فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۶۱ تا ۳٬۹۸۰ مورد از کل ۵۱٬۷۰۲ مورد.
منبع:
شعرپژوهی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۴۷)
75 - 100
حوزه های تخصصی:
گفت وگو یکی از عناصر لازم و مهم ادبیات روایی است.اسرارنامه ی عطارکه اثری روایی تعلیمی است، حکایت های دلنشینی دارد. در این حکایت ها گفت وگو نقش مهمی دارد تاآنجاکه جای کردار را گرفته است. عطار در این حکایت ها با استفاده از شیوه های مختلف گفت وگو، از جمله گفت وگوی مستقیم، غیرمستقیم، درونی و نمایشی به خوبی از این عنصر برای پیشبرد داستان بهره جسته است. در اسرارنامه گفت وگوها از نظر تعدد صداها، چند طرفه، دو طرفه، یک طرفه و روایت، تک صدایی راوی است. گفت وگوهای دو طرفه از حیث تعداد و از بُعد تنوع طرفین، بیشترین تعداد و تنوع را به خود اختصاص داده است. زبان در گفت وگوی حکایت های اسرارنامه، حداقل یکی از شش کارکرد ارجاعی، عاطفی، ترغیبی، فرازبانی، همدلی و ادبی را به عهده دارد. سه کارکرد ارجاعی، عاطفی و ترغیبی بیشترین سهم از انواع نقش های زبانی را دارند. در این مقاله، انواع گفت وگو، به ویژه گفت وگوهای دوطرفه ی حکایت های اسرارنامه و کارکرد زبان در آن ها را بررسی کرده ایم. نتیجهی بررسی نشان می دهد که عطار اسرارنامه را به منظور تعلیمات عرفانی سروده و روایت را راه مناسبی برای مقصود خود یافته است. وی بیش از همه ی وجوه فعل، از وجه خبری استفاده کرده است و زبان او بیشتر نقش ارجاعی و در مرتبه ی بعد نقش عاطفی و ترغیبی دارد و به اعجاز زبان در بیان مفاهیم آگاهی کافی داشته است.
روابط ترامتنی آفرین نامه ابوشکور بلخی و بوستان و گلستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر اساس نظریه بینامتنی، هیچ متنی در انزوا شکل نمی گیرد و هر متنی به شکل صریح یا غیر صریح از کتب پیش از خود تاثیر می پذیرد. ژرار ژنت با مطالعه روابط متون به موضوع ترامتنیت دست یافت و آن را به پنج مقوله: بینامتنیت، زبرمتنیت(بیش متنیت)، فرامتنیت، پیرامتنیت و سرمتنیت طبقه بندی کرد. بر این اساس، هدف این مقاله بررسی این پنج مقوله میان آفرین نامه ابوشکور بلخی و بوستان و گلستان سعدی است که به شیوه کتابخانه ای و توصیفی-تحلیلی انجام شده است. هر دو شاعر در زمینه های: علم و خرد، سخن، بخت و اقبال، نکوهش طمع ورزی و ارزش قناعت، بهره بردن از زندگی و در سر متن ادبیات تعلیمی دارای مشترکاتی هستند. آثار سعدی به عنوان «زیر متن» (متن دوم) از آفرین نامه به عنوان «زِبَرمتن» (متن اول) به شدّت متأثر بوده است و می توان گفت که آثار سعدی نمونه کاملی از مبحث ترامتنیت است که مقوله بینامتنیت و ترامتنیت بیشتری با زبر متن خود دارد.
بررسی مبانیِ بینامتنیت ژرار ژنت در رمان نوجوان عقرب های کشتی بَمبَمک اثر فرهاد حسن زاده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی تابستان ۱۴۰۰ شماره ۸۸
142 - 168
حوزه های تخصصی:
مطالعه روابط میان متون، یکی از رویکردهای بررسی آثار ادبی است که از رهگذر آن می توان اطلاعات مهمی از متن دریافت کرد. در میان نظریه های ادبی مختلفی که به روابط متون توجه داشته اند، «ترامتنیت» از این حیث متن را واکاوی می کند. این نظریه، نخستین بار از سوی ژرار ژنت، نظریه پرداز و ساختارگرای فرانسوی، مطرح شد. ترامتنیت در پنج گونه پیرامتنیت، بینامتنیت، سرمتنیت، فرامتنیت و بیش متنیت به طور گسترده و نظام مند بررسی روابط یک متن مفروض را با عناصر پیرامونی اش با متن یا متون پیشین و یا همزمان خود و متونی که این متن را نقد و تفسیر کرده اند، بررسی می کند و گامی در جهت تأیید و یا انکار آن برمی دارد و ارتباط یک متن با ژانر و یا ژانرهایی که متن در آن شکل گرفته است و همچنین متونی را که متن از آن ها برگرفته شده است، شامل می شود. فرهاد حسن زاده از نویسندگان پرکار و صاحب سبک ادبیات کودک و نوجوان است که بالغ بر 80اثر در موضوعات مختلف دارد. وی به دریافت جوایز متعدد داخلی و بین المللی نائل آمده است. از جمله آثار مهم و مشهور وی داستان «این وبلاگ واگذار می شود»، «نمکی و مار عینکی»، «مهمان مهتاب»، «زیبا صدایم کن» و... است. این پژوهش در نظر دارد از میان پنج گونه ترامتنیت با بهره گیری از گونه بینامتنیت، رمان نوجوان «عقرب های کشتی بَمبَک» را مورد بررسی قرار داده و پیش متن های مورد توجه نویسنده را شناسایی کند. در ادامه مشخص خواهد شد نویسنده پیش متن های اثر را هدفمند انتخاب کرده و این پیش متن ها در انتخاب برخی عناصر داستان مؤثر بوده است. همچنین نویسنده در به کار بردن پیش متن هایی از فرهنگ عامه مانند ضرب المثل ها و کنایات، ترانه های رایج زمان و شعارهای انقلاب اهتمام ویژه ای داشته است. به همین دلیل حضور این پیش متن در این اثر، بسامد بالایی دارد.
سیمیائیّه الرموز فی أشعار بدوی جبل الوطنیّه (الرموز الجمالیه والزمکانیه والنفسیه الشخصیه نموذجاً)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۱
109 - 136
حوزه های تخصصی:
السیمیولوجیا علم یدرس نظام العلامات داخل الحیاه الاجتماعیه والذی تکمن مهمته فی البحث عن الدلالات الخفیّه لکلّ نظام علاماتی سواء کانت لغویّه أو غیر لغویّه. یحاول هذا البحث من خلال المنهج الوصفی– التحلیلی وعلى ضوء التحلیل السیمیائی أن یقوم بدراسه أهم الرموز الجمالیه کالاستعاره والتشبیه والکنایه والإغراق والرموز الزمانیه والمکانیه والنفسیه الشخصیه والقرآنیهفی أشعار بدوی جبل الوطنیّه، لما فیها من أبعاد دلالیه تفید فی دراسه النص الشعری والتعرّف علی أفکاره وآرائه. استطاع بدوی أن یجعل نصّه مؤثّراً باستخدام الرموز السیمیائیّه التی تمنح شعره جمالیّه خاصّه. إنّ توارد الدلالات الرامزه فی نصّ بدوی لیس اعتباطیاً بل هو صادر عن موقفه الفکری من الحیاه والکون، وقد ولّد فی الرموز اللغویه سلسله من الإیحاءات التی تعمّق إحساس المتلقی بالرموز. والملاحظ أنّ هذه الدراسه تکون وجیزه انتقائیه لأنّ کثره الأمثله لا تسمح بدراسه استقصائیه. من أهم نتائج البحث هو أنّ الشاعر من خلال استخدامه لهذه الرموز أراد أن یصوّر مفاهیم کحبّ الوطن والفخر بتراثه الماضوی، وآلام الأمّه العربیّه، والعوده إلى البلد ومآسی عصره إلى جانب بیان عواطفه وتجاربه الروحیّه. ومن خلال خلقه الصّور الأدبیّه قد أضفی حیویّه على شعره وأخرجها من الدلالات الصریحه إلی الرمزیه.
گفت وگومندی چهارمقاله با تذکره های قرن نهم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چهارمقاله یا مجمع النوادر دربردارنده حکایت هایی است که بعضی از آنها منحصربه فرد است و در هیچ منبعی قبل از آن یافت نمی شود؛ اما بعد از چهارمقاله کتاب های بسیاری به این حکایت ها اشاره کرده اند. هر متنی به نوعی با متون پیش و پس از خود ارتباط دارد؛ فارغ از اینکه این ارتباط مستقیم یا غیرمستقیم، آگاهانه یا ناآگاهانه و یا محدود یا نامحدود است. شناخت این ارتباط ها به ما کمک می کند تا متن را از مسیر آبشخورهای آن بهتر بشناسیم. گفت وگومندی و ترامتنیّتْ نظریّه هایی است که به بررسی ارتباط بین متون با آثار پیش و پس از خودشان می پردازد. گفت وگومندی با توجه به ویژگی اجتماعی بودن انسان به ارتباط بین همه نظام های زبانی، نوشتاری، تصویری و غیره می پردازد. توجه و علاقه انسان به تاریخ و استفاده از تجربه گذشتگان برای زندگی بهتر، برمبنای همین ویژگی بینامتنی او استوار است. این مقاله بر آن است که تذکره های قرن نهم هجری را بررسی کند تا میزان ارتباط این متون با چهارمقاله مشخص شود. به این منظور ابتدا شش تذکره قرن نُه بررسی و سپس اشتراکات موجود بین آنها و چهارمقاله در حوزه های واژگان، عبارت یا جمله، حوادث، زمان و مکان تبیین می شود. از میان تذکره های قرن نُه، چهار تذکره در حوزه های بحث شده به ویژه حوادث با چهارمقاله ارتباط دارند. این تذکره ها به ترتیبِ میزان ارتباط با چهارمقاله عبارت است از: مجمل فصیحی ، تذکر ه الشعرا ، بهارستان و رو ضه الصفا .
تحلیل گفتمان شعر اعتراض در شعر احمد شاملو و سیاوش کسرایی (بر پایه تحلیل گفتمان لاکلائو و موفه)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مطالعه و تحلیل گفتمان اعتراضی شعر معاصر به ویژه با تکیه بر شعر شاعرانی چون احمد شاملو و سیاوش کسرایی حاکی از وحدت نظام مفهومی و مضمونی اشعار ، تعهد نسبت به مردم ، جامعه و کاربرد مشترک شعر در مسیر برافراشتن ندای مردم. در تحقیق حاضر تلاش بر این است تا بر اساس رویکرد توصیفی-تحلیلی و بر پایه الگوی تحلیل گفتمان لاکلائو و موفه، ویژگی ها و وجوه اعتراضی این دو شاعر معاصر مورد واکاوی قرار گیرد. شاملو به مثابه یک شاعر نظم مستقر اجتماعی را نمی پذیرد و در تلاش برای فهم یک نظام آرمانی، هدف گذاری های سیاسی و اجتماعی اش کم کم به یک جهان بینی بسیط فلسفی و انقلابی منتهی می شود. کسرایی اما نه همچون شاعرانی چون اخوان ثالث ناامید از تغییر و دگرگونی اجتماعی است و نه همچون شاملو، دل به گزاره های فلسفی و اجتماعی خوش می کند، بلکه او شاعری متعهد و انقلابی به تمام معنا است. هدف اصلی تحقیق حاضر تبیین و شناخت گفتمان های سیاسی و اجتماعی بازتاب یافته در شعر شاملو و کسرایی است. اما مهم ترین عناصر قوام بخش دانشجوی دکتری، گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد نیشابور، دانشگاه آزاد اسلامی، نیشابور، ایران تحلیل گفتمان لاکلائو و موفه شامل مفصل بندی، هویت، تنازع و غیریت سازی، قدرت و اسطوره سازی است. بر این اساس می توان ماحصل تحقیق را بدین گونه طبقه بندی نمود که دال مرکزی در شعر شاملو آزادی و و در شعر کسرایی مقاومت توده وار در برابر استبداد سیاسی بود. این دو شاعر با یک رویکرد تازه به مفهوم هویت، تلاش کردند تا با الگوهای غیرمردمی عصر خویش مبارزه و شکل تازه ای از غیریت سازی اجتماعی عرضه کنند. شاملو و کسرایی به عنوان دو شاعر متعهد، ضمن مخالفت با قدرت رسمی و مسلط جامعه از طریق به چالش کشیدن اسطوره سازی های کاذب حاکمیت، تلاش نمودند تا با ارجاع به آزادی خواهان و وطن دوستان ایران زمین، اسطوره های مردمی تازه ای بر پایه عشق و آزادی خلق کنند.
بررسی خواستگاری زنان از مردان در شاهنامه فردوسی با رویکرد روان شناختی کارل گوستا یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در شاهنامه فردوسی در آن چه مربوط به دوره پهلوانی و اساطیری است به خواستگاری دختران از پسران یا زنان از مردان برمی خوریم که با فرهنگ و عُرف امروز ما سازگاری ندارد، اما حقیقتی است از روزگار پهلوانی و آغاز پیدایش حکومت های نخستین که بر مدار کشاورزی و گله داری ونیاز به زمین های آباد شکل گرفته اند. پهلوانان که تنومندی و نیرومندی ویژه دارند در جنگ ها و حکومت های نخستین مقامی والا پس از شاهان و گاه حتی برتر از شاهان قرار می گیرند؛ بنابراین دختر بزرگان و شاهزاده خانم ها آرزو دارند با پهلوانان ازدواج کنند تا دارای فرزندان سالم و نیرومند شوند که بعدها ارج خانوادگی را پاس بدارند. پژوهندگان این گفتار بر آن هستند با رویکرد روان شناختی کارل گوستا یونگ، روان شناس نامدار غربی، که بر مبنای «آنیما» و «آنیموس» در ناخودآگاه روان زنان و مردان وجود دارند و به صورت انگیزه درونی و بیرونی در خود آگاه پدیدار می شوند بپردازند و عملکردها و حوادث ناشی از شکل گیری آنیما و آنیموس را به دو صورت مثبت و منفی واکاوی نمایند. این پژوهش که به روش (توصیفی _ تحلیلی_ تطبیقی) انجام می گیرد نشان می دهد که انتخاب همسر در شاهنامه در دوره پهلوانی در ناخودآگاه روان شخصیت های داستان جای دارد که زنان می توانند نماد آنیمای مثبت و منفی موجود در روان انسان بوده و در سرنوشت شاهزادگان و پهلوانان مؤثر باشند.
بررسی شخصیت ضد اجتماعی در رمان «شوهر آهو خانم»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شخصیت، جزئی از ساختار کلی متن داستان به شمار می آید. شخصیت های رمان یا داستان، در واقع افرادی هستند که با اعمال و گفتار خود نقش آفرینی می کنند. «شوهر آهو خانم» به عنوان نخستین اثر علی محمد افغانی، به بازتاب مناسبت های خانوادگی و تحلیل روابط روحی، روانی و عاطفی شخصیت های داستانی توجه ویژه ای دارد. نویسنده در این رمان، با نفوذ به درونیات و ذهنیات شخصیت های داستانی، سعی می کند به لایه های پنهانی روح و روان آنها دست یابد. در این پژوهش، سعی بر آن است تا به روش توصیفی - تحلیلی به تشریح روان شناختی شخصیت ضد اجتماعی «هما» به عنوان یک زن سرکش و قانون شکن در این رمان پرداخته، و به این پرسش پاسخ داده شود که چه ویژگی هایی در شخصیت «هما» وجود دارد که وی را به عنوان شخصیت ضد اجتماعی نشان می دهد. نتایج حاکی از آن است که این شخصیت داستانی، با ویژگی های رفتاری همچون چرب زبانی، ظاهرسازی، سنگدلی، پرخاشگری، قانون شکنی، عدم وفاداری و عدم احساس پشیمانی می تواند به عنوان یک شخصیت زن ضد اجتماعی در داستان معرفی شود.
بررسی و تحلیل مضمون و درون مایه در ترانه های عاشقانه محلی ایرانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
ترانه اصطلاحی عام است که به انواع قالب های شعری ملحون یا همراه موسیقی به ویژه فهلویات، دوبیتی، رباعی و تصنیف گفته می شود. بومی سروده ها شامل انواعی چون «گرایلی» در آذربایجان، «گورانی» در کردستان و کرمانشاه، «شربه» در جنوب، «شرفشاهی» در گیلان، «سه خشتی» در قوچان و «دیهو» در بشاگرد هستند که در این تحقیق نمونه هایی از آن ها ذکر شده است. در این جستار به شیوه توصیفی-تحلیلی مضامین ترانه های عاشقانه بررسی و طبقه بندی شده اند. جامعه آماری نیز کتاب های پراکنده ترانه های بومی و آثار ضبط شده موسیقی آوازخوانان ایرانی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که وابستگی به معشوق بیشترین نمود را در بین این ترانه ها دارد. زبان آن ها ساده و عامیانه است و از آن جایی که با کار و تلاش مردمی ساده زیست ارتباط دارند، در آن ها کمتر به خیال پردازی توجه شده است، بیشتر این ترانه ها با سازهای موسیقی همراه می شوند. نتیجه این که ترانه سرایان با آوردن مضامین متعددی همچون شکایت از دوری یار، سختی راه عشق، مخالفت بزرگان در وصلت دو یار، بوسه خواهی، وفاداری، وصف زیبایی معشوق، توجه طلبی و آرزوی وصال درصدد نشان دادن درون مایه های «بیان حضور در محضر یار» با زیرلایه های آرزو یا دوام آن و «شکایت از فراق و هجران» با زیرلایه های ترس از اتفاق افتادن آن و دعا برای رفعش بوده اند.
بررسی نمایشنامه شاه لیر شکسپیر بر اساس نظریات روانکاوانه ژاک لاکان و در پرتو مفهوم گفتمان ارباب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۶ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
216 - 243
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با اتخاذ رویکرد روانکاوانه لاکانی و در پرتو مفهوم گفتمان ارباب ذیل مفهوم چهار گفتمان؛ به بررسی نمایشنامه شاه لیر شکسپیر می پردازد. پرسش اصلی مقاله چرایی جنون شاه لیر و بی نظمی متعاقب درگرفته در جامعه، پس از شرایط ثبات و نظم ابتدای نمایشنامه است. پژوهش حاضر نشان می دهد که چگونه به هنگامی که شاه لیر در مقام ارباب دال و جایگاه موضوع همان انگاری سوژه های خط خورده، از گفتمان حذف شده و حقیقت گفتمان ارباب برملا و پرده فانتزی گسیخته می شود، خدایگان و جامعه هر دو دچار جنون و آشفتگی می شوند. نخست، مفهوم گفتمان ارباب و اجزای آن شرح داده شده و تبیین می شوند و سپس با اتکا به شیوه واکاوی متن به پرسش های اصلی پژوهش پرداخته می شود.
بوطیقای روایتِ ادبیات پایداری در کتاب های درسی ادبیات دوره متوسطه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال سیزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴
85 - 110
حوزه های تخصصی:
نظام آموزشی در کشور ما نظم محور است و ویژگی بارز آن، نظم دادن به مقوله های متنوع علمی، با تکیه بر عناصر موجود در آن ها است. بر این اساس، رویکرد نظم محور به درک بیشتر دانش آموز از فحوای دروس و علوم منتهی می شود. هدف ما در این جستار، بررسی دامنه ای خاص از فحوای کتاب های درسی دوره متوسطه، یعنی روایت های مرتبط با ادبیات پایداری است تا از این رهرو، به میزان تحقق اهداف آموزش وپرورش پی بریم. در این باره، ابزار اصلی تحقیق را روایت شناسی قرار دادیم و به سبب کثرت انگاره ها در این گستره، بر آن شدیم تا از رویکرد تودورف به مثابه محور اصلی کار بهره گیریم؛ چه او در یکی از پژوهش های به نام خویش به بررسی و آسیب شناسی فحوای کتب درسی ادبیات در نظام آموزشی فرانسه پرداخته و بدین حیث، تجربه او راهگشاست. نیز خواهیم دید که هرچند نویسندگان دو دوره کتاب های درسی ادبیات فارسی دوره متوسطه ایران، در دوره اول، توجه چندانی به روایت پایداری نداشتند و تنها در دوره دوم، این مقوله را مهم قلمداد کرده اند، بااین حال، متن های برگزیده در هر دو دوره، به حیث ساختار روایی، نکات قابل انتقادِ فراوان دارند و گویا هدف مؤلفان کتاب های درسی از جای دادن متن های روایی در این کتاب ها، ایدئولوژیک گرایی است تا ارتقای سطح خوانش، نقد، توصیف متن و آشنایی با مفاهیم متن روایی. فقدان قاعده مندی، همچنین عدم تطابق با ملاک های علم روایت شناسی و چندپارگی در بیان مطالب باعث شده تا نمونه های عرضه شده تناسبی با اهداف دیسپلین محور در آموزش ادبیات پایداری نداشته باشند.
تمایز شیوه های اجرایی ترانه و تصنیف دینی از عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۴
175 - 200
حوزه های تخصصی:
در ترانه های دینی و عرفانی با توجه به ریشه باستانی و عامیانه ترانه ها، قدیمی ترین شعرهای فارسی یافته شده است. در این جستار به شیوه تحلیلی توصیفی به تمایز ترانه و تصنیف دینی و ترانه و تصنیف عرفانی در شیوه های اجرایی پرداخته ایم. مشخص کردن دقیق حوزه های ترانه ها و تصنیف های دینی و عرفانی یک از مسائل مهم مباحث سرایش و اجرای این ترانه ها است. موضوع پژوهش به صورت توصیف و تحلیل فرم، زبان و محتوا بررسی شده است. یافته های پژوهش نشان می دهند که درون مایه های دینی و عرفانی که در دو حوزه متفاوت هستند، بخش قابل توجهی از ترانه ها را شکل داده اند و از ابتدا نیز تفاوت این دو گونه در محتوا و شکل اجرایی مشخص بوده است و سازندگان آنها نیز از ابتدا شناختی نسبت به این دو حوزه اندیشه ای داشته اند. سازندگان و اجراکنندگان ترانه ها و تصنیف های دینی، درویش، چاووش خوان، تعزیه خوان، نوحه خوان و شرخون هستند. سازندگان و اجراکنندگان ترانه ها و تصنیف های عرفانی، عاشیق، سوزخوان، بیت خوان و تصنیف خوان نامیده می شوند. زبان این ترانه ها و تصنیف ها صمیمی است و موسیقی بیشتر بر پایه کلام آنها ساخته شده است.
تحلیل چرایی و چگونگی ورود و جلوه ی بافتار سپاهیانه در غزل سده ی ششم هجری (با تکیه بر اوصاف معشوق)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۸)
173 - 202
حوزه های تخصصی:
تحلیل چرایی و چگونگی ورود و جلوه ی بافتار سپاهیانه در غزل سده ی ششم هجری (با تکیه بر اوصاف معشوق) چکیده نظر به بازتاب سیمای معشوق، بر مبنای اوصاف سپاهیانه در شعر پارسی، این پرسش اساسی پیش می آید که ویژگی های یادشده، چگونه و متأثر از چه عواملی موردتوجه شاعران قرار گرفته است؟ بنابراین، در پژوهش حاضر بر آن هستیم تا با واکاوی دقیق و همه جانبه ی این تصاویر در غزل سده ی ششم هجری و نیز با بهره گیری از دو شیوه ی تحلیلی و آماری، ضمن ارائه ی فهرست جامعی از این تصاویر، چرایی ورود آن ها به حوزه ی شعر و ادب و دلایل ماندگاریشان در ادوار بعد را بررسی کنیم. بدیهی است مقارن با ورود ترکان به ایران و به دنبال تکامل تدریجی قالب غزل، به لحاظ ساختار و درون مایه، معیارهای زیبایی نیز تغییر می یابند. ازآنجایی که این ترکان غالباً به حسن و جنگاوری شهرت داشتند، شاعران تحت تأثیر تحولات سیاسی اجتماعی و نیز باتوجه به سلیقه ی شخصی و ذائقه ی معمول عصر، نوعی ژانر حماسی را در بستر نرم و لطیف غزل وارد کردند که بعدها غزل حماسی نام گرفت. ازاین رو در این مقاله، ضمن بررسی دقیق علل و عوامل مؤثّر، صبغه ی سپاهیانه ی معشوق بر مبنای رویکردهای ادبی و جامعه شناسی و روان شناسی، در سه سطح تحلیل شده است: 1. سازوبرگ سپاهیانه؛ 2. تعابیر عیّارانه؛ 3. رفتار سپاهیانه.
تحلیل تطبیقی نقد نظام اجتماعی مردسالار در شعر سیمین بهبهانی و فهمیده ریاض(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال سیزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴
97 - 140
حوزه های تخصصی:
بسیاری از اندیشمندان و روشنفکران، ریشه عقب ماندگی و مشکلات زنان را در نظام اجتماعی مردسالار دانسته اند. لذا سال ها قبل جنبش آزادی زنان در ایران و پاکستان شکل گرفت که یکی از هدف های آن مبارزه با نظام اجتماعی مردسالار بوده است. در این میان زنان اهل قلم به مقوله ی تبعیض و بی عدالتی نسبت به زن واکنش نشان داده و آثاری را با این مضمون پدید آورده اند. سیمین بهبهانی شاعر ایرانی و فهمیده ریاض شاعر پاکستانی درونمایه ی نقد نظام اجتماعی مردسالار و بیان مشکلات زنان در این جوامع را در اشعار خویش دستمایه ی مضمون سازی قرارداده اند. در اشعار زنانه ی دو شاعر یاد شده، مشکلات و مسایل زنان و انتقاد از نظام اجتماعی مردسالار با بسامدی قابل توجّه بازتاب یافته است لذا در این پژوهش بازتاب موضوع یادشده در شعر دو شاعر ایرانی و پاکستانی به روش توصیفی-تحلیلی و با رویکرد تطبیقی با بهره گیری از برخی اصول و آموزه های جامعه شناسی ادبیات واکاوی و تحلیل شده است. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آن است که انتقاد از نظام اجتماعی مردسالار یکی از گفتمان های اصلی شعر سیمین بهبهانی و فهمیده ریاض است که در قالب مضامینی؛ همچون سلب آزادی های اجتماعی، ازدواج اجباری، جواز چندهمسری مردان و ... بازتاب یافته و به تصویر کشیده شده است؛ با این تفاوت که نقد های اجتماعی سیمین بهبهانی آمیخته با نوعی رمانتیسم، احساساساتی و سطحی؛ اما انتقادات فهمیده ریاض عمیق، متفکرانه، تند و همراه با دلالت های آشکار وپنهان سیاسی است.
دیالکتیک عین و ذهن و این همانی سوژه و ابژه در نظریه و شعر نیما یوشیج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«عینیت گرایی» از اصلی ترین و مهمترین مفاهیم نظریه شعری نیمایوشیج است. عده ای منظور او را خلق شعرهایی کاملاً عینی دانسته و با ذهنی یافتن بخشی از اشعارش، نظریه و شعر وی را دچار تناقض یافته اند. برخی نیز با نسبت دادن نادرست این مفهوم به دیگر اجزاء نظریه و شعر او، تعریفی متفاوت از این مفهوم به دست داده اند. با دقت در آراء نیما و همچنین در نظر گرفتن سیر تاریخی این مفاهیم در شعرش، درمی یابیم که اساس تفکر و رویکرد نیما «دیالکتیکی» است و وی با توجه به آراء فیلسوفانی نظیر «هگل» و «مارکس»، به این همانی سوژه (ذهن) و ابژه (عین) دست زده و در نهایت بدون آنکه اصل عینیت گرایی مورد نظرش مخدوش شود، از تضاد بین این دو به سود عینیت عبور کرده است؛ به این صورت که خود او نیز به جزوی از آن عینیت تبدیل می شود. به بیان دیگر، آنچه منتقدان را در مواجهه با این مفاهیم به اشتباه انداخته است، درنیافتن این همجواری و تقابل دیالکتیکی بوده است. توجه به ساختار دیالکتیکی مورد نظر نیما، در فهم و تحلیل اشعار وی بسیار راهگشا است و در این مقاله علاوه بر ترسیم دقیق رویکرد او در این زمینه، با نقد چهار شعر وی، پاره ای از اشتباهات منتقدان در مواجهه با شعر او برطرف شده است.
معرفی نسخه خطی صفاء القلوب و بررسی ویژگی های سبکی آن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
صفاء القلوب اثر ارزشمندی است که فقط یک نسخه خطی در کتابخانه ملّی تبریز از آن وجود دارد و تاکنون هم تصحیح نشده است. این کتاب را عبدالرحیم حزین شیروانی در دوره قاجار در 19 گفتار و 11 حکایت و یک خاتمه ای کوتاه در دعای خیر در حق کاتب به اقتفا از نان و حلوای شیخ بهایی و در وزن و قالب آن سروده است. مقاله حاضر به روش اسنادی- توصیفی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای بررسی و تحلیل شده، در صدد پاسخ گویی به این پرسش است که بارزترین ویژگی های سبکی صفاء القلوب چیست؟ به این منظور، مهم ترین ویژگی های صفاء القلوب در سه سطح فکری، زبانی و ادبی همراه با معرَّفی نسخه و ویژگی رسم الخط آن، بررسی و تلمیحات و تضمین های به کار رفته، تخریج و مصدریابی شده است. یافته های پژوهش مبنی بر آن است که این اثر از جهتی ویژگی های سبک کهن را دارد و از جهتی رد پای واژه ها و اصطلاحات روز و کاربردهای نو در لابلای این نسخه مشهود است. ویژگی های سبکی و رسم الخط نسخه، در دو نسخه دیگر نیز دیده می شود. تنها 7 درصد ابیات مردّف، هستند. پیروی از نان و حلوا نیز در جای جای نسخه نمود دارد. مؤلفّ این اثر، غیر از شیخ بهایی، به اشعار مولوی و عطار و صائب نیز نظر داشته است.
بررسیِ دلایل اُفت شعر مهدی اخوان ثالث پس از از این اوستا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی سال هجدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۷۱
41-68
حوزه های تخصصی:
مهدی اخوان ثالث یکی از نامداران شعر معاصر است که شعرش در طول زمان تحولات قابل توجهی پذیرفته. او بعد از روی آوردن به شعر نیمایی و پس از اوج چشمگیری که در از این اوستا نشان داد، در مجموعه های بعدی به تدریج از آن اوج فاصله گرفت. با توجه به جایگاه رفیع شعر اخوان ثالث مسلماً باید عوامل مهمی این اُفت هنری را رقم زده باشند. پژوهش پیش رو در پی یافتن این عوامل با رویکرد «نقد تاریخی برون مبنا» و با بیان این مسئله که پیوند متقابلی میان آثار با موقعیت فرهنگی و اجتماعی مقطع تاریخی آفرینش آن ها وجود دارد، به سراغ زندگی و شعر اخوان ثالث رفته است. بر این مبنا، مسائل و عواملی محیطی ای که بر روحیه و عاطفه اخوان تأثیر گذاشته و موجب تغییر در ابعاد مختلف شعر وی شده، تحت عنوان «عوامل فرامتنی» و عواملی که درنتیجه عوامل فرامتنی ظهورشان در شعر اخوان، منجر به افول شعر وی شده است، تحت عنوان «عوامل متنی» تقسیم و بررسی شده اند. در پایان مشخص گردیده است که شرایط محیطی ای که پس از از این اوستا در زندگی اخوان به وجود می آید، موجب می شود که وی با همه مهارت و تسلطش، انگیزه و توان لازم را جهت سرودن اشعاری هم تراز با اشعار این مجموعه نداشته باشد.
فراخوانی شخصیتهای دینی و اسطوره ای در شعر پایداری سید ابوطالب مظفری (مطالعه موردی: دیوان عقاب چگونه می میرد؟)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی سال هجدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۷۱
151-173
حوزه های تخصصی:
این جستار به روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای به رشته تحریر درآمده است. در این پژوهش ضمن کشف و طبقه بندی شخصیت های دینی و اسطوره ای در شعر پایداری سید ابوطالب مظفری، ارتباط آنها با اندیشه مقاومتی شاعر مورد بررسی قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد که شاعر به بازآفرینی شخصیت های دینی و اسطوره ای پرداخته و الگوهای دیروزین را با واقعیت های امروزین جنگ پیوند داده، و در این راستا برای غنابخشی ادبی به شعر و دلالت های زبانی آن، و پیوند اندیشه مقاومتی با فضای خفقان زای جامعه افغانستانی، در تلاش به فراخوانی این شخصیت ها برای خدمت به موضوع ادبی و هویت سازی آن است.
ویژگی های اسطوره ای شخصیت «درویش» و چهره دوگانه او در افسانه های سحرآمیز ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از شخصیت هایی که در افسانه های سحرآمیز ایرانی دیده می شود درویش است. درویش در افسانه سحرآمیز توانایی های خاصی دارد. وی درمان برخی بیماری ها و مشکلات را می داند و از برخی دانش های پوشیده آگاهی دارد. در افسانه ها علاوه بر درویش یاریگر که به ویژه در تولد قهرمان و راهنمایی او نقش دارد، نوعی درویش شریر نیز در افسانه ها دیده می شود. درویش شریر در افسانه ها نوعی جادوگر است که برای ازبین بردن قهرمان تلاش می کند. گاه نیز ممکن است درویش درواقع موجود پلیدی نباشد، اما در بخشی از داستان با ایجاد نوعی ابهام درباره نیات خود به صورت مقطعی شخصیتی منفی به نظر برسد که درواقع خیرخواه قهرمان است. هدف از این پژوهش نشان دادن این نکته است که به نظر می رسد چهره دوگانه درویش افسانه ای زیرساختی اسطوره ای دارد و شخصیت درویش با برخی خدایان ایران باستان همچون ایزد وایو، آناهیتا و مهر پیوند دارد.
راوی غیر قابل اعتماد در رمان های کوابیس بیروت و شازده احتجاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله مباحث جدید روایت شناسی، «راوی غیر قابل اعتماد» است؛ یعنی کسی که به دلایلی چون: دانش محدود و کم اطلاعی، اختلال در حافظه و فراموشی، روان پریشی، عدم توجّه به نشانه های دستوری در نقل رویدادها، تناقض بارز در گفتار و رفتار، ترس و تردید و نیز تعصّب، رویدادهایی را که نقل می کند موثّق و معتبر نیستند. پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی- تحلیلی به تطبیق رمان های «کوابیس بیروت» از غاده السمّان نویسنده سوری و «شازده احتجاب» اثر هوشنگ گلشیری نویسنده ایرانی بر اساس مؤلفه های راوی غیر قابل اعتماد پرداخته است. نتایج، نشان از آن دارد که راویان هر دو رمان، روانی پریشان و آشفته دارند و این روان پریشی در رمان کوابیس بیروت نمود بیشتری دارد و عنوان کابوس ها بر روی این رمان، خود دلیل روشنی بر وضعیت نامطلوب روحی روانی راوی آن است. هر دو راوی، پیرامون رویدادها اطلاعاتی اندک دارند؛ لذا در نقل آن ها مرتّب از کلمه «شاید» استفاده می کنند و حتّی زمانی هم که واژه «حتماً» را به کار می برند، سیاق جملات، نشان از عدم قطعیّت آنان دارد. هر دو راوی مدام در حالتی از ترس و تردید هستند و آن را به خواننده هم منتقل می کنند. اختلال در حافظه، تکرارهای بی مورد و نیز تناقض در گفتار و رفتار راویان، روایت آنان را از درجه اعتبار ساقط کرده است، البته بی اعتباری راوی شازده احتجاب با چاشنی دیگری به نام تعصّب او نسبت به خاندان قاجار، رنگین تر بوده به گونه ای که مانع ارائه بی طرفانه برخی گزارش ها شده است.