مطالعات زبان و ادبیات غنایی
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال دهم پاییز 1399 شماره 36 (مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
مقالات
حوزه های تخصصی:
مولوی از بزرگ ترین عارفان داستان پرداز ادب فارسی است که به قصد بیان نکات اخلاقی و عرفانی به داستان سرایی خصوصاً قصص قرآن روی آورده است. یکی از ارکان مهم داستان های قرآن که در مثنوی مورد استفاده مولوی قرار گرفته است، شخصیت ها و چهره های قرآنی خصوصاً پیامبران می باشند. مولانا در مثنوی از بسیاری آیات قرآن بهره گرفته است و یکی از شگردهای مهم مولانا در برخورد با آیات قرآن کریم تأویل و تفسیر ذوقی و عاشقانه آن ها است. تأویل در فرهنگ اسلامی و به خصوص در ادب عرفانی، اصطلاحی معروف است که تحت عنوان تفسیر باطنی و از ظاهر به باطن رفتن به کاربرده می شود. اصولاً اعتقاد به باطن امور در مرکز تفکر مولاناست به همین دلیل او به تأویل توجهی ویژه دارد. او معتقد است که قرآن کریم دارای باطنی است که در زیر ظاهر الفاظ پنهان است. تأویل آیات قرآن کریم در مثنوی شیوه ای از تفسیر است که باطن را از ورای ظاهر و با معیار عشق و ذوق بیرون می آورد؛ ولی ظاهر را نفی نمی کند. یکی از مهم ترین شرایط تأویل از نگاه او، تأویل خویش است که خودشناسی و تزکیه نفس را ضروری می کند و نتیجه آن است؛ به این معنی که تأویل باید آدمی را به رحمت خداوند امیدوار کند.
ادب غنایی در اشعار شیخ کاظم سعیدی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در گستره ادب ایرانی از شاعران بزرگی می توان یاد کرد که هنر و قدرت صحنه پردازی خاصی را در اشعار خویش به کار برده اند که به نوعی با هویت فردی و جمعی همه ما ایرانیان ربط و نسبت داشته است. احساسات و عواطف توأم با تفکر آدمی، مضامین و معانی آثار ادبی را تشکیل می دهد. نمونه هایی ارزشمند از اشعار غنایی به قرار زیر است: شکوائیه، مدح، مراثی، اشعار دینی و مذهبی، اصطلاحات عارفانه، خمریات، نفوذ فرهنگ اسلامی، هجویات، مناجات، اشعار تعلیمی، توصیفات، اشعار عاشقانه، قلندریات، اصطلاحات علمی و غیره. در این مقاله که به شیوه توصیفی- تحلیلی انجام گرفته، نویسندگان در صدد تبیین اندیشه و عقیده شیخ کاظم سعیدی هستند تا به این پرسش ها پاسخ دهند: جهان بینی شعر شیخ کاظم چگونه است؟ از انواع مضامین غنایی در شعر خود بهره برده است و کدام نوع کاربرد بیشتری دارد؟ اشعار عاشقانه، وصف، شکوائیه، خمریات، ملی گرایی، قلندریات، اصطلاحات عارفانه و تعلیمی در شعر شیخ کاظم از نتایج پژوهش حاضر است.
تحلیل و تطبیق عناصر برجسته (طبیعت، تخیل و کیش آزادی) در آثار لرد بایرون و سیمین بهبهانی با تأکید بر سویه ارتباطی این مؤلفه ها(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
جنبش رمانتیسم تحولی مهم در تاریخ هنر و تفکر جهانی است. از میان مؤلفه های قابل توجه این جنبش «طبیعت، تخیل و کیش آزادی» انتخاب شده اند، بررسی این سه عنصر بر اساس بسامد بالای کاربرد آنها در اشعار لرد بایرون و سمیمن بهبهانی انتخاب شده است. به اعتبارِ سویه ارتباطی میان این عناصر می توان دریافت که «گرایش به طبیعت، تخیّل و کیش آزادی» نسبت به سایر عناصر رمانتیسم، دارای نقش اساسی هستند. نتیجه بررسی تطبیقی این مؤلفه ها نشان می دهد این دو شاعر هرچند از جغرافیا، تاریخ، فرهنگ و جنسیت مختلف اند، می توان قرابت هایی یافت که ریشه در درکی مشترک از ماهیت هنر رمانتیک دارد. نتایج مقاله حاضر که با روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است، نشان می دهد که تخیل امری اساسی و پیوندیافته با سایر مؤلفه هایی است که شعریت متن را ممکن می کند؛ برخلاف بایرون که علی رغم کوشش های بسیارش نمی تواند آزادی را به عنوان امری مشخص صورت بندیِ ادبی کند و انوار رنگین آزادی در شعر بهبهانی، در ستایش او از جنس زن کانونی می شود. اما رابطه های این عناصر در شعر هر دو عنصر مورد بررسی به شکل مشابهی نشان می دهد که طبیعت در حالی که تجلّی آزادی است، منبعی زوال نیافتنی برای تخیّل محسوب می شود، در حالی که اساساً خودِ تخیّل در شعر رمانتیک مصداقی از آزادی روح و اندیشه است.
بررسی عشق درادبیات غنایی و حماسی با تکیه بر دو اثر «شاهنامه» فردوسی و «پلنگینه پوش» روستاولی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
تجلی عشق در آثار حماسی باعث پیوندی گسست ناپذیر ودلنشین میان حماسه و تغزل می گردد. شاهنامه فردوسی و پلنگینه پوش روستاولی از شمار آثاریست که حماسه و غنا در آن ها نیک درهم تنیده شده است. «عشق»، در این دو اثر، جایگاه والایی دارد. در پلنگینه پوش، عشق و موضوعات عاشقانه بسامد بالایی دارد و داستان بر محور عشق و حماسه می گردد. به گونه ای که گاهی داستان با عشق شروع می شود، با عشق ادامه پیدا می کند و با عشق به پایان می رسد. در شاهنامه هم در بسیاری از داستان ها، عشقی که در خدمت حماسه باشد دیده می شود. این مقاله در صدد است ویژگی های محتوایی عشق و حماسه را در این دو اثر بزرگ از ادبیات دو ملت ایران و گرجستان به روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای مورد بررسی قرار دهد. هدف این پژوهش آن است که نشان دهد، یک اثر ادبی بستر مناسبی برای طرح مسائل متعددی است که منجر به تنوع موضوع می گردد.
مقایسه ساختاری و محتوایی منظومه «شمس و قمر» و «قمر شاه»(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
منظومه های داستانی یکی از انواع ادبی در گستره ادبیات فارسی و نظامی بزرگ ترین الگوی شاعرانِ پس از خود در سرایش مثنوی و مناظره است که شاعران زیادی به تبعیت از او و با شدت و ضعف، راه او را دنبال کردند. از مقلّدانِ کمتر شناخته شده او خواجه مسعود قمی، صاحب مثنوی شمس و قمر و شاعر گمنام دیگری است که منظومه قمر شاه را به تقلیداز او سروده است. هدف این پژوهش آن است که این دو منظومه را از دیدگاه عناصر داستانی، به صورت تطبیقی، بررسی نماید. بدیهی است پژوهش مذکور از جهت بیان میزان قوّت و ضعف و بازشناسی این دو منظومه دارای اهمیت است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش، 3114 بیت نسخه خطی قمرشاه و 2076 بیت مثنوی شمس و قمر از خواجه مسعود قمی را در برمی گیرد. در کل می توان از پژوهش حاضر چنین نتیجه گرفت: طرح و پیرنگ هر دو منظومه ساده، کلی و ابتدایی و زاویه دید، سوم شخص است. رویکرد مثنوی خواجه قمی، بزمی، رزمی و تعلیمی و قمرشاه، بزمی، رزمی و دینی است. رویکرد حماسی در هر دو منظومه، قوی تر و موفق تر از بخش غنایی است. منظومه قمرشاه از نظر شخصیت پردازی و صحنه پردازی در چارچوب زمان، مکان و محیط داستان قوی تر، اما منظومه شمس و قمر از نظر سرایش و سبک شاعری استوارتر است.
بن مایه مهر و محبت در روابط خانوادگی در آثار مولوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
یکی از زمینه های مهم شعر غنایی، بُعد اجتماعی آن است که یکی از ابعاد آن زندگی خانوادگی است. مولوی یکی از شاعرانی است که به طور گسترده به صورت تمثیلی به موضوع خانواده و حقوق آن در آثار خود با رویکردی دینی و اخلاقی و البته غنایی پرداخته است. مولوی درباره زندگی زناشویی، فرزند و تربیت او، زندگی خانوادگی، حقوق والدین و... هم در آموزه ها و هم در تنظیم قواعد و قوانین، به جایگاه خانواده و زنان توجه بسیار دارد و موجب ارتقای شأن و منزلت نظام خانواده شده است. تفکرات و آرای وی درباره خانواده با احادیث و روایات اسلامی مطابقت دارد. از نظر وی رابطه عاشقانه ای باید بین زن و شوهر برقرار باشد و این دو وظیفه رفع نیازهای عاطفی یکدیگر را بر عهده دارند. مهر و محبت اساس روابط خانوادگی است هرچند وظیفه کسب معاش و توجه به رفاه و تربیت فرزندان بر عهده مرد و خانه داری، فرزندآوری و تربیت و تعلیم فرزندان بر عهده زن است. مولوی همچنین بین بسیاری از روابط خانوادگی و مفاهیم عرفانی پیوند ایجاد کرده است؛ مثلاً از نظر وی زندگی زناشویی نمادی از نظام آفرینش و رابطه انسان و پروردگار و آفرینشگری و الطاف مادرانه می تواند نمادی از خداوند باشد. از دیدگاه وی زن و مرد مکمّل یکدیگرند. این پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی با توجه به آیات و احادیث درباره زنان و خانواده به واکاوی نظریّات مولوی درباره خانواده بر مبنای چهار اثر وی پرداخته است.