فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۱۸۱ تا ۵٬۲۰۰ مورد از کل ۵۱٬۷۰۲ مورد.
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
79 - 92
حوزه های تخصصی:
منظومه های داستانی یکی از انواع ادبی در گستره ادبیات فارسی و نظامی بزرگ ترین الگوی شاعرانِ پس از خود در سرایش مثنوی و مناظره است که شاعران زیادی به تبعیت از او و با شدت و ضعف، راه او را دنبال کردند. از مقلّدانِ کمتر شناخته شده او خواجه مسعود قمی، صاحب مثنوی شمس و قمر و شاعر گمنام دیگری است که منظومه قمر شاه را به تقلیداز او سروده است. هدف این پژوهش آن است که این دو منظومه را از دیدگاه عناصر داستانی، به صورت تطبیقی، بررسی نماید. بدیهی است پژوهش مذکور از جهت بیان میزان قوّت و ضعف و بازشناسی این دو منظومه دارای اهمیت است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش، 3114 بیت نسخه خطی قمرشاه و 2076 بیت مثنوی شمس و قمر از خواجه مسعود قمی را در برمی گیرد. در کل می توان از پژوهش حاضر چنین نتیجه گرفت: طرح و پیرنگ هر دو منظومه ساده، کلی و ابتدایی و زاویه دید، سوم شخص است. رویکرد مثنوی خواجه قمی، بزمی، رزمی و تعلیمی و قمرشاه، بزمی، رزمی و دینی است. رویکرد حماسی در هر دو منظومه، قوی تر و موفق تر از بخش غنایی است. منظومه قمرشاه از نظر شخصیت پردازی و صحنه پردازی در چارچوب زمان، مکان و محیط داستان قوی تر، اما منظومه شمس و قمر از نظر سرایش و سبک شاعری استوارتر است.
بررسی اضطراب در قرآن و عهدین بر مبنای رویکرد روان شناسی فرهنگی- اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۵
457 - 474
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه تطبیقی چیستی، علل و درمان اضطراب از دیدگاه قرآن و عهدین و با رهیافت تاریخی و روش توصیفی-تحلیلی انجام شده و به نتایج زیر دست یافته است: قرآن و عهدین در بیان چیستی و راهکار درمانی اضطراب با یکدیگر مشابه بوده اند اما در مورد علل، اندکی با هم تفاوت دارند. هر دو، دو نوع اضطراب را در زندگی انسان شناسایی کرده اند: اضطراب ممدوح و مذموم. قرآن و عهد جدید در زمینه علل اضطراب در مورد قیامت، طوفان و بلایای طبیعی، شرک و گناه، گرفتاری و مشکلات امور روزمره توافق دارند و قرآن و عهد عتیق در مورد جنگ، قیامت، شرک و گناه و عهد عتیق و عهد جدید نیز در زمینه علل اضطراب در مورد قیامت، شرک و گناه، مرگ، بلایای طبیعی، از دست دادن پست و مقام و منزلت با یکدیگر توافق دارند.
مقایسه مرثیه در ادب فارسی و عربی با تکیه بر دو مرثیه فرخی و بحتری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
215 - 236
حوزه های تخصصی:
مرثیه که قدمتی به اندازه انسان و تاریخ او دارد، انواع متفاوتی را در بر می گیرد همچون مراثی شخصی، رسمی و مذهبی. ارزش عاطفی هر یک از انواع مرثیه با توجه به جهت گیری و مخاطب آن متفاوت است. در این نوشتار به بررسی دو مرثیه می پردازیم که هرچند در شمار مراثی رسمی می گنجد اما از تأثیرگذاری خاصی برخوردار هستند. فرخی و بحتری در سوگ سلطان محمود و متوکل ، خلیفه عباسی، دو مرثیه سروده اند. این دو مرثیه از حیث زبان، موسیقی، عاطفه و محتوا حاوی نکات قابل توجهی است که از یک سو بیانگر انگیزه گویندگان و از سویی بیانگر نگرش آن ها در مواجهه با پدیده مرگ است. توجه به موسیقی کلام و انطباق آن با فضای شعر، حضور کم رنگ مسائل اندیشگانی، زبان روان و دور از ابهام و حضور صور خیال ساده، برخی از شباهت های دو مرثیه است. از مهم ترین تفاوت های دو مرثیه نیز می توان به انگیزه متفاوت گویندگان در سرودن مرثیه، عاطفه غالب و میزان اثربخشی مرثیه اشاره کرد.
La Petite Identité de Monsieur Linh Redéfinition de l’Identité chez un Expatrié Traumatisé(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
La petite fille de Monsieur Linh met en scène l’expérience d’un réfugié/expatrié âgé qui, ayant subi le traumatisme de la guerre et de la perte de sa famille, s’installe dans un nouveau territoire dans l’espoir de protéger sa petite-fille, seul membre de famille qui lui reste et de lui favoriser les conditions d’épanouissement. Dans son cheminement dans ce nouvel espace, il rencontre la solitude, le silence, le vide mais aussi l’amitié : une amitié qui se tisse entre lui et un vieux soldat, Monsieur Bark, dont Linh ne sait pas la langue et qui avait, dans son passé de jeune soldat, participé au massacre des compatriotes de Linh. Ce présent article a pour objectif de suivre Linh dans son passage d’un aliéné, isolé et traumatisé, dont la seule motivation de vivre était une poupée qu’il avait pris pour sa petite-fille, à celui qui, pour retrouver son existence authentique et sa liberté, s’échappe de son asile, traverse la ville inconnue et labyrinthique pour rejoindre son ami ; il redéfinit en sorte son identité qui n’est plus celle enracinée dans la mémoire du pays de provenance mais une identité mixte et en relation pacifiste avec le nouvel espace authentique.
L’Inscription du Sujet dans l’Extrême contemporain à travers des Textes de Pascal Quignard(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Recherches en Langue et Littérature Françaises Année ۱۴, No ۲۵, Printemps & été ۲۰۲۰
165 - 175
حوزه های تخصصی:
Si les textes de Pascal Quignard sont immédiatement reconnaissables, c’est d’abord parce qu’ils offrent au lecteur un plaisir inédit, celui d’une écriture réflexion où le sujet se décline par fragments à travers les divers supports. En problématisant des fictions en narrations elliptiques ou encore en conte philosophique, l’auteur n’a de cesse d’éprouver le lecteur, lui suggérant des possibles lectures pour en faire une marque de l’extrême contemporain. Sollicitations à une participation de construction du sens figurant en filigrane, l’auteur, certes, active à cette construction par un texte en contretemps qui fracture un continuum temporel/langagier en quête de l’origine. Nous proposons de relever quelques marques discursives de l’extrême contemporain à travers les textes de l’auteur, en particulier celles du sujet qui fait un retour en force mais un sujet distinct, composite, propre à l’extrême contemporain. La démarche théorique s'appuiera principalement sur les apports de l'analyse du discours avancés par Maingueneau, Charaudeau et Blanckeman.
تحلیل و تفسیر ساختار زبانی - ادبی تاریخ بیهقی و حلاج الاسرار بیژن الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ بیهقی از کتب تاریخی مهمی است که علاوه بر ذکر شواهد و مستندات تاریخی دوران خویش و نکات اخلاقی عبرت انگیز، به عنوان متنی با زبان فاخر و سهل ادبی مورد اقبال همگان قرار گرفته است و نمودار کمال دانش و بینش و هنر نویسندگی تاریخ نگار نامدار ایران، ابوالفضل بیهقی است که با بهره مندی از ذوق سلیم و با به کارگیری ترکیبات بدیع، تعبیرات لغوی، افعال ترکیبی و ضرب المثل های نغز فارسی، گوی سبقت را از بسیاری، در خلق نثری روان، شاعرانه و به دور از تکلف و پیچیدگی زبان ربوده ؛ به گونه ای که اثرش نمونه هنر انشایی محسوب می شود که زیبایی را در سادگی کلام می جسته است. صراحت زبان ، قوّت کلام و تاثیرگذاری ژرف سخنان وی، موجب تاثیرپذیری زبانی و معنایی شاعران دیگری همچون اخوان ثالث و احمد شاملو شده است. بیژن الهی، شاعر، مترجم و نقاش معاصر نیز در برخی از آثارش از ساختار زبانی وی تاثیر پذیرفته که در این مقاله به گونه های مختلف تاثیرپذیری وی از نثر تاریخ بیهقی پرداخته شده است.
«تخریب حدس» در داستان های طنزآمیز دوره معاصر کودک و نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی بهار ۱۳۹۹شماره ۸۳
175 - 192
حوزه های تخصصی:
طنز که از مهم ترین انواع ادبی محسوب می شود، پیشینه ای طولانی در ادبیات جهان دارد. ادبیات کودک و نوجوان به دلیل نوع خاصّ مخاطب آن، همواره محملی مناسب برای ایجاد طنز بوده است. منتقدان و پژوهشگران متعدّدی در سده اخیر، درباره طنز و انواع روش های پرورش آن، صحبت کرده اند. یکی از این نظریه پردازانِ برجسته، ایوان فوناژی است که آراء او در زمینه طنز به ویژه طنز در داستان های کودک و نوجوان -اگرچه در ایران، چندان شناخته شده نیست- در زمره بهترین، نظریه های طنز است. در این مقاله، برمبنای نظریه ایوان فوناژی و با توجّه به یکی از مهم ترین مؤلّفه های طنزپردازی او؛ یعنی عنصر «تخریب حدس» به بررسی برخی داستان های کودک در ایران که توسط مشهورترین نویسندگان این حوزه در دوره معاصر تدوین شده است از جمله فرهاد حسن زاده، شهرام شفیعی، احمد عربلو، سوسن طاقدیس و سعید هاشمی، پرداخته می شود. در نظریه فوناژی تعریفی خاص از تخریب حدس ارائه شده و برمبنای آن، برخی آثار داستانی کودک نیز تحلیل شده است.
صوره أبطال المقاومه فی مرآه قصائد مظفر النواب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۶
133 - 163
حوزه های تخصصی:
مظفر النواب شاعر شیعی عراقی معاصر، لم یمدح فی شعره أیّ حاکم أو سلطان أو شخصیه أرستقراطیه بل الأبطال الذین یشید بهم فی قصائده هم من المظلومین الفقراء أو القواد الشهداء من أنحاء العالم العربی حیث لم یکن لنواب أی طموح دنیوی وأخروی فی مدحهم. هذا المقال ینوی دراسه صوره أهم أبطال المقاومه الذین أشاد بهم النواب فی قصائده موضّحاً موقفه تجاههم معتمداً علی المنهج الوصفی التحلیلی. تشیر نتائج هذه الدراسه أنّ غالبیه هؤلاء الشخصیات ضحّوا بأغلی ممتلکاتهم ألا وهی حیاتهم فی سبیل تحقیق أهدافهم النبیله. سبب إشاده النواب بهؤلاء الأبطال فی قصائده أنّهم جمیعهم مناضلون مسلّحون عباقره لهم نوع من التحدی والشجاعه الخارقه فی الدفاع عن الحق ورفض الباطل. هدف النواب من الإشاده بهؤلاء فی قصائده تخلید ذکراهم فی شعره والإشاده بموقفهم البطولی. النواب لا ینظر إلی هؤلاء من منظاره الحزبی الضیق بل ینظر إلیهم نظره ثوریه شامله لذلک نری بعضهم یمیلون إلی رغبات وأفکار لا تتطابق ورؤی نواب العقائدیه والحزبیه، بل تتناقض معها ولکن مظفر یذکرهم فی شعره ویمدحهم ویشید بمنهجهم الثوری وموقفهم المقاوم البطولی.
گونه های تمثیل در مثنوی المعنویه الخفیه اثر ابراهیم گلشنی بردعی
حوزه های تخصصی:
برای فهم آثار عرفانی که اغلب حاصل تجربه ها و آموزه های عرفانی شاعران عارف است، صور خیال نقش زیادی داشته و جزء لاینفک آثار عرفانی است. صاحبان این آثار به شکلی آسان و همه فهم از حکایات، داستان ها، امثال، قصه های تمثیلی و رمزی برای تصویر و استدلال و توجیه دعاوی و اقوال خود بهره می گرفته اند تا تصوّر و قبول آنها برای اذهان آحاد مردم به آسانی انجام گیرد. مثنوی عرفانی «المعنویه الخفیه» سروده شیخ ابراهیم گلشنی بردعی یکی از این آثار است. شاعر از بزرگان صوفیه و پیروان طریقت آذربایجان در سده نهم هجری است و مثنوی وی نظیره ای بر مثنوی معنوی مولاناست. موضوع و هدف این مقاله که به روش تحلیل اطلاعات و کتابخانه ای انجام شده است، بررسی انواع شگردهای تمثیلی همانند داستان تمثیلی، پارابل، اگزمپلوم، نماد، اسطوره و تمثیلات قرآنی است که شاعر برای تفهیم تاثیر مستقیم نفس، هواپرستی، زن بارگی، شهرت طلبی، طول امل، ، تغییر قضا و قدر و... برای مخاطب تبیین و تشریح کرده است. نتیجه تحقیق نشان می دهد که تمثیل داستانی(الیگوری) پر بسامدترین نوع تمثیل این مثنوی است.
سالاری بر گیتی، کامگاری در مینو
حوزه های تخصصی:
من می کوشم که در این جستار، بنیادین ترین و نهادین ترین نمادها و باورها را در هفت پیکر نظامی بیابم و بکاوم و بگزارم و از پردۀ ستبر پوشیدگی، به در آرم تا مگر نهفه های دیرفروخفته در این داستان دلارای شگفتی افزای را، بر آفتاب بتوانم افکند و گوهرهایی را، در این گنج که گران و غلتان و رخشان می توانند بود، فراپیش زیباپرستان و دلشدگان و مستان رای و راز، بتوانم نهاد، باشد که مگر بدین گونه، ساختار دیگرسان و نابیوسان این نامۀ نامی بغرنج که گنجی است کم شناخته از پنج گنج، شناخته تر بتواند شد.
«غم و خودپیدایی» در غزلیات دیوان شمس مولانا
حوزه های تخصصی:
با آنکه گفته شده است که عارف اهل غم نیست، اما عشق به مبدأ وجود و دور ماندن از وطن اصلی یکی از عوامل اندوه عارفان است. مولوی با اعتقاد به وحدت وجود، فراق و جدایی از حقیقت هستی را بر خود نمی پسندد و در اشعارش به شکوه و شکایت برمی خیزد، به ویژه آنگاه که رابطۀ وجودی خویش را در برابر معبود در می یابد؛ چه با این دریافت است که عظمت عنایت او را در می یابد و چه از این نظر که خواهان یکی شدن با دریای وجود است و این امر گاه در مکاشفه محقق می گردد. با این دیدگاه غم و اندوه عارفانه از احوال روحی عرفاست که از آن به وجد هم تعبیر می کنند و برای آن درجات و مراتبی قائلند. در این پژوهش با توجه به مفاهیم وجد و خوف و قبض و... که در عرفان اسلامی با غم در پیوند هستند، غزلیات دیوان شمس، از نظر کاربرد مضامین مرتبط با غم و اندوه و غربت عارفانه مورد بررسی قرار گرفته است و نتیجه آنکه مولوی این شاعر شور و شادی و شیدایی نیز با غم بیگانه نبوده است و به انحاء گوناگون با آن درجوشیده است، غمی که با خود پیدایی و دریافتن خویشتن خویش در پیوند است.
بررسی و دسته بندی انواع تابو در غزلیات حافظ شیرازی
حوزه های تخصصی:
شاعران به دلیل نگاه تیزبینانه و ظرافت زبانی در شعر خود، از قراردادهای اجتماعی درمی گذرند و گام در قلمروهای ممنوع می گذارند، که این قلمروهای ممنوعه همان «تابو» نام دارد. در این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی به انجام رسیده است، تابو و انواع آن را در شعر حافظ برحسب مطالعة موردی بررسی کرده، سپس به دسته بندی و تحلیل گونه های آن پرداخته ایم. جستار پیش رو در پی تبیین این مسائل است که چه گونه هایی از تابو در غزل حافظ وجود داد؟ بسامد کدامیک بیشتر است و هدف شاعر از تابوشکنی چیست و به چه وسیله ای توانسته به صورت نرم به تابوشکنی بپردازد ؟ به نظر می رسد حافظ به کمک طنز و با سازواری و اجتماع «ضدّین» به تابوشکنی بپردازد، رویکرد اصلی وی در تابو، سیاسی- اجتماعی است تا اعتقادی و ایدئولوژیک. حافظ از طریق تقابل های دوگانه ای که هم در محتوا و هم در بلاغت او در قالب ایهام وجود دارد، توانسته است به حریم های ممنوعه وارد شود. او در پی گونه ای اصلاح (Reform) سیاسی- اجتماعی است. این جستار علاوه بر بیان تابوهاشکنی های حافظ، هدف ثانوی دیگری نیز پی می گیرد و آن ابراز و تبیین ویژگی های بلاغی و زیبایی شناسانة غزل حافظ است.
عناصر انسجام بخش متن در دو حکایت بلند از بوستان و گلستان سعدی
منبع:
پژوهشنامه متون ادبی دوره عراقی دوره ۱ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
101 - 117
حوزه های تخصصی:
نظریۀ زبان شناسی نقش گرای هلیدی امروزه در تحلیل و نقد متون ادبی کاربر فراوانی دارد. او و همسرش رقیه حسن در سال 1976 نظریۀ «انسجام متن» را مطرح کردند؛ ارتباط معنایی، لفظی، نحوی و منطقی اجزای متن را «انسجام» و هماهنگی کلّی آن ها را در محور عمودی «پیوستگی» نامیدند. اساس این نظریه بر لفظ و معناست و با روشی علمی ثابت می کند که آثار ادبی تا چه حدّ از انسجام و پیوستگی برخوردارند. طبق این نظریه عناصر انسجام بخش متن به سه دستۀ دستوری، واژگانی و پیوندی تقسیم و زیرمجموعه هایی چون ارجاع، حذف، تکرار، باهمآیی، ادات ربط و... را شامل می شوند. سعدی با تسلّط بر زبان فارسی و آشنایی با واژگان و ظرفیّت های آن، در حکایت های منظوم و منثور خود از شگردهای انسجامی به نحو مطلوبی بهره برده است. عناصر انسجام بخش در حکایات بلند او چشمگیر تر است؛ زیرا انسجام در این حکایات ضرورت بیشتری دارد. در این پژوهش شگردهای سعدی در کاربرد عناصر انسجام آفرین در دو حکایت بلند منظوم و منثور او بررسی و تحلیل گردیده است. حکایت های مورد بررسی یکی باب سوم گلستان حکایت جوان مشت زن و دیگر باب نخست بوستان حکایت تدبیر و تأخیر در سیاست است. براساس نتیجۀ پایانی سعدی به عناصر انسجام آفرین متن، به ویژه در حکایت های بلند توجه داشته است، از بین آن ها عناصر ارجاع، تکرار و باهمآیی (تناسب) را بیشتر به کار برده و در آفرینش انسجام در متن حکایت های خود موفق عمل کرده است.
الأضداد من منظور الدراسات الفنومنولوجیه(مفرده الظنّ نموذجاً)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال دوازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۵
125 - 145
حوزه های تخصصی:
تعدّ مفرده «الظنّ» ضمن مجموعه الأضداد؛ إذ تتضمّن المعنیین المتضادّین؛ الشکّ والعلم أو الیقین. وقد اعتمدت الکاتبه فی هذا المقال المنهج الوصفی التحلیلی، واستندت علی المعاجم اللغویه، وأشعار العرب، وأمثالهم، وکتب علوم القرآن والتفاسیر، لرسم صوره واضحه عن معانی الظنّ وعلاقتها ببعض، من خلال عرض المفرده علی بوتقه الدراسات الفنومنولوجیه أولاً، ثمّ تبیین آلیه إنتاج معانیها المختلفه التی تأتی معنیاها المتضادّان من ضمنها، فی مبادره لم یسبق لها مثیل. أثبتت البحوث للظنّ سته معان مختلفه وهی الشکّ، والوهم، والیقین، والتهمه، والکذب، والأمل. یبدو من المعانی التی ذکرها المفسرون وأصحاب المعاجم لمفرده الظنّ، أنهم نظروا إلی هذه المعانی کأجزاء منفصله مفکّکه غیر مترابطه، ولذلک رفض بعض الباحثین بعض هذه المعانی، کما قبلوا بعضها الآخر؛ بعدما فشلوا فی الربط بین هذه المعانی بعضها ببعض.
تحلیل کارکرد نمادهای جانوری در ضرب المثل های فارسی با تکیه بر داستان نامه بهمنیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ضرب المثل ها با آنکه ساختاری روان و معنایی روشن و قابل فهم دارند ولی گاه بهره گیری از برخی عناصر بلاغی علاوه بر اینکه ضرب المثل ها را زیباتر و مؤثرتر کرده است به مفاهیم آن ها عمق و ژرفا بخشیده است و آن ها را قابل تأمل تر کرده است . یکی از این عناصر نماد است. در این مقاله به وانمایی نقش نمادین حیوانات در ضرب المثل ها پرداخته می شود. هدف از این پژوهش، تحلیل کیفیت و کمیّت بهره گیری از نمادهای جانوری در ضرب المثل های کتاب بهمنیاری است و مسأله آن این که از نمادهای جانوری در ساخت ضرب المثل ها چقدر بهره گرفته شده است. بدنه اصلی مقاله را ارائه نمودارهای آماری و تحلیل نمونه هایی از ضرب المثل ها تشکیل می دهد که در آن ها نام حیوانات گوناگون در زیرگروه های حیوانات اهلی، حیوانات غیراهلی، پرندگان و حشرات ذکر شده است. پژوهش حاضر کتابخانه ای است و به شیوه توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از روش های آماری با مطالعه 6047 ضرب المثل از کتاب بهمنیاری به انجام رسیده است و در پایان این نتیجه حاصل شده است که از نظر کمّی بهره گیری از نمادهای جانوری مربوط به حیوانات اهلی با 6/48% بیشترین و پرندگان با 7/8% کمترین بسامد را داشته اند و نیز از دلایل روی آوردن به کاربرد نمادهای جانوری در ضرب المثل ها می توان به عینیّت بخشیدن و ملموس کردن مفاهیم انتزاعی، جذابیّت ضرب المثل ها ، ایجاز کلام و پرهیز از صراحت لهجه و تلطیف مفاهیم نیش دار، اشاره کرد.
کارایی نظریه هالیدی و حسن در ترسیم انسجام متنی سوره مزمل
حوزه های تخصصی:
انسجام به سازوکار درون متنی زبان گفته می شود که سخن ور را در ایجاد و برقراری ارتباط در هر جمله یا بین جملات یاری می دهد. به عبارت دیگر انسجام به روابط ساختاری/ واژگانی متن اطلاق می شود. در پژوهش حاضر به بررسی کمّی انسجام و پیوستگی متن بر اساس الگوی مایکل هالیدی و نظریه مکمل رقیه حسن با عنوان هماهنگی انسجام در سوره مبارک «مزمل» پرداخته شده است. از نتایج این پژوهش استنباط می شود که در این سوره انواع عوامل انسجامی در هر سه سطح وجود دارد: «انسجام واژگانی» که شامل انواع تکرار (لفظی، معنایی، ساختار ترکیبی و آوایی) و انواع با هم آیی (مراعات نظیر، تضاد) است؛ «انسجام دستوری» که شامل انواع ارجاع، جایگزینی و حذف است؛ «انسجام پیوندی» که همان حروف ربط هستند. از رهگذر این پژوهش می توان به پیوند ارگانیک و اندام وار میان اجزای سوره پی برد که راهی برای شناخت اعجاز قرآن است. واژگان کلیدی: سوره مزمل، انسجام واژگانی، انسجام دستوری، انسجام پیوندی، نظریه هالیدی و حسن.
تحلیل متن و فرامتن قصه فیروزشاه بدخشانی بر بنیاد الگوی پیتر جیلت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نثرپژوهی ادب فارسی دوره ۲۳ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۸
75 - 97
حوزه های تخصصی:
در میان نظریه های ساختاری و بافتی که به بررسی و تحلیل قصه های شفاهی پرداخته اند، الگوی پیشنهادی پیتر جیلت برای پژوهندگان پارسی زبان چندان نام آشنا نیست. این الگو برآیندی از مدل ریخت شناسی پراپ و نظریه های مضمونی تحلیل قصه است. جیلت شمار کارکردهای متعدد پراپ را به پنج کارکرد کاهش داده و روایی نظریه خود را با تحلیل قصه های فراوان از ادب شفاهی مناطق مختلف دنیا اثبات کرده است. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی-تحلیلی و با استناد به نشانه های درون متنی، بر آن است تا از رهگذر معرفی قصه ناشناخته «فیروزشاه بدخشانی»، کارکردها و عناصر قصه را بر اساس این الگوی نویافته بررسی و تحلیل نماید. نتیجه پژوهش نشان داد که قصه پیش-گفته، تمامی پنج کارکرد: موقعیت نخستین، تعامل با یاریگر، تعامل با شهبانو، تعامل با دشمن و بازگشت قهرمان را دارا است. همچنین دو جهان «معمولی» و «دیگر» در فضای روایی قصه قابل جداسازی است. قصه فیروزشاه را می توان نمونه ای روشن از بقایای آیین تشرف و رازآموزی اقوام کهن دانست که عناصر نمادین فرهنگی شان را در ژرف ساخت فرم دینی خود حفظ کرده اند.
اندیشه های عرفانی و ظرافت های بلاغی «فرغانی» با تکیه بر «مشارق الدراری»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نثرپژوهی ادب فارسی دوره ۲۳ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۸
149 - 173
حوزه های تخصصی:
سعیدالدین فرغانی یکی از بزرگ ترین شارحان عرفان اسلا می است که با فهم عمیق خود، بر قصیده «تائیه» ابن فارض مصری شرحی مبسوط نوشت. وی در عرفان نظری، شاگرد قونوی بود و در سلوک عرفانی، نسبت خرقه خود را به سهروردی رسانده است. فرغانی، با آگاهی کامل از اندیشه های عرفان نظری و ابن عر بی و آشنایی با میراث عرفانی کهن، به ویژه تصوف خراسان، توانست شرحی به نام « مشارق الدراری» بنویسد و در این اثر خویش، بدون آنکه همچون بسیاری از شارحان دیگر در دام تخیل های بیمارگونه و بازیهای زبانی حاصل از جادوی مجاورت گرفتار شود، با بیانی روش مند و تبویبی منطقی، با بی تازه در عرفان نظری بگشاید. نویسنده در این مقاله کوشیده است در دو بخش جداگانه، «اندیشه های عرفانی» و «ظرافت های بلاغی» فرغانی را بررسی کند؛ اندیشه هایی همچون: عشق و عاشقی، دیدگاه تأویلی و پرهیز از تأویلات بی حد و مرز، نسبت انسان کامل با دوایر سه گانه اسلام و ایمان و احسان که بحثی است کاملاً بدیع در تصوّف اسلامی، مفهوم زمان و قبض و بسط آن، واسطگی اسباب و مؤثّر دانستن حق و طرح سخن عمیق «سُبحانَ الذّی لا یُوصَلُ إلیهِ إلّا بِهِ» و در بخش ظرافت های بلاغی: تشبیه، سجع، استشهاد به اشعار، ترکیبات و ترجمه های بدیع و اطناب و بسط هنری که نشان دهنده خلاقیت های فرغانی در ساحت زبان و بیان این نکته است که در متن مشارق الدراری، تجارب روحانی و عاطفی نویسنده با جانب جمال شناسانه این تجارب، پیوند بسیار نزدیکی دارد.
پیکرگردانی و گشت اسطوره ای در رمان چاه بابل اثر رضا قاسمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۸
159 - 185
حوزه های تخصصی:
رمان چاه بابل اثر رضا قاسمی بن مایه ای اساطیری دارد؛ داستان بر پایه روایت سامی ماجرای هبوط دو فرشته مذکر به نام هاروت و ماروت و دلباختگی شان به زنی به نام زهره (ناهید) نوشته شده است، نمایش پیکرگردانی این سه، و چگونگی انتقال خویشکاری هر کدام در رمان، هدف این جستار است، که با روش توصیفی تحلیلی، پیشینه هبوط فرشتگان و ارتباط آن ها را با الهه های هندی و ایرانی باستان نشان می دهد. در این راستا بررسی پیکرگردانی آناهیتا، هئورتات و امرتات و ارتباط هر یک با الهه هندی سرسوتی، و دوقلوهای اشوین حائز اهمیت است. نتایج پژوهش نشان می دهد که زمان، مکان و شخصیت در رمان، تثلیثی و سه گانه است. در تثلیث شخصیت، گشت اسطوره ای هاروت و ماروت در پیکر دو مرد و شمایل زهره در پیکر یک زن رخ می نماید؛ «مندو»، «کمال» و «فیلیسا» نقش محوری این تبدیل را بر عهده دارند. تکرار، تناسخ و دگردیسی در سه زمان مختلف (عصرقاجار، زمان انقلاب و دوران معاصر)، در توازی روایات سه گانه رمان در سه مکان (روسیه، ایران، فرانسه) بازنماینده مسأله پیکرگردانی و گشت اساطیری و مؤید تکرار الگوهای رفتاری ازلی ابدی در میان انسان هاست.
ضرورت تصحیح مجدّد مجالس العشاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن شناسی ادب فارسی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۴۵)
95 - 112
حوزه های تخصصی:
مجالس العشّاق ، منتسب به سلطان حسین بایقرا، تذکره ای با محوریّتِ عشقِ مجازی است. تألیف آن در سال 909 هجری قمری به پایان رسیده است. این اثر در سال 1375 به اهتمام غلامرضا طباطبائی مجد تصحیح و چاپ و منتشر شد. چاپ طباطبائی مجد نخستین چاپ حروفی مجالس العشّاق است؛ بنابراین همواره از فضل تقدّم برخوردار است؛ اما نبود دسترسی مصحّح به دست نویس های معتبر و اَقدَمِ اثر و کم توجهی به اصولِ علمیِ تصحیحِ انتقادی موجب شده است لغزش هایی در آن راه یابد و درنتیجه اعتبار علمی کافی نداشته نباشد. با توجه به نسخه های نویافته از مجالس العشّاق و نقص های تصحیح پیشین، تصحیح دوباره آن ضروری به نظر می رسد. نویسندگان این مقاله می کوشند این ضرورت را با معرفی اثر و نسخه های اقدم آن و نقد چاپ طباطبائی مجد به اثبات برسانند. بدین منظور پس از معرفی اثر، جایگاه و ارزش و اهمیت آن در زبان فارسی، معرفی مؤلف کتاب و نقل و نقد اظهارنظرهای بیان شده درباره انتساب اثر به مؤلف، به معرفی چاپ های پیشین اثر پرداخته شد. مجالس العشّاق تاکنون چهار مرتبه به صورت چاپ سنگی و یک مرتبه به صورت حروفی به چاپ رسیده است. بررسیِ تنها چاپ حروفی اثر نشان داد سه نوع خطا در آنها راه یافته است: کاستی های ساختاری تصحیح، خطاهای ناشی از کم دقتی و سهل انگاری در نگارش، خطاهای واردشده در متن مجالس العشّاق.