فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۲۱ تا ۱٬۳۴۰ مورد از کل ۱٬۶۸۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر یک جلسه دو استقامتی تا حد واماندگی در محیط با دمای متفاوت بر پاسخ HSP72 در دختران جوان فعال بوده است. به این منظور، 27 دانشجوی دختر رشته تربیت بدنی که حایز شرایط شرکت در تحقیق بودند، انتخاب و به طور تصادفی به سه گروه تمرین در محیط با دمای طبیعی (NTG) ، تمرین در محیط با استرس گرمایی ملایم (HTG) و گروهی که بدون انجام تمرین فقط در معرض محیط گرم قرار داشتند (HG)، تقسیم شدند. پروتکل آزمون گیری شامل دویدن فزاینده تا حد واماندگی بود که با شدت 65 تا 75 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی روی نوارگردان بدون شیب اجرا شد. خونگیری در سه مرحله (پایه، میان آزمون و 30 دقیقه پس از اتمام فعالیت) و با شرایط کاملاً مشابه و پس از 12 تا 14 ساعت ناشتایی شبانه از ورید پیش بازویی انجام شد. نمونه ها به سرعت به آزمایشگاه منتقل شده و پس از سانتریفوژ و تهیه سرم، برای آنالیز متغیرهای اصلی و کنترلی تحقیق استفاده شدند. برای تعیین مقادیر HSP72 سرمی از تست ساندویچ الایزا با حساسیت زیاد و برای تعیین کراتین کیناز نیز از روش آنزیماتیک استفاده شد. داده ها با استفاده از روش آماری مناسب شامل آزمون اندازه گیری مکرر، آنالیز واریانس و T مستقل و آزمون های تعقیبیLSD و شفه در سطح 05/0 P? تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که هر یک از متغیرهای گرما، ورزش و ترکیب این دو موجب افزایش HSP72 شده و این تغییرات در مرحله میان آزمون نسبت به سطوح پایه فقط در گروه HTG معنادار بوده است (03/0 = P). به علاوه تغییرات بین گروهی مقادیر این شاخص در حین فعالیت در گروه هایNTG و HTG نیز معنادار بوده است (02/0 = P) . براساس این یافته هـای می توان گفت که انجام فعالیت بدنی در محیط گرم در مقایسه با محیط با دمای طبیعی به افزایش بیشتر مقادیر HSP72 منجر می شود.
تاثیر مکمل گیری کوتاه مدت ویتامین E بر برخی شاخص های اجرای ورزشی و پراکسیداسیون لیپیدی در مردان سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای بررسی تاثیر مکمل گیری کوتاه مدت ویتامین E بر برخی شاخص های اجرای ورزشی و پراکسیداسیون لیپیدی استراحتی بعد از یک جلسه فعالیت وامانده ساز در سطح دریا، 19 دانشجوی مرد سالم با میانگین سن 2/1 ± 13/21 سال، وزن 5/6 ± 94/66 کیلوگرم، شاخص توده بدنی 5/2 ± 95/21 کیلوگرم بر مترمربع و VO2max 4 ± 91/37 میلی لیتر به ازای هر کیلوگرم وزن بدن در دقیقه انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه ویتامین E (9 نفر) و دارونما (10 نفر) تقسیم شدند. گروه ویتامین E روزانه یک عدد کپسول حاوی 400 واحد بین المللی آلفا توکوفرول استات و گروه دارونما 4/0 گرم نشاسته را به مدت 14 روز مصرف کردند. خون گیری با شرایط کاملاً مشابه در دو مرحله قبل و بعد از مکمل گیری و هر مرحله در دو نوبت قبل و بلافاصله بعد از آزمون وامانده ساز روی چرخ کارسنج (با بار کار 25 وات و شدت 50 دور در دقیقه به مدت 3 دقیقه شروع و سپس تا زمان رسیدن به واماندگی در هر دو دقیقه 25 وات به آن افزوده می شد) اجرا شد. برای تعیین مقادیر مالون دی آلدئید از روش تیوباربیتوریک اسید استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون اندازه گیری های مکرر، آزمون تعقیبی LSD و آزمون های t مستقل و وابسته در سطح 05/0 ? P تحلیل شد. نتایج حاکی از افزایش غیرمعنادار زمان رسیدن به واماندگی و افزایش معنادار حداکثر اکسیژن مصرفی در گروه مکمل بود، در صورتی که تغییرات این دو شاخص بین دو گروه معنادار نبود. به علاوه اجرای فعالیت وامانده ساز در هر دو گروه، با افزایش معنادار شاخص پراکسیداسیون لیپیدی (MDA) همراه بود، که با مکمل گیری ویتامین E به طور معناداری هم در شرایط استراحتی و هم پس از ورزش کاهش یافت. از سوی دیگر، تغییرات بین گروهی پراکسیداسیون لیپیدی استراحتی و پس از ورزش، پس از دوره مکمل گیری معنادار بود. براساس این یافته ها می توان گفت مکمل گیری کوتاه مدت ویتامین E به احتمال از راه کاهش پراکسیداسیون لیپیدی موجب افزایش برخی شاخص های اجرای ورزشی شده است.
