فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۰۱ تا ۳٬۱۲۰ مورد از کل ۴٬۳۵۹ مورد.
۳۱۰۱.

پرستاری بازتوانی بیمار محور برای افراد سالمند با مشکل دمانس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: سالمند پرستاری بازتوانی اصول مراقبتی بیمار محور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۲۵
با توجه به افزایش جمعیت سالمندان، نیاز مالی، بهداشتی و رفاهی آنان نیز افزایش می یابد. با توجه به اینکه اختلالات در سالمندان غالبا از نظر علایم، بیماریزایی و فیزیوپاتولوژی با جوانان متفاوت می باشد، لذا توجه بیشتری را می طلبد. دمانس پس از آرتریت موجب بیشترین ناتوانی در سالمندان می گردد. دمانس سندرمی است که اختلال شناختی بدون اختلال در سطح هوشیاری ایجاد می کند. همچنین منجر به ضعف حافظه، اشکال در محاسبه، حواس پرتی، تغییرات خلق و عاطفه، اختلال در قضاوت و تفکر انتزاعی، کاهش مهارت های زبانی و اختلال در جهت یابی می شود. از انواع دمانس می توان به دمانس آلزایمر و دمانس ناشی از بیماریهای پیک، ژاکوب ـ کروتسفلد، هانتینگتون، هیدروسفالی با فشار طبیعی و پارکینسون اشاره کرد. درمان شامل: درمان زمینه ای و همزمان مانند فشار خون بالا، درمان طبی مانند: استفاده از داروهای آنتی کولین استراز و برنامه بازتوانی طرح ریزی شده می باشد. همراه کردن اصول مراقبتی فردمحور در بازتوانی سالمندان با اختلال دمانس و تمرکز بر آن، اساس سازماندهی خدمات و ارایه مراقبتهای پرستاری می باشد.
۳۱۰۲.

تعیین مشخصات روان سنجی مقیاس درجه بندیSNAP-IV، اجرای والدین(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: بیش فعالی روایی پایایی مقیاس درجه بندی اختلال کمبود توجه نقطه برش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۶۱
هدف: پرسشنامه SNAP-IV، مقیاسی جهت تشخیص و درجه بندی اختلال بیش فعالی – کمبود توجه است که توسط سوانسون، نولان و پلهام تألیف شده است. هدف از این پژوهش تعیین مشخصات روان سنجی این آزمون در جامعه کودکان 7 تا 12 سال شهر تهران بر اساس نظرات والدین است. روش بررسی: پژوهش توصیفی حاضر از نوع مطالعات متدولوژیک، کاربردی و اعتبارسنجی است. از جامعه کودکان تهرانی، نمونه ای به حجم 1000 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و سپس از مادران این کودکان خواسته شد طبق مقیاس SNAP-IV، کودک خود را ارزیابی کنند. 686 پرسشنامه بطور کامل پاسخ داده شد و مابقی بعلل مختلف و نقص های موجود حذف گردید. بدین ترتیب حجم نمونه نهایی 686 نفر بود. 30 نفر از اعضاء نمونه مجدداً یک ماه پس از اجرای اصلی، مورد آزمون قرارگرفتند. همچنین مصاحبه بالینی نیز روی 30 نفر از نمونه ها انجام شد. جهت بررسی و تحلیل داده ها از آزمونهای آماری ضریب همبستگی پیرسون، کولموگراف – اسمیرنوف، لوین و آزمون تی برنز فیشر استفاده شد. یافته ها: روایی ملاکی آزمون 48/0 و طبق تحلیل عامل این آزمون دارای 3 عامل است که مجموعاً 56% واریانس را تبیین می کنند. روایی محتوا نیز مورد تأیید متخصصان است. ضریب پایایی بازآزمون برابر با 82% ، آلفای کرونباخ 90/0 و ضریب دو نیمه کردن 76/0 می باشد. نقطه برش در کل مقیاس و هر کدام از خرده مقیاس های کمبود توجه و بیش فعالی به ترتیب برابر با 57/1 و 45/1 و 9/1 است. نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان می دهد آزمون از مشخصات روان سنجی مناسبی برخوردار است و استفاده همراه با اطمینان آن را در موقعیت های مختلف پژوهشی، تشخیصی و درمانی توصیه می کند.
۳۱۰۳.

