بررسی گفتمان روایی داستان «پادشاه و کنیزک» در مثنوی مولوی بر اساس نظریه ریخت شناسی پراپ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۸
505 - 529
حوزه های تخصصی:
حکایت و قصه، گونه ای از اشکال روایی است که بین مردم سینه به سینه نقل شده اند. در این میان حکایت های «مثنوی» دریایی بیکران از تجربه های ناب بشری است. در پژوهش حاضر، کاربرد دیدگاه پراپ در داستان «پادشاه و کنیزک» مورد بررسی قرار می گیرد تا شیوه ارائه حکایت ها و تفاوت ها و شباهت های آن ها با روایت های معمول معلوم گردد. تحلیل داستان «پادشاه و کنیزک» و قابلیت تطبیق این روایت با الگوی پراپ است. این روایت یک روایت دوحرکتی شامل 21 خویشکاری است. حرکت اول 16 خویشکاری دارد که با شرارت آغاز و با پیروزی پایان می یابد. حرکت دوم شامل پنج خویشکاری است که با نیاز کنیزک شروع و با وصال پایان می پذیرد. خویشکاری نیاز با سه بار تکرار، بالاترین بسامد را داشته و پس از آن خویشکاری های میانجیگری، اقدام یاریگر و خبردهی دوبار تکرار شده اند. یافته های این نوشتار گویای این است که با اندک جابه جایی در خویشکاری ها و حذف برخی دیگر می توان نظریه پراپ را در مورد داستان های «مثنوی» بسط داد.