فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۱٬۶۶۸ مورد.
۱۸۱.

تأثیر فعالیت و تمرین ورزشی بر عملکرد و فعالیت پلاکت: مقاله مروری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فعالیت حاد ورزشی تمرین ورزشی عملکرد پلاکت تجمع پلاکت ترومبوز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴۵ تعداد دانلود : ۵۶۶
پلاکت ها نقش مهمی در تشکیل لخته سفید هموستازی دارند و نقش اصلی را در فرایند بندآمدن خون ایفا می کنند. همچنین، پیشنهاد شده است که پلاکت ها برای بسیاری از واکنش های مسیر داخلی انعقاد، مهم هستند. شواهد اخیر، نقش حیاتی عملکرد غیرطبیعی پلاکت را در بیماری های حاد سرخرگ قلبی، انفارکتوس میوکارد، آنژین صدری و سکته تأیید می کنند. درصورتی که شدت فعالیت بالا باشد، فعالیت ورزشی حاد ممکن است برای افراد غیرفعال و به ویژه بیماران مضر باشد. یکی از مکانیسم های اصلی چنین شرایطی، تولید ترومبوز ناشی از فعالیت ورزشی است. ازطرف دیگر، فعالیت منظم یا تمرین ورزشی فواید برای سلامتی و بهبود شیوه زندگی را نه تنها در افراد سالم، بلکه در افراد بیمار نیز به همراه دارد؛ باوجوداین، به دلیل اینکه روش های اندازه گیری پلاکت ها متنوع هستند و با مشکلات فراوان روش شناسی دارند، مطالعه تأثیر تمرین ورزشی بر پلاکت های خون همیشه بحث برانگیز بوده است. مطالعات اندکی درزمینه تأثیر تمرین ورزشی بر پلاکت های خون انجام شده اند و اثرهای تمرین ورزشی بر فعالیت و عملکرد پلاکت ها هنوز شناخته نشده اند. همین کمبود اطلاعات است که انجام مطالعات بعدی درزمینه تعیین تأثیر تمرین ورزشی بر تجمع و فعالیت پلاکت در سلامت و بیماری، اهمیت دارد. این مقاله یافته های پژوهش های قبلی را که اثرهای تعامل بین فعالیت حاد ورزشی و تمرین با پلاکت ها را بررسی کرده اند، مرور و نتیجه گیری می کند و درنهایت، مسیرهای پژوهش های آینده را نشان می دهد.
۱۸۲.

تأثیر شش هفته تمرین استقامتی بر پروتئین های FSTL-1، NDNF، VEGF و تغییرات عروق عضله قلبی رت های نر سالم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین استقامتی FSTL-1 NDNF VEGF رت های نر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۶ تعداد دانلود : ۳۷۷
در شرایط پاتولوژیک، پروتئین های FSTL-1 ، NDNF و VEGF نقش تنظیمی کلیدی ای در عملکرد سیستم قلبی عروقی دارند. پژوهش های محدودی در زمینه نقش این عوامل با تمرین ورزشی انجام شده اند؛ بنابراین، هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر شش هفته تمرین استقامتی بر مقادیر FSTL-1 ، NDNF ، VEGF و تغییرات عروق عضله قلبی رت های نر بود. تعداد 10 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار به طور تصادفی به دو گروه (تعداد = پنج) کنترل سالم و تمرین ورزشی تقسیم شدند. تمرین ورزشی استقامتی به مدت شش هفته، پنج روز در هفته، هر جلسه 30 دقیقه و با شدت متوسط (65 – 55 درصد VO2max ) انجام شد. 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرینی رت ها بی هوش شدند و بافت قلب آن ها خارج شد. برای سنجش مقادیر FSTL-1 ، NDNF و VEGF از روش الایزا و برای بررسی تغییرات عروق بافت قلب از رنگ آمیزی ( H & E ) استفاده شد. از آزمون آماری تی مستقل و آزمون همبستگی پیرسون برای تحلیل داده ها استفاده شد ( P < 0.05 ). یافته ها نشان داد که شش هفته تمرین استقامتی مقادیر FSTL-1 را به طور معناداری افزایش داد ( P = 0.002 ) و NDNF را به طور معناداری کاهش داد ( P = 0.001 ). قطر عروق در گروه تمرین ورزشی کاهش معناداری داشت ( P = 0.073 ). شش هفته تمرین استقامتی سبب افزایش مقادیر FSTL-1 عضله قلب می شود که به نظر می رسد در پیشگیری از بیماری های قلبی عروقی بسیار مؤثر است. با توجه به نتایج VEGF و هیستولوژی عروق نیز تأثیرات فیزیولوژیک NDNF بر القای آنژیوژنز قلب آزمودنی های سالم با تمرین ورزشی، به مطالعات بیشتری نیاز دارد.
۱۸۳.

تأثیر 12 هفته تمرین هوازی با و بدون مصرف مولتی ویتامین– مینرال در هوای آلوده بر برخی عوامل ایمونولوژیک مردان سالم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین هوازی مولتی ویتامین مینرال ایمنی ایمونوگلوبین آ کورتیزول هوای آلوده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۹ تعداد دانلود : ۲۶۶
هدف از انجام این مطالعه، بررسی تأثیر 12 هفته تمرین هوازی با و بدون مصرف مولتی ویتامین- مینرال در هوای آلوده بر برخی عوامل ایمونولوژیک مردان سالم بود. تعداد 46 مرد سالم (سن: 1/2 ± 25 سال؛ شاخص توده بدنی: 98/0 ± 83/23 کیلوگرم بر مترمربع) به طور تصادفی در چهار گروه تمرین هوازی همراه با مکمل (11 نفر)، تمرین هوازی به تنهایی (11 نفر)، مکمل به تنهایی (12 نفر) و کنترل (12 نفر) در هوای آلوده با میانگین شاخص هوای ناسالم قرار گرفتند. برنامه تمرین شامل 90 دقیقه تمرین هوازی، سه جلسه در هفته با شدت 85-60 درصد ضربان قلب ذخیره بیشینه به مدت 12 هفته بود. علاوه براین، از شرکت کنندگان گروه تمرین همراه با مکمل خواسته شد که 500 میلی گرم مولتی ویتامین- مینرال به مدت 12 هفته مصرف کنند. تعداد گلبول های سفید، نوتروفیل ها، لنفوسیت ها، مونوسیت ها، ائوزینوفیل ها و بازوفیل ها، سطوح کوتیزول و ایمونوگلوبین A بزاقی به ترتیب با روش های سل کانتر، الیزا و ایمونودیفیوزیون در حالت پایه و در پایان 12 هفته مداخله اندازه گیری شدند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری تکراری تجزیه وتحلیل شدند. پس از مداخله، افزایش معناداری در سلول های ایمنی و س طوح ک ورتیزول ( P = 0.047 ) در گروه تمرین ( P = 0.01 )، و کاهش معناداری در لنفوسیت ها ( P = 0.001 )، مونوسیت ها ( P = 0.01 ) و بازوفیل ها ( P = 0.041 ) در گروه مکمل وجود داشت. همچنین، سطوح ایمونوگلوبین بزاقی آ در گروه تمرین همراه با مصرف مکمل، به طور معناداری افزایش یافتند ( P = 0.01 )؛ درحالی که در دیگر گروه ها بدون تغییر ماندند. نتایج نشان داد که تمرین هوازی همراه با مصرف مکمل موجب بهبودی در برخی عوامل ایمنی در هوای آلوده می شود؛ بااین حال، برای دستیابی به نتایج قطعی تر به بررسی های بیشتری نیاز است.
۱۸۴.

ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی پرسش نامه «فعالیت بدنی نونهالان»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روایی پایایی فعالیت بدنی نونهالان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۵ تعداد دانلود : ۳۹۴
پژوهش حاضر با هدف ایجاد نسخه فارسی پرسش نامه «فعالیت بدنی نونهالان» و بررسی ویژگی های روان سنجی آن انجام شد. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان پایه چهارم تا هشتم مدارس دولتی استان مازندران در سال 1397 بودند که 864 نفر (میانگین سنی 19/1 ± 90/11 سال) با روش نمونه گیری خوشه ای از دو مقطع ابتدایی و متوسطه اول انتخاب شدند. ابتدا نسخه اصلی پرسش نامه به فارسی ترجمه شد و با روش استاندارد بازترجمه تأیید شد. سپس، آزمودنی ها آن را تکمیل کردند. ویژگی های روان سنجی پرسش نامه شامل پایایی از طریق ضریب آلفای کرونباخ و ضریب همبستگی درون طبقه ای، به علاوه همبستگی گویه ها با نمره کل تصحیح شده و همچنینروایی از طریق شاخص روایی محتوا، روایی سازه با تحلیل عاملی اکتشافی (439 نفر) و تحلیل عاملی تأییدی (425 نفر) و روایی همگرا با گام شمار (328نفر) بررسی شدند. نتایج پژوهش، برازش خوب مدل نسخه فارسی پرسش نامه «فعالیت بدنی نونهالان» را نشان داد. ضریب آلفای کرونباخ برابر با 89/0 و ضریب همبستگی درون طبقه ای برابر با 92/0 بود. تمام ضرایب همبستگی گویه ها با نمره کل تصحیح شده بیش از 3/0 بود. شاخصروایی محتوا برابر با 91/0 بود. تحلیل عاملی اکتشافی ساختار تک عاملی را نشان داد و تحلیل عاملی تأییدی ساختار تک عاملی را تأیید کرد. همبستگی نمرات پرسش نامه فعالیت بدنی نونهالان با میزان فعالیت بدنی گام شمار 41/0 (P = 0.000) بود؛ بنابراین، براساس این مطالعه، نسخه فارسی پرسش نامه «فعالیت بدنی نونهالان» ابزاری روا و پایا برای سنجش فعالیت بدنی نونهالان ایرانی است.
۱۸۵.

تأثیر مصرف هم زمان مکمل های کافئین و ال-کارنیتین بر عملکرد هوازی و سوبسترای انتخابی هنگام فعالیت ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ال - کارنیتین انتخاب سوبسترا کافئین عملکرد استقامتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲۵ تعداد دانلود : ۳۴۰
هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین تأثیر مصرف هم زمان مکمل های کافئین و ال-کارنیتین بر انتخاب سوبسترای مصرفی درحین تمرین و اثر احتمالی آن بر عملکرد استقامتی در مردان کاراته کار نخبه بود. تعداد 12 کاراته کار در چهار کوشش مجزا با فاصله زمانی یک هفته، مکمل دهی کافئین ( پنج میلی گرم بر کیلوگرم )، کارنیتین ( سه گرم )، کافئین-کارنیتین ( پنج میلی گرم بر گیلوگرم + سه گرم ) و دارونما ( 250 میلی گرم لاکتوز ) را دریافت کردند و نیز آزمون فزاینده ارگومتری را انجام دادند. گازهای تنفسی درخلال آزمون و نمونه خونی قبل و بعد از آزمون، جمع آوری شدند. نقاط Fatmax به عنوان نقطه ای که چربی بیشترین سهم را در انرژی مصرفی تمرین دارد و Cross over به عنوان نقطه ای که سوخت غالب از چربی به کربوهیدرات تغییر می کند، تعیین و بار کاری و اکسیژن مصرفی معادل با آن ها استخراج شد و با تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر بین کوشش ها مقایسه شدند. پس از مصرف کافئین و ترکیب کافئین و ال-کارنیتین، میزان تغییرات اسید چرب پلاسما ( FFA ) درحین تمرین، بار کاری و اکسیژن مصرفی معادل با آستانه بی هوازی، نقاط Cross over و Fatmax نسبت به کوشش کنترل بیشتر بود (همه 0.05 > P ). این متغیرها در کوشش مصرف ترکیبی به طور معنا داری مقادیر بیشتری نسبت به کوشش مصرف کافئین تنها داشتند ( 0.05 > P ). مصرف ال-کارنیتین تفاوتی در این متغیرهای مطالعه شده نسبت به کوشش کنترل ایجاد نکرد. به طورکلی، مصرف مکمل کافئین با تغییر در سوبسترای مصرفی به سمت چربی سبب بهبود عملکرد استقامتی می شود و مصرف هم زمان با ال-کارنیتین می تواند این اثر را تشدید کند.
۱۸۶.