مقایسه سازگاری اجتماعی مادران دختران عقب مانده ذهنی آموزش پذیر با مادران دختران عادی شهر کاشان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: خانواده مادر سازگاری اجتماعی دختران عقب مانده ذهنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۹۶
"هدف: در این تحقیق سازگاری اجتماعی مادران دختران عقب مانده ذهنی آموزش پذیر با سازگاری اجتماعی مادران دختران عادی مقایسه شده است. هدف از این مطالعه پاسخ به این پرسش بود که آیا حضور کودک عقب مانده ذهنی بر سازگاری اجتماعی مادران تأثیر منفی دارد یا نه؟ روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه مورد- شاهدی از نوع تحلیلی است. نمونه های این تحقیق شامل 80 نفر، 40 مادر دارای فرزند دختر عقب مانده ذهنی با انتخاب تصادفی از مدارس استثنایی و 40 مادر دارای فرزند دختر عادی با انتخاب تصادفی از بین مادرانی که با گروه مورد همتاسازی شده بودند، می باشد. در این مطالعه از مقیاس سازگاری اجتماعی ویزمن وپی کل (1974) استفاده شد. این مقیاس یک مصاحبه نیمه سازمان یافته است که سازگاری اجتماعی رادرهفت نقش یا حوزه اصلی بررسی می کند. این نقشها شامل: سازگاری در شغل، فعالیتهای اجتماعی و فوق برنامه، روابط خویشاوندی، روابط زناشویی، نقش والدینی، روابط خانوادگی و وضعیت اقتصادی می باشد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین سازگاری اجتماعی مادران دختران عقب مانده ذهنی با سازگاری اجتماعی مادران دختران عادی تفاوت معنی داری وجود دارد. آنالیز واریانس و همبستگی نشان داد که بین سازگاری اجتماعی مادران دختران عقب مانده ذهنی با متغیرهای دموگرافیک سن کودک، سن مادر، میزان تحصیلات، طول مدت ازدواج، تعداد فرزندان وترتیب تولد فرزند عقب مانده ذهنی ارتباط معنی داری وجود ندارد . نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصله به نظر می رسد در مجموع مادران دارای دختر عقب مانده ذهنی نسبت به مادران دختران عادی سازگاری اجتماعی کمتری دارند. "
۳۱۰۶.

تاثیر آموزش برنامه گروهی فرزندپروری مثبت بر استرس والدگری مادران کودکان 10 - 4 ساله مبتلا به اختلال بیش فعالی / کمبود توجه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بیش فعالی کمبود توجه برنامه گروهی فرزند پروری مثبت تنیدگی والدگری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۷۶ تعداد دانلود : ۱۲۲۸
هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر آموزش برنامه فرزندپروری مثبت بر استرس والدگری مادران کودکان 10-4 ساله مبتلا به اختلال بیش فعالی/ کمبود توجه است. بدین منظور از بین مراجعه کنندگان به دو مرکز اختلالات رفتاری کودکان و نوجوانان (صبا و رفیده)، 13 کودک مبتلا به ADHD انتخاب شدند. تشخیص قطعی با توجه به ارزیابی متخصص روان پزشکی اطفال و روان شناس بالینی صورت گرفت. به منظور کنترل تاثیر دارو، کودکانی انتخاب شدند که حداقل به مدت 6 ماه تحت درمان با داروی ریتالین قرار گرفته بودند. سپس، مادران کودکان مذکور در 6 جلسه هفتگی و حضوری 120 دقیقه ای و 2 جلسه تماس تلفنی 15 دقیقه ای آموزش گروهی فرزندپروری مثبت شرکت کردند. تحقیق حاضر فاقد گروه گواه بود و جلسات گروه آزمایش با احتساب افت آزمودنی با 8 مادر ادامه پیدا کرد. آزمودنی ها در 6 مرحله خط پایه 1 (یک هفته پیش ار شروع جلسات آموزشی)، پیش آزمون (در اولین جلسه آموزشی)، میان آزمون (پس از چهار جلسه آموزشی)، پس آزمون (پس از اتمام جلسات تلفنی) و دو مرحله پی گیری هر یک به ترتیب به فاصله 1 و 2 ماه پس از آخرین تماس تلفنی، با استفاده از پرسشنامه تنیدگی والدینی (PSI) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های گردآوری شده از طریق آزمون تحلیل واریانس (آزمون اندازه گیری های مکرر) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که برنامه گروهی فرزندپروری مثبت منجر به کاهش استرس والدگری در قلمرو کودک (008/0=α، 672/33=F) و قلمـرو والـدین (001/0=α، 539/119=F) شده است و تغییرات صورت گرفته تا 2 ماه پی گیری نیز هم چنان باقی مانده است. از سوی دیگر، نتایج تحقیق نشان داد که حس صلاحیت و روابط با همسر نیز به عنوان دو متغیر مداخله گر در استرس والدگری، بهبود پیدا کرده است.
۳۱۰۷.

