انتها فیروزی

انتها فیروزی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

جلوه های عرفان ایرانی در شعر محمد آدم

کلید واژه ها: محمد آدم شعر معاصر عربی عرفای ایرانی مضامین و نمادهای مشترک عرفانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 427 تعداد دانلود : 43
عرفانِ ایرانی به واسطه غنا و قدمت دیرینه اش توانسته است که همگان را مجذوب خود سازد. در عرفانِ ایرانی، غایتِ هدفِ سالک، آن است که با طی مراحل سلوک به معرفت دست یاید و در جهت پاکی نفس خویش بکوشد. ادبیّات تطبیقی در این راستا نقش بسزایی ایفا می کند. در این میان محمّد آدم، شاعر نوگرا، خوش قریحه و در قید حیاتِ مصری که جان مایه دیوان شعری وی با عرفان و تصوّف گره خورده است؛ در بخشی از سروده هایش از اندیشه های عرفانی - ایرانی یاد می کند که از آنها تأثیر پذیرفته است. از این رو جستار حاضر با روش توصیفی - تحلیلی در پی نشان دادن چگونگی تأثیرپذیری شعر محمّد آدم از عرفانِ ایرانی است. این پژوهش به طور کلی به سه بخش اصلی تقسیم شده است. در قسمت اول عرفای ایرانی که محمّد آدم از آنان تأثیر پذیرفته، در بخش دوم مضامین مشترک عرفانی و در قسمت پایانی نمادهای عرفانی مشترک با این عرفا در شعر وی مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش حاکی از آن دارد محمّد آدم از سرچشمه جوشان عرفای ایرانی بهره جسته است که از جمله آن ها: مولوی، سهروردی، حلاّج و غزّالی است. هم چنین از جلوه های تأثیرپذیری محمّد آدم از عرفانِ ایرانی، مضامین عرفانی مشترک از قبیل : ۱) وجود و عدم ۲) عشق ۳) ستایش پروردگار ۴) روح ۵) وحدت ۶) سفر و نیز نمادهای مشترک عرفانی با عرفای ایرانی شامل : ۱- نور ۲- شمع ۳- ماهی ۴- شب است.
۲.

بازتاب فرهنگ ایرانی در شعر فاضل العزاوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرهنگ ایرانی شعر شاعر عراقی فاضل العزاوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 242 تعداد دانلود : 262
این نوشتار با روش توصیفی- تحلیلی در پی آن است که به بررسی چگونگی بازتاب فرهنگ ایرانی در شعر فاضل العزاوی بپردازد. فاضل العزاوی، شاعر نوپرداز، خوش قریحه، گمنام و در قیدحیاتِ عراقی در قسمتی از سروده های خویش به فرهنگ ایرانی اشاره کرده است. از این رو در این مقاله کوشش شده است که علاوه بر معرفی چنین شاعر توانمندی به علاقه مندان در عرصه ادبیات عرب به ذکر شاهد مثال هایی که در آن فرهنگ ایرانی به چشم می خورد، پرداخته شود. از نمونه این شواهد یاد کردن شخصیت های ایرانی همچون خیام نیشابوری، مولانا، حافظ، سعدی و منصور حلاج است. براساس بررسیهای این شاعر علاوه بر ارادت خود به این شخصیت های ایرانی به دلیل بهره گیری از حکمت و مضمون شعری آنان در شعر خود از آنان نام برده است. نتایج پژوهش حاکی است که شاعر عراقی با روایت و وصف کردن اسطوره های ایرانی در داستان های هزارویک شب به صورت رمزی و کنایه ای آنها را تنها محمل و انگیزه ای برای آشکارنمودن انتقادِ سیاسیش می پندارد و آن را راهی برای ابراز نارضایتی های موجود جامعه زمانه خود قرار می دهد تا شاید تغییری در سرزمین خود پدید آورد. هم چنین در این جستار برجسته ترین نشانه های فرهنگ ایرانی در شعر فاضل العزاوی یعنی اشاره کردن به شهرها و مکان های ایران هم چون تهران، اصفهان، شیراز و قم دیده می شود و در نهایت این نتیجه دریافت شد که شاعر با ذکرِ این شهرها میان آنها با اوضاع سرزمین خویش نوعی پیوند و ارتباط برقرار نموده است. در واقع این شهرها را مکان هایی برای همدردی و همنوایی با میهن خود می داند. در پایان پژوهش واژه های معرب فارسی در شعرهای شاعر ارائه و مورد تحلیل قرار گرفته است که بدون تردید می تواند یکی از مصادیق اثربخشی زبان فارسی بر زبان عربی باشد. بر این اساس به جرأت می توان گفت شعر العزاوی آیینه تمام عیار فرهنگ ایرانی است .

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان