تاریخ جهانگشا روایتگر هجوم و حاکمیّت ایلخانان بر ایران است و نگاره های آن بیانگر روایت پنهانی است که ایرانیان از خاطره حاکمیّت این قوم در دل ها نگاشتند. زبان تصویری نگاره ها گاه مکنوناتی از تاریخ را آشکار می کند که به زبان متن امکان بیان آن نیست. به همین رو بررسی نگاره-های تاریخ جهانگشا همانقدر اهمیّت دارد که بررسی متن آن، زیرا نگاره های این اثر در حکم تاریخ مصوّر عصر ایلخانی است. بنا بر ضرورتی که ذکر شد، پژوهش حاضر نگاره های تاریخ جهانگشا را از منظر نمادپردازی و ساختار تصویر بررسی می کند تا نشان دهد چگونه ناگفته های تاریخی در نمادها و رمزهای تصویری پنهان شده است و وظیفه محقّق است تا نقاب از رخ این نشانه ها بردارد و آنچه را نگارگر در طی اعصار در نهانگاه تصاویر پنهان کرده به مخاطبان بازشناسد. این پژوهش با بررسی دو نسخه مصوّر تاریخ جهانگشا به این مهم می پردازد که چگونه از نگاره ها به مثابه یک سند تاریخی می توان بهره گرفت. پرسش های پژوهش شامل این موارد است: نمادپردازی در نگاره های تاریخ جهانگشا تحت تأثیر چه گفتمان-هایی صورت گرفته است؟ نگارگران از چه شاخصه های تصویری برای بیان پذیرش یا عدم پذیرش مشروعیّت پادشاهان ایلخانی استفاده کرده-اند؟ ساختار تصویر چگونه روایت فتح و شکست را نمایان ساخته است؟ حاصل پژوهش نشان می دهد نگاره ها بازگو کننده بخشی از تاریخ هستند که در متن نمی توان به آن دست یافت از این رو باید به نگاره های متون تاریخی به مثابه زبان زنده تاریخ توجّه بیشتری کرد و برای هر نگاره ارزش یک سند تاریخی قائل شد.