عباس صالحی کیا

عباس صالحی کیا

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

تأثیر8 هفته دویدن تداومی برسطوح سرمی پروتئین شبه متئورین و اینترلوکین 6 در رت های نر مبتلا به سندرم متابولیک(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 652 تعداد دانلود : 799
زمینه و هدف: کنترل چاقی از اجزای مهم بهداشت عمومی به حساب می آید و فعالیت ورزشی با هدف پیشگیری و درمان چاقی، از راهکارهای مهم توصیه شده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر 8 هفته دویدن تداومی بر غلظت سرمی پروتئین شبه متئورین و اینترلوکین-6 (IL-6) در رت های نر مبتلا به سندرم متابولیک بود. روش تحقیق: پژوهش حاضر از نوع تجربی بود. تعداد 24سر رت نر نژاد ویستار 6 هفته ای با وزن 180-150 گرم، به طور تصادفی به دو گروه رژیم غذایی استاندارد (SD, n=8) و رژیم غذایی با چربی بالا (HFD, n=16) تقسیم شدند و به مدت 12 هفته تحت رژیم غذایی قبل از ورزش قرار گرفتند. بعد از این دوره، 8 سر رت از گروه (SD) و 8 سر رت از گروه HFD انتخاب شدند تا وضعیت سندرم متابولیک از طریق سنجش  سرمی نیمرخ لیپید و انسولین تایید شود. سپس 16 رت گروه (HFD) به طور تصادفی به دو گروه کنترل سندرم متابولیک (Ctr+MetS, n=8) و تمرین تداومی (CT, n=8) تقسیم گردیدند. پروتکل دویدن تداومی هوازی با شدتی معادل 75-65 درصد حداکثر سرعت از هفته اول تا هفته هشتم اجرا شد. در پایان هفته هشتم، مقادیر سرمی پروتئین شبه متئورین و IL-6  با استفاده از کیت های ویژه رت شرکت زلبایو کشور آلمان مورد سنجش قرار گرفتند. آزمون آماری تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی توکی برای بررسی تغییرات بین گروهی بکار گرفته شد. داده ها با کمک نرم افزار SPSS نسخه 20 در سطح معنی داری 05/p≤0 تحلیل شدند. یافته ها: انجام 8 هفته دویدن تداومی نتوانست بر سطح سرمی متئورین تاثیر معنی داری (افزایش غیرمعنی دار) داشته باشد (09/0=p)؛ با این حال، سطح سرمی IL-6 در گروه سندرم متابولیک افزایش معنی داری داشت (001/0=p). نتیجه گیری: به نظر می رسد 8 هفته دویدن تداومی اثرات اندکی بر تنظیم التهاب ناشی از چاقی از طریق تنظیم شاخص سرمی پروتئین شبه متئورین و  IL-6داشته باشد.
۲.

اثرتمرینات مقاومتی و ترکیبی بر نشانگرهای بیوشیمیایی استخوان ساز و استحکام خمش استخوان ران رت های نر استئوپروتیک(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 431 تعداد دانلود : 877
زمینه و هدف: در مورد مداخله تمرین مقاومتی و ترکیبی بر پاسخ بیومکانیکی استخوان تحت شرایط پوکی استخوان، اطلاعات کمی در دست است؛ از این رو در مطالعه حاضر، اثر تمرین ترکیبی و مقاومتی بر نشانگرهای تشکیل استخوان و استحکام مکانیکی استخوان ران رت های نر استئوپروتیک مورد بررسی و مقایسه قرار می گیرد. روش تحقیق: از بین 40 رت نر ویستار، 8 رت به عنوان گروه سالم جدا شدند، سپس پوکی استخوان با تزریق صفاقی محلول20 % اتانول طی 3 هفته در سایر رت ها القاء گردید. رت های استئوپروتیک به 4 گروه پایه، مقاومتی، ترکیبی و کنترل تقسیم شدند. تمرین مقاومتی شامل 8 نوبت صعود از نردبان عمودی همراه حمل وزنه بود. گروه ترکیبی هر دو برنامه تمرین مقاومتی و استقامتی (60 دقیقه در روز با سرعت 12 متر در دقیقه) را انجام دادند. پس از تکمیل 12 هفته تمرین با تکرار 5 روز در هفته، نمونه های خونی جمع آوری و غلظت استئوکلسین و آلکالین فسفاتاز ویژه استخوان با روش الایزا اندازه گیری شدند. استخوان ران چپ خارج شده نیز به وسیله تست خمشی سه نقطه ای، برای به دست آوردن حداکثر نیرو و سفتی مورد آزمایش قرار گرفت. داده ها با آزمون تحلیل واریانس یک سویه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنی داری 05/0، مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. یافته ها: دو گروه مقاومتی و ترکیبی، افزایش معنی داری در تمامی شاخص های اندازه گیری شده نشان دادند (05/0 > p ). در مقایسه با تمرین مقاومتی، تمرین ترکیبی بر آلکالین فسفاتاز سرم (04/0= p ) و استحکام مکانیکی استخوان (0001/0= p )، تاثیر معنی دارتری داشت. نتیجه گیری: احتمالاً تمرین ترکیبی در مقایسه با تمرین مقاومتی، حمایت بیشتری در برابر پوکی استخوان ایجاد می کند.
۳.

اثر درازمدت فعالیتهای استقامتی ، سرعتی و مقاومتی بر تراکم ماده معدنی استخوان ورزشکاران نخبه مرد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بدن سازان چگالی ماده معدنی استخوان دوندگان استقامتی دوندگان سرعتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 51 تعداد دانلود : 57
مطالعات انجام شده حاکی از آن است که ورزش تراکم توده استخوانی را افزایش می دهد. اما هنوز در مورد نوع و شدت آن که حداکثر تحریک آنابولیک را بر استخوان ایجاد می کند اطمینان حاصل نشده است (6). هدف این مطالعه، تعیین اثر درازمدت سه نوع فعالیت بدنی (استقامتی، سرعتی، و قدرتی) بر میزان تراکم توده استخوانی ورزشکاران نخبه مرد در مقایسه با مردان غیرورزشکار بوده است. این تحقیق از نوع علی- مقایسه ای پس از وقوع است. نمونه ها عبارت بودند از 30 ورزشکار نخبه مرد (10 دونده استقامتی3000 و5000 متر، 10دونده سرعتی100 و200متر، و 10 بدن ساز)، و10 غیرورزشکار سالم، بین سنین 20 تا 30 سال، که به صورت در دسترس انتخاب شدند. چگالی ماده معدنی استخوان (BMD) مهره های کمر و گردن استخوان ران نمونه ها با دستگاه جذب سنج دوتایی انرژی اشعه ایکس (DEXA) اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی LSD) تحلیل شدند. در مقایسه با گروه کنترل، بدن سازان و دونده های سرعت در ناحیه گردن استخوان ران، و مهره های کمر به طور معناداری چگالی ماده معدنی بالاتری داشتند، در حالی که چگالی ماده معدنی هر دو ناحیه مذکور در دوندگان استقامتی، به طور معناداری پایین تر بود) 05/0≤ P). همچنین، تراکم توده استخوانی بدن سازان، در مقایسه با دونده های سرعت، در دو ناحیه اندازه گیری شده بیشتر و به لحاظ آماری معنادار بود (05/0≤ P)، در صورتی که تراکم استخوانی هر دو ناحیه در دوندگان استقامت به طور معناداری کمتر بود) 05/0≤ P). نتایج تحقیق حاضر حاکی از این است که پاسخ استخوان در برابر بار مکانیکی، به نوع و شیوه فعالیت ورزشی وابسته است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان