فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۱۱۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
رینوپلاستی یا جرّاحی بینی یکی از پدیده هایی است که اخیراً در بسیاری از شهرهای بزرگ ایران و حتّی در شهرهای کوچکی مانند آستارا، رایج شده است. پژوهش حاضر در پی کندوکاو و فهم شرایط، بسترها و پیامدهای فرآیند پدیده رینوپلاستی در شهر آستارا است. این مطالعه از روش شناسی نظریه زمینه ای بهره می برد. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه عمیق می باشد. بیست مشارکت کننده (سنین ۴۵-۱۸) شامل ۱۰ زن و ۱۰ مرد در این پژوهش مشارکت کردند. برای انتخاب مشارکت کنندگان و مفاهیم از یکی از استراتژی های روش نمونه گیری هدفمند؛ یعنی حدّاکثر تنوّع و هم چنین، نمونه گیری نظری استفاده شده است. مقولات استخراج شده در یک مدل پارادایمی تنظیم شد که شامل ۱۰ مقوله است. تحلیل داده ها نشان داد که دلایلی از جمله رسانه ها و نفوذ مدل های نقش، ادراک و اهمیّت زیبایی و انگیزه همسریابی به عنوان شرایط علّی شناخته شد، فراگیری عمل و فشار هنجاری و شرایط مالی، شرایط زمینه ای و مداخله گر درباره عمل بینی است. راه بردهای کنش/ کنش متقابل نیز عبارت اند از: بازاندیشی و انجام عمل. نتیجه حاصل از سوی مشارکت کنندگان، مطلوب و مثبت ارزیابی شد. رضایت-مندی، تسهیل روابط اجتماعی و تأیید اجتماعی پیامد این عمل برای بخش عمده ای از مشارکت کنندگان بوده است. در نهایت، رینوپلاستی به مثابه بازاندیشی و تغییر رضایت بخش به عنوان مقوله هسته استخراج شد.
گرایش به مصرف ماهی با تکیه بر ارزیابی فایده آن (مورد مطالعه: نقاط شهری استان های خراسان رضوی، جنوبی و شمالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر به این دو سؤال پاسخ می دهد که خانوارهای شهری ساکن استان های خراسان رضوی، شمالی و جنوبی، فایده مصرف ماهی را در مقایسه با غذاهای جای گزین چگونه ارزیابی می کنند و چه عواملی بر ارزیابی آن ها از فایده مصرف ماهی مؤثر است؟ فرضیه اساسی این بوده است که ارزیابی فایده مصرف (ماهی) تحت اثر انفرادی و تعاملی عقاید کنترلی و عقاید هنجاری مصرف است، ارزیابی فایده غذاهای جای گزین ماهی، اجزای اصلی عقاید کنترلی مصرف ماهی هستند، فشار هنجاری و پاداش اجتماعی مصرف نیز از اجزای سازنده عقاید هنجاری مصرف ماهی اند». نتایج وارسی فرضیه ارزیابی مصرف در یک نمونه ۱۲۲۹ خانواری نشان می دهد که اول، بر حسب ملاک های علاقه، صرفه اقتصادی، سلامتی، سهولت آماده سازی و طبخ، تنوع پخت، سهولت نگهداری ومزه؛ ارزیابی فایده مصرف ماهی در مقایسه با غذاهای جای گزین پایین است و تنها بر حسب ملاک فایده سلامتی، اولویت پیدا می کند. دوم، ۶۳.۶ درصد از تغییرات ارزیابی فایده مصرف ماهی تحت تأثیر پنج متغیر ارزیابی فایده مصرف مرغ، ارزیابی فایده مصرف جای گزین گوشت، ارزیابی فایده مصرف گوشت قرمز، فشار هنجاری، پاداش اجتماعی مصرف و اثر تعاملی آن هاست. سوم، از بین عوامل مؤثر بر ارزیابی فایده مصرف ماهی، اثر فشار هنجاری و پاداش اجتماعی مثبت و اثر ارزیابی فایده غذاهای جای گزین مصرف ماهی منفی بوده است.
جایگاه اخلاق پزشکی در مناسبات درمان (مورد مطالعه: بیمارستان های دولتی دانشگاه علوم پزشکی شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سازمان بهداشت جهانی سلامت امری فراتر از «فقدان بیماری یا معلولیت» می داند و آن را متضمن توجه خاطر به ابعاد روانی و اجتماعی و معنوی انسان ها در نظر می گیرد. پژوهش حاضر بر پایه منطق استفهامی، با استفاده از روش تحقیق مردم نگاری وسیع و با هدف بازنمایی راهبردهای مدیریتی معطوف به ملاحظه «معنویت» در بیمارستان های دولتی کلانشهر شیراز انجام شده است. دو پرسش اصلی مقاله عبارتند از: ابعاد فراجسمانی کنشگران اصلی نظام سلامت، مشتمل بر جنبه های روانی، اجتماعی و فرهنگی و معنوی آن ها، چگونه مورد توجه تصمیم گیران مجموعه های درمانی قرار گرفته است؟ هم چنین، مهم ترین مصادیق متعارض با اخلاق پزشکی در میدان های مطالعه کدامند؟ آگاهی دهندگان مطالعه شامل پزشکان، مدرسان اخلاق پزشکی، پرستاران، مدیران بیمارستانی، مددکاران اجتماعی، بیماران و همراهان آن ها هستند که بر پایه روش نمونه گیری چند سطحی به صورت هدفنمد و غیر احتمالی انتخاب شده اند. تحلیل کیفی داده های حاصل از فرایندهای چندگانه داده یابی از قبیل مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته، تصویر برداری و مرور اسناد بیمارستانی نشان می دهد راهبرد مدیریتی مورد استفاده در میدان های مطالعه جهت ملاحظه ابعاد روانی، اجتماعی و معنوی کش گران اصلی نظام سلامت بر حسب مضمون نهایی «تجویزات الزامی و ارشادی» و مضامین کلی «معنویت دینی»، «معنویت سازمانی» و «فرهنگ فردی و حرفه ای سازمان خدمات» می تواند به تصویر کشیده شود. بعلاوه، آرمان مدیریتی «نهادینه سازی معنویت» در مجموعه های درمانی غالباً مبتنی بر آموزه های دینی، با محوریت «ترجیحات فقهی» محقق شده است.
نقش تحمل نکردن بلاتکلیفی و تنظیم هیجان در پیش بینی رضامندی زناشویی بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش، بررسی نقش تحمل بلاتکلیفی و تنظیم هیجان در پیشبینی رضامندی زناشویی در افراد مبتلا به OCD بود. روش این پژوهش همبستگی از نوع پیش بینی بود. جامعه آماری پژوهش را تمام بیماران مبتلا به وسواس فکری علمی تشکیل دادند که به بیمارستان روانپزشکی رازی شهر تبریز مراجعه کرده اند. 60 نفر از این افراد با استفاده از روش تصادفی ساده انتخاب شدند که برای تحلیل داده ها نیز از آزمون رگرسیون استفاده شد. نتایج نشان داد که رضامندی زناشویی مبتلایان به OCD با بلاتکلیفی در مورد آینده (45/0 = r؛ 000/0>p)، نشخوارگری (28/0- = r؛ 01/0>p)، ارزیابی دوباره مثبت (28/0- = r؛ 01/0>p)، فاجعه سازی (30/0 = r؛ 00/0>p) و نمره کلی تنظیم هیجان (32/0 = r؛ 006/0>p) ارتباط معناداری دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که 34 درصد و 32 درصد از کل واریانس رضامندی زناشویی بیماران مبتلا به OCD به ترتیب بر اساس برخی عوامل تحمل نکردن بلاتکلیفی و تنظیم هیجان تبیین می شود. نتایج پژوهش کنونی می تواند تلویحاتی برای ایجاد زمینه های بیشتر حمایت اجتماعی از این بیماران بیش از پیش داشته باشد و پیشینه ای برای پژوهشهای گسترده تر در این زمینه ایجاد کند.
عوامل اجتماعی مؤثر بر میزان سلامت اجتماعی سالمندان(مطالعه موردی: سالمندان شهر کوهدشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر، پژوهشی است در زمینه بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر میزان سلامت اجتماعی که با هدف بررسی و شناخت مهم ترین عوامل اجتماعی مؤثر بر میزان سلامت اجتماعی سالمندان شهر کوهدشت و با روش پیمایش انجام شده است. این بررسی مطالعه ای تبیینی است که جامعه آماری آن کل سالمندان 60 سال و بالاتر شهر کوهدشت در سال 1385 که حدوداً 5508 نفر سالمند را تشکیل می دهند، است و از آن میان تعداد 359 نفر از طریق فرمول کوکران مشخص و با روش نمونه گیری در دسترس مورد مطالعه قرار گرفتند. جهت سنجش میزان سلامت اجتماعی و متغیرهای اجتماعی تأثیرگذار به ترتیب از پرسشنامه استاندارد کییز و پرسشنامه محقق ساخته که اعتبار و روایی آن مورد تأیید قرار گرفت، استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که اکثریت پاسخگویان از میزان سلامت اجتماعی متوسطی برخوردار بودند. همچنین میان پایگاه اجتماعی، حمایت اجتماعی، مهارت های ارتباطی با میزان سلامت اجتماعی رابطه معنا دار و مستقیم وجود دارد، ولی میان اوقات فراغت و میزان سلامت اجتماعی رابطه معناداری یافت نشد.