مقایسه راهبردهای مقابله ای در والدین کودکان دارای اختلال فراگیر تحولی و والدین کودکان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: راهبردهای مقابله ای والدین کودکان مبتلا به اختلالات فراگیر تحولی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۴۰ تعداد دانلود : ۱۶۱۰
هدف این مطالعه بررسی راهبردهای مقابله ای در والدین کودکان مبتلا به اختلالات فراگیر تحولی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه والدین کودکان مبتلا به اختلالات فراگیر تحولی تحت پوشش مرکز ساماندهی درمان و توان بخشی اختلالات اتیستیک و مرکز اتیسم به آرا در تهران می باشند.از این جامعه آماری 43 زوج از والدین به شیوه تصادفی انتخاب شدند. برای گروه گواه، 43 زوج والدین با روش نمونه گیری غیرتصادفی از مناطق (2 و 6) تهران انتخاب و از نظر سن و تحصیلات خود و سن و جنس فرزندشان با گروه والدین کودکان اتیستیک همتا شدند. پرسشنامه پاسخ های مقابله ای بیلینگز و موس روی اعضای دو گروه اجرا شد. تحلیل یافته ها نشان داد که مادران کودکان دارای اختلالات فراگیر تحولی در مقایسه با مادران کودکان عادی بیشتر از راهبردهای مقابله ای مبتنی بر مهار جسمانی استفاده می کنند. اما بین سایر راهبردهای مقابله ای تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نشد. به طور کلی مادران مورد مطالعه در هر دو گروه، بیشتر از راهبردهای مبتنی بر مهار جسمانی و مهار هیجانی استفاده می کنند، در حالی که پدران بیشتر راهبردهای مقابله ای مبتنی بر حل مسئله و ارزیابی شناختی را به کار می بردند.
۳۱۰۸.

بررسی کارآیی و اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر هشیاری فراگیر (MBCT) در درمان و جلوگیری از عود و بازگشت افسرده خویی

نویسنده:

کلید واژه ها: شناخت درمانی درمان افسرده خویی هشیاری فراگیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۶۸ تعداد دانلود : ۹۳۹
هدف پژوهش حاضر بررسی کارآیی و اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر هشیاری فراگیر (MBCT) در درمان و جلوگیری از عود و بازگشت اختلال افسرده خویی است. بدین منظور دو آزمودنی (هردو زن) به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و تحت درمان قرار گرفتند. در مطالعه حاضر از طرح تجربی تک موردی و از نوع خط پایه چندگانه استفاده شد. آزمودنیها در مرحله پیش از درمان (خط پایه) و جلسه آخر درمان (جلسه هشتم)، مقیاس افسردگی، اضطراب، استرس (DASS)، پرسشنامه افکار خودآیند (ATQ)، پرسشنامه کنترل افکار (TCQ)، مقیاس نگرشهای ناکارآمد (DAS) و آزمون عزت نفس (SEI) را تکمیل کردند. علاوه بر این، پرسشنامه افسردگی بک (BDI) در جلسات اول، چهارم و هشتم درمان نیز به آزمودنی ها داده شد. در مرحله پیگیری نیز هر ماه (به مدت 10 ماه)، پرسشنامه افسردگی بک (BDI) توسط آزمودنی ها تکمیل شد. نتایج این پژوهش نشان داد که شناخت درمانی مبتنی بر هشیاری فراگیر (MBCT) در درمان و جلوگیری از عود و بازگشت افسرده خویی موثر بوده است.
۳۱۰۹.

