هنرهای زیبا - هنرهای نمایشی و موسیقی

هنرهای زیبا - هنرهای نمایشی و موسیقی

هنرهای زیبا - هنرهای نمایشی و موسیقی سال 24 زمستان 1398 شماره 4 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

اقناعِ سخنورانه در موسیقی یوهان سباستین باخ، با نگاهی بر پرلود سوییت شماره ی 3 ویُلن سِل در دو ماژور BWV 1009(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: باخ رتوریک عناصر موسیقی تفسیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 847 تعداد دانلود : 950
مقایسه ی موسیقی با زبان از دیر باز امری معمول بوده است. در دوران رنسانس و با رشد انسان گرایی، موسیقی نه تنها به صورت دانشی ریاضی بلکه به عنوان علمی در ارتباط با کلام و انتقال مفاهیم و معانی نیز مورد توجه قرار گرفت. این مهم عاملی شد تا در گذر زمان، پیوند عمیقی بین موسیقی و فنِ سخنوری (رتوریک) ایجاد شود. در این میان آهنگسازان آلمانی، جهت استفاده از قدرت اقناعیِ نهفته در فن رتوریک؛ اصول ساختاری، فیگورها و تزئینات رتوریکی را در فرآیند آفرینش یک اثر موسیقی به کار بستند. یوهان سباستین باخ نیز به پیروی از سنت آهنگسازی موسیقی بارُک براساس اصول و قواعد رتوریک آثار فراوانی به رشته ی تحریر درآورد. بنابراین، برای دست یافتن به فهم و تفسیری عمیق از موسیقی وی، نمی توان شناسایی جنبه های رتوریکی بکار رفته در آثار او را نادیده گرفت. مطالعه ی توصیفی- تحلیلی حاضر پس از بررسی تاریخی و تبیین ارتباط موسیقی با رتوریک، کاربرد اصول رتوریک در موسیقی را شرح می دهد. سپس به بررسی پرلودِ دو ماژور BWV 1009، از منظر اصول رتوریک پرداخته و نشان می دهد که باخ چگونه با به خدمت گرفتن عناصر موسیقی مانند سکوت، فواصل، هارمونی و 
۲.

مقایسه فیلم با هنرهای سنّتی؛ نقدی فلسفی بر سنّت گرایی از منظر حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سنت گرایان هنر قدسی نمادپردازی سینما مثال افلاطونی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 231 تعداد دانلود : 930
این مقاله به دنبال سنجش دیدگاه سنّت گرایی درباره هنرهای مدرن دارای شخصیت ها و ماجراهای زمانی-مکانی است. مسئله تحقیق اینست که نگرش سنّت گرایی درباره هنرهای مدرن، تا چه میزان از منظر حکمت متعالیه – که مورد تأیید سنّت گرایان است – قابل تصدیق است؟ بدین منظور ابتدا راهبرد نمادپردازی را از منظر سنّت گرایان تبیین می کند که به تناظر صورت های هنری با حقایق ازلی در عالَم مثل تکیه دارد و در نتیجه فرامکان و کلّی گراست. نویسنده با نقل اقوالی از بزرگان سنّت گرایی، تشریح می کند که جزئی سازی در شخصیت ها و ماجراها نمی تواند در این دیدگاه مشروع باشد. وی در انتها به سراغ هستی شناسی حقایق عالَم مثُل از منظر فلسفه اسلامی رفته و با تکیه بر «نحوه وجود کلّی ها» از دیدگاه حکمت متعالیه، به وجود سِعی آن ها در افراد جزئی متکثّر اشاره کرده است. او بر این اساس نتیجه می گیرد که صور متشخّص زمانی – مکانی هم می توانند ارجاع به حقیقت ربّ النّوع خویش در عالَم مثال افلاطونی داشته باشند و در نتیجه لازم نیست حتماً ارجاع مستقیم به وجود اعلای مثُل صورت بگیرد تا قدسیت هنر تأمین شود. بدین ترتیب مقاله به این جمع بندی می رسد که سینما (و رمان) هم با وجود ربط به شخصیت های جزئی و ماجراهای زمانی – مکانی، ظرفیت تحقّق هنر قدسی را دارا هستند.  
۳.

