طنز که از مهم ترین انواع ادبی محسوب می شود، پیشینه ای طولانی در ادبیات جهان دارد. ادبیات کودک و نوجوان به دلیل نوع خاصّ مخاطب آن، همواره محملی مناسب برای ایجاد طنز بوده است. منتقدان و پژوهشگران متعدّدی در سده اخیر، درباره طنز و انواع روش های پرورش آن، صحبت کرده اند. یکی از این نظریه پردازانِ برجسته، ایوان فوناژی است که آراء او در زمینه طنز به ویژه طنز در داستان های کودک و نوجوان -اگرچه در ایران، چندان شناخته شده نیست- در زمره بهترین، نظریه های طنز است. در این مقاله، برمبنای نظریه ایوان فوناژی و با توجّه به یکی از مهم ترین مؤلّفه های طنزپردازی او؛ یعنی عنصر «تخریب حدس» به بررسی برخی داستان های کودک در ایران که توسط مشهورترین نویسندگان این حوزه در دوره معاصر تدوین شده است از جمله فرهاد حسن زاده، شهرام شفیعی، احمد عربلو، سوسن طاقدیس و سعید هاشمی، پرداخته می شود. در نظریه فوناژی تعریفی خاص از تخریب حدس ارائه شده و برمبنای آن، برخی آثار داستانی کودک نیز تحلیل شده است.