فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۸۱ تا ۱٬۲۰۰ مورد از کل ۵۱٬۲۸۱ مورد.
۱۱۸۱.

بررسی نحوه انعکاس مولفه های متنی و بصری تمثیل «کشتی شیعه» در نگاره «ستایش رسول علیه السلام» در دیباچه شاهنامه های دوره آل اینجو

نویسنده:

کلید واژه ها: حضرت محمد (ص) علی (ع) حدیث سفینه شاهنامه های کوچک تمثیل کشتی شیعه آل اینجو نگاره«ستایش رسول (ع)»

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹ تعداد دانلود : ۷۹
اهمیت ویژه«شاهنامه»از منظر «دین ومذهب»،دردیباچه آن باشعری تحت عنوان«گفتاراندرستایش پیغمبر» می باشدکه فردوسی به بیان صریح اعتقادات مذهبی خودنسبت به اهل بیت(ع)می پردازدودرستایش پیامبر(ص)وامام علی(ع)به مضمون حدیث نبّوی«سفینه»،اشاره می کندوباطرح موضوع«کشتی شیعه»،مقام وجایگاه اهل بیت(ع)نزدشیعیان ولزوم اطاعت وتبعیت ازایشان را اثبات می نماید.فردوسی دراین شعرعلی(ع)را«وصیّ»پیامبر(ص)می نامدواین امرازسویی موجب می شودکه بسیاری از نسخه برداران شیعی یاسنّی«شاهنامه»،باکاستن یاافزودن ابیاتی براین بخش به نوعی درشدت یاضعف عقایدفردوسی برخوانندگانش تأثیرگذارندوازسویی دیگر،برخی ازهنرمندان این وصف راپسندیده وآن راتحت عنوان«تمثیل کشتی شیعه» به تصویرکشیده اند؛مانندنگاره«ستایش رسول علیه السلامِ»«شاهنامه»های کوچک دوره آل اینجو که احتمالاباپشتیبانی شیخ ابواسحاق ازکتاب آرایی«شاهنامه»وتاکیدبرنگارگری درمکتب شیرازبرمحورمعیارهای ایرانی وارتقای آنها تولیدشدند.از آنجایی که این نگاره جزواولین نگاره هایی است که مضمون«تمثیل کشتی شیعه»را به نمایش گذاشته است،این پژوهش به شیوه ترسیم این نگاره وتعلق آن به مکتب نگارگری آل اینجو می پردازدوهدف اصلی آن مطالعه ومطابقت این نگاره بادیباچه شاهنامه، درامروصایت امام علی(ع)می باشدوبدین منظورمولفه های متنی وبصری آن موردشناسایی واقع می شودتاتغییراتی که موکدات شعراصلی فردوسی دراین نگاره انجام شده، مشخص گردد.این تحقیق درپی پاسخگویی به این سوالات است که چه تفاوت هایی میان متن این نگاره باشعر«گفتاراندرستایش پیغمبر»وجودداردوآیااین تحولات درمولفه های بصری نگاره نیزمشاهده می گردد؟آیاارتباط معناداری میان مولفه های متنی وبصری این نگاره وجودداردوتاچه میزان مولفه های برون متنی برعناصرساختاری نگاره موثر بوده اند؟بنابراین روش پژوهش براساس ماهیت توصیفی تحلیلی بارویکردتفسیری وتطبیقی انجام شده واطلاعات آن از طریق مطالعات کتابخانه ای گردآوری شده است.نتایج نشان می دهدکه متن این نگاره باشعراصلی دیباچه تفاوت هایی داردومولفه های بصری آن نیز با متن نگاره متفاوتند. ظاهراکاتب یاحامی این نگاره تصمیم گرفته که نام خلفای اولین راازمتن حذف نماید،اما برخی ازخاطرات باقیمانده ازوجود آنها ممکن است برنگارگرتاثیرگذاشته ووی اصول ذاتی متن رابه جای خود موضوع«کشتی در دریا»رعایت کرده است وازسوی دیگر،وی به آن اصول ایمانی که درپس روایت متن آشکارشده، پایبند بوده وبر برتری علی(ع)برسایر خلفای اولین تاکید کرده وحقوق انتصاب الهی ایشان به عنوان خلیفه پیامبر(ص)را تقویت نموده است.
۱۱۸۲.

ساختارهای روایی مثنوی های عطار

کلید واژه ها: ساختار روایی عطار الهی نامه منطق الطیر مصیبت نامه حکایت تمثیل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۴ تعداد دانلود : ۱۲۶
محققان حوزه شعر عرفانی ساختار روایی بیشتر مثنوی های عرفانی فارسی به ویژه مثنوی های شگرف سه گانه آن یعنی حدیق ه الحقیقه سنایی، منطق الطیر عطار، و مثنوی معنوی مولوی را دارای ساختاری مشترک، و مبتنی بر پیرنگ کلان و طرح سراسری می دانند. مثنوی های الهی نامه و منطق الطیر و مصیبت نامه عطار که سفرنامه روحانی به شمار می آیند، افزون بر داشتن پیرنگ کلان از ساختار روایی خُرد متفاوتی نیز بهره مند هستند. در جستار حاضر با روش توصیفی -تحلیلی و رویکرد روایت شناسی که هدف نه ایی آن کش ف الگوی جامع روایت است، کوشیدیم از رهگذر تبیین ساختارهای روایی مثنوی های سه گانه به راز حکایت-تمثیل ها و کارکرد اصلی آن ها پی ببریم. در نهایت به این نتیجه رسیدیم که عطار ضمن ساختار وحدتی - کثرتی مبتنی بر طرح سراسری این مثنوی ها، از ساختارهای روایی سفرنامه ه ای هزارویک شبی و کتاب مقدسی نیز بهره جسته است و راز اصلی حکایت - تمثیل های وی این است که تاریخ روزگار خویش را بر اساس الگوی روایت تاریخ انبیا می سنجد و به حوادث تاریخی روزگار خود ارجاع نمی دهد.
۱۱۸۳.

