آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۰

چکیده

مولفه های اجتماعی به عناصر یا اجزای تشکیل دهنده یک اجتماع اطلاق می شود که بدون داشتن آن ها نمی توان آن اجتماع را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. شاهنامه به عنوان اثری برآمده از میراث فرهنگی، تاریخی و اجتماعی حائز اهمیت است، غنای این اثر و اهمیت آن به حدی است که منظومه های حماسی و تاریخی بسیاری به تقلید از آن نوشته شده که شهنشاه نامه تبریزی نمونه ای از این موارد است. بررسی مولفه های اجتماعی دراین دو اثر نه تنها منجربه روشن شدن آیین زندگی از دوران حیات فردوسی تا پایان حکومت مغولان می گردد، بلکه شباهت ها و تفاوت های مولفه های اجتماعی را دراین دو اثر روشن می سازد. پیرامون این مبحث تاکنون پژوهشی انجام نشده است و موارد موجود تنها به بررسی برخی از مولفه های اجتماعی در شاهنامه پرداخته است. نگارنده در پی اثبات این فرضیه است که در این دو اثر پادشاه به عنوان قطب اصلی مملکت مطرح است، نتایج پژوهش نشان می دهد مردم در شاهنامه از آگاهی و بیداری برخوردارند و در روند سیاست های کشور خود دخالت دارند اما در شهنشاه نامه مردم تسلیم به جبرو زورگویی می باشند و در تعیین سرنوشت خود نقشی ندارند، این امر حاکی از فضای خفقان آور حکومت مغولان در دوران سرایش شهنشاه نامه می باشد. علاوه براین شهنشاه نامه در مولفه هایی نظیر آداب و رسوم، آداب جشن و سوگواری و برخی از آداب جنگ با شاهنامه مشابهت دارد، اما مولفه هایی نظیر شیوه حکمرانی پادشاهان، عدالت اجتماعی و آگاهی عامه مردم در این دو کتاب متفاوت است.

Explanation and Analysis of Social Features in Tabrizi's Shahanshah Nameh and its Comparison with Ferdowsi's Shahnameh

Social features are the elements or constituents of a community, without which it is not possible to analyze that community. Shahnameh is important as a work arising from cultural, historical, and social heritage. The richness of this work and its importance are so much that many historical and epic epopees have been written by imitating it, and Tabrizi’s Shahanshah Nameh is an example of them. Making an investigation into the social components in these two works not only leads to the clarification of the ritual of life from Ferdowsi's lifetime to the end of the Mongol rule, but also clarifies the similarities and differences of the social components in these two works. No research has been conducted on this topic so far and the existing cases have only investigated some social components in the Shahnameh . The author seeks to prove the hypothesis that king is the main person of the country in these two works. The results of the research show that the people in the Shahnameh are aware and involved in the politics of their country, but they submit to coercion and bullying in Shahanshah Nameh and do not have any roles in determining their fate. This indicates the suffocating atmosphere of the Mongols' rule during the writing of Shahanshah Nameh . In addition, Shahanshah Nameh is similar to Shahnameh in components such as customs, celebration and mourning customs, and some war customs, but the ones such as the ruling style of kings, social justice, and public awareness are different in these two books.

تبلیغات