فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۲۱ تا ۳٬۹۴۰ مورد از کل ۵۱٬۷۰۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
تحلیل شخصیت پردازی در داستان رستم و اسفندیار بر اساس نظریه زندگیِ اصیلِ مارتین هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال سیزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۱
225 - 249
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین علل تأثیرگذاری داستان رستم و اسفندیار، شیوه تقابل دو شخصیت اصلی است. برخلاف اکثر نبردهای رُخ داده در شاهنامه، رستم و اسفندیار تا پیش از جدال با یک دیگر همواره در یک جبهه قرار داشتند. بنابراین به نظر می رسد دیگر نه با خیر و شرّ متعارف روبه روییم و نه با سوءتفاهمی از آن دست که در داستان رستم و سهراب اتفاق افتاد. به همین دلیل، ویژگی هایی که این دو شخصیت را رودرروی هم قرار داده، از اهمیتی ویژه برخوردار می شود به طوری که تحلیل تفاوت های بنیادینِ دو شخصیتِ رستم و اسفندیار، یکی از راه های کشف علل تأثیرگذاری این داستان به شمار می رود. برای رسیدن به این هدف، پیش از هر چیز نیاز است که با پیدا کردن معیاری مناسب، راهی برای طبقه بندیِ ویژگی های رفتاریِ دو شخصیت اصلیِ این داستان به دست بیاوریم. در پژوهشِ پیشِ رو، کوشش شده تا بر اساس آرایی که مارتین هایدگر در مورد ریشه های شکل گیری «زندگی اصیل» و تفاوت های آن با «زندگی غیر اصیل» مطرح کرده، تفاوت های بنیادینِ دو شخصیتِ اصلی داستان رستم و اسفندیار بررسی شده و نقش این تفاوت ها در مسیر حرکت داستان و به سرانجام رساندنِ آن موردتوجه قرار گیرد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که تحلیل شخصیت پردازی در داستانِ رستم و اسفندیار بر اساس نظریه هایدگر، نه تنها می تواند ما را به درکی روشن تر از ریشه های اختلاف میان این دو شخصیت برساند؛ بلکه برخی از رفتارهای به ظاهر متعارضِ اسفندیار را هم توجیه کند.
نقد و بررسی روایتی از فاطمیان مصر و اسماعیلیه براساس داستان بوستان خیال (با اتکا به منابع تاریخی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۸۸
151 - 174
حوزه های تخصصی:
قصه ها و داستان ها به عنوان یکی از بخش های مهم فرهنگ عامه رابطی بین مردم اکنون با گذشته اند که مبانی فرهنگی و اعتقادی را از نسلی به نسل دیگر منتقل می کنند. بر مبنای رویکردهای تاریخ گرایی نو و بافت روایی و داستانی متون تاریخی، برخی از داستان ها نیز حاوی بافت تاریخی اند که بررسی آنها در کنار منابع تاریخی سودمند است. افسانه بوستان خیال از قصه های عامیانه ای است که بنای آن بر تاریخ خلفای فاطمی مصر و شیعیان اسماعیلی است که بر اساس حوادث تاریخی رخ داده در زمان چهار خلیفه نخست فاطمی در مصر، آغاز می شود. مؤلّف این شخصیت های تاریخی را به عرصه افسانه آورده، داستان های موهوم به آنها نسبت داده است. این جستار چگونگی حضور مذهب اسماعیلیه و خلفای فاطمی را در این داستان دنبال می کند و به نقد و بررسی آن براساس منابع و روایت های تاریخی به شیوه توصیفی-تحلیلی می پردازد. یافته های این پژوهش و نقد آنها بیانگر صحت برخی از روایت های نویسنده بر اساس منابع تاریخی و اعتقادی این فرقه مذهبی-سیاسی است، اما در مواردی تفاوت هایی نیز وجود دارد. چهره خار ق العاده ای که نویسنده از برخی از خلفای فاطمی ارائه داده است بسیار به جنبه تقدس و الوهیت این خلفا نزد راویان معتقد به این مذهب نزدیک است.
واکاوی ترجمه ساختارهای نحوی نشاندار و بی نشان در ترجمه موسوی گرمارودی از خطبه جهاد براساس نظریه لمبرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساختِ اطلاع و نشانداری از مباحث مهم در زبان شناسی نقش گرا به شمار می آید که توجه نظریه پردازان ترجمه را به خود جلب کرده است. از جمله ساختارهای نحوی نشاندار، مبتداسازی وکانونی سازی است که در آن ها سازه مبتدا وکانون از جایگاه اصلی خود در جمله خارج شده و در جایگاه دیگر مثلاً ابتدای جمله قرار می گیرند. از آنجا که از منظر ساخت اطلاعی، جابه جایی در عناصر جمله و نشانداری، بار معنایی بیشتری را ایجاد می کند، درک این موضوع خصوصاً در ترجمه متون دینی از اهمیت بسزایی برخوردار بوده و نیازمند دقت بیشتر مترجم و شناخت و رعایت ساختار دو زبان مقصد و مبدأ است؛ زیرا ممکن است دو گزاره به لحاظ ظاهری، معنای یکسانی داشته باشند، اما به لحاظ ارتباطی و کلامی معانی متفاوتی داشته باشند. پژوهش حاضر با شیوه تحلیل محتوا و با رویکرد تطبیقی با تکیه بر نظریه لمبرکت، ترجمه موسوی گرمارودی از خطبه جهاد را از حیث ترجمه ساختارهای نشاندار مورد بررسی قرار داده است. نتایج نشان می دهد مترجم به طور کلی در ترجمه این ساختارها چندان موفق عمل نکرده و اکثر این ساختارها را به صورت بی نشان در فارسی ترجمه کرده است. البته این امر به روانی ترجمه وی لطمه نزده است، اما بدون شک از منظر ساخت اطلاعی به دلیل تغییر ساختارها از نشانداری به بی نشانی، انتقال دقیق بخشی از معانی ارتباطی کلام میسر نشده است.
تقابل سنت و مدرنیسم در رمان های زویا پیرزاد
منبع:
شفای دل سال چهارم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸
207 - 231
حوزه های تخصصی:
رابطه سنّت و مدرنیته از مسائل مهمی است که جامعه امروز با آن روبه رو است و به عنوان موضوع اجتماعی در ادبیات، به ویژه رمان بازتاب می یابد. زویا پیرزاد، یکی از نویسندگان زن ایرانی است که در آثار خود، به ویژه رمان های «چراغ ها را من خاموش می کنم» و «عادت می کنیم» به این رابطه توجه می کند. در این پژوهش، ابتدا تعاریف و شاخص های سنّت و مدرنیسم ارائه شده است و سپس به روش توصیفی-تحلیلی، شاخص های سنّت و مدرنیته، بازتاب شاخص ها و رویکرد زویا پیرزاد درباره این دو پدیده در رمان های فوق، بررسی شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد، نویسنده با تکیه بر قهرمانان زنی که به تصویر می کشد، تلاش کرده است، جامعه ای را نشان دهد که مدرنیته در آن موجب زوال سنّت می شود. حقوق اجتماعی و آزادی زنان، سبک زندگی مدرن، ازدواج، سبک زندگی، تنهایی انسان، عشق میان زن و مرد، به چالش کشیدن دیدگاه های سنّتی مردسالارانه، نمود عشق های ممنوعه، برتری زنان نسبت به مردان و تقابل میان شخصیت ها و نسل های سنّتی و مدرن ازجمله نمونه های تقابل سنّت و مدرنیسم در رمان های پیرزاد است؛ درعین حال در برخی موارد، جلوه های مدرنیسم مانند مصرف گرایی، تجمل گرایی و غرق شدن در زندگی شهری و روزمره، به باد انتقاد گرفته شده است.
پژوهشی در انتساب سرقت ادبی به مؤلّف راحه الصّدور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۱
135 - 162
حوزه های تخصصی:
راحه الصّدور و آیه السّرور از معدود کتاب های بازمانده از تاریخ سلجوقیان است که نگارش آن در سال 603 هجری، به پایان رسیده است. بسیاری از محقّقان بر آن بوده اند که این اثر، سرقت ادبی محض است و نجم الدّین راوندی کسی است که با سوء استفاده از سلجوقنامه، کتابی را که بیست و یک سال پیش از آن، نوشته شده بوده در ظاهری دیگر، به نمایش گذاشته و با افزودن مطالبی به آن و یا تلخیص آن کتاب، به دریافت صله نائل آمده و نامش را در ردیف تاریخ نویسان و همچنین نویسندگان نثر فنّی و مصنوع قرار داده است. این مقاله بر آن است تا برخلاف سایر محقّقان که اغلب به رونویسی از عقیده یکدیگر پرداخته اند، بیان کند که اگرچه شواهد بسیاری مبنی بر سرقت ادبی در راحه الصّدور دیده می شود، اما نکاتی نیز در این کتاب وجود دارد که نشان دهنده مشاهدات و اظهارنظرهای خود مؤلّف است.
بررسی ترجمه ی انگلیسی غزلی از حافظ بر پایه برداشت درست از متن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۸)
85 - 120
حوزه های تخصصی:
بررسی ترجمه ی انگلیسی غزلی از حافظ بر پایه ی برداشت درست از متن [i] شیرین رزمجو بختیاری * چکیده مترجمان بسیاری شعر حافظ را به زبان انگلیسی ترجمه کردهاند. در ترجمه ی شعر حافظ دو نکته ی بسیار مهم وجود دارد؛ نخست ضرورت فهم دقیق شعر حافظ است و دیگر ضرورت آگاهی دقیق و عمیق از واژگان، تعابیر، اصطلاحات و ساختار زبان مقصد. هراندازه که مترجم با زبان مبدأ و مقصد آشنایی داشته باشد، زبان شعر و ادب در هر زمان و در هر فرهنگ به عنوان یک مؤلّفه ی کاملاً مستقل نیازمند تخصّص و مهارت است. در پژوهشِ حاضر یکی از غزل های حافظ با مطلعِ «مزرع سبز فلک دیدم و داسِ مه نو...» در پنج ترجمه ی انگلیسی از مترجمان فارسیزبان، یعنی شهریار شهریاری و عبّاس آریان پور و انگلیسیزبان، یعنی ویلبرفورس کلارک، پل اسمیت، رابرت بلای و لئونارد لویسون به صورت همزمان مورد مطالعه و بررسی قرار گرفتهاست. در این پژوهش از نظریه ی آنتوان برمن برای تحلیل ترجمهها بهرهبرده و با استفاده از نظریه ی تحریف های معمول در ترجمه ی متون ادبی، ترجمهها مورد نقد و تحلیل قرار داده شدهاست. اگر چه تصوّر غالب این است که مترجمان فارسیزبان فهم بهتری از شعر حافظ دارند، امّا پس از بررسی و تحلیل ترجمههای این مترجمان، عیوب ترجمه ی آن ها که ناشی از دانش ناقص ادبی و اطّلاعات ناکافی آنها از زبان هنری حافظ بود، آشکار شد. مترجمانِ انگلیسیزبان اغلب به متنِ مبدأ پایبندتر بودهاند، امّا گاهی تلاش کردهاند با جایگزین کردن برخی مؤلفه ها شعر حافظ را به فرهنگِ زبانِ مقصد نزدیکتر کنند.
پیرنامه های ماوراءالنهر و سیر مقامات نویسی طریقت خواجگان در قرون ششم تا هشتم هجری قمری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و نهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۵(پیاپی ۹۰)
۱۱۸-۹۷
حوزه های تخصصی:
در قرون ششم تا هشتم هجری قمری در خطّه ماوراءالنهر پنج پیرنامه به زبان فارسی تألیف شده است و هر پنج پیری که درباره احوال آنها کتاب نوشته اند در گروه خواجگان قرار دارند. این آثار عبارت اند از رساله صاحبیه، مقامات عبدالخالق غجدوانی، مقامات عارف ریوگری، انیس الطالبین و عده السالکین و مقامات حضرت خواجه نقشبند. در این مقاله کوشش شده تا ویژگی ها، تأثیرگذاری ها و تأثیرپذیری های مؤلفین و سیر تحوّل این آثار بررسی شود. پس از بررسی شیوه پیرنامه نویسی مؤلفین و بیان ویژگی های آثار، مشخّص شد پیرنامه های ماوراءالنهر وجوه اشتراک زیادی با یکدیگر دارند. تمام پیرنامه های ماوراءالنهر به زبان فارسی نگاشته شده اند در حالی که در میان پیرنامه خطه فارس و خراسان به ویژه آثار فارس پیرنامه های بسیاری به زبان عربی دیده می شود. با توجه به وجود شباهت های فراوان مقامات غجدوانی و مقامات خواجه یوسف همدانی به رساله صاحبیه این احتمال وجود دارد که پیرنامه نویسان متأخر از نگاشته عبدالخالق غجدوانی درباره ابویوسف همدانی تأثیر پذیرفته باشند. برخلاف پیرنامه های سرزمین هایی مانند فارس و خراسان که نویسندگان آن از اشعار به دو زبان فارسی و عربی استفاده کرده اند، تمام ابیاتی که در پیرنامه های بخارا آمده به زبان فارسی است. در بیشتر پیرنامه های این سرزمین از زنان یاد شده و در آنها زن از جایگاهی والا برخوردار است.
نقد فمنیستی رمان نوجوان در خون آشام سیامک گلشیری و ترجمه ی خون آشام استفنی مه یر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
891 - 913
حوزه های تخصصی:
نقد فمنیستی رویکردی است که از اواخر قرن بیستم فعالیت خود را آغاز نمود تا به بررسی وضعیت زنان و تجربیات آنها در متون ادبی بپردازد. منتقدین این شیوه برای تحلیل متون ادبی از دو شیوه ی نقد زنانه (زن به عنوان خالق اثر) و تحلیل نقش های جنسیتی (جلوه های زن به عنوان شخصیت) استفاده می کنند. در پژوهش حاضر سعی شده است با استفاده از هر دو گرایش موجود در این رویکرد دو مجموعه ی خون آشام استفنی مه یر و سیامک گلشیری بارویکرد زنانه مورد تحلیل قرار گیرد تا به این سؤال پاسخ داده شود که آیا دو اثر حاضر، تحت تأثیر گفتمان مردسالار قرار گرفته اند؟ و آیا گلشیری که شخصیت خون آشام خود را از افسانه های غربی وام گرفته است و با ورود خون آشام به کوچه های تهران سعی نموده به آن رنگ بومی بدهد، مباحث فرهنگی و اجتماعی مانند نگاه به زن را در اثر خود بومی ساخته است وآیا شخصیت های زن او متفاوت با شخصیت های زن مه یر نمایان شده اند یاخیر؟ مه یر اگرچه به عنوان یک زن سعی کرده است زن های داستان خود را شخصیت هایی قوی و مستقل ارائه نماید، امّا در بعضی از موارد نیز تحت تأثیر گفتمان مرد سالار قرار گرفته است. در خون آشام گلشیری نقش های جنسیتی بیشتر از مه یر تکرار شده است و در برخی موارد گلشیری تحت تأثیر فرهنگ سنتی ایران در نقطه ی مقابل مه یر عمل کرده است. تحقیق حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با ابزار فیش برداری صورت گرفته است.
اخوان پژوهی در گذر زمان (بررسی کارنامه اخوان پژوهی در طی 6 دهه (1395-1330)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای ادبی زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۱۵
91 - 116
حوزه های تخصصی:
توجه به پیشینه و داشتن اطلاعات کافی در ارتباط با پژوهش از بایستگی های یک اثر تحقیقی جامع و مفید است. بنابه گستره دامنه پژوهش در حوزه شعر و ادبیات، به منظور جلوگیری از تکراری بودن پژوهش های آتی در این مقال به معرفی، بررسی و شناسایی آثار (اعم از کتاب و مقاله) در حوزه اخوان پژوهی می پردازیم. رویکرد ما در این نوشتار توصیفی-تحلیلی-انتقادی است که با ارائه نمودارهای زمانی و موضوعی آثار پژوهشی صورت می گیرد. در این نوشته نشان خواهیم داد که کدام جریان های نقد حول محور اخوان در طی شش دهه شکل گرفت؟ چه جنبه هایی از شعر اخوان بیشترین پژوهش ها را به خود اختصاص داد و نقاط ضعف و قوت پژوهش ها کدامند؟ بنابرنتایج پژوهش جریان های نقد حول محور اخوان در چند شاخه اصلی تداوم داشته است. در حوزه نظام صوری مهمترین جریان های تداوم یافته در حوزه زبان، روایت پردازی و وجوه بلاغی و نظام موسیقیایی شعر و در عرصه نظام معنایی نیز بحث تعهد و شعر اجتماعی-سیاسی، مفاهیم فلسفی و هویت ملی از مهمترین مضامین مناقشه برانگیز در شعر اخوان هستند. رشد گسترده آثار پژوهشی و مجلات و نشریات، دقت نظر، نکته سنجی، نگاه جزیی نگر و تخصصی تر شدن مقالات، توجه به رویکردهای جدید در نقد و مطالعات بینارشته ای به منظور نگاهی دیگرگونه از وجوه مثبت و تکراری و کلیشه ای بودن نتایج، رویکرد توصیفی و نظریه محور بودن از نقاط ضعف برخی پژوهش هاست
تعبیر معنایی نام آواهای فارسی برمبنای الگوهای ساخت واژی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و نهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶(پیاپی ۹۱)
۲۶۰-۲۳۷
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر، با هدف ارائه تحلیلی پیکره بنیاد درباب ارتباط میان تعبیر معنایی نام آواهای زبان فارسی و ویژگی ساخت واژی آنها، تمام نام آواهای ثبت شده در فرهنگ نام آواها در زبان فارسی (۱۳۷۵)، که برابر 2570 مدخل بوده است، بررسی شده و با تحلیل ساخت واژی و معنایی آنها، نام آواهای دوگان ساخت فارسی، شامل تکرار کامل ناافزوده، تکرار کامل افزوده میانی، تکرار کامل افزوده پایانی، تکرار کامل پژواکی، و تکرار کامل پژواکی افزوده، تحت بررسی قرار گرفته است. نتایج تحلیل داده ها نشان می دهد، فرآیند تکرار ساخت واژی پژواکی برای «تأکید و برجسته سازی» معنی نام آواها به کار می رود؛ مفهوم «تداوم پیوسته» ازطریق تکرار کامل ناافزوده شکل می گیرد؛ نام آواهای دربردارنده معنی «تداوم ناپیوسته»، افزون بر بهره مندی از ساختار دوگانی، دارای همخوان های انسدادی در فاصله بین دو تکرار صورت نام آوا هستند؛ معنی «تداوم به همراه سایش و کشیده شدن»، با استفاده از شیوه تکرار کامل افزوده میانی «و» یا «ا» صورت بندی می شود؛ و ویژگی معنایی «خفیف و جزئی»بودن نام آواها با تکرار کامل ساخت واژه و انتخاب همخوان هایی با شیوه تولید سایشی یا انسایشی صورت می پذیرد؛ صورت ساخت واژی تکرار پژواکی افزوده میانی «و» نیز برای افاده معنی «تعدد و کثرت» استفاده می شود؛ و درنهایت، تأکید بر «شدت صدا یا عمل» ازطریق شکل ساخت واژی مشتق پسوندی صورت می گیرد و به گروه تکرار ساخت واژی تعلق ندارد.
تحلیل انتقادی و تطبیقی روش خوارزمی و جامی در شرح نی نامه مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۰
211 - 239
حوزه های تخصصی:
جامی (وفات: 898 ه . ق) و خوارزمی (وفات: 233 ه . ق) از شاعران و عارفان بزرگ قرن نهم هجری، با تألیفات ارزنده ای در زبان و ادبیّات فارسی در زمره نخستین شارحان مثنوی مولوی محسوب می شوند. شروح خوارزمی و جامی از زمان تألیف تا امروز، مورد توجّه بسیاری از مولوی پژوهان و شارحان مثنوی معنوی قرار گرفته است. آثاری درباره احوال، آثار و زندگی این شارحان تألیف و تدوین شده است، اما اثری که به بررسی و تبیین روش و رویکرد این شارحان در شرح نی نامه (هیجده بیت آغازین مثنوی) بپردازد تا کنون به نگارش در نیامده است. مسأله این پژوهش شناختی تحلیلی از مواضع اختلاف و اشتراک روش شرح های خوارزمی و جامی بر نی نامه مولوی است. هر دو شارح روشی تلفیقی را در شرح نی نامه به کار برده و بر تلقی هرمنوتیکی از تفسیر استوار بوده اند و به جای کشف مراد مولوی در نی نامه، به کشف و استخراج تفسیر عرفانی غیرمدلّل مباحثی در نی نامه پرداخته اند که متن ظرفیّت آن را دارد. آنها با این روش، طبعاً، فهم و درک نی نامه مثنوی مولوی را برای خواننده و مخاطب بویژه مخاطب عام دشوار کرده اند.
بررسی عناصر محتوایی و سبکی نسخه خطی شرح محزن الاسرار، تألیف قاضی ابراهیم تتوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ویژه نامه نامه فرهنگستان (شبه قاره) ۱۴۰۰ شماره ۱۲
185-198
مدلول های شناور در شعر حافظ (با نگاهی به آراء عبدالقاهر جرجانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان شعر، زبان ارتباط ها و دلالت های پیدا و پنهان میان لفظ و معناست و ساخت شعری، بستری برای حرکت لفظ به سمت معنا در لایه ها و سطوح مختلف است. عبدالقاهر جرجانی به ساختِ شعری، به عنوان مجموعه ای از روابط و نشانه های زبانیِ معنادار توجه دارد. آنچه در نظریه نظم جرجانی برجسته است، دلالت، تالیف و پیوند کلمات با یکدیگر در ساختی منسجم، برای افاده معنا است. این پیوند، در شعرحافظ با حضور ترکیب های جدید و به کارگیریِ مدلول های شناور، زبانی تازه پدید آورده است. زبانی که معنا در آن موقوف و متوقف نیست و توجه به روابط و پیوند کلمات ضرورت دارد. در این پژوهش، با نگاهی به آراء جرجانی در تألیف کلمات و معنای حاصل از آن، و نظر به تعدد معنا در شعر حافظ که علاوه بر همنیشینیِ کلمات، در محورهای جانشینی به خصوص در حوزه های استعاری نیز قابل جست-وجوست، به شیوه استنادی- تحلیلی- توصیفی، شناور بودن مدلول ها (معانی) در شعر او بررسی می شود. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می-دهد معانی درشعر حافظ، در سطوح مختلف، از جمله مصراع، بیت و غزل، شناور است.
بررسی آسیب شناسی جنگ ادیان در مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی پاییز ۱۴۰۰ شماره ۸۹
243 - 272
حوزه های تخصصی:
یکی از دلایل جنگ و خونریزی در طول اعصار متمادی، اختلاف ادیان و جنگ های مذهبی است که مولانا با مهارتی ستودنی به صورت علمی و اصولی برای همه بیان کرده است. هدف از تحقیق حاضر، فهم و درک علل پیدایش و چگونگی شکل گیری جنگ های بین ادیان و راه های نفوذ و شیوه های مقابله با آن به کمک دو داستان مثنوی معنوی بود که به روش توصیفی تحلیلی و بر مبنای مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته است. مولانا در دو داستان «آن پادشاه جهود که نصرانیان می کشت از بهر تعصب»، «پادشاه جهود دیگر که در هلاک دین عیسی سعی نمود» برای ریشه یابی جنگ های فرقه ای و مذهبی از دیدگاه اصول و فنون دنیای سیاست، ما را با دو مدل جنگ سخت و نرم آشنا ساخته است. در این پژوهش با استفاده از فنون عملیات روانی (جنگ نرم) و سخت: «1- شاخص های جنگ سخت و نرم، 2- عوامل ایجاد جنگ از دیدگاه مولانا، 3- ابزار عملیات روانی (قدرت نرم) و تهدید نرم، 4- ابزار جنگ سخت، 5- مؤلفه های جنگ نرم در فرقه سازی و ایجاد جنگ نیابتی» بررسی شد. نتیجه آنکه مولانا همانند یک سیاستمدار خبره و با تجربه به ریشه یابی و کشف چرایی و چگونگی این جنگ ها و استمرار آن در طول اعصار پرداخته و زنگ خطری برای جلوگیری از نابودی دین و نفوذ شیاطین دنیای سیاست و قدرت در طول قرون نواخته است.
بررسی و تحلیل اپیکوریسم در شعر انوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال نوزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۷
135 - 158
حوزه های تخصصی:
جستار حاضر برآنست که به بررسی و تحلیل اپیکوریسم در شعر انوری ببپردازد. اپیکوریسم که از نام فیلسوفی یونانی به نام اپیکور برگرفته شده، اسم مکتبی است که بر اساس لذّت گرایی شکل گرفته است. لذّت مورد نظر اپیکور، عبارت بود از فقدان الم. مهم ترین مبانی اندیشه ی اپیکور عبارتند از؛ گزینش معقولانه ی لذّات، دوام و بقای لذّات، ترجیح لذّات روحی بر لذّات جسمی، ارضای امیال طبیعی و ضروری، رسیدن به آرامش روانی، اغتنام فرصت، قابل تغییر بودن تقدیر و قناعت. دراین پژوهش نگارنده در پی پاسخ دادن به این پرسش است که آیا می توان مطابق مؤلفه های مکتب اپیکور، انوری را اپیکوریست دانست؛ چرا که آن گونه که از سروده های وی برمی آید، انوری جزء آن دسته از شاعرانی است که زندگی شاد و لذّت آوری داشته است و اندیشه های اخلاقی او در ظاهر بی شباهت به آراء اپیکور نیست. به منظور پاسخ دادن به پرسش پژوهش، دیوان انوری با توجه به مؤلفه های مکتب مورد بحث به شیوه ی استقرای تام و داده های پ ژوهش با استفاده از شیوه توصیفی تحلیلی مورد بررسی قرار گرفت. حاصل تحقیق بیانگر آنست که اندیشه های اخلاقی انوری؛ در شاخصه هایی مثل دم غنیمت شمردن، بهره مندی از ابزار و شیوه های حصول لذّت، تغییرپذیربودن سرنوشت، قناعت و تحمّل رنج ها برای رسیدن به لذّت پایدار با فلسفه ی اپیکور منطبق است.
گونه شناسی لطیفه در قرن هشتم تا دهم هجری (به انضمام معرفی دو نسخه خطی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی تابستان ۱۴۰۰ شماره ۸۸
88 - 112
حوزه های تخصصی:
طنزپژوهان برآنند اولین کتابی که در ادبیات فارسی به طور کامل به لطیفه اختصاص دارد «رساله دلگشا» تألیف عبید زاکانی است. بعد از او «لطایف الطوائف» فخرالدین علی صفی شهرتی بسزا دارد و او را مبدع شیوه بخش بندی براساس طبقات اجتماعی می دانند. محققان گونه شناسی تأکید می کنند که هیچ اثر ادبی به یکباره شکل نمی گیرد و انواع ادبی به مرور و تحت تأثیر انواع پیش از خود به وجود می آیند. سؤال مهمی که در اینجا مطرح می شود این است که آیا کار عبید و فخرالدین علی صفی ناگهانی و بدون هیچ پشتوانه ای بوده است. در این مقاله کوشیده ایم حلقه های مفقوده سیر تدوین کتب لطایف فارسی را از قرن هشت تا قرن دهم هجری نشان دهیم. در انتها به این نتیجه رسیدیم نوشتن رساله هایی در لطیفه، سنتی بوده که قبل از عبید زاکانی رواج داشته است و بعد از عبید تا دوره فخرالدین صفی نیز همچنان پا برجا بود و به مرور به ساختار خاص خود دست یافت. کتاب های مجمع اللطایف و مجمع النوادر دو نمونه بازمانده از این سنت ادبی هستند که پیش از لطایف الطوائف فخرالدین علی صفی تألیف شده اند، اما هیچ گاه به شهرت این کتاب نرسیدند.
فرایند سه مرحله ای روایت در ادبیات کودکان و نوجوانان (بر اساس نظریه ی ماریا نیکولایوا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگرچه گرایش به داستان پردازی به سبک جدید برای کودک و نوجوان روندی فزاینده دارد، بازشناسی مرزهای روایت پردازی در این حوزه ی داستان پردازی براساس رده های سنی مخاطبان ضرورتی انکارناپذیر است. این پژوهش به شیوه ی توصیفی تحلیلی متکی بر مبانی نظری روایت شناسی و آرای ماریا نیکولایوا درباره ی جهان داستان و فرایند سه مرحله ای «پیشاهبوطی، کارناوالی و پساهبوطی» تلاش کرده است به بازنمایی و واکاوی مشخصه های روایی و روانی داستان های کودکانه معاصر برای ترسیم بوطیقای روایت گری آن ها بپردازد. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که دستیابی به مخاطبان فعال و پویا در حوزه ی ادبیات داستانی به ویژه در دوره ی بزرگسالی، بدون تربیت ذهنی و عاطفی کودک و نوجوان از رهگذر داستان های پیشاهبوطی و سپس دوره ی کارناوالی میسر نیست؛ زیراکه مراحل سه گانه داستان پردازی ماریا نیکولایوا آشکار می سازد که داستان نویسی برای کودکان مخاطب (از آغاز تا رسیدن به مرحله ی نوجوانی دوم) فرایندی تکاملی دارد. تربیت مخاطبان با ویژگی های مراحل سه گانه ی گفته شده می تواند به گسترش دانش و شناخت مخاطبان داستان منجرگردد.
آرمان های سیاسیِ جامی و نجم الدین رازی در هفت اورنگ و مرصادالعباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۶
9 - 33
حوزه های تخصصی:
این نوشتار در پی آن است تا با بررسی حکایت های هفت اورنگ جامی (قرن 9 هجری) و نیز مرصاد العباد نجم الدین رازی (قرن 7 هجری)، به تبیین دیدگاه سیاسیِ این دو عارف شهیر بپردازد که عرفانی متفاوت با عرفانِ عارفانِ خانقاه نشین در پیش گرفته بودند. هرچند ورود به عرصه سیاست و پیوند با دربار از دیرباز محلی از اختلاف برای حکما و عرفا بوده است، عارفانی همچون عبدالرحمن جامی و نجم الدین رازی توصیه هایی را برای بهبود اوضاع اجتماع ارائه داده اند. آرمان های سیاسی این دو عارف از چهار جهت قابل بررسی است: چگونگی برگزیدن پادشاه، دیانت و سیاست پادشاه، شیوه سامان بخشی به اوضاع مظلومان در جامعه، و انتقاد از راهکار حکومت برای کسب درآمد. این پژوهش که به روش توصیفی تدوین یافته، با ذکر نمونه هایی شاخص از حکایت های هفت اورنگ و با استناد به تعالیم نجم الدین رازی، در پی این است که آرمان های سیاسی این دو عارف را که به لحاظ شرایط اجتماعی در دو دوره متفاوت می زیسته اند، بررسی کند تا تفاوت نقش آفرینی آنها و دلیل ورودشان به عرصه فعالیت های سیاسی مشخص گردد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که به علّت شرایط اجتماعیِ متفاوت در این دو عصر، تفاوت های بنیادی در اندیشه سیاسیِ این دو عارف قرن های 7 و 9 هجری وجود دارد.
بررسی نظریه ناخودآگاهی یونگ در تفسیر رؤیای گودرز (در شاهنامه فردوسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷۴
۹۵-۶۳
حوزه های تخصصی:
در این جستار، تعبیر رؤیای گودرز در شاهنامه از دو دیدگاه خوابگزاری سنتی و مباحث ناخوداگاه فردی و جمعی یونگ مورد بررسی قرار گرفته و با تعبیر مدنظر روایت داستانی مقایسه شده است. روش تحقیق در این مقاله، تحلیل و مقایسه است؛ یعنی در بخش خوابگزاری سنتی، تعبیر نمادهای آمده در رؤیا براساس کتابهای تعبیر خواب ایرانی و اسلامی گزارش می شود؛ اما در بخش تحلیل روانشناسی رؤیا، ابتدا با در نظر گرفتن وقایع زمان دیدن خواب و نیز رخدادهای زندگی، شخصیت و روحیات گودرز ، نمادهای رؤیای او تحلیل، و در بخش پایانی نیز شباهتهای ساختاری این رؤیا با اسطوره ها و کهن الگوها بررسی شده است. در نهایت از دیدگاه تعبیر سنتی خواب، نمادهای آمده در رؤیا را منطبق با تعبیر آن در روند داستانی شاهنامه می بینیم. در بررسی ناخودآگاهی فردی، این نتیجه به دست آمد که ناآرامی خاطر و دغدغه گودرز برای به نتیجه رسانیدن نبردهای کین خواهی سیاوش در روان او گرهی ایجاد کرده که به دیدن چنین رؤیایی منجر شده است؛ اما این رؤیا از دیدگاه ناخودآگاهی جمعی، کهن الگوها و نیز همسویی با اساطیر کهن با چند رویکرد قابل تبیین است. این رویکردها عبارت است از: کهن الگوی قهرمان، کودک رها شده، اسطوره باروری و اسطوره آفرینش نخستین.