پژوهش های ترجمه در زبان و ادبیات عربی
پژوهش های ترجمه در زبان و ادبیات عربی سال 13 پاییز و زمستان 1402 شماره 29 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
تاکنون الگوی دقیق و جامعی برای نقد واحد ترجمه در ترجمه قرآن طراحی نشده است. به منظور دست یابی به چنین الگویی می توان ابتدا کار آمدیِ مؤلفه های واحد ترجمه را مورد بررسی قرار داد. به همین جهت، در این پژوهشِ نو تلاش شده است تا مقوله واحد ترجمه در ترجمه قرآن کریم بررسی شود. در این جستار ابتدا به شرح واحدهای ترجمه از نظر نظریه پردازان حوزه ترجمه پرداخته شده است. سپس با مقایسه واحدهای ترجمه که مترجمان قرآن در ایران به کار گرفته اند به نقد و تحلیلِ میزانِ کارآمدیِ واحدهای ترجمه در ترجمه قرآن کریم پرداخته شده است. در این تحقیق علاوه بر استفاده از واحدهای ترجمه که نظریه پردازان غربی مطرح کرده اند از یک واحد ابداعی دیگر - واحد کمتر از کلمه - استفاده شده که هنوز از طرف هیچ یک از نظریه پردازان ترجمه در غرب به عنوان واحد ترجمه مطرح نشده است. در این مقاله، تحلیل براساس واحد ترجمه و با روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است و ترجمه هایی که مورد نقد و بررسی قرار گرفته اند، عبارتند از: ترجمه معزی، پاینده، مکارم شیرازی و انصاریان. نتایج پژوهش گویای آن است که با توجه به بافت خاص هر آیه و تفاوت در نگاه مترجم، در ترجمه قرآن کریم می توان از واحد کلمه، واحد جمله، واحد اندیشه، واحد متن، واحد فرهنگ و واحد کمتر از کلمه استفاده کرد. درصد استفاده از واحد جمله نزد مترجمان مورد اشاره بیش از واحدهای دیگر بوده است. همچنین با توجه به یافته های این پژوهش و از آنجا که در ترجمه قرآن هرگونه دخل و تصرف در محتوای متن از سوی مترجم جایز نیست، واحدِ ترجمه ایِ پیشنهادی برای ترجمه قرآن کریم، واحد جمله است و بیشترین کارآیی را دارد.
بررسی مقوله های فرهنگی و عناصر غیرکلامی در زیرنویس عربی فیلم سینمایی «ملودی» بر اساس راهبردهای گاتلیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقوله های فرهنگی و عناصر غیرکلامی، یکی از اجزای مهم محتوایی در متن های دیداری و شنیداری است که نقش مهمی در انتقال و القای مفاهیم اصلی به مخاطب دارند. درک، دریافت و انتقال صحیح این عناصر، یکی از دغدغه های اصلی مترجمان به ویژه مترجمان فیلم ها است. مترجم می تواند با استفاده از معادل های دقیق نوشتاری در زیرنویس فیلم، معنای مقوله های فرهنگی و افزون بر آن، عناصر غیرکلامی موجود در فیلم را به مخاطب منتقل کند. بنابراین با توجه به اهمیت تمرکز مترجم بر انتقال معنای مطلوب مقوله های فرهنگی و عناصر غیرکلامی متن های دیداری- شنیداری، این جستار بر آن است با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و بررسی تعریب زیرنویس فیلم سینمایی «ملودی» به چگونگی مواجه ی مترجم در ترجمه این عناصر بپردازد. به منظور دست یابی به یافته های دقیق تر از مقوله های فرهنگی پیشنهاد شده توسط پیتر نیومارک و راهبردهای گاتلیب برای ارزیابی ترجمه زیرنویس استفاده شد. مهم ترین یافته های حاصل از بررسی ترجمه عربی زیرنویس فیلم ملودی بیانگر آن بود که رویکرد مترجم، بیشتر بر ترجمه ی معنایی استوار بوده و برای انتقال صریح معنا، سعی در باز تولید عناصر فرهنگی در زبان مقصد داشته است. از این رو، مترجم برای دستیابی به این مهم از میان 10 راهبرد مدنظر گاتلیب به ترتیب از سه راهبرد «دگرنویسی»، «بسط» و «تبدیل» استفاده بیشتری کرده است. همچنین مترجم در ترجمه عناصر غیرکلامی به دلیل برداشت مشترک مفهوم این عناصر در دو زبان مبدأ و مقصد، از ترجمه این عناصر صرف نظر کرده است و از این رو، ترجمه ای مخاطب محور ارائه کرده است.
بررسی دلایل لغزش مترجمان در برگردان معنای ارجاعی (مطالعه موردی ترجمه جلد دوم کتاب الأیام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معنای ارجاعی به عنوان نخستین معنای هر واژه، پایه و اساس شناخت معانی دیگر است. از این رو، درک و شناخت معنای ارجاعی بر دیگر معانی رجحان دارد و بهنگام ترجمه نیز مترجم در صورتی مجاز است به معانی دیگر متوسل شود که معنای ارجاعی نتواند پیام و مفهوم را به درستی به زبان مقصد منتقل کند. با وجود این، در موارد بسیاری ملاحظه می شود مترجمان در برگردان معنای ارجاعی که معنای واضح و روشن واژگان است، دچار لغزش می شوند. نگارندگان این جستار با بهره گیری از روش مطالعه مقابله ای در نظر دارند با مقایسه ترجمه جلد دوم کتاب الأیام با متن اصلی به علل و عواملی بپردازند که منجر به لغزش مترجم در برگردان معنای ارجاعی شده است. برای این منظور نگارندگان این جستار، 69 مثال از ترجمه الأیام که به نظر می رسد خدیوجم در برگردان معنای ارجاعی آن ها دچار لغرش شده، انتخاب کرده و مورد تحلیل و ارزیابی قرار داده اند. بررسی این مثال ها نشان می دهد سه عامل منجر شده که مترجم در گزینش معادل برای معنای ارجاعی برخی واژه ها دچار لغزش شود که عبارتند از: 1- اشتباه خوانشی یا چشمی، 2- عدم توجه به فضای متن و 3- اعمال سلیقه.
کاربست الگوی آنتوان برمن در تحلیل تعریب وصیت نامه سیاسی-الهی امام خمینی(ره) با نگرش به گرایش های تغییر شکل دهنده متن مبدأ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تحلیل گرایش های تغییر شکل دهنده متن مبدأ در ترجمه از فارسی به عربی است تا بدین وسیله اصول و مبانی تعریب به بحث گذارده شود. بر همین اساس، پژوهش حاضر به دو بخش نظری و تطبیقی تقسیم شده است؛ بخش نظری، دربرگیرنده نگرش آنتوان برمن به گرایش های تغییر شکل دهنده متن مبدأ است و بخش تطبیقی، ناظر به تحلیل تعریب وصیت نامه سیاسی-الهی امام خمینی(ره) بر اساس الگوی آنتوان برمن است. برمن از سیزده گرایش به عنوان عوامل تغییر شکل دهنده متن مبدأ نام برده است. این گرایش ها عبارت هستند از: خردپروری، شفاف سازی، تطویل، اصالت بخشی، فقرزدگی کیفی، فقرزدگی کمی، همسان سازی، تخریب ضرب آهنگ ها، تخریب شبکه دال ها و معانی ضمنی، تخریب گرایش های نظام مند، تخریب یا بدیع سازی شبکه های زبان بومی، تخریب عبارت ها و اصطلاحات، و پاک سازی از انباشتگی های زبانی. هر کدام از این گرایش ها جنبه هایی از متن اصلی را در نظر گرفته و چشم انداز دقیقی به ترجمه و شناخت تصمیم های مترجم می دهد. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی است. نتایج پژوهش نشان داد که تأثیر گرایش های تغییر شکل دهنده متن مبدأ بر فرآیند تعریب وصیت نامه سیاسی-الهی امام خمینی(ره) از یکدیگر متفاوت است؛ دامنه تأثیر هر یک از آن ها بر فرآیند اشاره شده، وابسته به تصمیم های مترجم و همچنین ژانر متن است؛ در حالی که خردپروری از قوی ترین تأثیر برخوردار است، فقرزدگی کمی، تخریب عبارت ها و اصطلاحات و پاک سازی از انباشتگی های زبانی فرصتی برای نقش آفرینی به دست نیاورده اند.
قالب های ثابت زبان و چالش های معادل یابی آن در ترجمه های نهج البلاغه (موردکاوی نفرین های جمعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نهج البلاغه گاه با تعابیر و اصطلاحاتی برمی خوریم که می توان آن را تعابیر نفرین آمیز نامید. این تعابیر دارای دو کارکرد هستند برخی جنبه نفرین و دشنام دارند و برخی دیگر ظاهری نفرین آمیز دارند؛ اما معنایی کنایی و غیر نفرینی افاده می کنند. شناخت پیشینه تاریخی این تعابیر و بافت متنی و موقعیتی آن در تشخیص معنای مورد نظر امام (ع) بسیار ضروری و کارساز است. در پژوهش حاضر که با روش تجویزی (prescriptive) سامان یافته چهارده نفرین جمعی در نهج البلاغه شناسایی و کوشش شده عملکرد پنج مترجم شامل فیض الاسلام، شهیدی، فقیهی، دشتی و انصاریان که هرکدام سبکی متفاوت در ترجمه را نمایندگی می کنند در معادل یابی این لعن و نفرین ها مورد سنجش و ارزیابی قرار گیرد. برآیند پژوهش نشان داد برخی از این تعابیر به ظاهر نفرین آمیز کاربرد نفرینی نداشته اند بلکه در موقعیت های مختلف برای مدح، اظهار شگفتی، تعجب، تنبیه و... به کار رفته اند. مترجمان یادشده به این موضوع توجه نداشته و به ترجمه تحت اللفظی از این تعابیر دست زده اند یا معادل کارکردی غیر دقیقی برای آنها ارائه داده و نتوانسته اند به درستی این تعابیر را معادل یابی کنند. از میان سبک های ترجمه نیز به ترتیب سبک وفادار و سبک تحت اللفظی امکان بهتری را برای برگردان این نوع از قالب های ثابت زبان فراهم کرده اند.
رهیافت های گریز از ترجمه ناپذیری رمان النظاره السوداء اثر احسان عبدالقدوس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این دنیای به هم پیوسته، ارتباط مؤثر میان زبان های مختلف امری بسیار مهم است. با این حال، ترجمه متون موجود در زبان ها به دلیل تنوع، اغلب چالش هایی را ایجاد می کند که برابر دقیق مفاهیم یا عبارات خاص را دشوار می نماید. همچنین وابستگی دوسویه فرهنگ و زبان با یکدیگر این واقعیت را تبیین می کند که در فرآیند ترجمه همواره با فرهنگ و زبان مبدأ سروکار داریم. در این صورت مترجم به عنوان واسطه فرهنگی باید فرهنگ مبدأ را در کنار زبان قرار دهد. در همین راستا رمان النظاره السوداء اثر احسان عبدالقدوس که حاوی واژگان و جملات زبانی و فرهنگی بسیاری است، انتخاب شد و به شیوه توصیفی- تحلیلی، سطح ترجمه پذیری یا ترجمه ناپذیری واژگان و جملات آن مورد بررسی قرار گرفت. پس از تجزیه و تحلیل عبارات دریافتیم موارد بسیاری هم در حوزه زبانی و هم فرهنگی وجود دارد که ترجمه ناپذیر بوده و مترجم باید واژگان و جملات را به گونه ای ترجمه کند که با زبان و فرهنگ مبدأ (فارسی) همخوانی داشته و برای مخاطب قابل فهم باشد. بنابراین، مترجم برای ترجمه عناصر ترجمه ناپذیر، شیوه «معادل نقشی» را بیشتر از عناصر دیگر به کار گرفته است.
نسبیت زبانی در معادل یابی و ترجمه مفاهیم نام اندام «دست» در زبان عربی بر مبنای رویکردهای شناختی و فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نسبیت زبانی همواره یکی از چالش های فراروی مترجمان بوده است و آن حاصل تجربه های زیستی متفاوت سخنوران زبان است. تجارب جمعی سخنوران زبان مانند آداب و رسوم، باورها و پدیده های اجتماعی، مبانی فرهنگی است که با مفاهیم زبانی در ارتباط است. نام اندام ها یعنی واژگان مربوط به بیان اعضای بدن انسان مانند: چشم، سر، گوش و... ممکن است حاوی مفاهیم فرهنگی و شناختی همچون دانش، ادراک و احساسات و آداب و رسوم باشد. علاوه بر این، بین مفاهیم فیزیولوژیکی (کار اندام شناسی) اعضای بدن انسان و مفاهیم سوسیولوژی (جامعه شناسی) رابطه معنایی وجود دارد. بررسی مبانی فرهنگی و شناختی این واژه ها و پرداختن به پیشینه تجارب زیسته سخنوران همچون ابزاری می تواند مترجم را در فهم درست معنای دقیق سپس انتقال آن به زبان مقصد کمک کند. اهمیت و جایگاه نام اندام ها در زبان از یک سو و بسامد بالای نام اندام «دست» در زبان عربی و گویش های آن از سوی دیگر، ما را بر این داشت تا به بررسی توصیفی- تحلیلی واژه «دست» و صور ت بندی های زبانی و مفهوم سازی های فرهنگی آن بپردازیم تا از طریق تحلیل معنایی و زبانی این نام اندام، چگونگی معادل گزینی و ترجمه آن را در زبان فارسی مورد بررسی قرار دهیم. از مهم ترین نتایج به «دست» آمده این است که گاهی ترجمه واژگان و ارائه مفاهیم بر مبنای صور ت بندی مشترک زبان مبدأ و مقصد شکل می گیرد و گاهی بر مبنای صور ت بندی متفاوت؛ در صور ت بندی مشترک، ترجمه هم پوشانی می تواند پیشینه فرهنگی و جهان بینی زبان مبدأ را انتقال دهد و در صور ت بندی متفاوت، نسبیت زبانی اتفاق می افتد. ترجمه هم پوشانی در انتقال مفاهیم عاجز است و باید ترجمه ناهمسان یا به عبارت دیگر، ترجمه مفهومی را که هم متناسب با معیارهای فرهنگی زبان مبدأ است و هم با معیارهای فرهنگی زبان مقصد به کار گرفت.
ارزیابی کیفیت ترجمه فارسی رمان فردقان اثر یوسف زیدان براساس الگوی ارزیابی کیفیت ترجمه جولیان هاوس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی کیفیت ترجمه همواره در مطالعات ترجمه اهمیت داشته است؛ از میان الگوها و نظریه های موجود، الگوی ارزیابی کیفیت ترجمه هاوس یکی از معروف ترین هاست. هاوس ترجمه را بر دو نوع می داند: آشکار و پنهان؛ در ترجمه آشکار متن و عناصر آن، فرهنگ محور بوده و بافت گردانی در آن دیده می شود، اما در ترجمه پنهان، هنجارها و فرهنگ زبان مقصد بارز است و بافت آفرینی شکل می گیرد. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی با تکیه بر الگوی ارزیابی کیفیت ترجمه جولیان هاوس به بررسی کیفیت ترجمه فارسیِ علیرضا باقر از رمان فردقان نوشته یوسف زیدان پرداخته و با مقایسه متن مبدأ و مقصد، کیفیت ترجمه بررسی و نتایج به دست آمده در قالب جداول و نمودار ارائه شده است. بررسی نتایج نشان می دهد که هرچند مترجم در قسمت هایی سعی داشته با استفاده از رویکردهایی مانند استفاده از اصطلاحات و ضرب المثل های متناسب با فرهنگ عامیانه فارسی، ترجمه را به فرهنگ زبان مقصد نزدیک کند و حذف از جمله راهکارهای پرتکرار ترجمه ای در این برگردان به شمار می رود، اما راهکار غالب ترجمه آشکار است.
بررسی معادل یابی واژگان در تا سبز شوم از عشق (ترجمه گزیده ای از اشعار نزار قبانی به فارسی) براساس اصل هم معنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان شعر، افزون بر اینکه ژرف است و معناهای بسیاری در خود دارد با نازک کاری های زبانی و ظرافت های بیانی بسیاری خلق شده است. واژگانی که به شعر می آیند، ظرفیت معنایی بسیاری دارند؛ این ظرفیت در شعر پویا و متکثر می شود. از این رو، واژگان شعر، معناهای پنهان و سایه وار بسیاری را در خود دارند که فهم آن ها نیازمند خوانشی دقیق از شعر است. یکی از راه های فهم معنای واژگان، بررسی آن ها از منظر نظریه روابط مفهومی است. در این نظریه، سعی می شود با بررسی پیوند میان واژگان، معنی دقیق هر یک فهم شود. هم معنایی یکی از پیوندهایی است که واژگان زبان با یکدیگر دارند. در بررسی معنا براساس هم معنایی، تلاش می شود که واژگان هم معنا جمع و مقایسه شوند و حدود معنایی هر یک با دیگر واژه های مترادف، مشخص تر و روشن تر شود. از اصل هم معنایی می توان در ترجمه شعر و نقد آن بهره برد. در این مقاله با کاربست اصل هم معنایی، معادل یابی واژگان در «تا سبز شوم از عشق» نقد شده است. این کتاب دربردارنده گزیده ای از شعرهای عاشقانه نزار قبانی است که موسی اسوار آن ها را از عربی به فارسی برگردانده است. در تحلیل معادل یابی ها، نخست معناهای قاموسی واژگان مورد بحث، استخراج شده، سپس با در نظر گرفتن بافت شعر، معناهای فراقاموسی (عاطفی، سبکی و ..) آنان نیز رمزگشایی شده است. در ادامه با جمع کردن معادل های هم معنا، هم خوان ترین معادل با متن مبدأ، برگزیده شده و در ضمن آن معادل یابی مترجم نقد شده است. برآیند پژوهش این چنین است که در مواردی، معادل های ترجمه از حیث هم نشینی همخوان با دیگر واژگان بافت شعر نیستند. همچنین برخی از معادل ها در ترجمه، بار عاطفی کمتری از واژگان متن مبدأ دارند و برخی دیگر نیز دلالتی کلی تر و شامل تر از واژگان شعرهای نزار دارند. برخی معادل ها نیز متن ترجمه را مبهم گردانده اند.
تحلیل تطبیقی دو ترجمه از رمان الفتاه الأخیره بر اساس نظریه واژگانی شدگی و قمرمحوری تالمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
»حرکت» بنیان هستی است. علوم مختلف به فراخور موضوع خود این مفهوم را کاویده و فرمول بندی کرده اند. زبان شناسی شناختی از دیدگاه فلسفی- ذهنی- زبانی به این مقوله می پردازد و فرآیند شکل گیری و انتقال مفاهیم حرکتی از عالم خارج به ذهن و از ذهن به زبان را بررسی می کند. تالمی در همین راستا نظریه افعال حرکتی را ارائه و زبان ها را با توجه به جهت نمایی افعال به فعل محور (واژگانی) و قمرمحور تقسیم می کند. پژوهش حاضر با اتخاذ رویکردی نو به این نظریه و با روش تحلیلی- توصیفی، آن را به حیطه ترجمه از زبان عربی به زبان فارسی وارد می کند تا به این سؤال پاسخ گوید که در ترجمه رمان «الفتاه الأخیره» مترجمان به چه میزان از افعال فعل محور و قمرمحور استفاده کرده اند؛ و نیز اینکه چرا در مواردی یکی از مترجمان ترجمه فعل محور و دیگری قمرمحور را برگزیده اند؟ نتیجه حاصل از پژوهش حاضر بیانگر این است که دو مترجم در ترجمه رمان «الفتاه الأخیره» شکل قمرمحور را مدل مناسب تری برای انتقال مفاهیم حرکتی از زبان عربی به زبان فارسی دانسته اند. همچنین در تحلیل و بررسی تطبیقی ترجمه این فعل های حرکتی مشخص شد که لزوماً قمرمحور بودن به معنای انتقال بهتر و کامل تر مفهوم نیست، بلکه در نظر گرفتن عنصر همنشینی و جانشینی و مسئله ارتباط فعل با سایر اجزای عبارت و نیز سیاق متن اهمیت عمده ای در ارائه ترجمه بهتر دارد.
بررسی ترجمه فارسی سخنان وزیر قطر و نماینده عربستان سعودی در افتتاحیه دوره 148 اتحادیه کشورهای عربی بر اساس مدل شفنر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرداختن به نقش ترجمه در شکل گرفتن گفتمان های سیاسی، مسئله مهمی است که کمتر مورد توجه پژوهشگران عرصه ترجمه بین زبان عربی و فارسی بوده است؛ گفتمان سیاسی ترجمه بر این مهم تمرکز دارد که هر متنی در خلال ترجمه، لاجرم دچار تغییراتی ایدئولوژیک می شود که شایسته و بایسته بررسی و نقد است. بر همین اساس، پژوهش حاضر تلاش دارد تا ترجمه های متفاوت از گفت وگوی وزیر قطر و نماینده عربستان در افتتاحیه دوره 148 اتحادیه کشورهای عربی را مورد بررسی قرار دهد. پژوهش حاضر با تکیه بر نظریه کریستینا شفنر و با رویکردی توصیفی- تحلیلی تلاش دارد تا مشخص کند رسانه های مختلف با توجه به رویکرد ایدئولوژیک و سیاسی خود، یک متن واحد را چگونه ترجمه و بازنمایی کرده اند. نتیجه این پژوهش مشخص می کند که تغییرات راه یافته به ترجمه، مبتنی بر ایدئولوژی خودی و غیرخودی است و رسانه های مختلف با توجه به همین مسئله از طریق انتخاب واژگانی، تغییرات نحوی و بازتولید متن، گفتمان متن مبدأ را تغییر داده اند.
نقد ترجمه منطق الطیر عطار از بدیع محمد جمعه با تکیه بر نظریه گارسس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الگوی گارسس یکی از مهم ترین نظریات حوزه ی زبان شناختی است که به منظور تشخیص سطح کیفی ترجمه ها، سازمان یافته و به تحلیل کیفی متون ترجمه شده ادبی می پردازد. در این الگو ترجمه ها با تکیه بر دو معیار مقبولیت و کفایت و براساس ویژگی های مثبت و منفی در چهار سطح بررسی می شوند. در سطح نخست این نظریه، عناصر مرتبط با واژگان و انتقال معنا از طریق واژگان بررسی می شود. در دومین سطح به بررسی عناصر نحوی و صرفی پرداخته می شود و در سطوح سوم و چهارم گفتمان و سبک متن مورد ارزیابی قرار می گیرد. منطق الطیر اثر فریدالدین عطار نیشابوری یکی از برجسته ترین منظومه های عرفانی فارسی است که به زبان های مختلفی ترجمه شده است؛ در این میان ترجمه محمد بدیع جمعه، استاد دانشگاه عین شمس به زبان عربی کامل ترینِ این ترجمه هاست. علاوه بر ارزش نفسِ ترجمه منطق الطیر و انتقال اندیشه های بی بدیل عطار به دنیای عرب، دقت و ایجاز در ترجمه، سجع در کلام و برجستگی های ادبی ترجمه از مهم ترین محاسن و شاخصه های ترجمه ی بدیع محمد جمعه است که سبب شده است تا در این جستار ترجمه ی اشاره شده با تکیه بر الگوی گارسس و سطوح چهارگانه ی آن مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد. نتایج پژوهش حکایت از آن دارد که مترجم در ترجمه ی مدنظر پای بند به زبان مبدأ بوده است و ترجمه وی در دو سطح معنایی- لغوی و نحوی- صرفی از مقبولیت و کفایت بیشتری نسبت به دو سطح دیگر برخوردار است و مترجم در دو سطح یادشده از تکنیک های مثبت بیشتری استفاده کرده است. در مقابل تکنیک های منفی در دو سطح گفتمانی- کارکردی و سبکی- منظورشناختی در ترجمه ی مورد بررسی نمود قابل تأمّلی داشته اند که علت آن را باید در نوع متن منتخب برای ترجمه؛ یعنی منظومه ای عرفانی، جست. با وجود این، بهره گیری از مؤلفه های معادل فرهنگی، بسط واژگانی، جبران، تغییر نحو و ساختار موجبات اعتلای ترجمه ی محمد بدیع جمعه را فراهم آورده است.