بازنمایی و تبیین نقش اوقات فراغت در اعتیاد به سیگار در میان دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دانشجویان، بخش مهمی از سرمایه انسانی جامعه محسوب می شوند که هزینه های زیادی صرف حفظ و ارتقای سلامت آنها می شود. باوجود زیان های شناخته شده سیگار برای سلامتی، جوانان و دانشجویانی هستند که در اوقات فراغت خود سیگار مصرف می کنند. این پژوهش به دنبال تبیین نقش اوقات فراغت در اعتیاد به سیگار دانشجویان، براساس نحوه ادراک این کنش معنادار اجتماعی نزد آنان است. با توجه به هدف مطالعه، در پژوهش حاضر از روش تحقیق کیفی و راهبرد نظریه زمینه ای استفاده شده است. برای گردآوری داده ها نیز از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. جامعه مورد مطالعه را دانشجویان پسر خوابگاهی دانشگاه یزد تشکیل می دهند که تعداد 50 نفر به شیوه غیرتصادفی و هدفمند در مصاحبه ها مشارکت داشتند. با تحلیل داده ها در چارچوب کدگذاری نظری، پنج مقوله اصلی (نبود نظارت خانواده، محدودیت امکانات ورزشی، تفریح قهوه خانه ای، فراغت منفعلانه، مصرف دخانیات) و یک مقوله هسته (اوقات فراغت بستر بروز رفتار مصرف محور) استخراج شد. در پایان مدل پارادایمی مستخرج از داده ها طرح شد.
تأثیر سرمایه اجتماعی بر سلامت سالمندان ۶۰ سال و بالاتر در مناطق شهری مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی حاضر به منظور تبیین تأثیر عوامل جمعیتی و اجتماعی بر سطح سلامت سالمندان ۶۰ سال و بالاتر در شهر مشهد صورت گرفته است. چارچوب نظری با رویکردی بین رشته ای مبتنی بر نظریه گذار جمعیتی و سرمایه اجتماعی است. روش تحقیق پیمایشی و شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای بوده است. حجم نمونه آماری ۵۷۰ نفر و ابزار سنجش، پرسش نامه استاندارد سلامت SF۳۶ بوده که برای جمع آماری اطلاعات از تکنیک مصاحبه استفاده شده است. سازه سنجش سرمایه اجتماعی براساس مفاهیم نظریه پاتنام و کلمن تنظیم شده است و در سنجش اعتبار سازه های پرسش نامه، علاوه بر استفاده از شیوه اعتبار محتوا از طریق تحلیل عاملی، سازه ها تأیید شده است. همچنین، تأیید پایایی درونی پرسش نامه توسط ضریب الفای کرنباخ بوده و تجزیه و تحلیل دادها از طریق روش های آماری (آزمون های تک متغیّره، رگرسیون چندمتغیّره، و در انتها، معادلات ساختاری و تحلیل مسیر) با کمک دو نرم افزار SPSS و EQS انجام شده است. نتایج تحقیق نشان داده است که سلامت سالمندان در شهر مشهد در حدّ متوسط است؛ امّا سلامت مردان بیش تر از زنان است. تحصیلات بالاتر، دارای همسر بودن، وضعیت اقتصادی مطلوب تر، بر سلامت تأثیر مثبتی دارد. افزیش میزان انزوای اجتماعی و سنّ، رابطه منفی با میزان سلامت سالمندان داشته است. سرمایه اجتماعی به عنوان مؤثّرترین متغیّر، ۲۰ درصد از تغییرات سلامت سالمندان را تبیین کرده و در مجموع، ۳۷ درصد تغییرات سلامت توسط متغیّرهای تحقیق حاضر، تبیین شده است.
تحلیل تأثیر حمایت اجتماعی بر سبک زندگی سالم (مورد مطالعه: بیماران کرونر قلب شهرستان بانه)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
یکی از عوامل اجتماعی تعیین کننده سلامت انسان بهره مندی از حمایت های اجتماعی است. هدف این پژوهش بررسی تأثیر حمایت اجتماعی بر سبک زندگی سالم در بیماران کرونر قلبی (مورد مطالعه: شهرستان بانه) بود. روش تحقیق پیمایشی و جامعه آماری 3124 نفر بود. حجم نمونه با فرمول کوکران 342 نفر که به روش نمونه گیری آسان انتخاب شده و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج نشان داد که متغیر حمایت اجتماعی و ابعاد آن: عاطفی، ابزاری و اطلاعاتی با سطح معنی داری 000/0Sig= بر متغیر وابسته سبک زندگی سالم تأثیر دارند. بر اساس تحلیل رگرسیون می توان گفت متغیر حمایت اجتماعی بعد اطلاعاتی با ضریب بتای 40/0 مهمترین پیش بینی کننده متغیر وابسته سبک زندگی سالم است بنابراین، تقویت حمایت اجتماعی بیماران به منظور تغییر سبک زندگی ناسالم به سبک زندگی سالم، به عنوان یک راهبرد مهم در مداخله های رفتاری ضروری به نظر می رسد.
نقش رسانه در رفتارهای تغذیه ای و زمینه اجتماعی مرتبط با آن مورد مطالعه: شهروندان بالای 15 سال شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی نقش رسانه در رفتارهای تغذیه ای به انجام رسیده است. روش پژوهش، پیمایشی است و جامعه آماری آن تمام شهروندان بالای 15 سال ساکن شهر تبریز هستند. حجم نمونه برابر با 483 نفر و شیوه نمونه گیری، نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای است. نتایج تحقیق نشان می دهد محاسبه ضریب همبستگی پیرسون بین متغیر میزان تماشای تبلیغات رسانه و رفتار تغذیه ای در سطح اطمینان 99 درصد معنی دار و معکوس است. همچنین میزان ضریب همبستگی محاسبه شده بین متغیر میزان اعتماد به تبلیغات رسانه و رفتار تغذیه ای در سطح اطمینان 95 درصد معنی دار و معکوس است. در مقابل میزان همبستگی محاسبه شده بین متغیر میزان تماشای برنامه های مختلف رسانه و رفتار تغذیه ای غیرمعنی دار است. در بررسی میزان تفاوت رفتار تغذیه ای پاسخگویان از لحاظ متغیرهای زمینه ای (سن، وضعیت اشتغال، سطح تحصیلات، وضعیت تأهل و طبقه اقتصادی) می توان گفت رفتار تغذیه ای پاسخگویان از لحاظ متغیرهای مذکور متفاوت و معنی دار است. در مقابل رفتار تغذیه ای پاسخگویان از نظر متغیر جنس متفاوت نیست. به عبارتی دیگر رفتار تغذیه ای مردان و زنان یکسان است.
سرمایه و شادی؛ پژوهشی در باب ارتباط میان سرمایه اجتماعی و فرهنگی با احساس شادی (مورد مطالعه: شهروندان شهرستان آران و بیدگل). مهران سهراب زاده ، سیدسعید حسینی زاده، حسین امامعلی زاده ، ایوب سخایی.(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شادی از نیازهای اساسی نوع بشر در همه فرهنگ ها به شمار می رود، زیرا سلامت جسمانی و روانی اعضای جامعه را متأثر می سازد. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر بررسی وضعیت احساس شادی و ارتباط این متغیر با سرمایه های اجتماعی و فرهنگی است. روش پژوهش، پیمایشی بوده و داده ها با به کارگیری ابزار پرسشنامه جمع آوری شده اند. حجم نمونه 384 نفر از شهروندان شهرستان آران و بیدگل در سال 1394 است. ارزیابی یافته ها در بُعد توصیفی نشان داد که در مجموع میزان احساس شادی حجم نمونه مورد بررسی در سطح متوسط رو به بالا (7/58) بوده و در ابعاد این متغیر، میزان شادی در بعد عاطفی در سطح بالاتری نسبت به ابعاد شناختی و اجتماعی قرار دارد. همچنین میانگین میزان سرمایه های اجتماعی و فرهنگی به ترتیب 3/66 و 6/4 است. در بعد یافته های استنباطی، آماره ها نشان دادند که رابطه مستقیم و معناداری میان سرمایه اجتماعی (478/0) و فرهنگی (402/0) با احساس شادی وجود دارد؛ با افزایش میزان سرمایه اجتماعی و فرهنگی، بر احساس شادی شهروندان افزوده می شود. همچنین سرمایه فرهنگی به طور غیرمستقیم و با تأثیر گذاری بر سرمایه اجتماعی، به افزایش احساس شادی منجر می شود.
وسایل ارتباط جمعی، موقعیت اجتماعی- اقتصادی مخاطبان و برجسته سازی دانش مرتبط با سبک زندگی سلامت محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه بیماری های عفونی و مسری جای خود را به بیماری های مزمن و غیرواگیر داده اند. بنابراین به رهیافتی نو در حوزه سلامت نیاز است تا فرد از این بیماری ها در امان ماند. این رهیافت، اتخاذ سبک زندگی سالمی است که از یک سو بر مسؤول بودن فرد تأکید می کند و از سوی دیگر، نیاز به کسب دانش کافی در حوزه سلامت را خاطر نشان می کند. وسایل ارتباط جمعی به عنوان یکی از منابع اصلی کسب اطلاع، می توانند دانش مرتبط با سبک زندگی سلامت محور را در بین مخاطبان ارتقا دهند. این پژوهش، با آزمون رگرسیون چند متغیر و سپس تحلیل مسیر مدل تحقیق، نقش رسانه ها را با حضور سه متغیر کاربرد رسانه ای، احساس نیاز به راهنمایی و موقعیت اجتماعی- اقتصادی، در برجسته سازی سبک زندگی سلامت محور مطالعه کرده است. روش تحقیق در این بررسی کمّی و در قالب پیمایش و پرسشنامه تحقیق تکمیل شده است. سنجش اعتبار پرسشنامه به دو روش سازه ای و صوری و سنجش پایایی به روش های آلفای کرونباخ و آزمون- آزمون مجدد صورت گرفته است. جامعه آماری تحقیق، افراد 40 سال به بالای شهر کرمانشاه است. روش نمونه گیری تحقیق، نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و حجم نمونه 400 نفر است. براساس نتایج پژوهش، رسانه ها با برجسته سازی سبک زندگی سلامت محور، دانش مخاطبان را در این زمینه ارتقا می دهند. البته تأثیر رسانه های چاپی بیش از رسانه های الکترونیک است و وقوع برجسته سازی نیز در بین مخاطبان، از جهت حس نیاز به راهنمایی متفاوت است. همچنین برخورداری از موقعیت اجتماعی- اقتصادی بالاتر، هم حس نیاز به راهنمایی بیشتر را در بین مخاطبان برمی انگیزد و هم میزان کاربرد رسانه را افزایش می دهد. حاصل چنین اختلافی، تفاوت در برخورداری از دانش مرتبط با سبک زندگی سلامت محور است .
تعیین کننده های اجتماعی سلامت جسمی در میان کارکنان شهرداری منطقه یک تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دنیای مدرن، سلامتی از دغدغه های همه جوامع است. به همین علت شناسایی عوامل مرتبط به بهبود سلامت و همچنین تهدید آن مورد توجه برنامه های آموزشی سلامت و ارتقای آن قرار گرفته است. هدف از این مطالعه بررسی تعیین کننده های اجتماعی سلامت جسمی در بین کارکنان شهرداری منطقه یک تبریز است. روش پژوهش مورد استفاده این مقاله پیمایشی از شیوه پژوهش همبستگی است. جامعه آماری این طرح کارکنان شهرداری منطقه یک تبریز است که 200 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده برای نمونه نهایی انتخاب شده اند. نتیجه حاصل از آزمون فرضیه ها نشان دهنده وجود رابطه معنادار بین حمایت اجتماعی، سبک زندگی، سواد سلامت، دسترسی به خدمات سلامت، شرایط محیطی (متغیرهای مستقل) و سلامت جسمی (متغیر وابسته پژوهش) است. به علاوه نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چند متغیره پژوهش نشان می دهد که 42 درصد از تغییرات متغیر وابسته با متغیرهای مستقل پژوهش تبیین می شوند. درنتیجه پژوهش حاضر نشان می دهد عوامل اجتماعی بر سلامت افراد جامعه مؤثر است و غفلت از آنها باعث بروز بیماری و اختلال در سلامت خواهد شد. بنابراین سیاست گذاران نظام سلامت در تدوین برنامه های سلامت محور باید از نظریه های حوزه علوم اجتماعی بهره ببرند.
بررسی نقش ویژگیهای شخصیتی و بهزیستی روانشناختی مادران در اضطراب و افسردگی دختران دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش پیش بینی اضطراب و افسردگی دانش آموزان دختر مقطع ابتدایی بر اساس ویژگیهای شخصیتی و بهزیستی روان شناختی مادران آنها بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان پایه ششم دوره ابتدایی شهرستان بابل بود که در آن 240 دانش آموز به روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شدند. دانش آموزان دو پرسشنامه افسردگی کودکانِ کواکس و مقیاس بازنگری شده اضطراب آشکار کودکانِ رینولدز و ریچموند را تکمیل کردند. مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف و پرسشنامه شخصیتی پنج عاملی نیز توسط مادران آنان تکمیل شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده-ها از رگرسیون چندگانه با رویکرد سلسله مراتبی استفاده شد. نتایج نشان داد که بهزیستی روانشناختی مادران می تواند به صورت منفی و معنادار افسردگی و اضطراب فرزندان را پیش بینی کند. هم چنین از بین صفات شخصیتی مادر، روان رنجورخویی به صورت مثبت توانست افسردگی و اضطراب فرزندان را پیش بینی کند و گشودگی در برابر تجربه و برونگرایی نیز توانست افسردگی را به صورت منفی پیش بینی کند. نتایج نشان داد که صفات شخصیتی مادران و بهزیستی روانشناختی آنان در پیش بینی افسردگی و اضطراب دختران آنان نقش تعیین کننده ای دارد.
کندوکاو راهبردهای مقابله ای زنان میانسال در مواجهه با پیری و تغییرات بدنی مرتبط با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره چهاردهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴ (پیاپی ۴۹)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر بخشی از یک پژوهش گسترده تر است که با هدف کشف و توصیف چگونگی مواجهه زنان میانسال با پیری و تغییرات بدنی مرتبط با آن انجام شده است. جهت تحقق این هدف، از روش شناسی کیفی نظریه زمینه ای استفاده گردید و با استفاده از روش نمونه گیری نظری و هدفمند، تعداد20 زن میانسال40 تا60سال به عنوان مشارکت کنندگان انتخاب شدند. اطلاعات با استفاده از مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته جمع آوری شده و با توجه به مراحل سه گانه کدگذاری باز، محوری و گزینشی مورد تحلیل قرار گرفتند. شش مقولة اصلی و یک مقولة هسته از خلال کدگذاری داده ها استخراج شدند. راهبردهای مقابله ای که توسط زنان میانسال استفاده می شدند و از مصاحبه ها استخراج شدند شامل: ارزیابی مجدد موقعیت های هنجاری، بازسازی و ارتقای بدنی، توسعه هویت منزلتی، مقاومت و انکار هویت سنی، پیشگیری و جستجوگری اطلاعات، وفاق و سازگاری بود. مقوله هسته پدیدار شده، ""بازاندیشی هویت زنانه در بستر بدن زمانمند"" می باشد. به طور کلی در این مقاله راهبردهای مقابله ای زنان در چهار سنخ دسته بندی شده است که عبارتند از ""راهبرد معطوف به خود- هیجان محور""، ""راهبرد معطوف به خود- مساله محور""، ""راهبرد معطوف به بدن- هیجان محور""، ""راهبرد معطوف به بدن- مساله محور"". انتخاب نوع راهبرد مقابله ای می تواند برای زنان پیامدهای مختلفی داشته باشد که سلامت جسمی و روانی آنها را تحت تاثیر قرار دهد لذا توجه به آنها در عصر کنونی اهمیت زیادی دارد. واژگان کلیدی: تغییرات بدن، پیر شدن، میانسالی، نظریه زمینه ای، راهبرد مقابله ای، زنان.
نقد اخلاقی و اجتماعی پارادایم زیست ْپزشکی؛ با تأکید بر تعامل علوم پزشکی و علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ضرورت هم افزایی رشته های پزشکی و غیر پزشکی، از جمله مقولات بین الاذهانی در میان بیشتر اصحاب جامعه شناسی است؛ کارآمدی رویکردهای سلامت و درمان، مشروط به پاسداشت سایر وجوه انسان، مزید بر ابعاد زیستی و ذیل مفهوم «انسان یکپارچه» است. امر مذکور متضمن اتخاذ رویکردهای بین رشته ای و کاربست انواع فلسفه مضاف در روند جامعه پذیری کنشگران نظام سلامت خواهد بود، زیرا پرداختن به مضامین فرازیستی، در شرایط غلبه پارادایمی پوزیتیویسم، امری قریب به محال می نماید. براساس فرض اصلی مقاله، در صورت در نظر گرفتن الگوی زیست پزشکی، به منزله یک وجه خاص از معرفت قدسی، انتظار می رود «حاشیه ای شدن اخلاق در پزشکی»، که آسیب هایی نظیر «تقلیل طبابت از حکمت به فن»، «پزشکی سازی جامعه» و «کالایی شدن خدمات» از مهم ترین مصادیق آن هستند، به نحو مؤثری برطرف گردند. رفع پیامدهای مترتب بر محوریت بلاوجه رویکرد زیست پزشکی، منوط به ارائه صورت بندی جدید علوم پزشکی و علوم انسانی در وحدتی فراگیر با یکدیگر است. اصلاح آن دسته از ساختارهای آموزشی که بر پایه جدایی شاخه های علوم از یکدیگر تکوین یافته اند، نقطه شروع اصلاحات در این باره خواهد بود که در قالب یکپارچه سازی نظام آموزش عالی محقق می شود. مقاله حاضر، بر مبنای تقابل فکنی میان «ترجیحات تخصصی در پارادایم زیست پزشکی» و «نیازهای فرازیستی انسان»، می کوشد از طریق تحلیل محتوای داده های کیفی، علاوه بر شناسایی مضامین مربوط، برداشت های تفسیری را با محوریت فرضیه مذکور، از طریق تأکید بر همبستگی اندامواره میان علوم پزشکی و علوم انسانی ارائه نماید.
بررسی جامعه شناختی تأثیر ساختار خانواده بر سلامت اجتماعی مردان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سلامت تابعی از عوامل مختلف اجتماعی و فرهنگی است. یکی از مهم ترین عوامل تأمین کننده سلامت اجتماعی افراد جامعه، ساختار و روابط خانوادگی است. با توجه به تغییرات کارکردی پدیده چندهمسری طی سال های اخیر، این ساختار خانوادگی به عامل تهدیدکننده سلامت اجتماعی مردان چندهمسر حتی در استان سیستان و بلوچستان مبدل شده است. در این تحقیق به منظور مقایسه میزان سلامت اجتماعی مردان در خانواده های چندهمسر و تک همسر شهرستان سرباز در سال 1395 از روش پیمایش و ابزار پرسش نامه استاندارد شاپیرو و کییز (2007) استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل 300 مرد متأهل ساکن این شهرستان است که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. داده های گرد آوری شده با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس ورژن 22 تجزیه و تحلیل شدند و یافته های حاصل از آزمون تی مستقل نشان دادند که میانگین میزان انطباق، انسجام، مشارکت و خودشکوفایی مردان در ساختار چندهمسر به شکل معناداری کمتر از خانواده های تک همسر است. با توجه به این یافته ها می توان نتیجه گرفت اگرچه بسیاری از رسوم و سنن اجتماعی در گذشته به واسطه کارکرد مثبت و سازگاری آنها با شرایط اجتماعی، تأمین کننده پذیرش اجتماعی مردان خانواده است، اما امروزه با کژکارکردهایی همراه است که اکثر مؤلفه های سلامت اجتماعی را در نظام خانوادگی و جامعه با بحران مواجه می سازد.
تأثیر توسعه اجتماعی بر سلامت عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
براساس مطالعات اخیر، از یک سو توسعه اجتماعی و سرمایه سلامت، از مهم ترین محورهای توسعه و رشد اقتصادی هستند و از سوی دیگر، میزان سلامت افراد بیش از هر عامل دیگری به عوامل محیط اجتماعی ارتباط دارد. طوری که سازمان بهداشت جهانی اخیراً بحثی جدی پیرامون عوامل اجتماعی تعیین کننده سلامت را شروع کرده است. لذا در این مطالعه به بررسی تأثیر توسعه اجتماعی بر روی سلامت عمومی در ۱۰۱ کشور منتخب جهان از بین کشورهای با درآمد متوسط به بالا طی دوره 1990 2010 پرداخته و از نرم افزار STATA برای تحلیل داده ها و ارزیابی مدل ها استفاده شده است. همچنین برای ح صول به نتایج قابل اعتماد، در مدل ها از هر دو شاخص امید به زندگی و نرخ مرگ ومیر برای شاخص سلامت عمومی بهره گرفته شده است. نتایج نشان می دهد که شاخص توسعه اجتماعی، در تمامی مدل ها در سطح اطمینان ۹۹ درصد تأثیر مثبت و معناداری بر روی امید به زندگی و تأثیر منفی و معنادار ی بر روی نرخ مرگ ومیر داشته است. در مدل های نهایی ضریب توسعه اجتماعی برای امید به زندگی و مرگ ومیر به ترتیب ۱۶/۳ و ۹۵/۲- بوده است. لذا توسعه شاخص های اجتماعی ازجمله ( فعالیت مدنی، باشگاه ها و انجمن ها، انسجام درون گروهی، اعتماد و امنیت بین شخصی، برابری جنسیتیو ادغام اقلیت ها )، از مهم ترین تعیین کننده های سلامت عمومی محسوب می شوند. بررسی تأثیر سایر شاخص های اقتصادی اجتماعی هم نشان می دهد که آموزش، تولید ناخالص داخلی سرانه، نرخ مشارکت نیروی کار و اشتغال، مخارج بهداشتی و برنامه های ایمن سازی، تأثیر مثبتی بر روی سلامت عمومی داشته و نرخ تورم و انتشار گاز دی اکسیدکربن، تأثیری منفی بر روی سلامت عمومی دارند.
فرا تحلیلی بر ارتباط سرمایة فرهنگی و مدیریت بدن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در جامعه امروزی مدیریت بدن به معنای دستکاری مستمر در ویژگی های ظاهری آن گسترش چشمگیری یافته است و بدن به عنوان عنصری هویت ساز و اجتماعی در حوزه جامعه شناسی، مباحث زیادی را به خود اختصاص داده است. در این پژوهش که با هدف فرا تحلیل رابطه متغیرهای مدیریت بدن و سرمایه فرهنگی انجام شده است، پس از بررسی های اولیه و استخراج مطالب توسط نویسندگان و تایید نهایی داوران، 10 پژوهش از میان 38 پژوهش جستجو شده در پایگاه های اطلاعاتی در خصوص مدیریت بدن که دارای شرایط لازم بودند، انتخاب و داده ها توسط نرم افزار فرا تحلیلِ جامع (CMA) مورد واکاوی قرار گرفتند. در این پژوهش با عنایت به نتایج بررسی ناهمگنی، مدل اثرات تصادفی متناسب تشخیص داد شد و اندازه اثر ترکیبی رابطه 32 درصد به دست آمد که بر اساس معیار کوهن یک اندازه اثر متوسط است. به عبارت دیگر سرمایه فرهنگی نقش متوسطی را در تبیین واریانس مدیریت بدن ایفا می کند.
انطباق ویژگی های فرهنگی ایرانیان با روش های درمان اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تجارب اجتماعی زندگی؛ گرایش های فرهنگی، فلسفی و حتی جهان بینی و ایدئولوژی، همگی در شکل گیری دیدگاه های انسان نسبت به مسائل مختلف نقش ایفا می کنند؛ ازاین رو نحوه مواجهه با پدیده های یکسانی چون اعتیاد در جوامع گوناگون به سبب تفاوت در زمینه های فرهنگی-اجتماعی قاعدتاً باید اشکال متفاوتی به خود گیرد. در همین راستا این نوشتار بر آن است که به بررسی عناصر فرهنگی مؤثر در روش های درمان اعتیاد در ایران بپردازد. روش مورد استفاده تطبیقی- کیفی از نوع مورد محور است. داده های مورد نیاز بامطالعه اسنادی جمع آوری شده است. تجزیه وتحلیل داده ها با رویکرد توصیفی- تفسیری صورت گرفته است. ظاهرسازی در موقعیت های بیرونی به عنوان یکی از مؤلفه های فرهنگی ایرانیان، که در غالب موارد ملازم با روابط سلسله مراتبی است، موجب کم اثر ساختن مداخلاتی می گردد که بر خود افشایی و صداقت مخاطبین تأکید دارند. علاوه بر این افراد وابسته به مواد و خانواده های آن ها حسب پیشینه فرهنگی، تاریخی، اجتماعی به درمان هایی که برای آن ها احساس تعلق درونی نسبت به گروه ارائه دهنده خدمات ایجاد نمی کنند و یا روش بکار گرفته شده توسط آن ها با قالب های آشنای ذهنی شان سازگار نیست، اقبال چندانی نخواهند کرد. احساس برابری، شکل گیری روابط صمیمانه و درونی، قهرمان پروری و تقدیرگرایی از جمله مؤلفه هایی هستند که امتیاز فرهنگی بیشتری به گروه های همتا - به خصوص گروه های دوازده قدمی- به نسبت کلینیک های درمان سوءمصرف مواد می دهند. واژه های کلیدی: تقدیرگرایی، درمان اعتیاد، قهرمان پروری، ویژگی های فرهنگی