سخنوری معشوق در غزل های پیروان سه گانه موفق سعدی؛ همام تبریزی، عماد فقیه کرمانی و ناصر بخارایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معشوق همام تبریزی عماد فقیه کرمانی ناصر بخارایی پیروان سعدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴ تعداد دانلود : ۷۵
سعدی شیرازی شاعر غزل سرای قرن هفتم است که در تکامل غزل نقش بسیار چشمگیری دارد. شاعر از زبان عاشق روایتگر حالات و سخنان معشوق است. همام تبریزی، عماد فقیه کرمانی و ناصر بخارایی سه شاعر بسیار تأثیرپذیر از سعدی و برخاسته از سه ناحیه مختلف با لهجه های گوناگون اند. دلیل انتخاب این شاعران، تأثیرپذیری از شیوه سعدی و میزان توفیق شان در این تأثیرپذیری بوده است. مسأله اصلی پژوهش یافتن پاسخ برای این پرسش هاست که چگونه سخنان معشوق در غزل های سه شاعر مذکور انعکاس یافته است؟ تفاوت ها و شباهت های بیان آنها در نقل سخنان معشوق چیست؟ بر این اساس، با استفاده از روش تحلیلی-توصیفی و بهره گیری از منابع کتابخانه ای سخنان معشوق طبقه بندی و تحلیل شده است. نتیجه بررسی ها آشکار نمود که معشوق سخنور غزل با زبان غمزه و زبان بدن سخن می گوید و زمانی با کلام و یا نوشتن نامه، با شاعر گفتگو می کند گاه شاعر کلام او را ساده بیان می کند زمانی به کلام او اطناب می بخشد. مخاطب اصلی سخن معشوق، عاشق است و گاه عناصر زمینی و آسمانی مورد خطاب اویند. عاشق طالب وصال است و معشوق خواهان فراق زمانی عاشق با معشوق موافق و گاهی ناموافق است. شاعر جهت بزرگداشت معشوق با لوازم صورخیال به مزّین کردن کلام او می پردازد. 
۱۱۸۴.

بررسی و تحلیل مسئله شفاعت از دیدگاه غزالی و مولانا در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شفاعت رحمت غزالی مولانا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶ تعداد دانلود : ۷۸
شفاعت از مجموعه مباحث تفسیری، کلامی و فلسفی و یکی از مسلمات و ارکان عقاید اسلامی است. که همه مسلمانان با الهام گیری از آیات قرآن، اصل شفاعت و واسطه بودن انبیا و اولیا الهی بین خدای سبحان و خلق را پذیرفته اند. به طور اجماعی برخورداری انبیا و اولیا از مقام شفاعت در روز قیامت مورد وفاق همه مذاهب اسلامی بوده است. غزالی قسم دیگری را بدان افزوده و علما را نیز شایسته شفاعت دانسته است. مقاله حاضر با روشی تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای ضمن بیان مفهوم، ماهیت شفاعت و گستره آن در نظام توحیدی و معادی پس از تبیین مستندات قرآنی و موضع مکتب های مختلف کلامی در موضوع شفاعت به بررسی آرا غزالی و مولانا در مثنوی پرداخته است. با نگاهی به مثنوی، می توان دریافت گستره ای که مولانا برای شفاعت قائل بوده، وسیع تر از معتقدات بیشتر اندیشمندان هم عصر اوست؛ اشاعره و معتزله پیامبر اسلام (ص) را شفاعت کننده می دانند و در مورد سایر شفعاء نظریه خاصی ارائه نکرده اند. معتزله شفاعت را در ازدیاد نعمت های مومنان بهشتی و اشاعره آن را در کاستن عذاب فاسقان و ظالمان می دانند. از دیدگاه آنان هر پیامبر شفاعت کننده امت خویش است. اما از نگاه توحیدی مولانا حق تعالی رحمتش بر غضبش پیشی دارد و معیار خداوند در آفرینش و معاد، بر شفاعت، کَرَم و رحمت است.
۱۱۸۵.

دریغ آن جوانی و آن فرّ و بخت (به یاد دکتر کورش صفوی)(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶ تعداد دانلود : ۲۴
بعد از مرحوم دکتر محمّدعلی صادقیان، دومین عضو هیأت تحریریه کاوش نامه از میان ما رفت. دکتر کورش صفوی (متولد 6 تیر 1335) عضو هیأت علمی دانشگاه علّامه طباطبایی بود و گروه زبان شناسی آن دانشگاه با حضور او شهرت یافته بود. نگارنده در سال 1379 به عنوان مدیر گروه در تلاش تأمین استاد برای دوره تازه راه اندازی شده دکتری ادبیات فارسی دانشگاه یزد بودم. پس به دکتر کزازی (همکلاس سابق دوره دکتری در سال های 68 تا 72) متوسل شدم و ایشان وساطت کرد و مرحوم دکتر صفوی پذیرفت که روزهای پنج شنبه برای تدریس درس «تحقیق در دستور زبان» به یزد بیاید و آمد. هر پنج شنبه که برای استقبال او به فرودگاه می رفتم او را شادتر از گذشته می دیدم، در عوالمی دیگر سیر می کرد و همین بود که دانشجویان او که به غیر از یکی دو نفر بقیه از سالمندان روزگار بودند از کلاس های او شکفته تر از ساعت قبل بیرون می آمدند. می گفت: «زبان علم ممکن است سخت باشد ولی بیان علم باید به گونه ای باشد که مادربزرگ بی سواد من هم آن را بفهمد» و با همین روش، تدریس می کرد و شگفتی دانشجویان را برمی انگیخت. تعریف می کرد که پدرش عمادالدّین صفوی، استاد دانشکده حقوق دانشگاه تهران بوده و او زبان آلمانی را در خانه پدر آموخته و بعد از دوران دبیرستان به آلمان و سپس اتریش و آنگاه آمریکا رفته و در سال 56 با لیسانس به ایران برگشته و در دوره فوق لیسانس زبان شناسی دانشگاه تهران به تحصیل پرداخته است. به نظرم رسید که او را در آن زمان در بوفه دانشکده ادبیّات دانشگاه تهران بسیار دیده باشم؛ خودش نیز تعریف می کرد که پاتوق او و همکلاسی هایش در آنجا بوده است. در پاییز 58 از پایان نامه خود دفاع کرده بود و قبل از انقلاب فرهنگی و تعطیلی سه ساله دانشگاه ها به عضویت دانشگاه علّامه درآمده بود. دیدار او در سال 68 را کاملاً به یاد آوردم. او دانشجوی دکتری زبان شناسی بود و نگارنده دانشجوی دکتری ادبیّات فارسی، موضوع رساله اش «اسباب نظم در زبان فارسی» بود که بعداً به صورت کتاب معروف «از زبان شناسی به ادبیّات» به چاپ رسید. استاد راهنمای او دکتر حق شناس بود و استاد مشاورش از گروه ادبیّات فارسی دکتر شفیعی کدکنی بود. در سال های شروع کار مجله کاوش نامه از او درخواست کردم که با این مجله تازه تأسیس همکاری کند، پذیرفت و نامش تا این زمان که ناگهان از میان ما رفت، زینت بخش صفحه شناسنامه مجله و قوّت اعتبار آن بود. دکتر صفوی در 20 مرداد 1402 در 67 سالگی در «نیکوزیا» (پایتخت قبرس) درگذشت و از شگفتی های روزگار این که در همانجا به خاک سپرده شد. روانش شاد باد. دریغ صحبت دیرین و حقِّ دید و شناخت/که سنگ تفرقه، ایّام، در میان انداخت
۱۱۸۶.

تأملی در شرح چند بیت از قصاید خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: خاقانی قصیده شرح بدخوانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸ تعداد دانلود : ۳۲
قصاید خاقانی از دشوارترین و دیریاب ترین اشعار فارسی است و از دیرباز تاکنون شروح فراوانی بر آن ها نوشته شده است. درباره عوامل این دیریابی و آنچه موجب دشواری فهم دقیق اشعار او شده است، بسیار گفته شده و تلاش های فراوانی برای رفع این دشواری ها انجام گرفته است. با وجود این و علی رغم تلاش های ارزشمند شارحان و خاقانی پژوهان، همچنان گره برخی از ابیات قصاید خاقانی ناگشوده مانده است و معانی ارائه شده از سوی شارحان برای این ابیات، قانع کننده به نظر نمی رسد. بخشی از این ابهام ها مربوط به شیوه خاص خاقانی در ساختن واژه ها و ترکیب ها و برخی دیگر مربوط به شیوه خاص وی در به کار بردن واژه ها، فعل ها و عبارت ها و... است که طرزی غریب به وجود آورده است؛ اما ابهام برخی دیگر از ابیاتش، ناشی از خوانشِ نادرست آن هاست. در مقاله حاضر کوشیده ایم با کمک شواهدی از ادب فارسی و شعر خاقانی و در یک بیت استفاده شده در یکی از متون توصیفی موازی، ابهام برخی از ابیات قصاید وی را برطرف کنیم. بر این اساس به توضیح و تشریح چند بیت که با وجود توضیحات شارحان معنای آن ها همچنان مبهم مانده است، می پردازیم. نیز با اصلاحِ خوانش یک بیت که از رهگذر بدخوانی دچار ابهام شده است، می کوشیم معنای قابل قبولی برای آن ارائه کنیم.
۱۱۸۷.

بررسی رمان طوبا و معنای شب از شهرنوش پارسی پور بر اساس نظریه داغ ننگ اروینگ گافمن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Shahrnush Parsipour Touba and The Meaning of the Night Erving Goffman Persian contemporary novel Analysis Goffman's theory of Stigma شهرنوش پارسی پور طوبا و معنای شب اروینگ گافمن رمان معاصر فارسی تحلیل نظریه داغ ننگ گافمن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۱۰
این مقاله به بررسی رمان طوبا و معنای شب نوشته شهرنوش پارسی پور (1368) در چارچوب نظریه داغ ننگ؛ چاره اندیشی برای هویت ضایع شده (اروینگ گافمن، 1963( می پردازد. در نظریه گافمن روابط افراد در زندگی روزانه از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این رمان، که روایتگر زندگی طوبا از اواخر دوره قاجار تا دوره پهلوی است به روابط میان شخصیت ها از نگاه گافمن پرداخته می شود. پژوهش با رویکرد توصیفی -تحلیلی انسانشناسانه تلاش خواهد کرد به این پرسش اصلی پاسخ دهد که کدام مضمون داغ ننگ گافمن در این رمان کرد بیشتری دارد. براساس نتایج تحقیق، مهمترین داغ ننگ و برچسب زنیها در رمان طوبا و معنای شب، احساس بی هویتی یا هویت باختگی، انزجار، طرد شدگی، جریان ستیزی، دگراندیشی اجتماعی و شک در باورداشت شخصیت طوباست که اغلب بنمایه های روانی و فرهنگی دارد. داغ بی اعتباری، دودلی، احساس شومی سرنوشت، ناامنی، وسواس و عقده حقارت و در پی آن، بر انگیختگی حس کین توزی و انتقام است که بیش از هر چیز دیگر طوبا یعنی راوی داستان را در بر می گیرد.
۱۱۸۸.

تحلیل گفتمان انتقادی قدرت در خسرو و شیرین نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف خسرو و شیرین قدرت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۳ تعداد دانلود : ۲۱۱
تحلیل گفتمان انتقادی یکی از نظریه های کارآمد برای تحلیل لایه های پنهان زبان و گفتمان است. براساس این نظریه، یکی از مؤلفه های اصلی برای بیان اهداف و اغراض گفتمانی، قدرت است. نورمن فرکلاف، نظریه پرداز مشهور حوزه تحلیل گفتمان انتقادی بر آن است که قدرت در روابط اجتماعی و به تبع آن  گفتمان بسیار تأثیرگذار است. در این پژوهش کوشش شد با کاربست الگوی سه بعدی فرکلاف، مؤلفه قدرت در منظومه خسرو و شیرین نظامی تحلیل و نمودهای زبانی آن از این منظر تبیین شود. فرضیه اصلی پژوهش این بود که نظامی در خسرو و شیرین، گفتمانی در خور قدرت و جایگاه اجتماعی هر یک از شخصیت های منظومه ساخته و پرداخته است. با تحلیل منظومه خسرو و شیرین در سه سطح الگوی فرکلاف، روشن شد که کاربرد متفاوت الفاظ، استفاده از وجه های مختلف زبانی و دستوری، تفاوت شیوه های اقناعی، دیدگاه متفاوت شخصیت های داستان نسبت به یکدیگر و صراحت و پوشیدگی در گفتار مستقیماً به تفاوت نقش قدرت نابرابر در منظومه خسرو و شیرین نظامی بستگی دارد.
۱۱۸۹.

جریان شناسی پیرنامه های سرزمین فارس از قرن چهارم تا هشتم هجری قمری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جریان شناسی پیرنامه فارس قرن چهارم تا هشتم هجری قمری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۰ تعداد دانلود : ۲۰۲
از قرن چهارم تا هشتم هجری قمری در خطّه فارس هشت پیرنامه به زبان فارسی و عربی تألیف، ترجمه و یا گزیده شده است که عبارت اند از: سیرت ابن خفیف، فردوس المرشدیه فی اسرار الصمدیه، انوارالمرشدیه فی اسرار الصمدیه، بدایه احوال الحلاج و نهایته، اخبار حلّاج، مفتاح الهدایه و مصباح العنایه، تحفه اهل العرفان، روح الجنان فی سیره الشیخ روزبهان. در این مقاله کوشش شده تا ویژگی ها، تأثیرگذاری ها و تأثیرپذیری های مؤلفان و سیر تحوّل این آثار بررسی شود. با توجه به وجود شباهت های فراوان آثاری که پس از سیرت ابن خفیف نگاشته شده اند و نسبت دادن شجره خرقه بیشتر پیران مذکور به ابن خفیف احتمال بسیار وجود دارد که مقامات نویسان متأخر از نگاشته ابوالحسن دیلمی درباره شیخ کبیر شیراز تأثیر پذیرفته باشند. تغییر مخاطب در شیوه نگارش این نویسندگان مؤثر بوده است؛ عربی گویی و شیوه نگارش عالمانه مؤلفان آثاری چون سیرت ابن خفیف و فردوس المرشدیه در معرفی شخصیت والای پیران بیانگر وجود مخاطبان خاص و اهل علم برای این آثار است و سست بودن کلام نویسندگان پیرنامه های روزبهان و درج کراماتی مادی با اهدافی نه چندان متعالی نشان می دهد هدف این نویسندگان قدرتمند جلوه دادن روزبهان برای مخاطبان عام و به نوعی بهره وری برای خود است.
۱۱۹۰.

چیستی «مقام امن» در ادبیات عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مقام مقام امن مقام محمود سیر صعود سیر نزول

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۱ تعداد دانلود : ۱۵۶
در عرفان اسلامی و در ادبیات عرفانی گاه از مفهومی تحت عنوان «مقام امن» صحبت شده است. این پژوهش کتابخانه ای درصدد بررسی چیستی «مقام امن» در متون عرفانی است. در سیر نزول، هر عین خارجی، مقام امنی دارد. یعنی همان چیزی که در عین ثابت و سرّ قدرش، برای او رقم خورده است. در سیر صعود، سخن از مقامی است که اگر سالک به آن دست یابد، دیگر خوف از دست دادن روحیات و بیرون رانده شدن از مسیر سیر و سلوک را ندارد. در این مقام، سالک الی الله در ساحل امن است و از سبکبارانی خواهد بود که بیم قبض و تلوین معنوی برای او نیست، چه برسد به آنکه خوف و حزن دنیایی او را آزار دهد. در متون دینی نیز کلیدواژه «مقام امین» و همچنین عنوان «مقام محمود» بی شباهت با «مقام امن» موردنظر عارفان ادیب و شاعر مسلمان نیست. هرکدام از منازل سیر، سطح مورد انتظاری دارد که هرگاه سالک به آن سطح برسد به مقام امن آن منزل رسیده و می تواند وارد منزل بعدی سیروسلوک بشود. گاهی نیز عارفان صحبت از مقامی در طول سایر منازل و مقامات می کنند که از آن تحت عنوان «مقام امن» یاد کرده اند. مقامی که سالک با رسیدن به آن هیچ گاه بی قرار نمی شود و خوف و حزن دوری از نزد خدا را نخواهد داشت. فرضیه ی وجود «مقام امن» و بیان چیستی آن در ادبیات عرفانی، مسئله ی پژوهش حاضر است.
۱۱۹۱.