بررسی میزان تراکم استخوانی ( BMD ) و قدرت عضلات در زنان تکواندوکار و غیر ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اثر تمرینات مقدماتی شنا بر لپتین سرم و هورمون های مرتبط در کودکان و نوجوانان چاق
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق: هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر تمرینات مقدماتی شنا بر لپتین سرم و هورمون های مرتبط در کودکان و نوجوانان چاق بود.
روش تحقیق: 60 نفر دانش آموز چاق (کودکان و نوجوانان) به صورت تصادفی در چهار گروه قرار گرفتند. 1) گروه تمرین مقدماتی شنا (کودکان)، 2) گروه کنترل کودکان، 3) گروه تمرین مقدماتی شنا (نوجوانان)، 4) گروه کنترل نوجوانان. گروه های تمرین در یک برنامه تمرینی مقدماتی شنا به مدت 8 هفته شرکت نمودند. لپتین و ویژگی های آنتروپومتریکی و هورمون های تستوسترون، رشد، انسولین و کورتیزول در ابتدا و پس از 8 هفته تمرین اندازه گیری شد.
نتایج: تمرینات مقدماتی شنا از افزایش معنی دار لپتین سرم و هورمون انسولین در نوجوانان جلوگیری نمود. هم چنین تمرینات مقدماتی شنا باعث کاهش معنی دار درصد چربی، شاخص توده بدن، افزایش معنی دار حداکثر اکسیژن مصرفی در کودکان و نوجوانان، کاهش معنی دار کورتیزول و افزایش معنی دار وزن بدون چربی در نوجوانان گردید. بین مقادیر تغییرات هورمون لپتین با درصد چربی و وزن چربی بعد از تمرینات مقدماتی شنا همبستگی مثبت و معنی دار و با تغییرات وزن بدون چربی همبستگی منفی و معنی داری وجود داشت.
بحث و نتیجه گیری: تمرینات مقدماتی شنا از افزایش معنی دار لپتین در نوجوانان جلوگیری کرد. این اثر می تواند ناشی از کاهش معنی دار درصد چربی بدن و کورتیزول سرم و افزایش معنی دار وزن بدون چربی در نوجوانان در اثر تمرینات مقدماتی شنا و همچنین عدم افزایش معنی دار انسولین در اثر این تمرینات باشد، بنابراین این چنین فعالیت های ورزشی و برنامه های تمرینی برای نوجوانان چاق یک ضرورت می باشد.
تاثیر کم آبی بدن بر حداکثر اکسیداسیون چربی ( MFO ) و شدت فعالیت متناسب با MFO(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر عبارت است از بررسی تاثیر کم آبی بر حداکثر اکسیداسیون چربی (MFO) و Fatmax. 10 دانشجوی پسر غیر ورزشکار با میانگین سن 2/2±3/21 سال، وزن 3/8±0/71 کیلوگرم، قد 1/4±5/172 سانتی متر، BMI 3/1±23 کیلوگرم بر مترمربع، چربی بدن 6/4±3/18 درصد و max2VO، ml/kg/min 2/4±8/38، در دو جلسه جداگانه، فعالیت فزاینده ای را تا سر حد خستگی روی نوارگردان اجرا کردند. در جلسه کنترل، وضعیت آب بدن آزمودنی ها طبیعی بود. در جلسه کم آبی، آزمودنی ها، قبل از اجرای آزمون، به واسطه استفاده از سونا دچار کم آبی شدند. میزان اکسیداسیون چربی و کربوهیدرات طی فعالیت با استفاده از روش کالری سنجی غیرمستقیم اندازه گیری شد. برای هر فرد، میزان حداکثر اکسیداسیون چربی (MFO) و شدتی از فعالیت که MFO در آن روی می دهد (Fatmax) و نقطه تقاطع تعیین گردید. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده ازآزمون آماری t همبسته نشان داد که MFO در جلسه کم آبی به طور معناداری پایین تر از مقدار آن در جلسه کنترل بود (05/0±24/0 در مقابل 08/0±31/0 گرم در دقیقه؛ 05/0≥P). همچنین، Fatmax در جلسه کم آبی در مقایسه با کنترل در شدت پایین تری روی داد (3/8±4/40 در مقابل 8/7±46 درصد max2VO؛ 05/0≥P). نقطه تقاطع نیز به طور معناداری بر اثر کم آبی به شدت پایین تری جابه جا شد (2/9±8/44 درمقابل 7/6±4/53 درصد max2VO؛ 05/0≥P). نتایج این تحقیق نشان داد کم آبی به واسطه افزایش در میزان اکسیداسیون کربوهیدرات، سهم نسبی چربی را در جریان فعالیت کاهش می دهد. همچنین، باعث جابه جایی Fatmax و نقطه تقاطع به شدت پایین تری از فعالیت می شود. این جابه جایی ممکن است علتی برای کاهش در زمان رسیدن به خستگی تحت شرایط کم آبی باشد.
تاثیر موسیقی تند بر میزان درک فشار و عملکرد افراد تمرین کرده و تمرین نکرده در فعالیت فزاینده تا حد واماندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، بررسی تاثیر موسیقی تند بر میزان درک فشار و عملکرد در یک فعالیت فزاینده در حد واماندگی و همچنین تاثیر سطح آمادگی بدنی در اثربخشی موسیقی بود. 24 دانشجو (12 دانشجوی تمرین کرده با میانگین سنی 06/2 ±31/23 و 12 دانشجوی تمرین نکرده با میانگین سنی 31/2 ±96/22) به طور داوطلبانه و با توجه به سابقه ورزشی و فعالیت بدنی به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. از آزمون نوارگردان بروس برای تعیین سطح آمادگی هوازی آزمودنی ها و به عنوان یک فعالیت فزاینده استفاده شد. در جلسه اول، به طور تصادفی نیمی از آزمودنی ها در شرایط بدون موسیقی و نیمی دیگر با موسیقی و در جلسه دوم بر عکس شرایط جلسه اول، آزمون بروس را اجرا کردند. نوع موسیقی مهیج و با آهنگ تند بود. تاثیر موسیقی بر شاخص روانی با مقیاس درک فشار بورگ (RPE) در فواصل زمانی 3، 6، 9 دقیقه از شروع فعالیت و عملکرد آزمودنی ها با زمان از لحظه شروع فعالیت تا واماندگی بدنی سنجیده شد. نتایج حاصل از تحلیل واریانس با تکرار در یک عامل نشان داد تاثیر موسیقی بر میزان درک فشار و عملکرد معنی دار است (05/0 P<). با بررسی تعامل بین موسیقی و سطح آمادگی بدنی، مشخص شد تاثیر سطح آمادگی در اثربخشی موسیقی بر میزان درک فشار، معنی دار، ولی بر عملکرد معنی دار نبود (05/0 P<). نتایج حاصل از آزمون t همبسته، نشان داد موسیقی بر میزان درک فشار،هم در افراد تمرین کرده و هم تمرین نکرده مؤثر بوده است. با تفاضل ارزش های t به دست آمده برای هر گروه، مشخص شد موسیقی بر میزان درک فشار در افراد تمرین نکرده مؤثرتر است. در کل نتایج بیانگر آن است که استفاده از موسیقی در فعالیت های فزاینده نیز از لحاظ روانی و عملکرد، بدون در نظر گرفتن سطح آمادگی بدنی، مؤثر است.
اثر درازمدت فعالیتهای استقامتی ، سرعتی و مقاومتی بر تراکم ماده معدنی استخوان ورزشکاران نخبه مرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعات انجام شده حاکی از آن است که ورزش تراکم توده استخوانی را افزایش می دهد. اما هنوز در مورد نوع و شدت آن که حداکثر تحریک آنابولیک را بر استخوان ایجاد می کند اطمینان حاصل نشده است (6). هدف این مطالعه، تعیین اثر درازمدت سه نوع فعالیت بدنی (استقامتی، سرعتی، و قدرتی) بر میزان تراکم توده استخوانی ورزشکاران نخبه مرد در مقایسه با مردان غیرورزشکار بوده است.
این تحقیق از نوع علی- مقایسه ای پس از وقوع است. نمونه ها عبارت بودند از 30 ورزشکار نخبه مرد (10 دونده استقامتی3000 و5000 متر، 10دونده سرعتی100 و200متر، و 10 بدن ساز)، و10 غیرورزشکار سالم، بین سنین 20 تا 30 سال، که به صورت در دسترس انتخاب شدند. چگالی ماده معدنی استخوان (BMD) مهره های کمر و گردن استخوان ران نمونه ها با دستگاه جذب سنج دوتایی انرژی اشعه ایکس (DEXA) اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی LSD) تحلیل شدند.
در مقایسه با گروه کنترل، بدن سازان و دونده های سرعت در ناحیه گردن استخوان ران، و مهره های کمر به طور معناداری چگالی ماده معدنی بالاتری داشتند، در حالی که چگالی ماده معدنی هر دو ناحیه مذکور در دوندگان استقامتی، به طور معناداری پایین تر بود) 05/0≤ P). همچنین، تراکم توده استخوانی بدن سازان، در مقایسه با دونده های سرعت، در دو ناحیه اندازه گیری شده بیشتر و به لحاظ آماری معنادار بود (05/0≤ P)، در صورتی که تراکم استخوانی هر دو ناحیه در دوندگان استقامت به طور معناداری کمتر بود) 05/0≤ P).
نتایج تحقیق حاضر حاکی از این است که پاسخ استخوان در برابر بار مکانیکی، به نوع و شیوه فعالیت ورزشی وابسته است.
بررسی تاثیر تمرینات سرعتی متناوب روی تغییرات لپتین ولیپو پروتئین HDL دانشجویان پسر غیر ورزشکار دانشگاه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی تاثیر تمرینات سرعتی متناوب بر تغییرات لپتین ولیپو پروتئین HDL دانشجویان پسر غیر ورزشکار دانشگاه تهران بود. در ابتدا 30 نفر از دانشجویان غیر ورزشکار به طور تصادفی وخوشه ای انتخاب شدند. این افراد به دو گروه 15 نفری کنترل و تمرینی تقسیم شدند. قبل وبعد از تمرینات از هر نفر آزمایش خون گرفته و میزان لپتین و لیپو پروتئین HDL آنها از طریق ELISA,SANDWICH اندازه گیری شد. دوره تمرینی شامل 16 هفته و هرهفته 3 جلسه تمرین بود. نتایج نشان داد که تمرینات سرعتی تناوبی باعث تغییرات معنادار برلپتین سرم آزمودنی ها نگردید (46/0=P). تمرینات سرعتی تناوبی باعث تغییرات معنادار روی لیپو پروتیین HDL-C گردید(009/0=p ).
رابطه هوش هیجانی و عوامل شخصیتی در ورزشکاران بزرگسال نخبه و غیرنخبه
حوزه های تخصصی:
تاثیر مصرف حاد 500 میلی گرم ویتامین C بر روی پراکسیداسیون چربی و التهاب ناشی از فعالیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اثر شدت تمرین بر غلظت ادیپونکتین پلاسما در موش های صحرایی نر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش عبارت است از بررسی اثر 12 هفته تمرین ورزشی در سه شدت مختلف بر غلظت آدیپونکتین پلاسما. برای این منظور 32 سرموش صحرایی نر 8 هفته ای با نژاد ویستار و میانگین وزن 54±185 گرم انتخاب و به طور تصادفی در سه گروه تجربی تمرین با شدت بالا (80-85 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی)، تمرین با شدت متوسط (70-75 درصد حداکثراکسیژن مصرفی)، تمرین با شدت پایین (50-55 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی)، و یک گروه کنترل قرار گرفتند. گروه های تجربی به مدت 12 هفته، هر هفته 5 روز و هر روز 60 دقیقه با شدت های تعیین شده و شیب صفر درجه روی نوارگردان ویژه جوندگان به تمرین پرداختند. پس از 12 هفته تمرین مقدار آدیپونکتین پلاسما، غلظت گلوکز، انسولین، و شاخص مقاومت به انسولین (HOMA) در حالت ناشتا در هر چهار گروه اندازه گیری شد. نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد غلظت آدیپونکتین پلاسما در گروه تمرین با شدت بالا و متوسط پس از فعالیت ورزشی به طور معناداری افزایش (05/0P<) و مقدار وزن، انسولین،گلوکز، و شاخص مقاومت به انسولین پس از تمرین کاهش یافت، اگر چه این کاهش به لحاظ آماری معنادار نبود. همچنین، با استفاده از آزمون آماری همبستگی پیرسون مشخص شد بین آدیپونکتین پلاسما و انسولین و شاخص مقاومت انسولینی ارتباط منفی و معناداری وجود دارد (05/0P<). نتایج این مطالعه نشان داد غلظت آدیپونکتین پلاسما پس از 12 هفته تمرین ورزشی با شدت بالا و متوسط در موش های صحرایی نر سالم با وجود عدم کاهش معنادار وزن افزایش یافته است. بنابراین، به نظر می رسد شدت تمرین یکی از پارامترهای مهم در افزایش مقدار آدیپونکتین در پاسخ به تمرین ورزشی باشد.
تاثیر گرما و نوع فعالیت بر پاسخ HSP 72 دختران جوان فعال
حوزه های تخصصی:
تاثیر بی تمرینی کوتاه مدت پس از تمرینات استقامتی ، مقاومتی و موازی بر آمادگی عملکرد و ترکیب بدنی دانشجویان مرد غیر ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق عبارت است از تعیین اثر بی تمرینی کوتاه مدت پس از تمرینات استقامتی، مقاومتی، و موازی بر توان هوازی و بی هوازی قدرت بیشینه و درصد چربی دانشجویان مرد تمرین نکرده. ۳2 نفر دانشجو (24/1±94/24 سال، قد 07/7±09/176 سانتی متر، و وزن 1/11±91/71 کیلوگرم) از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در سه گروه ۱۲، 9 و ۱۱ نفره تمرین استقامتی، مقاومتی، و موازی قرارگرفتند و به مدت ۸ هفته تمرین کردند. تمرینات گروه استقامتی، دویدن روی نوارگردان با 65 تا 80 درصد حداکثر ضربان قلب و به مدت 16 تا 30 دقیقه، و گروه مقاومتی تمرین وزنه در 4 حرکت با 65 تا 80 درصد حداکثر قدرت در مدت مشابه بود. گروه موازی ترکیبی از تمرینات گروه استقامتی و مقاومتی را با حجم و شدتهای ذکر شده اجرا می کرد. آزمون زیربیشینه جرج و آزمون وینگیت برای ارزیابی توان هوازی و بی هوازی و یک تکرار بیشینه برای قدرت بیشینه و درصد چربی با استفاده از چین پوستی سه نقطه ای در آزمون اولیه، پیش آزمون (پس از دوره تمرین)، و پس آزمون (پس از 8 هفته بی تمرینی) محاسبه شد. تحلیل واریانس با اندازه های تکراری و آزمون تعقیبی بن فرونی و LSD برای مقایسه درون گروهی و روش تجزیه و تحلیل واریانس یکراهه (ANOVA) و آزمون تعقیبی توکی برای مقایسه بین گروهی استفاده شد (05/0P<).
بعد از 8 هفته بی تمرینی در مقایسه درون گروهی در گروه استقامتی کاهش معناداری در max2VO، قدرت مطلق پایین تنه (اسکوات)، و قدرت نسبی بالاتنه (پرس سینه) و افزایش معناداری در درصد چربی بدن مشاهده شد (05/0P<). بی تمرینی در گروه مقاومتی و موازی تغییرات معناداری بر max2VO، قدرت مطلق و نسبی بالاتنه و پایین تنه و درصد چربی بدن نشان داد (05/0P<). تفاوت معناداری در درصد تغییرات پس آزمون نسبت به پیش آزمون در متغیرهای اندازه گیری شده تحقیق در بین گروهها مشاهده نشد (05/0
تاثیر تمرین استقامتی و بی تمرینی بر پراکسیداسیون لیپید ودستگاه ضد اکسایشی موشهای ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر فعالیت ورزشی استقامتی و یک دوره بی تمرینی متعاقب آن، بر میزان پراکسیداسیون لیپید (MDA ) و پاسخ دستگاه ضد اکسایشی (FRAP ، اسید اوریک، بیلی روبین و پروتئین تام) بود. بدین منظور 35 سر مـوش نر 3 ماهه به صـورت تصادفی در 2 گروه تمـرین استقامتی (20 n= ) و کنترل (15n= ، بدون هیچ گونه برنامه تمرینی) قرار گرفتند. آزمودنیهای گروه تمرینی به مدت 12 هفته ، هفته ای 3 جلسه، با مدت و شدت مشخص تمرین کردند (از هفته هشتم تا دوازدهم 5 سر موش از آزمودنی های این گروه، بی تمرینی را تجربه کردند تا اثرات بی تمرینی بررسی شود). آزمودنیها به صورت جداگانه در آزمایشگاه حیوانات با شرایط کنترل شده [دما، رطوبت و چرخه روشنایی – تاریکی (12:12 ساعت)] نگهداری شده و از غذای استاندارد موش استفاده کردند. ارزیابی متغیرهای MDA و FRAP به صورت دستی، و ارزیابی سایر متغیرها توسط کیت انجام گرفت. پس از سه مرحله خونگیری [24 ساعت پس از اولین جلسه تمرینی، در انتهای هفته هشتم و انتهای هفته دوازدهم] نتایج حاصل از آنالیز واریانس دو راهه با اندازه گیریهای مکرر نشان داد دو گروه در مراحل مختلف ارزیابی در هیچ یک از متغیرهای مورد نظر با یکدیگر تفاوت معنی داری نداشته اند. اما ، در گروه استقامتی طی زمانهای مختلف اندازه گیری به لحاظ شاخصهای اسید اوریک (000/0P= ) و بیلی روبین (000/0P= ) تفاوت معناداری مشاهده شد. در کل، این تحقیق نشان می دهد یک دوره تمرین استقامتی باعث ایجاد استرس اکسایشی قابل ملاحظه ای (اکسایش لیپید) نشده است، هرچند سازگاریهای نسبی در دستگاه ضد اکسایشی موشها به وجود آمد.
اثر تمرین استقامتی پیوسته بر میزان HSP70 و طول عمر موشهای مبتلا به تومور سرطان سینه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش عبارت است از بررسی اثر تمرین استقامتی پیوسته بر میزان 70HSP در موشهای مبتلا به تومور سرطان سینه. بدین منظور تعداد 80 سر موش بالب سی ماده (4 تا 5 ماهه با میانگین وزنی 67/17 گرم) خریداری و به شکل تصادفی در 4 گروه 20تایی ورزش- تومور- ورزش (ETE)، ورزش- تومور- استراحت (ETR)، استراحت- تومور- ورزش (RTE)، استراحت-تومور- استراحت (RTR) تقسیم شد. اثر تمرین استقامتی بر میزان 70HSP در قبل و بعد از ایجاد تومور بررسی شد. تمرین استقامتی قبل از ایجاد تومور به مدت 8 هفته اجراگردید. این تمرینات در دو هفته اول با شدت 50 درصد max2VO شروع شد و در نهایت در هفته هشتم به 75 درصد max2VO رسید. تمرین استقامتی بعد از ایجاد تومور نیز با شدت نزدیک به 60 درصد max2VO و به مدت 4 هفته اجراشد. بعد از اتمام تمرینات و جداسازی طحال موش، با تست اِل آیزا سنجش 70HSP انجام گرفت. اطلاعات با نرم افزار SPSS تحلیل شد. نتایج تحلیل آنالیز واریانس یک راهه نشان داد میزان تولید پروتئین 70HSP در گروه هایی کاهش یافت که بعد از ابتلا به تومور ورزش را ادامه داده بودند. بدین ترتیب که میزان این پروتئین در گروه های ETE و RTE در مقایسه با گروههای RTR و ETR پایین تر بود (05/0(P<. این کاهش در اندازه حجم تومور و میزان مرگ نیز دیده شد. طبق یافته های پژوهش حاضر 70HSP در تعامل با تومور و ورزش استقامتی در نقش سیگنال تنظیمی عمل می کند. بدین ترتیب که میزان فعالیت این پروتئین تحت شرایط استرس و شرایط طبیعی متفاوت است. همچنین، به نظر می رسد ورزش منظم استقامتی و با شدت متوسط با کاهش میزان 70HSP در گونه های توموری، به عنوان مکمل و در کنار سایر روشهای درمانی در بهبود درمان تومور مؤثر است.
تأثیر هشت هفته تمرین یوگا و هوازی بر افسردگی زنان غیر ورزشکار بالای 40 سال صنعت نفت اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حرکت بهار ۱۳۸۷ شماره ۳۵
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق، بررسی تأثیر هشت هفته تمرین یوگا و هوازی بر افسردگی زنان غیرورزشکار بالای 40 سال صنعت نفت اهواز است. روش تحقیق حاضر از نوع نیمه تجربی میدانی و با استفاده از پرسشنامه بک که روایی و پایایی آن تأیید شد، انجام شده است. آزمودنی های افسرده از طریق پرسشنامه های توزیع شده در کانون های فرهنگی هنری و باشگاه های ورزشی شهرک نفت و کوی فدائیان اسلام و از بین 317 نفر انتخاب شدند. 60 نفر از زنانی که دچار افسردگی بودند، انتخاب و بعد از همتاسازی نمره هایشان در سه گروه تمرینی یوگا، هوازی و کنترل قرار گرفتند. آزمودنی های گروه های یوگا و هوازی به مدت هشت هفته و هر هفته سه جلسه و هر جلسه به مدت 60 دقیقه در تمرین ها شرکت کردند. در این تحقیق از آمار توصیفی و استنباطی مناسب مانند آزمون t ، تحلیل واریانس یک سویه، آزمون پیگیری توکی، ضریب همبستگی اسپیرمن و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد (05/0 = ?( . نتایج نشان داد که تمرین های یوگا و هوازی به مدت 8 هفته موجب کاهش معنی دار افسردگی شد و تمرین های هوازی در مقایسه با یوگا تأثیر بیشتری در کاهش افسردگی داشته است. یافته ها نشان داد که بین افسردگی و سطح تحصیلات زنان بالای 40 سال غیرورزشکار رابطه منفی و معنی داری وجود دارد. بین افسردگی و تعداد فرزندان رابطه مثبت و معنی دار و بین افسردگی و وزن و سن رابطه ای وجود ندارد و اثر هشت هفته تمرین هوازی در کاهش وزن مؤثرتر از یوگا بوده است. به طور کلی ، نتایج تحقیق حاضر دلالت بر این دارد که انواع مختلف فعالیت های جسمانی اثر مثبتی در کاهش افسردگی دارد، بنابراین می توان از فعالیت های ورزشی به عنوان یکی از روش های کم هزینه و مقرون به صرفه برای کاهش اختلالات روحی روانی استفاده کرد.
استفاده از تکرار وزنه های سبک تا سر حد خستگی برای برآورد یک تکرار بیشینه در حرکت پرس سینه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حرکت بهار ۱۳۸۷ شماره ۳۵
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، برآورد یک تکرار بیشینه از طریق تکرار وزنه های سبک تر تا سر حد خستگی در حرکت پرس سینه است. تعداد 99 نفر از ورزشکاران مرد پرورش اندام با میانگین سنی17/3 ± 02/24 ، قد 06/0 ±77/1 و وزن 81/10 ± 9/84 به طور در دسترس به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. در این تحقیق، آزمون پرس سینه روی نیمکت ، ابزار اصلی گردآوری اطلاعات بود و برای اجرای آن ورزشکار وزنه ای را که می توانست آن را یک بار اجرا کند، انتخاب می کرد و با کم کردن وزنه ها یک تکرار بیشینه فرد اندازه گیری می شد. در ادامه 5 کیلوگرم از مقدار وزنه یک تکرار بیشینه کم شد و ورزشکار پس از 3 دقیقه استراحت، حرکت پرس سینه را انجام داد و به همین ترتیب در هر نوبت از مقدار وزنه ها 5 کیلوگرم کاسته شد تا تعداد تکرارهای بیشینه به 20 تکرار برسد. با توجه به بالا بودن ضریب همبستگی و امکان رسم معادله برآورد، 4 معادله برای برآورد یک تکرار بیشینه از روی تکرارهای زیر 5، 6 تا 10، 11 تا 15، و 16 تا 20 تکرار، 2 معادله برای برآورد یک تکرار بیشینه از روی تکرارهای زیر 10 و بالای 10 تکرار، 19 معادله برای برآورد یک تکرار بیشینه از روی هر یک از تکرارهای بیشینه 2 تا 20 تکرار، 1 معادله برای برآورد یک تکرار بیشینه از روی وزن بدن و تعداد تکرار وزنه معادل وزن بدن و یک جدول برای برآورد یک تکرار بیشینه از روی تکرارهای 2 تا 20 تکرار بیشینه حاصل شد. کمترین و بیشترین ضریب همبستگی از (93/0 = r) تا (99/0 = r) متغیر بود. یک تکرار بیشینه را می توان از روی تکرارهای بیشینه زیر 10 تکرار و همچنین از روی تکرارهای بیشینه 10 تا 20 تکرار برآورد کرد، اما هر چه تعداد تکرارهای بیشینه به یک نزدیک تر می شود، دقت برآورد، افزایش می یابد، ولی برای برآورد دقیق تر یک تکرار بیشینه می توان از معادله های مجزای تکرارهای بیشینه 2 تا 20 تکرار استفاده کرد.
اثر تمرین مقاومتی و مکمل سازی کراتین بر تراکم استخوانی مردان جوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاثیر فاصله های استراحتی مختلف بر حفظ تکرارهای حرکت پرس سینه در نوبتهای متوالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش عبارت است از مقایسه تاثیر سه فاصله استراحتی مختلف بر حفظ تکرارهای حرکت پرس سینه در نوبتهای متوالی با بار 60 درصد یک تکرار بیشینه. برای این منظور 17 نفر از دانشجویان ورزشکار دانشگاه گیلان با میانگین سن 89/1+92/21 سال، قد 5/4+53/176 سانتی متر، و وزن 95/5+98/76 کیلوگرم به طور داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند...