فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۸۱ تا ۷۰۰ مورد از کل ۱۲٬۷۶۴ مورد.
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۴ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
91 - 102
حوزه های تخصصی:
ادراک مخاطب از اثر، اوج کنش ارتباطی مخاطب در سیستم هنر است که طی آن مخاطب با ارزیابی اثر، به فهم آن نائل می شود. مخاطب در کوشش برای ساختن مفهومی منسجم از اثر، عناصری از اثر را انتخاب می کند و در کل هایی منسجم مانند ارائه ی روایت از اثر، سازمان می دهد. پیش فرض های ادراک که محصول تجربه ی زیسته و مشخصه های اجتماعی مانند جنسیت و تحصیلات هستند؛ چارچوبی پدید می آورند که مطالب بعدی در آن تفسیر می شوند. براین اساس، فرضیه ی پژوهش این است که در خوانش جنسیتی عکس مردان رویکرد انتزاعی و زنان رویکرد انضمامی دارند؛ در این مقاله با تفکیک نظری خوانش انتزاعی/ انضمامی و در سطحی فراتر شناخت تفسیری/ تأویلی، به مطالعه ی مواجهه ی مخاطبان با چهار عکس ایرانی پرداخته شد. روش پژوهش کیفی است و با استفاده از مصاحبه ی کانونی، به بررسی و دسته بندی خوانش ها پرداخته شد. براساس یافته های پژوهش، خوانش مخاطبان را می توان به تفسیرهای انتزاعی مردان و تأویل های انضمامی زنان تقسیم کرد و اینکه زنان در خوانش، بیشتر از مردان از ترکیب تأویل و تفسیر استفاده می کنند. اگرچه مخاطبان، در سطوح مختلف تحصیلی نیز تفاوت داشتند. به عبارتی مردان و زنان با تحصیلات پایین رویکردهای تاویلی بیشتری داشتند و برخی زنان با تحصیلات بالا نیز گاهی رویکردهای تفسیری را در پیش می گرفتند.
خط مشکّل (تحول و تطور فرم ومفاهیم آن)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با این فرضیه شروع شد که تحریم مذهبی و کلامی تصویر پیکره ای در صدر اسلام، خطاطان و خوشنویسان را به مشکّل سازی حروف رهنمود کرد و با انتقال مفاهیم و وجوه ارتباطی آن، ارزش های بصری والایی به خوشنویسی بخشید. خطاطان و خوشنویسان در ابداع خطوط مشکّل و با توجه به مواریث مذهبی و فرهنگی به افق های وسیعی از هنرتجسمی دست یافتند و حروف را من حیث حروف و نیز فرم های آن راه مشکّل سازی کردند. آنها انواع مشکّل ها را پدید آوردند و در این پدیداری از انواع قلم ها چون کوفی و نسخ و ثلث و رقاع و تعلیق گرفته تا نستعلیق و شکسته نستعلیق و غیره بهره گرفتند. مهمترین دستاورد آنها در مشکّل سازی بهره گیری از نمادهای انسانی و جانوری و گیاهی از برای تفسیر و توجیه بعضی از مفاهیم قرآنی و فرهنگ اسلامی بود. خط معرفت تصویرالفاظ شد؛ الفاظی که خود به تصویری جاندار و پرمفهوم بدل گشت و این شاخه از هنر اسلامی را در حد فاصل نوشتار و تصویر قرار داد. در این مقاله ارتباط نهادی خط و تصویر با بهره گیری از سه فرآیند وصف(چیستی) ارزیابی(چگونگی) و نقادی علمی در بوته بحث و فحص قرار گرفت.
بازاندیشی مفهوم قدرت از دیدگاه فوکو در نقاشی پیکره نگاری فتحعلی شاه در آثار مهرعلی
حوزه های تخصصی:
در دوره قاجار«قدرت»در مرکز توجه نقاشی های پیکره نگاری درباری قاجار قرار گرفته است و از جمله موضوعاتی است که به طور عمده مورد استفاده قرار گرفته است. در دوره معاصر طی چند دهه اخیر شاهد تقویت و تحول نظریات تئوری و ارتباط دادن آن با هنر نقاشی هستیم. در این پژوهش به نظریه قدرت و گفتمان در آرا فوکو (1984-1926) با نقاشی پیکره نگاری درباری قاجار در دوره اول در آثار مهرعلی پرداخته می شود. فوکو با به کارگیری مفهوم گفتمان قدرت شیوه جدیدی را برای تحلیل تاریخی و اجتماعی خود ارائه نمود و اکنون یکی از کاربردی ترین اندیشه ها برای تحلیل و بررسی دیرینه شناسی و تبارشناسی است. مفروض این پژوهش تحول معنای قدرت و جایگاه آن در نقاشی پیکره نگاری درباری قاجار و در آثار نقاشی مهرعلی است. در جستجوی این مساله ابتدا نظریات فوکو در مورد قدرت و گفتمان مورد واکاوی قرار گرفته و بر این مبنا تحول جایگاه قدرت در نقاشی مهر علی بررسی می شود. محتوای پژوهش حاضر کیفی بوده و براساس روش شناسی توصیفی - تحلیلی و به شیوه گردآوری کتابخانه ای صورت گرفته است. نتایج یافته ها حاکی از آن است که نمایش قدرت در هنر قاجار در آثار نقاشی مهرعلی در راستای مسایل سیاسی و نمایش قدرت شاه بوده و نقاشی به عنوان ابزاری برای نمایش قدرت در گفتمان سیاسی به کار رفته است.
برگرفتگی های نقاشی معاصر ایران از یک نگاره بهزاد (گریز یوسف از زلیخا)
حوزه های تخصصی:
بررسی روابط میان متن ها که از دیر باز توجه محققان را به خود جلب کرده بود در قرن بیستم به شکل نظام مند و جدی در قالب نظریه بینامتنیت توسط کریستوا و بارت مطرح و نظریه پردازی شد. ژنت با بهره گیری از نظرات کریستوا انواع روابط میان متن ها را با عنوان ترامتنیت نامگذاری و آن را به پنج گونه تقسیم کرد که بیش متنیت یکی از آنهاست. مقاله حاضر در دو بخش مباحث نظری و نقد عملی، نخست به بررسی و شرح روابط بیش متنی از منظر ژرار ژنت و گونه شناسی این روابط متنی می پردازد. و سپس در بخش دوم سه نقاشی از آثار نقاشان معاصر ایران با رویکرد بیش متنیت تحلیل می شوند. علت انتخاب این سه نقاشی توجه و برگرفتگی آنها از یک نگاره بهزاد به عنوان پیش متنی واحد بود که زمینه لازم برای بحث و تحلیل بیش متنی را فراهم می آورد. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی داده های برآمده از مطالعه کتابخانه ای درباره بیش متنیت، و مشاهده آثار، از مفاهیم مورد توجه در بررسی و مطالعه نقاشی معاصر ایران بهره خواهد گرفت. تحلیل این آثار تلاشی به منظور رمزگشایی از آنها و یافتن الگوی مناسب برای توصیف، نقد و تحلیل هنر معاصر ایران و ارتباط آن با هنر سنتی گذشته است.
شدود سه گانه در آثار مراغی و فرزندش عبدالعزیز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع این مقاله بررسی نمونه شَدّهای سه گانه ی مطرح شده در آثار عبدالقادر مراغی و فرزندش عبدالعزیر است. شَدّ معانی مختلفی داشته که در آثار شخصیت های مذکور به معنای کوک سازهای زهی از جمله عود بوده است. این کوک ها برآیند نغمات اصلی تعدادی از ادوار نغمگی، یا کوکی برای اداوار ایقاعی بوده اند. هدف از شکل گیری این گونه ها اتوس یا تأثیرگذاری بر مخاطبان از جمله گریه، خواب، خندادن و غیره بوده است. در این تحقیق انگیزه ی شکل گیری شدود، ساختار و تداوم آنها مورد بررسی قرار گرفته است. هدف از این تحقیق بررسی شدودی است که در شکل گیری شدود چهارگانه ی صفوی نقش داشته، تا کنون مورد بررسی جدی قرار نگرفته است. روش تحقیق این مقاله توصیفی - تحلیلی است. درک زمانه از تأثرپذیری نظام ادواری دوران بازتابی از افکار قومی دوران بوده است. در این تأثیرگذاری رفتار اجرایی مجریان و مخاطبان، شرایط زمانی و مکانی شرط ضروری بوده است. شدود مذکور منحصر به تعداد برشمرده نبوده، حکایت از سیستم بازی در این زمینه داشته، از موسیقی آوازی و سازی بهره برده شده است. از منظر تخصصی این شدود با فاصله های غیر همسان کوک ها می شده اند. گاه ساختار عملی ادوار نغمگی با ساختار نظری آنها هم خوانی نداشته است. این شدود در دوران صفوی تغییرات کمّی و کیفی داشته اند.
سیر تطوّر جاذبه های بصری «ی معکوس» در کتیبه های ثلث از عصر مغول تا صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۴ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
79 - 92
حوزه های تخصصی:
قلم ثلث دارای ارزش های بصری والایی در خوشنویسی اسلامی و منطبق با اهداف و کارکرد تزئیناتِ معماری است. بررسی روند تطوّر و تحوّل«ی» معکوس در کتیبه های ثلث نشان می دهد که این حرف از دوره ایلخانی تا اوایل عصر صفوی اغلب به صورت کوتاه و مورّب نگاشته می شد اما از نیمه عصر صفوی از «ی معکوس شالی یا قطاری » برای تقسیم کرسی بالا و پائین و ایجاد توازن و تعادلِ حروف در کتیبه نگاری ثلث استفاده بیشتری شد. پژوهش حاضر با روش توصیفی - تحلیلی و با عطف به کار میدانی در خصوص کتیبه های ثلث انجام گرفته است. نتایج این مقاله مویّد آن است که تطوّر «ی» معکوس از نوع کوتاه به بلند (قطاری) مبتنی بر دو عامل ملاحظات خوشنویسی از منظر ترکیب و حُسن همجواری و ضرورت انطباق خط ثلث با جلوه های بصریِ معماری اسلامی بوده است. همراه با عوامل گفته شده، از به کار گیری نوع مواد و مصالح، نحوه دورگیری، تراش و ساخت کتیبهها از عصر ایلخانی تا دوره صفوی نیز نباید غافل ماند. مجموع این عوامل، ضمن آنکه کتیبه های ثلث را از منظر ترکیببندی و انسجام کلی حروف و کلمات تقویت می کرد، بر زیبایی و هماهنگی این نوع اجرا با ملاحظات بصریِ معماری نیز تأثیر بسزایی نهاد.
مطالعه تطبیقی نظریه لوسی لیپارد با آثارآیینه کاری منیر شاهرودی فرمانفرماییان
حوزه های تخصصی:
در دوران معاصر افزایش حضور زنان در عرصه هنر بین المللی مورد توجه قرار گرفته است. افزایش حضور زنان در عرصه هنرهای تجسمی بخصوص نقاشی در دهه های اخیر شاهد تحول و رشد فراوانی بوده است. افزایش حضور زنان در عرصه هنرهای تجسمی بخصوص نقاشی میدانی برای بررسی می گشاید تا بتوان نقش زنان را در عرصه هنرهای تجسمی دوران معاصر بررسی کرد. زنان معمولاً"مضامین جنسیتی را در آثار خود استفاده می کنند و از آثار خود برای نشان دادن هویت و بازنمایی خود و جنسیت بهره می گیرند. در این پژوهش به مطالعه آثار منیر شاهرودی فرمانفرماییان هنرمند معاصر ایرانی پرداخته می شود که در عرصه بین المللی فعالیت درخشانی داشته است. آثار او به شیوه آیینه کاری سنتی بر مبنای هندسه و شکست آینه ها صورت می گیرد، از این لحاظ می تواند با نظریه حفره لوسی لیپارد نظریه پرداز معاصر در حوزه جنسیت مورد تطبیق قرار گیرد که بر مبنای شکست بنانهاده شده است. در این پژوهش مبانی نظری در حوزه جنسیت و نظریه لیپارد به عنوان گرایش نظری مورد مطرح می شود و سپس آثار منیر فرمانفرماییان با این دیدگاه مورد مطالعه و واکاوی قرار می گیرد. محتوای پژوهش حاضر کیفی است و براساس روش شناسی توصیفی- تحلیلی بوده و شیوه گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای صورت گرفته است. این سوالات در این پژوهش مورد مطالعه قرار می گیرد: جنسیت زنانه در آثار فرمانفرماییان چگونه تعریف می شود؟ آثار منیر فرمانفرماییان با نظریه لوسی لیپاردچگونه تحلیل می شود؟ نتایج یافته های این پژوهش حاکی از آن است که آثار منیر فرمانفرماییان دارای بار زیبایی شناسی ایرانی اسلامی است و مبنای اصلی آثارش برمبنای شکست آینه ها و نظم هندسی آن در آثارش است. شکست و حفره در آثار او رکن اصلی اثر هنری است و متأثر از هنجارهای زیبایی شناسی ایرانی اسلامی در هنر آینه کاری است. شکست در آثار او در تکامل فرآیند نهایی اثر کامل می شود و از این منظر مهم ترین تحول در جایگاه آثار هنری او شکست آینه ها است و فرآیند استحاله سنتی ابژه و تصویر استعاری و شکست در آینه ها اتفاق می افتد.
نقش ساز تمبک در همنوازی با سازهای ملودیک موسیقی کلاسیک ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فقدان نظام منسجم، مدوّن و معین ریتمیک-متریک برای ساز تمبک در همنوازی با سازهای ملودیک موسیقی کلاسیک حال حاضر ایران، موجب سردرگمی نوازندگان، آشفتگی اجراها و عدم دستیابی به نتایج دلخواه در همنوازی ها وغیره می شود. مانند شاخه های دیگر علوم می توان از تجارب موفق که به هر شکل پدید آمده است به نتایجی برای رفع این مشکلات دست پیدا کرد. هدف کلی این مقاله ایجاد منبعی برای کمک به تدوین روش های علمی تر اجرا و آهنگسازی برای تمبک، توسط نوازندگان این ساز و آهنگسازان است. شیوه ی تحقیق در مقاله ی حاضر، توصیفی و تحلیلی می باشد. اطلاعات و داده های اولیه ی پژوهش از طریق آوانگاری و شنود آثار صوتی موجود، توسط نگارنده به دست آمده است. جامعه ی آماری در این تحقیق تمامی آثار صوتی از همنوازی ها- شامل سازهای ملودیک و تمبک در موسیقی کلاسیک ایران می باشد. نمونه گیری به صورت غیرتصادفی و انتخابی است. داده های تولیدشده ی مقاله شامل زمان و شکل ورود تمبک در ابتدای قطعه، میزان نماها، فیگورهای ریتمیک اجرایی تمبک و سایر سازها، تکنیک های مورد استفاده ی تمبک، اساس بداهه یا غیربداهه بودن،کمی و کیفی بودن ریتم اجرایی سازها، حضور و نقش تقسمات استقراضی، نسبت خط ریتم تمبک با ملودی، بخش پایانی و تمپو می باشد. نگارنده پس از بررسی موارد فوق و یافتن نتایجی کلی، با نگاهی بر تمام یافته ها، نتایج دقیق تر و جامع تری را نیز ارائه کرده است.
عکاسی و مدرنیته ی ایرانی(بررسی نقش دوربین عکّاسی و عکس در فرآیند مدرنیته ی ایرانی مابین انقلاب سفید و انقلاب اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۴ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
105 - 116
حوزه های تخصصی:
پیوند تنگاتنگ عکّاسی و مدرنیته ی غربی امری انکار ناپذیر است. در واقع، این ابزارِ بیانی را یکی از حاملین اصلی فرهنگ مدرنیستی غرب می دانند. لذا، با توجّه به ارتباط دو سویه ی مدرنیته ی غربی و شرقی و حضورِ بلافاصلِ عکّاسی در دورانِ قاجار، پژوهش حاضر به بررسی نقش این ابزار در مدرنیته ی ایرانی طی دهه های چهل و پنجاه شمسی، دورانی که مدرنیزاسیون به شدّت به ساختار این جامعه ی رو به توسعه تزریق می شد، خواهد پرداخت. لذا، عطف به ریشه یابی مدرنیته ی غربی در چهار تغییر مسیر تفکّر غربی یا همان نیهیلیسم و همچنین ارتباط هستی شناختی دوربین عکّاسی با این چهار تغییرِ مسیرِ حیاتی در سیر تفکّر غربی در حکم چهار نیروی نابود کننده ی نظام های ارزشی دوران پیشامدرن، نگاهی اجمالی به نقاط تلاقی چهار اصل فوق و گفتمانِ غالبِ " بازگشت به اصل " در دوره ی مورد نظر، با توسّل به ژانر عکّاسی خانوادگی و عکّاسی هنری و به شیوه ای استقرایی و تاریخ مدارانه، صورت خواهد گرفت. از این حیث، با توجّه به نقش کم رنگ عکّاسی در فرآیند مدرنیته ی ایرانی، فقدان تجربه نیهیلیسم مدرن و متعاقباً عدم حصول فرهنگ مدرنیستی در مدرنیته ی ایرانی، شاهد فقدان تجربه ی جامعه ای مدرن در ایران خواهیم بود.
نظم گفتمانی در نمایشنامه مرگ یزدگرد بر اساس نظریه فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نمایشنامه مرگ یزدگرد شامل نظام های گفتمانی است که در تحلیل های اولیه قابل شناسایی نیستند. اما با تحلیل گفتمان انتقادی می توان به سویه های اجتماعی و ایدئولوژیکی از متن دست یافت که در روش های دیگر قابل دریافت نیستند. در مقاله حاضر سعی بر این است که با تحلیل نمایشنامه در ساحت تحلیل گفتمان انتقادی، سویه ها و گفتمان های متعارض و متضاد حاضر در آن بررسی شوند. در مقاله حاضر تلاش نویسندگان بر این بوده است که با روش نورمن فرکلاف در تحلیل گفتمان انتقادی، نظم گفتمانی یا ترکیب بندی گفتمان های مختلف با قلمرو مشترک در این نمایشنامه را تحلیل کنند. این روش که بنیان تئوریک خود را با نظریه فوکو آغاز می کند مبتنی بر اصل رابطه مستقیم بین ایدئولوژی و قدرت با زبان است. اما نورمن فرکلاف توانست با بسط نظریه میشل فوکو صورت بندیِ رابطه علمی و عملی بین زبان و مناسبات قدرت و ایدئولوژی را ممکن سازد. حاصل آن که وجود دو گفتمان متعارض باستان گرایی و ضد باستان گرایی و نیز گفتمان های اصالت روایت تاریخی و گفتمان نقض روایت تاریخی که در فرم و محتوای نمایشنامه وجود دارد، نظم گفتمانی این نمایشنامه را تشکیل می دهد که با دیدگاه تحلیلیِ فوق به موضوع اصلی تغییر نظام سیاسی هم در نمایشنامه و هم در زمان نگارش متن اشاره دارد.
تحلیل گفتمان تبلیغات شهری سازمان هنری رسانه ای اوج از منظر میشل فوکو
حوزه های تخصصی:
در عصر حاضر با توجه به نقش تبلیغات در تعیین سبک زندگی افراد، کسب آگاهی هرچه بیشتر درباره ی چگونگی عملکرد آن ها امری ضروری بوده و منجر به شناخت بهتر جامعه می شود. یکی از کارکردهای اساسی تبلیغات شهری، نقشی است که در شکل گیری گفتمان عمومی در جامعه ایفا می کنند؛ که در این پژوهش به این مهم پرداخته شد. در پژوهش کیفی حاضر که رویکردی توصیفی تحلیلی دارد، تبلیغات شهری سازمان هنری رسانه ای اوج که به صورت هدفمند انتخاب شده بودند، از منظر میشل فوکو و به روش تحلیل گفتمان مورد مطالعه قرار گرفتند. در این پژوهش روش گردآوری داده ها اسنادی- مشاهده ای است. هدف از پژوهش حاضر کسب نحوه ی صورت بندی مفهومی- تصویری گفتمان سازمان هنری رسانه ای اوج در پرتو شبکه دانشی موجود بود. بر اساس یافته های پژوهش، هدف از طرح مفاهیمی همچون شهادت، همبستگی، بخشندگی، مذهب و عرق ملی در تبلیغات این سازمان، می تواند ایجاد باور و بازگشت به آن ارزش ها، بازتولید گفتمان های موردنظر و جلوگیری از حذف آن ها باشد؛ که این امر از طریق استفاده از عناصر بصری در جهت به تصویر کشیدن شیوه های بودنِ انسان در گفتمان موردنظر، استفاده از نمادهایی که در بستر تاریخی آن گفتمان معنادار شده اند، امحاء مرز میان گفتمان ها به لحاظ زمانی/ مکانی و به کارگیری گزاره های معنادار و صادق در گفتمان موردنظر، صورت می پذیرد.
خوانش ژیراری قضاوت سلیمان و نقاشی های آن با تاکید بر نقش قربانی
حوزه های تخصصی:
جایگشت روایت های دینی از کلام به تصویر و خوانش آنها یکی از موضوعات رایج در عرصه نقد هنر و نقاشی محسوب می شود. برخی از فرهنگ های شمایل گرا بیش از سایر فرهنگ ها به ترجمه کلام به تصویر پرداخته اند. به همین دلیل هنرمندان مسیحی در این خصوص از سابقه ای طولانی و تنوعی قابل توجه برخوردارند. قضاوت سلیمان یکی از روایت های کوتاه اما بسیار جذابی است که هنرمندان برجسته بسیاری به خصوص نقاشان به آن توجه نموده و برخی از زیباترین آثار نقاشی مسیحی را به خود اختصاص داده اند. این روایت از قابلیت های ویژه ای برای تصویرپردازی و نقاشی برخوردار است. به عبارت دیگر علاوه بر پند و اندرزی که در این گونه پاره روایت ها وجود دارد، از نظر قابلیت تصویری سازی هم به خصوص برای هنر نقاشی بسیار مناسب است. مقاله حاضر قصد دارد برخی از برجسته ترین نقاشی های یاد شده با مضمون قضاوت سلیمان را با نظریه «میل تقلیدی» که انسان شناس و فیلسوف معاصر رنه ژیرار طرح کرده است مورد مطالعه قرار دهد. این نظریه به تقلیدی بودن میل و چگونگی شکل گیری خشونت و نقش قربانی در حل آن می پردازد. «میل تقلیدی» یکی از نظریه های ارجاعی برای بسیاری از تحلیل های روایت ها و رقابت های مذهبی-اسطوره ای و سیاسی-اجتماعی محسوب می گردد. ژیرار خود به تفسیر روایت اشاره دارد اما هیچگاه به نقد نقاشی های این روایت با نظریه خود نپرداخته است
مطالعه ویژگی نقاشی های دیواری تمدن اژه ای(مینوسی، میسنی)
حوزه های تخصصی:
مقاله پیش روی، مطالعه ویژگی نقاشی های تمدن های اژه ای1(مینوسی، میسنی) است. هدف اصلی، با استفاده از نظریه زیباشناختی در بخش های هنر- باستان شناسی، نشان دادن ویژگی های هنر نقاشی دیواری تمدن اژه ای به روش مطالعات کتابخانه ای انجام شد. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی بود که برای تفسیر و تحلیل داده ها به سه روشِ 1. تفسیرترکیب محور، . روش تحلیل، . نشانه شناسی انجام گرفت. نتایج درسه بخش استنباطی، توصیفی و نشانه شناسی شامل: در آمار استنباطی، ضریب همبستگی مثبت بین هنر نقاشی کاخ کنوسوس، باهاگیاتریادا نشان از رابطه معنادار بین دو تمدن نام برده دارد. نقاشی های این دوکاخ با نقاشی کاخ تیرنس روابط همبستگی معناداری ندارند و فقط دو تمدن کنوسوس و هاگیاتریادا بریکدیگر اثرگذار بوده اند. نتایج آمار توصیفی نشان داده: هرسه کاخ از نظر رنگ(رنگ های درخشان، اشباع، متضاد و مکمل)، و از نظر محتوا(مضامین اسطوره ای، اجتماعی، جنگی و احساسی) با یکدیگر تفاوت داشته اند. نتایج چیستی وچگونگی نشان داد که نقاشی های تمدن اژه ای به سبک امپرسیونیسم4 با تکنیک فرسک5 بوده است. تاریخ این سبک به تمدن اژه ای درکاخ کنوسوس6 تعلق دارد. در نتایج نشانه شناسی، اژه ای ها به مسائل درونی و صلح توجه داشته اند و نقاشی ها از هماهنگی، خلاقیت و تخیل برخورداربوده اند.
نقد آرم (نشانه)، بر پایه ی کهن الگوهای آنیما «روان زنانه» و آنیموس«روان مردانه» براساس تئوری کارل گوستاو یونگ؛ مطالعه موردی: آرم های آب فاضلاب، آتش نشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۴ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
17 - 22
حوزه های تخصصی:
برخی از ا لگوها مانند مادینه روان (آنیما) و نرینه روان (آنیموس)، جنبه فعال تری دارند. منظور از آنیما، توصیف جنبه های زنانه ضمیر ناخودآگاه یک مرد است و همچنین آنیموس، برای توصیف صفات مردانه یک زن به کار می رود. این کهن الگوها می توانند در قالب یک فرم بصری بروز کنند و به طور مستقیم یا غیر مستقیم، در طراحی آرم یا نشانه تاثیر داشته باشند. پژوهش حاضر، به روش توصیفی – تحلیلی است. گردآوری داده ها با استفاده از اسناد و منابع کتابخانه ای انجام شده است. هدف از این پژوهش، بررسی و نقد کهن الگویی دو آرم آب و فاضلاب و آتش نشانی، بر اساس دو کهن الگوی آنیما و آنیموس است. طراحی آرم به عنوان یک بیان تصویری که سابقه ای کهن دارد، خود نیز بیان نمادینی است که می تواند نمادهایی را به همراه داشته باشد که برگرفته از اسطوره ها، کهن الگوها و افکار اجدادیمان است. به موازات این امر، وجود کهن الگوهایی همچون آنیما و آنیموس، ممکن است در طراحی آرم ها تاثیر گذار باشد. ضمن تجزیه و تحلیل کهن الگویی آرم های آب و فاضلاب و آتش نشانی بر اساس تئوری یونگ، می توان نتیجه گرفت که در آرم آب و فاضلاب، تأثیر کهن الگوی آنیما و آرم آتش نشانی، تأثیر کهن الگوی آنیموس مشاهده می شود.
چالش درون و بیرون در آثار نقاشی ایرانی با توجه به خوانشِ دریدا از پارارگونِ کانت
حوزه های تخصصی:
دریدا در خوانشی از«نقد قوه حکم»کانت، مفهوم پارارگون را در سایه قاب مورد بررسی قرار داده است. کانت با طرح پارارگون مرزهای غیرقابل نفوذی بین درون و بیرونِ اثر هنری ترسیم می نماید که به فرمالیسم و یا باور مشهورِ هنر برای هنر منجر شده است. سوال بنیادین این مقاله نیز دقیقاً براساسِ همین طرحواره صورت گرفته است: با توجه به مفهوم پارارگون، چگونه می توان چالش درون و بیرون در آثار نقاشی ایرانی را تحلیل نمود؟ باطرح این سوال، با هدف مواجهه ای دیگرگونه با متن(اثر هنری) و خوانش دیکانستراکشن، آثار از طریق پارارگون و رابطه بینامتنی به ساحت هایی غیر از زیبایی شناسی- فلسفه، ادبیات، تاریخ، جامعه شناسی، اخلاق، فرهنگ و... پیوند می یابند. مقاله ضمن مروری کوتاه بر آرای دریدا و تحلیل مفهوم پارارگون و برملا کردن تناقضات پنهان در آرای زیبایی شناسی کانت، به روشی کیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و اینترنتی به واکاویِ نقاشی ایرانی پرداخته، و مهمترین چالش مطرح شده در پارارگون کانت، یعنی درون و بیرون را در آثار نقاشی ایرانی ردیابی می نماید. اینگونه خوانش می تواند به مثابه رهنمونی روش شناختی، در حوزه های متنوع تجسمی بکار آید.
نقش رویداد هنری "چهار سالانه پراگ" (پی کیو ) در تبیین طراحی صحنه معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تاریخ معاصر طراحی صحنه به خصوص از حدود نیم قرن گذشته تا کنون، رویداد چهارسالانه پراگ (پی کیو)، نقش مهمی در تبیین طراحی صحنه معاصر دارد. پی کیو طی چندین دهه با دستاوردها و نوآوری هایی که در آن تجربه می شود، تعاریف سنتی طراحی صحنه را دستخوش تغییر می کند. در این مقاله تلاش می شود به اینکه چگونه تجربیات پی کیو، تعاریف و چارچوب های طراحی صحنه و فضا را تحت تأثیر قرار می دهد؟، پاسخ داده شود. در این مجال، فرض نگارنده بر این است که رویداد هنری چهار سالانه پراگ، در تغییر تعاریف و محدوده طراحی صحنه در زمان معاصر موثر است. ضمن بررسی دستاوردهایی مانند طراحی صحنه به مثابه اجرا، چالش فضای مشترک و عناصر آن، فضای معماری ناپایدار، و نقش اشیا و سازندگان در نتیجه این رویداد به مثابه جنبش هنری تاریخ معاصر قلمداد می شود که طراحی صحنه و برخی دیگر از هنرهای پیرامون خود را تحت تاثیر قرار داده و در تغییر و تحولات هنری و بینافرهنگی پیشرو است. این مقاله به روش کیفی انجام و به شیوه تحلیلی و توصیفی نگارش شده است و اطلاعات آن با استفاده از اسناد و منابع کتابخانه ای و مشاهدات میدانی، جمع آوری شده است.
تطبیق و تحلیل آرای سید حسین نصر در باب هنر با آثار محمود فرشچیان: نظریه «هنر متعالی»
حوزه های تخصصی:
نظرگاه سنت گرایی و به ویژه آرای نصر در باب هنر، یکی از برجسته ترین رویکردها برای خوانش آثار هنری به ویژه نگارگری سنتی در دوره معاصر به شمار می آید. از سوی دیگر، فرشچیان دارای سبک مشخص و آثار برجسته ای است که هیچ گاه از چشم انداز سنتی کاویده نشده اند. مسئله این پژوهش، احصای نظریه ای جامع درباره آثار فرشچیان در ضمن تطبیق و تحلیل آرای نصر در باب هنر با آثار فرشچیان و مشخص نمودن وجوه افتراق و اشتراک آنها بوده است. در این میان نگاره های«سیمرغ، قاف و سی مرغ»، «آزمون بزرگ» و «عصر عاشورا» به دلیل ظرفیت های ویژه بصری و محتوایی، به عنوان نمونه های معیار با هنر سنتی، دینی و مقدس نصر مورد تطبیق و تحلیل قرار گرفته اند. نوع این پژوهش؛ بنیادیِ نظری، روش پژوهش؛ تطبیقی و تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات، اسناد کتابخانه ای بوده است. با توجه به وجوه اشتراک و افتراق آرای نصر در باب هنر با آثار فرشچیان، نظریه «هنر متعالی» به همراه جهان شناسی و مبانی آن مطرح شده است که بتواند نارسایی های موجودِ نظریه «هنر سنت گرا» را در باب آثار فرشچیان و به طور کلی منظومه هنر ایرانی- اسلامی بر طرف نماید.
تحلیل فرم و ترکیب بندی در خط نستعلیق بر اساس اصول نظریه گشتالت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۴ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
27 - 36
حوزه های تخصصی:
خوشنویسی، از معدود هنرهای سنتی است که با توجه به مشخصات هندسی اش، فرم و قالب های مختلفی را تجربه نموده و به هنر مدرن معاصر، پیوند خورده است.در این نوشتار، به تحلیل نسبت های خط نستعلیق و ترکیب بندی حاصل از آن مبتنی بر فرایند ادراک گشتالت پرداخته و تلاش شده تا به سؤال ذیل پاسخ داده شود: چگونه می توان با استفاده از اصول نظریه ی گشتالت، روش و اصولی معرفی نمود که امکان سنجش ترکیب های متفاوت آثار خوشنویسی با خط نستعلیق را فراهم نماید؟ این پژوهش با استفاده از منابع کتابخانه ای، ساماندهی و با روش توصیفی، تحلیلی و آماری ارزیابی شده است. در این پژوهش، ابتدا سه اثر خوشنویسی با خط نستعلیق در قالب های چلیپا، سیاه مشق و قطعه ترکیبی معرفی و با استفاده از قوانین گشتالت تحلیل شده اند؛ سپس به کمک یک پرسش نامه، قطعه ای ترکیبی با چهار ترکیب بندی و گشتالت متفاوت ارائه شده و مورد سنجش قرار گرفته است. نتیجه ی این داوری نشان داده است که ضمن اهمیت بالاتر بودن درصد خوشنویسان انتخاب کننده بهترین ترکیب، اکثریت افراد خوشنویس و غیرخوشنویس شرکت کننده در نظرسنجی، همان ترکیبی را انتخاب کرده اند که یک خوشنویس چیره دست خلق نموده است. لذا ارتباط دو سویه ی اجرای اثر و نقد اثر خوشنویسی با اصول نظریه گشتالت مشخص شده است.
ریخت شناسی خواب نگاره های شاهنامه ی تهماسبی بر اساس نظریه پراپ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۴ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
65 - 76
حوزه های تخصصی:
از مباحث مهم نگارگری، بررسی شکل شناسانه ی عناصر تصویری و کارکرد آن ها در پیشبرد روایت تصویری است. این پژوهش، با هدف دست یابی به این مهم، خواب نگاره های شاهنامه تهماسبی را مورد بررسی ریخت شناسانه قرار داده است. لذا این سؤال را طرح کرده است؛ عناصر سازنده ی نگاره های شاهنامه ی تهماسبی در بازتولید موضوع خواب و رؤیا چه کارکرد و خویشکاری ای دارند؟ این تحقیق از زاویه ای نو به موضوعی که تا کنون مورد توجه قرار نگرفته، پرداخته است. کمبود یا نبود پژوهشی در نگارگری با موضوع "خواب" و "رؤیا"، نگارندگان این تحقیق را بر آن داشت تا به شیوه ی توصیفی - تحلیلی، به بررسی شکل شناسانه ی داستان های مصور شاهنامه ی تهماسبی با موضوع رؤیا بپردازند. با توجه به یافته های تحقیق می توان نتیجه گرفت، که خویشکاری عناصر تصویری در سه حوزه قابل دسته بندی است. 1- تمام عناصر تصویری به ساختار شکلی اثر کمک کرده و ترکیب بندی آن ها را تکمیل می کنند. 2- برخی از خویشکاره ها در هر سه نگاره مشترک هستند و می توان کارکرد آن ها را در حیطه ی روایت صریح داستان دانست. 3- برخی از عناصر تصویری در هر سه نگاره، کارکرد نمادین دارند. تعداد این عناصر نمادین کم و زیاد می شود اما در هر سه نگاره چنین عناصری دیده می شود.
تاملی بر تاثیرات تطور فرهنگ و جامعه ایران در میانه عصر قاجار بر دیوارنگاری (به گواه دیوارنگاره های عمارت صارم الدوله کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۳ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
17 - 28
حوزه های تخصصی:
دوران حکومت قاجار یکی از مهمترین اعصار تحول هنر ایران، به ویژه در قالب دیوارنگاری است. ارتباط با غرب و الگوبرداری از فرهنگ و هنر ایشان مشخصه هنر این دوره است. این پژوهش در پی یافتن پاسخ به این سوال است که تغییرات رخ داده در جامعه قاجار موجب پیدایش چه نوع دیوارنگاره هایی گردید. مقاله با بررسی دیوارنگاره های عمارت صارم الدوله در کرمانشاه به تحلیل این موضوع می پردازد؛ و در دو بخش مجزا به روش تاریخی و مطالعه اسنادی و نیز روش توصیفی – تحلیلی یافتن پاسخ این پرسش را پی می گیرد. در این راستا، مقاله پس از مطالعه جریانات اجتماعی در جامعه متحول شده ایرانی آن دوران، به مدد دیوارنگاره های عمارت صارم الدوله، به بازخوانی این تحولات خواهد پرداخت. به فراخور مبحث، مضامین موجود در این دیوارنگاره ها به پنج گروه کلی تقسیم گردید و پس از بررسی و واکاوی تصاویر، مشخص گردید که آنها چگونه حکایتگر تغییرات در جامعه ایرانی می باشند، که سیر آن را اغلب در سفرنامه ها و کتب تاریخی می توان مشاهده نمود. این تصاویر بازنمایی از تاثیر برخورد سنت ایرانی با مدرنیته اروپایی است، که تنها در ظاهر و همچون تصوری از فرنگِ رویایی، به شکل تغییر در پوشش و رفتارها به تقلید از اروپاییان، صورت پذیرفته است.