مقالات
حوزه های تخصصی:
وقوع رشد شهری و پیامدهایش بسیار گسترده است، در این راستا، با مروری بر مفاهیم نظری، مولفه های موثر بر رشد شهری تدوین شد، تا به عنوان چارچوب مناسب برای بررسی عوامل موثر بر رشد شهر بجنورد مورد استفاده قرار گیرد. سپس به کمکGIS و توابع مربوطه لایه های قابل سنجش به صورت کمی ارزش گذاری شد. که می توان ازمهمترین این عوامل، تراکم جمعیت، تراکم راهها و ... اشاره داشت. در ادامه از میان روش های مختلف، با توجه به اینکه روش F’ANP به دلیل استفاده از قابلیت های تحلیل عاملی در تبدیل موضوع به ابعاد مشخص و معین کردن رابطه بین ابعاد و شاخص ها، کلیه قابلیت های روش تحلیل عاملی را حفظ می نماید. نتایج بررسی نشان داد که تمایل به خانه های تک خانواری و زمین بزرگ مقیاس، تراکم راهها، تراکم خالص جمعیت و ... به ترتیب مهمترین عوامل موثر در رشد شهر بجنورد بوده اند.
بررسی کارایی روشهای بهینه سازی تکاملی در دستیابی به اهداف معماری و ساخت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با افزایش محبوبیت روش های بهینه سازی در علوم مختلف، معماران نیز با اهداف گوناگون به استفاده از این روش ها در طراحی و اجرای ساختمان پرداخت هاند. نحوه ی کارکرد و ویژگی های ه رکدام، با توجه به جدید بودن آ نها در معماری، ناشناخته است. در این تحقیق، ضمن تدوین مبانی روش های بهینه سازی تکاملی، با مرور 77 مطالعه پیشین که در حوزه ی ساختمان، از الگوریتم های بهینه سازی استفاده کرده اند؛ به بررسی میزان کارایی رو شها در دستیابی به اهداف معماری و ساخت، ب ه روش تحلیل محتوای متن اقدام م یگردد. الگوریتم های بهینه سازی با شش هدف مختلف در معماری پیاده سازی شد هاند؛ از این اهداف، بیشترین کاربرد مربوط به بهینه سازی نظام فضایی در کاربری مسکونی و بهینه سازی انرژی در ساختمان های اداری است. در بررس ی انجام شده، الگوریتم ژنتیک پرکاربردترین الگوریتم تکاملی و بهینه سازی انبوه ذرات، رایج ترین روش در تحقیقات مبتنی بر هوش جمعی است. با توجه به برخورد عمدتاً نظری پژوهشگران با این موضوع، طراحان نیازمند تعاملات بین رشته ای بیش تر با سایر محققین ب هویژه متخصصین کامپیوتر جهت پیاده سازی و عملیاتی شدن کاربرد الگوریتم ها می باشند.
مطالعه تطبیقی رابطه معماری، مصرف و فرهنگ در خانه های دو بافت قدیم و جدید شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در رابطه بین معماری، فرهنگ و مصرف، فرهنگ ب هواسطه ساختما نها، ب هعنوان یک ابزار مادی ، و مصرف ساکنین خانه ها، ب هعنوان رفتار و کنش فرهنگی، خود را بازتولید م یکند؛ زیرا معماری و مصرف، ابزارهای بازنمایی فرهنگ هستند. پرسش اصلی پژوهش، چگونگی تغییر کارکرد عناصر خانه در فرهنگ های متفاوت است که جهت بررسی آن، در مطالعه ای تطبیقی، از روش های کیفی و میدانی استفاده م یشود. در نمونه های این مطالعه تطبیقی، ساکنین خانه های محله حاجی )بافت قدیم( و محله استادان )بافت جدید( همدان، با مقایسه تشابهات و تفاو تها، مورد مطالعه قرار م یگیرد. در گردآوری اطلاعات، از روش مصاحبه، مشاهده و عکاسی و ب همنظور تحلیل داد هها از روش های توصیف و تفسیر مفاهیم استفاده می شود. یافته های پژوهش نشان می دهد چگونه ساختارهای فرهنگی متفاوت در دو بافت، باعث ایجاد تفاوت هایی در شیوه نگرش و ارزش گذاری ساکنین خانه ها ازجمله تفاوت در سبک چیدمان فضاهای داخلی خانه، دستشویی، آشپزخانه، فضاهای شخصی و نیز سبک های متفاوت پذیرایی از مهمان شده است.
کاربست مفهوم فضاهای تنفس گاهی در محلات شهری با تأکید بر مؤلفه زیست محیطی (مطالعه موردی: مقایسه تطبیقی محله بلاغی و جانبازان قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عدم وجود فضای تنفس در محلات به دلیل فشردگی ناشی از افزایش شهرنشینی در شهرها، استفاده از روش های نوین را جهت رفع این کمبود ضروری نموده است؛ بنابراین پژوهش باهدف کاربست مفهوم فضاهای تنف سگاهی ب هعنوان فضاهای سبز و باز کوچک مقیاس در بافت فشرده شهرها با تأکید بر مؤلفه زیست محیطی مطرح می شود. در این پژوهش برای چگونگی ایجاد فضاهای تنف سگاهی در بافت-های مختلف و تأثیر آن بر کیفیت زندگی محلات، معیارهای مرتبط با فضاهای تنف سگاهی با استفاده ازنظر متخصصان و روش دلفی مشخص شده و سپس با استفاده از روش AHP رتبه بندی می شوند؛ درنهایت معیارها را در دو محله با ویژگی های متفاوت موردبررسی قرار داده و این نتیجه حاصل شد، معیارهای ب هدست آمده از پژوهش، تأثیر مستقیم بر معیارهای کیفیت زندگی در محلات دارند و به دلیل ماهیت این فضاها، اجرای آنها در بافت های فشرده و نیاز به بهسازی-نوسازی با اتخاذ سیاست های متناسب کاربرد دارند.
بررسی مهارت های موردنیاز شهرسازان جهت ورود به حرفه و سنجش استقرار مدیریت کیفیت فراگیر (مطالعه موردی: گروه شهرسازی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش با سه هدف شناسایی مهارت های موردنیاز شهرسازان جهت ورود به حرفه، شناسایی ابعاد پاسخگویی مدیریت کیفیت فراگیر به مهارت ها و بررسی وضعیت این مهارت ها با استفاده از روش مدیریت کیفیت فراگیر است. پژوهش کاربردی و آمیخته است. ابتدا مهارت های موردنیاز شهرسازان از مبانی نظری استخراج گردید و با روش نمونه گیری گلوله برفی و مصاحبه های عمیق تدقیق گردید. سپس در جهت سنجش میزان مدیریت کیفیت فراگیر در قالب پرسشنامه مدیریت کیفیت فراگیر موسسه فدرال آمریکا ) 1990 ( مورد پرسش قرار گرفت تا میزان پاسخگویی ابعاد مدیریت کیفیت فراگیر در راستای کمک به این مهار تها استخراج شد. حجم نمونه 76 نفر از اساتید هیئ تعلمی و ح قالتدریس گروه شهرسازی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد است. برای تحلیل از آزمون T-Tes t تک نمونه ای استفاده شده است. نتایج نشان م یدهد که مهارت های عمومی، مدیریتی، برنامه ریزی، ارتباطی، نظری و طراحی برای شهرسازان جهت ورود به حرفه نیاز است و در انتها، راهکارهایی در این زمینه ارائه شده است.
تأثیرنشانه های نمای مسکن بر استیگمای وضعیت اجتماعی-اقتصادی ساکنین (مطالعه موردی: منطقه 4 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نمای مسکن توسط نشانه هایی، ویژگی های ساکنین خویش را بیان م یکند. هدف یافتن ارتباط بین فاکتورهای عینی نمای مسکونی و استیگما 1 است. این تحقیق توصیفی-تحلیلی به صورت پیمایشی و با روش تلفیقی سه بعدی روی نماهای مسکونی منطقه 4 تهران انجام شد. در این راستا، 40 تصویرنما، توسط 203 شهروند به روش تحلیل کیفی قضاوت شد. بعلاوه، پرسشنامه ای جهت سنجش تأثیر فاکتورهای نما بر شأن ساختمان در اختیارشان قرار گرفت. طبق تحلیل عامل اکتشافی، 5 عامل مؤثر بر اعتبار نمای مسکن: طراحی نما، ابعاد ساختمان و جزئیات، مصالح و بازشو، ویژگی بالکن و آشفتگی بصری. توجه به این عوامل در طراحی، می تواند ننگ ناشی از نما را کاهش داده و در ادراک افراد از طبقه اجتماعی-اقتصادی ساکنین تأثیر مثبت ایجاد کند.
تبیین و بازتولید قدرت های مؤثر بر افزایش کیفیت حضورپذیری بانوان با رویکرد ایرانی-اسلامی (نمونه موردی: فضای شهری پیرامون بقاع متبرکه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضاهای شهری اطراف بقاع متبرکه به دلیل ماهیت دینی- آیینی خود بستر مناسبی جهت حضور امن و آزادانه بانوان فارغ از نگرش های جنسیتی ایجاد کرده است. هدف این پژوهش تبیین کیفیات موجود در فضاهای شهری خاص )بقاع متبرکه( و مؤلفه های موجود در آ نها از منظر نظام ادراکی- معنایی بانوان بوده تا در این راستا به تبیین ویژگ یهایی جهت حضور مطلوب بانوان در فضاهای مختلف دست یافت. روش شناسی کلی فرآیند پژوهش، «روش تحقیق کیفی » بوده است. یافته های کیفی مطالعه با بهر هگیری از نظریه زمینه ای نشان داد که هشت مؤلفه ی ناظر کل، احترام به فضا، قلمرو ذهنی پنهان فضا، ترس از انجام خطا، امید به تشویق، بعد آموزش محور فضا و محرمیت ب هعنوان قدرت های مؤثر برافزایش حضور پذیری زنان مؤثرند. مقوله هسته این بررسی نیز «بازتولید معانی ایمانی و آیینی در فضاهای مذهبی و تأثیر آن بر کیفیت حضور پذیری زنان در فضا » هست.
سنجش میزان تأثیرگذاری معیارهای معماری میا ن افزا در طراحی فضاهای فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی عوامل ارتقاء کیفی طراحی فضاهای فرهنگی با استفاده از شاخصه های معماری میان افزا برای دست یابی به راهکارهای طراحی است. بر اساس شاخصه های مؤثر در شک لگیری به متغیرهای تحقیق با روش توصیفی-تحلیلی داده های حاضر به مدل سازی مفهومی حاصل از واکاوی در متغیرهای اصلی پژوهش م یپردازد. تحلیل و سنجش نمونه های موردی در حیطه پژوهش حاضر مورد جستجو و انتخاب قرارگرفت هاند و به آزمون و کمّی سازی شاخصه های منتج از مطالعات که در مدل مفهومی پژوهش ساختار یافته اند پرداخته و سرانجام به اولوی تبندی مؤلفه های موضوع از طریق کمّی سازی و امتیازدهی بر اساس طیف لیکرت مورد شناسایی قرار م یگیرد. نهایتاً پس از بررسی و تحلیل به شش ملاک اصلی و سی وشش زیرشاخص دست یافته و با توجه به نتایج اولویت بندی شده، راهکارهای لازم ارائه گردیده است. بر اساس نتایج، در نظر گرفتن راهکارهای مطروحه، طراح ی همگون و پایدار، فضای شهری منسجم، هویت کالبدی و فرهنگی مستمر و بافتی زنده را در پی خواهد داشت.