تحلیل و بررسی لالایی های بیداری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادب رسمی ادب عامه دوره مشروطه لالایی لالایی های بیداری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۷ تعداد دانلود : ۱۶۰
لالایی ها گونه ای از نغمه های مادرانه است که در خواباندن کودکان به کار می رود، اما گونه ای از ادب رسمی هم در دوران مشروطه با تأسی از همین لالایی ها برای عموم مردم و با هدف آگاهی بخشی و بیداری آنان از سوی برخی از شاعران آن دوره سروده شده است. پژوهش حاضر به تحلیل و بررسی لالایی های بیداری میرزا علی اکبر صابر (1241 1290ش)، ابوالقاسم لاهوتی (1266 1335ش) و سید اشرف الدین گیلانی (1249 1313ش) می پردازد. شناساندن این گونه لالایی ها، دلایل سرایش آن ها، تحلیل ساختار و محتوای آن ها و تفاوت های این گونه لالایی ها با لالایی های مرسوم از اهداف این پژوهش است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی است. داده ها به شیوه کتابخانه ای و سندکاوی گردآوری و با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا تجزیه و تحلیل شده است. نتایج نشان می دهد این لالایی ها تحت تأثیر شرایط اجتماعی، سیاسی و فکری حاکم بر آن دوران شکل گرفته است. سادگی زبان، استفاده از سنت ادب عامه، طبیعی بودن شگردهای ادبی و دوری از تعقید راز موفقیت این گونه شعر در پیوند با مخاطبان در تفهیم مسائل سیاسی، بیدارسازی و آگاهی بخشی بوده است. همچنین نتایج بیانگر دو گفتمان متفاوت از سرایندگان این شعرهاست که دلایل آن به تفصیل در متن مقاله ارائه شده است.
۱۱۹۲.

فاز و انضمام در ساخت های ارگاتیو در گویش کوهمره سرخی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افزوده انضمام حرکت نظریه فاز واژه بست ساخت سازه بی برچسب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱ تعداد دانلود : ۱۰۰
در ساخت های ارگاتیو در کوهمره سرخی انضمام مشاهده می شود که دستور زایشی اخیراً در قالب نظریه فاز و ساخت سازه بی برچسب به توجیه آن ها می پردازد. کوهمره سرخی دارای صورت هایی مانند «ام گفت» است که واژه بست تنها در صورت گذشته متعدی به قبل از فعل می چسبد. تولید این صورت و صورت های مشابه در قالب حرکت V به T و انضمام قابل توجیه شده است. در این گویش V فاز تشکیل می دهد و T هم دارای مشخصه T است هم مشخصه فعلی. مشخصه فعلی عامل اصلی حرکت است. در مرحله بعد انضمام در مرحله پسانحوی و حذف مشخصه ها صورت می گیرد. واژه بست ها به صورت مشخصه قابل تعبیر هستند و V به عنوان هسته فاز می تواند با آن انضمام حاصل کند. انضمام از طریق افزوده گری انجام می گیرد و برچسب چیزی که انضمام می شود نباید متفاوت از میزبان باشد. به موضوع در قالب ساخت سازه بی برچسب نگاه شده است. حرکت به T در بخش نحو صورت می گیرد و انضمام در بخش منطقی صورت می گیرد. این پدیده در سایر زبان های دنیا نیز مشاهده شده است. فاز بودن vP در ساخت های ارگاتیو می تواند دلیل تقابل ساختی آن ها با سایر ساخت ها باشد.
۱۱۹۳.

إشکالیه تلقي القرآن الکریم کنص أدبي في ضوء نظریه التلقي لـ "هانز روبرت یاوس"(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: النص الأدبی نظریه التلقی القرآن الکریم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱ تعداد دانلود : ۱۰۴
إن تلقی القرآن الکریم کنص أدبی، تعدّ أحد أنواع التلقیات لهذا النص فی القرن العشرین. فإن هذا النوع من التلقی له الجذور العمیقه فی التراث وبخاصه فی جهود دارسی الإعجاز، إلا أن هناک فروقا جذریا بین تلقی النص القرآنی أدبیا فی القدیم والجدید، وهذه الفروق ناشئه من المناهج التی تُستخدم لقراءه النص الأدبی وتحلیله، فإذا تلقینا القرآن کنص أدبی من منظور النظریات الحدیثه کنظریه التلقی، فسنواجه إشکالیات عده، إذ تقتضی هذه النظریه أن نتجاهل المؤلف وأن نعتبر النص مفتوحا یتشکل معناه بشکل جدلی؛ فالمعنی یتم "تفعیله" من خلال تلقیاته المتعاقبه، وهو نتاج العلاقه الجدلیه بین النص والقارئ والقراء أنفسهم طوال الأزمنه. یأتی هذا البحث بالاعتماد علی المنهج الوصفی التحلیلی، لیکشف تلک الإشکالیات التی یثیرها تلقی القرآن کنص أدبی فی ضوء نظریه التلقی ل "هانز روبرت یاوس". وقد اتّضح أن مبدأ الانسجام یقدم لنا معیارا لتمییز التفاسیر القریبه والبعیده عن حقیقه القرآن ویسهم فی تأطیر تدخلات القارئ التأویلیه عند تلقیه هذا النص فی ضوء النظریات الحدیثه.
۱۱۹۴.