میزان تحقق اهداف نویسنده در شیوه نامه آموزش گیتار به کودکان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش گیتار شیوه نامه آموزش انسانگرایانه روانشناسی رشد ژان پیاژه مکتب برلین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 808 تعداد دانلود : 184
        پژوهش حاضر در تلاش است تا میزان تحقق اهداف نویسنده شیوه نامه آموزش گیتار به کودکان ایرانی را بررسی کند. در این اثر سعی شده است تا به بررسی اصول رعایت شده در این شیوه نامه، مکاتب موردنظر نویسنده که از آن ها استفاده نموده و همینطور به بررسی میزان اثربخشی این کتاب پرداخته شود. همینطور سعی شده صحت ادعای نویسنده مبنی بر آموزش شاگردمحور و همینطور مبتنی بر روان شناسی رشد «ژان پیاژه» و همینطور «مکتب برلین» بررسی گردد. جهت رسیدن به این هدف از پژوهش کیفی و از نوع مصاحبه با مدرسین صاحب تجربه در این متد و تحلیل پاسخ های آن ها استفاده شده است و همینطور در نهایت راهکارهایی جهت بهبود و تکمیل آن ارائه می گردد. در این پژوهش سعی شده است تا نکات موردنظر مؤلف مدنظر قرار داده شود تا نتیجه آن منتج به گزاره ای قابل استناد گردد. مؤلفه هایی مانند بومی سازی آموزش، تدریس بازی محور، استفاده از نماد، آموزش شاگرد محور و نکات دیگری که نویسنده مدعی استفاده از آن ها در طراحی این شیوه نامه است. در نهایت امید است تا این پژوهش، چراغ راه روشنی در مسیر آموزش گیتار و همچنین موسیقی در این کشور باشد و در این راه سخت قدمی هرچند کوچک در حوزه بسیار مهم آموزش بردارد.
۴.

داستانگویی تعاملی: مطالعه سهم مخاطب، مولف و روایت در انیمیشن های واقعیت مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روایت تعاملی واقعیت مجازی انیمیشن واقعیت مجازی رسانه تعاملی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 415 تعداد دانلود : 738
انیمیشن واقعیت مجازی از یک سوی شبیه بازی و از سوی دیگر شبیه سینماست. از ویژگی های انیمیشن مجازی، اصل پایگاه داده است که برخلاف سینما، قادر است همه اطلاعات را در اختیار مخاطب قرار د هد. در اینجا ارزش گذاری بوسیله ی تدوین  نیست. مخاطب می تواند در صحنه ی داستان حرکت و جست و جو کند. دوربین در دستان مخاطب است. مقاله حاضر با تکیه بر آرائ  متفکرانی چون کامرون، وسمیر و شوتن، به این موضوع می پردازد که  سهم مخاطب و مولف با تولید انیمیشن های تعاملی در فضای مجازی، در مقایسه با گونه های مانند سینما چه تغییری خواهد کرد؟ هدف مقاله حاضر، معرفی روشی برای خلق انیمیشن های روایی با استفاده از فضای مجازی است و روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی و تطبیقی است. بر اساس یافته های مقاله ، انیمیشن واقعیت مجازی، گرچه در محیط رسانه ای تعاملی شکل می گیرد اما در آن، مخاطب "بازیکن" نیست. مخاطب در اینجا نه مشابه سینما به صندلی تکیه داده است و نه مانند بازی رایانه ای، به جلو متمایل است. این خصوصیات، حضور رسانه ی کاملاً ترکیبی و جدیدی را نوید می دهند.  این رسانه نوپا، ارجحیت دادن مکان بر زمان و همچنین ارائه آن به صورت منطقی مشابه پایگاه داده را، از رایانه به عاریت گرفته، و روایت را از ادبیات و سینما است.
۵.

کارکردهای اجتماعی ژانر سینمایی سامورایی از دو منظر ایدئولوژیک و آئینی-اسطوره ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سینما ژانر ژانر سامورایی ایدئولوژی آئین - اسطوره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 957 تعداد دانلود : 333
مطالعه ی ژانرهای سینمایی همواره واقعیت های ارزشمندی را در مورد جامعه ی میزبان بیان می کند. از این رو، یکی از کارکردهای اساسی هر ژانری، کارکردهای اجتماعی آن است. ژانر سامورایی یا چامبارا، از مشهورترین و معتبرترین ژانرهای غیرهالیوودی سینماست که گرچه پتانسیل پژوهشی بالایی دارد، اما هیچ گاه چنان که باید مورد توجه پژوهشگران قرار نگرفته است. از سوی دیگر با عطف به شباهت های فرهنگی ایران و ژاپن و نیز همگام با توسعه ی گفتمان ژانری در کشور، تحقیق در این زمینه خالی از فایده نخواهد بود. مسأله ی اصلی مقاله ی حاضر این است که ژانر سامورایی چگونه با جامعه ی ژاپن ارتباط برقرار می کند. هدف از طرح چنین پرسشی، آشکارسازی کارکردهای اجتماعی ژانر سامورایی است. روش انجام تحقیق توصیفی-تحلیلی و گردآوری اطلاعات به دو روش مشاهده ای و کتابخانه ای صورت گرفته است. همچنین رویکرد نظری آن مبتنی بر نظریه ی ژانر در سینما و خاصه نگره ی معنایی-نحوی ریک آلتمن است که به موجب آن کارکردهای اجتماعی را در دو حیطه ی ایدئولوژی و آیین-اسطوره می کاوند. نتیجه این که چامبارا در زمینه ی ایدئولوژی برخلاف تصورات تقلیل گرایانه نمایان گر متنی یکدست نیست بلکه در طول چند دهه حیات خود، به سبب تحولات سیاسی و اجتماعی و فرهنگی، فراز و نشیب های فراوانی را پشت سر گذاشته است. جنبه ی آیینی-اسطوره ای چامبارا، هم ریشه در ارزش های حاکم بر جامعه ی ژاپن عصر فئودالیته دارد که عاقبت زمینه ساز سقوط ژانر شد.
۶.

نقش رویداد هنری "چهار سالانه پراگ" (پی کیو ) در تبیین طراحی صحنه معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: طراحی صحنه معاصر چهارسالانه پراگ(پی کیو) فضای مشترک فضای معماری ناپایدار اشیا سازندگان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 145 تعداد دانلود : 809
در تاریخ معاصر طراحی صحنه به خصوص از حدود نیم قرن گذشته تا کنون، رویداد چهارسالانه پراگ (پی کیو)، نقش مهمی در تبیین طراحی صحنه معاصر دارد. پی کیو طی چندین دهه با دستاوردها و نوآوری هایی که در آن تجربه می شود، تعاریف سنتی طراحی صحنه را دستخوش تغییر می کند. در این مقاله تلاش می شود به اینکه چگونه تجربیات پی کیو، تعاریف و چارچوب های طراحی صحنه و فضا را تحت تأثیر قرار می دهد؟، پاسخ داده شود. در این مجال، فرض نگارنده بر این است که رویداد هنری چهار سالانه پراگ، در تغییر تعاریف و محدوده طراحی صحنه در زمان معاصر موثر است. ضمن بررسی دستاوردهایی مانند طراحی صحنه به مثابه اجرا، چالش فضای مشترک و عناصر آن، فضای معماری ناپایدار، و نقش اشیا و سازندگان در نتیجه این رویداد به مثابه جنبش هنری تاریخ معاصر قلمداد می شود که طراحی صحنه و برخی دیگر از هنرهای پیرامون خود را تحت تاثیر قرار داده و در تغییر و تحولات هنری و بینافرهنگی پیشرو است. این مقاله به روش کیفی انجام و به شیوه تحلیلی و توصیفی نگارش شده است و اطلاعات آن با استفاده از اسناد و منابع کتابخانه ای و مشاهدات میدانی، جمع آوری شده است.
۷.

نخل بندی؛ نمونه ای از صحنه آرایی در حوزه فرهنگ ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: صحنه پردازی صحنه آرایی نخل بندی نخل بندان شبه نمایش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 910 تعداد دانلود : 330
هنر، بخش جدانشدنی از زندگی آدمی درگذر زمان است که از دیرباز در همه ابعاد زندگی اش نمودی آشکار داشته است. یکی از شاخص ترین وجوه آن، آراستن مجالس، محافل و انجام تزیینات مکان برگزاری مراسم بوده. این تزیینات گاه برای مجالس آیینی و دینی، گاه برای شادباش و سرگرمی و زمانی نیز برای عزا انجام می گیرد. با توجه به اشارات موجود در اسناد مکتوب، این نوع از مجلس آرایی ها درگذشته نیز کاربرد داشته و هر بخشی از آن تحت عنوان خاصی به اصناف مختلف و اساتید گوناگون مربوط می شده است. بر اساس مستندات موجود و با توجه به نزدیک تر شدن مرزهای هنر نسبت به هم می توان گفت که در برخی از این مراسم ها و مجالس، جلوه هایی از هنرهای نمایشی نیز متجلی بوده که به تعبیر امروزی، این نوع آرایش ها نقش صحنه آرایی را برای آن نمایش ایفا می کرده است. هدف این مقاله از یک سو آشنایی با موضوع نخل بندی و از سوی دیگر مرزبندی میان دو مفهوم نخل بندی و نخل گردانی است. نگارندگان در این پژوهش کوشیده اند تا با بررسی متون کهن و با روش توصیفی – تحلیلی، به شرح و چگونگی یکی از این شیوه های مجلس آرایی، در حوزه فرهنگ ایران بپردازند که با عنوان «نخل بندی» شناخته می شده است. بر اساس نتایج حاصل از پژوهش، چگونگی اجرای نخل بندی متأثر از زمان، مکان، طبقه اجتماعی و... بوده است.  
۸.

مطالعه تأثیرات جنیست در توجه چشمی مخاطبان سینما با استفاده از ابزار ردیابی چشم: مورد مطالعه فیلم سینمایی «جدایی نادر از سیمین»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سینما عصب شناسی ردیابی چشم نقطه توجه تفاوت های جنسیتی جدایی نادر از سیمین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 481 تعداد دانلود : 801
تاکنون مطالعات زیادی در حوزه جنسیت و تفاوت های ادراکی تماشاگران سینما انجام شده است؛ اما بررسی های عینی تری برای اثبات تفاوت های ادراکی جنسیت لازم است که مطالعات سینما عصب شناختی، این امکان را برای تحلیل گران سینما مهیا می کند. هدف مقاله حاضر، مطالعه تاثیرات جنسیت بر الگوهای نگاه به هنگام تماشای بخشی از فیلم «جدایی نادر از سیمین» به کمک ابزار ردیابی چشم است. در این پژوهش نیمه تجربی که به روش آزمایشگاهی انجام شده است، شرکت کنندگان، 6 نفر مرد و 6 نفر زن 20 تا 30 سال، در حالی که عینک ردیابی چشم بر چشم داشتند، در معرض 3 دقیقه از سکانس ابتدایی فیلم قرار گرفتند که در آن شخصیت اصلی زن و مرد فیلم، رو به دوربین در حال دیالوگ هستند. نقاط تمرکز نگاه و توجه افراد با استفاده از دستگاه ردیابی چشم ثبت شد. نتایج نشان داد علی رغم آن که هر دو گروه مردان و زنان به فرد دیالوگ کننده بیشتر خیره می شدند؛ اما زمانی که یکی از شخصیت ها در حال دیالوگ بود، تماشاگر هم جنس او توجه بیشتری به وی نشان می داد و تماشاگر جنس مخالف درصدی از نگاه خود را نیز معطوف به شخصیت صامت همجنس خودش می کرد. این یافته ها جنبه هایی از تاثیرات تفاوت های جنسیتی در الگوهای نگاه انسان را آشکار می کند.  

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۱