فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۳۸۱ تا ۴٬۴۰۰ مورد از کل ۲۷٬۸۲۵ مورد.
منبع:
شهر ایمن سال ۳ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۰
111 - 124
حوزه های تخصصی:
بیمارستان ها یکی از مهمترین مراکز شهرها هستند، لذا لازم است این اماکن به گونه ای طراحی گردند که بتوانند در کلیه شرایط، قابل بهره برداری بوده و نیاز مندی های شهروندان در حوزه درمان را پاسخگو باشند. مطالعه حاضر بر اساس روش گردآوری داده ها یک پژوهش پیمایشی-مقطعی است. در بخش نخست براساس مطالعات کتابخانه ای و سپس مصاحبه های تخصصی به شناسایی معیارهای برنامه ریزی طراحی بیمارستان با رویکرد پدافند غیر عامل مبادرت ورزیده شده است که پس از مرحله تحلیل کیفی به توزیع پرسشنامه و گردآوری داده ها از خبرگان و کارشناسان ، پژوهش وارد فازی کمی می شود. بنابراین از این منظر، مطالعه حاضر یک پژوهش آمیخته می باشد . براساس الگوی پیشنهادی مهم ترین معیار ، معیار دسترسی شناسایی گردید که بر دیگر معیارها تأثیر گذار است. دسترسی، یکی از مهم ترین مسائلی است که باید در مکان یابی بیمارستان مورد توجه قرار گیرد. در بسیاری از موارد عدم دقت در مکان یابی سبب شده تا حتی با وجود برنامه ریزی و تأمین امکانات و تسهیلات در بیمارستان، امکان دسترسی به بیمارستان و به ویژه خدمات اورژانسی با مشکلات و تأخیر انجام شود. این موضوع به اندازه ای حائز اهمیت است که می تواند تاثیرات مخرب و نامطلوبی بر وضعیت فیزیکی یا روانی بیماران داشته باشد و یا حتی منجر به مرگ بیمار شود. بنابراین بررسی و تحلیل مسیرهای دسترسی و را ههای ارتباطی به سایت و همچنین بررسی حمل و نقل عمومیِ اطراف سایت و طرح های مصوب شهری در آن منطقه، از عوامل اصلی در تعیین مکان مراکز درمانی می باشند.
انسان، ربات، معماری؛ چگونه ربات ها ساخت را دگرگون خواهند کرد؟
حوزه های تخصصی:
در دهه های آینده آنچه مسلم است استفاده گسترده از صنعت رباتیک در ساخت می باشد که این موضوع منجر به تحولی شگرف در معماری خواهد شد. روش ها و تکنیک های ساخت به طور کامل دگرگون شده و پروسه های ماشینیزه جای روش های فعلی را در ساخت خواهد گرفت. هزینه های عملیات ساختمانی و نیاز به نیروی انسانی به طرز چشمگیری کاسته می شود، در طرف مقابل سرعت، دقت، ایمنی و امنیت افزایش خواهد یافت. این ها تنها مواردی نخواهند بود که ساخت به کمک ربات ها برای معماری آینده به ارمغان خواهد آورد. درک این نکته که در سال های اخیر پروژه های بسیاری در سراسر دنیا با استفاده از این ربات های سازنده ساخته شده اند کمک شایانی به پذیرش هرچه بیشتر و بهتر این تکنیک ها از سوی مؤسسات آموزشی، استودیوها و آتلیه های معماری و حتی سرمایه گذاران خواهد کرد. به هر حال نباید فراموش کرد معماری رباتیک هنوز در ابتدای راه خود قرار دارد اما در همین مدت کم هویت مستقل خود را به عنوان یک گفتمان جدید در معماری عصر دیجیتال اثبات نموده است.
سنجش عوامل مؤثر بر کیفیت زیبایی شناختی در مسکن شهری (مطالعه موردی: محله جمال آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۴ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۲
81 - 94
حوزه های تخصصی:
دست یابی به محیطی مطلوب و زیبا ، توقعی است که هر شهروند از محیط دارد. هدف این مقاله تدوین عوامل موثر بر کیفیت زیبایی شناسی در مسکن شهری است. پژوهش از نوع تحقیق توصیفی – تحلیلی است و بر اساس هدف بنیادی-کاربردی می باشد. درجمع آوری اطلاعات که از شیوه کیفی و محتوایی با استفاده از مطالعات اکتشافی صورت گرفت. نتایج بدست آمده از مطالعات، بیان می کند که در ابعاد سازنده فضا (کالبدی ، عملکردی، اجتماعی، ادراکی و زیست محیطی) در محیط مسکونی در دو قلمرو ساختمان و محله دارای ویژگی هایی است که در دو زمینه زیبایی عینی و ذهنی کیفیت زیبایی شناختی محیط را فراهم آورد، مطرح گردیده است. به عنوان نمونه موردی محله جمال آباد تهران این شاخص ها سنجش گردید که بیانگر آن است که در بعد کالبدی کمترین توجه به ابعاد زیبایی شناختی مسکن شده است. درنهایت، پیشنهاد هایی در جهت دستیابی به محله زیبا ارائه گردیده است. برایند استفاده از این شاخص در طراحی محله سبب حصول زیبایی می گردد.
رهیافت باستان شناسی چشم انداز به منظور تبیین الگوی استقراری و فرهنگی حوضه کشف رود(دشت مشهد) از دوره نوسنگی تا مفرغ میانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منظر فرهنگی پس از مطرح شدن برای اولین بار در سال 1920 در علوم بسیاری بکار رفت و در باستان شناسی، باستان شناسی چشم انداز را پدید آورد. رودخانه کشف رود اصلی ترین شریان حیاتی و منبع آب دشت مشهد محسوب می شود، از این رو حوزه کشف رود بدلیل وجود آثاری از دوره پارینه سنگی قدیم، به عنوان قدیمی ترین حوزه و چشم انداز فرهنگی ایران، همواره مورد توجه پژوهشگران بوده است. این منطقه به دلیل قرارگیری در میان سه حوضه فرهنگی جنوب غرب آسیای مرکزی، فلات مرکزی ایران و شمال شرق ایران، دارای موقعیت استراتژیک خاصی از نظر فرهنگی است که اغلب دوره های فرهنگی این منطقه به جز دوره پارینه سنگی، تا دهه اخیر ناشناخته بوده است. به همین جهت مطالعه عوامل موثر در شکل گیری و ظهور استقرارهای پیش ازتاریخ منطقه و همچنین بررسی چشم انداز آن جهت تبیین جدول گاهنگاری و شاخصه های فرهنگی منطقه، ضروری است. با این حال درک مدل پراکنش و عوامل موثر در شکل گیری استقرارهای پیش ازتاریخ حوضه کشف رود(دشت مشهد) همچنین چیستی شاخصه های فرهنگی منطقه و در نهایت تبیین مؤلفه های مشترک با محوطه های هم افق در سرزمین های همجوار اصلی ترین پرسش های پژوهش هستند. بنیان پژوهش حاضر، بررسی چشم انداز فرهنگی و جغرافیایی ادوار پیش ازتاریخ حوضه کشف رود در محدوده دشت مشهد، از دوره نوسنگی تا مفرغ میانی با تاکید بر وابستگی استقرارها به رودخانه کشف رود است که با ایجاد اکوسیستمی بارور و ایجاد بستری حاصلخیز، استقرارهای بشری را در حاشیه خود جذب کرده است. نتایج پژوهش نشان می دهد شرایط زیست محیطی مناسب و ساختار اکولوژیک منطقه جهت ارتباطات درون و برون منطقه ای، سبب شکل گیری و ظهور سیستم های زیستگاهی با هدف استفاده از منابع محیطی، از دوره پارینه سنگی تا به امروز در منطقه شده و دارای مؤلفه های فرهنگی مشترکی با حوزه های جنوب ترکمنستان، شمال شرق ایران و فلات مرکزی ایران می باشد.
برداشت صحیح از پیشینه های معماری منظر برای تولید دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۱
58 - 67
حوزه های تخصصی:
برداشت از پیشینه طرح ها در حوزه معماری به عنوان امری رایج، از یک سو دچار تابوی «تقلیدی بودن»، و از سوی دیگر دچار اتهام «بدعت گذاری» است. در این زمینه تاکنون به سه مسئله «استخراج دانش کاربردی از پیشینه ها»، «تعریف برداشت صحیح از پیشینه ها» و «ابهام زدایی از تفاوت آموزشی و تحقیقی بودن مطالعه موردی» پرداخته شده است. آنچه همچنان معنای «برداشت صحیح از پیشینه های معماری منظر» را نیازمند تحقیق بیشتر می کند، اجتناب ناپذیری تفسیر به واسطه نقش فاعل شناسا در معماری منظر است. پرسش تحقیق حاضر این است که اجتناب ناپذیری تفسیر چه تأثیری بر معنا و روش برداشت صحیح از پیشینه های معماری منظر دارد؟ هدف این تحقیق، کاهش موانع نظری است که می تواند توان تولید دانش این دیسیپلین را دچار اختلال کند. برای این کار، ابتدا مفهوم «تولید دانش» تدقیق می شود. سپس «شرایط پیشینه ها به عنوان منبعی از دانش» از یک سو و «شرایط محقق به عنوان فاعل شناسای مداخله گر» از سوی دیگر به عنوان مؤلفه های تشکیل دهنده «برداشت» در قالب چارچوبی نظری تدوین می شوند. در نهایت موضع معماری منظر در مقایسه با این چارچوب تبیین می شود. نتایج نشان می دهد برای تولید دانش در دیسیپلین معماری منظر می توان -علاوه بر چهار شکل برداشت «بی قاعده»، «سطحی»، «عمیق» و «ساختاری» که در تحقیقات گذشته برای معماری تبیین شده است- به سطحِ دیگری از برداشت به شکل «پیوستاری» نیز توجه داشت. سطحی که به کمک دو فنِ «سه سویه سازی» و «تبلور»، می تواند افق های تازه ای در معماری منظر برای مواجهه با مسائل دارای تعدد تفسیرِ فاعل شناسا، و تأمین اعتبار یافته ها باز کند.
مطالعه تطبیقی مفهوم اثر هنری در دوران مدرن و پست مدرن و تأثیرآن بر فرآیند موزه ای شدن اثر (با تأکید بر آثار تجسمی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۱
64 - 73
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: پژوهش حاضر با تطبیق مفهوم اثر هنری در دو دوره مدرن و پست مدرن به تأثیر این دو جریان بر فرآیند موزه ای شدن اثر هنری می پردازد. پرسش های این پژوهش، این چنین است: با توجه به گسترده بودن قلمروی هنر معاصر و شکل گیری هنر مفهومی با مواد و مصالح متنوع، معیارهای انتخاب اثر هنری در موزه های هنری معاصر چیست و شرایط اجتماعی و گفتمان های هنری چون مدرن و پست مدرن چگونه بر موزه ای شدن اثر تأثیرگذارند؟ هدف: هدف این پژوهش پیشنهاد معیارهای مشخصی برای انتخاب آثار در موزه های هنری معاصر است و دامنه این پژوهش آثار حوزه تجسمی است. روش پژوهش: رویکرد این پژوهش کیفی است که به شیوه توصیف و تحلیلی با تطبیق مفهوم اثری هنری در دوره مدرن و پست مدرن نتایج آن ارائه شده است. داده های این پژوهش به دست آمده از منابع کتابخانه ای و پایگاه های اطلاعاتی است. یافته ها: گفتمان دوران مدرن با رویکرد نخبه گرا و گفتمان پسامدرن با رویکرد جامعه گرا بر فرآیند موزه ای شدن اثر تأثیرگذاشتند. در دوران معاصر هنوز هم معیارهای موزه های هنری معاصر برای گزینش آثار، غالباً همان رویکرد مدرنیتسی است. علت رویکرد غالب مدرنیستی کنونی موزه ها برای گزینش آثار، این بوده که جامعه محوری پسامدرنیست ها، خالی ازچالش نبوده است. در تمام دوران ها گفتمان های غالب جامعه بر فرآیند موزه ای شدن آثار تأثیر داشته و چالش مهمی میان موزه داران و جامعه هنری غالب ایجاد کرده است.
نمادینگی نقش ماکیان در منسوجات ساسانی از منظر آیکونولوژی اروین پانوفسکی (مورد مطالعاتی: خروس، مرغابی، طاووس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اروین پانوفسکی در بررسی تصویر، سه مرحله درنظر می گیرد: گام اول به توصیف آیکونوگرافیک/ پیش شمایل نگارانه مشهور است. در گام دوم یا تحلیل آیکونوگرافیک (آیکونوگرافی)/ شمایل گردانی، معنای مکنون در یک اثر محل توجه قرار می گیرد و سرانجام در گام سوم؛ یعنی آیکونولوژی، محقق با تفسیر آیکونوگرافیک یک نقش مایه، نسبت به کشف محتوای ذاتی آن اقدام می کند. با این رویکرد در مقاله پیش رو، پرسش آن است: از منظر آیکونولوژی اروین پانوفسکی، نقش ماکیان پرتکرار در منسوجات ساسانی چگونه تحلیل و تفسیر می شود؟ فرضیه آنکه، این نوع پرندگان به رغم بی بهرگی از جلوه های ترکیبی و غریب، بر مفاهیم فراتری دلالت می کنند که هم سو با شکوه و حشمت سلطنت ساسانی است. نتیجه به روش تحلیلی تاریخی، با استفاده از مطالعات اسنادی و گزینش سه قطعه پارچه به شیوه هدفمند نشان می دهد نقش ماکیان پر کثرت در پارچه های ساسانی به خروس، مرغابی و طاووس ارجاع می دهد. هر کدام از این نقوش با معانی قراردادی خاصی خویشاوندی دارد که به ترتیب در قالب نویدبخش روشنایی، آب های پاک و حیات مجدد قابل تعریف است. در بحث تفسیر ارزشهای نمادین نیز می توان مدعی بود هر سه مورد با مفهوم فرّه ایزدی، اقبال و نیک بختی سلطنتی، قرابت معنایی برقرار کرده و پایداری و فزونی آن را برای دارنده خود تمنّا می کنند.
مطالعه بازتاب چینی های آبی و سفید در شاهنامه شاه تهماسبی بر اساس آرای ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش هنر سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۹
۲۷-۱۷
حوزه های تخصصی:
با گسترش مفهوم متن، نوشتار، تنها مصداق متن نبوده و هر پدیده تأویل پذیری را می توان به مثابه متن در نظر گرفت. ازاین رو، هر پدیده دارای ماهیت متنی را با به کارگیری روش های خوانش متن، می توان موردمطالعه قرارداد. هدف اصلی پژوهش حاضر، مطالعه چگونگی بازتاب چینی های آبی و سفید در شاهنامه تهماسبی بر اساس آرای ترامتنیت ژنت است. با توجه به این مهم، هدف اصلی پژوهش نیز بررسی و تحلیل چینی های آبی و سفید تصویر شده در این شاهنامه و یافتن نمونه های مستند از چینی های مدنظر در مجموعه آثار موزه ویکتوریا و آلبرت و تحلیل ارتباط آن ها از منظر نظریات ترامتنیت ژنت است. در این پژوهش با رویکردی توصیفی - تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای و با روش نمونه گیری هدفمند نظری، سعی شده تا چینی های آبی و سفید تصویر شده در نگاره های شاهنامه شاه تهماسبی با نمونه های موجود در موزه ویکتوریا و آلبرت، موردبررسی ترامتنی قرار گیرند. مهم ترین نتیجه پژوهش این است که بر پایه آرای ترامتنیت ژنت، رابطه نگاره های شاهنامه شاه تهماسبی به عنوان بیش متن با چینی های آبی و سفید به عنوان پیش متن، از نوع بیش متنیت همان گونگی است.به عبارت دیگر، گر چه نگارگری ایران هیچ وقت بازنمایی صرف نبوده و جهان نگارگر با تصورات و خیال او شکل گرفته است؛ اما برپایه آرای ژرار ژنت و با فرض بیش متن بودن شاهنامه، از چینی های آبی و سفید ب ه عنوان پیش متن استفاده شده است.
نقد و بررسی کتاب قرآن های دوره تیموری
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۱ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱
141 - 144
حوزه های تخصصی:
سامان بندی های تجسمی در نگاره شهادت حضرت زکریا (ع) قصص الانبیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم بهمن ۱۳۹۹ شماره ۹۲
51 - 62
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: قصص الانبیا، قصه های نقل شده از حوادث زندگی پیامبران است. برخی از نگارش های این کتاب مزین به تصویرسازی و نگارگری به منظور نمایان کردن هرچه بیشتر مفاهیم بیان شده در آن است. مشهورترین نسخه خطی قصص الانبیا نسخه خطی موزه توپکاپی است و یکی از شاخص ترین این قصص، که در کتاب مذکور نگارگری شده است، روایت شهادت حضرت زکریا (ع) است. نگارگر در این اثر سعی در تجسم مظلومیت زکریا در برابرکفرگویی ابلیس و حمایت الهی از او دارد.هدف پژوهش: بررسی سامان بندی تجسمی براساس سه ویژگی عناصر بصری (خط، رنگ، بافت، فرم)، ترکیب بندی (مارپیچ طلایی، مربع شاخص، مستطیل طلایی و خطوط رهنمونگر) و نمادپردازی از سه منظر شخصیت، رویداد و گفت وگو در این نگاره است. برای دستیابی به این هدف ابتدا الگوی ارتباط بین پارامتر های تشکیل دهنده این سه ویژگیِ سامان بندی تبیین می شود.روش پژوهش: پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است.نتیجه گیری: شخصیت ها در این نگاره به دو ساحت روایت کتاب و درخت، که پناه دهنده زکریا از هجوم ابلیسیان است، وفادار باقی می مانند. ترکیب بندی دوّار، القای جایگاه درخت با به کارگرفتن ترکیب بندی مثلثی عناصر به نحوی که رأس مثلث بر درخت تأکید داشته باشد، القای آرامش و ثبات با به کارگرفتن عناصر در مستطیل طلایی، قرینگی فرم های انسانی، استفاده از خطوط رهنمونگر عمودی برای جای گیری عناصر، استفاده از مستطیل های 2√ و 3√ برای چینش کتیبه و نگاره در کنار یکدیگر، تداعی بافتی آرام، کم تنوع و معناگرا بودن به واسطه نحوه به کارگیری عناصر بصری نقطه و خط و در نهایت چیدمان ساختار حلزونی پادساعتگرد و ساعتگرد عناصر از مهم ترین نکات قابل شناسایی در سامان بندی این اثر هستند. همچنین به کارگیری لاجوردی یکنواخت در پس زمینه، فضای اندوه و وهم، زرد درخشان در لباس ابلیس، تأکید بر شخصیت او و نارنجی در لباس نقال سبب چرخش رنگ ها در ترکیب بندی اثر بوده است. در مجموع، اثر با رنگ های تخت و درخشان و بدون سایه ترسیم شده است.
ارائه الگویی نوین درساخت مجتمع های مسکونی از منظر آمایش سرزمینی با رویکرد پدافند غیرعامل (نمونه موردی شهرستان بردسیر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۳ بهار ۱۳۹۹ شماره ۹
92 - 107
حوزه های تخصصی:
با توجه به اینکه یکی از مهمترین اصول پدافند غیر عامل و یکی از ارکان مهم آمایش سرزمین، اصل مکان یابی بهینه برای انواع فعالیت ها و مراکز مختلف، است. در این مقاله رابطه بین آمایش سرزمین، پدافند غیرعامل و مکان یابی تبیین شد.دفاع غیر عامل مکمل دفاع عامل، صلح آمیزترین و اثربخش ترین روش دفاعی است که کاهش آسیب پذیری زیرساخت های ملی و مراکز حیاتی، حساس و مهم و پایداری ملی را بدنبال دارد.جامعه بشری درشرایط کنونی جهان در رابطه با فضای مورد استفاده اش نمی تواند بدون مطالعات لازم مبتنی بر آینده نگری و آمایش سرزمین توأم با برنامه ریزی به ویژه برای نسل های آینده به زندگی مطلوب ادامه دهد. ضرورت پژوهش و بررسی درباره مقوله توسعه و آمایش به مثابه دو روی یک سکه از هم تفکیک ناپذیرند. از سوی دیگر پیچیدگی و ارتباط تنگاتنگ امور، خصوصا مسائل امنیت ملی و دفاعی با امور سیاسی و اثر پذیری اقتصاد جهانی از این شاخص ها ، تأثیر مستقیم دارد. پدافند غیرعامل به مجموعه ای از اقدامات غیرمسلحانه برای کاهش آسیب پذیری نیروی انسانی، شریانهای حیاتی، تاسیسات حساس وسازه های مهم در برابر بارهای انفجار و تهدیدات احتمالی دشمن و بلایای طبیعی گفته می شود. با عنایت به این تعریف، هدف اصلی این پژوهش بررسی و تجزیه و تحلیل مؤلفه های ساختاری و معماری تأثیرگذار در الگوهای برنامه ریزی و طراحی مسکن و همچنین ملاحظات استراتژیک در مکانیابی کاربریها در شهرکها برای مقابله با آثار تهاجم نظامی دشمن و بلاهای طبیعی در مناطق مسکونی شهرستان بردسیر است. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آن است که میتوان با اتخاذ تدابیر مناسب معماری ساختمان با رویکرد دفاعی منطبق با خصوصیات کالبدی و فضایی شهرها و به خصوص در مناطق مسکونی شهری ضمن ایجاد فضاهای زیبا و دلنشین و بدون لطمه زدن به عملکردها فضاها و همچنین بدون صرف هزینه های زیاد از شدت و گستردگی صدمات ناشی از حملات دشمن و حتی بلاهای طبیعی در هنگام بروز بحران کاست.
اولویت بندی شاخصه های مبتنی بر کاهش آسیب پذیری مراکز حیاتی با استفاده از تحلیل شبکه ای (نمونه مطالعاتی: منطقه پنج شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۳ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۲
1 - 13
حوزه های تخصصی:
کشور ایران به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی که دارد، همواره در معرض مخاطرات طبیعی به خصوص سیل و زلزله قرار دارد. به همین علت، حفظ و مراقبت از ساختمان های بااهمیت حیاتی در شهرها موردتوجه ویژه ی مدیران و برنامه ریزان شهری هستند. در پژوهش حاضر به کمک نمونه مطالعاتی، مراکز حیاتی منطقه پنج شهر تهران از لحاظ اولویت بندی مبتنی بر کاهش آسیب پذیری، مورد واکاوی و ارزیابی قرار گرفتند، معیارهای موردبررسی شامل: معیار بعد مکانی- منطقه (کالبدی، فیزیوگرافی، بافت) و بعد ساختار فیزیکی (ارتقاء، زیربنا، سازه، مصالح و نحوه جهت گیری در منطقه) است. روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی-پیمایشی بوده، اطلاعات جمع آوری شده در ابتدا به صورت کتابخانه ای-اسنادی و تهیه لایه های اطلاعاتی از سازمان نقشه برداری و بازدیدهای میدانی صورت پذیرفت، سپس با بهره گیری از تکنیک دلفی متغیرها به صورت زوجی با هم مقایسه و امتیازدهی شدند. جامعه آماری این تحقیق را 20 نفر از خبرگان حوزه معماری، شهرسازی، برنامه ریزی شهری و مدیریت بحران تشکیل داده و افراد نمونه به صورت هدفمند انتخاب گردیده اند. روایی محتوایی مدل و مولفه های آن با بهره گیری از نظرات خبرگان حاصل شد و به دلیل وجود رابطه ای درونی برخی از متغیرها از روش تحلیل شبکه ای(ANP) و برای وزن دهی به شاخص ها از نرم افزار SUPER DECISION بهره گرفته شد. در ادامه با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و اعمال وزن به لایه های بعد مکانی منطقه، محدوده هایی که در معرض خطر قراردارند شناسایی، و مراکز با اهمیت حیاتی قرارگرفته در این محدوده مشخص و از نظر آسیب پذیری پس از اعمال وزن، اولویت بندی شده و مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحقیق از طرفی بیانگر اقدامات پیشگیرانه، قبل از وقوع مخاطرات طبیعی، برای کاهش خسارات مالی و جانی در ساختمان های حیاتی منطقه، و مکان هایی که این تلفات از بقیه نقاط بیشتر است را نشان می دهد. همچنین نتایج بیانگر استفاده از اصول معماری، شهرسازی و برنامه ریزی متناسب با مخاطرات به منظور کاهش آسیب های مخاطرات طبیعی در ساختمان های حیاتی منطقه در جهت رسیدن به مدیریت مطلوب شهری است.
گونه شناسی چهارصفه های تاریخی روستای دوسیران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۹ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۶۹
۷۲-۶۱
حوزه های تخصصی:
معماری روستایی همسازترین پاسخ های کالبدی را به محیط و فرهنگ ساخت داده است. تنوع در کالبد و سازمان دهی فضایی معماری روستایی حاصل این پاسخگویی است. معماری روستایی مناطقی با اقلیم سرد کوهپایه ای ایران، به واسطه مقابله با شرایط اقلیمی، جغرافیایی ویژه، نوع معیشت بومی و مواردی ازاین دست، تصویری دیگر از سازمان دهی و شکل فضا را نسبت به سایر روستاهای ایران نمایش داده است. گاه این سازمان دهی به تولید نوعی ویژه و هویت مند از قرارگیری و انتظام فضایی می رسد. روستای دوسیران در شهرستان کوه چنار ازاین دست روستاهاست که به واسطه اقلیم، نوع فناوری ساخت، روابط اجتماعی و جغرافیایی محیط، از منظر روستایی و روابط فضایی ویژه ای برخوردار است. این روستا در منطقه کوهمره نودان در نزدیکی کازرون و در محدوده تاریخی شهر ساسانی بی شاپور قرار گرفته است. در این مقاله با تکیه بر روش پیمایشی و موردکاوی، تلاش شده است تا با مشاهدات شخصی، برداشت میدانی و بررسی اسناد و اطلاعات در تاریخچه و معماری روستا، به بررسی معماری مسکونی روستای دوسیران پرداخته شده و عوامل شکل دهنده به کالبد عمارت های چهارصفه آن بازشناسی شود. نگارندگان تلاش دارند با مقایسه تطبیقی بین سازمان دهی فضایی چهارصفه ها و جزئیات ساختی آن مانند نحوه پوشش و ساخت ابنیه، در ابتدا به این سؤال پاسخ گویند که گونه های معماری مسکونی در روستای دوسیران کدامند و پس از آن این مطلب مورد سنجش قرار گیرد که ویژگی های چهارصفه ها چگونه می تواند یک نوع از معماری مسکونی روستایی را بیان نماید؟ بررسی اولیه نشان می دهد که چهارصفه های دوسیران بنابر دلایل اقلیمی و امنیتی، فاقد هرگونه نورگیر و بازشو هستند و جهت گیری خانه ها براساس جهت باد غالب زمستانه شکل یافته است. همچنین ورودی ها بنا بر اساس مؤلفه های ایمنی، اقلیمی و فرهنگی کوتاه تر از حد معمول ورودی در معماری روستایی و برابر با 140 سانتی متر ساخته شده است. نتایج نشان می دهد؛ الگوی سازمان دهی فضایی در چهارصفه های دوسیران، بر پایه عوامل ریشه های تاریخی معماری بومی روستا، اقلیم و زمینه ساخت، شکل یافته و در این میان به یک گونه از ساخت فضایی دست یافته شده است.
بازشناسی شبکه نقاط بالقوگی مکانی با استفاده از «کدهای مکان مند» بررسی موردی: بافت تاریخی شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۶
23 - 47
حوزه های تخصصی:
مفهوم استفاده مجدد از فضاهای رها شده در طراحی شهری عمدتاً شامل فضاهایی بوده است که منتزع از شبکه شهری منسجم مورد بازطراحی قرار می گرفته اند. نمود عینی فضاهای حاصل از تخریب های تدریجی را می توان در بسیاری از بافت های تاریخی شهرهای ایران دید. این شکل نامطلوب از رهاشدگی فضاها و گسست درونی شبکه عناصر واجد ارزش، نشان از آن دارد که بالقوگی های موجود درون شهر نادیده گرفته شده است. بازطراحی این قطعه ها و توجه دوباره به شبکه نقاط بالقوگی مکانی، شامل کانون ها و راستاهایی که به شکل تاریخی ساختار منسجم بافت شهری را تکوین می داده اند، اندیشه ای است که در این مقاله و با تکیه بر مفهوم «کدهای مکان مند»، مطرح می شود. کدهای مکان مند که پیرو مطالعات کلارک در دهه هشتاد میلادی، توسط دی مونشو طی چند سال اخیر مطرح شده است، الگویی تازه از بازترکیب بالقوگی های فضایی را نمایان می سازد و با نگاهی یکپارچه و شبکه ای به شهر و شناسایی نقاط بالقوه مکانی در چرخه حیات شهری، دستیابی به ساختار شهری متوازن را جستجو می کند. این پژوهش آزمونی است در کاربست کدهای مکان مند که با تأکید بر وجه فرآیندی و بومی سازی آن، برای نخستین بار در زمینه شهر ایرانی به تحلیل شبکه ای بافت تاریخی شیراز پرداخته است. برونداد پژوهش، ساختار فضایی پنهان و کانون-راستاهای بافت تاریخی شهر شیراز را به عنوان عرصه ای برای بازطراحی شبکه منسجم شهری ارائه می نماید.
واکاوی تأثیر رنگ بر قضاوت زیبایی شناسانه و شاخص های حرکت چشمی متخصصان معماری و غیرمتخصصان؛ بررسی موردی: نمای ساختمان های مسکونی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۶
97 - 115
حوزه های تخصصی:
تأثیر ویژگی های محیط انسان ساخت و طراحی آن بر انسان همواره مورد توجه بوده است. در این میان، نقش نما می تواند به عنوان جلوه بصری یک ساختمان که در زیباسازی منظر شهری مؤثر است در قالب رفتار چشم مورد بررسی قرار گیرد. در این چهارچوب، پژوهش حاضر با مطالعه ای در حوزه علوم شناختی و معماری، به دنبال بررسی تأثیر فرایندهای «پایین به بالا» (تأثیر عامل رنگ) و «بالا به پایین» (تأثیر عامل تخصص) بر حرکات چشم، در حین قضاوت زیبایی شناسانه نمای ساختمان های مسکونی نوساز شهر تهران است. بدین منظور در طرحی شبه آزمایشی از ابزار ردیاب حرکت چشمی استفاده می شود. روش نمونه گیری از جامعه داوطلبان به صورت احتمالی یا تصادفی ساده است و حجم نمونه در دو گروه متخصصان و غیرمتخصصان را ۳۸ شرکت کننده (۲۱ متخصص) تشکیل می دهند. یافته ها نشان می دهد که متخصصان تصاویر با غلبه شدت طول موج قرمز و دارای کنتراست قرمز/سبز و غیرمتخصصان تصاویر با کنتراست کمتر را ترجیح می دهند. از سویی دیگر، تحلیل شاخص های حرکت چشمی و نقشه حرارتی نشان دهنده تفاوت در الگوی پویش بصری، اولویت توجه به لایه ها و عناصر نما تحت تأثیر عامل «تخصص»، بیش از عامل «رنگ» است.
بازآفرینی کهن روایت مناظر شهری از طریق بازتولید نشانه معناها در لایه های متن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نشانه ها با رمزگانی که به تدریج در جریان شکل گیری و تحولات شهر در دوره های مختلف به وجود آمده اند، در ذهن مخاطبین شهر تصویری آشنا یافته و عواطف، احساسات و خاطره های مردم از محل سکونت خود در پیوند با این نشانه ها شکل می گیرند. نشانه ها در شهر، بخشی از یک کلیت بزرگ تر و پیچیده بوده، آنها مجرد و تنها نیستند و در عوض، لایه لایه هستند؛ چرا که ما بی وقفه در حال دوباره نویسی و دوباره سازی محیط پیرامون خود -هم از نظر کالبدی و هم فراکالبدی- هستیم. این هم نشینی/ برهم نشینی، در فرآیند زمان اتفاق می افتد. زمان پیدایش، زمان زیستن و زمان ادراک شهر به مثابه متنی که بر لوح پالیمسست1 نوشته شده، در خوانش آن مؤثر است. بدیهی است هر اندازه ضخامت چینه های تاریخی بیشتر باشد، خوانش زبان زیرین آن دشوارتر است. با توجه به این امر، هدف اصلی پژوهش، پاسخ به این پرسش مهم است؛ بازآفرینی کهن روایتی چون منظر شهری که لایه های مختلفی دارد و خوانش آن دشوار است، چگونه ممکن می شود؟ نگارندگان برای دست یابی به این هدف، از نشانه شناسی لایه ای و تحلیل گفتمان به عنوان روشی تحلیلی بهره می جویند؛ چرا که نشانه های شهری به علت دارا بودن ویژگی های فیزیکی و جنبه های قراردادی و اجتماعی منضم به آنها، از اصولی ترین معیارها در فرآیند شناخت، آسیب شناسی و حفاظت از ارزش های یک شهر به شمار می آیند. این روش، از طریق گفتمانی که حاصل ارتباط میان لایه ها و دوره های مختلف زیستِ شهر است، به روایت شهر دست یافته، گفتمان های جدید خلق کرده است و سبب بازتولید معنا می شود. در نتیجه ، نشانه ها از طریق تعامل با یکدیگر رو به جلو حرکت کرده اند و به سبب پویاییِ جریان نشانه ها، بافت/ زمینه شکل گرفته و بافت سازی انجام می شود. بافت سازی به گونه ای است که شهر را در چارچوب زمانی-مکانی خاصی محدود نکرده و همگام با فرآیند توسعه حرکت نموده، تغییرات را پذیرا شده و در عین حال با اتصالات رمزگانیِ خود، به شبکه پیشین متصل می ماند.
بررسی انسان نگاری سفال معین آباد در میان نخستین نمونه های ایران باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۵ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
23 - 32
حوزه های تخصصی:
محور این پژوهش قطعه سفالی است که در طی بررسی باستان شناسانه در معین آباد پیشوا به دست آمده که متعلق به دوره نوسنگی جدید است، بر روی این سفال نقش انسانی به تصویر کشیده شده که چنین نقشی در دیگر نقاط هم زمان خود در شرق باستان تاکنون گزارش نشده و بی نظیر است. این سفال از نقطه نظر کیفیت نقش مایه، بسیار قابل ملاحظه است، لذا مشخص کردن هویت این نقش از نظر مفهومی دارای اهمیت ویژه ای است. شباهت کلی این نقش، با دیگر نقوش به دست آمده نسبتاً هم زمان در شرق باستان در کنار تفاوت های آن ها، ار نکات مهمی است که اهمیت مطالعه هرچه دقیق تر این گونه آثار را طلب می کند. هدف اصلی این پژوهش، معرفی، بررسی این نقش و مقایسه تطبیقی با دیگر یافته های نسبتاً هم زمان است. این داده به شیوه میدانی، یافت شده و با روش داده افزایی کتابخانه ای سعی شده که این نقش مایه را تحلیل کند و براساس نتایج به دست آمده مشخص شد که نشانه ها تحت تأثیر فرهنگ ها، معانی متفاوتی به خود می گیرند. برای کشف حقیقت و نیت مندی هنرمند پیش ازتاریخ، گزینه های خاصی را باید در نظر داشت از جمله ابعاد مکانی و زمانی منطقه ای که موردنظر از آنجا پدیدار شده، بستر محل کشف شئ و در کنار آن ها رابطه شئ با محیط زیست و سازندگان آن نیز بایستی کاملاً مورد توجه قرارگیرد.
گاه نگاری و تحلیل موضوعی نقوش گچی نویافته در اطاق منقوش خانه میرمیران (ورزنه، اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۵ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
41 - 54
حوزه های تخصصی:
موضوع مطالعاتی پژوهش حاضر، تزیینات گچ بری منزل میرمیران واقع در شهر ورزنه اصفهان است. این خانه یک نمونه ی بارز از دیوارنگاری منازل در دوره صفوی است. هدف از پژوهش بررسی تکنیکی، موضوعی و سبکی تزیینات نقاشی گچی منزل میرمیران و ارائه گاهنگاری پیشنهادی بصورت مقایسه ای است. مهمترین پرسش مطرح شده تاریخ ساخت آن بر پایه تزیینات و نقاشی های آن و این که نقاشی های طرح شده با چه هدف و انگیزه انجام و موضوع یا موضوعات موجود در آن چه بوده است؟ توصیف منزل، شرح تزیینات و نگاره های آن، شیوه ی اجرای این تزیینات، تحلیل نقوش و مقایسه ی آن با نمونه-های مشابه، گاهنگاری پیشنهادی، بحث و استدلال موضوعی نقوش و دلیل انتساب آن به دوره صفویه در مقاله حاضر آمده است. همچنین، شباهت نقوش نامبرده با تزئینات منزل پیرنیا در نائین انکار ناپذیر بوده است. مقاله پیش رو دربرگیرنده ی مقایسه ی تطبیقی و ریشه یابی این شباهت نیز هست. روش تحقیقِ مقاله ی حاضر تاریخی و توصیفی- تطبیقی است. مهمترین نتایج بدست آمده تاثیر نقاشی های گچی منزل میرمیران از سبک نگارگری اصفهان و رضا عباسی و شاگردانش بوده و نقش غیرقابل انکار آن در مقایسه با خانه پیرنیا در نایین است. مطالعه انجام شده تاریخ نسبی آن را به نیمه ی دوم قرن یازده قابل انتساب می داند.
مفهوم بدن در پرفورمنس آرت بر اساس نظریات ژیل دلوز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بدن یکی از مولفه های اساسی اثر در پرفورمنس آرت است. بدن در اندیشه دلوز مفهومی گسترده داشته و بدن شهری و اجتماعی را نیز شامل می شود. در این مقاله با استفاده از نظریات ژیل دلوز درباره بدن بدون اندام، به تحلیل ۶ اثر شناخته شده پرفورمنس آرت پرداخته شد تا رویکرد آنها به بدن و رابطه آن با اجتماع مورد تحلیل قرار بگیرند. هنرمند در پرفورمنس آرت چه رویکردی به بدن برای بیان مسائل اجتماعی دارد؟ سوال اصلی تحقیق است. روش پژوهش حاضر که پژوهشی کیفی محسوب می شود؛ توصیفی- تحلیلی بوده و در آن از روش نمونه گیری نظری استفاده شده است. روش گردآوری داده ها نیز کتابخانه ای است. نتایج تحقیق نشان داد که: ۱- در این شاخه هنری هدف، دعوت مخاطب به بازاندیشی در باره مفهوم بدن به معنای جسمانی یا اجتماعی و بازاندیشی در خود و مسائل اجتماعی در راستای ساختن بدنی بدون اندام است. 2- هنرمند گاهی با قرار دادن بدن خود در آستانه حداکثری یا حداقلی و گاهی با تلاش برای ساختن بدن بدون اندامی از ب
تحلیلی بر گونه شناسی «کیچ» در بناهای معاصر ایران (مطالعه موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۴ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۳
17 - 28
حوزه های تخصصی:
معماری کیچ، یکی از انواع آفت ها درحرکت های خلاق به شمار می رود که شناختن آن و گونه شناسی این نوع معماری و بازشناسی و ریشه یابی آن در معماری امروز، ما را به شناخت بهتری از خود و روش هایمان می رساند. هدف از انجام این پژوهش، تحلیلی بر گونه شناسی «کیچ» در بناهای معاصر ایران و شناسایی معیارها و مشخصه های این معماری در ایران است. در این راستا، 150 بنایی که ازنظر مردم و مشاورین املاک، پروژه های شاخص معماری قلمداد می شدند، انتخاب شده و موردبررسی قرار گرفتند. با توجه به این که نما، بیرونی ترین تظاهر معماری و بهترین وجه بنا برای آزمون شاخصه های کیچ است، نما های این بناها از سه جنبه ایده و شکل و جزییات مورد مقایسه با شاخصه های «کیچ» قرار گرفتند. روش این پژوهش، تئوری برخاسته از زمینه است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که این شاخصه ها، در سه گونه «کیچ های» سبکی، الگویی، مصالح و جزییات قابل تبیین است.