مقایسه اثربخشی درمان های مواجه سازی – جلوگیری از پاسخ و فلوکسیتن در بهبود مبتلایان به اختلال وسواسی- اجباری

کلید واژه ها: اختلال وسواسی- اجباری مواجه سازی و جلوگیری از پاسخ فلوکسیتن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۸۳ تعداد دانلود : ۱۵۲۹
هدف این پژوهش، مقایسه میزان اثر بخشی مواجه سازی و جلوگیری از پاسخ و فلوکسیتن در بیماران وسواسی – اجباری است. آزمودنی های پژوهش را 45 بیمار وسواسی – اجباری که به صورت جایگزینی تصادفی در سه گروه مواجه سازی و جلوگیری از پاسخ، فلوکسیتن و لیست انتظار جای داده شده بودند، تشکیل می دادند. آزمودنیهای سه گروه در متغیرهای سن، جنس سطح تحصیلات و وضعیت تاهل همتاسازی شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های وسواسی-اجباری مادزلی، افسردگی و اضطراب بک استفاده شد نمرات به دست آمده از ارزیابیها در سه مرحله (پیش آزمون، پس آزمون و دو ماه بعد از پس آزمون) به کمک آزمونهای آماری تحلیل واریانس چند متغیره یک راهه و آزمون تعقیبی T توکی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که در کاهش علایم وسواسی، مواجه سازی و جلوگیری از پاسخ فقط در بلند مدت اثر درمانی بیشتری نسبت به فلوکسیتن دارد (P<0.05). همچنین مواجه سازی و جلوگیری از پاسخ در هر دو دوره کوتاه مدت و بلند مدت تفاوت معنی داری با گروه لیست انتظار دارد (P<0.01)، اما فلوکسیتن فقط در کوتاه مدت تفاوت معنی داری با گروه لیست انتظار دارد (p<0.05). در کاهش علایم افسردگی بیماران وسواسی- اجباری هم فلوکسیتن اثر درمانی بیشتری نسبت به مواجه سازی و جلوگیری از پاسخ در کوتاه مدت (P<0.01) و بلند مدت 0.05 دارد. همچنین این تفاوت بین فلوکسیتن و گروه لیست انتظار در کوتاه مدت و بلند مدت معنی دار است (P<0.01). در کاهش علایم اضطراب بیماران وسواسی- اجباری هم بین هیچ کدام از گروهها تفاوت معنی داری وجود ندارد.
۳۱۱۲.

نقش عوامل شناختی، شخصیتی، سابقه خانوادگی و فشار روانی در پیش بینی اختلال وسواسی - اجباری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال وسواسی - اجباری فشار روانی صفات شخصیتی باورهای ناکارآمد تفسیر افکار مزاحم فرونشانی افکار توانایی کنترل فکر راهکارهای کنترل فکر سابقه خانوادگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۱۲ تعداد دانلود : ۱۴۲۲
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش عوامل شناختی (شامل باورهای ناکارآمد، تفسیر مزاحمت های ذهنی، تمایل به فرونشانی افکار، توانایی ادراک شده کنترل فکر و راهکارهای کنترل فکر)، صفات شخصیتی، سابقه خانوادگی و فشار روانی در پیش بینی ابتلا به اختلال وسواسی - اجباری بود. 103 آزمودنی مبتلا به اختلال وسواسی - اجباری و 103 آزمودنی غیربالینی در این پژوهش شرکت داشتند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از: برنامه مصاحبه برای اختلالات اضطرابی در DSM-IV- نسخه تمام عمر، پرسشنامه باورهای وسواسی، سیاهه تفسیر مزاحمت های ذهنی، سیاهه فرونشانی خرس سفید، پرسشنامه کنترل فکر، پرسشنامه توانایی کنترل فکر، سیاهه پنج عاملی شخصیتی نئو، مقیاس رویدادهای زندگی و پرسشنامه اطلاعات شخصی. نتایج تحلیل ممیز همزمان نشان داد که به کمک متغیرهای فوق می توان ابتلا به اختلال وسواسی - اجباری را پیش بینی نمود. تابع حاصل 58% واریانس تفاوت ها گروه ها را تبیین می کند. این تابع 87.9% از افراد دو گروه را به درستی به گروه های خود منتسب می کند. تحلیل ممیز گام به گام نیز نشان داد که به ترتیب متغیرهای تمایل به فرونشانی افکار، سابقه خانوادگی، برونگرایی، استفاده از راهکار تنبیه برای کنترل فکر، وظیفه شناسی، باورهای ناکارآمد در حیطه کمال گرایی / قطعیت و صفت شخصیتی توافق بیش از سایر متغیرها در تمایز دو گروه سهیم هستند.
۳۱۱۴.

تأثیر درد بر ابعاد مختلف زندگی بیماران مبتلا به درد مزمن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: بیمار درد مزمن درد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۶۴
" چکیده مقاله: مقدمه: هدف از انجام این مطالعه بررسی تأثیر درد بر ابعاد مختلف زندگی بیماران درد مزمن اعتباریابی پرسشنامه چند بعدی درد، وست‌هاون- ییل در بین بیماران درد مزمن در ایران بود. روش: 585 نفر از افراد مبتلا به درد مزمن در ناحیه پاها، کمر، دستها، گردن و شانه در این پژوهش شرکت داشتند. ابزاری که به منظوربررسی ابعاد چند گانه درد مزمن تهیه شده پرسشنامه چند بعدی درد وست‌هاون –ییل WHYMPI است. نتایج: درد در بسیاری از ابعاد زندگی و رفتار افراد مؤثر است. بسیاری از این رفتارها با شدت درد همبستگی داشته اند. به نظر آزمودنیها درد در بسیاری از جنبه های زندگی آنان اثر گذاشته و رفتارهای آنها را تحت تأثیر قرار داده است و مشکلاتی را برای آنها فراهم نموده است. نتیجه‌گیری: درد بسیاری از ابعاد زندگی بیماران مبتلا به درد مزمن را تحت تأثیر قرار می دهد که این موضوع در درمان و مراقبت از این بیماران باید در نظر گرفته شود. "
۳۱۱۷.

مقایسه عملکرد کودکان دارای اختلالات یادگیری کلامی و غیرکلامی در مقیاس تجدیدنظر شده هوشی وکسلر، آزمون دیداری حرکتی بندرگشتالت و مقیاس ریاضیات ایران کی‌مت

کلید واژه ها: اختلالات یادگیری کلامی و غیرکلامی مقیاس تجدید نظرشده هوشی وکسلر آزمون دیداری حرکتی بندر گشتالت و مقیاس ریاضیات ایران کی‌مت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات دوران شیر خوارگی، کودکی و نوجوانی اختلالات یادگیری
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی ارزیابی، سنجش وآمار آزمونهای هوش و استعداد
  3. حوزه‌های تخصصی روانشناسی ارزیابی، سنجش وآمار آزمونهای پیشرفت تحصیلی
تعداد بازدید : ۴۹۵۱ تعداد دانلود : ۲۳۶۲
"هدف این پژوهش بررسی و مقایسه عملکرد کودکان دارای اختلالات یادگیری غیرکلامی و کودکان دارای اختلالات یادگیری کلامی در زیرآزمونهای مقیاس تجدید نظر شده هوشی وکسلر کودکان، آزمون دیداری ـ حرکتی بندرگشتالت و مقیاس ریاضیات ایران کی‌مت بود. پس از ارزیابیهای متعدد بر اساس تفاوت معنادار بین هوشبهر کلامی و عملی و نمرات مقیاس درجه‌بندی دانش‌آموزان: تشخیص اولیه کودکان دارای اختلالات یادگیری (مایکل باست، 1971) دو گروه دارای اختلالات یادگیری کلامی و غیرکلامی از میان مراجعه‌کنندگان به مراکز اختلالات یادگیری سازمان کودکان استثنایی شهر شیراز شناسایی شدند. اطلاعات لازم به‌منظور انجام این پژوهش با استفاده از مقیاس تجدید نظر شده هوشی وکسلر کودکان، آزمون دیداری ـ حرکتی بندرگشتالت و مقیاس ریاضیات ایران کی‌مت از 52 آزمودنی دختر و پسر 6 تا 11 ساله دارای اختلالات یادگیری غیرکلامی (23 نفر) و دارای اختلالات یادگیری کلامی (29 نفر) جمع‌آوری گردید. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از روشهای آمار توصیفی و آزمون T مستقل با روش تصحیح بونفرنی استفاده شد. نتایج نشان داد که: 1ـ میانگین نمرات گروه دارای اختلالات یادگیری غیرکلامی در خرده‌آزمونهای اطلاعات‌، شباهت‌ها، حساب و واژه‌ها از میانگین نمرات گروه دارای اختلالات یادگیری کلامی به‌طور معنادار بالاتر است. و در خرده‌آزمون حساب برخلاف سایر زیرآزمونها میانگین نمرات گروه دارای اختلالات یادگیری غیرکلامی از میانگین نمرات گروه اختلالات یادگیری کلامی پایین‌تر است. 2ـ تفاوت معناداری در تمام خرده‌آزمونهای عملی مقیاس تجدید‌نظرشده هوشی وکسلر بجز تطبیق علایم در دو گروه دارای اختلالات یادگیری غیرکلامی و دارای اختلالات یادگیری کلامی وجود دارد. میانگین نمرات گروه دارای اختلالات یادگیری غیرکلامی از میانگین نمرات گروه دارای اختلالات یادگیری کلامی به‌طور معناداری کمتر است. 3ـ میانگین گروه دارای اختلالات یادگیری غیرکلامی در آزمون دیداری ـ حرکتی بندرگشتالت به‌طور معنادار پایین‌تر از میانگین گروه دارای اختلالات یادگیری کلامی است. 4ـ میانگین گروه دارای اختلالات یادگیری غیرکلامی در تمام بخشهای مقیاس ریاضیات ایران کی‌مت به‌طور معنادار پایین‌تر از میانگین گروه دارای اختلالات یادگیری کلامی است. با استفاده از نتایج فوق تشخیص اختلالات یادگیری کلامی و غیرکلامی با استفاده از نیمرخ نمرات در زیرآزمونهای مقیاس تجدید نظرشده هوشی وکسلرکودکان، آزمون دیداری ـ حرکتی بندر گشتالت و مقیاس ریاضیات ایران کی مت امکان‌پذیر بوده و استفاده از هر سه مقیاس توصیه می‌شود. "
۳۱۱۹.

