علی نجفی ایوکی

علی نجفی ایوکی

مدرک تحصیلی: دانشیار گروه زبان و ادبیات عربی، دانشگاه کاشان
پست الکترونیکی: Najafi.ivaki@kashanu.ac.ir

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۵۲ مورد.
۱.

نقد فمینیستی رمان «الّتی تعدّ السّلالم» براساس نظریه الین شوالتر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الین شوالتر مردسالاری نقد فمینیستی هدی حمد هویت زنانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۸
در نقد فمینیستی، مسئله زن و جایگاه او در جامعه مطرح می شود. رمان «التی تعد السلالم»، اثر هدی حمد نویسنده زن عمانی، رویکردی نقادانه نسبت به جایگاه زنان در جامعه دارد و دربردارنده مفاهیمی چون اختلاف طبقاتی میان زنان، چالش های فرهنگی آنان و سیطره نظام مردسالارانه است. پژوهش پیش رو با رویکرد کیفی و روش توصیفی-تحلیلی رمان یادشده را در تطابق با رویکردهای چهارگانه نقد فمینیستی «الین شوالتر» شامل رویکردهای زیست شناختی، روان شناختی، زبان شناختی و فرهنگی بررسی می کند و در پی پاسخ به این پرسش است که نویسنده چگونه مؤلفه های زنانه را در اثر خود بازتاب داده است. حمد در بعد زیست شناسی زنان به مسائلی چون زایمان، ختنه زنان و بارداری اشاره کرده و در بعد روانی، مسائلی مانند وسواس فکری و عملی، خواب و دوگانگی رفتاری را مورد توجه قرار داده است. کاربرد ویژگی های برجسته زبانی توسط نویسنده همچون واژگان و لهجه عامیانه عربی در انعکاس مسائل زنانه و مشکلات فرهنگی چون قاچاق زنان و آزار جسمی آن ها، موجب خلق اثری تأثیرگذار و آگاهی بخش شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد حمد با تکیه بر شگردهای زبان زنانه خود با توجه به مسائل اجتماعی و فرهنگی زنان در هویت بخشی به زنان موفق عمل کرده و بسامد بالای مؤلفه های الگوی شوالتر، زنانهبودن اثر وی را اثبات می کند. نویسنده با زبان زنانه خود، دغدغه های مهم و عمیق درباره زنان را در قالب مسائل زیستی، روانی و فرهنگی مطرح کرده است.
۲.

هم سنجی حکایت شیخ صنعانِ حسن الأمرانی با شیخ صنعانِ عطار نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حسن الامرانی عطار نیشابوری حکایت شیخ صنعان همسنجی ادبیات تطبیقی مکتب فرانسوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۳
فرید الدین عطار (540 ق)، شاعر پرآوازه ایران زمین، و حسن أَمرانی (1949م) شاعر سرشناس کشور مغرب، دو تن از شاعران برجسته در ادبیات جهان هستند که هر دو در آثارشان به فراخوانی و دخالت دهی عارف نامی «شیخ صنعان» پرداخته و هر یک از رهگذر آن شخصیت کهن، ارزش  والای عشق و دلدادگی را ترسیم نمودند. در این پژوهش دو متن با دو زبان متفاوت و با مضامین و موضوعات واحد مورد واکاوی قرار می گیرد؛ متن نخست، حکایت شیخ صنعان اثر فرید الدین عطار، و متن دوم، حکایت شیخ صنعان اثر حسن الامرانی است. در پرتو اهمیت مسأله، پژوهش حاضر -که بر اساس مکتب فرانسوی در حوزه ادبیات تطبیقی و به شیوه توصیفی_ تحلیلی شکل گرفته- در پی هم سنجی و تحلیل  این دو منظومه است و تلاش دارد با توجه به اصل حکایت، به ارائه برخی شباهت ها و تفاوت ها بپردازد . یافته های پژوهش نشان می دهد که عمده ترین شباهت این دو اثر، انتخاب هدفمند دالّ حکایت شیخ صنعان در عنوان دو سروده، کثرت عبادت و مریدان شیخ صنعان است. از جمله تفاوت ها می توان به اختلاف در نحوه خواب دیدن و کیفیت عشق، نصیحت مریدان و تفاوت در تحلیل ساختاری اشاره کرد.
۳.

التحليل النقديّ لخطاب أصحاب الکهف في القرآن الکريم علي أساس نظريه نورمان فيرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحلیل الخطاب النقدی نورمان فیرکلاف الأیدیولوجیا القوَّه أصحاب الکهف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶ تعداد دانلود : ۱۰۵
إنّ التّقییم لمختلف مستویات الخطاب یوفّر لنا إمکانیه استکشاف معانی النصّ الخفیه ویعید الصّوغ لطرق مواجهه اللّغه للصّیاغات وراء اللّسانیه. یعدّ تحلیل الخطاب النقدیّ منهجاً جدیداً فی تحلیل النّص کما یعتبر السّیاق عنصراً مؤثّراً فی اکتشاف المعنى وتفسیره بالإضافه إلى الانتباه إلى السّیاق اللّغوی للنص فهو یدرس العلاقه بین اللّغه والسّلطه والأیدیولوجیا والخطاب. یمکن تحلیل معظم النّصوص وتفسیرها فی هذا الإطار مثل أدب الأمم والروایات وبعض القصص القرآنیّه، ومن النّصوص الدّینیه التی یمکن دراستها علی أساس الإطار المعنی هی قصّه أصحاب الکهف القرآنیه؛ إنّ الخطاب الذی یسود علی هذه القصه فهو خطاب توحیدی تواجه فیه قوّتان متعارضتان بعضهما مع البعض ویختار کل منهما نوعاً معیناً من الکلام لإثبات صحّه ادعائهما. إنّ الانتباه إلی الأنماط المختاره للّغه إلی جانب شرح الوضع الثّقافی والاجتماعی والسیاسی فی ذلک الوقت یمکن أن یؤدّی إلى إعاده فتح العدید من الأسرار الدّلالیّه للغه. لذلک، بسبب أهمیّه هذا الموضوع وضروره تفسیر النص القرآنی من زوایا مختلفه، یهدف هذا البحث علی ضوء المنهج الوصفی التّحلیلی، وبالاستناد إلی نظریه تحلیل الخطاب النقدیّ لنورمان فیرکلاف[1] -التی تتکوّن من ثلاثه مستویات: أ. الوصف، ب. التفسیر، ج. التأویل- إلی الکشف عن الطبقات الخفیه للنص القرآنی وتحلیلها فی هذه القصه. فالدّراسه اللّغویه وغیر اللغویه لهذه القصه تدعونا إلی الاعتقاد بأنّ کل وحده لغویه تخضع لسیاق لغوی خاص وهذا السیاق بکل میزاته الخاصه مثل التّجسیم واختیار المفردات وترتیبها ناتج عن المعتقد الخاص بصاحب الخطاب؛ وفی المستوی السطحی للعمل المتواجد فی هذه القصه القرآنیه نلاحظ أنّ تکرار کلمه «الربّ» علی النقیض من کلمه «الآلهه» یتبع تفکیر الوحدانیه لأصحاب الکهف ضدّ عباده الآلهه المختلفه لدی الملک والشعب آنذاک ولاشک فی أنّ الخطاب الذی جری بین هذین التیارین الفکریین لم یکن فکراً علی فتره تاریخیه خاصّه، وإنما کان مبنیاً لنوع خاصّ من المعتقد نحو التوحید والشرک والمقاومه والاتّحاد کما کان مؤثّراً فی اتّجاه فکریّ و ثقافیّ للمخاطبین والعلاقات المستقبلیه؛ حیث بنیت قبّه علی قبور أصحاب الکهف بعد مضی سنوات عدّه علی وفاتهم، وذلک یکون احتراماً لمعتقدهم ومذهبهم التوحیدی کما یکون توسیعاً لأصول عقیدتهم. [1] . Norman Faireclough
۴.

مقاربه شکلانیّه لقصیده «من قتل الکویت؟» للشّاعره سعاد الصّباح علی أساس نظریه جفري لیتش قراءه استکشافیّه لأدبیه النصّ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: النقد الشکلانی الأدبیه الانزیاح جفری لیتش سعاد الصباح من قتل الکویت؟

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰ تعداد دانلود : ۱۰۲
إنّ المدرسه الشکلانیه تعدّ من المدارس الّتی ظهرت فی مطلع القرن العشرین وکانت تهتمّ فی تحلیل النّص الأدبی بشکل الأثر رافضه ثأثیر العوامل الخارجیه کالعوامل السیاسیه والاجتماعیه والسیکولوجیه و... المدرسه التی مبنیّه أصولها علی أساس نظریّه "جفری لیتش" اللسانیه التی تأکدت علی إبراز کلّ ما هو مألوف فی صور غیر مألوفه تنحرف عن اللّغه الشائعه وتؤدّی إلی إعجاب المتلقّی ومباغتته. لذلک تقوم هذه الدراسه الوصفیه-التحلیلیه باستجلاء مبادئ هذه المدرسه ومیزاتها ثمّ معالجه قصیده «من قتل الکویت؟» من هذا المنظور وهی من أشهر قصائد للشّاعره الکویتیه "سعاد الصباح". وقد أسفر البحث عن أنّ الشاعره وظفّت بعض الحروف والأصوات بشکل مکرّر لتزید من موسیقی نصها؛ لأنّها لاتنسی الطاقه الموجوده فی هذه الحروف واستیعابها لتأثیر فی شکل کلامها وانسجامها؛ فالأصوات الثلاثه «م»، «آ» و«ت» تعدّ من الأصوات کثیره التردّد فی القصیده؛ لأنّ هذه الحروف تتیح للشاعره فرصه إظهار الألم والحزن الدفین والتذمّر والمعارضه وتدلّ علی شدّه معاناتها أمام الظروف المؤسفه فی الکویت. ثم إنّ الشاعره اجتناباً من الرتابه الشعریه تنحو إلی المتغیّر واللامألوف مما زاد فی شعریه النصّ واکتمال معانیها.
۵.

راهبردهای فراخوانی شخصیت جمیله بوحیرد در گفتمان های سیاسی شعر معاصر عربی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: گفتمان شناسی شعر معاصر عربی راهبردهای بیانی انقلاب الجزائر جمیله بوحیرد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷ تعداد دانلود : ۴۱
مبارزه در راه عقیده و تلاش برای آزادی و دستیابی به عدالت اجتماعی، ازجمله بن مایه های اساسی شعر شاعران معاصر عربی است. یکی از شگردهایی که شاعران برای ترسیم خواسته ها و رؤیاهای خود به آن تمایل نشان داده اند، بهره گیری از چهره های مبارز و الگوپذیری از آن ها در متن شعری است. در میان شخصیت های دخالت داده شده در شعر معاصر عربی، «جمیله بوحیرد» یکی از شخصیت های مهم و تأثیرگذار الجزائر به علت داشتن تجربه مبارزاتی با استعمار فرانسه و تحمل شکنجه و رنج های طولانی در زندان ها، به عنوان الگویی مناسب، موردتوجه شاعران قرارگرفته و با دلالت های مختلف، حجم انبوهی از گفتمان های سیاسی شاعران را به خود اختصاص داده است. برخی از آن شاعران همچون نازک الملائکه، عبدالمعطی حجازی، بدرشاکر السیاب، نزار قبانی و عبدالوهاب البیاتی تمرکز ویژه ای بر این شخصیت نمودند و تلاش کردند با کاربست راهبردهای مختلف، از رهگذر این چهره، مفاهیم متعدد ذهنی خود را به صورت ملموس و عینی برای مخاطبان ترسیم نمایند. در پرتو حضور پررنگ و محوری چهره یادشده در گفتمان شعری شاعران و بار معنایی ای که بر دوش می کشد، پژوهش حاضر می کوشد با رویکرد کیفی و روش توصیفی-تحلیلی، از راهبردهای فراخوانی این شخصیت، میزان حضور و نحوه دخالت دهی وی در شعر شاعران یادشده پرده بردارد و به تحلیل گفتمان و تشریح دلالت های این شخصیت در متن شعری آنان بپردازد تا گامی در فهم دقیق تر شعر معاصر برداشته باشد. نتایج تحقیق حکایت از این دارد که جمیله بوحیرد به عنوان یک الگو و کنشگر فعال، در گفتمان های سیاسی در زمینه استعمارستیزی و بازستانی هویت از دست رفته، در بستر شعر شاعران مورد مطالعه ایفای نقش داشته است. در فرایند مفهوم سازی، حضور این چهره در سروده ها به صورت محوری بوده و در راستای کاهش فاصله عاطفی با او، به نام وی در آن متون تصریح شده است.
۶.

دراسه تحلیلیه مقارنه بین الاتجاه الشعری لتوماس إلیوت ویوسف الخال(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۹۹
قد تأثّر کثیر من الشعراء العرب المعاصرین بالآداب الأجنبیه وقد ترک کبار الشعراء العالمیین بصماتهم على هؤلاء ومنهم الشاعر الأمریکی توماس ستیرنز إلیوت (1888م- 1965م) حیث أثرت قصیدته المشهوره "الأرض الخراب" بصبغتها المأساویه مباشراً وغیر مباشر على الشعراء خاصه بعد قضیه فلسطین وأوضاع العرب الاجتماعیه والثقافیه المتأزمه؛ إذ یرون أرضهم أشبه بالأرض الخراب لإلیوت فوجدوها یباباً وینتظرون الماء الذی ینتهی إلی الحیاه من جدید، ویمکن القول إنّ الواقع السیاسی والاجتماعی المؤسف فی الوطن العربی هو العامل الرئیس الذی دفعهم إلی استلهام الأرض الخراب. هذا وإنّ یوسف الخال من المتأثرین بالأدب الأجنبی عامهً وبإلیوت خاصهً؛ الّذی أسّس مجلته المعنونه ب "شعر" وأسّس حرکه شعریه حول هذه المجله فی التحویل الفعّال لمفهوم الشعر فی اللغه العربیه. ومن المسلّم أن شعرهم ودراساتهم الأدبیه فی  مجله "شعر" کان تحت تأثیر الأدب الغربی خاصه إلیوت. علی ضوء أهمیه المسأله ودورها فی فهم شعر یوسف الخال خاصه والشعر العربی المعاصر عامه، تسعى هذه المقاله باتجاهها المقارن وبمنهجها الوصفی-التحلیلی إلى إلقاء الضوء على وجوه تأثیر إلیوت علی شعر الشاعر یوسف الخال فی الفکره والرؤیه والشکل والصوره بالترکیز علی المقاطع التی یلاحظ فیها تأثّر الخال بقصیده "الأرض الخراب". ومن أهم نتائج الدراسه هی أنّ مفهوم یوسف الخال للشعر یبدو قریباً من المفهوم الإلیوتی فی الخصائص التالیه: استخدام الإیحاء التاریخی أو الأسطوری والتعبیر عن معاناه مشاکل الجیل والأمه والرؤیه المسیحیه أو التموزیه؛ لذلک یمکن القول بأنّه تاثّر مباشراً بإلیوت.
۷.

همسنجی ترجمه کنش های گفتاری سوره مریم (با تکیه بر ترجمه های الهی قمشه ای، فولادوند، خرمشاهی، صفارزاده و مکارم شیرازی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کنش گفتاری ترجمه کاربردشناسی سوره مریم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۸ تعداد دانلود : ۱۵۸
زبان در اصل ترجمه ای از تصورات و مفاهیم ذهنی انسان است؛ بنابراین، ارتباط بین زبان و ترجمه، حقیقتی انکارناپذیر است. کاربردشناسی به عنوان یکی از زیرشاخه های زبان شناسی به بررسی پاره گفتارها در درون بافت می پردازد. کنش گفتاری از مهم ترین مفاهیم کاربردشناسی است که به نوعی به تحلیل گفتمان مربوط می شود؛ از آن روی که گفتمان، سلسله ای از کنش های گفتاری است. در پرتو اهمیت مسأله، نگارندگان در این جستار بر آنند تا با در پیش گرفتن روش تحلیل گفتمان و با تکیه بر ترجمه های پنج مترجم همچون الهی قمشه ای، خرمشاهی، فولادوند، صفارزاده و مکارم شیرازی از قرآن کریم به همسنجی ترجمه کنش های گفتاری در سوره مریم بپردازند. از نتایج تحقیق این است که مترجمان در ترجمه کنش های گفتاری مستقیم، مانند کنش های امری حقیقی و کنش های اعلامی و تعهدی درست عمل کرده اند، اما در ترجمه کنش های اظهاری، عاطفی، ترغیبی و به ویژه استفهامی که گاهی به دلایل بلاغی از معنای اصلی خود خارج می شوند، ضعیف عمل کرده و در مواردی حتی مفهوم را به ذهن مخاطب منتقل نکرده اند و تنها به ترجمه تحت اللفظی بسنده کرده و بیشتر توجهشان به ساختار نحوی آیه بوده است. دیگر اینکه در فرآیند ترجمه به ترجمه بافت محور و به عناصر مهم در گفتمان از جمله عنصر متکلم، مخاطب و پیام مورد هدف متکلم، عنصر زمان و مکان، اهمیت نداده و از شیوه های مؤثر در رساندن مفهوم کنش های گفتاری، خصوصاً کنش های گفتاری غیرمستقیم مانند علائم سجاوندی و بعضی از هنجارهای نحوی و موسیقایی قرآن، بهره نبرده اند.
۸.

هم سنجی خوانش های شاعران معاصر مصر از اسطوره ایزیس و اوزیریس (با تکیه بر شعر أمل دنقل، صلاح عبدالصبور و احمد عبدالمعطی حجازی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسطوره إیزیس أوزیریس شعر مصر خوانش سیاسی- اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۱۴۹
شاعران معاصر مصر به منظور پرهیز از گزارشگری وخطابه گرایی در انتقال مفهوم و در راستای اصالت بخشی به متن و نمادین ساختن آن به الهام گیری از اسطوره روی آوردند و کوشیدند هنرمندانه مفاهیم مورد نظر ذهنی خود را به مخاطب شعری انتقال دهند؛ لذا شعرشان سخت با میراث و از جمله میراث اسطوره ای در هم تنیده شد. دو تن از شخصیت های اسطوره ای به کار گرفته در شعر این دسته از شاعران، اسطوره ایزیس و اوزیریس می باشد که عموماً دال بر حاصلخیزی، خیزش و زندگی دوباره دارد. در پرتو حضور چشمگیر این دو چهره اسطوره ای و نقش محوری آنها در القای مفاهیم، پژوهش حاضر می کوشد با رویکرد کیفی و روش توصیفی- تحلیلی چگونگی حضور و شیوه های فراخوانی و به کارگیری آندو شخصیت را از سوی سه شاعر برجسته و معاصر مصر یعنی «امل دنقل»، «صلاح عبدالصبور» و «احمد عبدالمعطی حجازی» مورد بررسی و همسنجی قرار دهد؛ از آن روی که آنان کوشیدند از رهگذر این اسطوره بین زمان گذشته و حاضر و تجربه شخصی و جمعی پیوند و یگانگی ایجاد نمایند و رمزگونه از شرایط زمانه سخن گویند. چنین استنباط می شود که شاعران یادشده به رغم تفاوت در گرایش های شعری، تلاش کردند ضمن ایجاد همسویی بین شخصیت اصلی اسطوره و واقعیت های سیاسی- اجتماعی کشورهای عربی، شکوه و حاصلخیزی گذشته را به وطن برگردانند و شرایط نابسامان آن را به چالش بکشند.
۹.

بررسی استراتژی های به کار گرفته شده در دوبله عربی تابوهای سریال مختارنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دوبله تابو سریال مختارنامه حُسن تعبیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۶ تعداد دانلود : ۱۹۱
در همه زبان های دنیا، واژگان و تعابیر دال بر مفهوم ناخوشایند و غیرمؤدبانه وجود دارد که در اصطلاح به آن ها «تابوهای زبانی» یا «دش واژه ها» گفته می شود که عموماً از کاربست آشکار و مستقیم آن خودداری می شود. بررسی سریال مختارنامه، نشانگر کاربرد تعداد قابل توجهی از این تابوها است. در پرتو این مسأله آنچه برای نویسندگان این مقاله مهم بوده، آن است که در گام نخست به شناسایی و استخراج تعابیر موردنظر در سریال یادشده بپردازند و در گام بعدی با رویکرد کیفی و روش توصیفی- تحلیلی از شگردهای به کارگرفته شده در ترجمه این دست تعابیر به زبان عربی پرده بردارد و با نقد و بررسی برابر تابوهای فارسی در دوبله عربی سریال به ارزیابی نقاط قوت و ضعف ترجمه بپردازد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که ترجمه تابوهای به کار رفته در سریال مورد مطالعه با مهم ترین استراتژی های زبانی در ساخت حسن تعبیر از جمله استلزام معنایی، گسترش معنایی، مجاز، حذف، کم گفت، مضاعف سازی، تضاد یا تناقض و ترجمه تحت اللفظی یا معنایی، قابل تعریف، قالب بندی و بازشناسایی هستند. همچنین بهره گیری از شیوه کم گفت و تضاد به ترتیب، پربسامدترین و کم بسامدترین استراتژی در ترجمه سریال مورد مطالعه بوده است.
۱۰.

بررسی عناصر انسجام بخش در خطبه 109 نهج البلاغه بر اساس دیدگاه هالیدی و رقیه حسن

کلید واژه ها: نهج البلاغه خطبه 109 هالیدی و حسن نظریه انسجام وحدت شکل و معنا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۳ تعداد دانلود : ۱۱۴
انسجام به عنوان یک مفهوم زبان شناسی متن، توسط «هالیدی» و«حسن» مطرح شد؛ به این گونه که اگر در صدد آن باشیم تا درجه ارتباط یک متن را مورد بررسی قراردهیم، شایسته است تا این ارتباط را از لحاظ عواملی که آن را عناصر انسجام نام می نهند، تحلیل نماییم. عناصر به دستوری، واژگانی و پیوندی تقسیم می شوند که هر یک به شاخه های مرتبط قابل دسته بندی است. از آن جا که وجود متن بدون انسجام ناممکن است و وجه تمایز آن ها از یکدیگر میزان بهره گیری از آن می باشد، نهج البلاغه نیز به عنوان یک متن دینی از این قاعده مستثنا نیست، از این رو پژوهندگان در این پژوهش بر آن هستند تا با روش توصیفی- تحلیلی درجه انسجام خطبه 109 نهح البلاغه را از نظر عناصر انسجام هم چون ارجاع، جانشینی، حذف، تکرار، هم آیی و ادات پیوند افزایشی، نقیضی، زمانی و سببی و شرطی بررسی نمایند.دستاورد این جستار آن است که اگر چه در نگاه نخست، این خطبه از موضوعات متعدد سخن به میان آورده است، اما این تعدد، از میزان انسجام و یکپارچگی متن نکاسته است. نکته دیگر این که دو عنصر «حذف» و «جایگزینی» به ترتیب، بیش ترین و کم ترین نقش را در انسجام متن داشته اند.
۱۱.

سبک روایی، زاویه دید و درون مایه های پایداریِ رمان «ام سعد» (غسّان کنفانی) و خاطرات «دا» (زهرا حسینی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سبک روایی زاویه دید درون مایه پایداری أُم سعد دا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۵ تعداد دانلود : ۲۱۷
دو رمان «أُمُّ سعد» و خاطرات «دا» بدین سبب که هر دو به نوعی مؤلّفه های مقاومت سرزمین فلسطین و دفاع مقدّس ایران را واگویی می کنند؛ در زمره ادبیّات روایی می گنجند. این جُستار می کوشد تا از منظر سبک و دید راوی، محتوای دو داستان را بر پایه معیارهای پایداری و رویکرد ادبیّات تطبیقی آمریکایی تحلیل کند. خاطرات«دا» با روایت هایی مستند در یک عمل داستانی غیرخطّی و رمان «أُمُّ سعد» با بهره گیری از درون مایه های نمادین و اسطوره ای در یک سیر خطّی روایی در خلق فضا، رنگ، به کارگیری صحنه های فراخ منظر و انواع صور خیال در تحقّق اهداف خود، کامیاب به نظر می رسند.  زهرا حسینی با شگردهای زاویه دید درونی اوّل شخص (تک گویی درونی، حدیث نفس و تک گویی نمایشی) و غسّان کنفانی با ترکیبی از زاویه دید درونی اوّل شخص(دو راوی) و بیرونی سوّم شخص(راوی دانای کل، دانای کل محدود و زاویه دید نمایشی)، حوادث داستان را روایت می کنند. در پژوهش توصیفی و تحلیلی حاضر که به روش کتابخانه ای و با هدف وصول به شخصیّت های قهرمان و درون مایه های پایداری صورت گرفته است، می تواند ضمن تبیین اشتراک و افتراق زاویه دید، مؤلّفه های معنوی، اجتماعی و لایه های معنایی دو اثر روایی، مخاطب را با سبک زندگی و فرهنگ جهادی زنان و مردان ایثارگر ایران و فلسطین آشنا سازد؛ چرا که پیام  اصلی این دو ژانر و قهرمانان آن، مقاومت در برابر رژیم بعثی و صهیونیستی در دفاع از سرزمین بوده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که مضامین پایداری مانند عشق به وطن و دفاع از آن، ایثار و جانفشانی، ایمان و امید و ... در دو روایت، بیشترین نمود داشته است.  
۱۲.

بازآفرینی ضدقهرمان یهودا در شعر عبدالعزیز مقالح(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کهن الگو ضدقهرمان تقابل گرایی یهودا عبدالعزیز مقالح

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۶ تعداد دانلود : ۱۷۱
ضدقهرمان یا «آناتاگونیست» -که در زبان عربی برابرنهاده آن « اللابطل» است- در شمار شخصیت های طردشده تاریخ هست که به علت نوعی رفتار ناهنجار در مقابل قهرمان های اسطوره ای در ضدونقیض های دراماتیکی قرارگرفته است. شاعران معاصر عربی برای بیان تجربه معاصر و القای دغدغه های شخصی و جمعی به مخاطب، در کنار هم ذات پنداری باشخصیت قهرمانان، به فراخوانی ضدقهرمان ها نیز پرداخته اند که القاگر عملی نشدن ایده ها و آرمان های مردمی، احساس نارضایتی و ناامیدی، بی کفایتی حاکمان عرب، خیانت ها و... است. در میان ضدقهرمان ها، شخصیت یهودای اسخریوطی که در تاریخ، سمبل خیانت و دورویی است، کهن الگو و بازتاب دهنده بی ثباتی و بی کفایتی حاکمان عرب در اداره جامعه به شمار می آید. عبدالعزیز مقالح (1937) شاعر معاصر یمن، ازجمله شاعرانی است که در بستر شعر خود برای انتقال تجربه های شخصی و غیرشخصی، از این چهره مطرود دینی بهره برده است و به کمک آن کوشیده ادیبانه مخاطب خود را نسبت به زمانه ناهمساز و ناهمگون آگاه سازد.     ازاین رو پژوهش حاضر تلاش دارد با رویکرد تحلیلی و به شیوه توصیفی تحلیلی به نقد و تحلیل دو سروده «عصر یهوذا» و «یهوذا» شاعر بپردازد و از علل فراخوانی و کاربست آن ضدقهرمان در متن شعری پرده بردارد؛ با این ایده که اگر شعر وی از این زاویه مورد کنکاش قرار نگیرد، چهره حقیقی شعرش در سایه روشن ابهام باقی خواهد ماند. چنین استنباط می شود که شخصیت یهودا، معادلی از دشمن سیاسی است که حکمرانی دنیای معاصر را به دست گرفته و مقالح کوشیده از رهگذر سرایش آن متن، مخاطب خود را متوجه سیطره خیانت و دورویی در دنیای معاصر بنماید.
۱۳.

دراسه الآلیات الفنیه لتقدیم النفس فی نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الإمام علی(ع) نهج البلاغه تقدیم النفس الانتزاع التشبیه الاستعاره التجسید

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۰ تعداد دانلود : ۱۲۷
الحق أنّ الإمام علی (ع) بقدر ما کان حریصاً علی نقل المفاهیم المعنیه کان معنیّاً أیضاً بأسلوبه فی هذه العملیه؛ فإنّه صاحب الظرافه اللغویه حیث یلقی المفاهیم المعنیه بأسلوبه الکلامی القویم ومع التدبّر والتریّث؛ هذا فإنه مضافاً إلی الأسلوب الصریح المتراوح بین الاستفاده من الضمیر واسم العلم واللقب، قدّم نفسه فی نهج البلاغه إلی الآخرین بآلیات وإستراتجیات فنیّه متعدّده أخری تتراوح بین التشبیه والاستعاره والکنایه والکُنیه، وعبر توظیف هذه الإستراتجیات أضاف إلی نصّه بعداً إیحائیاً ومنحه التمیّز والفراده. علی ضوء مکانه أشکال تقدیم النفس فی نهج البلاغه وبما أنّ هذه القضیه تحظی بأهمیه بالغه فی استیعاب النصّ، تتعاطی هذه الدراسه بمهنجها الوصفی التحلیلی الآلیات التی وظّفها الإمام فی تقدیم نفسه وتعالج النصوص التی عرّف نفسه بلسانه إلی الآخرین اعتقاداً بأنّ مقاربه مثل هذه الموضوعات فی هذا الکتاب ترتقی فهم المتلقّی وتعینه علی استیعاب النصّ وتساعده علی کشف الظرائف اللغویه الجدیده؛ فللحصول علی الغرض المقصود قمنا بدراسه جمیع الخطب والرسائل والحکم الموجوده فی نهج البلاغه من هذا المنظور. من المستنبط أنّ الإمام بجانب اهتمامه بالأسلوب المباشر فی تقدیم نفسه، رکّز ترکیزاً خاصّاً علی الأسلوب غیر المباشر وکان علی علم خاص بأن یستفید من أیّه آلیه فی أی السیاق حیث کان للسیاق دور محوری فی اختیار نوع الآلیه.
۱۴.

تحلیل نشانه - معناشناختی گفتمان «رمان بازگشت به حیفا» اثر غسان کنفانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نشانه معناشناسی بازگشت به حیفا کنش شوش گریماس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۶ تعداد دانلود : ۲۶۲
گریماس، معناشناس لیتوانیایی جهت ساحت مندی نظام روایت، الگوی منسجمی ارائه نمود که بر اساس نظر وی، درک بهتر متون ادبی با شناخت کامل از معنا حاصل می شود. و این معنا تنها با مبنی قراردادن انگاره های کُنشی و شوشی و رخدادی در قلمرو گفتمان حاصل می شود. از این رو، به دلیل اهمیّت و جایگاهی که بررسی و شناخت معنا در رمان «بازگشت به حیفا» از نگاه پژوهشگران داشته، در پژوهش حاضر سعی شده، با روش توصیفی-تحلیلی به واکاوی و تحلیل عوامل کُنشی و شوشی و انواع نظام معناشناختی گفتمان و چگونگی سیرِ تولید معنا در این رمان با بهره گیری از مبانی نظری تحلیل نشانه _ معناشناختی گفتمان گریماس پرداخته شود؛ تا نقش عملیّات انواع گفتمان حسی، عاطفی که با تأثیر بر عوامل معنایی مُنجر به تولید معنا شده، کشف نماییم. نتایج حاکی از آن است، که رمان بازگشت به حیفا به دلیل قراردادن محوریّت پایداری قابلیّت تحلیل و بررسی با انگاره های کُنشی و شوشی را دارد. نوع گفتمان رمان مذکور از نوع پویا است؛ چراکه روایت با تغییر در افکار و حرکت سعید(کنشگر) از رام الله به حیفا، به یاری همسرش صفیه(کُنش یار) برای رسیدن به هدف خویش(خلدون)، وضعیّت ابتدایی را به وضعیّت ثانوی یعنی مواجه شدن با نیروهای مخالفی چون کشمکش های سعید و خلدون سوق می دهد که در نتیجه منجر به تغییر در  افکار سعید، مبنی بر آزاد نهادن خالد در عضویّت گروه فدائیان و تولید معنای استقامت و پایداری می شود. البته در این رمان شاهد گفتمان های رخدادی و مرام مدار نیز هستیم.
۱۵.

بازآفرینی شخصیت حضرت مریم(ع) در شعر معاصر عربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حضرت مریم (ع) قرآن بینامتنی پایداری خوانش سیاسی - اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴ تعداد دانلود : ۹۷
کاربست شخصیت های دینی و به ویژه قرآنی، یکی از شاخصه های بارز شعر معاصر عربی است. آن شاعران برای القای مفاهیم مورد نظر خود به شیوه غیر مستقیم از این شخصیت ها بسیار الهام می گیرند. حضرت مریم(ع) از جمله رمزهای دینی ای است که شاعران با کمک آن به شیوه ای نمادین به بیان تجربه معاصر خویش پرداخته اند. در پرتو اهمیت مسأله، جستار حاضر می کوشد با روش توصیفی- تحلیلی چگونگی حضور این رمز دینی را در شعر پنج شاعر برجسته معاصر عربی همچون محمود درویش ، بدر شاکر سیّاب ، عزالدّین مناصره ، عبدالوهاب البیاتی و ممدوح عدوان مورد نقد و بررسی قرار دهد. پژوهش نشان از آن دارد که این شاعران بر آیه ﴿وهزّی إلیک بجذع النخله تساقط علیک رطباً جنیاً﴾ تمرکز ویژه ای داشتند و از خلال آن کوشیدند بر صبر و پایداری تأکید ورزند.
۱۶.

همسنجی و تحلیل ساختار بیانی ادعای دیگری و پاسخ امام (ع) به آن در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نهج البلاغه خطبه ها ساختار همسنجی ادعا پاسخ امام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۴ تعداد دانلود : ۲۶۹
تحلیل ساختار از جمله شیوه های بررسی متون ادبی به شمار می رود؛ در این روش با تقسیم بندی متن مورد نظر بر اساس ساختار و علت استفاده از آن، به مطالعه متن پرداخته می شود. جستار پیش روی می کوشد با روش توصیفی تحلیلی، ضمن شناسایی و استخراج گفته و ادعای شخص دیگر درباره امام علیR و عملکرد وی، ساختار و شیوه پاسخ ارائه شده از سوی آن حضرت را مورد دسته بندی قرار دهد و ارزیابی نماید؛ اینکه امیر سخن، ادعای دیگری در مورد خویش را چگونه و با چه شیوه و لحنی نقل کرده است و پاسخ را با استفاده از چه ساختار بیانی و تکنیکی فرادید مخاطب قرار داده است تا وی به پوچ بودن ادعای مطرح شده مطلع شود و در مقابل، به حقانیت او حکم نماید. بررسی ها نشان می دهد که امامR کوشیده تا جایی که ممکن است از لحاظ ساختاری، ادعای دیگری را ساده و غیر فنی ارائه دهد و در عوض، کلام خویش را با کاربست شگردهای متعدد بلاغی و به ویژه قسم، مستحکم و پرمایه سازد تا از رهگذر دخالت دهی آن شیوه های بیانی، به اقناع مخاطب کمک نماید.
۱۷.

تحلیل محتوی تدریبات الاستیعاب القرائی فی الکتب العربیّه للمرحله الثانویه الأولی علی أساس تصنیف باریت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تدریبات الاستیعاب القرائیّ تحلیل الأسئله تصنیف باریت الکتب العربیّه المرحله الثانویه الأولی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۴ تعداد دانلود : ۲۶۸
تؤکد المناهج التعلیمیه الجدیده علی جوده الأدوات التعلیمیه، تحدیداً الکتب المدرسیه؛ فیوصی علماء التربیه بضروره قیاس مصداقیه المؤشرات المؤثره على الأنشطه التعلیمیه القائمه على النظریات العلمیه المعتمده. فی ضوء أهمیّه المسأله هدفت هذه الدراسه إلى تحلیل أسئله تدریبات الاستیعاب القرائی فی کتب العربیّه للمرحله الثانویه الأولی فی المدارس الإیرانیه فی ضوء تصنیف باریت (1976) حیث تم استخدام بطاقه تحلیل تتضمن مستویات هذا التصنیف وهی الفهم الحرفی، وإعاده التنظیم، والفهم الاستنتاجی، والتقییم، والتقدیر. صُنفت التدریبات المدروسه علی أساس تکرارها ونسبها المئویه. ولتحدید وجود الاختلاف ذی الدلاله الإحصائیه أو عدم وجوده فی مستویات هذا النوع من الأسئله فی الکتب عینه الدراسه، استخدم اختبار کروسکال-والیس. کما تمّ استخدام اختبار  الأحادی المتغیر لتحدید ما إذا کان عدد أسئله الفهم بمستویاتها المختلفه (وفقًا لهذا التصنیف) ذی اختلاف ذی دلاله إحصائیه أم لا. وعینه الدراسه هی مجتمع الدراسه نفسه وهی مکونه من 126سؤالاً فی تدریبات الاستیعاب فی الکتب العربیّه للمرحله الثانویه الأولی فی العام الدراسی 1399 -1398ش/2020-2019م. أظهرت نتائج الدراسه أن هذه الکتب توقفت بشکل کبیر عند أدنى المستویات من أسئله الفهم القرائی؛ أی الفهم الحرفی. وهذا الإهمال یجعل الطلاب یفتقرون إلى مهارات التفکیر التحلیلی والتقویمی؛ فالتدریبات لا تساعدهم علی تطویر المهارات کما ینبغی.کما اتضح أنه لیست هناک موازنه ملائمه بین أسئله تدریبات بعد النص؛ ویمکن القول بأن مصممی أسئله التدریبات لم یهتموا بأصل التدرج؛ وهذا الأصل هو تطویر الموضوعات خلال تعلم اللغه العربیّه وتوسیعها من السهل إلی الصعب ومن الملموس إلی المحسوس ومن القریب إلی البعید.
۱۸.

نقد رتوریک سرود ملی کشور سوریه (با رویکرد نقد ایدئولوژیک از منظر سونیا فوس)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نقد رتوریک نقد ایدئولوژیک سرود ملی سوریه مفاهیم آرمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۷ تعداد دانلود : ۱۸۵
 نقد رتوریک یک جریان انتقادی است که از دوران باستان در یونان شکل گرفت، این نقد در یک نگاه وسیع به دو دوره سنتی و مدرن تقسیم می شود؛ در دوره سنتی تنها یک روش نقد است که بر اساس ارکان پنجگانه خطابه ارسطو یعنی ابداع، ترتیب، سبک، حافظه و بیان شکل گرفته است و در دوره جدید و در قرن بیستم، از یک روش انتقادی به یک جریان انتقادی با چشم اندازهای گسترده، تبدیل شده است؛ نقد ایدئولوژیک به عنوان یکی از معروف ترین این چشم انداز ها، با بررسی عناصر آشکار و پنهان ایدئولوژیک در یک اثر به تبیین کارکردهای ارتباطی آن می پردازد و از ایدئولوژی هژمونیک آن پرده بر می دارد، یکی از مهم ترین ژانر ها، در ترسیم باور های ایدئولوژیک سرود ملی است؛ سرود ملی به عنوان آواز وطن پرستانه ای است که در باورپذیری و وحدت یک ملت نقش مهمی ایفا می کند. بر این اساس، پژوهش حاضر بر آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی و با رویکرد نقد ایدئولوژیکی از منظر «سونیا فوس»، به نقد و بررسی رتوریکیِ سرود ملی کشور سوریه، به عنوان کشوری با جایگاه استراتژیک و تاریخ تمدن غنی، بپردازد و از رهگذر کاوش در آرتیفکت های آشکار و پنهان زبانی، واژگان و موسیقی، عوامل تاثیر ایدئولوژیکی را در این سروده بررسی کند. چنین استنباط می شود که در سرود ملی این کشور، طبقات معنایی میهن، استقلال و آزادی، وحدت و اتحاد، دین و آیین و فداکاری، پر کاربردترین مفاهیم ایدئولوژیکی اند که با تلفیقی بر آمده از موسیقی، بسامد واژه ها، مخاطب را به اقناع ایدئولوژیکی رسانده اند.
۱۹.

دراسه عثرات عناصر الاتساق فی الخطاب المکتوب لدى متعلّمی العربیه الإیرانیین جامعه کاشان نموذجاً(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تعلیم اللغه العربیه لمتعلّمیها الإیرانیین الأخطاء الکتابیه الخطاب المکتوب التماسک الاتساق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۳ تعداد دانلود : ۵۳۰
إنّ الکتابه هی المرحله الأخیره من مهارات اللغه الأربع فی تعلیم أیّ لغه؛ المرحله المتقدّمه التی یجب أن ینتج المتعلّم نصّاً أو خطاباً یراعی فیه مقوّمات النصوص والخطابات للغه الهدف. بما أن التماسک من مقومات الخطاب وجزءاً رئیساً فی أیّ نصّ فتناولت هذه الدراسه العثرات التی تحجب على اتساق الخطاب المکتوب. هناک مظاهر صوریه تعمل على تحقیق التماسک النصّی وتعالق الجمل بعضها ببعض. فقد أولى هالیدای وحسن الاهتمام بهذه المظاهر واعتبراها ضامنه للترابط بین الجمل فی أیّ نص. هذه المظاهر هی الاتساق النحوی، والاتساق المعجمی وآلیات الربط. من هذا المنطلق، ینوی هذا البحث بمنهجه الوصفی التحلیلی، تحلیل العثرات الاتساقیه للکتابه عند متعلّمی العربیه من الإیرانیین. تکوّن مجتمع الدراسه من 50 طالبهً دارسهً فی الفصل السابع من مرحله البکالوریوس بجامعه کاشان الحکومیه فی العامَین الدراسیَین 2016 2017 م و2017 -2018 م، وکانت أداه الدراسه ما جمعنا من وظائفهن الکتابیه فی ثلاثه موضوعات وصفیه. ظهر من خلال هذه الدراسه أنّ عدم استثمار الطالبات لمظاهر الاتّساق وتوظیفها الخاطئ قد أدّى إلى التشتّت النصی والتعبیر التحریری الردیء الضعیف واستنبط أنّ إحدى المؤشّرات الهامّه التی تحدّد نوعیّه الکتابه باللغه العربیه هی کیفیه توظیف مظاهر التماسک النّصی وإجادتها، حیث کلّما استخدم المتعلّم آلیات الربط أکثر أنجح فی نوعیّه الکتابه أکثر.
۲۰.

کارکرد معنایی هماوائی در جزء سی ام قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قرآن کریم همنشینی هما وائی اعجاز بیانی معنا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۹ تعداد دانلود : ۲۳۳
تکرارهای آوائی و تشابهات لفظی در قرآن کریم کارکرد های معنایی دارند؛ چینش و همنشین سازی واژگان در متن قرآنی به گونه ای صورت پذیرفته که آن همنشینی، افزون بر آهنگین کردن کلام، در القاء مفهوم مؤثرتر است و می توان از آن به عنوان «هماوائی» یا همان «اعجاز النظم الموسیقیّ» یاد کرد؛ کاربست این شیوه از بیان موجب خلق مفهومی تازه می شود؛ نیز کمک می کند تا مفاهیم دور از هم- که گاه متّضاد نیز هستند- در کنار یکدیگر قرار گیرند و از رهگذر تناسب صوری و موسیقایی، به نوعی به تناسب، انسجام و اتّحاد معنایی برسند. استفاده از ظرفیت همنشینی و هماوائی در قرآن، این امکان را فراهم نموده تا معنای مورد نظر با قوّت بیشتری به مخاطب القاء گردد و باور پذیری مفهوم را دو چندان نماید. بررسی ها نشان می دهد بهره گیری از این ظرفیت، در جزء سی ام قرآن کریم نمود بیشتری دارد و از این منظر سزاوار توجّه و پژوهش است. در پرتو اهمیّت مسأله، پژوهش حاضر می کوشد با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی هماوائی و تأثیر معناییِ آن که از آن به عنوان «اعجاز مجاورت» یاد شده در جزء مورد اشاره بپردازد و نتیجه بحث را فرادید مخاطب قرار دهد. چنین استنباط می شود که چینش و همنشینی اعجاز گونه واژگان، موجب برجستگی سخن شده و با به همراه داشتن معنا و مدلولی خاص، به طور ضمنی، نافی ایده ترادف در قرآن گشته است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان