مطالعات زن و خانواده
مطالعات زن و خانواده دوره دوم بهار و تابستان 1393 شماره 1 (پیاپی 3) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
به نظر می آید در بسیاری از مجرمان داشتن هویت شکست و مشکلات سلامت روان از علل بسیار مهم در بروز جرم و جنایت می باشد. سلامت روان زنان زندانی به عنوان یکی از گروه های در معرض خطر از اهمیت ویژه ای برخوردار است. نتایج این پژوهش در صدد آن است که اختلالات روانی و سبک هویتی هویتی قابل توجه در هر گروه از مجرمان زن را پیش بینی کند و به این ترتیب اقدامات مسئولین مربوطه را در جهت کاهش احتمال وقوع مجدد جرم و بازگشت برخی مجرمان به زندان تسهیل کند. روش پژوهش: به روش نمونه گیری سهمیه ای – تصادفی، تعداد 200 نفر زن زندانی از جرائم مالی، اعمال منافی عفت ، قتل و مشارکت در قتل، سرقت و اعتیاد به مواد مخدر و حمل آن (هر کدام40 نفر) انتخاب و آزمون 90SCL-و سبک های هویتی برزونسکی به صورت گروهی روی آن ها اجرا شد. یافته ها: سبک هویت گروه مرتکب قتل و مشارکت در قتل، هنجاری و سبک هویت مجرمین منافی عفت، اطلاعاتی بود، در حالی که سبک هویت سه گروه دیگر سردرگم بود. لازم به ذکر است، که بین زنان زندانی از نظر میزان شیوع اختلالات مرتبط با ملاک های وسواس، افسردگی، فوبیا و افکار پارانوئیدی تفاوت معناداری وجود نداشت. نتیجه گیری: اکثر زنان زندانی حداقل به یک نوع اختلال روانی مبتلا هستند و اکثرا دارای سبک هویت سردرگم و هنجاری هستند، بنابراین، نیاز به تدوین برنامه های آموزشی به منظور پیشگیری، تشخیص و درمان احساس می شود.
بررسی پیش بین های وسواس مرگ بر اساس متغیرهای جهت گیری مذهبی و سنخ شخصیتی عصبیتدر پرستاران زن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی پیش آیندهای وسواس مرگ از طریق جهت گیری مذهبی و سنخ شخصیتی عصبیت در پرستاران زن بیمارستان های شهر تهران انجام شد.مطالعهحاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه پرستاران زن بیمارستان های خصوصی شهر تهران (لاله، دی، آپادانا، آسیا، آزادی، تهرانپارس، خاتم الانبیاء، فجر) در سال 1391 بودند. به این منظور، 110 پرستار زناز طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب و با استفاده از پرسش نامه های وسواس مرگ عبدالخالق، جهت گیری مذهبی آلپورت و خرده مقیاس عصبیت پرسش نامه سنخ های شخصیتی نئو مورد بررسی قرار گرفتند. داده هاازطریقنرم افزار SPSSنسخه16وبااستفادهازآزمون-هایضریبهمبستگیپیرسونوتحلیلرگرسیونچندمتغیریتحلیلشدند. نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیری مشخص نمود که 30 درصد واریانس وسواس مرگ توسط متغیرهای پیش بین (جهتگیری مذهبی بیرونی و سنخ شخصیتی عصبیت) تبیین می شود. همچنین رابطه بین وسواس مرگ با جهت گیری مذهبی بیرونی(p<0/01)، جهت گیری مذهبی درونی (p<0/01)، و سنخ شخصی عصبیت(p<0/01) معنادار است. جهت گیری مذهبی بیرونی و سنخ شخصیتی عصبیت می تواند موجب شکل گیری افکار نشخواریو وسواس گونه در مورد مرگ و جنبه های مختلف آن شود.
بررسی حدود اختیارات کشورهای اروپایی در ممنوع کردن حجاب با تکیه بر دکترین صلاحدید دولت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اجرای دکترین صلاحدید دولت ها در اتحادیه اروپا، جهت احترام به حاکمیت دولت ها و نیز در نظر گرفتن منافع ملی آنها و در عین حال، عدم تخطی از مفاد کنوانسیون اروپایی حقوق بشر صورت گرفته است. بر مبنای این نظریه برای دولت ها اختیار و صلاحدیدی در نظر گرفته شده که از طریق آن آزادی عمل و اختیاراتی برای ایشان در تفسیر مفاد کنوانسیون اروپایی فراهم گشته تا آنها را در عین تعهد به اجرای مفاد کنوانسیون در حفظ منافع ضروری شان یاری نماید. نکته حائز اهمیت اینکه با توجه به رویه دیوان اروپایی حقوق بشر در خصوص «حق های بنیادین بشری»، دولت های عضو کنوانسیون اروپایی در جهت تعلیق و یا محدود کردن این حق ها دارای حق به صلاحدید نمی باشند. لذا آنها بالطبع در خصوص حق بر حجاب با توجه به اینکه این حق به عنوان یکی از آثارِ «حق بر آزادی مذهب» محسوب شده و در عرصه حقوق بین الملل بشر به عنوان یکی از حق های بنیادین بشری در نظر گرفته می شود، دارای آزادی عمل و اختیار در جهت محدود نمودن آن نمی باشند، هرچند به نظر می رسد که دیوان اروپایی حقوق بشر بدون توجه به ماهیت این حق و نیز شرایط لازم برای اعمال دکترین صلاحدید از ناحیه دولتها، با اعطاء حق به صلاحدید به دولت ها در جهت محدود نمودن حجاب، در برخورد با این حق دچار تعارض شده است.
تأثیر آموزش کیفیت زندگی بر مؤلفه های سرمایه روان شناختی دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر کیفیت زندگی درمانی بر مؤلفه های سرمایه روان شناختی (خود کارآمدی، امیدواری، تاب آوری وجهت گیری به زندگی) در دانشجویان دخترانجام شد. روش پژوهش آزمایشی و جامعه آماری، دانشجویان دختر روان شناسی عمومی دانشگاه پیام نور شهرضا بودند که از بین آن ها به صورت تصادفی ساده 40 نفر (20 نفر گروه آزمایش و 20 نفر گروه گواه) انتخاب و سپس به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. طرح پژوهش آزمایشی دو گروهی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. گروه آزمایش طی هشت جلسه تحت آموزش کیفیت زند گی درمانی قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسش نامه سرمایه روان شناختی(مک گی، 2011)بود وداده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری(MANCOVA) تحلیل شد. نتایج نشان داد که در پس آزمون پس از کنترل پیش آزمون، بین گروه آزمایش و گواه درامیدواری، تاب آوری و جهت گیری به زندگی تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که در پیگیری پس از کنترل پیش آزمون در خودکارآمدی، امیدواری و در جهت گیری به زندگی بین گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری وجود دارد.
بررسی تطبیقی نگرش زنان متعلق به نسل های مختلف در زمینه سن ازدواج و ترکیب خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خانواده به عنوان بنیادی ترین نهاد جامعه، امری فرهنگی است که شکل گیری آن ازطریق کنش های اجتماعی گذشته و حال اعضای خانواده صورت می گیرد. تجربیات و شرایط اجتماعی- محیطی دوران کودکی می تواند قسمتی از نیّات و اولویت های سن ازدواج، تعداد فرزند، زمان بندی بین تولد فرزندان و سایر مؤلفه های ترکیب خانواده به ویژه برای زنان را تحت تأثیر قرار دهد. با این هدف، در این مقاله سعی شده است نگرش مادرانی با نسل های متفاوت، در زمینه مؤلفه های مهم در ترکیب خانواده مورد بررسی قرار گیرد. با به کارگیری روش پیمایش، داده های لازم از 710 زن همسردار 15 الی 50 ساله ساکن در شهرهای تبریز و اهر که دوران کودکی خود را در چهار مقطع تاریخی؛ تا سال 1350، 1350 الی 1357، 1358 الی 1365 و 1366 الی 1373 گذرانده اند، به دست آمده است. تفاوت در ویژگی های تحصیلی و شغلی در بین نسل های مختلفچهارگانه نشان از تفاوت فضای اجتماعی دوران کودکی آنهاست. این امر موجب شده است پاسخگویان متعلق به نسل-های مختلف، برداشت های متفاوتی از زمان شکل گیری خانواده، ارزش فرزند، تعداد فرزند و ترجیح جنسی فرزند داشته باشند. در زمینه شاخص های ارزش فرزند، نگرش نسل های قبل از سال 1350 با بعد از 1365 و نسل های انقلاب با جنگ نزدیک تر است. درصد موافقت با سقط جنین به عنوان یکی از راه های جلوگیری از بارداری و نیز تک فرزندی در نسل های جدید بیشتر از نسل گذشته است. برعکس، درصد موافقت با ترجیح جنسی فرزند و نیز فرزند دلخواه سه و بیشتر در نزد نسل های جدید کمتر از قدیمی هاست. در برخی از رفتارهای جمعیتی دیگر، یک هم گرایی در بین چهار نسل مورد مطالعه ملاحظه می شود. این نگرش های جمعیتی زنان در ارتباط با ترکیب خانواده، می تواند در شکل دهی رفتار جمعیتی فرزند(ان) وی مؤثر باشد که این موضوع در تحولات خانواده ایرانی یک امر و مسئله مهمی خواهد بود.
تعیین عوامل پیش بینی کننده صمیمیت زناشویی زنان شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین عوامل پیش بینی کننده صمیمیت زناشویی در زنان شهر اصفهان بود. روش پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه مورد مطالعه، زنان متأهل شهر اصفهان در سال 1391 بودند که از میان آن ها به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای تعداد 200 زن متأهل انتخاب شدند. سپس پرسشنامه های صمیمیت زناشویی، پنج عاملی شخصیت فرم کوتاه، مقیاسدلبستگیبزرگسالکولینزورید، مهارت هایارتباطی، الگوهایارتباطی، سبک های اداره تعارض بین فردی، آسیب-شناسیتعاملیزوجینباخانوادههمسر و فرماطلاعاتجمعیتشناختی در اختیار آنان قرار گرفت. نتایج با استفاده از ضریبهمبستگی،رگرسیونچندگانه و نرم افزار SPSS-19 تجزیه و تحلیل شدند.نتایج همبستگی نشان داد ویژگی های شخصیت، سبک های دلبستگی، مهارت های ارتباطی، الگوهای ارتباطی، سبک های حل تعارض و آسیب شناسی ارتباط با خانواده همسر و سن زنان با صمیمیت زناشویی همبستگی معنادار داشتند. هم چنین نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که عوامل مذکور جزء عوامل پیش بینی کننده صمیمیت زناشویی بودند. در نهایت معادله پیش بینی صمیمیت زناشویی براساس ضرایب به دست آمد.می توان نتیجه گرفت ویژگی های شخصیت، سبک دلبستگی، مهارت های ارتباطی، الگوهای ارتباطی، سبک های حل تعارض، آسیب شناسی ارتباط با خانواده همسر و سن زنان جزء عوامل پیش بینی کننده صمیمیت زناشویی می باشند.
بررسی نقش کیفیت ارتباط زناشویی در پیش بینی بهزیستی ذهنی و شادکامی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کیفیت ارتباط زوجین در چند دهه اخیر به عنوان یک شاخص مهم در بهزیستی و سلامت شناخته شده ومورد توجه پژوهشگران در حیطه خانواده قرار گرفته است.هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی نقش کیفیت ارتباط در پیش بینی بهزیستی ذهنیوشادکامی در میان دانشجویان متأهل بود. بدین منظور نمونه 191 نفریاز خوابگاه های متأهلین دانشگاه های تهران که به شیوه تصادفی چند مرحله ای انتخاب شده بودند؛ به پرسش نامه های کیفیت ارتباط زوجین، شادکامی آکسفورد و بهزیستی ذهنی(شامل دو خرده مقیاس رضایت اززندگی و سلامت روان شناختی) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از روش های آماری همبستگی و رگرسیون صورت گرفت.نتایج نشان داد بین کیفیت ارتباط زوجین، شادکامی و بهزیستی ذهنی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و کیفیت ارتباط زوجین می تواند 7/20درصد از واریانس مربوط به سلامت روان شناختی،1/23درصد از واریانس رضایت از زندگی، 3/27 درصد واریانس بهزیستی ذهنی و 7/27 درصد واریانس شادکامی را تبیین کند. با توجه به این یافته ها می توان نتیجه گرفت کیفیت ارتباط زوجین می تواند پیش بینی کننده بهزیستی ذهنی آنها باشد. بنابراین توجه به کیفیت ارتباط زوجین و تقویت و بهبود این روابط به عنوان روش مناسبی برای ارتقای سلامت روان شناختی، شادکامی و رضایت مندی از زندگی زناشویی پیشنهاد می شود.