فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۰۰۱ تا ۴٬۰۲۰ مورد از کل ۵۱٬۷۰۲ مورد.
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۲
33 - 55
حوزه های تخصصی:
یمیل الفنانون فی أیامنا هذه إلی الأنشطه الجماعیه أکثر من أی وقت مضی فی خلق الأعمال حیث تتکون هذه المجموعات من أشخاص باختصاصات مختلفه. إنها طریقه یحافظ فیها کل تخصص تماماً علی مفاهیمه وبنیته ومبادئه وأسسه وطرقه، فضلاً عن الترتیب الذی یتم تقدیمه به، وفیه یتوازی تخصصان أو أکثر مع برامج فریده وبالطبع مع أسالیب محدده لکل مجال ویقوم کل تخصص بفحص قضایا محدده ربما أهمیه وجهات النظر المختلفه المستمده من تخصصات مختلفه حول موضوع واحد تعتبر أحد أسباب إتباع هذه المناهج. تساعد موضوعات العلوم القرآنیه وامتدادها إلی الموضوعات الأدبیه والبلاغیه من زوایا التخصصات المختلفه علی تعمیق الموقف والفهم الصحیح لمفاهیم کلام الوحی. تهدف هذه الدراسه إلی تعریف مکانه المفاهیم القرآنیه من وجهه نظر أدبیه وبلاغیه. لقد تمت الدراسه بطریقه البحث التحلیلی الوصفی والأدوات المستخدمه هی المصادر المکتبیه بموضوعات التفسیر والأدب والبلاغه العربیه. تدل نتائج هذه الدراسه إلی أن تقییم المفاهیم القرآنیه من منظور العلوم المختلفه یشیر إلی التقدم والتطورات فی الفتره الأدبیه المعاصره حیث نجد القرآن نصاً مناسباً للدراسه والبحث من خلال الدخول فی مجال اللغه العربیه والإلمام بمحتویات هذه الفتره.
بررسی تطبیقی درونمایه ستم ستیزی در اشعار پروین اعتصامی و احمد عبدالمعطی حجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۹
87 - 109
حوزه های تخصصی:
پروین اعتصامی یکی از شاعران پرآوازه شعر معاصر فارسی است که مخالفت با ستم و ستمگران و همدردی با محرومان و ستم دیدگان از درونمایه های مهم شعر اوست. احمد عبدالمعطی حجازی نیز یکی از پیشگامان شعر معاصر عربی و از شاعران متعهد مصری است که شعرهایش تصویری از درد و اندوه مردم جامعه خود از جمله مبارزه آن ها با ظلم است. این پژوهش در تلاش است با تکیه بر شیوه توصیفی- تحلیلی، نمودهای مشترک درونمایه ظلم ستیزی را میان این دو شاعر مورد پژوهش و واکاوی قرار دهد. نتایج این پژوهش نشان می دهد مواردی چون جست وجوی اتوپیای تهی از ظلم و بیداد، اعتراض به بی عدالتی در توزیع درآمدها و وضع مالیات های سنگین، و انتقاد از بی مهری در تعامل با یتیمان و کودکان بی سرپرست، از جمله نمودهای مشترک ستم ستیزی در اشعار دو شاعر است. اما با این وجود، پروین برای بیان انتقادات خود از زبان تمثیل، فابل و بیانی کنایه وار بهره می گیرد، اما در شعر حجازی ، خبری از تمثیل های دور از ذهن نیست و او جسورانه و با صراحت کامل به انتقاد از شرایط سیاسی و اجتماعی حاکم بر جامعه می پردازد.
جبر و اختیار از منظر عرفان و کلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جبر و اختیار همواره از مسائل مهم و بحث انگیز عقیدتی مسلمانان بوده و ازنظر تاریخی، اختلافات و داوری های متنوعی را در میان اندیشمندان کلام و فلسفه و عرفان دامن زده است. نظریه کلامی معتزله و اشاعره درباره این موضوع، با مسلّم دانستن مسئله دوگانگی میان انسان مکلَّف و حقّ مطرح می شود؛ البته کوشش هریک سرانجام، به پاسخی متفاوت به مسئله چگونگی رابطه انسان مکلَّف با خدا می انجامد. متکلمان به استقلال خلق از حقّ معتقدند و به خلق و حقّ همانند دو حقیقت جدا از هم می نگرند؛ آنان با این پیش فرض ها کوشیده اند مسئله جبر و اختیار را به گونه ای بررسی کنند که هم ظواهر ادلّه نقلی و عقلی را مبنی بر امتناع حلول و وحدت حقّ و خلق حفظ کنند و هم در توجیه بحث تکلیف و جزای اعمال دچار مشکل نشوند. عارفان با توجه به تجربه ای که از شهود وحدت خود با وجود مطلق یا حقّ، در مقام قرب نوافل دارند، خوانشی دیگر از رابطه حقّ و انسان به دست داده اند. جبر و اختیار نزد متکلمان اسلامی یک اضافه مَقولی است که میان دو طرف مستقل یعنی خدا و انسان مکلَّف برقرار می شود که دوگانگی آنها مسلّم فرض شده است. عارف با توجه به تجربه شهودی خود از شیوه ارتباط حقّ و خلق، مخلوقات را پرتوی از وجود مطلق می داند؛ درنتیجه در سایه چنین وحدتی، تحقق اضافه مقولی را منکر است؛ زیرا اضافه مَقولی تنها میان دو امر جدا از هم و مستقل تصور می شود و عارفان با توجه به نظریه خود درباره وجود، به تحقق چنین استقلالی در دو طرف رابطه حقّ و خلق معتقد نیستند. عارف مسئله جبر و اختیار را در پرتو وحدت حقّ و عبد که در قرب نوافل آشکار می شود بررسی می کند. در این دیدگاه که برخاسته از تجربه ذوقی است، عارف با توجه به مقام قرب نوافل که مستلزم فنای عارف و ظهور اوصاف حقّ در صفحه باطنش است و فنای خود در حقّ که در این مقام حاصل می شود، از نوعی جبر سخن می گوید؛ این جبر به سبب فنای اوصافِ عارف در وجود حقّ و جداشدن او از اوصاف بشری رخ می دهد. در اینجا عارف به نفی اختیار خود می پردازد که صفتی از اصاف بشری است؛ نیز با توجه به ظهور اسمای حقّ در خود و اینکه آفرینش او بر صورت حقّ است، اختیار را مانند وصفی از اوصاف حقّ مطرح می کند که در او تجلی یافته است.
واگرایی سنّت و مدرنیته در شعر عرفانی -عاشورایی قاجار (با تکیه بر گنجینه الأسرار عمّان سامانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرت و عظمت واقعه عاشورا ابعاد وسیع و بی نظیری داشت و به همین سبب از دیدگاه ذوقی و شهودیِ عرفان به دور نماند. پژوهشگران، از بین همه ادوار گوناگون تاریخی، به دوره قاجار ازنظر عرفان و تصوّف در شعر آیینیِ تشیّع (شعر عاشورا) کمتر توجه داشته اند. در این دوران تاریخی با ورود مظاهر مدرنیته به ایران، در همه ابعاد و جوانب سیاسی، اقتصادی و... با تغییرهای بسیاری روبه رو هستیم؛ اما در جامعه ای که تاروُپود وجود آن را باورهای دینی تشکیل می داد، پذیرش فرهنگ و تمدن مدرن غرب با ویژگی های دنیاگرایانه آن به آسانی ممکن نبود؛ ازاین رو شعر عاشورایی با رویکرد عرفان مدارانه به مبارزه همه جانبه با مظاهر مدرنیته در جهان معاصر پرداخت. بازتاب این تقابل را به خوبی می توان در گنجینه الأسرار عمّان سامانی دید. این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی و بر مبنای داده های کتابخانه ای صورت گرفته است و به این پرسش پاسخ می دهد: تقابل سنت و مظاهر مدرنیته غربی در دوران قاجار و در شعر عرفانی عاشورایی این دوره چگونه نمود یافته است؟ نتایج بیانگر آن است که در این اشعار، وحدت گرایی، عشق، توجه به روح جمعی در قیام امام حسین (ع) و مظهر انسان کامل، در تقابل با مظاهر مدرنیته غربی قرار دارد.
تحلیل نقش موقعیت در دانش های بلاغی و تحلیل انتقادی گفتمان با محوریت خسرو و شیرین نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۹)
1 - 26
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی رویکردی بین رشته ای است که در آن سعی می شود نقش تحولات اجتماعی در مطالعات زبانی برجسته شود. این شیوه در پی آن است که نقش گفتمان را در روابط اجتماعی به ویژه روابطی که قدرت نابرابر را نشان می دهد، آشکار کند. فرکلاف، زبان شناس و پژوهشگر بریتانیایی، با ارائه ی مدل سه بعدی (توصیف، تفسیر و تبیین) چارچوب گسترده تری را برای این نظریه ایجاد کرد، به گونه ای که نقش موقعیت و اجتماع در آن به نحوچشمگیری برجسته شده است. به سبب گسترده بودن مباحث تحلیل گفتمان فرکلاف، در این پژوهش کوشش شده است تا مباحث گفتمان شناسی تنها در بخش واژه ها1 با علوم معانی، بیان و بدیع مقایسه و برای تحلیل خسرو و شیرین نظامی به کار گرفته شود. هدف این پژوهش آن است که با مقایسه ی دانش های بلاغی و رویکرد فرکلاف، تحلیل روشن تری از این رویکرد ارائه شود. نقش موقعیت و مقتضای حال در علم معانی به طورکامل بررسی شده؛ اما در علم بیان و بدیع به جز تعریض موردتوجه قرار نگرفته است. در نظریه ی فرکلاف موقعیت به همراه قدرت در تبیین مسائل مختلف به کار می رود. باتوجه به برجسته بودن نقش موقعیت در علم معانی و تحلیل گفتمان فرکلاف، کوشش شده است که نقش موقعیت در مباحث علم بیان و بدیع نیز تحلیل شود. از دستاوردهای این پژوهش آن است که نظامی در خسرو و شیرین در هر سه حوزه یعنی معانی، بیان و بدیع به نقش موقعیت و مقتضای حال مخاطب توجه داشته است. به بیان دیگر کوشیده ایم تا نشان دهیم بیان و بدیع در منظومه ی خسرو و شیرین در ساخت موقعیت برجسته برای کنش های کنشگران نقش اساسی و بنیادین ایفا می کند.
بیا که ما سپر انداختیم، اگر جنگ است (بررسی آماری و تحلیلی واژگان جنگی و حماسی در غزلیات سعدی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۹)
27 - 52
حوزه های تخصصی:
یکی از ویژگی های غزل سعدی، حضور هم زمان دو مفهوم «عشق» و «جنگ» در بافت شعر عاشقانه یا به تعبیر دیگر خلق تصاویر عاشقانه با استفاده از واژگان، تعابیر، و تصاویر جنگی است. در این مقاله ضمن ارائه ی داده های آماری دراین خصوص، به بررسی دلایل حضور و بسامد قابل توجه واژگان و ترکیبات جنگی در غزل عاشقانه ی سعدی پرداخته شده است. درمجموع 637 غزل، 1014 مورد واژگان و ترکیبات جنگی همچون: خون، کشتن، شمشیر، تیغ، تیر، ناوک، خدنگ، کمان، کمند و غیره مشاهده می شود. در بررسی دلایل این موضوع، موارد مطرح شده در این پژوهش ازاین قرار است: الف: پشتوانه ی اسطوره ای ایزدبانوان عشق و جنگ در گستره ی فرهنگی ایران، بین النهرین، یونان و روم و ادامه ی این الگو در فضای شعری پیش از سعدی ازجمله الگوی «معشوق جنگجو» در ادبیات حماسی، غنایی و عامه؛ ب: اوضاع تاریخی، اجتماعی و سیاسی عصر سعدی با تأکید بر حمله ی مغول و تأثیرات آن بر فضای شعر فارسی؛ ج: عوامل اجتماعی ازجمله سابقه ی حضور غلامان ترک و رواج «شاهدبازی» در گستره ی فرهنگی و شعری زمان سعدی و پیش از آن؛ د: تداعی معانی به عنوان مفهومی مشترک میان روان شناسی و ادبیات و نقش آن در گسترش و تکرار واژگان و ترکیبات جنگی در شعر عاشقانه ی سعدی.
واکاوی محتوایی و ساختاری مسئله رؤیت خدا در اشعار عطار نیشابوری (با رویکرد به آیات قرآنی و دیدگاه های کلامی معتزله و اشاعره)
منبع:
مطالعات ادبی متون اسلامی سال ششم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۲)
125 - 142
حوزه های تخصصی:
مسئله رؤیت خداوند از مسایل مهم کلامی و مورد اختلاف شدید فرقه های اسلامی، از جمله اشاعره با معتزله است. اشاعره رؤیت خداوند در روز قیامت را ممکن می دانند؛ در حالی که متکلمان معتزلی رؤیت خداوند را در دنیا و آخرت غیر ممکن دانسته اند. این مسئله به قدری مهم است که علاوه بر متکلمان، اغلب شاعران معتقد و منکر این مبحث کلامی نیز در ضمن اشعارشان اعتقاد و مسلک خود را در این باره تبیین نموده اند. عطار نیشابوری، از جمله شاعرانی است که در آثار خویش به مسئله رؤیت خداوند و بیان دیدگاه هایش در این موضوع پرداخته است. در این پژوهش سعی شده است با شیوه توصیفی - تحلیلی و با استناد به آیات قرآنی و دیدگاه های کلامی معتزله و اشاعره در دیوان اشعار و مثنوی های عطار با پرداختن به برخی از آرایه های ادبی، موضع کلامی این شاعر در ارتباط با مسئله رؤیت خدا آشکار گردد. نتایج این جستار حاکی از آن است که عطار به جلوه صفات حق و نه ذات وی باور دارد.
پژوهشی در بنیان های اساطیری و تاریخی کیانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عصر حاضر که عصر حاکمیت تاریخ و تاریخ گرایی است، موضوع تشخیص زمان ها و بنیان های تاریخی و اساطیری از دغدغه های پژوهش است؛ خاصه در مطالعات ایرانی تعیین مرز میان اسطوره و تاریخ در حماسه ملّی از دشواری های تحقیق به شمار می رود. نخستین بار برتلس از سه بخش متمایز شاهنامه با عنوان های: اسطوره ای، تاریخی و پهلوانی سخن گفت؛ براساس این نظر، دوره حکومت پیشدادیان اساطیری است امّا درباره دوره حکومت کیانیان پژوهشگران اتفاق نظر ندارند. وجود عناصر اساطیری در داستان های مربوط به سلسله کیانیان این پرسش را مطرح می کند که شاهان کیانی شخصیت های تاریخی دارند یا متعلق به اسطوره اند. در پاسخ به این پرسش پژوهشگرانی چون ویندشمان، اشپیگل، دارمستتر، لومل، ویکندر و دو مزیل با دید اسطوره گرایی بر این عقیده اند که کیانیان یا برخی از شاهان این سلسله به اسطوره تعلق دارند. وجود عناصر شگفت در داستان کیکاووس و کیخسرو بن مایه این تفکر است. گروه دیگر از پژوهندگان تاریخ گرا، چون هنینگ، مری بویس و کریستن سن کیانیان را پادشاهان ایران خاوری می دانند که در دوره ای تاریخی پیش از هخامنشیان حکومت کرده اند. ظهور و حضور زرتشت در دوره گشتاسب بن مایه این عقیده است. در جستار پیش رو به روش توصیفی- تحلیلی، آراء و استدلال ها و شواهد این دو گروه پژوهندگان نقد و بررسی شده است نتایج این بررسی نشان می دهد نظریه تاریخ گرایان مستندتر و به واقعیت نزدیک تر است.
تحلیل داستان رعنا و زیبا از دیدگاه ولادیمیر پراپ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال نوزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۷
211 - 238
حوزه های تخصصی:
قصّه بخشی از میراث فرهنگی ملت ها است و ارزش های سنّتی و فرهنگی هر جامعه را رقم می زند. در تحلیل قصّه ابتدا باید به شناخت عناصر سازنده آن پرداخت، سپس روابط بین این عناصر و خطّ سیر قصّه را کشف نمود. پرسش اصلی پژوهش این است که براساس تئوری ولادیمیر پراپ و با تحلیل خویشکاری های واحد ویکسان در روایت عامیانه رعنا و زیبا چگونه می توان به ساختار این گونه داستان ها پی برد. دراین مقاله که با روش توصیفی و تحلیل محتوا به انجام رسیده، داستان بر اساس الگوی ریخت شناسی پراپ مورد بررسی قرار گرفته است که می توان آن را به مراحلِ وضعیت آغازین، پیدایش گرفتاری، انتقال، نیرنگ، مبارزه، بازگشت و عروسی دسته بندی کرد. ضمن نقد وتحلیل کارکردهای سی ویک گانه مورد نظرِ پراپ در این داستان مشخص شد که فراوانی عملکرد در این قصّه در عنصر یاری دهنده است و سپس در تصمیم گیری قهرمان قصّه و در مبارزه، بیشترین کنش دیده می شود. این قصّه سه بدبختی و شر و رفع آن را در پی دارد که به تناسب آن، سه بازگشت و انتقال را برای قهرمانان اصلی قصّه رقم می زند.
گفتمان کاوی سطوح شعر محمد زهری بر اساس الگوی تئون ون دایک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال نوزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۷
239 - 264
حوزه های تخصصی:
ارزیابی سطوح گوناگون گفتمان، امکان دستیابی به برداشتی جدید از آن را فراهم می نماید و تعاملات زبان با ساختارهای ایدئولوژیک را کشف می کند. تحلیل گفتمان انتقادی این امکان را فراهم می آورد که دو عامل ایدئولوژی و قدرت که در فرایند ارتباط زبانی تأثیر مهمی در روساخت و ژرف ساخت زبان دارند مورد بررسی قرار گیرد. تئون ون دایک (Teun van Dijk)، ازجمله نظریه پردازان این حوزه، تحلیل گفتمان انتقادی را به مثابه ابزاری نیرومند برای تحلیل های اجتماعی می داند. الگوی پیشنهادی وی معیار مناسبی جهت تحلیل شعر اجتماعی-سیاسی است که غالبا برپایه برجسته سازی نکات مثبتِ «خود» و حاشیه رانی نکات منفیِ «دیگری» بنا شده است. محمد زُهری (1926-1995م) ازجمله شعرای نوگرای منتسب به شعر اجتماعی-سیاسی است که نظام دوقطبی برجسته سازی و حاشیه رانی، نقش اساسی در شکل بندی گفتمان شعر وی دارد. پژوهش حاضر با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی به این نتیجه رسید که نظام گفتمانی در ژرف ساخت شعر زُهری، بیشتر برپایه برجسته سازی نکات مثبت خود و برجسته سازی نکات منفی دیگری بنا شده است که این برجسته سازی ها با روساخت هایی که شامل معناسازی، ساختار گزاره ای، دستور زبان و استدلال است تقویت می شود.
تحلیل کاربردشناسانه کارکرد اقناعی استعاره در نامه های برگزیده نهج-البلاغه
حوزه های تخصصی:
کاربردشناختی، ادبیات را به عنوان مؤثرترین و زیباترین نوع گفتمان تلقی می کند، گفتمانی که نه تنها زیبایی و جمال در آن بلکه تمام کارکردها و وظائف ارتباطی زبان در آن موجود است. بنابراین فن اقناع به عنوان هدف غایی هر گفتمانی، در ذیل مکتب کاربردشناختی قرار می گیرد. استعاره به عنوان ابزاری است که جایگاهی بالا در امر ارتباط بین متکلم و فرستنده و نیز در امر اقناع و اثرگذاری بر مخاطب دارد. مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی سعی دارد این صنعت بلاغی را با هدف اقناع مخاطب در نامه های برگزیده نهج البلاغه بررسی کند. از دستاوردهای پژوهش این است که امام7 بیش تر استعاره خود را درجهت تنبیه، تذکیر و ترغیب مخاطب به کار می گیرد و برای اقناع مخاطب از این طریق، تصاویری ساده و ملموس انتخاب می کند که اقناع و قدرت تأثیری بیش تر دارند.
بررسی تطبیقی عناصر حماسی در علی نامه و خاوران نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
167 - 182
حوزه های تخصصی:
علی نامه و خاوران نامه از نمونه های برجسته حماسه های دینی قرن پنجم و نهم در ادب پارسی هستند که در توصیف جنگ های اسلام به فرماندهی حضرت علی (ع) به نظم کشیده شده اند. عناصر حماسی باتوجه به محتوا و درون مایه داستان ها شکل می گیرد و ساختار، متناسب با چگونگی درون مایه ترسیم می شود. تحلیل تطبیقی عناصر حماسی نو در حماسه های کهن، موضوع اصلی این مقاله است. در این دو منظومه، عناصر اصلی حماسه مشتمل بر قالب داستانی، قهرمان پردازی، زمان، مکان، عناصر و نیروهای خارق العاده ترسیم شده و تقلید از شاهنامه فردوسی در زمینه های شیوه سخن پردازی، لفظ و نیز محتوا به روشنی جلوه گر است. نتایج این پژوهش، گویای این مسئله است که اگرچه این دو منظومه ازنظر ظواهر و عناصر حماسی با یکدیگر شباهت های زیادی دارند، درون مایه و شکل بروز عناصر حماسی در داستان ها با یکدیگر متفاوت است؛ باوجود اینکه این دو کتاب در زمینه های خرق عادت و داستانی بودن منسجم هستند، محبوبیت و دور نبودن قهرمانان این دو منظومه از صفات والای اخلاقی سبب شده است که عامه مردم، قهرمان اصلی داستان را نمونه و مظهر انسان آرمانی و حماسی خود بدانند.
خوانش نشانه های اسطوره ای رمان ولی دیوانه وار اثر شیوا ارسطویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۲
83 - 113
حوزه های تخصصی:
اسطوره ها همواره پیوند عمیقی با ادبیات داشته اند و می توانند علاوه بر معنا، بر فرم و ساختار صوری اثر، تأثیر بگذارند. بررسی و تحلیل مناسبات اسطوره ای یک متن ادبی نقش مهمی در تبیین و دریافت معانی و مفاهیم آن دارد. هدف از پژوهش حاضر خوانش نشانه های اسطوره ای رمان ولی دیوانه وار نوشته شیوا ارسطویی به روش تحلیلی توصیفی است. نتایج بررسی این رمان بر مبنای خوانش اسطوره ای نشان می دهد که معانی و حتی فرم رمان از اسطوره تأثیر پذیرفته و احضار اسطوره شیوا به متن رمان، علاوه بر کمک به گسترش مفاهیم رمان، در فرم و پیشبرد روایت نقش داشته است؛ یعنی زنی که در دایره ساعت می رقصد، با حرکت خود ریتم رمان را تنظیم می کند و مشخص می سازد که کدام ماجرا در چه زمانی روایت شود. همچنین رمزگان های مختلفی همچون نام ها (شیوا، خدای سه سر هندی...)، مکان ها (آب انبار، جعبه پاندورا، پالمیر...) و مفاهیمی چون مرگ و نوشتن در این رمان به عنوان واحدهای معناداری از یک گفتمان اسطوره ای هستند.
تحلیل روایت شناسانه خداوند در قصه های مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۲
239 - 268
حوزه های تخصصی:
اگرچه پژوهشگران در تحقیقات خود، موضوع خداوند را از دیدگاه های گوناگون کلامی، عرفانی و مذهبی با تأکید بر بخش غیرروایی یا غیرداستانی در مثنوی بررسی کرده اند، اما همچنان این موضوع در قصه های آن پوشیده مانده است. هدف از این پژوهش با روش تحلیلی توصیفی، آن است تا کنش های خداوند را در 57 قصه با توجه به نوع ظهور و اثرگذاری طبقه بندی کند. به همین منظور نگارندگان با تمرکز بر بخش روایی قصه ها، به بررسی موضوع پرداخته اند. در واقع، قصه های مثنوی هم پای دلالت های آکنده از نکته های دقیق عرفانی، توانسته مخاطبان را به حیات روحانی و معنوی بکشاند، و از این طریق آن ها را متوجه حضور مطلق خداوند در زندگی کند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که خداوند به عنوان عنصری پیش برنده در روایت های مثنوی گاه از طریق مشیّت، قضا، الهام و وحی و یا به طور مستقیم، به عنوان شخصیّت کلیدی و گاه به شکل هاتف در ساحت نمادین و تمثیلی، حضوری چشمگیر داشته و مولوی با نمایش چنین کنش هایی بر آن بوده است تا خوانندگان را به نوعی از شناخت برساند.
مقایسه مصادیقی از حکمت عملی در اشعار سنائی و مثنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکمت عملی،جامع بایدها و نبایدهایی است که به اخلاق،سیاست و تدبیر منزل برمی گردد و «اخلاق» ، به معنای نیرو و سرشت باطنی و رفتار و حالتِ نفسانی نیکو است.حکمت عملی از آن جا که راهی برای نیل ب ه س عادت آدمی است، همواره مورد توجه بوده است.تعالیم اخلاقی، بخش عمده ای ازمفهوم شعر بوده و شاعران نقش بارزی در نشر فضایل اخلاقی داشته اند.این پژوهش درصدد است تا به شیوه تحلیل مقایسه ای، ضمن پاسخ به اینکه نظام اخلاقی سنایی و مولانا بر چه اساسی استوار است ؟ چند نمونه از مصادیق حکمت عملی، همراه با مشابهت ها و تفاوت های آن ها را در شعر سنایی و مثنوی مولوی مورد بحث و مقایسه قرار دهد. بررسی ها نشان می دهد که سنایی و مولانا هر دو در بیان تعالیم حکمی و اخلاقی، متاثر از شریعت و عرفان هستند. با این تفاوت که طرح نکات اخلاقی در دیوان سنایی، در ضمن مدایح صورت گرفته و جزو فضایل اخلاقی ممدوح است و اغراق زیادی در آنها وجود دارد اما در حدیقه و مثتوی که دو اثر عرفانی هستند ، رویکرد معنوی است و تمام فضایل اخلاقی در جهت تعالی روحی و کمال و تقرب و محو و فنا معنی می یابد.
توظیف لغه الجسد وغایتها فی أشعار الحب عند بدر شاکر السیاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۱
9 - 39
حوزه های تخصصی:
العلاقات الإنسانیه لاتتوقف عند حدود الکلمات المنطوقه، بل تتعداها باستخدام الحرکات الجسدیه. وهناک تتفق لغهُ الجسد مع اللغه المنطوقه لنقل المعنی التعبیری فتفردت هذه اللغه بهذا المهام حیث أخذت الدراسه هذه تغور بلغه الجسد فی الأبیات التی ترکها بدر شاکر السیاب، وحاولت الکشف عن مدی غایه هذه اللغه فی أشعار الحب عنده معتمده علی المنهج التوصیفی التحلیلی. اختیرت الأمثله الشعریه من دیوانه "أزهار وأساطیر" الذی احتوی علی نسبه کبیره من تغنیات الحب لهذا الشاعر العراقی. بما أنَّ لغه الجسد بحد ذاتها متشعبه الفروع، فأخذ الباحثون منها سته تقسیمات: لغه العیون، ولغه الیدین، ولغه الوجه، ولغه الشفاه، ولغتا العِطر والشَعر کترکیز یلائم أشعار الحب عند السیاب. استنتج البحث أنَّ لغه الشاعر فی هذا المجال، کانت غالباً ما تترجم ملکات الجسد، وکأنها إلهام لقصائده؛ کانت لغه العیون عنده بمثابه السحر والجمال، ولغه الیدین التی لها أکثر استخداماً فی دیوانه،کأنَّما کان الشاعر یستکمل عباراته بحرکه الید حتی یعبر عن شعوره، ولغه الشفاه فکانت هذه اللغه المستخدمه فی أبیاته مکبوته بتعابیر عتابیه، ولغه الوجه عند الشاعر فاضحه فشت له أسرار الوجوه التی ازدحمت فی عالم خیاله. وإنّ هناک تناسقاً وترابطاً وثیقاً بین لغه العِطر ولغه الشَّعر وتضافر إحداهما مع الأخری حیث ینقص المعنی فی کلتا اللغتین إذا اعتُبرتا کلغتین منفصلتین: لغه العطر تفشی سر الجنون المخبوء فی خصلات لغه الشعر، کضفائر معطره مسترسله من أعلی قصائد الشاعر.
دراسه الزمن الروائی فی روایه "حبّی الأوّل" لسحر خلیفه اعتماداً علی نظریه جیرار جنیت البنیویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۱
137 - 157
حوزه های تخصصی:
یُعتبَر الزمن من العناصر البنیویه التی تحدث الروایه أساساً علیها. وکان الزمن یتشکل على علاقه منطقیه سببیه فی الروایات الکلاسیکیه، ولطالما استفاد الکتّاب منه لتحقیق أغراضهم فی الکتابه، لکنّه ومن خلال الحرکه والتغییر على أرض الواقع، جعلهم یسعون وراء أشکال زمنیه أخرى تفیدهم فی تبیین الخیال والرؤى. وهذا ما یسبب الحرف عن المسیر المتتابع للزمان فی الروایات المعاصره، نتیجهً للمفارقه بین زمن السرد وزمن حدوث القصه وباستخدام تقنیه التسلسل الزمنی وإیقاعه. وسحر خلیفه، الروائیه التی تشکل القضیه الفلسطینیه محوراً مرکزیاً فی روایاتها تعید قراءه التاریخ الفلسطینی وأحداثه، لعرضه على الجیل الجدید من مواطنیها عبر قصه حب فی روایتها "حبّی الأوّل". وقد تناولت هذه الدراسه الزمن فی الروایه المذکوره معتمده آراء "جیرار جنیت" حول الزمن الروائی، التی عرضها فی کتابه "خطاب الحکایه" من خلال تبیین المفارقات بین زمن القصه وزمن الحکایه، وعلى منهج وصفی تحلیلی. وقد استثنت الدراسه التواتر، فوصلت إلى أنّ المفارقات الزمنیه تسود على الروایه بسبب التداخل بین الحاضر والماضی فی نظام تشظظی للبنیه الزمنیه فیرى القارئ نفسه فی تردد بین هذین البعدین من الزمن. وقد أسست خلیفه لهذه البنیه الزمنیه باستخدامها تقنیات متنوعه لتسریع السرد أو إبطائه والحرکه المستمره بین الحاضر والماضی دعماً للأغراض السردیه. ومن هذه التقنیات؛ تیار الوعی والحوارات الداخلیه والاسترجاعات والاستباقات والخلاصه والحذف، مما یجعل الزمن الروائی یطول فی بعض المشاهد ویقصر فی أخرى.
معرفی و بررسی بلاغی و دستوری «الوافی فی تعداد القوافی» اثر محمّد عصّار تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های دستوری و بلاغی سال یازدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۹
227 - 252
حوزه های تخصصی:
قافیه در شعر فارسی اهمیّت فراوان و جایگاه قابل توجهی دارد؛ به همین دلیل و برای سهولت کار شاعران، از گذشته های دور تا دوران معاصر، کتبی در قالب فرهنگ های قافیه تألیف شده است. یکی از معتبرترین و معروف ترین این فرهنگ ها، «الوافی فی تعداد القوافی» اثر محمّد عصّار تبریزی، شاعر قرن هشتم هجری قمری است. دست نوشته هایی از این اثر در کتابخانه های ایران و جهان نگهداری می شود که تاکنون معرّفی، بررسی و تصحیح نشده اند. مقاله پیش رو به شیوه توصیفی – تحلیلی و با استناد از منابع کتابخانه ای، به معرفی و تحلیل متن «الوافی فی تعداد القوافی» همراه با جداول و نمودارها می پردازد. عصار تبریزی این رساله را در یک دیباچه و چند فصل تنظیم کرده و به مباحث قافیه مثل حروف، حرکات، رویّ و عیوب قافیه و همچنین اوزان و بحور شعر پرداخته است. وی در فصل آخر کتاب نیز، بیش از ده هزار لغت دو تا هفت حرفی را که می تواند در قوافی فارسی مورد استفاده شعرا باشد، به صورت الفبایی و فرهنگ گونه آورده است. نتایج این پژوهش که پس از تصحیح و مقابله دو نسخه از نسخ خطی کتاب به دست آمده است، نشان می دهد که معرفی و چاپ این فرهنگ ارزشمند می تواند کمک شایانی به پژوهش های علم بلاغت و تدوین تاریخ این علم و قافیه پژوهی نماید. همچنین با توجّه به این که در این کتاب، کلمات قافیه از نظر پسوند و هجاهای پایانی مورد تجزیه و تحلیل دستوری قرار گرفته اند، می تواند مورد استفاده زبان شناسان و پژوهشگران دستور زبان فارسی قرار گیرد و به عنوان یک فرهنگ زانسو و پسوند کهن استفاده شود.
بررسی دیدگاه کودکانه در شعر سهراب سپهری بر اساس نظریه رشد ژان پیاژه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال پنجم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۶
36 - 61
حوزه های تخصصی:
دوران کودکی و زبان کودکانه ارزشمند و قابل تأمل است. با توجه به اینکه شعر نوعی بازگشت به کودکی است، شاعران می کوشند تا برخی از جلوه های دوران کودکی را در شعر نمایان کنند. البته این راه تنها به عنوان یک رویکرد یا ره یافت به شعر قلمداد می شود نه اینکه تنها رویکرد ممکن به شعر باشد. دراین جستار با روش تحلیلی-توصیفی بازگشت شاعر به کودکی در شعر سهراب سپهری با استناد به برخی نقطه نظرهای پیاژه، روان شناس معروف سوئیسی که شعر نوعی بازگشت به کودکی است بررسی می شود. با توجه به اینکه هدف بررسی دیدگاه کودکانه در شعر سهراب است بر اساس نظریه رشد ژان پیاژه، پس از بیان و توضیح مراحل تحوّل شناخت کودک و شرح ویژگی های عمده تفکّر و رفتار او، نمونه هایی از شعر سهراب سپهری که ویژگی های تفکّر کودکانه را دارد مطرح می گردد. نتایج نشان گر آن است که جلوه های گوناگون دیدگاه کودکانه درسروده های سهراب سپهری با جنبه های مختلف نظریه رشد پیاژه قابل انطباق است.
نگاهی تطبیقی به هنجارگریزی زبانی در اشعار رهی معیری و مهرداد اوستا بر اساس الگوی لیچ(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال پنجم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۶
175 - 211
حوزه های تخصصی:
هنجارگریزی، یکی از روش های کاربردی در سرودن شعر و انتقال مفاهیم نهفته در آن است و شاعران زیادی از این روش برای انتقال اهداف خود استفاده کرده اند. شاعر هنجارگریز، با هدف رستاخیز ادبی در شعر، موفّق به ایجاد لذت هنری می شود. بررسی میزان هنجارگریزی در شعر شاعران معاصر، میزان توانمندی آن ها در برجسته سازی کلمات را به خوبی نشان می دهد. از آنجا که یکی از مهم ترین عوامل انتقال فرهنگ، زبان است، نوع به کارگیری زبان، از مهم ترین ویژگی های شاعران محسوب می شود. در این مقاله، با مرور مفاهیم مربوط به هنجارگریزی زبانی از منظر «لیچ»، به بررسی جلوه های مختلف هنجارگریزی زبانی در اشعار «رهی معیری» و «مهرداد اوستا» پرداخته شده است. هدف از این پژوهش، بررسی گونه های هنجارگریزی زبانی بر اساس نظریه لیچ در اشعار این دو شاعر است. این پژوهش با روش کتابخانه ای و با رهیافت توصیفی- تحلیلی انجام شد و در نهایت به این نتیجه رسید که دو شاعر مذکور از انواع مختلف هنجارگریزی های زبانی مانند هنجارگریزی آوایی، هنجارگریزی واژگانی، هنجارگریزی نحوی یا دستوری و هنجارگریزی سبکی به خوبی استفاده کرده اند، تا مفاهیم مورد نظر خود را به خواننده انتقال دهند.