مقالات
حوزه های تخصصی:
ابومحمد الیاس بن زکی موید نظامی گنجوی شاعر پارسی زبان داستانسرای قرن ششم هجری در بعضی مطالعات جهت دار چند دهه اخیر ترک زبان معرفی شده است. در این مقاله کوشیده ایم در درجه ی نخست با استناد به آثاری از نظامی گنجوی که در انتسابشان به وی هیچ گونه شک و تردیدی وجود ندارد و در درجه ی دوم با استناد به منابعی که از گذشته ی دور تا امروز در ارتباط با این موضوع وجود دارد و نیز پژوهش ها و تحلیل های منتشرشده در ارتباط با موضوع مورد بحث، به بررسی زبان نظامی بپردازیم. در این پژوهش روشن شد که زبان مادری نظامی گویشی ایرانی از گویش های مختلف موجود در تاریخ و جغرافیای پهناور ایران بوده است که به این گویش اشعار فراوانی معروف به فهلویات در لابه لای متون و نسخ خطی به دست ما رسیده است. زبان شعری نظامی نیز فارسی دری بوده است و هیچ سند معتبری گویای این که بیتی به زبان ترکی سروده باشد در دست نیست.
«شاد»، «می» و «پشیمان شدن» (بررسی سه واژه از شاهنامه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاهنامه یکی از مفصل ترین آثار زبانی سده های نخستین رسمیّت و رواج زبان فارسی دری پس از اسلام است. این گنجینه گرانبها حاوی شواهد اصیل و قابل اعتماد از عناصر زبان فارسی این دوره و در بردارنده کلیدهای بسیاری در گشودن مسایل ناشناخته زبان فارسی دری و پیشینه آن، فارسی میانه، است. متقابلاً در این اثر به سبب کهنگی زبان آن، نکاتی هست که جز از طریق شناخت زبان فارسی میانه و سایر زبانهای دوره میانه و دوره باستانی قابل دریافت نیستند. در این نوشتار به سه واژه «شاد»، «می» و «پشیمان شدن» در شاهنامه پرداخته شده و با استفاده از شواهد درونی این اثر و نیز برخی شواهد سایر متون فارسی و همچنین قراینی از زبانهای باستانی معانی متفاوتی برای دو واژه نخست و ساخت کمترشناخته شده ای برای توجیه کاربردی خاص از مورد سوم در زبان فارسی دری ارائه شده است. معنای پیشنهاد شده برای «شاد»، «توانگر و ثروتمند و برخوردار» است. واژه «می» صورت اصیل فارسی میانه «مغاک» دانسته شده و «پشیمان شدن» در کاربردهای خاص از گونه افعال غیرشخصی به شمار آمده است.
«راستی آزماییِ رویدادهای سفرِ ابوسعیدابوالخیر به خرقان بر مبنای گزارش اسرارالتوحید»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از حکایت های مفصّلِ اسرارالتوحید، شرحِ سفر ابوسعیدابوالخیر به خرقان است. مؤلف در ارائه این گزارش، از راویتِ خواجه حسن مؤدّب استفاده کرده است. مطابقتِ آن چه درباره این سفر در اسرارالتوحید آمده، با حکایت هایی که در همین زمینه در منتخبِ نورالعلوم و در رساله ذکر قطب السالکین بیان شده، مغایرت هایی را نشان می دهد. این اختلاف ها، ضمن آن که مسائلی چندگانه را شامل می شود، در یک موردِ خاص نیز ابهامی را در قسمتی از گزارشِ اسرارالتوحید پدید آورده است. همین امر، ضرورتِ راستی آزماییِ رویدادهای سفرِ مذکور، به منظور آشکار شدنِ صورتِ اصیلِ وقایع، و به دنبالِ آن، رفع ابهام از گزارشِ اسرارالتوحید را آشکار می سازد. نتایجِ حاصل از این پژوهش مؤید آن است که راویِ سفر، در دو موردِ خاص، و به منظور پی گیری هدفی ثانویه، به دیگرگون ساختنِ واقعه ای که در خرقان برای ابوسعید روی نمود، پرداخته است. یکی از این تحریف ها، به ذکرِ نیّتِ اصلی ابوسعید برای سفر به خرقان مربوط است؛ دیگری نیز به مجلس گفتن یا سکوت ابوسعید در محضر شیخ ابوالحسن ارتباط دارد.
قدمت دو منظومه به نام فرامرزنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در میان منظومه های پهلوانی شناخته شده، دو منظومه به نام فرامرزنامه وجود دارد، یکی فرامرزنامه بزرگ و دیگری فرامرزنامه کوچک. مصحّحان تاریخ سرایش این دو منظومه را به ترتیب سده پنجم و سده ششم دانسته اند. امّا در هر دو منظومه نشانه هایی هست که با این تاریخ ادّعایی سازگاری ندارد. این نشانه ها تا کنون به طور کامل بررسی نشده است امّا توجّه برخی از پژوهشگران را تا اندازه ای جلب کرده است. در این جستار پس از یادکرد نظرات پژوهشگران درباره قدمت فرامرزنامه بزرگ و فرامرزنامه کوچک و سنجش و ارزیابی استدلال ها و سندهای مربوط بدان، با تمرکز بر زبان این دو منظومه نشان داده شده است که هیچ یک از این دو اثر را نمی توان از جمله متن های پیش از حمله مغول به شمار آورد. کاربرد برخی از واژه ها و ساخت های دستوری و به ویژه صورت های آوایی در کنار برخی از دیگر نشانه های زبانی و ادبی موجود در هر دو متن پژوهشگر را بدین باور رهنمون می شود که باید در تاریخ سرایش آن دو بازنگری کرد و آن دو را از سروده های سده های هشتم هجری یا پس از آن دانست.
شیرین، شه بانویی در خوزستان و میان رودان یا شاه دختی در ارمنستان؟ (با نگاهی به تاریخ نگاری های ایرانی، سریانی، ارمنی و رومی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توّجه به این که سیمای شیرین در منابعِ تاریخی با سیمای داستانیِ او تفاوت دارد، در این مقاله ابتدا به چگونگیِ جایگاه و موطن او در منابعِ کهنِ فارسی، سریانی، رومی و ارمنی پرداخته ایم؛ در منابعی همچون تاریخ بلعمی و شاه نامه، شیرینْ کنیز و محبوبه خسرو است و ذکری هم از موطن و اصالت او نیامده، امّا در منابعی دسته اوّل و هم روزگار با خسرو و شیرینِ تاریخی، همچون رویدادنامه سریانی، تاریخ سبئوس، تاریخ تئوفیلاکت سیموکاتا، شیرینْ اهلِ خوزستان و نواحیِ جنوبِ غربیِ ایران شهرِ عهدِ ساسانی یا میان رودان دانسته شده است. امّا این که چرا شیرین که در روایات تاریخی، اهلِ جنوبِ غرب ایران یا خوزستان بوده و در روایاتِ ناحیه اران، مبدّل به شاه دختی ارمنستانی شده، برخاسته از چند پیش زمینه و دلیلِ تاریخی دانسته ایم بدین قرار: 1) روایت پردازانِ این قصه خود اهلِ این ناحیه بوده اند و او را از آنِ خود کرده اند؛ 2) خسروپرویز در مقطعی تاریخی در بردع و آذربایجان به سر برده و خاطره اش در آن سامان باقی مانده؛ 3) شیرین خود از اهلِ نصارا و هم کیشِ ارمنیان بوده؛ 4) احتمال خلط و التباس بین مکانی به نام «بیت آرامایه» و «ارمن» و جایگزینی تبارِ ارمنی به جای تبارِ آرامی برای شیرین هم هست. بنابراین قصه پردازانِ اران و ارمن، برای هویت سازی و هم ذات پنداری او را بدانجا نقلِ مکان داده اند.
زبان تصویری تاریخ جهانگشای جوینی (با بررسی دو نسخه مصوّر تاریخ جهانگشا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ جهانگشا روایتگر هجوم و حاکمیّت ایلخانان بر ایران است و نگاره های آن بیانگر روایت پنهانی است که ایرانیان از خاطره حاکمیّت این قوم در دل ها نگاشتند. زبان تصویری نگاره ها گاه مکنوناتی از تاریخ را آشکار می کند که به زبان متن امکان بیان آن نیست. به همین رو بررسی نگاره-های تاریخ جهانگشا همانقدر اهمیّت دارد که بررسی متن آن، زیرا نگاره های این اثر در حکم تاریخ مصوّر عصر ایلخانی است. بنا بر ضرورتی که ذکر شد، پژوهش حاضر نگاره های تاریخ جهانگشا را از منظر نمادپردازی و ساختار تصویر بررسی می کند تا نشان دهد چگونه ناگفته های تاریخی در نمادها و رمزهای تصویری پنهان شده است و وظیفه محقّق است تا نقاب از رخ این نشانه ها بردارد و آنچه را نگارگر در طی اعصار در نهانگاه تصاویر پنهان کرده به مخاطبان بازشناسد. این پژوهش با بررسی دو نسخه مصوّر تاریخ جهانگشا به این مهم می پردازد که چگونه از نگاره ها به مثابه یک سند تاریخی می توان بهره گرفت. پرسش های پژوهش شامل این موارد است: نمادپردازی در نگاره های تاریخ جهانگشا تحت تأثیر چه گفتمان-هایی صورت گرفته است؟ نگارگران از چه شاخصه های تصویری برای بیان پذیرش یا عدم پذیرش مشروعیّت پادشاهان ایلخانی استفاده کرده-اند؟ ساختار تصویر چگونه روایت فتح و شکست را نمایان ساخته است؟ حاصل پژوهش نشان می دهد نگاره ها بازگو کننده بخشی از تاریخ هستند که در متن نمی توان به آن دست یافت از این رو باید به نگاره های متون تاریخی به مثابه زبان زنده تاریخ توجّه بیشتری کرد و برای هر نگاره ارزش یک سند تاریخی قائل شد.
معرفی و تحلیل نسخه های خطی آثار رشید تبریزی و بررسی سبکی آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آثار ادبی منظوم و منثور فارسی، اسناد تاریخی موثقی از پیشینه فکری، زبانی و ادبی حوزه فرهنگی زبان فارسی به شمار می روند. معرفی نسخه های خطی این آثار و بررسی ویژگی های آن ، گام مهمی در مطالعه ارزش زبانی و ادبی این دست نوشته هاست. در این جستار، با روش استقرایی به معرفی و بررسی نسخه های خطی کلیات رشید تبریزی و بررسی سبکی آن ها می پردازیم. رشید تبریزی از شاعران مهم عصر صفوی در قرن یازدهم هجری است که مستقیماً با دربار صفویان ارتباط داشته است. کلیات رشید تبریزی ازنظر فکری، زبانی، و ادبی ویژگی های مهمی دارد که بررسی آن برای شناخت دقیق تر شعر عصر صفوی و قرن یازدهم ضرورت دارد. به طورکلی مهم ترین ویژگی های شعر رشید تبریزی در سطح فکری، مدح امام علی، مدح شاهان و درباریان، و شکایت از روزگار و بی رونقی هنر است. همچنین در سطح زبانی، کثرت لغات عربی، کثرت اصطلاحات عرفانی و بسامد بالای ترکیب های فاعلی، مفعولی و مصدری از مهم ترین ویژگی های شعر اوست. در سطح ادبی هم بسامد بالای تشبیه و استعاره در فعل، بسامد چشمگیر متناقض نمایی، کاربرد انواع جناس و بسامد بالای ابیات مردف از ویژگی های اصلی شعر اوست
نقد روانشناسانه زنان شاهنامه بر اساس نظریه یونگ (با تکیه بر شخصیت های گردآفرید، کتایون و تهمینه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقد روان شناختی از مهم ترین حوزه های نقد ادبی است که بر مبنای روان شناسی جدید و بر اساس نظریات یونگ صورت می پذیرد. این امر با استفاده از کُهن الگوهای مختلف، به واکاوی شخصیتهای افراد می پردازد و کُنش رفتاری آنها را در موارد گوناگون مورد ارزیابی قرار می دهد. در این میان کتاب شاهنامه و شخصیت های زنان آن، از نظرهای گوناگونی دارای اهمیت است که در این پژوهش به بررسی روانکاوی آنها از نظر یونگ پرداخته شده است. در این تحقیق که بر مبنای شخصیت های، گُرد آفرید، کتایون و تهمینه صورت پذیرفته است، کُهن الگو های پنهان در ذات آنها را بر مبنای نظریات یونگ، مورد روانکاوی قرار داده ایم. در این میان کهن الگوهای مادری، فردیت و آنیموس در موقعیت های مختلف، شخصیت های آنان را از هر نظر ممتاز نموده است تا این امر با رفتار های بالقوه ای که از آنان بروز کرده، روانشناسی شخصیت آنها را به خوبی نشان دهد. با بررسی افراد مورد بحث در شاهنامه، مشخص شد که کتایون بیشترین نشانه های کهن الگو را داراست و کُنش های رفتاری او در موارد گوناگون، نظریه فوق را بیشتر برجسته می-سازد. این پژوهش با روش تحلیلی و توصیف رفتار های آنان صورت گرفته تا شخصیت هر کدام از زنان مورد بحث در شاهنامه را مورد ارزیابی قرار داده و با استفاده از نظریات یونگ، کهن الگوهای مختلف هر یک از افراد را به خوبی تفسیر و تبیین نموده ایم.
نقش واژه ها و تعابیر عامیانه در بازتاب انتقادات اجتماعی؛ مطالعه موردی: «پنج نمایشنامه از میرزا آقا تبریزی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«پنج نمایشنامه» نوشته میرزا آقا تبریزی از نخستین نمایشنامه های ادب فارسی است که اوضاع نابسامان و ناگوار دوره ناصری را با انشایی آمیخته به طنز نشان می دهد. این نمایشنامه ها با وجود نداشتن وحدت زمان، مکان و موضوع به دلیل دربرداشتن برخی از حقایق تاریخی اهمیّت دارند. جایگاه و اعتبار عنصر گفت وگو در نمایشنامه ها از عوامل تأثیرگذار بر بسامد حضور تعابیر عامیانه در این نوع ادبی است. در متون ادبی مردم پسند، سازه های دستوری و واژگانی زبان عامّه که به دلیل برجستگی، کانونی می شوند، با توجّه به قابلیّت های خود، تصاویری از واقعیّت های اجتماعی را که مورد انتقاد نویسنده است، گاه با صراحت و زمانی با کنایه ترسیم می کنند. در این پژوهش که به شیوه توصیفی-تحلیلی انجام شده است، واژه ها و تعابیر فرهنگ عامه که ظرفیّت نمایشی روایت ها را بالا می برند و در انعکاس اوضاع اجتماعی کارایی دارند، بررسی می شود. براساس یافته های این پژوهش در نمایشنامه های میرزاآقا تبریزی، عناصردستوری شدّت بخش، کنایات، صفات، قیدها و برخی از افعالی که خاستگاه اجتماعی آن ها فرهنگ عامّه است یا بسامد آن ها در تداول عامّه بیش تر است، حضوری چشمگیر دارند و به دلیل شفّافیت و قدرت القایی در بسترسازی برای اجرای نمایشنامه ها، یاریگر نویسنده اند . این واحدهای زبانی در بازگویی موضوعات فرهنگی و اجتماعی نیز نقشی تعیین کننده دارند. به همین روی می توان گفت گزینش واژه های نشاندار زبان عامّه در «پنج نمایشنامه از میرزاآقاتبریزی» عامدانه بوده و حضور هدفمند آن ها به گزارش روایات، بازتاب انتقادات اجتماعی و بیان شیوای نویسنده جهت داده است.
تحلیل گفتمان انتقادی مدرنیته در مدیر مدرسه آل احمد و سفر به انتهای شب سِلین براساس رویکرد نورمن فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی شاخه ای جدید و بین رشته ای در علوم انسانی و بالاخص در حوزه نقد زبان شناختی است که در سال های اخیر توسعه بیشتری پیدا کرده و در تحلیل مسائل مختلف سیاسی- اجتماعی و البته متون ادبی خودنمایی می کند. نورمن فرکلاف نظریه پرداز و بنیان گذار این جریان فلسفی-زبان شناختی در اواخر قرن بیستم میلادی با دریافت و گذر از نظریات نشانه شناسی، تأویل گرایی گادامر، دیرینه شناسی میشل فوکو و با رد آراء صرفا اقتصاد گرایانه ی نئوکمونیست ها و با نگاهی به پسا ساختار گرایی دریدایی توانست مفهوم گفتمان قدرت و مردم را از طریق ساخت های ایدئولوژیک به دست آمده از صورت های زبانی تازگی ببخشد. مقاله ی حاضر می کوشد با رویکردی تطبیقی، مفهوم کلیدی و کلان مدرنیته را در بافت موقعیتی رمان های مدیر مدرسه از جلال آل احمد و سفر به انتهای شبِ لویی-فردینان سِلین فرانسوی، که اصطلاح مدرنیته به عنوان گفتمان قدرت در رمان های نیمه اتوبیوگرافیک (خود زندگی نامه) مذکور در تضاد با گفتمان رسمی قهرمان های داستان است، بر اساس رویکرد نظری نورمن فرکلاف تحلیل و بررسی کند. باید گفت که آل احمد در مدیر مدرسه قصد انتقاد از عواقب جامعه ای را دارد که غرب زده شده و به تقلید از مدرنیته ی غربی اخلاق، معنویات و فرهنگ سنتی را به فراموشی سپرده است. سِلین نیز در سفر به انتهای شب با دنیای پست مدرن غرب و گفتمان مدرنیته که در جایگاه گفتمان قدرت قرار دارد، رسم و رسوم جاری بین افراد جامعه را، که تحت تاثیر پدیده ی مدرنیزاسیون دولتی و ظهور بیش از پیش ماشین های صنعتی هویت انسانی خود را باخته اند، در قالب جملات قصار و لحن عامیانه به دیده ی تحقیر می نگرد.
بررسی عوامل مؤثر بر سرعت روایت در رمان تاتار خندان غلامحسین ساعدی بر اساس نظریه روایت پردازی ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمان به عنوان یک عنصر مهم در رمان نویسی، از مؤلفه های اساسی در آفرینش رمان به شمار می رود و جایگاهی بنیانی در روایت دارد به گونه ای که به پندار برخی، ویژگی شناسایی روایت، منش زمانمند آن است. بازی های زمانی نویسندگان علاوه بر افزایش جذابیت روایت، نشانگر نحوه گزینش رویدادها از سوی نویسنده است و با بررسی آن به اهمیت یک رویداد در نظر نویسنده برای دستیابی به هدفش پی می بریم. ژرار ژنت نظریه پرداز ساختارگرای فرانسوی، در تکوین نظریه زمان روایی به عنوان یکی از مهم ترین مؤلفه های پیشبرد روایت داستانی نقش قابل توجهی داشته است. با توجه به همین نکته در پژوهش پیش رو، با رویکردی توصیفی-تحلیلی به بررسی عوامل مؤثر بر شتاب روایت در رمان تاتارخندان غلامحسین ساعدی براساس نظریه روایت پردازی ژرار ژنت پرداخته شده است. بررسی سرعت روایت برای آن است که نشان داده شود در یک اثر ادبی، کنش ها و رویداد ها در طول چه مدتی از زمان رخ داده و در سنجش هر یک از برهه های زمانی چه حجمی از کتاب به آن ها اختصاص یافته است. نتایج این پژوهش، بیانگر این است که در رمان تاتار خندان نویسنده با بنانهادن طرح روایت بر ساختاری غیرخطی، داستانی مدرن خلق می کند که عنصر زمان در آن نقش اساسی دارد. با تکیه بر نظریه"زمانمندی روایت ژرار ژنت"می توان نتیجه گرفت که در بخش های مختلف رمان تاتار خندان به دلیل کاربرد بیشتر عوامل کاهش دهنده سرعت روایی متن، شتاب؛ منفی و سرعت روایت کند است.
کاربست فرجام در داستان های نوگرایانه بیژن نجدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پایان بندی از مباحث مهم روایت شناسی است. ابهام و ساختار پیچیده داستان پست مدرن به تبعیت از فرم، به پایان بندی های مختلفی می انجامد که درک و دریافت نتایج برای مخاطب، گیج کننده و بهت آور است. در ادبیات داستانی نوین، بیژن نجدی با شکستن فرم و ساختار کلاسیک، اقدام به خلق آثاری نموده، که به انواع فرجام منتهی شده است که اشکال آن به صورت چرخشی یا دورانی، فرجام چند گانه، موازی یا هم سو، پایان بی پایان، کاذب، باز، قطعی، پیشنهادی و ... است. به کارگیری این تکنیک های نوین درپایان بندی های داستان توسط بیژن نجدی نه تنها به جذابیت و تنوع آثار او کمک قابل ملاحظه ای کرده است بل که نشان از خلاقیت هنری و توان بالای نویسندگی او دارد به گونه ای که در هر داستانش نمونه ای متفاوت از این اشکال دیده می شود. از این رهگذر، پژوهش حاضر با هدف تبیین انواع پایان بندی در رمان های پست مدرن نجدی، به روش توصیفی- تحلیلی، به مطالعه موردی داستان های دو مجموعه یوزپلنگانی که با من دویده اند- دوباره از همان خیابان ها می پردازد.
بررسی افول فراروایت ها در رمان «کولی کنار آتش» منیرو روانی پور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فراروایت ها نظام های عقیدتی و فلسفی فراگیرند که به فعالیت ها، نهادها و ساختار اجتماعی، ارزش ها و اشکال فرهنگی مشروعیت می بخشند. این روایت ها که دارای خاستگاه زیستی، مذهبی، اجتماعی و رفتارهای خردگرا و دانش محور بودند، در عصر مدرنیته تصویری امیدبخش از آینده بشر ترسیم می کردند. اما در دنیای پست مدرن، نتوانسته اند زندگی انسان ها را سازماندهی کنند و اعتبار خود را از دست داده اند. بر این مبنا، پست مدرن را شکاکیت در فراروایت ها توصیف می کنند. منیرو روانی پور رمان های خود را در فضای پست مدرنیستی نوشته است که با مطالعه و تحلیل آن ها، می توان از چگونگی و انواع فراروایت هایی که در جامعه هدف فرو می-پاشند، آگاهی یافت. بدین منظور پژوهش حاضر افول فراروایت ها را در رمان «کولی کنار آتش» از این نویسنده بررسی کرده است. چنانکه شواهد و تحلیل جستار حاضر نشان می دهد، روانی پور برای روایت افول فراروایت ها در فضای پسامدرن، صحنه زندگی سنتی را در یک داستان بازسازی کرده و با نمادپردازی ماهرانه، به خوبی توانسته است فضای پیچیده و درهمی را بیافریند که مهم ترین ویژگی انسان پسامدرن، یعنی بی هویتی را ترسیم نماید. فروپاشی سنت های اجتماعی، تردید در فراروایت های سیاسی چند دهه از تاریخ ایران و نقض اصول داستان نویسیِ شیوه کلاسیک – به عنوان یک روایت بزرگ - موضوعاتی هستند که این مقاله آن ها را در رمان «کولی کنار آتش» بازیابی و تحلیل کرده است.
نقش هم دلی و تاثیر آن بر خواننده در رمان بعد از پایان فریبا وفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
احساس یکی از ویژگی های مشترک بین شخصیت های داستانی و افراد واقعی است. نحوه و میزان بازنمایی احساس در روایت بر سطح ارتباط خوانندگان با دنیای داستان یا مشارکت آن ها در رویدادها و موقعیت های داستانی و نیز تفسیر آن ها از معنای متن تاثیر می گذارد. در داستان های واقع گرا، احساس نقش تعیین کننده ای در شخصیت پردازی روایت دارد. بعد از پایان نوشته ی فریبا وفی یکی از این نمونه هاست. طرح داستان در روایت وفی در درجه ی اول بر اساس نقش حس صمیمیت یا همدلی در چگونگی آغاز و پایان پیوندهای دوستی میان شخصیت های اصلی است. با استفاده از روش روایت گری گذشته نگر، رمان وفی فرایند درون نگری راوی نسبت به دلایلگسست رابطه اش با دوستی قدیمی را روایت می کند. بنابراین، روایت راویِ اول شخص مفرد در رمان وفی را می توان حکایت راوی از سِیر دگرگونی حس ها و نگرش های او نسبت به رابطه ای در گذشته اش دانست. با استفاده از رویکرد بینارشته ای احساس و روایت، که از زیرشاخه های روایت شناسی پساکلاسیک است، جستار حاضر تلاش کرده است به بررسی و تحلیل نقش احساس در بعد از پایان بپردازد و به این نتیجه دست یافته است که پیرنگ رمان وفی بر بازنمایی حس های شبه انسانی همچون حس صمیمیت یا همدلی استوار است. این ویژگیِ آشنا در بعد از پایان مؤید و بسط دهنده همدلی خواننده با سرگذشت دو شخصیت محوری و نیز سبب افزایش تاثیر رواییِ آن بر خواننده از طریق تسهیل ارتباط نزدیک تر او با رویدادها و موقعیت های دنیای داستان می شود.