مقالات
حوزه های تخصصی:
جایگشت روایت های دینی از کلام به تصویر و خوانش آنها یکی از موضوعات رایج در عرصه نقد هنر و نقاشی محسوب می شود. برخی از فرهنگ های شمایل گرا بیش از سایر فرهنگ ها به ترجمه کلام به تصویر پرداخته اند. به همین دلیل هنرمندان مسیحی در این خصوص از سابقه ای طولانی و تنوعی قابل توجه برخوردارند. قضاوت سلیمان یکی از روایت های کوتاه اما بسیار جذابی است که هنرمندان برجسته بسیاری به خصوص نقاشان به آن توجه نموده و برخی از زیباترین آثار نقاشی مسیحی را به خود اختصاص داده اند. این روایت از قابلیت های ویژه ای برای تصویرپردازی و نقاشی برخوردار است. به عبارت دیگر علاوه بر پند و اندرزی که در این گونه پاره روایت ها وجود دارد، از نظر قابلیت تصویری سازی هم به خصوص برای هنر نقاشی بسیار مناسب است. مقاله حاضر قصد دارد برخی از برجسته ترین نقاشی های یاد شده با مضمون قضاوت سلیمان را با نظریه «میل تقلیدی» که انسان شناس و فیلسوف معاصر رنه ژیرار طرح کرده است مورد مطالعه قرار دهد. این نظریه به تقلیدی بودن میل و چگونگی شکل گیری خشونت و نقش قربانی در حل آن می پردازد. «میل تقلیدی» یکی از نظریه های ارجاعی برای بسیاری از تحلیل های روایت ها و رقابت های مذهبی-اسطوره ای و سیاسی-اجتماعی محسوب می گردد. ژیرار خود به تفسیر روایت اشاره دارد اما هیچگاه به نقد نقاشی های این روایت با نظریه خود نپرداخته است
تحلیل عناصر تصویری سفالینه های شوش(براساس رویکرد نشانه شناختی)
حوزه های تخصصی:
دنیای نقوش سفالینه ها در ایران باستان در واقع نظامی نشانه شناختی است که بدون درک روابط نشانه ها و تأویل آنها قابل تحلیل و شناخت نمی باشد. از طرفی در تمام ادوار کهن آب اولین و آخرین نشانه حیات بشری است و نقش ویژه ای در زندگی مردم دارد. پیش از ابداع خط و کتابت تنها «کتابی» که از پیشینیان در دست داریم سفالینه های گوناگونی اند که با نقوش معنی دار و اعجاب انگیز مزین گشته اند. سفالینه های شوش جز آثار فاخر و با ارزش سرزمین ایران می باشند که نشانه ی آب به وفور به صورت عناصر تصویری گوناگون بر روی آنها نقش آرایی شده است. این پژوهش درصدد بررسی تصویر عنصر آب با رویکرد به مباحث نشانه شناختی است. به عبارتی در این مقاله سعی شده است تا رمزگان برخی از این نقوش بازیافته شود و مفهوم آنها در ارتباط با عنصر آب تبیین گردد و نیز ضمن طبقه بندی و مشخص کردن گونه های متفاوت نشانه های تصویری، به تحلیل اشکال و شناخت معناهای مدلول تصاویر از طریق درک مفاهیم آنها پرداخته شود. روش مورد نظر در این پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده که از مطالعه ی منابع کتابخانه ای و جمع آوری تصاویر موجود در کتب و موزه ها صورت پذیرفته است. این پژوهش در جهت پاسخگویی به سؤالات زیر است: سفالینه های باستانی شوش با چه نشانه و عناصر تصویری مزین شده است؟ عناصر تصویری بر مبنای رویکرد نشانه شناسی چگونه طبقه بندی می شوند؟ این نشانه های تصویری دارای چه مفاهیم و مضامینی نمادین و سمبلیک هستند؟ برآیند پژوهش نشان داد: عناصر تصویری در سه دسته ی گیاهی، حیوانی و هندسی تقسیم بندی می شوند. ساختار شکلی نقوش سفالینه ها شامل انواع نشانه های شمایلی، نمایه ای، نمادین و ترکیبی هستند که با یکدیگر ارتباط مفهومی تنگاتنگی بین دال و مدلول ها داشته و ارتباط مستقیم و گاهی غیر مستقیم با مفهوم آب، برکت، حاصل خیزی دارند. از طرفی بیشترین مبنای نشانه ها و نمادهای عنصر تصویری آب، دارای رابطه ای نمایه ای-نمادین بوده اند.
مطالعه تطبیقی نظریه لوسی لیپارد با آثارآیینه کاری منیر شاهرودی فرمانفرماییان
حوزه های تخصصی:
در دوران معاصر افزایش حضور زنان در عرصه هنر بین المللی مورد توجه قرار گرفته است. افزایش حضور زنان در عرصه هنرهای تجسمی بخصوص نقاشی در دهه های اخیر شاهد تحول و رشد فراوانی بوده است. افزایش حضور زنان در عرصه هنرهای تجسمی بخصوص نقاشی میدانی برای بررسی می گشاید تا بتوان نقش زنان را در عرصه هنرهای تجسمی دوران معاصر بررسی کرد. زنان معمولاً"مضامین جنسیتی را در آثار خود استفاده می کنند و از آثار خود برای نشان دادن هویت و بازنمایی خود و جنسیت بهره می گیرند. در این پژوهش به مطالعه آثار منیر شاهرودی فرمانفرماییان هنرمند معاصر ایرانی پرداخته می شود که در عرصه بین المللی فعالیت درخشانی داشته است. آثار او به شیوه آیینه کاری سنتی بر مبنای هندسه و شکست آینه ها صورت می گیرد، از این لحاظ می تواند با نظریه حفره لوسی لیپارد نظریه پرداز معاصر در حوزه جنسیت مورد تطبیق قرار گیرد که بر مبنای شکست بنانهاده شده است. در این پژوهش مبانی نظری در حوزه جنسیت و نظریه لیپارد به عنوان گرایش نظری مورد مطرح می شود و سپس آثار منیر فرمانفرماییان با این دیدگاه مورد مطالعه و واکاوی قرار می گیرد. محتوای پژوهش حاضر کیفی است و براساس روش شناسی توصیفی- تحلیلی بوده و شیوه گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای صورت گرفته است. این سوالات در این پژوهش مورد مطالعه قرار می گیرد: جنسیت زنانه در آثار فرمانفرماییان چگونه تعریف می شود؟ آثار منیر فرمانفرماییان با نظریه لوسی لیپاردچگونه تحلیل می شود؟ نتایج یافته های این پژوهش حاکی از آن است که آثار منیر فرمانفرماییان دارای بار زیبایی شناسی ایرانی اسلامی است و مبنای اصلی آثارش برمبنای شکست آینه ها و نظم هندسی آن در آثارش است. شکست و حفره در آثار او رکن اصلی اثر هنری است و متأثر از هنجارهای زیبایی شناسی ایرانی اسلامی در هنر آینه کاری است. شکست در آثار او در تکامل فرآیند نهایی اثر کامل می شود و از این منظر مهم ترین تحول در جایگاه آثار هنری او شکست آینه ها است و فرآیند استحاله سنتی ابژه و تصویر استعاری و شکست در آینه ها اتفاق می افتد.
تطبیق و تحلیل آرای سید حسین نصر در باب هنر با آثار محمود فرشچیان: نظریه «هنر متعالی»
حوزه های تخصصی:
نظرگاه سنت گرایی و به ویژه آرای نصر در باب هنر، یکی از برجسته ترین رویکردها برای خوانش آثار هنری به ویژه نگارگری سنتی در دوره معاصر به شمار می آید. از سوی دیگر، فرشچیان دارای سبک مشخص و آثار برجسته ای است که هیچ گاه از چشم انداز سنتی کاویده نشده اند. مسئله این پژوهش، احصای نظریه ای جامع درباره آثار فرشچیان در ضمن تطبیق و تحلیل آرای نصر در باب هنر با آثار فرشچیان و مشخص نمودن وجوه افتراق و اشتراک آنها بوده است. در این میان نگاره های«سیمرغ، قاف و سی مرغ»، «آزمون بزرگ» و «عصر عاشورا» به دلیل ظرفیت های ویژه بصری و محتوایی، به عنوان نمونه های معیار با هنر سنتی، دینی و مقدس نصر مورد تطبیق و تحلیل قرار گرفته اند. نوع این پژوهش؛ بنیادیِ نظری، روش پژوهش؛ تطبیقی و تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات، اسناد کتابخانه ای بوده است. با توجه به وجوه اشتراک و افتراق آرای نصر در باب هنر با آثار فرشچیان، نظریه «هنر متعالی» به همراه جهان شناسی و مبانی آن مطرح شده است که بتواند نارسایی های موجودِ نظریه «هنر سنت گرا» را در باب آثار فرشچیان و به طور کلی منظومه هنر ایرانی- اسلامی بر طرف نماید.
تصویرسازی حرکات موزون با سماچه در سفال نگاری های ایران پیش از تاریخ
حوزه های تخصصی:
آدمیان در گذر زمان تلاش کرده اند اندیشه ها و باورهایشان را صورتی عینی بخشیده و آن را تصویرسازی کنند. تصاویر ظروف منقوش باستانی باقی مانده که حاوی پیا م های گوناگون است بهترین گواه این مدعاست. مطالعه ظروف کاربردی -هنری بخش اعظمی از هویّت مردمان سرزمین کهن ایران را می تواند آشکار کند و اطلاعات ژرفی از هنرهای دیگر این مرز و بوم را منتقل سازد. نقوش انسانی در حال انجام حرکات موزون از جمله آثاری است که در ورای خود سبقه فرهنگی و معنایی بارز توجه ایی را متبلور می نماید. در این میان حرکات موزون متفاوت و شاخص تر از دیگر نقوش رقصنده برظروف مشاهده می شود که می توان آنها را در یک گروه، به «رقص با سماچه» موسوم دانست. این مقاله با هدفی کاربردی در جهت شناخت و شناساندن این پدیده انجام شده و مسئله اصلی آن واکاوی و هویّت یابی تاریخی هنری رقص با سماچه در ایران می باشد. روش تحقیق کیفی می باشد و با رویکردی تحلیلی- توصیفی، براساس گردآوری اطلاعات مکتوب کتابخانه ایی انجام شده است. نتیجه حاصله نشان از آن دارد که رقص با سماچه پدیده ایی نمایش گونه و کهن در ایران است که می توان با کاربردی کردن آن در هنرهای نمایشی، راه برون رفت از بن بست های کلیشه ای نمایش در ایران و حتی جهان را مهیا ساخت.
تحلیل گفتمان تبلیغات شهری سازمان هنری رسانه ای اوج از منظر میشل فوکو
حوزه های تخصصی:
در عصر حاضر با توجه به نقش تبلیغات در تعیین سبک زندگی افراد، کسب آگاهی هرچه بیشتر درباره ی چگونگی عملکرد آن ها امری ضروری بوده و منجر به شناخت بهتر جامعه می شود. یکی از کارکردهای اساسی تبلیغات شهری، نقشی است که در شکل گیری گفتمان عمومی در جامعه ایفا می کنند؛ که در این پژوهش به این مهم پرداخته شد. در پژوهش کیفی حاضر که رویکردی توصیفی تحلیلی دارد، تبلیغات شهری سازمان هنری رسانه ای اوج که به صورت هدفمند انتخاب شده بودند، از منظر میشل فوکو و به روش تحلیل گفتمان مورد مطالعه قرار گرفتند. در این پژوهش روش گردآوری داده ها اسنادی- مشاهده ای است. هدف از پژوهش حاضر کسب نحوه ی صورت بندی مفهومی- تصویری گفتمان سازمان هنری رسانه ای اوج در پرتو شبکه دانشی موجود بود. بر اساس یافته های پژوهش، هدف از طرح مفاهیمی همچون شهادت، همبستگی، بخشندگی، مذهب و عرق ملی در تبلیغات این سازمان، می تواند ایجاد باور و بازگشت به آن ارزش ها، بازتولید گفتمان های موردنظر و جلوگیری از حذف آن ها باشد؛ که این امر از طریق استفاده از عناصر بصری در جهت به تصویر کشیدن شیوه های بودنِ انسان در گفتمان موردنظر، استفاده از نمادهایی که در بستر تاریخی آن گفتمان معنادار شده اند، امحاء مرز میان گفتمان ها به لحاظ زمانی/ مکانی و به کارگیری گزاره های معنادار و صادق در گفتمان موردنظر، صورت می پذیرد.
مطالعه موضوع نقاشی های دیواری کاخ کنوسوس
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضرمطالعه نقاشی های دیواری کاخ کنوسوس است. این کاخ واقع درجزیره کرت متعلق به تمدن مینوسی، درعصرمفرغ جدید(1400- 2000 پ.م) دارای زیباترین نقاشی های دیواری است. هدف اصلی مطالعه، بررسی موضوع های نقاشی دیواری دراین کاخ ازدیدگاه هنرنقاشی و مسئله اساسی، مطالعه درباره موضوعات گیاه، حیوان و انسان از منظر هنرنقاشی است. پژوهش به روش توصیفی انجام گرفته است. بررسی سوابق گویای آنست که محل قرارگرفتن نقاشی ها با توجه به موضوع آنها در بخش های مختلف کاخ به این ترتیب بوده است: موضوع گیاهی در بخش غربی کاخ، موضوع حیوانی واسطوره ای درضلع شرقی، موضوع انسانی در قسمت جنوبی و نقاشی های ضلع شمالی کاخ کنوسوس مربوط به جشن ها، مراسم روحانی و عبادت بوده است. نقاشی ها، در پُر رفت وآمدترین محله ای کاخ قرارداشته اند و در معرض دید بینندگان زیادی قرارداشته است. نتایج تحقیق نشان دادکه نقاشی ها ازریتم، وحدت و هماهنگی(کمپوزیسیون، خط، رنگ، بافت) برخوردار بوده اند. نقاشی های مینوسی از اولین مواردی است که در آن رهائی از قوانین و مقررات نقاشی درآن زمان اتفاق افتاده، نخستین مرتبه است که روش امپرسیونیسم بکار رفته و می توان گفت آغاز این سبک، از تمدن مینوسی ها بوده است، که تغییر تاریخ این روش نقاشی، در تاریخ هنر می باشد.