نقش رویکرد بن مایه شناسی در تعیین نوع ادبی روایت های داستانی (مطالعۀ موردی: داراب نامه، قران حبشی و مسیب نامه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نوع ادبی بن مایه شناسی حماسه ابوطاهر طرسوسی روایت های داستانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۱۲۳
دانش انواع ادبی از رویکردهای درون متنی باسابقه و تأثیرگذاری است که از گذشته برای طبقه بندی متون در نظر گرفته می شده و دگرگونی هایی را نیز تاکنون از سر گذرانده است، امّا پیشینه کاربرد نظریّه انواع در پژوهش های ادبی ایران به یک سده نمی رسد و هنوز اطلاق موجّه آن به صورت فراگیر در بسیاری از حوزه ها و جریان های ادبی با ابهام و چالش روبه رو بوده است. برای مثال، در طبقه بندی روایت های داستانی کهن، این پرسش مطرح می شود که: بر چه اساس و با چه استدلالی می توان نوع ادبی مسلّط در متون یادشده را اثبات کرد؟ فقدان پژوهش و نقد جدّی در پاسخ به این پرسش، سبب شده تا طیّ دهه ها، پژوهشگران بدون هیچ روشنگری علمی و روشمندی، داستان های کهن فارسی را با توسّل به اصطلاحات ادبی خودساخته، غیرعلمی و بعضاً گنگ معرّفی کنند و این امر در حالی است که اصطلاحات رایج نه تنها دلالتی جامع و مانع بر مشخّصات محتوایی و زبانی این گونه روایات ندارند، بلکه گاه حتّی آن ها را در تعلیق نوعی نگاه می دارند یا دچار هم پوشانی چندگانه نوعی می کنند. از آن جایی که یکی از کارکردهای رویکرد بن مایه شناسی، تعیین نوع ادبی متون است، در پژوهش حاضر تلاش شده تا در پیوند با انواع ارسطویی، از این استعداد بالقوّه که تاکنون از نظرها دور مانده است، بهره برده شود و برای نخستین بار، به روش استقرایی و با تکیه بر جامعه آماری بن مایه های متنوّع سه روایت داستانی ابوطاهر طرسوسی، تعلّق نوع ادبی آن ها به حماسه اثبات شود. دانش انواع ادبی از رویکردهای درون متنی باسابقه و تأثیرگذاری است که از گذشته برای طبقه بندی متون در نظر گرفته می شده و دگرگونی هایی را نیز تاکنون از سر گذرانده است، امّا پیشینه کاربرد نظریّه انواع در پژوهش های ادبی ایران به یک سده نمی رسد و هنوز اطلاق موجّه آن به صورت فراگیر در بسیاری از حوزه ها و جریان های ادبی با ابهام و چالش روبه رو بوده است. برای مثال، در طبقه بندی روایت های داستانی کهن، این پرسش مطرح می شود که: بر چه اساس و با چه استدلالی می توان نوع ادبی مسلّط در متون یادشده را اثبات کرد؟ فقدان پژوهش و نقد جدّی در پاسخ به این پرسش، سبب شده تا طیّ دهه ها، پژوهشگران بدون هیچ روشنگری علمی و روشمندی، داستان های کهن فارسی را با توسّل به اصطلاحات ادبی خودساخته، غیرعلمی و بعضاً گنگ معرّفی کنند و این امر در حالی است که اصطلاحات رایج نه تنها دلالتی جامع و مانع بر مشخّصات محتوایی و زبانی این گونه روایات ندارند، بلکه گاه حتّی آن ها را در تعلیق نوعی نگاه می دارند یا دچار هم پوشانی چندگانه نوعی می کنند. از آن جایی که یکی از کارکردهای رویکرد بن مایه شناسی، تعیین نوع ادبی متون است، در پژوهش حاضر تلاش شده تا در پیوند با انواع ارسطویی، از این استعداد بالقوّه که تاکنون از نظرها دور مانده است، بهره برده شود و برای نخستین بار، به روش استقرایی و با تکیه بر جامعه آماری بن مایه های متنوّع سه روایت داستانی ابوطاهر طرسوسی، تعلّق نوع ادبی آن ها به حماسه اثبات شود.
۱۱۹۵.

