آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۴

چکیده

انتخاب مایگان (تِم) در هر اثر با پذیرش خواننده آن اثر رابطه تنگاتنگی دارد. در این مقاله کوشش می شود با روش تحلیل محتوا مایگان به کاررفته در افسانه های عامیانه جلگه سَنخواست، از توابع استان خراسان شمالی، موردبررسی قرار گیرد تا مشخص شود افسانه گویان چگونه از این عنصر برای تحقق اهداف موردنظرشان بهره گرفته اند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که افسانه پردازان مایگان این افسانه ها را گاه در تفسیرهایشان به طور صریح بیان می کنند و گاهی نیز به جای بیان واضح احکامِ گوناگون، با بیان نمایش وارِ افسانه بیشتر به ارائه نمونه های اخلاقی می پردازند که این نوع نگرش علاوه بر اثرگذاری بیشتر بر خواننده، سطح افسانه را از کلیشه ساده انگار افسانه عامیانه تا اندازه ای فراتر می برد. به طور کلّی شیوه گزینش مایگان در افسانه های موردبحث بیشتر در پایان افسانه ها صورت گرفته، اما گاهی نیز در برخی از این افسانه ها مایگان مقدم بر افسانه است. مایگان موجود در افسانه های تاتی سَنخواست نشان می دهد که بخش عمده ای از آن ها برگرفته از شنیده ها، زندگی، تفکرات و اندیشه های مردم عادّی است. همچنین، هرچند که هدف این افسانه ها به ظاهر خلق قهرمان، ایجاد کشش، بیدار کردن حس کنجکاوی و سرگرم کردن خواننده یا شنونده و لذت بخشیدن و مشغول کردن آن ها بوده، اما درحقیقت درون مایه و زیربنای فکری و اجتماعی آن ها ترویج و اشاعه اصول انسانی، برابری، برادری و عدالت اجتماعی است.

تبلیغات