فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۸ مورد.
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با توجه به اهمیت سبک شناختی در نحوه ی نگرش و زندگی افراد و ارتباط آن با شخصیت و تجربه ی هیجانات، هدف از پژوهش حاضر مقایسه صفات شخصیت و پذیرش- تعهد در میان متأهلین دارای سبک شناختی جذب کننده و سبک شناختی کاوش کننده بود. روش: پژوهش حاضر از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه بزرگسالان ساکن شهر بابل تشکیل دادند و در انتخاب نمونه ی پژوهشی 130 زن و مرد بزرگسال متأهل به شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مقیاس سبک شناختی A-E (مارتینس، 1995)، پرسشنامه شخصیتی 5 عاملی نئو (NEO-FFI) و پرسشنامه پذیرش و عمل هیز و همکاران (2004) استفاده گردید. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که دو سبک شناختی کاوش کننده و جذب کننده از نظر صفات شخصیتی روان رنجورخویی، انعطاف پذیری و وظیفه شناسی و از نظر میزان پذیرش/ تعهد دارای تفاوت معناداری با یکدیگر هستند ولی در صفات شخصیتی برون گرایی و دلپذیری تفاوت معناداری بین آنها دیده نشد. نتیجه گیری: بطور کلی می توان نتیجه گرفت که نحوه پردازش کردن اطلاعات و برخورد شناختی افراد با مسائل می تواند منجر به گرایش یافتن به سمت صفات شخصیتی و تفاوت در پذیرش یا اجتناب تجربی آنان بشود.
رابطه ای رفتار جامعه پسندی و گرایش های مطلوب اجتماعی در زنان با پنج عامل شخصیتی کاستا و مک کری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی رابطه رفتار جامعه پسندی و گرایش های مطلوب اجتماعی در زنان با پنج عامل شخصیتی کاستا و مک کری بود. پژوهش از نوع همبستگی و نمونه شامل 320 دانشجویان زن دانشگاه پیام نور مرکز بوکان بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های رفتار جامعه پسندی و گرایش های مطلوب اجتماعی با پنج عامل شخصیتی پاسخ دادند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین ویژگی های روان آزرده گرایی و رفتار جامعه پسند زنان رابطه منفی معنی داری وجود دارد. هم چنین بین ویژگی برون گرایی و رفتار جامعه پسند زنان رابطه مثبت معناداری وجود دارد. هم چنین بین ویژگی گشودگی (یا بازبودن نسبت به تجربه) و رفتار جامعه پسند رابطه مثبت معناداری وجود دارد. بین ویژگی موافق بودن و رفتار جامعه پسند زنان رابطه مثبت معناداری وجود دارد. و بین ویژگی با وجدان بودن و رفتار جامعه پسند زنان رابطه مثبت معناداری وجود دارد. بین رفتار اجتماعی مطلوب و رفتار جامعه پسند زنان رابطه مثبت معناداری وجود دارد. هم چنین بین مولفه های رفتاراجتماعی مطلوب (رفتارهای اجتماعی مطلوب ناشناس، رفتارهای اجتماعی نوعدوستانه، رفتارهای اجتماعی هیجانی و رفتارهای اجتماعی بحرانی با رفتار جامعه پسند زنان رابطه مثبت معناداری وجود دارد تنها مولفه رفتارهای متابعت آمیز با رفتار جامعه پسند معنادار نیست. نتایج پژوهش نشان داد که گرایش های مطلوب اجتماعی و ویژگی های شخصیتی می توانند رفتار جامعه پسندی را پیش بینی کنند.
روابط ساختاری مؤلفه های سرشت و منش شخصیت با اختلالات هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، تعیین عوامل مشترک و عوامل اختصاصی اختلال های اضطرابی و افسردگی بر اساس مولفه های سرشت و منش شخصیت در مدل کلونینگر بود.
روش: از بین بیماران مبتلا به اختلالات هیجانی تعداد 313 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به این پرسش نامه ها پاسخ دادند: پرسش نامه سرشت و منش شخصیت، پرسش نامه افسردگی بک ، شاخص حساسیت اضطرابی، پرسش نامه نگرانی ایالت پن، پرسش نامه وسواسی- جبری مادزلی، پرسش نامه ترس مرضی اجتماعی. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی تأییدی و روش الگویابی معادلات ساختاری استفاده شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد عامل آسیب پرهیزی با همه ی علائم اختلالات اضطرابی و افسردگی رابطه ی مستقیم و معناداری دارد و عامل پیش بین برای همه ی علائم اختلالات اضطرابی و افسردگی است. همچنین نتایج نشان داد که بین عامل خود راهبری و افسردگی رابطه معناداری وجود دارد. علاوه براین، نتایج مدل ساختاری نشان داد که عامل نوجویی پایین با اختلال فوبی اجتماعی و وسواسی جبری رابطه ی معناداری ندارد.
نتیجه گیری: عامل آسیب پرهیزی ویژگی مشترک اختلال های اضطرابی و افسردگی است و مسئول همپوشی مشاهده شده بین این اختلالات است.همچنین عامل خود راهبری ویژگی اختصاصی افسردگی است.
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، تعیین عوامل مشترک و عوامل اختصاصی اختلال های اضطرابی و افسردگی بر اساس مولفه های سرشت و منش شخصیت در مدل کلونینگر بود.
روش: از بین بیماران مبتلا به اختلالات هیجانی تعداد 313 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به این پرسش نامه ها پاسخ دادند: پرسش نامه سرشت و منش شخصیت، پرسش نامه افسردگی بک ، شاخص حساسیت اضطرابی، پرسش نامه نگرانی ایالت پن، پرسش نامه وسواسی- جبری مادزلی، پرسش نامه ترس مرضی اجتماعی. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی تأییدی و روش الگویابی معادلات ساختاری استفاده شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد عامل آسیب پرهیزی با همه ی علائم اختلالات اضطرابی و افسردگی رابطه ی مستقیم و معناداری دارد و عامل پیش بین برای همه ی علائم اختلالات اضطرابی و افسردگی است. همچنین نتایج نشان داد که بین عامل خود راهبری و افسردگی رابطه معناداری وجود دارد. علاوه براین، نتایج مدل ساختاری نشان داد که عامل نوجویی پایین با اختلال فوبی اجتماعی و وسواسی جبری رابطه ی معناداری ندارد.
نتیجه گیری: عامل آسیب پرهیزی ویژگی مشترک اختلال های اضطرابی و افسردگی است و مسئول همپوشی مشاهده شده بین این اختلالات است.همچنین عامل خود راهبری ویژگی اختصاصی افسردگی است.
ارتباط ادراک رفتار والدین با طرحواره های ناکارآمد اولیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیقات بسیاری بر نقش رفتار پدر و مادر بر شکل گیری مشکلات شناختی و عاطفی فرزندان تأکید کرده اند، بر این اساس هدف پژوهش حاضر تعیین ارتباط بین ادراک پیوند والدینی با طرحواره های ناکارآمد اولیه فرزندان بود.روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بود، جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان عادی و دانشجویان مراجعه کننده به مرکز مشاوره دانشگاه بوعلی سینای شهر همدان در سال 1392 بود. در این پژوهش از دو نمونه بالینی و غیر بالینی استفاده شد که تعداد آن 203 نفر (نمونه بالینی 69 نفر و نمونه غیر بالینی 134 نفر) بود. جهت انتخاب نمونه بالینی از روش نمونه گیری در دسترس و برای نمونه غیر بالینی از نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای استفاده شد. در این پژوهش از دو پرسشنامه ارتباط والدینی پارکر و پرسشنامه فرم کوتاه طرحواره یانگ استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی است بین ادراک مراقبت والدین(پدر و مادر) طرحواره های ناکارآمد اولیه رابطه منفی و معنی دار و بین ادراک محافظت بیش از حد والدین با طرحواره های ناکارآمد اولیه رابطه مثبت و معنی دار وجود داشت(05/0P<).همچنین نتایج نشان داد که بین ادراک رفتار والدین (مراقبت و محافظت بیش از حد) در گروه بالینی و غیربالینی تفاوت معنی دار وجود داشت. در مجموع یافته های پژوهش حاضر نشان داد رفتار والدین (مراقبت و محافظت بیش از حد) با شکل گیری طرحواره های ناکارآمد فرزندان ارتباط دارد، بنابراین می توان توجه متخصصان را به نحوه رشد شناختی افراد در تعامل با مراقبان اولیه و شکل گیری آسیب های شناختی بعدی رهنمون کرد
بررسی و مقایسه طرح و اره های ناکارامد اولیه و اهمال کاری در زمینه تحصیل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: مدلهای شناختی در تبیین اختلالهای روانشناختی به اثر طرحواره های ناکارآمد اولیه درشکل گیری علائم آسیب شناسی روانی اشاره دارد. هدف این پژوهش تحلیل ومقایسه ی طرحواره های ناکارآمد اولیه واهمال کاری در دانشجویان پزشکی و غیر پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی بود.
مواد و روشها: روش پژوهش توصیفی، از نوع مقایسه ای بود به همین منظور دو پرسشنامه ی طرحواره های ناکارآمد اولیه یانگ(YSQ-SF ) ، اهمال کاری یا مقیاس تعلل ورزی عمومی (GP ) بر روی (462) نفردانشجو از دو گروه پزشکی (232) نفر و غیر پزشکی (230) نفرکه به روش تصادفی انتخاب گردیدند اجرا گردید. تحلیل این نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS انجام گردید.
یافته ها: نتایج این پژوهش نشان می دهد که دانشجویان هر دو گروه در طرحواره وابستگی /بی کفایتی کمترین نمره ودر طرحواره ی معیار های سرسختانه/ عیب جویی افراطی بیشترین نمره را کسب نمودند. بین طرحواره استحقاق/ بزرگ منشی در دوگروه پزشکی و غیرپزشکی تفاوت معنی دار وجود دارد . یافته ی دیگراین پژوهش نشان می دهد تفاوت میزان اهمال کاری در بین دو گروه معنی دار نیست.
نتیجه گیری:
نتایج این پژوهش قبل از هر چیز سعی دارد با شناسایی الگوهای شناختی و هیجانی خود ویرانگر در دانشجویان که خود را به صورت طرحواره های ناکارآمد اولیه و اهمال کاری در تحصیل نشان می دهد بستری را به فراهم نماید تا به آنها کمک شود تا از پتانسیلهای خود حداکثر استفاده را بنمایند.
مقایسه سبک هویتی و میزان شیوع اختلالات روانی در زنان زندانی بر اساس نوع جرم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به نظر می آید در بسیاری از مجرمان داشتن هویت شکست و مشکلات سلامت روان از علل بسیار مهم در بروز جرم و جنایت می باشد. سلامت روان زنان زندانی به عنوان یکی از گروه های در معرض خطر از اهمیت ویژه ای برخوردار است. نتایج این پژوهش در صدد آن است که اختلالات روانی و سبک هویتی هویتی قابل توجه در هر گروه از مجرمان زن را پیش بینی کند و به این ترتیب اقدامات مسئولین مربوطه را در جهت کاهش احتمال وقوع مجدد جرم و بازگشت برخی مجرمان به زندان تسهیل کند. روش پژوهش: به روش نمونه گیری سهمیه ای – تصادفی، تعداد 200 نفر زن زندانی از جرائم مالی، اعمال منافی عفت ، قتل و مشارکت در قتل، سرقت و اعتیاد به مواد مخدر و حمل آن (هر کدام40 نفر) انتخاب و آزمون 90SCL-و سبک های هویتی برزونسکی به صورت گروهی روی آن ها اجرا شد. یافته ها: سبک هویت گروه مرتکب قتل و مشارکت در قتل، هنجاری و سبک هویت مجرمین منافی عفت، اطلاعاتی بود، در حالی که سبک هویت سه گروه دیگر سردرگم بود. لازم به ذکر است، که بین زنان زندانی از نظر میزان شیوع اختلالات مرتبط با ملاک های وسواس، افسردگی، فوبیا و افکار پارانوئیدی تفاوت معناداری وجود نداشت. نتیجه گیری: اکثر زنان زندانی حداقل به یک نوع اختلال روانی مبتلا هستند و اکثرا دارای سبک هویت سردرگم و هنجاری هستند، بنابراین، نیاز به تدوین برنامه های آموزشی به منظور پیشگیری، تشخیص و درمان احساس می شود.
تعامل سبک های شناختی با دست برتری در دانشجویان پیام نور: تلویحاتی برای طراحی روش تدریس در نظام آموزش از راه دور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه برای بررسی تفاوت های فردی افراد به سبک های شناختی آنان توجه بسیاری می شود. سبک شناختی، روشهای انفرادی یادگیرنده است که برای پردازش اطلاعات به هنگام یادگیری مفاهیم جدید مورد توجه قرار می گیرند. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه سبک های شناختی گریگوریک با دست برتری در دانشجویان کارشناسی دانشگاه پیام نور و ارائه راهکارهایی کاربردی در بهبود نظام آموزش از راه دور است، این تحقیق از نوع توصیفی و همبستگی بوده و برای جمع آوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه سبکهای شناختی گریگوریک و پرسشنامه دست برتری ادینبورگ) استفاده شد، جامعه آماری این تحقیق دانشجویان کارشناسی دانشگاه پیام نور استان تهران با تعداد 17803نفر و حجم نمونه به روش نمونه گیری طبقه بندی تصادفی 200 نفر در نظر گرفته شد. به منظور تحلیل داده های به دست آمده علاوه بر روش های توصیفی میانگین و انحراف معیار متغیرها و نیز رسم نمودارهای لازم از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری، تحلیل واریانس یکراهه و آزمون های معنی داری مدل های چند متغیری ویکلز، پیلائی، هوتلینگ و رویز برای آزمون فرضیه ها استفاده شد. با توجه به نتایج به دست آمده رابطه معنی داری بین دست برتری با سبک شناختی عینی –متوالی،انتزاعی-متوالی و انتزاعی-تصادفی مشاهده شد. بدین صورت که در سبک شناختی عینی-متوالی زنان راست دست به طور معنی داری نمره بیشتری دریافت کردند، در سبک انتزاعی-متوالی زنان و مردان راست دست بطور معنی داری بالاتراز افراد چپ دست بودند، و در سبک انتزاعی-تصادفی مردان چپ دست به طور معنی داری نمرات بیشتری اخذ کردند که با پژوهش های پیشین همسو می باشد.
اثربخشی آموزش گروهی تفکر انتقادی بر خوداثرمندی اجتماعی و تاب آوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این پژوهش به منظور اثربخشی آموزش گروهی تفکر انتقادی بر خودکارآمدی اجتماعی و تاب آوری معتادان گمنام انجام پذیرفته است. روش: این پژوهش از نوع آزمایشی و با طرح پیش آزمون ـ پس آزمون با گروه کنترل بوده که با استفاده از پرسشنامه خود کارآمدی اجتماعی گادیانو و هربرت و تابآوری کانرو و دیویدسون 30 نفر از معتادان گمنام که خودکارآمدی اجتماعی و تابآوری پایینی داشتند، بهطور تصادفی انتخاب و بهطور داوطلبانه در دوگروه آزمایشی (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. گروهآزمایشی10 جلسه، هفتهای یک جلسه، مهارت تفکر انتقادی را آموزش دیدند و گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. پس از آموزش، مجدداً خودکارآمدی اجتماعی و تاب آوری هر دوگروه، مورد اندازهگیری قرار گرفت. یافته: از تحلیل کوواریانس یک طرفه (آنکوا) برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد، F به دست آمده در خود کارآمدی اجتماعی (96/37) و تاب آوری (69/32) درسطح بین گروه آزمایشی و کنترل 0001/0>P معنی دار میباشد. به عبارت دیگر، آموزش گروهی تفکر انتقادی موجب افزایش خود کارآمدی اجتماعی و تاب آوری معتادان گمنام شده است. نتیجه گیری: این مطالعه، اهمیت روش آموزش تفکر انتقادی را در افزایش خود کارآمدی اجتماعی و تاب آوری معتادان گمنام نشان می دهد. یافته های این پژوهش با یافته های سایر پژوهش همسوئی دارد. همه این تحقیقات نشان می دهند، با افزایش تفکر انتقادی می توان موجبات خود کارآمدی اجتماعی و تابآوری بالا را فراهم ساخت.
شناخت اجتماعی در کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه و بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی و نقص توجه (ADHD) اغلب در تعاملات اجتماعی با همسالان دچار مشکلات هستند و با طرد همسالان و انزوای اجتماعی مواجه می شوند. با این حال نقص در کارکردهای اجتماعی این کودکان هنوز مورد تردید است. هدف پژوهش حاضر مقایسه توانایی شناخت اجتماعی در کودکان مبتلا به ADHD و کودکان عادی می باشد. روش: بدین منظور آزمون ذهن خوانی از طریق تصویر چشم در 25 کودک مبتلا به ADHD و 25 کودک سالم که از لحاظ سن و بهره هوشی با یکدیگر همتا شده بودند، اجرا شد. یافته ها: تحلیل نتایج نشان داد که عملکرد کودکان مبتلا به ADHD در آزمون ذهن خوانی به طور معناداری ضعیف تر از گروه گواه بود. نتیجه گیری: از آنجا که ذهن خوانی یکی از اساسی ترین مؤلفه های شناخت اجتماعی است، می توان نتیجه گیری نمود که نقص در توانایی ذهن خوانی یکی از عوامل مؤثر بر شکست این کودکان در تعاملات اجتماعی و روابط میان فردی است.
روابط درونی طرح واره های ناسازگار اولیه و صفات شخصیت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی روابط درونی بین طرح واره های ناسازگار اولیه و پنج عامل بزرگ شخصیت انجام پذیرفت.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش متشکل از دانشجویان کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترای دانشگاه تهران بودند. نمونه 200 نفر از دانشجویان (100 پسر و 100 دختر) بودند که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و مورد آزمون قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسش نامه های «فرم کوتاه طرح واره Young (YSQ-SF)» و «فرم کوتاه و تجدید نظر شده پنج عامل شخصیت (NEO-FFI یا Five-Factor Inventory)» بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از همبستگی Pearson و همبستگی کانونی (Canonical correlation) استفاده شد.
یافته ها: صفات شخصیتی با طرح واره های ناسازگار اولیه رابطه معنی دار داشت. نتایج همبستگی کانونی نشان داد که روان رنجورخویی و رهاشدگی/ بی ثباتی در اولین ریشه کانونی، توافق و انزوای اجتماعی/ بیگانگی در دومین ریشه کانونی و در سومین ریشه کانونی وظیفه شناسی و بی اعتمادی/ بدرفتاری بیشترین نقش را داشته اند.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده، می توان گفت که طرح واره های ناسازگار اولیه و ابعاد شخصیتی همگرایی و همپوشی مفهومی قابل ملاحظه ای دارند.
بررسی رابطه میان تمایزیافتگی خود و سبک های عشق ورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه میان تمایزیافتگی با سبک های عشق ورزی و همچنین مقایسه سبک های عشق ورزی و سطوح تمایزیافتگی زنان و مردان متاهل شهر مشهد بود.