اثر بخشی شناخت درمانی گروهی بر پایه تفکر نظاره ای (ذهن آگاهی) و فعال سازی طرح واره های معنوی در پیش گیری از عود مصرف مواد افیونی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

۳۱۲۰.

ارتباط حساسیت پردازش حسی با شیوه های فرزندپروری و شاخص های آسیب شناسی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی افسردگی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی هیجان
تعداد بازدید : ۲۳۵۶ تعداد دانلود : ۱۳۰۳
هدف: حساسیت پردازش حسی سازه ای است که تمایل به پردازش دقیق و عمیق اطلاعات هیجانی را در برمی گیرد. برخی تحقیقات نشان داده اند که افراد دارای حساسیت پردازش حسی بالا در صورتی که شیوه های فرزندپروری والدینشان نامناسب باشد، مستعد عواطف منفی هستند. پژوهش حاضر به بررسی ارتباط حساسیت پردازش حسی و شیوه های فرزند پروری با اضطراب و افسردگی پرداخت. روش: 372 دانشجوی پسر مقطع کارشناسی انتخاب شدند و پرسشنامه های شخص با حساسیت پردازش حسی بالا (آرون و آرون)، شیوه های فرزندپروری (پارکر و همکاران)، افسردگی (بک و استیر) و اضطراب خصیصه - حالت (اسپیلبرگر) را تکمیل کردند. اطلاعات به دست آمده با استفاده از تحلیل رگرسیون چندمتغیره و تحلیل واریانس تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: حساسیت پردازش حسی با اضطراب و افسردگی و شیوه های فرزندپروری رابطه معنی دار داشت (01/0p<). ارتباط حساسیت پردازش حسی با اضطراب قوی تر از ارتباط با افسردگی بود و حساسیت پردازش حسی، افسردگی را بعد از کنترل اضطراب پیش بینی نکرد. اثرات تعاملی نیز معنی دار بود (05/0p<) که این مسأله بیانگر نقش حساسیت پردازش حسی در پیش بینی شاخص های آسیب شناسی روان شناختی در ارتباط با شیوه های فرزندپروری است. نتیجه گیری: در مجموع با استناد به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که حساسیت پردازش حسی در تعامل با شیوه های فرزندپروری نامناسب می تواند فرد را مستعد آسیب شناسی روان شناختی سازد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان