مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق: هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر تمرینات مقدماتی شنا بر لپتین سرم و هورمون های مرتبط در کودکان و نوجوانان چاق بود.
روش تحقیق: 60 نفر دانش آموز چاق (کودکان و نوجوانان) به صورت تصادفی در چهار گروه قرار گرفتند. 1) گروه تمرین مقدماتی شنا (کودکان)، 2) گروه کنترل کودکان، 3) گروه تمرین مقدماتی شنا (نوجوانان)، 4) گروه کنترل نوجوانان. گروه های تمرین در یک برنامه تمرینی مقدماتی شنا به مدت 8 هفته شرکت نمودند. لپتین و ویژگی های آنتروپومتریکی و هورمون های تستوسترون، رشد، انسولین و کورتیزول در ابتدا و پس از 8 هفته تمرین اندازه گیری شد.
نتایج: تمرینات مقدماتی شنا از افزایش معنی دار لپتین سرم و هورمون انسولین در نوجوانان جلوگیری نمود. هم چنین تمرینات مقدماتی شنا باعث کاهش معنی دار درصد چربی، شاخص توده بدن، افزایش معنی دار حداکثر اکسیژن مصرفی در کودکان و نوجوانان، کاهش معنی دار کورتیزول و افزایش معنی دار وزن بدون چربی در نوجوانان گردید. بین مقادیر تغییرات هورمون لپتین با درصد چربی و وزن چربی بعد از تمرینات مقدماتی شنا همبستگی مثبت و معنی دار و با تغییرات وزن بدون چربی همبستگی منفی و معنی داری وجود داشت.
بحث و نتیجه گیری: تمرینات مقدماتی شنا از افزایش معنی دار لپتین در نوجوانان جلوگیری کرد. این اثر می تواند ناشی از کاهش معنی دار درصد چربی بدن و کورتیزول سرم و افزایش معنی دار وزن بدون چربی در نوجوانان در اثر تمرینات مقدماتی شنا و همچنین عدم افزایش معنی دار انسولین در اثر این تمرینات باشد، بنابراین این چنین فعالیت های ورزشی و برنامه های تمرینی برای نوجوانان چاق یک ضرورت می باشد.
تاثیر مصرف کوتاه مدت مکمل کراتین بر وزن و ترکیب بدنی کشتی گیران باشگاهی
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق: پژوهش حاضر با هدف بررسی مصرف مکمل کراتین به عنوان یک کمک ارگوژنیکی، به بررسی تاثیر مصرف کوتاه مدت کراتین مونوهیدرات بر وزن و ترکیب بدنی کشتی گیران باشگاهی پرداخته است.
روش تحقیق: بدین منظور 20 کشتی گیر انتخاب و در دو گروه همگن 10 نفره دارونما (گروه کنترل) و مصرف مکمل کراتین (گروه تجربی) به شکل تصادفی قرار گرفتند. در یک طرح دو سوکور، ترکیب بدنی افراد نمونه در فاصله 11 روز (هفت روز مصرف روزانه 3/0 گرم به ازای هر کیلو گرم وزن بدن دارونمای دکستروز از سوی گروه کنترل و به همین میزان کراتین مونوهیدرات از سوی گروه تجربی) مورد ارزیابی قرار گرفته است.
نتایج: نتایج پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از آزمون آماری t همبسته (در هر گروه) و آزمون آماری t مستقل (بین دو گروه) تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد مصرف کوتاه مدت کراتین تاثیر معنی داری بر وزن چربی (20/0P=) و درصد چربی بدن (541/0= P) کشتی گیران نداشته است (05/0P<)، ولی توانسته است وزن بدن (003/0P=) و وزن بدون چربی (0001/0P=) بدن آنها را درسطح اطمینان 95 درصد افزایش دهد.
تاثیر تمرین ذهنی تعادلی بر کنترل پاسچر پویای دانشجویان مرد غیر ورزشکار
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق: هدف از انجام تحقیق حاضر بررسی تاثیر یک دوره تمرین ذهنی تعادلی بر کنترل پاسچر پویای دانشجویان مرد غیر ورزشکار بود.
روش تحقیق: 30 نفر دانشجوی مرد غیر ورزشکار با میانگین و انحراف استاندارد سن 14/2 ± 5/22 سال، وزن 35/4±91/70 کیلوگرم و قد 14/4± 42/174 سانتی متر، بدون سابقه در آسیب اندام تحتانی، اختلالات دهلیزی و آسیب هایی که منجر به عدم توانایی آنها در انجام آزمون های در نظر گرفته شده برای این تحقیق شود، آزمودنی-های این تحقیق را تشکیل دادند. آزمودنی ها به صورت تصادفی به دو گروه 15 نفری (شاهد و تجربی) تقسیم شدند. برای برآورد کنترل پاسچر پویای آزمودنی ها از تست تعادل ستاره (SEBT) در هشت جهت استفاده شد. طی دوره تمرین(10 روز) آزمودنی های گروه تجربی، تمرین ذهنی تعادلی را انجام دادند و آزمودنی های گروه شاهد به فعالیت های عادی روزانه خود، طبق روال گذشته، ادامه دادند. از آمار توصیفی برای محاسبه میانگین و انحراف استاندارد سن، قد و وزن آزمودنی ها و نیز فاصله دستیابی آنها در هشت جهت SEBT، و برای مقایسه فاصله دستیابی آزمودنی ها در دو گروه پس از اعمال برنامه تمرینی از آزمون t مستقل و از آزمون t همبسته برای تعیین تاثیر تمرین بر کنترل پاسچر پویا در سطح معنی داری 05/0 P< استفاده شد.
نتایج: پس از اجرای دوره تمرینی و در پس آزمون SEBT فاصله دستیابی آزمودنی های گروه تجربی در جهت های (خلفی، خلفی جانبی، خلفی داخلی، داخلی و قدامی داخلی) افزایش معنی داری داشت که نشانگر تاثیرات افزایشی اجرای تمرینات ذهنی برکنترل پاسچر پویای افراد غیر ورزشکار بود. در حالی که در فاصله دستیابی آزمودنی های گروه کنترل در پیش و پس آزمون SEBT هیچ تفاوت معنی داری مشاهده نشد. ضمن این که فاصله دستیابی آزمودنی های گروه تجربی در سه جهت سخت آزمون SEBT (قدامی، قدامی جانبی و جانبی) در پیش آزمون و پس آزمون تفاوت معنی داری نداشت. بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج تحقیق تمرین ذهنی را می توان به یک روش کاربردی در بهبود کنترل پاسچر پویای افراد سالم محسوب نمود.
مقایسه تعادل ایستای افراد ورزشکار و غیر ورزشکار دارای کف پای صاف و طبیعی
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق: در حال حاضر اختلال در کنترل پوسچر به عنوان عاملی موثر در بروز آسیب های مچ پا و زانو به شمار می رود. بنابر این شناسایی متغیرهایی که کنترل پوسچر را تحت تاثیر قرار می دهند می تواند به پیشگیری از آسیب های آن کمک کند. هدف از انجام این تحقیق مقایسه تعادل ایستای افراد ورزشکار و غیر ورزشکار دارای کف پای صاف و طبیعی تحت شرایط حسی مختلف بود.
روش تحقیق: تعداد 60 نفر از دانشجویان مرد دانشگاه تهران جهت شرکت در تحقیق انتخاب و به چهار گروه: (1- غیرورزشکار دارای کف پای طبیعی 2- غیرورزشکار دارای کف پای صاف 3- ورزشکار دارای کف پای طبیعی 4- ورزشکار دارای کف پای صاف) تقسیم شدند. به منظور ارزیابی قوس کف پا از روش اندازه گیری افتادگی استخوان ناوی و جهت ارزیابی تعادل ایستای افراد نیز از دستگاه سکوی نیرو (force plate kistler ) استفاده شد. همچنین مقایسه کارایی سیستم های حسی مختلف در حفظ تعادل با پروتکل اصلاح شده آزمون کلینیکی تعامل حسی در تعادل(CTSIB) انجام شد.
نتایج: نتایج نشان داد که تفاوت معنی داری در تعادل ایستای افراد ورزشکار و غیر ورزشکار دارای کف پای صاف و طبیعی وجود ندارد (05/0P>). همچنین بین کارایی سیستم های حسی مختلف این افراد نیز تفاوت معنی داری مشاهده نشد (05/0P>). بحث و نتیجه گیری: از این رو می توان بیان داشت که کف پای صاف کنترل پوسچر را تحت تاثیر قرار نمی دهد. و همچنین پای صاف موجب تفاوت کارایی سیستم های حسی موثر در کنترل تعادل افراد ورزشکار و غیر ورزشکار نمی شود.
مقایسه ویژگی های شخصیتی خودپایی و احساس جویی ورزشکاران و غیر ورزشکاران
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق: هدف تحقیق حاضر مقایسه ویژگی های شخصیتی خودپایی و احساس جویی در ورزشکاران (نخبه و غیرنخبه) و غیر ورزشکاران بود.
روش تحقیق: 120 نفر از ورزشکاران مرد رشته های ورزشی بسکتبال، هندبال، والیبال، جودو و کاراته که عضو تیم های ملی و باشگاهی (60 نفر عضو تیم ملی و 60 نفر عضو لیگ دسته دوم و سوم باشگاهی ) بودند و 60 مرد غیر ورزشکار با دامنه سنی 30-20 سال، به صورت داوطلبانه انتخاب و پرسشنامه های خودپایی و احساس جویی را تکمیل نمودند. برای تحلیل داده های پژوهش، از شاخص ها و روش های آمار توصیفی و استنباطی شامل میانگین، انحراف معیار، تحلیل واریانس یک راهه، آزمون تعقیبی توکی و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد.
نتایج: نتایج تحقیق نشان داد که به طور کلی متغیر خودپایی در ورزشکاران و غیر ورزشکاران تفاوت معنی داری دارد (001/0 < P). به بیان دیگر، خودپایی در ورزشکاران نخبه و غیر نخبه بالاتر از افراد غیر ورزشکار بود و ورزشکاران نخبه نیز در مقایسه با ورزشکاران غیر نخبه از خودپایی بالاتری برخوردار بودند (001/0 < P). همچنین آزمودنی های سه گروه از نظر میزان احساس جویی تفاوت معنی داری داشتند (001/0 < P). سطح احساس جویی در ورزشکاران نخبه و غیر نخبه از افراد غیر ورزشکار پایین تر بود و ورزشکاران نخبه نیز در مقایسه با ورزشکاران غیر نخبه از احساس جویی پایین تری برخوردار بودند (001/0 < P). علاوه براین، بین متغیر خودپایی و احساس جویی هر سه گروه همبستگی منفی و معنی داری مشاهده شد (001/0 < P).
بحث و نتیجه گیری: به طور کلی مربیان، روانشناسان ورزشی و دست اندرکاران تربیت بدنی و ورزش قهرمانی با به کارگیری نتایج حاصل از این تحقیق می توانند در ارتقای عملکرد ورزشکاران تاثیر مثبت بگذارد. زیرا شناخت به موقع مؤلفه های شخصیتی ورزشکاران در تصمیم گیری آن ها برای انتخاب و شناسایی استعدادهای مناسب در سطوح قهرمانی می تواند تاثیر گذار باشد.
تاثیر کوتاه مدت فعالیت بدنی در آستانه لاکتات بر زمان واکنش ساده
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق: در تحقیق حاضر، تاثیر کوتاه مدت فعالیت بدنی در آستانه لاکتات بر زمان واکنش ساده مورد بررسی قرار گرفت.
روش تحقیق: به این منظور، تعداد 12 نفر دانشجوی مرد سالم 25-19 ساله دانشگاه تهران که در هیچ فعالیت ورزشی رقابتی شرکت نکرده بودند، گزینش شدند. هر آزمودنی، تکلیف زمان واکنش ساده را به عنوان پیش آزمون به مدت دو دقیقه اجرا کرد. آزمودنی ها سپس کار روی دوچرخه کارسنج (گروه تجربی) را به مدت 10 دقیقه اجرا کردند یا استراحت کردند (گروه کنترل). سپس، تکلیف زمان واکنش ساده را به مدت 10 دقیقه اجرا کردند. داده ها با روش آماری تحلیل واریانس فاکتوریال مخلوطA*(B) یا SP-ANOVA و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح 05/0 P<ارزیابی شد. نتایج: تاثیر کوتاه مدت فعالیت بدنی در آستانه لاکتات برای نمرات زمان واکنش ساده معنی دار بود (F(1،10) = 30.94 ; P<0.05) و نتایج آزمون تعقیبی کاهش معنی داری در زمان واکنش ساده در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل بلافاصله پس از شروع تکلیف تا دقیقه چهار را نشان داد.
بحث و نتیجه گیری: فعالیت بدنی در آستانه لاکتات ممکن است از طریق اثر مثبت روی انگیختگی، اثر مثبت روی جریان خون مغز یا به وسیله تنظیم سطوح انتقال دهنده های عصبی در سیستم عصبی مرکزی باعث بهبود زمان واکنش شود.
پاسخ آدیپونکتین سرم به یک جلسه دوی وامانده ساز با شدت های متفاوت در زنان غیر فعال
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق: هدف این تحقیق، بررسی پاسخ آدیپونکتین سرم به یک جلسه دوی وامانده ساز با شدت های مختلف در زنان غیرفعال بود.
روش تحقیق: 30 زن سالم با میانگین سن 31/2 ± 8/23 سال، وزن 35/3 ± 7/84 کیلو گرم و حداکثر اکسیژن مصرفی 03/2 ± 91/22 میلی لیتر به ازای هر کیلوگرم وزن بدن در دقیقه که هیچ گونه سابقه بیماری قلبی عروقی و دیابت نداشتند، انتخاب شدند و به طور تصادفی به سه گروه فعالیت با شدت کم (LIGَ)، با شدت متو سط (MIG) و با شدت زیاد (HIG) تقسیم شدند. پروتکل آزمون گیری شامل دوی پیشرونده تا حد واماندگی روی نوار گردان بدون شیب بود که با توجه به روش کارونن در گروه های LIG ،MIG و HIG به ترتیب با شدت 55 تا 65 درصد، 65 تا 75 درصد و 75 تا 85 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی اجرا شد. خون گیری در دو مرحله قبل و 30 دقیقه پس از اتمام فعالیت و با شرایط کاملا مشابه و به دنبال 12تا14 ساعت ناشتایی انجام شد. برای تعیین مقادیر آدیپونکتین سرمی، گلوکز وانسولین ناشتایی از تست الایزا و برای اندازه گیری TGو C- LDLاز روش آنزیماتیک استفاده شد. داده ها بااستفاده از آزمون های T وابسته وآنالیز واریانس یکطرفه در سطح 05/0≥P تحلیل شد.
نتایج: نتایج افزایش اندک غیر معنی دار مقادیر آدیپونکتین را به دنبال فعالیت در هر سه گروه LIG ،MIG و HIG نشان داد. از سوی دیگر، تغییرات مقادیر آدیپونکتین بین سه گروه و مقادیر پیش و پس آزمون گلوکز و انسولین نیز در هر سه گروه به لحاظ آماری معنی دار نبود.
بحث و نتیجه گیری: یافته های تحقیق نشان داد که افزایش شدت ورزش و کاهش مدت آن باعث تغییر اندک آدیپونکتین سرم در زنان جوان غیرفعال می شود. به علاوه، اگرچه ورزش عموما فواید کاملا شناخته شده ای بر دستگاه های بدن دارد، این مطالعه نشان می دهد ورزش با مدت کم بهبود مطلوبی را در مقادیر آدیپونکتین سرمی ایجاد نکرده است.
اثر تمرین هوازی بر غلظت لپتین پلاسمایی زنان با وزن طبیعی و ارتباط آن با چربی زیر پوستی
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق: هدف از اجرای این پژوهش، بررسی آثار 8 هفته تمرین هوازی بر غلظت لپتین پلاسما و ارتباط آن با چربی زیر پوستی ناحیه شکم در زنان با وزن طبیعی بود.
روش تحقیق: تعداد 18 داوطلب به طور تصادفی به دو گروه تمرین (میانگین سنی 7/4±11/43 سال، 76±9/23: BMI کیلوگرم بر مترمربع و 3/2±53/22 :Vo2max میلی لیتر در دقیقه در کیلوگرم) و شاهد (میانگین سنی 7/6±12/40 سال، 0/1±7./24 :BMI کیلوگرم بر مترمربع و 3/2±29/22 :Vo2max میلی لیتر در دقیقه در کیلو گرم) تقسیم بندی شدند. برنامه تمرین هوازی شامل 8 هفته تمرین دو (هر هفته 4 جلسه، هر جلسه 30 دقیقه) با شدت 75-55% حداکثر ضربان قلب ذخیره بود. لپتین، انسولین، وزن بدن، BMI، توده چربی بدن، چربی زیر پوستی شکمی، آمادگی هوازی (Vo2max) و میزان کالری دریافتی آزمودنی ها در وضعیت پایه و پس از مداخله تمرین در شرایط مشابه اندازه گیری شد.
نتایج: نتایج نشان دادند که غلظت لپتین پلاسما در گروه تمرین از ng/ml 3/4±05/10 به 09/3±44/7 کاهش یافت (045/0P<)، اما بین دو گروه تفاوت معنی داری مشاهده نشد (073/0P=). مقادیر وزن، BMI، چربی زیر پوستی شکمی در گروه تمرین در مقایسه با گروه شاهد، کاهش و Vo2max در این گروه افزایش معنی داری (05/0P<) نشان داد. اما تغییرات انسولین، توده چربی و کالری دریافتی در بین دو گروه معنی دار نبود (05/0P<). با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون بین لپتین و چربی زیر پوستی شکمی ارتباط مستقیم و معنی داری مشاهده شد (03/0P=).
بحث و نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت با این که سطوح لپتین پس از 8 هفته تمرین هوازی در زنان با وزن طبیعی کاهش معنی دار نشان نداده است، اما ارتباط سطوح لپتین با چربی زیر پوستی ناحیه شکمی، همبستگی لپتین را با چربی های ناحیه ای نشان می دهد.
تاثیر فعالیت بدنی شدید هوازی بر پروتئین های مثبت و منفی فاز حاد در دوندگان مرد
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق: ورزش شدید با تغییراتی در سطوح پروتئینهای فاز حاد همراه می باشد. هدف تحقیق حاضر، بررسی تاثیر فعالیتهای بدنی شدید هوازی بر روی سطوح پروتئینهای مثبت و منفی فاز حاد دوندگان مرد جوان بود.
روش تحقیق: بدین منظور16 نفر دونده مرد جوان به صورت داوطلب با میانگین سنی 2± 8/21 سال، قد 26/5 ± 175سانتی متر، وزن 21/2± 17/64 کیلوگرم، در این تحقیق شرکت نمودند. آزمودنی های تحقیق، آزمون ورزشی دویدن بالک را جهت بررسی پاسخ های هاپتوگلوبین سرم و آلبومین پلاسما اجرا کردند. نمونه های خونی قبل، بلافاصله و 3 ساعت پس از اتمام آزمون ورزشی جمع آوری شد. به منظور تجزیه و تحلیل آماری داده ها از روش تحلیل واریانس یکطرفه با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد (05/0P<).
نتایج: سطوح هاپتوگلوبین سرم بلافاصله (001/0 P=) و پس از 3 ساعت از دویدن شدید به طور معنی داری کاهش یافت (001/0 P=)، در حالی که سطوح آلبومین پلاسما بلافاصله پس از پایان دویدن شدید به طور معنی داری افزایش یافت، اما در پایان دوره باز یافت به سطوح اولیه برگشت نمود (001/0 P=).
بحث و نتیجه گیری: در مجموع، نتایج تحقیق پژوهش حاضر نشان می دهد که دوی شدید هوازی باعث کاهش سطوح هاپتوگلوبین سرم و افزایش سطوح آلبومین پلاسما می شود و این امر ممکن است به ترتیب به دلیل شدت فعالیت و همولیز ناشی از ضربه پاشنه، افزایش بازگشت لنفاتیک آلبومین بینابینی و افزایش سنتز آلبومین باشد.
حافظه جمعی در یادگیری مهارتهای حرکتی
حوزه های تخصصی:
در خصوص حافظه، محل ذخیره حافظه و ارتباط آن با یادگیری، نظریات زیادی وجود دارد ولی هیچ یک از آنها کنجکاوی بشر دانش پژوه را به تمامی ارضا نکرده است. مقاله حاضر با استناد به یافته های فیزیک، ژنتیک و روان شناسی، فرضیه جدید و متفاوتی را در حیطه حافظه معرفی کرده است و رویکردهای مستخرج از آن را که ممکن است در پژوهش های آتی تربیت بدنی و علوم ورزشی سودمند باشد، مطرح می کند. مطابق با این فرضیه، یادگیری و رفتار افراد یک گونه در حافظه جمعی آن گونه ثبت شده و استفاده تمام افراد گونه مذکور از آن را ممکن می سازد. این فرضیه به وجود میدانی به نام میدان شکل ساز اشاره می کند که در بیرون و درون ارگانیزم قرار دارد. در میدان شکل ساز، اطلاعات مربوط به شکل (ساختار) و رفتار (یادگیری) ارگانیزم ثبت شده و به این ترتیب یادگیری افراد یک گونه به سبب یادگیری دیگران تسهیل می شود. به عبارت دیگر یادگیری میان افراد یک گونه قابل انتقال است. از دیدگاه علم فیزیک، این میدان در قالب کوانتوم، به صورت ذره و موج عمل می کند و تحت تاثیر زمان و مکان نیست. در این مقاله با رجوع به شواهد پژوهشی موجود که تبیین کننده تاثیر میدان شکل ساز در تسهیل یادگیری است، چشم اندازی برای پژوهش های آتی در حیطه یادگیری حرکتی ترسیم شده است.