مطالب مرتبط با کلیدواژه

شهنشاه نامه تبریزی


۱.

تقدیس چنگیزخان در منظومه های تاریخی دوره ایلخانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: چنگیزخان فره ایزدی تاریخ منظوم کاشانی ظفرنامه مستوفی شهنشاه نامه تبریزی جامع التواریخ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۲ تعداد دانلود : ۴۱۳
دوره ایلخانی از دوره های مهم تاریخ نگاری فارسی است و آثار تاریخی ارزشمندی در این زمان آفریده شده است. از آنجا که مخاطب این آثار معمولاً نهاد قدرت بوده است، شاعران و نویسندگان می کوشیدند رضایت آن را جلب کرده و با استفاده از ابزارهای گوناگون زبانی و بلاغی و استناد به گفتمان های مقبول جامعه، به شاهان مغول مشروعیت بخشند. یکی از این شیوه ها نسبت دادن فرّه ایزدی به خانان مغول و همانندسازی آنان به شاهان آرمانی ایرانی بود. در این پژوهش چگونگی بهره گیری از گفتمان دینی در جهت تقدیس چنگیزخان، در سه منظومه تاریخی ظفرنامه مستوفی، تاریخ منظوم کاشانی و شهنشاه نامه تبریزی بررسی شده و برای تکمیل بحث، رویکرد شاعران این آثار با رویکرد خواجه رشیدالدین در این زمینه مقایسه شده است. بدین منظور، این مقاله از گوهر پاک اجداد چنگیز، چگونگی ارتباط خان مغول با عالم غیب و فرّه ایزدی او، اعتقاد به برقراری رابطه میان حمله مغولان به ایران و مأموریت الهی چنگیز سخن به میان آورده است. نتایج حاکی از آن است که دو رویکرد متفاوت در این آثار وجود دارد: کاشانی و مستوفی برای خلق تصویر شاهی آرمانی از خان مغول از روش های گوناگون بهره گرفته اند؛ اما تبریزی کمتر در جهت ایجاد مقبولیت مغولان گام برداشته و به اشاره ای کوتاه و گذرا بسنده کرده و خواجه رشیدالدین در جامع التواریخ نیز رویکردی میانه دارد؛ ایده تقدیس چنگیز که در اثر اخیر آشکارا مطرح شده ، در تاریخ منظوم کاشانی و ظفرنامه به نُضج و کمال رسیده است.
۲.

چهره اسماعیلیان ایران در منظومه های تاریخی دوره ایلخانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تاریخ منظوم کاشانی ظفرنامه مستوفی شهنشاه نامه تبریزی اسماعیلیان ایران حسن صباح خورشاه هولاکوخان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۰ تعداد دانلود : ۳۶۱
در این پژوهش به تصویر ترسیم شده از اسماعیلیان الموت و رهبران ایشان در سه منظومه تاریخی مهم دوره ایلخانی، یعنی تاریخ منظوم کاشانی ، ظفرنامه مستوفی و شهنشاه نامه تبریزی پرداخته می شود و همچنین انگیزه های مغولان برای نابودی نزاریان ایران بررسی خواهد شد؛ افزون بر آن، مقایسه ای نیز با تاریخ جهانگشای جوینی ، جامع التواریخ و تاریخ گزیده به عمل آمد تا نگرش کلی هر شاعر نسبت به این حادثه تاریخی و علل دیدگاه های متفاوت و اختلاف نظر میان آنها بهتر مشخص شود. به نظر می رسد سه رویکرد متفاوت در این آثار وجود دارد: در ظفرنامه از پیشوایان اسماعیلی و پیروان آنها تصویری بسیار نکوهیده ارائه شده است و مستوفی نسبت به آنها نگاهی متعصبانه و بدبینانه دارد. این تصویر منفی و ضددینی از حسن صباح و جانشینان او، به نگاه و بیان جوینی بسیار نزدیک است؛ این در حالی است که در تاریخ گزیده که مستوفی آن را پنج سال پیش از ظفرنامه به پایان رسانده است، چنین نگاه سخت گیرانه ای دیده نمی شود. کاشانی همانند خواجه رشیدالدین نگرش معقول تر و متعادل تری نسبت به اسماعیلیان دارد و صفات منفی کمتری به آنها نسبت داده است که معمولاً رنگ دینی ندارد. در شهنشاه نامه به ندرتاز اسماعیلیان به بدی یاد می شود و هیچ گاه از صفات و کلماتی که بار معنایی دینی دارد، درباره آنها استفاده نشده است. تبریزی بارها خورشاه، آخرین رهبر اسماعیلی را ستوده و از نابودی اسماعیلیان ابراز تأسف کرده است. شاید دلیل این رویکرد در شهنشاه نامه این باشد که تبریزی جنبش اسماعیلیان را قیامی ایرانی با آرمان های ملی می دانسته و روحیه ایران دوستی او در تفسیر این حادثه تاریخی مؤثر بوده است.
۳.

تبیین و تحلیل مولفه های اجتماعی در شهنشاه نامه تبریزی و تطبیق آن با شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پادشاه شاهنامه فردوسی شهنشاه نامه تبریزی عامه مردم مولفه های اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸ تعداد دانلود : ۱۱۷
مولفه های اجتماعی به عناصر یا اجزای تشکیل دهنده یک اجتماع اطلاق می شود که بدون داشتن آن ها نمی توان آن اجتماع را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. شاهنامه به عنوان اثری برآمده از میراث فرهنگی، تاریخی و اجتماعی حائز اهمیت است، غنای این اثر و اهمیت آن به حدی است که منظومه های حماسی و تاریخی بسیاری به تقلید از آن نوشته شده که شهنشاه نامه تبریزی نمونه ای از این موارد است. بررسی مولفه های اجتماعی دراین دو اثر نه تنها منجربه روشن شدن آیین زندگی از دوران حیات فردوسی تا پایان حکومت مغولان می گردد، بلکه شباهت ها و تفاوت های مولفه های اجتماعی را دراین دو اثر روشن می سازد. پیرامون این مبحث تاکنون پژوهشی انجام نشده است و موارد موجود تنها به بررسی برخی از مولفه های اجتماعی در شاهنامه پرداخته است. نگارنده در پی اثبات این فرضیه است که در این دو اثر پادشاه به عنوان قطب اصلی مملکت مطرح است، نتایج پژوهش نشان می دهد مردم در شاهنامه از آگاهی و بیداری برخوردارند و در روند سیاست های کشور خود دخالت دارند اما در شهنشاه نامه مردم تسلیم به جبرو زورگویی می باشند و در تعیین سرنوشت خود نقشی ندارند، این امر حاکی از فضای خفقان آور حکومت مغولان در دوران سرایش شهنشاه نامه می باشد. علاوه براین شهنشاه نامه در مولفه هایی نظیر آداب و رسوم، آداب جشن و سوگواری و برخی از آداب جنگ با شاهنامه مشابهت دارد، اما مولفه هایی نظیر شیوه حکمرانی پادشاهان، عدالت اجتماعی و آگاهی عامه مردم در این دو کتاب متفاوت است.