مشارکت کنندگان در پژوهش حاضر 120 نفر از افراد متاهل شهر مشهد که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند مورد آزمون قرار گرفتند. برای سنجش تمایزیافتگی از پرسشنامه تمایزیافتگی (DSL)و برای سنجش سبک های عشق ورزی از مقیاس سه گانه اشترنبرگ استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار Spss و آزمون معناداری ضریب همبستگی پیرسون جهت بررسی رابطه خرده مقیاس های تمایزیافتگی با خرده مقیاس های آزمون اشترنبرگ و آزمون مقایسه دو میانگین مستقل به منظور مقایسه خرده مقیاس های تمایز یافتگی و خرده مقیاس های آزمون اشترنبرگ درآزمودنی های زن و مرد متاهل شهر مشهد مورد تحلیل قرار گرفت. پس از تجزیه و تحلیل داده ها نتایج نشان داد که میان خرده مقیاس های صمیمیت، شوریدگی و تعهد اشترنبرگ با خرده مقیاس های واکنش هیجانی، جایگاه من، گسلش عاطفی و هم آمیختگی ارتباط معکوس معناداری دارد همچنین نتایج این آزمون نشان داد که بین میزان گسلش عاطفی مردان و زنان تفاوت معناداری وجود دارد، بدین صورت که آزمودنی های مرد میزان گسلش عاطفی بیشتری را گزارش نموده اند. در بقیه خرده مقیاس ها بین دو جنس تفاوت معناداری شاهده نشد.
تأثیر فشار گروهی بر فرضیه آزمایی: تمایل روان شناختی یا موازین منطقی؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: جهت سنجش تأثیر فشارگروهی بر فرضیه آزمایی از جامعه دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی 103 نفر (51 نفر گروه کنترل و 52 نفر گروه آزمایش) به روش تصادفی انتخاب شدند. روش: با تکلیف انتخاب واسون تصریح شده لطفی و زارع، و سنجه فشار گروهی ذهنی مورد سنجش و آزمایش قرار گرفتند. داده های به دست آمده با آزمون های آماری نیکویی برازش مجذور خی و مستقل بودن متغیرهای طبقه ای مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که 1) حجم اصلی آزمودنی ها در موقعیت آزمون تعیین کننده فرضیه به دو انتخاب پاسخ بی ربط و پاسخ درست گرایش بیشتری نشان دادند. 2) آزمودنی ها در سه انتخاب گزینه ـ پاسخ های الف) تمایل روان شناختی به حفظ فرضیه ب) پاسخ درست و ج) پاسخ غلط تفاوت معناداری با یکدیگر نداشتند. 3) وقتی افراد در موقعیتی قرار می گیرند که خلاف تمایل روان شناختی آنها است در مقابل فشارگروهی ذهنی نیز مقاومت می کنند. نتیجه گیری: نتایج با توجه به نظریه روش شناختی توصیف و تبیین دوگانه رفتار اجتماعی، مؤلفه های شناختی و روانی ـ اجتماعی مورد بحث قرار گرفته است.
بررسی نقش میانجی اهداف پیشرفت در رابطه بین نیاز به خاتمه و درگیری شناختی: اثر بافت تعلل ورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی اهداف پیشرفت در رابطه بین نیاز به خاتمه و درگیری شناختی بر حسب تعلل ورزی دانش آموزان است. روش: به این منظور 268 نفر (161 دختر و 107 پسر) از دانش آموزان پایه سوم دبیرستان های دولتی شهر شیراز به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به پرسشنامه خودگزارشی متشکل از خرده مقیاس های نیاز به خاتمه (NFCS)، مقیاس اهداف پیشرفت (AGS)، مقیاس درگیری شناختی (MSLQ) و مقیاس تعلل ورزی تحصیلی (PASS) پاسخ دادند. یافته ها: نتایج پژوهش به طور کل ی نشان داد که در یک بافت تحصیلی تعلل ورزی، ابعاد نیاز به خاتمه از طریق واسطه گری اهداف پیشرفت بر راهبردهای شناختی عمیق دارای اثر غیرمستقیم، منفی و معنی دار می باشد؛ در حالی که بر راهبردهای شناختی سطحی دارای اثر غیرمستقیم، مثبت و معنی دار است. نتیجه گیری: یافته ها حاکی از آن بود که اثر مستقیم نیاز به ساختار بر اهداف تبحری و رویکرد- عملکرد منفی و معنی دار و بر اهداف اجتناب- عملکرد مثبت و معنی دار است. بعلاوه، اثر مستقیم نیاز به قطعیت بر اهداف تبحری معنیدار و منفی و بر اهداف رویکرد ـ عملکرد معنی دار و مثبت بود. اثر مستقیم نیاز به قطعیت بر اهداف اجتناب ـ عملکرد معنی دار نبود. در ضمن، اثر هر یک از اهداف پیشرفت بر راهبردهای شناختی سطحی و عمیق متفاوت بود.
ارتباط مؤلفه های فراشناختی خلاقیت با سلامت روان در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این مطالعه به منظور تعیین میزان ارتباط مؤلفههای فراشناختی خلاقیت با سلامت روان در یک نمونه غیربالینی از دانشجویان اجرا شد. روش: پژوهش با روش همبستگی انجام شد و شامل یک نمونه 400 نفری از دانشجویان رشتههای مختلف تحصیلی علوم انسانی، فنی و مهندسی، علوم پایه و کشاورزی، و علوم دامپزشکی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرمسار بود. ابزار پژوهش شامل آزمون تفکر خلاق تورنس (فرم ب تصویری) و پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ بود. یافتهها: تحلیل روابط همبستگی و رگرسیون بیانگر روابط منفی معنیدار بین خلاقیت با نشانههای آسیبهای روانی بود. از بین مؤلفههای فراشناختی خلاقیت دو مؤلفه سیالی و ابتکار ذهنی 46 تا 57 درصد از واریانس سلامت روان را تبیین میکرد. میزان خلاقیت و سلامت روان در بین رشتههای مختلف متفاوت بود. دانشجویان گروه علوم انسانی نسبت به بقیه رشتهها از خلاقیت و سلامت روان بالاتری برخوردار بودند. نتیجهگیری: یافتههای پژوهش نشان داد که در حوزه سلامت روان، خلاقیت متغیری تأثیرگذار است. بنابراین با تحریک و تقویت آن میتوان به ارتقای سلامت روان کمک کرد. یافتههای پژوهش نشاندهنده یک الگوی توانمندسازی خلاق برای دانشجویان است. الگو در شکل کاربردی شامل آموزشهای سیال سازی و ابتکاری سازی ذهن و شخصیت است که باعث میگردد دانشجویان بتواند از قدرت حل مساله و انطباق روانی بالاتری برای رویارویی با مشکلات برخوردار شوند.
رابطه سطح تحمل ابهام دانشجویان کامپیوتر با سطح نمرات دروس برنامه نویسی آنها
حوزه های تخصصی:
اهداف: از آنجایی که برنامه نویسی از مهم ترین دروس رشته کامپیوتر است، برای راهنمایی بهتر دانشجویان و انتخاب روش مناسب تر تدریس، مدرسان باید بدانند که کدام یک از توانایی های ذهنی دانشجو تاثیر بیشتری بر یادگیری این دروس دارد. این پژوهش با هدف بررسی رابطه نمرات دروس برنامه نویسی دانشجویان با سطح تحمل ابهام آنها انجام شد.
روش ها: این پژوهش همبستگی در سال 1391 در 520 دانشجوی ورودی سال های 1387 تا 1389 رشته کامپیوتر دانشگاه آزاد اسلامی واحد مبارکه انجام شد. 200 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. از آزمون تحمل ابهام احمدپور برای اندازه گیری سطح تحمل ابهام دانشجویان استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با کمک نرم افزار SPSS 12 و با استفاده از روش های آمار توصیفی، همبستگی پیرسون، آزمون T مستقل و آزمون مجذور کای انجام شد.
یافته ها: نمرات سطح تحمل ابهام دانشجویان دختر به طور معنی داری کمتر از دانشجویان پسر بود (017/0=p). بین نمرات سطح تحمل ابهام دانشجویان و مقطع تحصیلی آنها رابطه معنی داری وجود نداشت (05/0<p). بین نمرات دروس برنامه نویسی دوم و سوم دانشجویان و مقطع تحصیلی و جنسیت آنها رابطه معنی داری وجود داشت (05/0>p). بین نمرات دروس برنامه نویسی و سطح تحمل ابهام دانشجویان، رابطه مثبت معنی داری وجود داشت (05/0>p).
نتیجه گیری: سطح تحمل ابهام دانشجویان بر نمرات دروس برنامه نویسی آنها موثر است.
پیش بینی توان حل مسأله اجتماعی بر اساس سبک های شناختی در جمعیت دانشجویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مسائل مطرح برای انسان به طور چشمگیری ریشه و اساس اجتماعی دارند؛ این پژوهش با هدف بررسی توان پیشبینی توان حل مسأله اجتماعی بر اساس سبک شناختی در دانشجویان دانشگاه تبریز انجام شده است. روش: این پژوهش از نوع تحقیقات توصیفی ـ همبستگی است، که بر روی 500 نفر از دانشجویان دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 88 ـ 89 به شیوه تصادفی نسبتی اجرا شد. ابزارهای جمعآوری اطلاعات پرسشنامه ی میزان مهارت حل مشکلات اجتماعی لیندا دالبرگ و همکاران (1387) و پرسشنامه سبکهای شناختی کلب بود. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس یک راهه، رگرسیون و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که سبکهای شناختی به میزان 8 درصد می توانند تغییرات مربوط حل مسأله اجتماعی را بهطور معنی داری تبیین کنند (01/0=P)؛ نتایج همچنین نشان داد که تفاوت معناداری در حل مسأله اجتماعی بر اساس سبکهای شناختی متفاوت وجود دارد (01/0> P). نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده می توان گفت که توجه به سبکهای شناختی در حل مسأله اجتماعی ضرورت می نماید.
مقایسه باورهای معرفت شناسی دانشجویان بر اساس جنسیت، رشته و مقطع تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه باورهای معرفت شناسی دانشجویان بر اساس جنسیت، رشته و مقطع تحصیلی انجام شد. روش: جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان منطقه 10 دانشگاه آزاد اسلامی بود، که با استفاده از روش نمونه گیری خوشهای چند مرحله ای انتخاب شداند. در این پژوهش از پرسشنامه باورهای معرفت شناسی شومر استفاده شده است. یافته ها: یافته ها نشان داد که دانشجویان رشتههای مختلف، در باورهای معرفتشناختی ساده بودن دانش 1 (به دنبال یک پاسخ بودن) و ثبات دانش با یکدیگر تفاوت معنیدار دارند اما در سایر ابعاد تفاوت ندارند. مقایسه باورهای معرفت شناسی دانشجویان بر اساس مقطع تحصیلی نیز نشان داد که به غیر از ساده بودن دانش و وقوف بر همه چیز، سایر ابعاد در مقاطع مختلف تحصیلی تفاوت معنی دار دارند. مقایسه باورهای معرفت شناسی در دو جنس نشان داد که دختران به ثبات دانش باور بیشتری نسبت به پسران دارند. اما در ابعاد دیگر تفاوتی بین آنها دیده نشد. نتیجه گیری: بنابراین می توان باورهای معرفت شناختی را یکی از فرایندهای شناخت اجتماعی دانست.