اثر فعالیت وامانده ساز اندام بالایی بر فعالیت قشری- نخاعی و پاسخ دهی موتونورون های نخاعی اندام پایینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خستگی مرکزی پتانسیل برانگیخته حرکتی (MEP) پتانسیل برانگیخته گردنی- بصل النخاعی (CMEP) خستگی عضلانی غیرموضعی (NLMF)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۳ تعداد دانلود : ۳۹۰
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر فعالیت وامانده ساز اندام بالایی بر فعالیت قشری- نخاعی و پاسخ مجتمع موتونورون نخاعی اندام پایینی بود. تعداد 10 آزمودنی مرد فعال به صورت دردسترس و داوطلبانه (سن 99/2 ± 1/28 سال، قد 1/4 ± 77/1 متر، وزن 98/4 ± 70/75 کیلوگرم) در سه جلسه مجزا در این پژوهش شرکت کردند. پس از اندازه گیری ویژگی های آنتروپومتریک و آشنایی با انجام درست حرکت بارفیکس و تحریکات در جلسه اول، در جلسه های دوم و سوم، پتانسیل برانگیخته حرکتی ( MEP )، پتانسیل برانگیخته گردنی- بصل النخاعی ( CMEP ) و پاسخ حرکتی مستقیم بیشینه ( Mmax )، بلافاصله 10 و 20 دقیقه پس از اتمام پروتکل خستگی (انجام حرکت بارفیکس تا واماندگی، هفت ست با فاصله استراحتی یک دقیقه)، با استفاده از تحریک مغناطیسی قشر حرکتی مغز و مسیرهای نخاعی و تحریک الکتریکی عصب پیرامونی اندازه گیری شدند. نتایج پژوهش با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری تکراری نشان داد که  MEP عضله ساقی قدامی (غیردرگیر) در مراحل بلافاصله ( = 0.001 P )، 10 دقیقه ( ₌ 0.001   P ) و پس از پروتکل خستگی نسبت به مقادیر استراحتی کاهش معناداری داشت. CMEP و Mmax تغییر معناداری را نسبت به مقادیر استراحتی نشان ندادند ( P = 0.5 ، 0.07   P = ). براساس داده های به دست آمده، به نظر می رسد که در پدیده انتشار خستگی از اندام بالایی به پایینی، مراکز فوق نخاعی درگیر باشند. افزون براین، این خستگی فوق نخاعی به زمان قابل توجهی برای بازیافت نیاز دارد.
۱۸۷.

آیا تمرین در آب و مصرف رزیانه بر تغییرات هورمون استرادیول و شاخص FSFI زنان متاهل در دوران تولید مثل تأثیر دارد؟ نتایج حاصل از یک مطالعه مقطعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استرادیول ورزش رازیانه عملکرد جنسی زنان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۱۰
مقدمه و هدف: اختلال عملکرد جنسی در زنان شایع است و کیفیت زندگی را تحت تأثیر قرار می دهد. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر تمرین در آب و مصرف رازیانه بر ابعاد مختلف عملکرد جنسی و سطح استرادیول در زنان بود.مواد و روش ها: در این مطالعه نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون، 30 زن 40-20 ساله به طور تصادفی به سه گروه اصلی تمرین - دارونما، تمرین - مکمل و کنترل تقسیم شدند. تمرین در آب با شدت متوسط، سه روز در هفته و به مدت 8 هفته انجام شد. شرکت کنندگان در گروه رازیانه دو بار در روز به مدت 8 هفته کپسول خوراکی حاوی 100 میلی گرم رازیانه و زنان گروه دارونما همان کپسول دارونما را که حاوی 100 میلی گرم روغن آفتابگردان بود، دریافت کردند. شاخص عملکرد جنسی زنان (FSFI) و نمونه خونی 48 ساعت قبل و بعد از آخرین جلسه تمرین ورزشی جمع آوری شد. استرادیول با استفاده از روش الایزا ارزیابی شد. داده ها با استفاده از آنالیز واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار SPSS نسخه 21 تحلیل شدند. یافته ها: نمره کل FSFI  (P < span lang="AR-SA">=0.01) در گروه تمرین- دارونما نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری بهبود یافت. علاوه بر این، عملکرد جنسی (0.01=P < span lang="AR-SA">) و سطح استرادیول (0.02=P < span lang="AR-SA">) در گروه تمرین- مکمل نسبت به گروه تمرین - دارونما به طور معنی داری بهبود یافت.بحث و نتیجه گیری: ترکیب تمرین در آب با مصرف رازیانه ممکن است باعث افزایش سطح استرادیول و بهبود عملکرد جنسی در زنان شود.
۱۸۸.

بررسی روایی آزمون میدانی جدید (بتل روپ) ویژه ارزیابی توان بی هوازی اندام فوقانی کشتی گیران نخبه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کشتی ظرفیت بی هوازی آزمون وینگیت بی هوازی آزمون طراحی شده اختصاصی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۷
مقدمه و هدف: از آنجایی که اندازه گیری توان بی هوازی نیازمند ابزار آزمایشگاهی دقیق بوده و امکان استفاده از این ابزار برای تمامی ورزشکاران وجود ندارد، آزمون های میدانی می تواند برای سنجش این قابلیت مورد کاربرد قرار گیرند؛ لذا هدف از این پژوهش بررسی روایی آزمون میدانی جدید ارزیابی توان بی هوازی (بتل روپ) کشتی گیران نخبه بود.مواد و روش ها: 42 کشتی گیر نخبه خراسان رضوی به صورت داوطلبان در این مطالعه شرکت کردند. در دو مرحله بافاصله استراحتی یک هفته ای، آزمون وینگیت بی هوازی اندام فوقانی و آزمون بتل روپ اندازه گیری شد. قبل، بلافاصله، 5 دقیقه و 10 دقیقه پس از پایان آزمون تغییرات ضربان قلب و لاکتات خون اندازه گیری شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون ،ضریب همبستگی درون کلاسی، توافق بلاندآلتمن و رگرسیون خطی استفاده شد. سطح معنی داری 0.05>P < span lang="FA"> در نظر گرفته شده است.یافته ها: بین ظرفیت بی هوازی آزمون وینگیت 30 ثانیه ای اندام فوقانی و آزمون بتل روپ رابطه مثبت معنی داری وجود داشت (0.66=r؛ 0.001=P < span lang="FA">). بین توان اوج مطلق (0.97=r؛ 0.001=P < span lang="FA">) و نسبی (0.52=r؛ 0.007=P < span lang="FA">)، توان میانگین مطلق (0.44=r؛ 0.02=P < span lang="FA">) و توان حداقل مطلق (0.41=r؛ 0.03=P < span lang="FA">) توان بی هوازی در دو روش رابطه مثبت معنی داری مشاهده شد. تغییرات ضربان قلب و لاکتات خون در دقیقه 5 (0.52=r؛ 0.007=P < span lang="FA">). و 10 (0.65=r؛ 0.001=P < span lang="FA">). رابطه مثبت و معنی دار را نشان داد. ضریب توافق بین کلاسی پایایی برابر با 463/0=P بود که همبستگی متوسط را نشان داد، اما نمودار بلاندآلتمن نشان داد بین میانگین و اختلاف ظرفیت بی هوازی در هر دو روش توافق قابل قبولی وجود دارد.بحث و نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد آزمون میدانی جدیدارزیابی توان بی هوازی (بتل روپ) از اعتبار لازم برای تعیین توان بی هوازی اندام فوقانی در کشتی گیران برخوردار است؛ لذا به مربیان توصیه می گردد برای تعیین توان بی هوازی کشتی گیران می توانند به جای آزمون وینگیت از این آزمون استفاده نمایند.
۱۸۹.

اثر تمرین هوازی همراه با رژیم غذایی کتوژنیک بر سطوح سرمی استئوکلسین و لپتین در مردان میان سال مبتلا به سندروم متابولیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین هوازی رژیم غذایی کتوژنیک استئوکلسین لپتین سندروم متابولیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۸
مقدمه و هدف: متابولیسم استخوان توسط بافت چربی از طریق ترشح آدیپوسایتوکین ها تنظیم می شود. هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر تمرین هوازی همراه با رژیم غذایی کتوژنیک بر سطوح سرمی استئوکلسین و لپتین در مردان میانسال مبتلا به سندروم متابولیک بود.مواد و روش ها: تحقیق حاضر از نوع نیمه تجربی می باشد. تعداد 40 نفر از مردان با ابتلا به سندروم متابولیک به عنوان آزمودنی های پژوهش انتخاب شدند. سپس آزمودنی ها به صورت تصادفی در چهار گروه کنترل (10 نفر)، تمرین هوازی (10 نفر)، کنترل رژیم غذایی کتوژنیک (10 نفر) و تمرین هوازی توام با کنترل رژیم غذایی کتوژنیک (10 نفر) تقسیم شدند. پروتکل تمرین هوازی با دوره 45 دقیقه ای فعالیت ورزشی هوازی برای مردان میانسال مبتلا به سندروم متابولیک با شدت 70-60 درصد ضربان قلب بیشینه از فعالیت ورزشی هوازی با توالی 3 جلسه در هفته به مدت 12 هفته متوالی انتخاب گردید. هم چنین رژیم های غذایی تجویزی با تمرکز بر مصرف کربوهیدرات (با محدود کردن میزان مصرف کربوهیدرات تا 40-30 گرم در روز) بود و محدودیتی در کالری دریافتی روزانه و نوع چربی مصرفی یا غلظت کلسترول موجود در رژیم غذایی ایجاد نشد. خون گیری پس آزمون آزمودنی ها در هر سه گروه، سه روز پس از آخرین جلسه تمرینی به عمل آمد. یافته ها: نتایج تغییر معنی داری در سطوح استئوکلسین در گروه تمرین (0.019=P < span lang="FA">) و  تمرین توام با رژیم غذایی (0.004=P < span lang="FA">) و هم چنین تغییر معنی داری در سطوح لپتین در گروه تمرین (0.01=P < span lang="FA">) و گروه تمرین توام با رژیم  غذایی (0.01=P < span lang="FA">) نسبت به گروه کنترل نشان داد. بحث و نتیجه گیری: مشارکت بیماران مبتلا به سندروم متابولیک در برنامه تمرین هوازی توام با کنترل رژیم غذایی کتوژنیک می تواند در بهبود اختلال متابولیکی و متابولیسم استخوان نقش به مراتب بهتری نسبت به تنها استفاده از این مداخله ها داشته باشد.
۱۹۰.

اثر تمرین هوازی و تمرین فوتبال بر سطوح عامل نوروتروفیک مشتق مغزی در افراد معتاد به مواد محرک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فعالیت هوازی تمرین فوتبال عامل نوروتروفیک مشتق مغزی مواد محرک معتاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۳ تعداد دانلود : ۳۳۵
هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه اثر هشت هفته تمرین هوازی (مهارت بسته) در محیط ثابت و قابل پیش بینی و تمرین فوتبال (مهارت باز) در محیط متغیر و غیرقابل پیش بینی، بر سطوح عامل نوروتروفیک مشتق از مغز معتادان درحال ترک بود. طرح پژوهش ازنوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. 45 مرد معتاد با میانگین سنی و انحراف استاندارد 65/6 ± 93/30 سال که ماده شیشه وابستگی اصلی آن ها به شمار می رفت، به طور تصادفی به گروه های تمرین هوازی، تمرین های فوتبال و کنترل تقسیم شدند. سطوح نوروتروفیک مشتق مغزی قبل از شروع مداخله و پس از اتمام مداخله اندازه گیری شدند. برای مقایسه های بین گروهی از تحلیل کوواریانس یک راهه استفاده شد و داده های پژوهش با استفاده از اس.پی.اس.اس. نسخه 24 تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که هشت هفته فعالیت هوازی و تمرین های فوتبال باعث افزایش معناداری در سطوح نوروتروفیک مشتق مغزی سرم معتادان درحال ترک نسبت به گروه کنترل شدند P < 0.05) ). همچنین، بین مقادیر پس آزمون دو گروه تمرین هوازی و تمرین های فوتبال اختلاف معناداری به سود گروه تمرین های فوتبال مشاهده شد ( P < 0.05 ). به طورکلی و با توجه به نتایج پژوهش حاضر، به نظر می رسد برنامه فعالیت هوازی و تمرین های فوتبال موجب افزایش سطوح نوروتروفیک مشتق مغزی در افراد دارای اعتیاد به مواد محرک می شوند و می توان از این نوع تمرین های ورزشی به خصوص تمرین های فوتبال برای بهبود سطوح مختل شده این عامل مغزی در معتادان درحال ترک استفاده کرد.
۱۹۱.

تأثیر یک دوره تمرین تناوبی شدید بر بیان ژن ATF3 و TLR4 عضله قلبی رت های دیابتی نر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین تناوبی شدید عامل رونویسی فعال شده سه بافت قلب دیابت گیرنده شبه تول چهار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۷ تعداد دانلود : ۳۳۲
در بیماران دیابتی، آسیب عضله قلب باعث توسعه حجیم شدن عضلانی بطن چپ و افزایش حساسیت پذیری قلب به آسیب نرسیدن اکسیژن می شود. درپی بروز التهاب های ناشی از دیابت، گیرنده شبه تول چهار فعال می شود. عوامل محافظتی در پاسخ به این گونه التهاب ها توسط قلب فعال می شوند که عامل رونویسی فعال شده سه ازجمله آن ها است. فعالیت های ورزشی با کاهش عوامل التهابی، اثرهای آسیب عضله قلب دیابتی را کاهش می دهند. هدف از انجام این پژوهش، تعیین اثر تمرین تناوبی شدید بربیان ژن گیرنده شبه تول چهار و عامل رونویسی فعال شده سه عضله قلبی رت های دیابتی نر بود. تعداد 48 سر رت شش هفته ای با میانگین وزنی 150 گرم، به صورت تصادفی به چهار گروه 12 تایی گروه کنترل ،گروه دیابت، گروه دیابت- تمرین تناوبی شدید و گروه تمرین تناوبی شدید تقسیم شدند. شش هفته تمرین تناوبی شدید شامل 10 تکرار یک دقیقه ای دویدن روی نوار گردان با دو دقیقه استراحت بین نوبت ها، س ه روز در هفت ه انجام ش دند. ب یان ژن با تکنیک Real-Time PCR و محاسبه تغییرات با استفاده از روش ΔΔCT - 2 انجام شد. داده ها با استفاده از آزمون های فیشر و مانوا درسطح معناداری 0.01 P ≤ تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها افزایش معنادار بیان ژن عامل رونویسی فعال شده سه و کاهش معنادار گیرنده شبه تول چهار را نشان داد؛ درنتیجه، تمرین تناوبی شدید ازطریق فعال کردن مسیر و سازوکارهای سلولی و مولکولی، موجب کاهش اثرهای منفی ناشی از بیماری آسیب عضله قلب دیابتی می شود.
۱۹۲.

