فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۶۱ تا ۱٬۳۸۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطة ویژگی های شخصیتی، ابعاد مثبت و منفی کمال گرایی و وسواس بی اختیاری اعمال با تعلل ورزی دانشجویان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان انجام شد. جامعة آماری پژوهش دانشجویان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان بودند که 265 نفر از دانشجویان به وسیلة نمونه گیری تصادفی خوشه ای از دانشکده های علوم انسانی و علوم تربیتی، علوم پایه، فنی و مهندسی انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامة کمال گرایی کوتاه – تجدید نظر شده سلانی، رایس، مبلی و همکاران، پرسشنامة شخصیتی نئو مک کری و کوستا، پرسشنامة تجدید نظر شده ویژگی های شخصی وسواس- بی اختیاری اعمال پادوا ( بورن، کورتج، فورمی و استرنبرگر) و مقیاس ارزیابی تعلل ورزی- نسخة دانشجویی سولومون و راث بلوم استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات روش آماری تحلیل رگرسیون همزمان به کار رفت. نتایج پژوهش نشان داد که ناهمخوانی بین ایدئال ها و واقعیت، وجدان گرایی، گشودگی به تجربه و ویژگی وسواس بی اختیاری اعمال، مهم ترین پیش بینی کننده های تعلل ورزی دانشجویان بود. نتیجة دیگر پژوهش نشان داد که 35% واریانس تعلل ورزی دانشجویان از طریق یک ترکیب خطی مشترک از کمال گرایی منفی، وجدان گرایی، گشودگی به تجربه و ویژگی های وسواس – بی اختیاری اعمال تعیین می شود.
تاثیر آموزش ایمن سازی در مقابل تنش بر اضطراب و کیفیت خواب زنان باردار در سه ماهه ی سوم بارداری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف مطالعه ی حاضر بررسی تاثیر آموزش ایمن سازی در مقابل تنش بر اضطراب و کیفیت خواب زنان باردار در سه ماهه ی سوم بارداری بوده است.
روش کار: در این کارآزمایی بالینی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای، از میان کل زنان باردار مراجعه کننده به دو مرکز بهداشتی نبی اکرم (ص) و معراج شهرستان بوشهر در زمستان 1391، از بین افرادی که در هفته ی 31 و 32 بارداری قرار داشته و دارای معیارهای ورود به پژوهش بودند، 40 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمون و شاهد قرار گرفتند. پس از اجرای پیش آزمون گروه آزمون به مدت 7 جلسه تحت آموزش ایمن سازی در مقابل تنش قرار گرفت. ابزار سنجش شامل پرسش نامه های اضطراب بک و کیفیت خواب پیترزبورگ بود. داده ها با آزمون تی مستقل و تحلیل کوواریانس با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ی 16 تحلیل گردیدند.
یافته ها: میانگین نمرات پس آزمون گروه آزمون در اضطراب و اختلال خواب نسبت به پیش آزمون و گروه شاهد، کاهش معنی داری داشت (01/0=P) که نشان می دهد آموزش ایمن سازی در مقابل تنش، توانسته اضطراب و اختلال خواب دوره ی بارداری را به طور قابل ملاحظه ای کاهش دهد.
نتیجه گیری: به نظر می رسد استفاده از مداخله های روان شناختی از نوع آموزش ایمن سازی می تواند در کاهش آسیب و ارتقای سلامت زنان در دوره ی بارداری مفید و موثر باشد.
اثربخشی درمان فراشناختی گروهی بر ترک اعتیاد و سنجش پایداری اثر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان فراشناختی گروهی بر ترک اعتیاد و سنجش پایداری اثر آن صورت گرفت. روش: نوع پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری پژوهش تمامی معتادان مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر تبریز در نیمه دوم سال 1392 و نیمه اول سال 1393 بود که به روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 50 نفر (مداخله فراشناختی 25 نفر و کنترل 25 نفر) انتخاب شد. مقیاس های افکار اعتیاد مک مولین، مراحل آمادگی برای تغییر و اشتیاق برای درمان اعتیاد و نگرش نسبت به اعتیاد در گروه نمونه اجرا شد. روش درمانی فراشناختی گروهی در 8 جلسه یک ساعته اجرا شد. یافته ها: نتایج نشان داد درمان فراشناختی گروهی باعث کاهش نگرش نسبت به اعتیاد و افزایش تمایل به تغییر و درمان اعتیاد می شود. نتیجه گیری: درمان فراشناختی گروهی از روش های درمانی تاثیرگذار بر نگرش نسبت به اعتیاد وتمایل به تغییر و درمان می باشد.
تأثیر نوروفیدبک و درمان ترکیبی نوروبیوفیدبک بر کاهش علائم وسواس فکری عملی: مطالعه تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی نوروفیدبک و درمان ترکیبی نوروبیوفیدبک بر کاهش علائم اختلال وسواس فکری عملی صورت گرفته است. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون بود و با حجم نمونه 12 نفر که در 3 گروه به شیوه تصادفی جایگزین شدند، صورت گرفت. ابزار پژوهش حاضر شامل پرسشنامه 30 سؤالی مادزلی بود. ابتدا از آزمودنی ها پیش آزمون گرفته شد، سپس آن ها به 3 گروه نوروفیدبک، نوروبیوفیدبک (که درمان ترکیبی دریافت کردند) و گروه دارودرمانی تقسیم شدند. گروه های نوروفیدبک و درمان ترکیبی به مدت 10 هفته، 30 جلسه درمان دریافت کردند (گروه دارودرمانی تنها دارو مصرف نمودند). سپس پس آزمون از همه گروه ها گرفته شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که درمان اختلال وسواس با نوروفیدبک، در مقایسه با روش دارودرمانی، منجر به کاهش معنادار )01/0 ( p< در علائم وسواس فکری-عملی می شود. همچنین، انجام نوروبیوفیدبک منجر به کاهش معنادار )004/0 p#,
مکانیزم های دفاعی در خانواده های افراد مبتلا به سومصرف موادمخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف:هدف از انجام این پژوهش، بررسی مکانیزم ها و سبک های دفاعی در خانواده افراد مبتلا به مصرف و سوء مصرف مواد بود. روش: طرح پژوهش حاضر توصیفی بود. نمونه این پژوهش متشکل از 280 نفر(هرگروه 70 نفر) از خانواده افراد سومصرف کنندگان مواد مخدر، الکل، دارو و سیگار بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده جهت سنجش مکانیزم های دفاعی پرسش نامه سبک های دفاعی آندروز(1993) بود. یافته ها: بیشترین میانگین و درصد استفاده از مکانیزم های رشد نایافته در همراهان بیماران مبتلا به مصرف مواد مخدر و الکل بوده و کمترین میانگین و درصد در همراهان بیماران مبتلا به مصرف مواد آرام بخش بوده است. در میان مکانیزم های رشد نایافته بیشترین درصد استفاده را انکار در همراهان سوء مصرف الکل و کمترین درصد استفاده را مکانیزم گذار به عمل در همراهان مصرف مواد مخدر داشته است. نتیجه گیری: مکانیزم های دفاعی شناخت ما را از خود تغییر می دهد، از این رو مکانیزم های دفاعی ناپخته، مانعی برای درک واقعیت در افراد می شوند و امکان دفاع منطقی و موثر را از فرد سلب می کنند و ظرفیت بینشی و خوداکتشافی فرد را کاهش می دهند.
اثربخشی آموزش مهارت های خودآموزی بر مشکلات دست خط دانش آموزان پسر دارای ناتوانی یادگیری ویژه با نوع نارسانویسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه اثربخشی آموزش مهارت های خودآموزی بر مشکلات دست خط دانش آموزان پسر دارای ناتوانی یادگیری ویژه با نوع نارسانویسی انجام شد. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون -پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه دانش آموزان پسر دارای ناتوانی یادگیری ویژه با نوع نارسانویسی پایه های دوم تا ششم ابتدایی مدارس عادی شهرستان خرامه در سال تحصیلی 94-1393 بودند که از بین آن ها نمونه ای به حجم 32 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش جاگماری شدند، به طوری که هر گروه 16 نفر بودند. از هر دو گروه پیش آزمون به عمل آمد و گروه آزمایش مداخله آموزش مهارت های خودآموزی (مایکنبام و گودمن، 1971) را در 15 جلسه دریافت کردند در حالی که گروه کنترل این مداخله را دریافت نکردند و در پایان برای هر دو گروه پس آزمون اجرا شد. برای سنجش مشکلات دست خط از سیاهه محقق ساخته مشکلات دست خط(کشاورزی، 1394) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس تک متغیره و تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش مهارت های خودآموزی بر بهبود مشکلات دست خط و خرده مؤلفه های آن(خطاهای دست خط و خطاهای وضعیت بدن هنگام نوشتن) تأثیر معنی دار داشته است (01/0>p). بنابر این اجرای مداخله آموزش مهارت های خودآموزی در بهبود مشکلات دست خط دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری ویژه با نوع نارسانویسی مؤثر است.
بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری مبتنی بر برنامه ""Coping cat"" در کاهش اضطراب کودکان 10-8 ساله مبتلا به اضطراب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری مبتنی بر برنامه ""Coping cat"" در کاهش علائم اضطراب کودکان 10-8 ساله ایرانی مبتلا به اضطراب صورت گرفته است. این پژوهش، بر اساس یک طرح نیمه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل انجام شده است. 20 کودک 8 تا 10 ساله با تشخیص اختلال اضطراب فراگیر، اضطراب جدایی، و یا اضطراب اجتماعی پس از مصاحبه بالینی توسط روان پزشک کودک و نوجوان، ارزیابی با مصاحبه تشخیصی نیمه ساختاریافته اختلالات خلقی و اسکیزوفرنیا برای کودکان و نوجوانان (K-SADS-PL) و قرارگرفتن در سطح بالینی بر اساس مقیاس اضطراب مبتنی بر DSM آزمون فهرست مشکلات رفتاری کودکان (CBCL)، با روش نمونه گیری در دسترس مبتنی بر هدف به طور تصادفی در دو گروه 10 نفری (گروه درمان و گروه انتظار) جایگزین شدند. مداخله درمانی مبتنی بر برنامه شناختی رفتاری انفرادی ""Coping cat"" به مدت 16 جلسه برای شرکت کنندگان گروه درمان اجرا شد. تحلیل داده ها بر اساس آزمون ناپارامتریک من ویتنی، فریدمن و همچنین بررسی معناداری بالینی نشان داد درمان شناختی رفتاری ""Coping cat"" از نظر آماری (335/3-=Z ، 001/0p<) و بالینی به طور معناداری علایم اضطراب گروه درمان را در مقایسه با گروه انتظار کاهش داده که در پیگیری های یک و نیم ماهه و سه ماهه نیز تداوم داشته است
تمایزیافتگی و نشانه های اضطراب مزمن در سیستم هیجانی خانواده: طراحی و بررسی اثر بخشی مداخله ای بر اساس نظریه سیستم های خانواده بدون مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری (CBT) با روان درمانی بین فردی (IPT) بر افزایش رضایت زناشویی زنان باردار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این مطالعه به هدف طراحی و بررسی اثربخشی یک مداخله روانی- آموزشی زوج محور کوتاه مدت براساس نظریه سیستم های خانواده بودن برای بهبود تمایز یافتگی و کاهش اضطراب مزمن در سیستم هیجانی خانواده انجام شد. روش: 19 زوج به عنوان گروه آزمایشی و 19 زوج به عنوان گروه گواه در این طرح نیمه آزمایشی با روش نمونه گیری در دسترس و پیگیری 2 ماهه شرکت کردند. مداخله روانی– آموزشی زوج محور کوتاه مدت در 7 جلسه براساس 3 فن درمان بوون و 4 شاخص اصلی تمایزیافتگی در قالب آموزش گروهی زوج ها طراحی و اجرا شد. شرکت کنندگان به مقیاس تمایز یافتگی و مصاحبه ژنوگرام خانواده پاسخ دادند. یافته ها: یافته ها نشان دادند که این مداخله می تواند تمایزیافتگی سیستم هیجانی خانواده را بهبود بخشیده و نشانه های اضطراب مزمن در خانواده را کاهش دهد. نتیجه گیری: از نتایج این تحقیق می توان در برنامه ریزی های مداخله ای با تأکید بر نقش سیستم هیجانی خانواده استفاده کرد.
مقایسه زمان عکس العمل و تعادل در کودکان اوتیسم و طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه مقایسه زمان عکس العمل و تعادل در کودکان اوتیسم و طبیعی بود. تحقیق حاضر از نوع علّی - مقایسه ای بود. جامعه آماری، کلیه پسران سنین بین 8 تا 10 ساله اوتیسم و عادی شهر قزوین بودند. 15 کودک مبتلا به بیماری اوتیسم به صورت داوطلبانه و هدفمند، و در مقابل، تعداد 15 کودک سالم و همسان با گروه اوتیسم (از لحاظ متغیرهایی همچون سن، شاخص توده بدنی، اختلالات نافذ رشدی، آزمون های ثبت حسی برای سنجش نیمرخ حسی، عدم وجود اختلالات ارتوپدیک و قلبی تنفسی، عدم بروز حمله ی تشنج در دو سال اخیر و عدم مصرف دارو با عوارض حرکتی) به صورت تصادفی انتخاب شدند. از ابزار سنجش زمان واکنش برای ارزیابی زمان عکس العمل و از دستگاه بایودکس برای سنجش تعادل گروه ها استفاده شد. برای تعیین طبیعی بودن توزیع داده ها از آزمون کولموگروف اسمیرنوف استفاده شد. پس از اطمینان از عدم معنی داری در بین گروه ها، از آزمون t مستقل جهت بررسی تفاوت های بین گروهی استفاده شد. نتایج نشان داد در سطح دشواری تکلیف تعادلی، گروه کودکان اوتیسم عملکرد ضعیف تری را در هر سه شاخص تعادلی (تعادل کلی، تعادل طرفی، تعادل قدامی طرفی) از خود نشان دادند (به ترتیب 001/0P=، 03/0P=، 001/0P=) در حالی که مقایسه سه شاخص تعادلی در سطح بی ثباتی کم، بین دو گروه تفاوت آماری معنی داری را نشان نداد. مضافا اینکه، در آزمون زمان واکنش ساده و انتخابی دیداری، گروه اوتیسم عملکرد ضعیف تری داشتند (001/0P=). مشخص شد در تکالیفی که مستلزم عملکرد تعادلی بالاتری هستند افراد مبتلا به اوتیسم دچار اشکال بوده و همین طور زمان عکس العمل آنها در قیاس با همقطارانشان ضعیف تراست که می بایست تمهیداتی در این خصوص برای مبتلایان درنظر گرفته شود.
مقایسه هیجان ابراز شده و سبک های مقابله با استرس در سه گروه بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری و عملی و وابسته به مواد و همراهان و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، مقایسه هیجان ابراز شده و سبک های مقابله با استرس در سه گروه بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری و عملی و وابستگی به مواد و همراهان عادی بود. بدین منظور، در قالب مطالعه از نوع علّی مقایسه ای، سه گروه 40 نفری از بیماران مبتلا به وسواس فکری و عملی و خانواده آنان، بیماران وابسته به مواد مراجعه کننده به مراکز درمانی به همراه خانواده آنان به شیوه هدفمند و افراد عادی ساکن شهر تهران به شیوه تصادفی انتخاب و با استفاده از پرسشنامه هیجان ابراز شده کول و کازاریان و سبک های مقابله با استرس پارکر و اندلر ارزیابی شدند. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد اگر چه بین گروه های پژوهشی در سبک های مقابله با استرس تفاوت معنی داری مشاهده نشد؛ ولی در خرده مقیاس پاسخ هیجانی هیجان ابراز شده تفاوت بین گروه ها معنی دار بوده است (05/0p<). مقایسه زوجی میانگین های تعدیل شده نشان می دهد که پاسخ های هیجانی در گروه بیماران وسواس به طور معناداری بیشتر از گروه وابسته به مواد و کنترل است (05/0p<). در نتیجه، همراهان بیماران مبتلا به وسواس بیشتر از دیگر همراهان درگیر علائم بیمار شده، آسیب بیشتری را متحمل می شوند
نقش میانجی ارتباط بین والد-کودک، منبع کنترل و عملکرد تحصیلی در رابطه بین اختلال نارسایی توجه - بیش فعالی و افسردگی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی نقش میانجی متغیرهای محیطی (ارتباط والد-کودک)، منبع کنترل و عملکرد تحصیلی به منظور تبیین افسردگی کودکان با اختلالنارسایی توجه - بیش فعالی بود. بعد از غربالگری کودکان مشغول به تحصیل در پایه پنجم ابتدایی مقیاس های مدیریت رفتاری و تنیدگی والدگری به عنوان نشان گرهای مربوط به رابطه والد-کودک و مقیاس اختلالنارسایی توجه - بیش فعالی توسط مادران و آزمون عملکرد تحصیلی محقق ساخته و پرسش نامه افسردگی و منبع کنترل بر روی کودکان اجرا شد. تحلیل ضرایب همبستگی نشان گر ارتباط مثبت و معنی دار بین اختلال بعد نارسایی توجه و افسردگی بود؛ همچنین بین سه متغیر واسطه با افسردگی و بعد نارسایی توجه ارتباط معنی داری وجود داشت. تحلیل معادلات ساختاری نشان گر اهمیت متغیر ارتباط والد-کودک به عنوان متغیر میانجی گر رابطه بین اختلالنارسایی توجه و افسردگی بود. دو متغیر عملکرد تحصیلی و مکان کنترل نتوانستند به عنوان متغیر میانجی در الگو عمل کنند. یافته های این پژوهش تایید کننده اهمیت ارتباط والد-کودک و والدگری در اختلال افسردگی کودکان با اختلالنارسایی توجه- بیش فعالیاست که باید در درمان و مشاوره این گروه از کودکان مورد توجه قرار گیرد.
اثر بخشی نظم بخشی رفتار برکاهش اضطراب زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرطان یکی از بیماریهای بسیار رایج در جوامع مختلف است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر نظم بخشی رفتار بر کاهش اضطراب زنان مبتلا به سرطان پستان اجراشد. برای انجام پژوهش، در یک طرح نیمه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون، گروه کنترل، 30 نفر از زنان مبتلا به سرطان پستان مرکز تحقیقات سرطان بیمارستان شهدای تجریش بصورت در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه کاربندی شدند. آزمودنیها در ابتدا و انتهای پژوهش با پرسشنامه اضطراب بک BAI (بک و کلارک، 1988) مورد آزمون قرار گرفتند. گروه آزمایش طی 8 جلسه 90 دقیقه ای گروهی، شیوه خودتنظیمی رفتار (لطفی کاشانی، وزیری، 1389) را یاد گرفتند. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نمرات اضطراب آزمودنیهای گروه آزمایش و گواه نشان داد که با ثابت نگه داشتن تغییرات نمرات، کاهش معناداری در میزان اضطراب گروه آزمایش بوجود آمده است (05/0p
مقایسه عملکرد خانواده از دید افراد دچار مبتلا به ملال جنسیتی و افراد غیرمبتلا در اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : ملال جنسیتی پدیده ای است که علت اصلی بوجود آمدنش هنوز کشف نشده و با مشکلات متعددی از جمله درگیری با خانواده همراه است. پژوهش حاضر با هدف بررسی عملکرد خانواده افراد دچار ملال جنسیتی و مقایسه آن با افراد هتروسکسوال در کلینیک نوید بخش شهرستان اصفهان انجام گرفته است.
مواد و روش ها : این مطالعه از نوع تحقیقات بنیادین و پس رویدادی بود. نمونه گیری به دلیل عدم دسترسی کافی به افراد ملال جنسیتی به شیوه در دسترس انجام شد. در نهایت با در نظر گرفتن ملاک های ورود 30 نفر ملال جنسیتی و 30 نفر هتروسکسوال با پرسشنامه FAD-53 از نظر عملکرد خانواده مورد بررسی قرار گرفتند. داده های به دست آمده با روش آماری مقایسه میانگین ها آزمون t نمونه های مستقل با استفاده از نرم افزار SPSS 19 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها : تحلیل داده ها مشخص کرد در مولفه های ارتباط (p = .000) ، آمیزش عاطفی ( p = .001) ، ایفای نقش ( p = .000) ، و حل مشکل (p = .049) بین دو گروه تفاوت معنادار وجود دارد و با توجه به میانگین ها افراد ملال جنسیتی در این مولفه ها کارکرد پایین تری دارند.
نتیجه گیری : با توجه به یافته های پژوهش وجود ملال جنسیتی در افرادی که دچار مسائل ارتباطی ، عاطفی ، ایفای نقش و حل مسئله در خانواده خود هستند محتمل تر است و کمک به این افراد از طریق مداخلات خانوادگی می تواند موثر واقع شود. همچنین با آگاه سازی خانواده ها در رابطه با نیاز های عاطفی و تربیتی فرزندان می توان در جهت کاهش بروز ملال جنسیتی اقدام کرد.
مقایسه ی سرشت و منش بیماران افسرده و افراد بهنجار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: افسردگی یکی از شایع ترین اختلالات روانی در تمام فرهنگ ها است.افسردگی، ترکیبی از احساس غمگینی، تنهایی، تحریک پذیری، بی ارزشی و ناامیدی را به همراه دارد و محققان، به طور مکرر از ارتباط بین سرشت و منش با افسردگی حمایت کرده اند. هدف پژوهش حاضر، مقایسه ی ابعاد سرشت و منش در بیماران افسرده و افراد بهنجار بود.
روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش مقطعی در سال 1391، تمام مبتلایان به افسردگی اساسی در دامنه ی سنی 30 24 سال مراجعه کننده به مراکز بالینی شهر اردبیل و جامعه ی بهنجار افراد غیر افسرده بودند. آزمودنی ها 70 فرد مبتلا به افسردگی اساسی و 61 نفر بهنجار بودند که پرسش نامه های جمعیت شناختی، افسردگی بک و سرشت و منش کلونینجر را تکمیل کردند. اطلاعات با آزمون های تحلیل واریانس چند متغیری و رگرسیون چندگانه با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ی 16 تحلیل گردیدند.
یافته ها: افراد افسرده نسبت به گروه بهنجار، به طور معنی داری از نوجویی، آسیب پرهیزی و خودفراروی بیشتر و همکاری، خودراهبری و پشتکار کمتری برخوردارند (001/0>P). هم چنین نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که 34 درصد از واریانس علایم افسردگی توسط ابعاد سرشت و منش پیش بینی می شود.
نتیجه گیری: بین سرشت و منش با افسردگی، رابطه ی معنی داری وجود دارد و ابعاد سرشت و منش از متغیرهای تاثیرگذار در شدت نشانه های افسردگی است.
چگونگی تأثیر کمبود ویژگیهای زبانی کودکان مبتلا به اختلالات طیف اتیسم بر تعامل اجتماعی آنها در اواسط دوران کودکی و راهبردهای مداخله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد انسان به تعاملات اجتماعی وابسته است که در طول سالهای میانی دوران کودکی (15-10 سالگی) به طوز فابل توجهی اساسی و ضروری هستند. هرچند رشد برخی از کودکان متفاوت از دیگر کودکان است؛ اما همه آنها فرایندهای ذهنی یکسانی را تجربه می کنند که به دلیل عوامل مختلفی این فرایندها ممکن است منجر به رشد کودکان یا مانع رشد آنها شوند. زبان بخشی از وجود بشر است و ارتباط ازطریق رفتارهای کلامی و غیرکلامی صورت می گیرد. افراد از طریق فرایندهای متعدد تعبیر و تفسیر، قادر هستند آنچه که دیگران سعی در رمزگذاری اش دارند را درک کنند. هرچند انسانها یاد می گیرند تا زبان را ازطریق تعامل با دیگران به کار برند، اما با توانایی فراگیری زبان زاده می شوند. با اینکه کودکان مبتلا به اختلالات طیف اتیسم نظام ارتباطی متفاوتی را به کار می گیرند، اما آنها زبان را به همان روش کودکان دارای رشد طبیعی فرا می گیرند. در این مقاله، مشکلات کاربرد زبان در موقعیتهای اجتماعی ای که کودکان مبتلا به اتیسم، با آنها مواجه هستند توصیف می شود. در این باره نیز بحث خواهد شد که چگونگی رشد شناختی و فراگیری زبان شیوه هایی را شکل می دهند که در سالهای میانی دوران کودکی، تعامل اجتماعی در کودکان دارای رشد طبیعی در مقایسه با کودکان اتیستیک تفاوت دارد. علاوه بر این، مقاله حاضر، در مورد عواملی که ممکن است در نقائص قابل ملاحظه در اتیسم سهم داشته باشند، و نیز اقداماتی که برای رفع این نقائص انجام می شود، توضیح می دهد.
بررسی تأثیر رفتار درمانی شناختی متمرکز بر بهبود خواب در کیفیت خواب و شدت بی خوابی بیماران مبتلا به اختلال بی خوابی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال بی خوابی اختلالی شایع در اختلالات خواب است که در آن فرد در شروع خواب و یا حفظ و تداوم آن ناتوان است. هدف از این پژوهش نیز بررسی تاثیر رفتار درمانی شناختی بر درمان اختلال بی خوابی بود.
مواد و روش ها: جامعه ی آماری شامل کلیه ی افراد دارای اختلال بی خوابی در شهر اصفهان بود. نمونه شامل 20 نفر از این افراد بود که به صورت تصادفی زمانی انتخاب شدند. برای نمونه گیری از روش تصادفی زمانی استفاده شد. ابزارهای مورد استفاده آزمون کیفیت خواب پیتربورگ (PSQI یا Pittsburg Sleep Quality Index) و آزمون تعیین شدت بی خوابی (ISI) بودند. مداخله از نوع آزمایشی همراه با پیش آزمون و پس آزمون بودکه حدود سه ماه به طول انجامید. نتایج توسط نرم افزار SPSS 18 و با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که رفتار درمانی شناختی به میزان 7/65٪ در کاهش نمرات آزمون ISI و 7/84٪ در بهبود کیفیت خواب افراد در پرسش نامه یPSQI مؤثر می باشد که این تأثیر به طور معنی داری در اثر عضویت گروهی افراد در گروه آزمایش می باشد (05/0p<). شرکت کنندگان در این پژوهش افزایش طول مدت خواب، هم چنین بهبود کیفیت خواب و مهارت های مقابله ای مؤثرتر در مواجهه با بی خوابی را گزارش کرده و اعلام داشتند که بهتر می توانند از خواب برخیزند.
نتیجه گیری: در تبیین نتایج کسب شده از این پژوهش می توان مطرح نمود با این فرض که افکار خود آیند فرد بر بی خوابی تأثیرگذار است و با تغییر این افکار می توان به درمان این اختلال کمک نمود در نتیجه رفتار درمانی شناختی مورد استفاده در این پژوهش در کاهش علائم بی خوابی آزمودنی ها مؤثر بوده است. پژوهش های بعدی می توانند به بررسی تأثیر این درمان در سایر اختلالات خواب از قبیل وحشت زدگی شبانه نیز بپردازند.
تأثیر آموزش جلوه های چهره ای هیجان های بنیادی بر تشخیص هیجان های بنیادی در کودکان درخود مانده با کارکرد بالا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر آموزش جلوه های چهره ای هیجان های بنیادی بر تشخیص هیجان های بنیادی در کودکان در خود مانده با کارکرد بالا صورت گرفته است.
مواد و روش ها: در این پژوهش از روش شبه آزمایشی و طرح تک آزمودنی AB بهره گرفته شده است. جامعه مورد پژوهش شامل کلیه کودکان درخودمانده 5 تا 8 ساله با کارکرد بالای شهر تهران در سال 91 بود که پنج کودک از میان آن ها با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و بر اساس ملاک های تشخیصی چهارمین راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی انتخاب شدند. آموزش جلوه های چهره ای 3 روز در هفته و به مدت 12 جلسه 20 دقیقه ای برای هر کودک به صورت انفرادی انجام شد .برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی شامل نمودارها استفاده گردید.
یافته ها: نتایج حاصل از مقایسه تعداد پاسخ های صحیح شرکت کنندگان در مرحله خط پایه و آزمون پایانی حاکی از بهبود عملکرد آنان در شناسایی هیجان های بنیادی است چنان که در آزمون پایانی تعداد پاسخ های صحیح شرکت کنندگان در بیشتر موارد به حداکثر رسید.
نتیجه گیری: آموزش ها توانستند پاسخ های صحیح شرکت کنندگان را در بازشناسی هیجان ها به ویژه هیجان های شادی، غم و خشم افزایش دهند. تعداد پاسخ های صحیح به ویژه از ناحیه دهان به حداکثر رسیدند بنابراین با توجه به اثر بخشی نسبی آموزش، پیشنهاد می شود که آموزش هیجان ها به عنوان بخشی از برنامه کار با کودکان درخود مانده درآید.
رابطه ی بین تجربه ی آزاردیدگی در کودکی با شیوه های مقابله با تنش و طرح واره های ناسازگار اولیه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: کودک آزاری علاوه بر پیامدهای کوتاه مدت مخربی که بر کودک به جای می گذارد پیامدهای بلندمدتی هم به دنبال خواهد داشت. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه ی تجربه آزاردیدگی در کودکی با شیوه های مقابله با تنش و طرح واره های ناسازگار اولیه بود.
روش کار: در این پژوهش مقطعی-تحلیلی، جهت انتخاب نمونه ها، از بین مراکز مشاوره ی غرب تهران به صورت نمونه گیری خوشه ای 6 مرکز مشاوره انتخاب و سپس از مراکز مشاوره به صورت در دسترس نمونه ای به حجم 318 نفر (192 نفر زن و 126 نفر مرد) انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس های خودگزارشی کودک آزاری (CASRS)، طرح واره ی یانگ (YSQ) و شیوه های مقابله ی بلینگز و موس بوده و داده ها با نرم افزار SPSS نسخه ی 19 و آزمون تی، ضریب همبستگی و رگرسیون چندگانه تحلیل شدند.
یافته ها: شیوه های حل مسئله و جلب حمایت اجتماعی با هر چهار خرده مقیاس آزاردیدگی، رابطه ی منفی (01/0= P) و با شیوه های ارزیابی شناختی و مهار هیجانی، رابطه ی مثبت معنی داری دارند (01/0=P). نمره ی کل طرح واره های ناسازگار اولیه نیز با هر چهار خرده مقیاس آزاردیدگی، رابطه ی مثبت معنی داری دارد (01/0=P). خرده مقیاس آزار جسمی و آزار عاطفی و خرده مقیاس شیوه های حل مسئله و مهار هیجانی و طرح واره های ناسازگار در زنان و مردان تفاوت معنی داری نشان می دهد. هم چنین خرده مقیاس های آزار عاطفی و غفلت، توانستند طرح واره های ناسازگار اولیه و شیوه های مقابله با تنش را پیش بینی کنند.
نتیجه گیری: تجربه ی آزاردیدگی در کودکی می تواند در شکل گیری طرح واره های ناسازگار اولیه و پاسخ های هیجان مدارانه نقش اساسی داشته باشد.