فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۴۱ تا ۱٬۲۶۰ مورد از کل ۱٬۷۵۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر پیش بینی موفقیت در اجرای مهارت های والیبال از روی شاخص های روان شناختی فیزیولوژیکی و پیکری در بازیکنان زن استان خراسان جنوبی حاضر در لیگ دسته اول کشور لیگ استانی و دانشجویان دانشگاهی است. اطلاعات مورد نیاز با وسایلی از قبیل کالیپر کولیس تخته انعطاف دینامومتر و چرخ کارسنج مونارک (مدل 839 و 894) تعیین و با استفاده از روش ضریب همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون گام به گام تجزیه و تحلیل شدند که در نتیجه این بررسی ارتباط معنی داری بین قد وزن قد بالاتنه قطر بازو انگیزش نوع گروه (موفق نیمه موفق یا مبتدی) سابقه بازی قدرت عضلانی چابکی انعطاف پذیری اوج توان بی هوازی پاها و تمرکز با مهارت سرویس بازیکنان مشاهده شد(05/0P<). به علاوه ارتباط معنی داری بین قد شاخص توده بدن انعطاف پذیری اوج توان بی هوازی پاها انگیزش نوع گروه سابقه بازی وزن محیط ساق پا قدرت عضلانی چابکی و تمرکز با مهارت پنجه (05/0P<) و همچنین رابطه معنی داری بین انعطاف پذیری سابقه ورزشی والدین نوع گروه سابقه بازی قدرت پنجه استقامت عضلات تنه چابکی و تمرکز با مهارت پاس بازیکنان (05/0P<) به دست آمد. از طرف دیگر رابطه خطی معنی داری بین وزن قطر بازو چابکی قدرت پشت و تمرکز با مهارت سرویس؛ و رابطه خطی معنی داری بین چابکی تمرکز و هدف گذاری با مهارت پاس بازیکنان (05/0P<) مشاهده گردید. در مجموع ارتباط قوی آماری (05/0P<) بین سابقه بازی و قدرت عضلانی با موفقیت در والیبال وجود داشت و شاخص های چابکی قدرت عضلات پشت و هدف گذاری دارای بالاترین قدرت پیشگویی )50/0(R2> برای اجرای موفقیت آمیز مهارت های والیبال بودند. از این رو به منظور کسب حداکثر موفقیت و گزینش بهتر بازیکنان توجه به این عوامل توصیه می شود.
نیمرخ آنتروپومتریکی آمادگی جسمانی و مهارتی پسران 10 تا 20 سال و ظرفیت های قهرمانی شهرهای منتخب کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین تفاوت زمینه های ورزشی (عوامل آنتروپومتریکی، آمادگی جسمانی و مهارتی) پسران 10 تا 20 سال پنج شهر کشور بود تا بر این اساس رشته های ورزشی مناسب هر شهر شناسایی شود. بدین منظور 230 نفر از پسران شهرهای تهران، مشهد، اصفهان، اردبیل و بابلسر (در مجموع 1150 پسر در چهار گروه سنی 10 تا 11 ، 12 تا 14، 15 تا 17 و 18 تا 20 سال) به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. متغیرهایی مانند قد، وزن، شاخص توده بدن، قدرت پنجه دست و قدرت عمومی، انعطاف پذیری، توان انفجاری پاها، استقامت بی هوازی، توان هوازی و آزمون های مهارتی حمل توپ با دست، حمل توپ با پا و تبادل توپ تنیس با دیوار در آنها اندازه گیری شد. برای مقایسه هر کدام از متغیرها بین شهر های مختلف از روش ANOVA و آزمون تعقیبی LSD استفاده شد. یافته های پژوهش علاوه بر ارائه نیمرخ سلامتی، آمادگی جسمانی و مهارتی گروه های مورد مطالعه، تفاوت های معنی داری را بین برخی متغیرها در میان شهر ها نشان داد، به طوری که بعضی از شهرها برتری هایی از لحاظ عوامل آمادگی جسمانی و مهارتی داشتند. بر این اساس و با عنایت به خصوصیات جسمانی و مهارتی مورد نیاز رشته های ورزشی مختلف، به نظر می رسد بابلسر در رشته های ورزشی از جمله والیبال، بسکتبال، هندبال، واترپولو، کشتی، جودو و قایقرانی؛ اصفهان در رشته های ورزشی مثل پرتاب ها، شنا، فوتسال، فوتبال، دوهای نیمه استقامت، گروه ورزش های راکتی و گروه ورزش های رزمی؛ اردبیل در رشته های ورزشی از جمله دوهای استقامت، اسکی آلپاین و صحرانوردی، فوتبال و گروه ورزش های راکتی و مشهد در رشته های ورزشی مثل دوچرخه سواری استقامت، دوهای استقامت و نیمه استقامت دارای اولویت نسبی هستند. همچنین مقایسه نتایج تحقیق با طرح آمایش سرزمین و قطب بندی رشته های ورزشی نشان داد که یافته های تحقیق حاضر با نتایج طرح های مذکور در بعضی موارد همخوانی ندارد.
در مجموع، اطلاعات این طرح می تواند زمینه مناسبی را برای سرمایه گذاری هدفمند بخش های اجرایی ورزش کشور در عرصه ورزش قهرمانی فراهم آورد.
اثرات یک جلسه تمرین موازی استقامتی- مقاومتی بر تغییرات هماتولوژیک مردان ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ورزش و علوم زیست حرکتی سال ۱ بهار ۱۳۸۸ شماره ۲
17 - 26
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش، بررسی اثرات یک جلسه تمرین موازی استقامتی و مقاومتی بر تغییرات هماتولوژیک مردان ورزشکار بود. روش شناسی: بدین منظور، هشت دانشجوی تربیت بدنی دانشگاه گیلان با میانگین سن 51/1±21 سال، وزن 85/8±25/74 کیلوگرم و قد 57/5±2/178 سانتی متر به صورت داوطلب در پژوهش شرکت کردند. آزمودنی ها تمرینات موازی استقامتی و مقاومتی را در یک جلسه 90 دقیقه-ای انجام دادند. اندازه گیری تغییرات خون شناسی آزمودنی ها (WBC، RBC، HCT، HB، MCH، MCHC، MCV، PLT و PV) در فواصل زمانی قبل از تمرین، بلافاصله و سه ساعت پس از تمرین صورت گرفت. از آزمودنی ها خواسته شده بود حداقل 12 ساعت پیش از اولین خون گیری ناشتا باشند. در هر مرحله از خون گیری، پنج سی سی خون از ورید بازویی آزمودنی ها گرفته شد. نتایج: برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بن فرونی برای بررسی تغییرات هماتولوژیک در سطح 05/0 P < استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد مقدار RBC، HCT و HB بلافاصله پس از تمرین افزایش غیر معنی دار و سه ساعت پس از آن کاهش معنی داری نسبت به پیش از تمرین داشت (05/0 P≤). اما تفاوت معنی داری درشاخص های WBC، MCH، MCHC، MCV، PLT و PV مشاهده نشد (05/0 P>). نتیجه گیری: با توجه به کاهش شاخص های مؤثر در اکسیژن رسانی به عضلات فعال و تأثیر نامطلوب احتمالی بر اجرای ورزشکاران به مربیان توصیه می شود در تجویز برنامه های تمرین موازی بیشتر احتیاط نمایند.
بررسی میزان آگاهی کشتی گیران باشگاه های شهر تهران در مورد دوپینگ و برآورد آنها از شیوع فعلی در کشور (1385 –1386)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه دوپینگ در ورزشکاران به معضل پیچیده ای تبدیل شده است. باتوجه به اینکه کشتی، ورزش ملی و بومی کشور محسوب می شود و با عنایت به اینکه احتمال سوء مصرف دارو باتوجه به ماهیت قدرتی این رشته زیاد است، بر آن شدیم تا میزان آگاهی کشتی گیران باشگاه های شهر تهران در مورد دوپینگ و برآورد آنها از شیوع فعلی در کشور را بررسی کنیم. به این منظور در یک مطالعه مقطعی، 426 نفر در دوره زمانی 86 – 1385 مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای این کار از پرسشنامه ای که روایی و پایایی آن به صورت pilot بر روی 30 نفر مورد سنجش قرار گرفته بود، استفاده شد. برای اجرا، پرسشگران طرح به باشگاه هایی که با نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شده بودند مراجعه و پرسشنامه را بین ورزشکاران توزیع و پس از تکمیل، دریافت کردند. داده ها با برنامه SPSS آنالیز آماری شد.یافته های تحقیق نشان داد آگاهی کشتی گیران از سه حیطه دوپینگ، آشنایی با داروهای غیرمجاز و شناخت عوارض جانبی به ترتیب در 8/70، 8/95 و 5/99 درصد موارد ضعیف یا متوسط ارزیابی شد. در مورد مشاوران ورزشکاران، 8/40 درصد دوستان، 13 درصد مربی و 2/5 درصد پزشکان را عنوان کردند. به ترتیب 4/35 و 5/12 درصد کشتی گیران شیوع سوءمصرف در رقابت های لیگ و ورزشکاران هم باشگاهی خود را بیش از 50 درصد برآورد کردند. به طور کلی می توان نتیجه گرفت که کشتی گیران شهر تهران در حوزه دوپینگ دانش مناسبی ندارند، به همین دلیل تدوین برنامه آموزشی جامع با عنایت به کلیه مخاطبان و با هدف رفع ناآگاهی، اصلاح باورهای نادرست، هوشیار ساختن آنان در مورد تبعات دوپینگ و توجه به ارزش ها در مواجهه با دوپینگ، ضروری است.
تاثیر تمرینات مقاومتی بر تغییرات لپتین و هورمونهای مرتبط با آن در دانشجویان دختر غیر ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ورزش و علوم زیست حرکتی سال ۱ بهار ۱۳۸۸ شماره ۲
55 - 64
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این تحقیق بررسی تاثیر تمرینات مقاومتی بر تغییرات لپتین و برخی هورمون های مرتبط در دانشجویان دختر غیر ورزشکاراست. روش شناسی: در ابتدا 40 دانشجوی غیر ورزشکار( با میانگین و انحراف معیار سنی 2/1±21سال، وزن 6 ± 62 کیلوگرم، طول قد 3 ± 160 سانتیمتر، شاخص توده بدنی5/0± 7/24 کیلوگرم بر متر مربع و حداکثر اکسیژن مصرفی 7/1 ± 2/42 میلی لیتر بر کیلوگرم در هر دقیقه) داوطلبانه انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه 20 نفری تجربی و کنترل تقسیم شدند. آزمودنی ها بعد از 20 دقیقه گرم کردن به مدت 45 دقیقه برنامه تمرین با وزنه داشتند (روش دلورم-واتکینز). برنامه تمرینی شامل 8 هفته و هر هفته سه جلسه بود. متغیرهای تحقیق در 5 مرتبه (قبل از شروع تمرینات ودر پایان هفته های دوم،چهارم،ششم و هشتم) اندازه گیری شد. یافته ها: نتایج نشان داد میزان لپتین و انسولین در دو هفته اول کمی افزایش دارد اما به مرور تا پایان تمرینات کاهش معنادار پیدا می کند (05/0(p < و (79/0=r). هم چنین مشخص گردید میزان کورتیزول،تیروکسین وتری یدوتیرونین افزایش پیدا کرده است اما این تغییرات معنادار نیست (05/0 p>). نتیجه گیری: مشخص گردید شدت و حجم برنامه تمرینی و سطح آمادگی آزمودنی ها می تواند منجر به ایجاد تغییرات معنادار در لپتین و انسولین شود. این تغییرات هورمونی به سمتی حرکت می کند که در نهایت منجر به افزایش انرژی قابل دسترس می شود. این موضوع باعث تقویت این فرضیه است که افزایش انرژی قابل دسترس منجر به کاهش تولید لپتین می گردد .
تاثیر حرکات کششی ایستا و دستگاه ماساژ LPG بر شاخص های کوفتگی عضلانی تاخیری پس از یک جلسه تمرین مقاومتی در زنان غیر ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر حرکات کششی ایستا و دستگاه ماساژ LPG بر شاخص های کوفتگی عضلانی تأخیری پس از یک جلسه تمرین مقاومتی بود. این مطالعه بر روی 30 نفر زن غیر ورزشکار داوطلب با میانگین سنی 14/1±8/21 سال و درصد چربی 43/1±69/23 درصد، در سه گروه جداگانه و همگن (حرکات کششی 12 ساعت پس از تمرین، ماساژ 15 دقیقه ای LPG یک ساعت پس از تمرین و گروه کنترل) انجام شد. برنامه مقاومتی کشش پشت ران شامل 15×3 با 1RM70% بود. متغیرهای کراتین کیناز، درد، دور ران(تورم)، انعطاف پذیری، قدرت بیشینه هم طول و توان عضلات پشت ران در دو نوبت قبل و 24 ساعت پس از تمرین اندازه گیری شدند. ابتدا داده ها در قالب طرح 2×3 بررسی شد و سپس دامنه ی اختلافات با استفاده از تحلیل واریانس یک طرفه (ANOVA) و آزمون تعقیبی توکی در سطح 05/0 تحلیل شد. نتایج نشان داد که دامنه تغییرات کراتین کیناز، درد و دور ران گروه های کششی ایستا و ماساژ LPG به طور معنی داری کمتر از گروه کنترل بود. همچنین دامنه تغییرات انعطاف پذیری، قدرت بیشینه هم طول و توان عضلانی گروه کنترل به طور معنی داری کمتر از گروه های کششی ایستا و ماساژ LPG بود. درحالی که بین دو گروه کششی ایستا و ماساژ LPG در هیچ کدام از متغیرها تفاوت معنی داری مشاهده نشد. به هرحال، با توجه به عدم تفاوت معنی داری بین دو روش و بالا بودن هزینه درمانی و نیاز تخصصی بالای ماساژ LPG، می توان از روش کم هزینه و آسان حرکات کششی ایستای پیش و پس از تمرین استفاده کرد. اما با در نظر گرفتن برتری ماساژ LPG در برخی از شاخص های پاتولوژیک و فیزیولوژیک، انجام تحقیقات بیشتر ضروری به نظر می رسد.
آمار شیوع دوپینگ و نوع مواد دوپینگی در ورزش های جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حرکت بهار ۱۳۸۸ شماره ۳۹
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، بررسی میزان شیوع دوپینگ و نوع مواد مصرفی در ورزش های مختلف جهانی در سال های 2004 و 2005 میلادی بود. به همین منظور اطلاعات مربوط به تعداد آزمایش های انجام شده و تعداد نمونه های مثبت گزارش شده در رشته های مختلف ورزشی از وب سایت های آژانس جهانی مبارزه با دوپینگ و کمیته بین المللی المپیک کسب شد و از طریق آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. نتایج نشان داد که آزمایش های انجام شده در سال 2005 (183337 مورد) نسبت به سال 2004 (169187 مورد) 4/8 درصد و درصد نمونه های مثبت دوپینگی در سال مذکور (9/39 مورد) 4/34 درصد نسبت به سال 2004 (2909 مورد) افزایش داشته است. در مجموع 6818 مورد گزارش مثبت دوپینگ در این دو سال ثبت شده است. ورزش دوچرخه سواری در هر دو سال دارای بیشترین تعداد موارد مثبت گزارش شده است (1089 مورد) . بیشترین ماده دوپینگی در هر دو سال از نوع استروئیدهای آنابولیک بوده است (3055 مورد) و کانابینوئیدها (1021 مورد) و بتا 2 – آگونیست ها (990 مورد) در رده های بعدی قرار دارند. در کل نتایج این تحقیق نشان داد که مصرف مواد نیروزا در ورزش در سطح جهانی بسیار زیاد است. به نظر می رسد در ایران نیز معضل دوپینگ در حال اپیدمی شدن است و افزایش آگاهی در این زمینه در پیشگیری از این عمل مفید واقع خواهد شد.
مقایسه برخی شاخص های ریوی مصدومین شیمیایی با افراد سالم در وضعیت-های مختلف بدنی: تجویز تمرینات ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ورزش و علوم زیست حرکتی سال ۱ بهار ۱۳۸۸ شماره ۲
45 - 54
حوزههای تخصصی:
هدف: از تحقیق حاضر، مطالعه شاخص های ریوی در وضعیت های مختلف بدنی (ایستاده، نشسته روی صندلی، طاقباز و دراز کشیده به پهلو) در مصدومین شیمیایی و مقایسه آن با افراد سالم بود. روش شناسی: 15 فرد سالم (سن 5±4/39 سال، قد 1/6±7/170 سانتی متر، وزن 2/4±6/71 کیلوگرم) و 10 جانباز شیمیایی (سن 5±7/42 سال، قد 4/5±8/174 سانتی متر و وزن 6±8/80 کیلوگرم) در این پژوهش شرکت کردند. پارامترهای تنفسی شامل اوج جریان بازدمی (PEF)، تهویه دقیقه ای (VE) و تواتر تنفسی (fb) در وضعیت های مختلف بدنی به وسیله دستگاه اسپیرومتر مورد اندازه گیری قرار گرفت. نتایج: نتایج تحقیق نشان داد که بالاترین و کمترین مقدار اوج جریان بازدمی و تهویه دقیقه ای در هر دو گروه، به ترتیب در وضعیت ایستاده و دراز کشیده بدست آمد که براساس آزمون آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر، تفاوت معنی داری با دیگر وضعیت ها داشتند (05/0 ≥p)، اما تفاوت معنی داری در تواتر تنفسی بین وضعیت های مختلف بدنی مشاهده نگردید. نتیجه گیری: با توجه به اینکه، کارایی دستگاه تنفسی در جانبازان شیمیایی نسبت به افراد سالم پائین تر است، پیشنهاد می شود که این افراد در هنگام بروز مشکلات تنفسی و همچنین در هنگام انجام فعالیت های ورزشی در وضعیت ایستاده باشند.
تاثیر یک دوره تمرین هوازی منتخب روی چرخ کارسنج با برخی شاخص های تهویه ای در مصدومین شیمیایی گازهای جنگی (گازخردل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه تاثیر تمرین هوازی منتخب بر برخی شاخص های تهویه ای مانند حجم بازدمی اجباری در ثانیه اول( ) تهویه ارادی بیشینه (MVV) ظرفیت حیاتی (VC) و حجم جاری (TV) در مصدومین شیمیایی گازهای جنگی(گاز خردل) بود. به همین منظور 14 نفر از جانبازان شیمیایی ریوی که در اثر تماس با گاز خردل دچار ضایعه ریوی در حد متوسط (ملاک جهت ورود به تحقیق در دامنه بین 51 تا 65 درصد پیش بینی شده)دچار هستند با میانگین سنی 08/8±89/44 سال وزن57/12±41/77 کیلوگرم حجم بازدمی اجباری در ثانیه اول 42/9±81/61 درصد پیش بینی شده انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه کنترل (6 نفر) و تجربی (8 نفر) تقسیم شدند. ابتدا بیماران پیش آزمون اسپیرومتری مربوط به MVV VCو TV و سپس آزمون اصلاح شده بروس را برای تعیین اجرا کردند. آنگاه گروه تجربی به مدت 4 هفته برنامه تمرین هوازی منتخب را با چرخ کارسنج با شدت 70 تا 80 درصد به مدت 20 تا 30 دقیقه و سه بار در هفته اجرا کردند و سپس از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. پس از آنالیز آماری در سطح 05/ 0 < P نتایج تحقیق نشان داد که تمرین هوازی منتخب با چرخ کارسنج بر مقدار MVV VCو TV گروه تجربی در پس آزمون نسبت به پیش آزمون تاثیر اندکی داشته است که از نظر آماری معنی دار نبوده است (مقادیرp به ترتیب 361/0 528/0 063/0 187/0). همچنین تغییرات بین گروهی عوامل مذکور در مقایسه با پیش آزمون و پس آزمون نیز معنی دار نبوده است(مقادیرP به ترتیب 724/0 898/0 445/0 628/0). نتایج نشان می دهد تمرین هوازی منتخب با چرخ کارسنج به مدت 4 هفته ی بر شاخص های تهویه ای ( MVV VCو TV) جانبازان شیمیایی ریوی تاثیر ندارد.
اثر تمرین مقاومتی و بی تمرینی بر فیبرینوژن، غلظت پلاسمایی و سلولهای خونی در دختران چاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ورزش و علوم زیست حرکتی سال ۱ بهار ۱۳۸۸ شماره ۲
27 - 37
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر یک دوره تمرین مقاومتی و بی تمرینی بر فیبرینوژن و سلولهای خونی در دختران چاق بود. روش شناسی: تعداد 24 نفر ( میانگین سنی 30/2 ± 61/21 سال، قد 89/6 ± 159 سانتی متر، وزن 23/10± 68/80 کیلوگرم و شاخص توده بدن 34/3 ± 26/32 کیلوگرم بر متر مربع) به صورت تصادفی در دو گروه تجربی و کنترل قرار گرفتند. گروه تجربی تمرینات مقاومتی، به مدت 8 هفته، هر هفته چهار جلسه با شدت 1RM70-60%، انجام دادند و به دنبال آن 10 روز بی تمرینی داشتند. قبل از شروع تمرینات، بعد از پایان دوره تمرین و دوره ی بی تمرینی از افراد دو گروه به منظور اندازه گیری فیبرینوژن و سلولهای خونی دختران چاق، خونگیری انجام شد. یافته ها: تجزیه و تحلیل آماری در رابطه با تفاوت میانگین های غلظت فیبرینوژن (052/0=p)، تعداد پلاکتها (422/0=p)، گلبولهای سفید (775/0=p)، مقدار هموگلوبین (145/0=p) و اسمولالیته (451/0=p) بین دو گروه نشان داد که تمرین مقاومتی تأثیر معنی داری بر این عوامل نداشت، اگرچه تفاوت معنی داری بین میانگین تعداد گلبولهای قرمز (005/0=p) و درصد هماتوکریت (036/0=p) خون دو گروه متعاقب تمرین مشاهده شد. همچنین قدرت عضلانی نیز متعاقب تمرین افزایش معنی داری (001/0=p) را نشان داد. بعد از 10 روز بی تمرینی، تفاوت معنی دار مشاهده شده پس از تمرین در قدرت (227/0=p)، تعداد گلبولهای قرمز(377/0=p) و درصد هماتوکریت (053/0=p) دیگر وجود نداشت . بحث و نتیجه گیری: درحالی که 8 هفته تمرین مقاومتی موجب افزایش قدرت عضلانی و همزمان کاهش تعداد گلبول های قرمز و درصد هماتوکریت می شود، اما تأثیری بر غلظت فیبرینوژن، تعداد پلاکتها وتعداد گلبولهای سفید ندارد. این نتایج بیان می کند، برای اثر بخش بودن تمرین مقاومتی بر غلظت فیبرینوژن و سایر سلولهای خونی احتمالا تمرین مقاومتی برای مدت زمان طولانی تر و با شدت بیشتر باید انجام شود.
تاثیر تمرینات هوازی بر لپتین و برخی هورمون ها و ارتباط آنها در دانشجویان پسر غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه تأثیر تمرینات هوازی بر تغییرات لپتین و برخی هورمونهای (انسولین، کورتیزول،تیروکسین و ترییدوتیرونین) و ارتباط آنها در دانشجویان پسر غیر ورزشکار دانشگاه شیراز است. در ابتدا تعداد 40 دانشجوی پسر غیر فعال با میانگین سنی 7/1±20سال، وزن 8± 86 کیلو گرم، قد 4±173 سانتیمتر، شاخص توده بدنی 5/0±7/28 کیلو گرم برمترمربع وحداکثر اکسیژن مصرفی 7/3±2/44میلیلیتر بر کیلو گرم در دقیقه انتخاب و به دو گروه تمرینی یا تجربی و کنترل تقسیم شدند. برنامه تمرینی شامل 8هفته تمرین و هر هفته 3جلسه بود.شدت تمرینات با 50 تا 55 درصد شروع و به صورت پیشرونده در هفته آخر با 65 تا 70 درصد حداکثر ضربان قلب بود که در قالب آزمون میدانی بالک به مدت 15 دقیقه اجرا میشد. متغیرهای تحقیق در 5 مرتبه (قبل از شروع تمرینات در پایان هفتههای دوم، چهارم،ششم وهشتم) اندازهگیری شد.در این مطالعه، آزمودنیهایی که از داروهای خاص استفاده میکردند، حذف شدند. لپتین پلاسما با روش RIA وسطوح انسولین، کورتیزول، تیروکسین و ترییدوتیرونین با کیت مخصوص و به روش ELISA اندازهگیری شد.
نتایج حاصل از پیش آزمون نسبت به پس آزمون در گروه تمرینی نشان داد با انجام تمرین، سطوح لپتین و انسولین کاهش معنیدار و سطوح کورتیزول و تیروکسین افزایش معنیدار یافته است (05/0=P).به علاوه، بین کاهش لپتین و انسولین (82/0=r) وکاهش لپتین با افزایش کورتیزول وتیروکسین رابطه معنیدار (به ترتیب 67/0- = r و 62/0- = r) مشاهده شده است.
براساس این یافتهها، شدت وحجم برنامه تمرینی وسطح آمادگی آزمودنیها، از عوامل مؤثر برای ایجاد تغییرات قابل توجه سطوح لپتین، انسولین، تیروکسین، کورتیزول و ترییدوتیرونین میباشند.
اثر شدت تمرین بر غلظت آدیپونکتین بافتی در موش های صحرایی نر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر عبارت است از مطالعه اثر یک دوره تمرین با سه شدت مختلف بر میزان آدیپونکتین بافت های عضلانی، چربی، و کبد. به همین منظور، 32 سرموش صحرایی نر 8 هفته ای از نژاد ویستار با میانگین وزن 54 ± 185 گرم انتخاب شدند و به طور تصادفی در سه گروه تجربی تمرین با شدت بالا (85-80 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی)، تمرین با شدت متوسط (70-75 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی)، و تمرین با شدت پایین (50-55 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی)، و یک گروه کنترل قرارگرفتند. گروه های تجربی به مدت 12 هفته، هر هفته 5 روز، و هر روز 60 دقیقه با شدت های تعیین شده روی نوارگردان با شیب صفر درجه به تمرین پرداختند. پس از 12 هفته تمرین مقدار آدیپونکتین بافت های کبد، چربی، و عضله نعلی در حالت ناشتا در هر چهار گروه به روش ELISA اندازه گیری شد. نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد غلظت آدیپونکتین بافت چربی در گروه تمرین با شدت بالا و متوسط پس از تمرین ورزشی به طور معناداری افزایش یافت (05/0p<)، در حالی که مقدار آدیپونکتین در دو بافت کبد و عضله نعلی پس از تمرین کاهش یافت، اگر چه این کاهش به لحاظ آماری معنادار نبود. نتایج این مطالعه نشان داد غلظت آدیپونکتین بافت چربی در پاسخ به تمرین در موش های صحرایی نر سالم افزایش می یابد، در حالی که به نظر می رسد تغییرات غلظت آدیپونکتین بافت های کبد و عضله در پاسخ به تمرین به عوامل متعددی از جمله تعادل انرژی بدن بستگی دارد.
تغییرات شاخص های ساختاری و عملکردی قلب مردان نخبه ی سه گانه کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ورزش و علوم زیست حرکتی سال ۱ بهار ۱۳۸۸ شماره ۲
1 - 9
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف: به عنوان یک اصل پذیرفته شده، ورزش های استقامتی عمدتاً باعث سازگاری های قلبی و همودینامیکی می شوند. با این حال، مطالعات نسبتاً کمی درباره ی اثرات ورزش سه گانه روی سازگارهای ریخت شناسی و فیزیولوژیکی قلب انجام شده است. از اینرو، تحقیق حاضر به منظور تعیین تغییرات شاخص های ساختاری و عملکردی قلب مردان نخبه ی سه گانه کار در مقایسه با افراد غیرورزشکار انجام شد. روش شناسی: بدین منظور 10 مرد سه گانه کار نخبه (میانگین سنی 49/1±7/18 سال، شاخص توده ی بدن 94/0±11/21 کیلوگرم/متر مربع) و10 مرد غیرورزشکار سالم (میانگین سنی 08/1±5/19 سال، شاخص توده ی بدن 14/2±22 کیلوگرم/متر مربع) به صورت داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. ابعاد و عملکرد قلب با استفاده از دستگاه های اکوکادیوگرافی دو بعدی و داپلر M-mode مورد ارزیابی قرار گرفت. مقادیر نسبی شاخص های قلبی با استفاده از رویه ی سطح بدن اصلاح شد. داده های حاصله به صورت میانگین و انحراف استاندارد به کمک آزمون t مستقل در سطح معنی داری 05/0 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: یافته های تحقیق حاضر حاکی است شاخص های ساختاری قلب (توده و ابعاد پایان دیاستولی بطن چپ و ضخامت دیواره ی خلفی حین سیستول و دیاستول) و حجم ضربه ای سه گانه کاران به طور معنی دار بزرگتر از گروه کنترل است(05/0P<)؛ اما شاخص های عملکردی ضربان و حاصل ضرب مضاعف ضربان- فشار قلب این ورزشکاران در حین استراحت به طور معنی داری کمتر از گروه غیرورزشکار است(05/0P<). با این حال، هیچ گونه اختلاف معنی داری بین برون ده، کسر تخلیه، زمان کوتاه شدگی و فشار خون سیستولی قلب سه گانه کاران و گروه کنترل در حالت استراحت مشاهده نشد(05/0P<). نتیجه گیری: از اینرو، می توان نتیجه گیری کرد که فشار همودینامیکی ناشی از انجام ورزش سه گانه باعث هایپرتروفی قلب می شود. با این حال، برخلاف هایپرتروفی پاتولوژیک، ترکیب حجیم شدگی درون گرا و برون گرای قلب سه گانه کاران همراه با کاهش ضربان و حاصل ضرب ضربان- فشار در حد کاملاً طبیعی و بهتر از افراد غیرورزشکاراست.
تاثیر چرخه شبانه روزی بر پاسخ سگمانST الکتروکاردیوگرام قلب ورزشکاران به آزمون زیربیشینه 195PWC(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی تاثیر چرخه شبانه روزی بر پاسخ سگمان ST الکتروکاردیوگرام قلب ورزشکاران به آزمون زیربیشینه 195PWC انجام گرفته است. در این تحقیق تعداد 13 نفر آزمودنی مرد با میانگین و انحراف معیار سن 3/2± 7/23 سال وزن 2/4± 69 کیلوگرم و قد 3/2±5/176 سانتی متر از میان دانشجویان دو سال آخر رشته تربیت بدنی شرکت کردند. در ساعت 8 صبح از آزمودنیها نمونههای الکتروکاردیوگرام وضعیت استراحت ECG) استراحت( گرفته شد. سپس آزمون 195 PWC به اجرا درآمد و بلافاصله پس از آن الکتروکاردیوگرام آزمودنیها ECG) صبح( گرفته شد. در ساعت 17 همان روز مجدداً آزمون 195 PWC به اجرا در آمد و پس از آن الکتروکاردیوگرام آزمودنیها ECG) عصر( ثبت شد. آزمون 195 PWC باعث تغییر معنی دار پاسخ سگمان ST الکتروکاردیوگرام قلب ورزشکاران در هر دو نوبت صبح و عصر نسبت به حالت استراحت شد اما تفاوت معنیداری بین میانگین اندازههای صبح و عصر مشاهده نشد (استراحت: 017/0± 053/0 صبح: 011/0± 023/0 عصر:
004/0± 000/0 میلی ولت 05/0P<). یافتههای تحقیق نشان میدهد هر چند که آزمون 195 PWC باعث کاهش معنیدار (از لحاظ آماری) ولتاژ سگمان ST میشود اما این کاهش از لحاظ پاتولوژیک معنیدار نیست (کمتر از 1/0 میلی ولت)؛ ضمن اینکه وقت روز (صبح یا عصر) روی پاسخ سگمان ST تاثیر نمیگذارد.
مقایسه هزینه انرژی راه رفتن در دامنه ای از سرعت ها بین دختران چاق و با وزن طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدفِ پژوهش حاضر بررسیِ هزینه انرژی راه رفتن در دامنه ای از سرعت ها بین دو گروه دانشجویان دختر غیرورزشکار چاق و با وزن طبیعی بوده است. آزمودنی های این پژوهش را تعداد 19 دختر دانشجو که بر اساس شاخص توده بدن(BMI)به دو گروه چاق (9 n= 7/1±1/32=BMI کیلوگرم بر متر مربع) و با وزن طبیعی(10 n= 4/1±4/21= BMI کیلوگرم بر متر مربع) تقسیم شدند تشکیل دادند. برای اندازه گیری هزینه انرژی آزمودنی ها VO2 و VCO2 آزمودنی ها هنگامی که در شش سرعت (5/0 75/0 1 25/1 75/1 متر بر ثانیه؛ در دوره های پنج دقیقه ای و بین هر دوره پنج دقیقه استراحت) راه می رفتند توسط دستگاه تحلیل گر گاز اندازه گیری شد. هزینه انرژی ایستادن در ابتدای آزمون و در شرایطی که آزمودنی ها بدون هیچگونه تحرکی ایستاده بودند به مدت پنج دقیقه اندازه گیری شد. نتایج آزمون افزایش معناداری در میزان هزینه انرژی ناخالص (8/0± 31/4) و میزان هزینه انرژی خالص ( 6/0± 2/3) گروه چاق در مقایسه با میزان هزینه انرژی ناخالص (5/0± 13/3) و میزان هزینه انرژی خالص (5/0± 2/1) گروه با وزن طبیعی نشان داد. این در حالی است که وقتی داده ها را نسبت به وزن بدن استاندارد کردیم تفاوت بین دو گروه در رابطه با هر دو میزان هزینه انرژی ناخالص و خالص معنادار نبوده است. بر این اساس میزان هزینه انرژی ناخالص افراد چاق بیشتر از افراد با وزن طبیعی است؛ این تفاوت
در میزان هزینه انرژی خالص دو گروه نیز وجود دارد اما به دلیل میزان هزینه انرژی ایستاده کمتر در افراد چاق مقدار آن کمتر می باشد. با توجه به نتایج به دست آمده به نظر می رسد وزن بدن عامل اصلی تفاوت هزینه انرژی در سرعت های مختلف راه رفتن بین زنان چاق و با وزن طبیعی باشد اما موارد دیگری نظیر: عوامل بیومکانیکی و فیزیولوژیکی نیز نقش مؤثری در این افزایش دارند.