ی عزت نفس روزنبرگ بود. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد بین گرایش به اعتیاد و عزت نفس رابطه معنی دار منفی وجود دارد، همچنین بین گرایش به اعتیاد و خرده مقیاس های خودمدیریتی و مدیریت رابطه همبستگی معنی دار منفی دارند. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان دهنده ی نقش پیش بینی کننده ی عزت نفس و خرده مقیاس های خود مدیریتی و مدیریت روابط در گرایش به اعتیاد است.
شکایت های اولیه در مبتلایان به افسردگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی: