مقالات
حوزه های تخصصی:
انسجام به سازوکار درون متنی زبان گفته می شود که سخن ور را در ایجاد و برقراری ارتباط در هر جمله یا بین جملات یاری می دهد. به عبارت دیگر انسجام به روابط ساختاری/ واژگانی متن اطلاق می شود. در پژوهش حاضر به بررسی کمّی انسجام و پیوستگی متن بر اساس الگوی مایکل هالیدی و نظریه مکمل رقیه حسن با عنوان هماهنگی انسجام در سوره مبارک «مزمل» پرداخته شده است. از نتایج این پژوهش استنباط می شود که در این سوره انواع عوامل انسجامی در هر سه سطح وجود دارد: «انسجام واژگانی» که شامل انواع تکرار (لفظی، معنایی، ساختار ترکیبی و آوایی) و انواع با هم آیی (مراعات نظیر، تضاد) است؛ «انسجام دستوری» که شامل انواع ارجاع، جایگزینی و حذف است؛ «انسجام پیوندی» که همان حروف ربط هستند. از رهگذر این پژوهش می توان به پیوند ارگانیک و اندام وار میان اجزای سوره پی برد که راهی برای شناخت اعجاز قرآن است. واژگان کلیدی: سوره مزمل، انسجام واژگانی، انسجام دستوری، انسجام پیوندی، نظریه هالیدی و حسن.
واکاوی وجوه معنایی دو حرف « لا » و « لَنْ » در قرآن کریم
حوزه های تخصصی:
معانی حروف در قرآن، از محورهای اختلافی علمای نحو وتفسیر است واین دو فرقه آراء واحدی از اصالت ودلالت آنها ندارند. «لن» و«لا» ازحروف پربسامد درقرآن کریم اند. «لن» (106) مرتبه و«لا» (1809) بار درقرآن تکرار شده وهردو إفاده نفی می کنند، لکن در نفی به هریک انگیزه ای هست وفهم دقیق آیات مستلزم درک تفاوتهای معنایی این دوحرف است، از این رو به هنگام ترجمه و تفسیر آیات، توجه به دلالت های معنایی این دوحرف ضروری است. این پژوهش با تکیه برروش توصیفی تحلیلی وبا استناد به دیدگاه های نحوی وتفسیری به مقایسه معنایی ودلالت های این دوحرف پرداخته ورمزنفی به آنها در آیات را تبیین نموده است.ازجمله نتایج این پژوهش این است که عموما دیدگاههای مشترکی بین مفسران ونحویان نسبت به معنای «لن» و«لا» وجود ندارد. «لن» درآیات بنا به سیاق برای تأبید و آینده کوتاه وتاکید نفی و «لا» برای نفی در زمان حال وآینده و امور موقت و نفی بعضی از امور محقق و نفی عام به کار رفته است وهمین مفاهیم متعدد، باعث برداشت های مختلف واستنباط های ناهمگون ازآیات گشته است.
روش و گرایش شناسی تفسیر پرتوی از قرآن در آیات جزء سی ام (با رویکرد خاص به موسیقی و ایقاعات)
حوزه های تخصصی:
توجّه بیشتر به ابعاد مختلف روش وگرایش شناسی تفاسیر دانشمندان اسلامی جهت دستیابی به روش های بهتر وعالمانه ترتفسیر قرآن ونیز تقسیم بندی تفاسیر برمبنای معیارهای روش شناسانه جدیدازضرورت های پژوهش های اسلامی عصر معاصراست. مهم ترین پرسش های مطرح دردانش روش وگرایش شناسی تفاسیر قرآن کریم عبارتنداز:راه های شناخت قرآن باجلوه های مختلف آن کدام است؟تنوّع تفاسیر چه نوع شناختی رابرای فهم بیشتر آیات الهی به پژوهشگرمی دهد؟تعامل تفاسیربا این گونه های شناخت چگونه است؟رابطه روش های تفسیری بانظام روابط بیانی،تصویری وفکری آیات چگونه است؟پژوهشگران علوم قرآنی برای جوابگویی به این نوع سوالات به تعریف بیان انواع شناخت قرآن کریم مانند شناخت ترجمه ای،تفسیری،تأویلی،روایی،عقلی،اجتهادی،عرفانی و ... می پردازند.بازشناسی تفسیر پرتوی از قرآن آیت الله طالقانی؛مخصوصادرجزءسی،درحوزه روش،گرایش وسبک شناسی ادبی؛مخصوصا درشاخه آهنگ وایقاعات آیات قرآنی،از اهداف اصلی مورد بررسی وپژوهش دراین مقاله است.دراین پژوهش سعی شده است با اسلوب تحلیل محتوای این کتاب ارزشمند،روش وگرایش مفسّر محترم درتفسیرجزءسی بیشرموردواکاوی قرار بگیرد، تا ابعاد جذّاب ایده های مولّفش دربیان سبک وگرایش ادبی این تفسیرمخصوصادرریتم وآهنگ آیات جزءسی وبیان تاثیر بیرونی ودرونی موسیقی واژگان همراه بابیان ترکیب های صرفی،نحوی،بلاغی واشتقاق واژگان بیشترروشن گردد.
بررسی مضامین مشترک در نهج البلاغه و التوسل الی الترسل
حوزه های تخصصی:
کتاب التوسل الی الترسل تألیف بهاء الدین بغدادی از اندرزنامه های ادبیات فارسی، مشتمل بر مباحث حکمی و اخلاقی است که محتوای اصلی آن را اخوانیات و سلطانیات تشکیل می دهد و خطاب اصلی آن متوجه حاکمان و کارگزاران است و از مضامینی مشترک با اندیشه های امام علی (ع) در نهج البلاغه برخوردار است. این مقاله در صدد است با استفاده از روش توصیفی مقایسه ای میزان تاثیرپذیری مفهومی و محتوایی بهاء الدین بغدادی از نهج البلاغه در آفرینش التوسل الی الترسل را نمایان سازد، و ضمن پاسخ گویی به دو سؤال: مضامین مشترک نهج البلاغه و کتاب التوسل الی الترسل چیست؟ و کتاب التوسل الی الترسل از چه بخشی از نهج البلاغه بیشتر تأثیر پذیرفته است؟، با محوریت (حاکم و حکومت داری) به عمده ترین مضامین مشترک این دو کتاب از جمله: توصیه به عدالت و دادورزی، تقوی و پرهیزکاری، احسان و نیکوکاری و پرهیز از ظلم و ستم می پردازد.
معناشناسی واژه «مریه» و مشتقات آن در قرآن کریم بر اساس نظریه ایزوتسو با نقدی بر ترجمه مکارم شیرازی
حوزه های تخصصی:
معناشناسی علمی است که از طریق بررسی مؤلفه های مختلف معنایی، به دنبال مناسب ترین معادل برای واژه در ترجمه متن است. به عبارتی معناشناسی یکی از رشته های علمی است که به مترجم، برای انجام بهترِ مأموریت کمک می کند. اگر مترجم به معناشناسی مسلّط گردد، به مثابه بنّایی است که ساختمانی با آجرهای مطمئن ساخته است. از طرف دیگر در باب معناشناسی واژگانی قرآنی می توان عنوان داشت معناشناسی، سطحی بین ترجمه و تفسیر است. در این پژوهش، نگارندگان پس از استخراج آیاتِ حاوی مشتقات ریشه «مری»، با تشکیل میدان معنایی واژه «مریه»، قدیمی ترین معنای این ریشه را بررسی کرده اند. سپس به شواهد مثالی از قرآن اشاره کرده و «شکّ لجوجانه» را به عنوان معنای اساسی برای «مریه» ارائه کرده اند. همچنین «شکّ لجوجانه در توحید»، «شکّ لجوجانه در معاد»، «شکّ لجوجانه در حقّانیت قرآن»، «شکّ لجوجانه در نبوّت پیامبران» و ... را برای معنای نسبی آن در برخی از آیات قرآن پیشنهاد نموده اند. پس از انجام این پژوهش مشخص شد همنشینی ادات نهی و تأکید در میدان معناشناسی «مریه»، دلالت بر مراقبت ویژه از پیامبر و برتری ویژه ایشان بر سایر انسان هاست. نتیجه دیگر آن که کاربرد «مریه» در صیغه های جمع و ثلاثی مزید، بیان کننده ویژگی سرایت آن بین اشخاص است. کفر و پرداختن بیش از حد به حواشی، از علت های «مریه» و گمراهی عمیق و تکذیب آیات پروردگار از معلول های آن هستند.
بررسی تطبیقی مدایح و مناقب امام رضا (علیه السلام) در شعر معاصر فارسی و عربی
حوزه های تخصصی:
هرچند مدایح رضوی در شعر فارسی و عربی پیشینه ای دور و دراز دارد امّا شاعران عربی و پارسی در دوران معاصر اقبال دیگر گونه ای به ستایش این امام همام(علیه السلام)داشته و دارند، به گونه ای که حجم مدایح رضوی تنها در سده اخیر از تمام دوره های قبل بیشتر است. سیره و شخصیت امام رضا(علیه السلام)توسط بسیاری از شاعران ایرانی و عرب موردستایش قرارگرفته است در این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی و با رویکرد تطبیقی به سیمای امام رضا(علیه السلام)در سروده های معاصر فارسی و عربی پرداخته شده است و پس از جستجو در اشعار مهم ترین شاعران آیینی معاصر هر دو زبان، سعی شده مهم ترین مضامین و محورهای مشترک آن ها درباره امام (علیه السلام)،تبیین گردد. در یک نگاه اجمالی می توان گفت: مقام امامت و حجت الهی بودن، شفاعت، شفابخشی، سخاوت، جایگاه والای معنوی، همتایی با قرآن، شباهت به پیامبر و ... از مهم ترین محورها و مضامینی است که شاعران معاصر فارسی و عرب چامه ها و چکامه های خود در مدح حضرت را به آن مزیّن ساخته اند.
مقایسه سبک شناسی ترکیب بند آذری اسفراینی و محتشم کاشانی
حوزه های تخصصی:
یکی از عمده ترین موضوعات شعری شاعران قرن نهم و دهم هجری قمری موضوعات مذهبی، مدحی و منقبت است. تقلید و نظیره گویی در بین شاعران این دوره به شدت رواج یافت و قالب ترکیب بند برای سرودن اشعار مذهبی با شعر محتشم کاشانی شاعر قرن دهم به اوج و شکوفایی رسید. در سرتاسر جهان کمتر مسلمان شیعی است که ترکیب بند محتشم کاشانی را نشینده یا زمزمه نکرده باشد ، از آنجایی که این دو شاعر مدتی از عمر شاعری خود را در سرزمین هند سپری کرد هاند و این ترکیب بند از جهات گوناگون ساختاری و محتوایی ترکیب بند آذری اسفراینی شاعر قرن نهم را تداعی می کند. این پژوهش به مقایسه سبک شناسی بین این دو ترکیب بند در سه سطح زبانی، ادبی و فکری پرداخته و سعی نموده که تفاوت ها و تشابهات این دو را برشمرد و دلایل تفوق و برتری هر یک را در حد امکان روشن ساخته است.