آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۰

چکیده

بر اساس نظریه بینامتنی، هیچ متنی در انزوا شکل نمی گیرد و هر متنی به شکل صریح یا غیر صریح از کتب پیش از خود تاثیر می پذیرد. ژرار ژنت با مطالعه روابط متون به موضوع ترامتنیت دست یافت و آن را به پنج مقوله: بینامتنیت، زبرمتنیت(بیش متنیت)، فرامتنیت، پیرامتنیت و سرمتنیت طبقه بندی کرد. بر این اساس، هدف این مقاله بررسی این پنج مقوله میان آفرین نامه ابوشکور بلخی و بوستان و گلستان سعدی است که به شیوه کتابخانه ای و توصیفی-تحلیلی انجام شده است. هر دو شاعر در زمینه های: علم و خرد، سخن، بخت و اقبال، نکوهش طمع ورزی و ارزش قناعت، بهره بردن از زندگی و در سر متن ادبیات تعلیمی دارای مشترکاتی هستند. آثار سعدی به عنوان «زیر متن» (متن دوم) از آفرین نامه به عنوان «زِبَرمتن» (متن اول) به شدّت متأثر بوده است و می توان گفت که آثار سعدی نمونه کاملی از مبحث ترامتنیت است که مقوله بینامتنیت و ترامتنیت بیشتری با زبر متن خود دارد.

تبلیغات