واسازی و فرارفتن از تقابل های دوگانی در متون اهل تصوف (شواهد از کتاب های نثر فارسی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تقابل دوگانی واسازی زبان اهل تصوف زبان قرآن/زبان دین نثر فارسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷ تعداد دانلود : ۷۲
پژوهشگران عرفان و تصوف اسلامی شکل گیری زبان تصوف و گفتمان عرفانی را از جنبه های بسیار مهم تاریخ تصوف شمرده اند؛ به ویژه تمایز تدریجی زبان تصوف از زبان دین و تبدیل آن به گفتمانی مستقل موضوع پژوهش های ارزشمندی بوده است. پژوهشگران نشان داده اند که تجربه عرفانی و تفسیر قرآنی ابتدا از هم جدایی ناپذیر بوده اند و زبان تجربه عرفانی صرفاً از واژگان قرآنی بهره می برده است، اما به تدریج، تجربه عرفانی استقلال می پذیرد و از زبان قرآنی/زبان دین جدا می شود و زبانی خاصّ خود پدید می آورد. از ویژگی های واژگانی زبان قرآن/دین، بهره گیری از تقابل های دوگانی است. تقابل هایی چون بهشت/دوزخ، خیر/شر، دنیا/آخرت اساس آموزه های دینی و قرآنی را می سازند و در متون اهل تصوف نیز با بسامد بالا به کار می روند. کاربرد تقابل های دوگانی در متون اهل تصوف از تقابل های دوگانی دینی بسیار فراتر می رود و به ویژه در کتاب های تعلیمی تصوف، اصطلاحات جدید فراوانی برمبنای تقابل دوگانی شکل می گیرد. یکی از وجوه تمایز زبان تصوف، واسازی تقابل های دوگانی است. این واسازی هم در تقابل های دوگانی زبان دین و هم در تقابل های برساخته در زبان اهل تصوف اعمال می شود. این واسازی شکل ها و جنبه ها گوناگون و متفاوتی دارد و تحلیل آن می تواند ما را با خلاقانه ترین و نوآورانه ترین ابعاد جهان بینی و تجربه عرفانی صوفیان آشنا سازد. این ابداع زبانی که در نوبودن و یگانگی تجربه عرفانی ریشه دارد، نشانه اصالت آن تجربه است. در این پژوهش، واسازی و فرارفتن از تقابل های دوگانی را در یک پیکره از خلاقانه ترین سخنان اهل تصوف که از متون نثر فارسی فراهم آمده است بررسی کرده ایم. با تحلیل و طبقه بندی شکل های گوناگون این واسازی و فرارفتن نشان داده ایم چگونه این ویژگی، به زبان اهل تصوف نوعی خصوصیت شعری و هنری می بخشد و آن را در جایگاهی کاملاً متمایز نسبت به متون دینی و زبان اهل شریعت قرار می دهد. فرارفتن از تقابل های دوگانی با ویژگی پارادوکسی زبان اهل تصوف ارتباط نزدیکی دارد و امکان بیان تجربه های پیچیده تری را برای اهل تصوف فراهم می آورد.
۱۱۹۶.

مطالعۀ تطبیقی جلوه های تعهد دینی و سیاسی در »سرود سپیده« حمید سبزواری و دیوان مصطفی جمال الدین

کلید واژه ها: ادبیات متعهد امام خمینی (ره) مصطفی جمال الدین حمید سبزواری سرود سپیده مطالعه تطبیقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷ تعداد دانلود : ۴۰
عهدمندی و اهتمام به رخدادهای اجتماعی، سیاسی و دینی؛ به ویژه د ر کشورهای ایران و عراق که سرنوشت ملت ها و باورهایشان به سبب مسلمان و شیعه بودن، به هم گره خورده است، از جلوه های بارز ادبیات و شعر شاعران میهنی و آئینی این دو کشور است. در چنین شرایطی و بنا بر مقتضای وضعیت موجود که درهم تنیده با مفهوم دین و آزادی و مبارزه با ظلم است، سرایندگان نمی توانند نسبت به آنچه در امور مذهبی و سیاسی و تحوالت فرهنگی رخ می نماید بی تفاوت باشند ؛ ازاین روی، پرسش این پژوهش اینگونه شکل می گیرد که »آیا در دیدگاههای حمید سبزواری و مصطفی جمال الدین، مفاهیم مشترک دربارۀ باورهای دینی و سیاسی در تکریم امام خمینی )ره(، بزرگان دینی و نظامی و رخدادهای تاریخی و دینی وجود دارد؟«. پس از مطالعه آثار شاعران یادشده با روش کیفی ، پژوهش حاضر، بر پایه این فرضیه شکل گرفت که »بااینکه بین این دو شاعر ارتباطی نبوده است، دین، کشور، انسانیت، سیاست و روح حاکم بر تفکر دو شاعر و دلبستگی ها و تعهدمندی هردو را واداشته تا مثل همدیگر بیندیشند و بسرایند«؛ گویی که هر دو از یک مکتب برخاسته و یک هدف را ترویج می نمایند «. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی، انجام شده و در پایان، یافته های مربوط به فرضیه دسته بندی شدند. پس از تجزیه وتحلیل یافته ها با روش استدلال استقرایی، فرضیۀ یادشده تأیید شده است.
۱۱۹۷.

استعاره های مفهومی در شعر قالیچه سلیمون اثر قدمعلی سرامی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: استعاره زبان شناسی شناختی طرح واره های تصویری قالیچه ی سلیمون قدمعلی سرامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳ تعداد دانلود : ۴۱
هدف مقاله ی حاضر، تبیین پایه های شناخت سرامی، براساس نظریه ی استعاره ی مفهومی است. برمبنای این نظریه، این مقاله برآن است، نشان دهد، استعاره در ادبیات، صرفاً ابزاری زبانی در راستای تزیین کلام نیست؛ بلکه ابزاری شناختی است که با جهان نگری شاعر در ارتباط است. چارچوب نظری این مقاله، وام دار نظریه ی طرح واره های تصویری جانسون است. در این مقاله، پس از تأمل بر روی استعاره و معرفی نظریه ی طرح واره های تصویری، به گزارش طرح واره های تصویری شعر سرامی پرداخته ایم. نتایج این مقاله حاکی از آن است که طرح واره های تصویری این شعر، نشانگر نظام شناختی شاعر بوده و تقویت کننده ی شالوده ی تجربیات او برای دستیابی به زبانی خاص به حساب می آید. به یاری کشف استعاره های مفهومی در این اثر می توان دریافت که تصاویر این شعر از وحدت نگرش و کنش های پایدار شاعر با محیط فرهنگی و فیزیکی و... سرچشمه می گیرد و درنهایت به شکل گیری زبانی خاص منجر می شود. این مقاله به روش تحلیلی توصیفی بر مبنای مطالعات کتابخانه ای به انجام رسیده است.  
۱۱۹۸.