تأثیر شش هفته تمرین تناوبی خیلی شدید بر عوامل منتخب آنژیوژنز قلبی در رت-های مبتلا به آنفارکتوس میوکارد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آنژیوژنز آنفارکتوس میوکارد تمرین تناوبی شدید

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۶ تعداد دانلود : ۵۲۷
آنفارکتوس میوکارد، مرگ سلولی غیرقابل برگشت بخشی از عضله قلب به علت فقدان جریان خون است. فرایند مولکولی افزایش چگالی مویرگی در پاسخ به فعالیت و شدت مناسب فعالیت هنوز معلوم نیست؛ بنابراین، این پژوهش با هدف ارزیابی اثر شش هفته تمرین تناوبی شدید بر بیان ژن های VEGF و COL-18 و نیز گیرنده مشترک آن ها (Flt-1) انجام شد. تعداد 12 سر رت نر نژاد ویستار 10 هفته ای با وزن 250 تا 300 گرم و مبتلابه انفارکتوس میوکارد، در دو گروه تجربی (60 دقیقه دویدن تناوبی روی تردمیل، هر تناوب شامل چهار دقیقه با شدت معادل 90-85 درصد VO2max و دو دقیقه بازیافت فعال با شدت معادل 60-50 درصد VO2max چهار روز در هفته و به مدت شش هفته) و گروه کنترل (بدون مداخله تمرین) قرار گرفتند. بیان ژن های ذکرشده توسط تکنیک PCR بررسی شد. داده ها با استفاده از نرم افزار اس.پی.اس.اس. نسخه 18 (α ≥ 0.05) با روش آماری تی مستقل تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها نشان داد که VEGF میوکارد گروه HIITبه طور معناداری بیشتر از گروه کنترل (0.001 ≥P ) و Flt-1 میوکارد در گروه HIIT نیز به طور معناداری بیشتر از گروه کنترل بود (0.001 ≥ P). COL-18 میوکارد در گروه HIIT نسبت به گروه کنترل تغییر معناداری نداشت (0.340 = P). به طورکلی، شش هفته تمرین تناوبی شدید باعث افزایش عوامل مؤثر در آنژیوژنز در رت های نر نژاد ویستار پس از وقوع آنفارکتوس میوکارد می شود.
۱۹۳.

معرفی آزمون ویژه ارزیابی عملکرد هوازی و بی هوازی فوتسال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آزمون اعتباریابی ارزیابی عملکرد فوتسال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۲۷ تعداد دانلود : ۴۸۷
هدف پژوهش حاضر، طراحی و بررسی اعتبار و پایایی آزمون ویژه ارزیابی عملکرد (هوازی و بی هوازی) بازیکنان فوتسال بود. نمونه آماری عبارت بود از 84 نفر از دانشجویان مرد داوطلب عضو در تیم فوتسال دانشگاه (میانگین سنی 04/2 ± 02/22 سال و شاخص توده بدنی 06/2 ± 3/22 کیلوگرم بر مترمربع). برای طراحی این آزمون، ابتدا مهم ترین تکنیک ها و حرکات فوتسال براساس مطالعات قبلی، نظرهای مربیان فوتسال، متخصصان فیزیولوژی ورزشی و علم تمرین فهرست و درنهایت حرکات دریبل، پاس، شوت، حفظ توپ، چرخش، پرش، دویدن به سمت جلو، دویدن به سمت عقب و حرکت پای پهلو انتخاب شدند. سپس، این مهارت ها و حرکات منتخب درقالب یک آزمون زنجیره ای و درطی یک مسیر طراحی شدند. برای سطح بندی و ارزیابی عملکرد بازیکنان، از سه مربی خواسته شد تا به عملکرد آزمودنی ها در سه بازی متفاوت، بین صفر تا 100 نمره دهند و میانگین این نمرات به عنوان عملکرد هر بازیکن درنظر گرفته شد. برای پیش بینی عملکرد با استفاده هریک از آیتم های آزمون و رکورد کل آزمون، از رگرسیون چندمتغیره استفاده شد. برای بررسی روایی و پایایی آزمون به ترتیب از آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن و ضریب همبستگی درون طبقه ای استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین رکورد آزمون طراحی شده با نمرات مربیان همبستگی منفی (زمان کوتاه تر و امتیاز بالاتر) و معناداری وجود داشت. همچنین، معادله رگرسیون نشان داد که تقریباً تمام آیتم های آزمون پیش گویی معتبر برای رکورد کلی آزمون هستند. نتایج بررسی آزمون- آزمون مجدد نیز حاکی از ضریب پایایی بالای آزمون بود؛ بنابراین، آزمون جدید از اعتبار و پایایی بالایی برای ارزیابی عملکرد بازیکنان فوتسال برخوردار است و می تواند مورداستفاده مربیان و معلمان قرار گیرد.
۱۹۴.

اثر هشت هفته تمرین تناوبی شدید بر فعالیت سیستم یوبی کویتین – پروتئازوم در عضله تند انقباض موش های صحرایی پس از انفارکتوس میوکارد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین تناوبی شدید سیستم یوبی کویتین - پروتئازوم انفارکتوس میوکارد عضله تند انقباض

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲۷ تعداد دانلود : ۴۷۵
از مشخصه های مهم بیماران با نارسایی قلبی می توان به ضعف عضلانی، تحمل نکردن اجرای فعالیت ورزشی و آتروفی عضلا نی اشاره کرد؛ بنابراین، هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تأثیر هشت هفته تمرین تناوبی شدید (HIIT) بر فعالیت سیستم یوبی کویتین-پروتئازوم در عضله تند انقباض موش های صحرایی پس از انفارکتوس میوکارد (MI) بود. MI با بستن شریان کرونری نزولی چپ (LAD) به مدت 30 دقیقه انجام شد. 32 موش صحرایی نر نژاد ویستار به طور تصادفی به چهار گروه کنترل MI(MI-CTL) ، گروه MI-HIIT ، گروه کنترل HIIT و گروه کنترل جراحی ( Sham ) تقسیم شدند. تمرین تناوبی شدید به مدت هشت هفته، سه روز در هفته و هر جلسه 30 دقیقه دویدن با شدت 85 تا 90 درصد Vo2max انجام شد. 24 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرینی رت ها بی هوش شدند و بافت عضله بازکننده طویل انگشتان پا (EDL) خارج شد. برای سنجش بیان متغیرها ( Murf-1 ، P38 MAPK ، NF-KB ، TNF-a و NOX2 ) از روش RT-PCR استفاده شد. همچنین، از آزمون آماری تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی توکی برای تحلیل داده ها استفاده شد (P < 0.05) . یافته های پژوهش نشان دادند که تمرین HIIT موجب کاهش بیان NOX2 و TNF-a در گروه MI-HIIT نسبت به گروه کنترل و Sham شد (P = 0.03) . این کاهش ها با کاهش معنا دار در بیان ژن های Murf-1 ، P38 MAPK و NF-KB در گروه MI-HIIT نسبت به گروه کنترل و Sham موازی بود (P < 0.05) . همچنین، تغییر NOX2 در گروه HIIT نسبت به گروه کنترل و Sham معنا دار بود (P < 0.05) . با توجه به نتایج، تمرین HIIT احتمالاً به عنوان یک روش درمانی مؤثر موجب کاهش آتروفی عضلانی در عضلات تند انقباض بیماران قلبی می شود.
۱۹۵.

تأثیر تمرین تناوبی پرشدت در موش صحرایی ماده چاق قبل از بارداری بر زمان خستگی، متیلاسیون ژن های PGC-1α و سارکولیپین در عضله دوقلوی زاده های موش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سارکولیپین اپی ژنتیک تمرین تناوبی پرشدت PGC-1α

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۴ تعداد دانلود : ۴۱۷
چاقی و نیاز به کنترل انرژی، درسراسر جهان به عنوان یکی از بزرگ ترین عوامل در بروز بیماری های مزمن محسوب می شوند و به دلیل انتقال مضرات آن از مادر به فرزند بسیار اهمیت دارند؛ بنابراین، هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تأثیر تمرین تناوبی پرشدت در موش صحرایی ماده چاق قبل از بارداری بر زمان خستگی، متیلاسیون ژن های Peroxisome proliferator-activated receptor gamma coactivator 1-alpha ( PGC-1α ) و سارکولیپین در عضله دوقلوزاده های موش بود؛ براین اساس، 40 موش صحرایی سه ماهه ماده نژاد ویستار خریداری شدند و به چهار گروه مساوی تغذیه پرچرب، (گرم 22 ± 250) کنترل (گرم 30 ± 170)، تمرین + تغذیه پرچرب (گرم 30 ± 240) و تمرین (گرم 33 ± 190) تقسیم شدند. بعد از انجام شش هفته پروتکل تمرین تناوبی شدید، موش های ماده باردار شدند و پس از تولد نوزادان، آن ها به دو گروه تقسیم شدند. گروه اول برای بررسی متیلاسیون PGC-1α و سارکولیپین، به روش واکنش زنجیره ای پلی مراز اختصاصی تشریح شدند و گروه دوم بعد از دوماه، پروتکل شنا برای سنجش خستگی را انجام دادند. نتایج آزمون آنوای یک طرفه نشان داد که کاهش معناداری ( P = 0.001 ) در مقادیر متیلاسیون ژن PGC-1α و افزایش معناداری ( P = 0.001 ) در آزمون سنجش مقاومت به خستگی، بین گروه تمرین با گروه های دیگر و گروه تمرین + تغذیه پرچرب با گروه تغذیه پرچرب وجود داشتند؛ بنابراین، انجام تمرین های تناوبی شدید قبل از بارداری بر متیلاسیون ژن  PGC-1α و عملکرد ورزشی نوزادان موش صحرایی در مقاومت به خستگی نقش دارد. همچنین، تمرین تناوبی شدید می تواند تأثیر ناشی از مصرف غذای پرچرب را کاهش دهد.
۱۹۶.

اثر روش های مختلف تقویت پس از فعال سازی با و بدون مصرف کافئین بر عملکرد جودوکاران رقابتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تقویت پس فعالی کافئین جودو عملکرد ورزشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۸
مقدمه و هدف: تقویت پس از فعالسازی پدیده ای است که به وسیله آن عملکرد عضلانی در پاسخ به یک محرک آماده سازی افزایش می یابد. هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثر تقویت پس از فعالسازی با تمرین پلایومتریک مقاومتی، معمولی و شتابی با و بدون مصرف کافئین بر عملکرد جودوکاران رقابتی بود.مواد و روش ها: در یک مطالعه متقاطع ، 9 جودوکار مرد بطور داوطلبانه شرکت کردند. هر آزمودنی در چهار جلسه مجزا و بصورت تصادفی دو آزمون ویژه جودو را با فاصله 90 ثانیه از هم در چهار وضعیت: تقویت پس فعالسازی با پلایومتریک معمولی + آزمون ویژه جودو، تقویت پس فعالسازی با پلایومتریک مقاومتی + آزمون ویژه جودو، تقویت پس فعالسازی با پلایومتریک شتابی + آزمون ویژه جودو و گرم کردن معمولی + آزمون ویژه جودو را اجرا کرد. برای بررسی اثر کافئین، 10 روز بعد از آخرین جلسه، آزمودنی ها بصورت متقاطع یکی از چهار مداخله: کافئین + تقویت پس فعالسازی + آزمون جودو، تقویت پس فعالسازی + آزمون جودو، کافئین + آزمون جودو و پلاسبو + آزمون جودو را اجرا کردند. کافئین (6 میلی گرم برای هر کیلوگرم وزن بدن) 60 دقیقه و تقویت پس از فعالسازی (سه ست شش تکراری اسکات پرشی) 5 دقیقه قبل از آزمون جودو انجام شد. خونگری بعد از آزمون جودو دوم گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل آماری از روش آنالیز واریانس با اندازه های تکراری و آزمون تعقیبی بنفرونی و سطح معناداری 0.05≥P استفاده شد.یافته ها: نتایج تفاوت معنی داری بین روش های مختلف تقویت با یکدیگر و با گروه کنترل در تعداد تکنیک های اجرا شده و شاخص آزمون جودو نشان نداد. کافئین و کافئین + تقویت منجر به افزایش معنی دار تعداد تکنیک  های اجرا شده و لاکتات خون نسبت به تقویت و پلاسبو شد (0.05≥P < span lang="AR-SA">).بحث و نتیجه گیری: بر اساس نتایج تحقیق، استفاده از روش های مختلف تمرین پلایومتریک برای تقویت پس فعالی اثری بر آزمون ویژه جودو ندارد ولی اثر ترکیبی کافئین و تقویت پس از فعالسازی شتابی در بهبود عملکرد جودو موثرتر است.
۱۹۷.

مقایسه برخی از ویژگی های آنتروپومتریکی، فیزیولوژیکی و روانشناختی ورزشکاران موفق و مبتدی زورخانه ای خراسان جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پهنای گستره دست دینامومتر توان بی هوازی ورزشکار موفق زورخ‍ان‍ه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۸
مقدمه و هدف: به منظور شناسایی قابلیت های رشته ورزشی زورخانه جهت شکوفا شدن این ورزش در سطح جهان و المپیک، اجرای پژوهش بر روی گروهی از ورزشکاران مستعد این رشته که در سطح بالاتری از عملکرد نسبت به همسالان خود باشند، ضروری به نظر می رسد. بنابراین، هدف از این مطالعه مقایسه برخی از ویژگی های آنتروپومتریکی، فیزیولوژیکی و روانشناختی ورزشکاران حرفه ای و مبتدی زورخانه ای خراسان جنوبی بود.مواد و روش ها: بدین منظور 12 ورزشکار حرفه ای (سن 2±22.58 سال؛ قد 7.46 ±175.75 سانتی متر؛ وزن 8.32 ±66.88 کیلوگرم) و 12 ورزشکار مبتدی زورخانه ای شهرستان بیرجند (سن 1.93±20.58 سال؛ قد 6.97±175.08 سانتی متر؛ وزن 15.26 ± 70.79 کیلوگرم) مقایسه شدند. متغیرهای تن سنجی؛ فیزیولوژیکی (قدرت پنجه، قدرت کمربند شانه، قدرت عضلات پشت، توان هوازی، توان بی هوازی پایین تنه و بالاتنه، استقامت عضلانی، تعادل دو طرفه و انعطاف پذیری)؛ و متغیرهای روانشناختی دو گروه مورد سنجش قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t مستقل (سطح معنی داری 0.05) استفاده شد. یافته ها: در هیچ یک از شاخص های تن سنجی و روان شناختی تفاوت معنی داری بین دو گروه مشاهده نشد. در شاخص های فیزیولوژیکی در قدرت پنجه (0.030=P < span lang="AR-SA">) و عضلات پشت (0.014=P < span lang="AR-SA">)؛ VO2max (P < span lang="AR-SA">=0.024)، تعادل نیمه پویای چپ (0.034=P < span lang="AR-SA">) و راست (0.044=P < span lang="AR-SA">) و استقامت عضلانی (0.001=P < span lang="AR-SA">) تفاوت معنی داری بین دو گروه ورزشکار زورخانه ای وجود داشت و ورزشکاران حرفه ای بهتر از مبتدی بودند. ولی در شاخص های قدرت عضلات کمربند شانه ای (0.069=P < span lang="AR-SA">)، توان بی هوازی بالاتنه (0.808=P < span lang="AR-SA">) و پایین تنه (0.985=P < span lang="AR-SA">) تفاوت معنی داری مشاهده نشد. از طرف دیگر، بین ویژگی های روانشناختی دو گروه تفاوت معنی داری مشاهده نشد (0.05 ).بحث و نتیجه گیری: با توجه به یافته های تحقیق، احتمالاً عوامل فیزیولوژیکی نسبت به سایر شاخص ها اهمیت بالاتری در تمایز ورزشکاران مبتدی و حرفه ای زورخانه ای داشته و در روند استعدادیابی این رشته می تواند ملاک انتخاب قرار گیرند. با توجه به کسب امتیاز بالا در شش مهارت روانی، هر دو گروه ورزشکاران زورخانه ای خراسان جنوبی از آمادگی روانی خوبی نیز برخوردار بودند.
۱۹۸.

اثر حاد توانمندسازی پس فعالی با تحریک فراجمجمه ای با نویز تصادفی بر برخی متغیر های الکتروفیزیولوژیک و عملکردی در مردان ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توانمندسازی پس فعالی تحریک الکتریکی مغز از روی جمجمه الکترومیوگرافی الکتروانسفالوگرافی حداکثر انقباض ایزومتریک ارادی انتگرال الکترومیوگرافی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۷ تعداد دانلود : ۳۴۹
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثرهای ترکیب توانمندسازی پس فعالی ( PAP ) و تحریک فراجمجمه ای و نویز تصادفی ( tRNS )، بر حداکثر فعالیت عضلات در آزمون MVIC و انتگرال الکترومیوگرافی در آزمون نگه داشتن پای راست در حالت باز روی دستگاه بدن سازی بود. در این مطالعه، 10 دانشجوی ورزشکار از رشته های کشتی، دوومیدانی و والیبال با میانگین سنی 1/29 سال به صورت داوطلبانه شرکت کردند. آن ها در چهار جلسه مجزا و با فاصله 24 ساعت، یکی از چهار پروتکل گرم کردن معمول و دریافت tRNS ساختگی (گروه کنترل)، گرم کردن معمول و دریافت tRNS ، گرم کردن معمول و اجرای یک نوبت حرکت جلو پا با پای راست روی دستگاه بدن سازی و گرم کردن معمول و دریافت tRNS به همراه اجرای یک نوبت حرکت جلو پا با پای راست روی دستگاه بدن سازی را اجرا کردند. درهنگام اجرای آزمون ها، هم زمان سطوح فعالیت امواج مغزی و عضلات پهن خارجی، راست رانی و پهن داخلی پای راست، به ترتیب با استفاده از الکتروانسفالوگرافی و الکترومیوگرافی ثبت شدند. نتایج نشان دهنده افزایش معنادار توان مطلق امواج مغزی تنها در کانال Cz در هر سه روز پس آزمون نسبت به پیش آزمون در هر دو آزمون MVIC ( P = 0.001 ) و نگه داشتن پای راست در حالت باز روی دستگاه بدن سازی ( P = 0.001 ) بود. مقادیر حداکثر فعالیت عضلات هدف در آزمون MVIC و مقادیر IEMG عضلات هدف در آزمون نگه داشتن پای راست در حالت باز روی دستگاه بدن سازی، حاکی از افزایش معنادار در هر سه روز پس آزمون نسبت به پیش آزمون در هر سه عضلات هدف بود ( P = 0.001 ). مدت زمان نگه داشتن پای راست در حالت باز روی دستگاه بدن سازی، به صورت چشمگیری در هر سه روز پس آزمون نسبت به پیش آزمون افزایش یافت ( P = 0.001 ). به نظر می رسد به کارگیری tRNS ، PAP و ترکیب این دو با یکدیگر پس از گرم کردن نسبت به گرم کردن به تنهایی، سبب افزایش فعالیت مغزی، حداکثر فعالیت عضله، انتگرال الکترومیوگرافی و مدت زمان نگه داشتن پای راست در دو آزمون نام برده می شود که دراین میان، ترکیب tRNS و PAP به مراتب دارای اثرهای هم افزایی در مقایسه با این دو روش به تنهایی است.
۱۹۹.

مقایسه اثر تمرین تناوبی شدید و اختیاری در محیط غنی شده حرکتی بر بیان پروتئین های آیریزین و آدیپونکتین در بافت هیپوکمپ رت های مبتلا به آلزایمر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بیماری آلزایمر تمرین اختیاری تمرین تناوبی شدید هیپوکمپ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۶
مقدمه و هدف: اگر چه نقش مطلوب تمرینات ورزشی بر سلامت بیماران مبتلا به آلزایمر (AD) گزارش شده است، اما سازوکار این اثار بر عملکرد نورونی در این بیماران هنوز به خوبی شناخته نشده است. لذا مطالعه حاضر با هدف مقایسه اثر تمرین تناوبی شدید (HIIT) و تمرین در محیط غنی شده حرکتی (RE) بر بیان پروتئین های آیریزین و آدیپونکتین در بافت هیپوکمپ رت های آلزایمری طراحی شد.مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی 25 سر موش صحرایی به گروه های (1) کنترل، (2) شم Sh)، 3) آلزایمری شده با استرپتوزوتوسین AD)،4) تمرین تناوبی شدید (HIIT) و (5) تمرین در محیط غنی شده حرکتی (RE) تقسیم شدند. گروه HIIT به مدت هشت هفته، پنج جلسه در هفته و هر جلسه در 9 تناوب 90 ثانیه ای با شدت 85 درصد سرعت بیشینه به تمرین بر روی تردمیل پرداختند و گروه تمرین RE در قفس های ویژه غنی شده از نظر حرکتی قرار گرفتند. به منظور تایید مدل آلزایمری رنگ آمیزی تیوفلاوینی انجام شد. جهت تجزیه و تحلیل استنباطی یافته ها از آزمون تحلیل واریانس یک راهه همراه با آزمون تعقیبی توکی استفاده شد (0.05>P < span lang="FA">). یافته ها: در حالیکه انجام تمرینات RE موجب افزایش معنادار سطح آیریزین در مقایسه با گروه آلزایمری (0.009=P < span lang="FA">) شد، تمرینات HIIT تغییر معنادار در سطح آیریزین ایجاد نکرده است. همچنین هیچ یک از روش های تمرینی تغییرات معنادار در سطح آدیپونکتین ایجاد نکرده اند (0.05>P < span lang="FA">).بحث و نتیجه گیری: انجام فعالیت در محیط غنی سازی شده حرکتی از طریق سازوکار آیریزین آثار مطلوب تری در کاهش نشانه های AD دارد. 
۲۰۰.

اثر یک دوره تمرین مقاومتی با مکمل دهی سیترولین مالات بر میزان فشارخون، NO و VEGF سرم استراحتی و در پاسخ به فعالیت بدنی در زنان یائسه دچار پیش پرفشاری خون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین مقاومتی فعالیت بدنی مکمل سیترولین مالات نیتریک اکساید (NO) فاکتور رشد اندوتلیال عروق (VEGF) یائسگی پرفشاری خونی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۳ تعداد دانلود : ۳۱۶
هدف از انجام این پژوهش، بررسی اثر هشت هفته تمرین مقاومتی با مکمل دهی سیترولین مالات بر پاسخ فشارخون، نیتریک-اکساید و فاکتور رشد اندوتلیال عروقی سرم، نسبت به فعالیت بدنی و میزان استراحتی در زنان یائسه دچار پیش پرفشاری خون بود. تعداد 42 زن یائسه (سن: 82/1 ± 17/53 سال، قد: 86/1 ± 91/158 سانتی متر، 1.71 kg/m 2 ± 28.79 BMI = )، دچار پیش پرفشاری خون با میانگین فشارخون سیستولی 120 تا 139 میلی متر جیوه) به طور تصادفی در شش قرار گرفتند که عبات اند از: گروه تمرین + مکمل، تمرین + دارونما، تمرین، بدون تمرین و مکمل، مکمل و دارونما. تمرین مقاومتی شامل هفت حرکت، هر حرکت سه ست با 12-10 تکرار و سه جلسه در هفته با شدت 45 تا 55 درصد 1RM به مدت هشت هفته اجرا شد. مکمل دهی شامل مصرف روزانه هشت گرم سیترولین مالات بود. اندازه گیری ها در چهار نوبت قبل و بعد از دوره تمرین و میزان فشارخون، نیتریک-اکساید و فاکتور رشد اندوتلیال عروقی در پاسخ به فعالیت استقامتی زیربیشینه با استفاده از دستگاه فشارسنج و کیت اندازه گیری شدند. از آزمون آنوای دوراهه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معناداری ( P<0.05 ) استفاده شد. نتایج نشان داد که مصرف مکمل سیترولین مالات بر کاهش فشارخون سیستولیک، دیاستولیک و افزایش نیتریک-اکساید در پاسخ به فعالیت بدنی و در میزان استراحتی مؤثر بوده است، اما هشت هفته تمرین اثری معنادار بر کاهش فشارخون سیستولیک، دیاستولیک و افزایش نیتریک-اکساید و فاکتور رشد اندوتلیال عروقی در پاسخ به فعالیت بدنی نداشتند. همچنین، تمرین مقاومتی همراه با مصرف مکمل سیترولین- مالات بر کاهش فشارخون سیستولیک، دیاستولیک و افزایش نیتریک-اکساید و فاکتور رشد اندوتلیال عروقی در پاسخ به فعالیت استقامتی مؤثر بود. به نظر می رسد که تأثیرگذاری تمرین + مکمل بر ﮐﺎﻫﺶ ﻓﺸﺎرﺧﻮن ﺳﯿﺴﺘﻮﻟﯽ و دﯾﺎﺳﺘﻮﻟﯽ در پاسخ به فعالیت بدنی و در میزان استراحتی بیشتر است ﮐﻪ اﯾﻦ اﺛﺮهای ﻣﻄﻠﻮب ﺑﺎ اﻓﺰاﯾﺶ ﺳﻄﻮح نیتریک-اکساید و فاکتور رشد اندوتلیال عروقی ﻫﻤﺮاه ﺑﻮدند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان