فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۴۱ تا ۲٬۴۶۰ مورد از کل ۲۷٬۸۲۵ مورد.
منبع:
فردوس هنر سال دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷
48 - 63
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: دوره تیموری یکی از دوره های درخشان هنر و معماری اسلامی محسوب می شود. در این دوره، پیشرفت های قابل توجهی در عرصه های مختلف تزئینات معماری صورت می گیرد. شیوه تزیین با کاشی معرق در عهد تیموری حکایت از آن دارد که هنرمندان این دوره در شیوه تزیینی به حد اعلای مهارت دست یافته بودند. در واقع، تزئین در این دوره، تحت تأثیر عوامل متعددی دست خوش تغییر و دگرگونی اساسی شده است. هدف پژوهش: از اهداف اصلی این پژوهش، مقایسه تطبیقی تزئینات دوره تیموریان شامل خطوط تزئینی، نقوش و رنگ های به کار رفته در کاشی کاری نمونه های موردی (مساجد گوهرشاد مشهد و هرات) می باشد. سؤال پژوهش: دو مسجد گوهرشاد و هرات که هر دو توسط یک نفر و در یک دوره ساخته شده اند، چه شباهت ها و تفاوت هایی در زمینه تزئینات با یکدیگر دارند؟روش تحقیق: این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده و گردآوری اطلاعات و داده های مورد نیاز از طریق مطالعات کتابخانه ای-اسنادی انجام شده است.نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد که هم نشینی مقتدرانه نقوش گیاهی در کنار نقوش هندسی، از ویژگی هایی است که در این دوره آغاز شده است. همچنین معماری عصر تیموری را می توان اوج کاربرد رنگ در معماری دانست که نمونه آن در کتیبه های کوفی، نسخ و ثلث به رنگ طلایی در زمینه کاشی های آبی مشاهده می شود. این گونه به نظر می رسد که به علت گسترش وسیع معماری در دوره تیموری و فاصله مسجد گوهرشاد مشهد و گوهرشاد هرات با یکدیگر، تفاوت در اقلیم و تا حدودی مسائل فرهنگی و خصوصیت های قومی، باید شاهد تفاوت هایی بیش تر از آن چه در این دو مسجد می بینیم، باشیم. با بررسی و مطالعات انجام شده، به علت اشتراک دینی در این منطقه که خود می تواند عامل بسیار تعیین کننده ای باشد، نه تنها تفاوتی فاحش نمی توان دید، بلکه یک نوع وحدت و انسجام در طراحی ها و نقش ها وجود دارد.
تحلیل محتوای رساله های دکتری شهرسازی ایران با تأکید بر رابطه دانش و پژوهش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
1 - 20
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: مروری بر نقدهای صورت گرفته درباره ی شهرسازی ایران، نکات قابل توجهی را در رابطه باکیفیت فعالیت های حرفه ای شهرسازی، خروجی های پژوهشی و سیستم تولید دانش آن نشان می دهد. نقص ها و کاستی هایی که هر یک به صورت مجزا تجربه می کنند، حاصل یک نقص کلی در ارتباط میان آن ها است. برگزاری دوره های دکتری شهرسازی در دانشگاه های مختلف جهان از سابقه قابل توجهی برخوردار است و ماحصل پژوهشی آن تلاش در غنی ساختن پایه ی دانش این رشته دارد. دوره ی دکتری شهرسازی در ایران از سال 1347 در دانشگاه تهران آغاز شد و از سال 1388 دانشگاه های شهید بهشتی و تربیت مدرس و پس از آن دانشگاه های دیگر به این جریان پیوستند. اما سؤال این است که محتوای رابطه ی دانش-پژوهش در شهرسازی ایران چگونه تعریف می شود و برای بهبود دانش شهرسازی ایران، رساله های دکتری چه حیطه ی محتوایی را می بایست پوشش دهند؟ هدف: این پژوهش تلاش دارد تا دریابد رساله های دکتری در این سال ها چه تأثیر محتوایی در دانش شهرسازی ایران داشته و در سال های آتی چه نقشی را می بایست ایفا کنند. روش: با نوع پژوهش حاضر بنیادی بوده و روش تحقیق آن تحلیل محتوای کیفی است. نمونه های موردمطالعه در این تحقیق تعداد 461 رساله ی دکتری شهرسازی جهانی و 123 رساله ی شهرسازی دانشگاه های سطح یک کشور بوده است. یافته ها: مطالعات صورت گرفته حاکی از آن است که مقوله ی فلسفه و نظریه ها اولویت اول در دانش و پژوهش داخلی و جهانی در دوران معاصر بوده است. نتیجه گیری: درنتیجه ی مقایسه رابطه ی دانش-پژوهش داخلی و جهانی از خلال مطالعات صورت گرفته در این مقاله، می توان گفت که پژوهشگر دوره دکتری برای تعیین موضوع رساله خود می تواند سه هدف را دنبال کند. در پی غنی ساختن دانش شهرسازی ایران برآید؛ در راستای دانش شهرسازی جهانی گام بردارد یا تلفیقی از این دو هدف را مدنظر قرار دهد. مبتنی بر انتخاب هر یک از این اهداف، لیستی از اولویت های موضوعی برای پژوهشگران دوره دکتری پیشنهادشده است.
تدوین مدل جامع فرایند طراحی مشارکتی در مراکز آموزشی دانش آموز محور
منبع:
رف سال اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳
25 - 40
حوزه های تخصصی:
آموزش به سمت تربیت یادگیرندگان متفکری که خلاق، نقاد، محقق، مستقل و فعال هستند، سوق پیدا کرده-است که در قالب آموزشی تحت عنوان ساختن گرایی با رویکرد آموزش دانش آموز محور طی یک فرایند یاددهی فعال و مشارکتی مطرح می شود. از آنجاییکه طراحی مشارکتی به عنوان یکی از راهکارهای دستیابی به طراحی بهینه در معماری مطرح می شود ؛ ب ه منظ ور کنت رل ای ن ام ر ، مشارکت ذی نفعان در تمام بخش های فرایند-طراحی به عنوان یک ضرورت مدنظر است. بدین ترتیب نمود مشارکت در درک و ابزازهای مختلف در جهت دستیابی به ادراک مناسب در مسیر فرایند طراحی نمود می یابد. مقاله حاضر به هدف تبیین فرایند طراحی مشارکتی فضاهای معماری بر اساس رویکردهای دانش آموز محور در مسیر دستیابی به مدلی کامل تر به جهت تامین بیشترین بازدهی در فضاهای اموزشی انجام گرفته است. تحقیق پیش رو پژوهشی کیفی است که با روش توصیفی- تحلیلی به صورت ترکیبی از تحلیل استقرایی و قیاسی و با استفاده از محتوای بر گرفته از متون تخصصی مربوط به رویکردهای آموزشی و فرایندهای طراحی معماری و نیز ویژگی های کاربر به عنوان حلقه واسط میان آن ها به تحلیل محتوای نظریات هر یک از این حوزه ها و روابط و تاثیرات مولفه های این مقولات بر یکدیگر پرداخته است. بررسی ها نشان می-دهد که فرایند طراحی مشارکتی به تنهایی نمی تواند زمینه های بستری مناسب برای آموزش طبق جدیدترین رویکردهای آموزشی موفق در دنیا را هموار سازد، چرا که تحقیقات در زمینه ی رویکردهای آموزشی نیز بر فردیت هر دانش اموز و توجه به ویژگی های متمایز فردی در امر آموزش تاکید-دارد. لذا شناسایی ویژگی های فردی در کنار عوامل موثر بر فرایند طراحی مشارکتی میتواند مدلی کامل تر از فرایند طراحی ارائه دهد. بنابراین نتایج طی ارائه ی یک مدل جامع پیشنهادی نشان می دهد که طراح جهت دستیابی به یک فرایند طراحی کارا و جامع نیازمند تطبیق چند الگو در لایه های مختلف است که از مرحله ی برنامه ریزی تا تصمیم گیری و برنامه دهی اغاز ودر مرحله کشف مولفه های ادراک در سه حوزه ی فردی، اجتماعی و مکانی به صورت متمایز تا مرحله طراحی و دستیابی به کالبد نهایی در هشت لایه ادامه می یابد.
تبیین سازوکارهای شاخص های پایداری در معماری کوچ (مطالعه موردی: کوچ نشینان بختیاری ایران)
منبع:
رف سال اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳
41 - 62
حوزه های تخصصی:
این مقاله شامل بررسی مفهوم توسعه پایدار در حوزه معماری و شواهدی از سازگاری انسان با محیط زیست و مولفه های فرهنگی و جغرافیایی سبک های بومی شده زندگی اقوام کوچ نشین است. تمرکز و کانون توجه به معماری جوامع کوچ نشین به عنوان نمونه ای کامل از شیوه سازگار زندگی با جغرافیای طبیعی محیط پیرامون است. توسعه جهان و ارتباطات از یک سو موجب یکسانی زندگی، بدون توجه به فرهنگ، جغرافیا، حوزه تمدن و سایر مولفه های موثر بر شکل گیری سبک های زندگی بومی شده و از سوی دیگر یک خطر جدی برای محیط زیست و منابع تجدید ناپذیر به شمار می رود. از این رو پرداختن به مؤلفه های پایداری و سبک های زندگی بومی در جهت دستیابی به معماری پایدار و متعاقباً توسعه پایدار امری ضروری است. لذا سوال اصلی که در این تحقیق مطرح شده این است که ابعاد پایداری در زندگی و مسکن کوچ نشینان کدامند؟ در این تحقیق سعی شده است با استفاده از روش کتابخانه ای و مطالعات میدانی، مسکن عشایر بختیاری و سبک زندگی کوچ نشینان را مورد بررسی قرار داده و در نهایت به معرفی شاخص های پایداری موجود در زندگی آن ها پرداخته شود. نتایج به دست آمده حاکی از آنست که شاخص های پایداری در زندگی کوچ نشینان شامل مؤلفه های زیست محیطی ، اجتماعی و اقتصادی است و انطباق با طبیعت و نحوه ساخت و برپا نمودن سیاه چادر حاکی از آن است که عشایر در نهایت هم زیستی با طبیعت در مواجهه با اصول پایداری قدم برداشته اند.
رویکرد گروتسکی (عجایب نگارانه) در آثار نقاشان معاصر ایران، مطالعه موردی: آثار بهمن محصص، پروانه اعتمادی و احمد امین نظر
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با رویکرد گروتسکی (عجایب نگارانه) در آثار برخی از نقاشان معاصر ایران (بهمن محصص، پروانه اعتمادی و احمد امین نظر)، به منظور دریافت چگونگی مصداق یافتن این شیوه هنری در نقاشی های آنان تدوین شده است. در نخستین گام، چند هنرمند عجایب نگار معاصر ایران انتخاب و تعدادی از نقاشی های نامتعارف آن ها، از حیث وجود مؤلفه های گروتسک مطالعه شده است. مؤلفه های گروتسکی، که در این پژوهش معرفی شده اند، عبارت اند از: 1. ناهماهنگی؛ 2. مضحکه و هراس؛ 3. اغراق و زیاده روی؛ 4. نابهنجاری؛ 5. بیان انتقادی، اعتراضی و اجتماعی. داده ها به روش اسنادی جمع آوری و مقاله به شیوه توصیفی تحلیلی نوشته شده است. اطلاعات آماری در این پژوهش، به صورت نمونه گیری هدفمند، از میان نقاشی های برخی از نقاشان معاصر ایران از سال 1337 تاکنون گزینش شده است. در این پژوهش به معرفی چند تن از نقاشان شاخص اکتفا شده است که گرایش ها و موضوعات عجیب در آثارشان بیش از دیگران محسوس است. نتایج به دست آمده از این پژوهش حاکی از آن است که اندیشه نوجویی و دست یافتن به شیوه های تصویری مدرن در برهه ای از سیر تحولات هنری معاصر ایران به یکی از دغدغه های هنرمندان تبدیل شده است. در این میان، نقاشانی ظهور کرده اند که هریک در دوره ای از فعالیت هنری خود با پشت کردن به سنت ها، به جست وجوی راه نوینی برای بیان ذهنیت و تخیلات خود همت گماشته و در این مسیر، آثاری متفاوت و بعضاً عجیب وغریب خلق کرده اند.
ارزیابی آسیب پذیری سکونتگاه های روستایی ایران در برابر خطر زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۰ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۷۴
۱۱۸-۱۰۳
حوزه های تخصصی:
زلزله یکی از مهم ترین مخاطرات طبیعی است که هر ساله آسیب های فراوانی را برای جوامع انسانی در پی دارد و بعضاً منجر به ایجاد بحران ها و فجایع بزرگی می شود. ایران به علت موقعیت زمین شناسی و قرارگیری بر روی کمربند زلزله دارای گسل های فعال متعدد و یکی از کشورهای لرزه خیز دنیا است و طی دوره های مختلف بر اثر وقوع زلزله، محتمل تلفات زیادی شده است. در این بین، سکونتگاه های روﺳﺘﺎیی نیز به دلیل شرایط خاص خود مانند تمرکز شدید جمعیتی در برخی از نقاط پرخطر کشور، سطح پایین تکنولوژی و عدم دسترسی به مصالح مقاوم، شخصی سازی مساکن و عدم رعایت اصول ایمنی در ساخت وسازها، تأسیسات زیربنایی غیراستاندارد، مکانیابی نامناسب و عدم دسترسی به امکانات و خدمات، سطح پایین آموزش و مهارت از ﻧﺨﺴﺘیﻦ ﻣﻨﺎﻃﻖ آسیب پذیر در برابر زﻟﺰﻟﻪ ﻫﺴﺘﻨﺪ. لذا داشتن شناخت کافی از میزان آسیب پذیری بالقوه سکونتگاه های روستایی در جهت برنامه ریزی و پیشگیری از آسیب ها، می تواند در فرایند مدیریت بحران بسیار کارآمد باشد. هدف از این پژوهش، ارزیابی آسیب پذیری سکونتگاه های روستایی ایران در برابر خطر زلزله است. جامعه موردمطالعه شامل تمام سکونتگاه های روستایی ایران است. داده های مورداستفاده در این مقاله از مرکز آمار ایران سال 1390 گردآوری شده است. در این مقاله بعد از مرور ادبیات 12 متغیر در قالب 3 معیار اصلی (جمعیت، نوع مصالح، سن مساکن) برای ارزیابی آسیب پذیری استفاده شده است. ابتدا پهنه بندی خطر زلزله (کم، متوسط، زیاد) براساس مطالعات پیشین، داده های موجود و نظر کارشناسان انجام شد. همچنین جهت ارزیابی آسیب پذیری سکونتگاه های روستایی از سیستم استنتاج فازی با ایجاد پایگاه قواعد دانش بنیان و تعریف 594 قاعده در محیط نرم افزار Matlab استفاده شده است و خروجی نهایی با نرم افزار Arc GIS نمایش داده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد حدود 45 درصد جمعیت و مساکن روستایی در پهنه با خطر زیاد زلزله استقرار یافته اند. همچنین سکونتگاه های روستایی ایران براساس میزان آسیب پذیری در برابر زلزله در سه طبقه با آسیب پذیری کم، متوسط و زیاد قرار گرفته اند که بخش عمده آن ها، به عبارتی حدود 70 درصد سکونتگاه های روستایی ایران در طبقه با میزان آسیب پذیری زیاد قرار می گیرند.
مطالعه نقشمایه درفش های موجود در شاهنامه شاه طهماسبی بر مبنای ابزارهای تحلیلی رویکرد نشانه شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۹
91 - 107
حوزه های تخصصی:
درفش، به دلیل ارتباط و نسبت با باورهای ملی، مذهبی و اسطوره ای دارای فرم ها و نقشمایه های متعددی است که می تواند به عنوان عامل شناسایی هویت و طرز تفکر یک ملت و دوره خاص عمل نماید. در این میان، نسخه های کتاب آرایی شده از شاهنامه فردوسی به دلیل ماهیت حماسی و ملی، در حوزه مطالعاتی نقوش، فرم و رنگ های بکار رفته در درفش های ایرانی منبعی ارزشمند محسوب می شوند. شاهنامه شاه طهماسبی نیز به عنوان یکی از شاهکارهای نگارگری ایران، دارای فاخرترین نگاره های دوره صفوی بوده و نقش های متعدد و متنوعی از درفش های ایرانی در نگاره های آن موجود می باشد که می تواند اطلاعات ارزشمندی را در اختیار محققان قرار دهد. اهداف این پژوهش شناسایی همه درفش های موجود در شاهنامه شاه طهماسبی و بررسی نقوش بکار رفته در آنها با رویکرد نشانه شناسی می باشد که میزان ارتباط آنها را با حکومت شیعی صفوی و متن شاه نامه مورد بررسی قرار دهد. دو پرسش اساسی پژوهش حاضر بدین صورت است که: 1- درفش های موجود در شاهنامه شاه طهماسبی از لحاظ نقوش دارای چه مفاهیم نمادشناسی می باشند؟ 2- میزان ارتباط درفش های نگاره های شاهنامه طهماسبی با متن شاهنامه و همچنین با دستگاه حکومت شیعی صفوی چگونه است؟ حال این پژوهش در نظر دارد به روش توصیفی– تحلیلی و با رویکرد نمادشناسی و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای، نقشمایه درفش های موجود در شاهنامه طهماسبی را مورد مطالعه و تحقیق قرار دهد. براساس این مطالعه مشخص گردید که نقوش موجود در درفش های شاهنامه طهماسبی به چهار دسته: نقوش گیاهی(شامل نقوش ختایی و اسلیمی)، حیوانی( شامل: نقوش اژدها، سیمرغ، شیر، روباه و مرغابی) و کتیبه ای تقسیم بندی می شوند که همه آنها با مفاهیم اعتقادی شیعی دوره صفوی هم خوانی دارند. همچنین براساس این مطالعه مشخص گردید که نقشمایه برخی درفش های موجود در نگاره شاهنامه طهماسبی، با متن های موجود در شاهنامه نیز دارای ارتباط می باشد و به گونه ای هنرمند بصری سازی متون شاهنامه را در شیوه کار خود رعایت کرده است.
اقتصاد و معماری: تاثیر اوضاع اقتصادی ایران دوره قاجار بر الگوهای معماری و شهرسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
188 - 202
حوزه های تخصصی:
ورود سرمایه داری به ایران با تغییرات گسترده در نظام اقتصادی همراه بود. در حالی که ساختار تولید کشور در اوائل دوره قاجار مبتنی بر تولید محصولات کشاورزی و صنایع دستی و صادرات آن بود، در اواخر با زوال و آسیب دیدگی جدی کشور را به یک واردات کننده بزرگ از کشورهای اروپایی و روسیه تبدیل کرد. با تعطیلی کارخانه های داخلی، تلاش ها برای درونی کردن سرمایه داری به شکست انجامید و عدم توانایی بخش خصوصی در رقابت با سرمایه داری خارجی منجر به سودآوری تجارت مبتنی بر واردات و رانت شد. نتیجه این اتفاقات بر معماری و شهرسازی کشور بر دو مسئله قابل مشاهده بود. یکی افزایش جمعیت شهرها و نیاز به توسعه آن ها که با خیابان کشی های جدید و حضور بناهایی با عملکردهای نوین همراه بود. اتفاقی که به بورس بازی زمین منجر شد و بر جدایی طبقات اجتماعی تاکید نمود. دوم تأثیر غیرمستقیم سرمایه داری خارجی که به حضور اتباع اروپایی در شهرهای ایران انجامید و به روند آشنایی ایرانیان با فرهنگ و مظاهر تمدن غربی شدت بیشتری بخشید. در این تحقیق با روش های تفسیری-تاریخی و استدلال منطقی به ارتباط متقابل میان وضعیت اقتصادی و تحولات معماری و شهرسازی شهرهای ایران در دوره قاجار پرداخته شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که این فراگرد نه تنها بر شکل شهرها و سیمای ساختمان ها تأثیرگذار است بلکه با مقنضیات سیاسی-اجتماعی و فرهنگی گسترده ای همراه شد که همین پیامدهای آن را پیچیده تر و تأثیرگذاری اش را بیشتر کرده بود. اهداف پژوهش: بررسی چگونگی تأثیرات شرایط اقتصادی دوره قاجار بر تحولات شهرهای ایران. 2.بازشناسی الگوهای معماری به کار رفته تحت تأثیر تحولات اقتصادی دوره قاجار. سوالات پژوهش: 1.شرایط اقتصادی و جریان های سرمایه داری دوره قاجار تا چه حد بر تحولات شهرهای ایران مؤثر بوده است؟ 2.الگوهای معماری به کار رفته در دور ه قاجار تا چه حد تحت تأثیر شرایط اقتصادی این دوره قرار داشته اند؟
متاورس، یک انقلاب شهری؛ تأثیر متاورس بر اد راک مخاطبان از شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷
49 - 56
حوزه های تخصصی:
شهرها مهم ترین بستر سکونتی انسان معاصر هستند از این روی تحولاتی که بر منظر شهری اثرگذار باشد ، بر زند گی بخش عمد ه ای از افراد تأثیر می گذارد . متاورس به عنوان رسانه ای جد ید قاد ر است از طریق ابزارهای واسط امکان حضور افراد د ر جهان مجازی سه بُعد ی را فراهم آورد . از آن جهت که این فناوری امکانات ارتباطی بی بد یلی به د ست خواهد د اد که پیش تر برای انسان ممکن نبود ، می توان تصور نمود که ظهور این رسانه زمینه ساز تحولاتی شگرف د ر تمام مناسبات انسانی جوامع ایجاد کند . با توجه به آنکه متاورس د ر پی بازسازی جهان است، یکی از جنبه هایی که به نظر می رسد تحت تأثیر حضور آن متحول شود ، منظر شهری به عنوان ما حصل تعامل اد راکی انسان و شهر است. این پژوهش د ر پی پاسخ این پرسش است که «ظهور شهرهای مجازی که مابه ازای شهرهای فیزیکی هستند ، چه تأثیری بر اد راک این شهرها -یا به عبارت د قیق تر منظر شهری- خواهد گذاشت؟». به همین منظور این جستار با روشی کیفی و با اتکاء به د اد ه های کتابخانه ای، ابتد ا به تبیین مفهوم منظر از د ید گاه صاحب نظران و تشریح وجوه مختلف آن می پرد ازد ، سپس با معرفی مبانی رسانه و رسانه متاورس، اثرگذاری این رسانه را بر منظر شهری تشریح می نماید . یافته های این پژوهش نشان می د هد رسانه بالذات به عنوان یک واسطه مد اخله گر د ر پی ایجاد تصویری هد فمند از واقعیت د ر ذهن مخاطب است و متاورس به عنوان ابزاری که جهان را به طور سه بُعد ی تناظر می بخشد توانایی خلق تصاویر باورپذیرتر از واقعیت را د ارد که احتمال پذیرش آن توسط مخاطب را بیش از گذشته افزایش می د هد . از این روی این رسانه قاد ر است تصویری از شهر ارائه بد هد که بر انباشت های ذهن مخاطب بیافزاید و د ر هنگام مواجهه با نماد های شهری، ایجاد تد اعی -از تجربیات د ر جهان بازسازی شد ه مجازی- نماید . از آنجا که د ر این فرایند اد راک مخاطب متحول می گرد د ، بنابراین می توان اذعان د اشت که متاورس می تواند بر منظر شهری اثرگذار باشد .
مطالعه تزئینات و نقوش کاشی کاری آرامگاه خواجه ربیع مشهد
منبع:
فردوس هنر سال دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶
10 - 31
حوزه های تخصصی:
بیان مسأله: آرامگاه «ربیع ابن الخَثیم» در دوران صفوی به توصیه شیخ بهایی و به دستور شاه عباس، در مشهد بنا گردید. وی از یاران امام علی (ع) بود و در ایران با نام خواجه ربیع شناخته شده است. ساختار بنای بقعه به شکل هشت ضلعی و تزئینات آن شامل گچبری، نقاشی، حجاری، آجرکاری و به رسم معماران دوران صفوی عمده سطوح بیرونی با کاشی مزین شده است. اهداف: پژوهش پیش رو نظر بر آن دارد که با تحلیل قیاسی در فرم و تنوع نقوش تزئینی به کار رفته در کاشی کاری آرامگاه خواجه ربیع، به مستندسازی این نقوش بر اساس مکان قرارگیری شان در تمام اضلاع بیرونی بنا بپردازد. روش تحقیق: این پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی با جمع آوری اطلاعات از طریق منابع کتابخانه ای و بازدید میدانی از بنا صورت گرفته است. تصاویر مستندسازی شده توسط نگارندگان از آرامگاه، با توجه به جهت اضلاع دسته بندی شده و میزان تفاوت ها و شباهت های موجود میان این اضلاع، در قالب جداولی ارائه گردیده است. نتیجه گیری: مشهود است که عمده کاشی کاری در بدنه بیرونی آرامگاه و ازاره داخلی با بهره گیری از نقوش هندسی، اسلیمی و کتیبه ای کار شده و تنها در یک مورد از نقش جانوری استفاده شده است. بر اساس جایگاه نقوش و تکنیک ساخت کاشی های هرضلع به صورت مقایسه ای -دو دوره تاریخی صفوی و تیموری - می توان بیان کرد بیشتر نقوش کاشی ها باسبک دوره صفوی بوده و تا حدودی در خود گرایش به سبک تیموری را حفظ کرده است. در میان نقوش کاشی های معقلی اضلاع پشت به پشت بنا میزان شباهت در نقش و رنگ بسیار مشهود است، اما تفاوت هایی در بخش هایی از کاشیکاری معرق و هفت رنگ دیده می شود. همچنین در تطبیق کاشیکاری های سه مزار خواجه ربیع، هارون ولایت و ابوبکر بغدادی شباهت هایی مشهود در این سه بنا دیده شد که با اندکی اختلاف تأکید می کند که این آثار میراث دار دوره صفوی بوده است.
بازشناسی قالی های عثمانی با تاکید بر عوامل تاثیرگذار هنر ایرانی بر شکل یابی و گسترش آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قالی عثمانی دارای گستره وسیعی از طرح و نقش، رنگ و بافت بوده که در تاریخ قالیبافی جهان اهمیت خاصی دارد. در مدت حکومت عثمانیها (1299-1922م) تولید قالی نسبت به دوره پیشین توسعه بیشتری پیدا کرد به گونه ای که قرن شانزدهم و نیمه اول قرن هفدهم میلادی باشکوه ترین این دوره تلقی می شود. با بررسی قالی های عثمانی میتوان ردپای هنر ایران را ملاحظه کرد. نفوذ هنر ایران در قالی عثمانی بعد از فتح استانبول (1453م) شدت بیشتری میگیرد و آثار آن، در تغییر طرح و نقش و بافت قالی ها دیده می شود. به همین منظور، میتوان قالی عثمانی را در دو گروه، دسته بندی کرد. هدف این مقاله، بازشناسی قالی های دوره عثمانی و عوامل تاثیرگذاری هنر ایران، در شکل گیری قالی های گروه دوم این دوره است. براین اساس پرسش های مقاله حاضر این است؛ چه قالیهایی از گروه دوم قالی های دوره عثمانی تحت تاثیر نفوذ هنر ایران بافته شده است؟ چه عواملی زمینه ساز تاثیر هنر ایران بر شکل دهی به قالی های عثمانی شدند؟ روش تحقیق توصیفی تحلیلی تطبیقی است، گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و بخشی از تصاویر از طریق جستجو در موزه ها تهیه شده است. یافته های تحقیق نشان میدهد که نفوذ فرهنگ و هنر ایرانی از طریق مهاجرت اجباری و اختیاری هنرمندان به دربار عثمانی، هدایای پادشاهان، غارت و چپاول آثار هنری ایران توسط عثمانی در زمان اشغال، صادرات قالی ایران به عثمانی از عوامل تاثیرگذار بر هنر قالیبافی عثمانی بوده است.
واکاوی مفاهیم مشترک تکرارشونده و مشخصات هندسی زمینه های منتظم در کاربندی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۲ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۹۳)
210-194
حوزه های تخصصی:
کاربندی یکی از عناصر اصیل معماری ایرانی، حاصل ذوق و تسلط معماران ایرانی بر علم ریاضیات و هندسه بوده است. در استفاده از کاربندی ها، زمینه (پلان یا کارشیو) یکی از ارکان جدایی ناپذیر فرآیند طراحی می باشد و همواره این سؤالات مطرح بوده است که چگونه می توان برای یک زمینه، به سادگی کاربندی های مربوط به آن را پیدا نمود؟ زمینه های منتظم موجود در کاربندی ها با چه مفاهیم مشترک تکرار شونده هندسی تکرار می شوند؟ پژوهش حاضر با اتکا بر برهان های ریاضی و گزاره های قاعده مند و مبتنی بر علم هندسه و احکام بدیهی در صدد پاسخگویی به سؤالات مذکور است؛ لذا روش تحلیل به کار رفته در آن روش توصیفی و استدلال منطقی است که اطلاعات لازم در مورد کاربندی به صورت مطالعات کتابخانه ای، بررسی مقالات داخلی و خارجی، مشاهدات میدانی و مدل سازی های رایانه ای گردآوری شده است. نخست تمامی کاربندی های ممکن، ترسیم و مدل سازی شده و سپس زمینه های موجود در آن ها بررسی و کنکاش شدند. سپس شماره کاربندی ها، n ، نوع آن، m و الگوی تکرار برای زمینه های منطبق ، مربع، مستطیل، مثلث متساوی الاضلاع و چندضلعی منتظم مشخص شده است. نشان داده شد که برای هر k ضلعی منتظم جمله عمومی الگوی تکرار آن به ازای k ≥ ۳ به صورت a n =kn * n k,nϵN می باشد. در ادامه، نشان داده شد که تمامی کاربندی های زوج با شماره بزرگ تر از چهار، منطبق بر زمینه پر کاربرد مستطیلی خواهند بود. رابطه بین طول وتر در هندسه پلانی کاربندی، ارتفاع کاربندی و مساحت شمسه نیز ارزیابی شد. نتایج ارزیابی حاکی از آنست که برای یک شماره ثابت n ، هرچقدر در نوع آن کاربندی، m ، پیش می رویم، طول وتر، دهانه قوس، ارتفاع کاربندی و تعداد تقسیم بندی های داخلی در هندسه کاربندی افزایش و مساحت شمسه کاهش می یابد. همچنین برای یک نوع خاص m ، با افزایش شماره ، n ، طول وترها و در نتیجه ارتفاع کاربندی کاهش و مساحت شمسه افزایش می یابد.
بررسی تأثیر عمومیت موسیقی بر جامعه ایران باستان، با تمرکز بر موسیقی عصر ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۹۵)
530-506
حوزه های تخصصی:
سلسله ساسانی از ادوار شاخص تاریخی ایران و از حکومت های مقتدر جهان متمدن کهن بوده است. ساسانیان در طی بیش از ۴ قرن، علی رغم فراز و نشیب های فراوان تلاش کردند، ضمن میراث داری از دستاوردهای حکومت های قبلی، بستری مناسب را برای پیشرفت و تکامل علم، ادب و هنر ایران زمین فراهم آورند. در این بسترسازی فرهنگی و اجتماعی، موسیقی به عنوان زبان پیشرفته و پیوند دهنده اجتماعی، نقشی مهم را ایفا می کرد. سؤال اصلی و شکل دهنده این پژوهش، بررسی اهمیت موسیقی در ساختار اجتماعی ایران باستان و خصوصا دوران ساسانی، و شباهت های کارکردی آن با جوامع معاصر است. خصوصا که ضرورت نگاه بین رشته ای به این موضوع دو چندان شده است؛ زیرا می توان کاربرد مهم این بستر و سیر تحول شناسی را، در بازشناسی مقولات هنری ادوار تاریخی و کشف الگوهای کارکرد فرهنگی آنان در مواجه با اوضاع اجتماعی آن دوران دانست. بر این اساس در پژوهش کیفی حاضر، به بررسی شواهد و عللِ گستردگی و عمومیت موسیقی دوره ساسانیان، پرداخته شده است؛ یعنی از طریق بررسی شواهد باستانی، و تحلیل جامعه شناسانه، از برداشت های منعکس در منابع، به شناخت کارکردهای اجتماعی موسیقی آن دوران پرداخته شده است. روش گردآوری اطلاعات در این مقاله به شیوه کتابخانه ای است و تلاش شده تا اهمیت موسیقی در دوران ساسانی به ویژه در سطوح مختلف جامعه بررسی شود. چنین نگاهی تاریخی و اجتماعی به مقولات هنری، سبب باز تعریف ارزش های موجود پیرامون فلسفه هنر و مبانی نظری آن به سمت اجتماع محور شدن هنر در برنامه ریزی فرهنگی حال حاضر خواهد شد. خصوصاً که امروزه، جایگاه موسیقی، در تثبیت شده ترین حالت اجتماعی خود است و اکنون فرصت بررسی روش های کیفیت آفرینی مبتنی بر ارزش های انسانی و کاربردهای تعالی آفرین، با استفاده از تجربیات تاریخی این سرزمین فراهم می باشد.
قرائت، بازخوانی و بررسی کتیبه های کوفی کاروان سراهای خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم مرداد ۱۴۰۰ شماره ۹۸
55 - 66
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله:کتیبه های کوفی در معماری اسلامی از شاهکارهای جهان اسلام و ایران به شمار می آیند. اگرچه برخی از کاروانسراهای خراسان رضوی از نظر تزیینات و معماری جزو بناهای فاخر محسوب می شوند، امّا قدمت بعضی از این بناها چندان مورد واکاوی قرار نگرفته اند. کتیبه های بناها معمولاً یکی از شاخص ترین عناصر معماری است که از زوایای مختلف یک محقق را رهنمون می شود. بنابراین لازم دانسته شد کتیبه های مورد مطالعه از جمله از نظر نگارش، اهداف و انواع خطوط مورد بررسی قرار گیرد و تأثیر آن ها بر هویت بناهای مورد مطالعه مشخص شود.هدف پژوهش: در این مقاله سعی شده است کتیبه ها به صورت مقایسه تطبیقی بررسی و کتیبه های خوانده نشده را قرائت و خوانش نادرست برخی از کتیبه ها را اصلاح نماییم. بر همین اساس نگارندگان با رویکردی انتقادی نسبت به قرائت کتیبه ها و با بهره گیری از متون و اسناد باقی مانده تلاش کردند تا در بازآفرینی کتیبه های رباط ماهی و تعیین قدمت برخی از بناها پیشنهاداتی ارائه دهند.روش پژوهش: پژوهش حاضر با روش های پیمایشی و تاریخی تدوین شد؛ ابتدا آثار کتیبه ها با بررسی های پیمایشی داده ها ثبت و ضبط شد. سپس در رویکرد تاریخی با کار کتابخانه ای، بررسی منابع دست اوّل، اسناد و مدارک عکاسان گذشته و سپس با تحلیل و طبقه بندی داده ها تلاش شد وقایع گذشته، به طور دقیق شناسایی تا هویت تاریخی، سیاسی، اقتصادی این بناها روشن تر شوند.نتیجه گیری: در این جستار روشن شد ساختار نگارشی کتیبه های کوفی براساس خطوط کوفی اولیه بوده و از شیوه و تنوع متعددی برخوردار هستند. همچنین هنرمندان کتیبه ها در بیان پیام های خود از عنصر تزیین بهره گرفته اند. قرارگیری این کتیبه ها در فضاهای تعیین شده سنخیت و هماهنگی زیادی با بناهای خود دارند و از اهداف نگارش، بهره گیری مذهبی از آنهاست. در نهایت با قرائت صحیح و بازخوانی برخی از کتیبه ها، برای تاریخ گذاری کاروانسراهای زیارت، ماهی و شرف پیشنهاداتی ارائه شد.
چشم انداز آینده صنعت مُد با به کارگیری فناوری تولید افزایشی(چاپ سه بُعدی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۰)
7 - 17
حوزه های تخصصی:
حدود ربع قرن است که محققان به فناوری تولید افزایشی یا معادل عمومی تر آن فناوری چاپ سه بُعدی دست یافته اند. استفاده از چاپ سه بُعدی در تعدادی از صنایع، از جمله صنعت مُد، در حال گسترش است. این روش در صنعت مُد برای ایجاد نمونه های اولیه، محصول نهایی و هم چنین، برای تهیه محصولات سفارشی مورد استفاده قرار می گیرد و تعدادی از مزایای آن در مقایسه با فرایندهای تولید سنتی شامل فرایند طراحی سریع، زمان تولید کم تر و هزینه های پایین تر مربوط به گرفتن فهرست موجودی، انبارداری، بسته بندی و حمل و نقل است. پرسشی که این پژوهش در راستای پاسخ گویی بدان پیش می رود، این است: فناوری چاپ سه بُعدی در صنعت مُد چگونه به کار گرفته می شود؟ به نظر می رسد، قابلیت های فناوری چاپ سه بُعدی می تواند به طراحان جهت تولید طرح های متنوع و سفارشی سازی محصول با مواد و ساختارهای مختلف، کمک کند. امکاناتی که نرم افزارهای سه بُعدی در اختیار طراحان قرار می دهند، به خلاقیت بیش تر آن ها می انجامد. هدف از این پژوهش که در زمره پژوهش های توسعه ای قرار دارد و با بهره گیری از مطالعات اسنادی و با روش تجزیه و تحلیل کیفی فراهم آمده، مطالعه ویژگی های فناوری چاپ سه بُعدی و کاربردهای آن در صنعت مُد است که به طراحان یاری می رساند؛ تا طرح های متنوع و سفارشی را با مواد و ساختارهای مختلف تولید نمایند. نظر به این که استفاده از چاپ سه بُعدی در صنعت مُد یک موضوع نوظهور برای بحث است، نتایج حاصل از پژوهش حاضر معرفی تعدادی از روش های چاپ سه بُعدی خواهد بود که در این صنعت کاربرد بیش تری دارند؛ هم چنین، پیش بینی می شود تلاش های متنوع تری برای استفاده از فناوری چاپ سه بُعدی، به خصوص، در جهت ارتقای خواص پایداری زیستی مواد و ویژگی های آن در صنعت مُد دنبال شود.
سوگ ابدی یک ذهن پاک
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵
136 - 149
حوزه های تخصصی:
The Complexity of Relationship between the Physical Environment and Residents' Walking in Tehran, Iran: A Qualitative S tudy(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۱, Issue ۴ - Serial Number ۴۲, Autumn ۲۰۲۱
17 - 28
حوزه های تخصصی:
We know little about the physical environment -walking relationship in middle-eas t countries. There is also a need for qualitative approaches to s tudying this relationship. This s tudy aimed to unders tand the physical contextual factors influencing the everyday walking experience of middle-aged residents in an area of Tehran, Iran. It utilized an inductive qualitative content analysis along with Cons tant Comparative Analysis (CCA). The main themes and categories explored were safety and security (sense of insecurity, sense of inadequate safety), comfort and convenience (lack of physical comfort, accessibility to des tinations and amenities, the possibility to do rhythmic walking, sense of overcrowding), and aes thetics and attractiveness (variety and harmony, cleanliness and maintenance, natural elements). The subset concepts of the categories were also explored, including lighting, presence of others, air pollution, crossing s treets, the surface of sidewalks, walking on the side of s treets roadway, thermal comfort, s tepping s tairs, noise nuisance, dis tances to the neighborhood facilities, sitting places, characteris tics of paths, overloaded s treets, non-local offices and s tores, variety and harmony of building facades, old buildings, a variety of colors, various s tores, enclosure, upkeep of buildings, greenery, presence of water and birds, and natural sounds. Narrow and uneven sidewalks influenced walking in multiple aspects. This s tudy proposed considerations and details to the general urban policies and interventions to encourage walking. The results of this s tudy can facilitate urban designers and planners in creating community built environments, which promote clean transportation and public health.
تبیین و تحلیل شهرهای بندرگاهی، روند شکل گیری و الگوی کالبدی (نمونه موردی: کنگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
281 - 295
حوزه های تخصصی:
بیان مسأله: امروزه میزان رشد و گسترش فیزیکی شهر در جهات عمودی و افقی و میزان تناسب آن با رشد جمعیت به یکی از عوامل مهم مورد توجه مدیران و برنامه-ریزان شهری تبدیل شده است، چرا که به واسطه شناخت میزان و جهات رشد شهری، برنامه ریزی های شهری دقیق تر و سرانه های شهری متناسب با نیاز شهروندان خواهد بود. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی و تحلیل روند شکل گیری و الگوی توسعه کالبدی شهر کنگان با تأکید بر فعالیت های بندرگاهی است. روش: بر اساس تقسم بندی های ارائه شده از روش شناختی پژوهش های علمی، این پژوهش کاربردی و از لحاظ ماهیت، توصیفی تحلیل است که با استفاده از مطالعات کتابخانه ای- اسنادی و بررسی آمارهای مربوط به میزان رشد جمعیت و گسترش شهری صورت پذیرفته است. یافته ها: یافته های پژوهش بیانگر آن است که روند رشد و توسعه شهری کنگان بر اساس مدل هلدرن در فاصله سال های 95-1345، 61/1 درصد مربوط به رشد جمعیت بوده و در مقابل درصد رشد فیزیکی شهر 61/0- بوده است. همچنین، با توجه به استاندارد مدل آنتروپی شانون می توان گفت که شهر کنگان در این بازه زمانی دارای رشد پراکنده (اسپرال) بوده است. همچنین در سنجش پراکنش جمعیت شهر کنگان با استفاده از ضریب جینی، در مجموع در توزیع جمعیت به نسبت مساحت در شهر کنگان برای سال های مختلف ناهماهنگی وجود دارد اما ضریب جینی محاسبه شده برای شهر کنگان 09/0 بوده است که نشان دهنده تعادل نسبی در توزیع جمعیت در بازه زمانی سال های 1345 تا 1395 است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش بیانگر آن است که در روند رشد و توسعه شهری کنگان، فعالیت ها و نقش های بندرگاهی می تواند تأثیرگذار باشد، لذا سیاستگذاران و مدیران شهری کنگان در برنامه ریزی های شهری این شهر نباید از نقش و اهمیت این فعالیت ها در توسعه و رشد شهری کنگان غافل شوند.
تبیین و بازتولید قدرت های مؤثر بر افزایش کیفیت حضورپذیری بانوان با رویکرد ایرانی-اسلامی (نمونه موردی: فضای شهری پیرامون بقاع متبرکه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۵ بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
97 - 110
حوزه های تخصصی:
فضاهای شهری اطراف بقاع متبرکه به دلیل ماهیت دینی- آیینی خود بستر مناسبی جهت حضور امن و آزادانه بانوان فارغ از نگرش های جنسیتی ایجاد کرده است. هدف این پژوهش تبیین کیفیات موجود در فضاهای شهری خاص )بقاع متبرکه( و مؤلفه های موجود در آ نها از منظر نظام ادراکی- معنایی بانوان بوده تا در این راستا به تبیین ویژگ یهایی جهت حضور مطلوب بانوان در فضاهای مختلف دست یافت. روش شناسی کلی فرآیند پژوهش، «روش تحقیق کیفی » بوده است. یافته های کیفی مطالعه با بهر هگیری از نظریه زمینه ای نشان داد که هشت مؤلفه ی ناظر کل، احترام به فضا، قلمرو ذهنی پنهان فضا، ترس از انجام خطا، امید به تشویق، بعد آموزش محور فضا و محرمیت ب هعنوان قدرت های مؤثر برافزایش حضور پذیری زنان مؤثرند. مقوله هسته این بررسی نیز «بازتولید معانی ایمانی و آیینی در فضاهای مذهبی و تأثیر آن بر کیفیت حضور پذیری زنان در فضا » هست.
جریان های احیایی منظر در باغ ایرانی، جستاری در باغ شازده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۴
6 - 17
حوزه های تخصصی:
باغ ایرانی یکی از شاخص ترین کهن الگوهای معماری ایرانی است که حاصل بینش جریان محور انسان نسبت به محیط بوده است. باغ ایرانی نمونه ای فاخر از طراحی و توسعه احیایی است. اصطلاح «احیایی» فرایندی را تشریح می کند که در آن یک سیستم بازسازی، تجدید و یا احیا، منابع ذاتی خود را در برداشته و توسعه ای پایدار خلق می کند که به هم پیوندی نیازهای جامعه و طبیعت می انجامد، زیرا راهکارهای موجود در پایداری، تنها به بررسی وضعیت اکوسیستم ها در «زمان حال» می پرداخت. این موضوع باعث شد تا «تفکر پایداری» از توجه به «بهبود گذشته» جا بماند. تئوری احیایی از دیدگاه های فلسفی مبتنی بر مفاهیم «بوم شناسانه» وام گرفته و با ریشه دواندن در سیستم های اجتماعی و محیطی، مجموعه ای گسترده از مفاهیم و رویکردها را هدایت می کند. باغ ایرانی «شبکه منحصربه فرد»، «چندلایه»، «متشکل از سیستم های زنده درون یک منطقه جغرافیایی» است که محصول تعامل پیچیده «زمان»، «اکولوژی» و «فرهنگ»است. این پژوهش بر این فرض استوار است که باغ شازده مفهوم طراحی و توسعه احیایی را در بر دارد. در این راستا هدف مقاله ارزیابی میزان انطباق باغ شازده با چارچوب های تعریف شده توسعه احیایی است. بر این اساس چارچوب تحلیلی لنز به عنوان ابزاری تحلیلی-سنجشی با بهره گیری از کاربرگ های ارزیابی جهت سنجش و ارزیابی جریان های شکل دهنده توسعه احیایی، در شبکه ای چندلایه به نام باغ ایرانی به کار گرفته شده است. ارزیابی باغ شازده با چارچوب اجرایی لنز منجر به درک عمیق تری از شرایط زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی-فرهنگی می شود. این واقعیت که اغلب مؤلفه های بنیادی موجود در جریان های احیایی باغ ایرانی سازنده هستند، به تأیید فرضیه ابتدایی در این پژوهش منجر شد. یافته های این پژوهش زمینه مناسبی برای تلاش های احتمالی آینده، جهت تمرکز بر جنبه های پایدار باغ ایرانی به عنوان یک الگوی احیایی قابل تکرار در فضاهای شهری است.