کهن الگوها در ادبیات کودک: بررسی حکایت های بُهلول (1399) بر پایه ی نظریات یونگ و لطف آبادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حکایت های بهلول کودک کهن الگو لطف آبادی یونگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸ تعداد دانلود : ۳۳
کهن الگوها در ادبیات کودک جایگاه ویژه ای دارند و نقش مهمی را در رمزگشایی از دلالت های معنایی آن ها بازی می کنند. هدف از این پژوهش آن است که با بررسی کتاب تصویری حکایت های بُهلول (1399)، نقش کهن الگوها را در رشد اخلاقی کودکان و نوجوانان تبیین کند. روش تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی است و داده ها با استفاده از نرم افزار 25 SPSS ارزیابی شده اند. پژوهشگر با «روش پژوهش اصیل خلاق» و تلفیق نظریه های «فرایند فردیت» یونگ و «رشد اخلاقی دینی» لطف آبادی به نقد کهن الگویی اثر برگزیده می پردازد. یافته ها نشان می دهند که کهن الگوی «پیر خردمند» نسبت به سایر کهن الگوهای یونگی و «خوش خویی» در میان آموزه های اخلاقی بالاترین بسامد را در حکایت های بُهلول دارند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که آگاهی تصویرگر و نویسنده از دنیای کودکان موجب رسایی ارتباط تصویر، متن و تعامل پویای مخاطبان شده است. برای بررسی نقش کهن الگوها در متون پارسی ادبیات کودک بهتر است از دیدگاه های روان شناسان ایرانی که ریشه در فطرت بشری و حکمت الهی دارند، در کنار نظریه های روان شناختی غربی بهره گرفت.  
۱۱۹۹.

قالب های ثابت زبان و چالش های معادل یابی آن در ترجمه های نهج البلاغه (موردکاوی نفرین های جمعی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ترجمه قالب ثابت زبان لعن و نفرین نهج البلاغه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱ تعداد دانلود : ۳۴
در نهج البلاغه گاه با تعابیر و اصطلاحاتی برمی خوریم که می توان آن را تعابیر نفرین آمیز نامید. این تعابیر دارای دو کارکرد هستند برخی جنبه نفرین و دشنام دارند و برخی دیگر ظاهری نفرین آمیز دارند؛ اما معنایی کنایی و غیر نفرینی افاده می کنند. شناخت پیشینه تاریخی این تعابیر و بافت متنی و موقعیتی آن در تشخیص معنای مورد نظر امام (ع) بسیار ضروری و کارساز است. در پژوهش حاضر که با روش تجویزی (prescriptive)  سامان یافته چهارده نفرین جمعی در نهج البلاغه شناسایی و کوشش شده عملکرد پنج مترجم شامل فیض الاسلام، شهیدی، فقیهی، دشتی و انصاریان که هرکدام سبکی متفاوت در ترجمه را نمایندگی می کنند در معادل یابی این لعن و نفرین ها مورد سنجش و ارزیابی قرار گیرد. برآیند پژوهش نشان داد برخی از این تعابیر به ظاهر نفرین آمیز کاربرد نفرینی نداشته اند بلکه در موقعیت های مختلف برای مدح، اظهار شگفتی، تعجب، تنبیه و... به کار رفته اند. مترجمان یادشده به این موضوع توجه نداشته و به ترجمه تحت اللفظی از این تعابیر دست زده اند یا معادل کارکردی غیر دقیقی برای آنها ارائه داده و نتوانسته اند به درستی این تعابیر را معادل یابی کنند. از میان سبک های ترجمه نیز به ترتیب سبک وفادار و سبک تحت اللفظی امکان بهتری را برای برگردان این نوع از قالب های ثابت زبان فراهم کرده اند.
۱۲۰۰.

رهیافت های گریز از ترجمه ناپذیری رمان النظاره السوداء اثر احسان عبدالقدوس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ترجمه ادبی ترجمه ناپذیری معادل سازی النظاره السوداء عبدالقدوس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹ تعداد دانلود : ۴۶
در این دنیای به هم پیوسته، ارتباط مؤثر میان زبان های مختلف امری بسیار مهم است. با این حال، ترجمه متون موجود در زبان ها به دلیل تنوع، اغلب چالش هایی را ایجاد می کند که برابر دقیق مفاهیم یا عبارات خاص را دشوار می نماید. همچنین وابستگی دوسویه فرهنگ و زبان با یکدیگر این واقعیت را تبیین می کند که در فرآیند ترجمه همواره با فرهنگ و زبان مبدأ سروکار داریم. در این صورت مترجم به عنوان واسطه فرهنگی باید فرهنگ مبدأ را در کنار زبان قرار دهد. در همین راستا رمان النظاره السوداء اثر احسان عبدالقدوس که حاوی واژگان و جملات زبانی و فرهنگی بسیاری است، انتخاب شد و به شیوه توصیفی- تحلیلی، سطح ترجمه پذیری یا ترجمه ناپذیری واژگان و جملات آن مورد بررسی قرار گرفت. پس از تجزیه و تحلیل عبارات دریافتیم موارد بسیاری هم در حوزه زبانی و هم فرهنگی وجود دارد که ترجمه ناپذیر بوده و مترجم باید واژگان و جملات را به گونه ای ترجمه کند که با زبان و فرهنگ مبدأ (فارسی) همخوانی داشته و برای مخاطب قابل فهم باشد. بنابراین، مترجم برای ترجمه عناصر ترجمه ناپذیر، شیوه «معادل نقشی» را بیشتر از عناصر دیگر به کار گرفته است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان