مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
تمرین مقاومتی دایره ای
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، تأثیر تمرینات مقاومتی دایره ای با ویتامین C بر تغییرات هموسیستئین(Hcy)، پروتئین واکنش دهندهC (CRP) و عامل نکروزی تومور آلفا (TNF-α) مردان سالم غیر ورزشکار است. بدین منظور، تعداد 37 مرد سالم غیرورزشکار ( میانگین سن 38/3 ± 12/26 سال، وزن 97/4 ± 46/71 کیلوگرم، قد 35/4± 21/173 سانتی متر و چربی بدن 93/3 ± 77/15 درصد) به صورت تصادفی انتخاب، و به سه گروه، تجربی 1 (گروه تمرین،12 نفر)، تجربی 2 (تمرین- مکمل،13 نفر) و کنترل (12 نفر) تقسیم شدند و برای مدت هشت هفته در برنامه تمرین مقاومتی دایره ای شرکت کردند. سطوح Hcy، CRP و TNF-α نمونه های خونی در دو مرحله (پیش آزمون و پس آزمون) با استفاده از روش های آزمایشگاهی استاندارد ارزیابی شد. غلظت Hcy و TNF-α پلاسما با روش الایزا، CRP با روش نفلومتری و BMI بر اساس نسبت وزن(کیلوگرم) به مجذور قد(متر) اندازه گیری شدند. از آزمون آماری آنالیز واریانس یک طرفه و روش تعقیبی LSD، برای مقایسه گروه ها در سطح معنی داری 05/0P < استفاده گردید.
نتایج نشان دادند که Hcy گروه تمرین- مکمل نسبت به دو گروه دیگر به طور معنی داری پایین تر است(04/0p = )، ولیCRP گروه تمرین نسبت به گروه های مکمل و کنترل افزایش معنی داری داشته است(02/0 p =). همچنین شاخص توده بدن دو گروه تجربی نسبت به گروه کنترل کاهش معنی داری را نشان داده است(000/0 p =). بنابراین، تمرینات مقاومتی دایره ای با ویتامین C برای تقویت دستگاه دفاعی و ایمنی بدن توصیه شده است که متعاقباً سبب کاهش بیماری های قلبی– عروقی، سکته های مغزی و کاهش آلزایمر در دوران پیری می شوند.
اثر دوازده هفته تمرین مقاومتی دایره ای بر پروتئین واکنشگر C و نیمرخ لیپیدی زنان غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش شاخص التهابی پروتئین واکنشگر C (CRP) و نیمرخ لیپیدی با افزایش خطر بیماری های قلبی-عروقی همراه است. با وجود این، تأثیر تمرینات مقاومتی بر این عوامل خطرزای قلبی-عروقی در زنان ناشناخته است. هدف: بررسی اثر دوازده هفته تمرین مقاومتی دایره ای بر پروتئین واکنشگر C و نیمرخ لیپیدی زنان غیرفعال. روش: 24 زن جوان غیرفعال با میانگین سنی 50/3± 26 سال، قد 50/2±160 سانتی متر و وزن 93/6±62 کیلوگرم،به طور داوطلبانه انتخاب و به صورت تصادفی ساده به دو گروه 12 نفره کنترل و تجربی تقسیم شدند. برنامه تمرینی شامل دوازده هفته تمرین مقاومتی دایره ای، هر هفته سه جلسه به مدت 20 تا 60 دقیقه، در هشت ایستگاه با شدت 65 تا80 درصد یک تکرار بیشینه(1RM) بود. خون گیری پس از 14 ساعت ناشتایی قبل از شروع تحقیق و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی انجام گرفت. داده ها با آزمون کولموگروف-اسمیرنوف، t وابسته و مستقل در سطح معناداری 05/0≥α تحلیل شد. نتایج: پس از دوازده هفته تمرین مقاومتی، در گروه تجربی و در مقایسه بین گروهی، مقادیر CRP، تری گلیسرید (TG)، کلسترول تام (TC) و لیپوپروتئین کم چگال (LDL-C) و لیپوپروتئین خیلی کم چگال (VLDL-C) با تغییرات معناداری همراه بود (05/0≥p)، درحالی که لیپوپروتئین پرچگال (HDL-C) تغییر معناداری نداشت (05/0≤p). نتیجه گیری: بنابراین، به نظر می رسد این شیوه تمرین مقاومتی دایره ای با توجه به کاهش عوامل خطرزا، روشی مفید و ارزشمند برای پیشگیری و کاهش بیماری های قلبی-عروقی و ارتقای سلامت زنان باشد.
تأثیر تمرینات مقاومتی دایره ای و بی تمرینی پس از آن بر مقادیر پلاسمایی امنتین-1 و ترکیب بدنی دانشجویان دختر دارای اضافه وزن و چاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امنتین-1، آدیپوکاینی است که در بافت چربی احشایی بیان و ترشح می شود و حساسیت انسولینی را افزایش می دهد اما پاسخ آن به تمرینات مقاومتی و بی تمرینی به درستی مشخص نیست. هدف پژوهش حاضر، تأثیر هشت هفته تمرین مقاومتی و بی تمرینی پس از آن بر مقادیر پلاسمایی امنتین-1 دختران دارای اضافه وزن و چاق بود. در این پژوهش نیمه تجربی 22 نفر از دختران دارای اضافه وزن و چاق به طور تصادفی ساده انتخاب و به دو گروه تجربی (12=n) و کنترل (10=n) تقسیم شدند. گروه تجربی در یک برنامه تمرینی هشت هفته ای و هر هفته چهار جلسه، طبق برنامه تمرینی ای با شدت 65 تا 80 درصد 1RM به تمرین پرداختند و پس از آن چهار هفته بی تمرینی را تجربه کردند تا آثار بی تمرینی نیز بررسی شود. خون گیری پس از دوازده ساعت ناشتایی در مراحل مختلف با شرایط مشابه انجام و مقادیر پلاسمایی امنتین-1 اندازه گیری شد. بر اساس یافته ها هشت هفته تمرین مقاومتی، تغییرات معناداری در همه متغیرهای پژوهش ایجاد کرد و پس از چهار هفته بی تمرینی، این مقادیر به سطوح پایه تغییر یافتند که این تغییر نیز معنادار است (05/0p<). در مقایسه گروهی نیز در مقادیر BMI (017/0p= و 019/0p=) و VO2max (022/0p= و 024/0p=)، در مرحله پس آزمون و چهار هفته بی تمرینی و در مقادیر امنتین-1 در مرحله پس آزمون نسبت به گروه کنترل، تغییرات معناداری دیده شد (013/0p=). تمرین مقاومتی با افزایش معنادار امنتین-1، تأثیری پیش گیرانه برای بیماری های قلبی عروقی داشته، در حالی که با توقف تمرین، سازگاری های مطلوب تمرین از بین می رود و با کاهش معنادار امنتین-1، افراد در معرض عوامل خطرزای قلبی عروقی قرار می گیرند.
تاثیر هشت هفته تمرین مقاومتی دایره ای بر سطوح اینترلوکین 15، IGF-I و IGFBP-3 در مردان دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم زیستی ورزشی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۴۳)
433 - 446
حوزههای تخصصی:
اینترلوکین 15 (IL-15) یکی از سایتوکاینهای مهمی است که توسط عضله اسکلتی و در پاسخ به فعالیت ورزشی ترشح میشود و دارای تاثیرات متعددی بر بافتهای مختلف از جمله بافت عضلانی میباشد. پژوهش حاضر به منظور بررسی تاثیر هشت هفته تمرین مقاومتی دایره ای بر سطوح سرمی IL-15 در مردان جوان دارای اضافه وزن صورت گرفت. 20 مرد جوان دارای اضافه وزن (BMI: 26.32±0.98 kg.m2) به صورت تصادفی در دو گروه (10=n) کنترل و تمرین مقاومتی دایرهای تقسیم شدند. برنامه تمرینی به مدت هشت هفته و سه جلسه در هفته اجرا شد. هر جلسه شامل نه حرکت بود که با شدت 50 تا 60 درصد 1RM اجرا میشد. طی این مدت، آزمودنیهای گروه کنترل نیز برنامه عادی روزانه را ادامه دادند. پس از 48 ساعت از آخرین جلسه تمرین، خونگیری در مرحله پس آزمون همانند مرحله پیش آزمون به میزان هفت میلیلیتر از ورید بازویی انجام شد تا سطوح متغیرهای مورد بررسی شامل IL-15، IGF-I و IGFBP-3 اندازه گیری شود. یافته های حاضر نشان داد که تغییرات در سطوح IL-15، IGF-I و IGFBP-3 بین دو گروه کنترل و تمرین مقاومتی دایرهای از نظر آماری معنادار نبوده است (05/0<p). باوجود این، درصد چربی بدن در گروه تمرین کرده در مقایسه با گروه کنترل، کاهش معناداری نشان داد (003/0=p). بر اساس یافته های حاضر میتوان عنوان کرد که تاثیرات مثبت احتمالی تمرینات مقاومتی دایرهای طی مدت هشت هفته در مردان جوان دارای اضافه وزن از طریق مسیرهای دیگری غیر از تغییر در سطوح متغیرهای مورد بررسی از جمله IL-15 اتفاق می افتد.
تأثیر یک دوره تمرینات مقاومتی دایره ای بر سطوح سرمی پرپتین و مقاومت به انسولین مردان مبتلا به دیابت نوع 2(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم زیستی ورزشی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۵۰)
383 - 397
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق، برررسی تأثیر تمرین مقاومتی دایره ای بر سطوح سرمی پرپتین و شاخص مقاومت به انسولین در مردان مبتلا به دیابت نوع2 بود. پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی است. نمونه آماری پژوهش 24 مرد مبتلا به دیابت نوع 2 با میانگین و انحراف معیار (سن 25/3±1/39سال، قد 85/4± 8/173 سانتی متر و وزن 89/12±80 کیلوگرم) بودند که به صورت تصادفی به دوگروه 12نفری تجربی و کنترل تقسیم شدند.آزمودنی های گروه تجربی 8 هفته تمرین مقاومتی دایره ای را 3 جلسه در هفته به مدت 60 دقیقه با شدت 50 تا 80 درصد یک تکرار بیشینه اجرا کردند. پیش و پس از 8 هفته تمرین، سطوح سرمی پرپتین، شاخص مقاومت به انسولین (HOMA-IR)، گلوکز ناشتا و انسولین اندازه گیری شد. برای بررسی تغییرات درون گروهی از آزمونt همبسته و تفاوت بین گروهی از آزمون t مستقل استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS (نسخه 22) استفاده شد. نتایج به دست آمده در سطح معناداری کمتر از 05/0 بررسی شد. تغییرات درون گروهی نشان داد، 8 هفته تمرین مقاومتی دایره ای موجب کاهش معنادار سطوح پرپتین، شاخص مقاومت به انسولین (HOMA-IR)، گلوکز ناشتا و انسولین (0001/0P=) نسبت به گروه کنترل دیابتی شد. همچنین در مقایسه بین گروهی تمرینات مقاومتی دایره ای موجب کاهش معنادار در سطوح پرپتین، شاخص مقاومت به انسولین (HOMA-IR)، گلوکز ناشتا (0001/0P=) و انسولین (001/0P=) نسبت به گروه کنترل دیابتی شد. یافته های این پژوهش نشان داد تمرین مقاومتی دایره ای سطوح پرپتین، شاخص مقاومت به انسولین، گلوکز ناشتا و انسولین را در افراد مبتلا به دیابت نوع 2 کاهش می دهد. بنابراین به نظر می رسد این نوع تمرین می تواند برای بیماران دیابتی نوع2 مفید باشد.
اثر دوازده هفته تمرین مقاومتی دایره ای بر نشانگرهای متابولیکی و هورمونی توده استخوانی مردان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فیزیولوژی ورزشی زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۶
17 - 48
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثر 12 هفته تمرین مقاومتی بصورت دایره ای بر نشانگرهای متابولیکی و هورمونی توده استخوانی مردان سالمند انجام شد. تعداد30 نفر مرد سالمند با میانگین و انحراف معیار سن: 82/4±63/67سال؛وزن:89/8±82/75 کیلوگرم و شاخص توده بدن: 28/3±53/27 کیلوگرم بر متر مربع به صورت تصادفی دردو گروه تمرین ترکیبی و کنترل قرار گرفتند. تمرین مقاومتی دایره ای با شدت 30 تا 55% یک تکرار بیشینه،3 بار در هفته برای 12هفته اجرا شد، در حالی که گروه کنترل سبک زندگی معمول خود را حفظ کردند. نشانگرهای هورمونی مرتبط با متابولیسم استخوان شامل هیدروکسی ویتامین D3، هورمون پاراتیروئید، استئوکلسین، آلکالین فسفات، کلسی تونین و کلسیم قبل و پس ازمداخله تمرینی اندازه گیری شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های t وابسته و تحلیل کوواریانس در سطح کمتر از 05/0 انجام شد. نتایج تحلیل کوواریانس، افزایش معناداری در سطوح کلسی تونین (70/2±80/14 در مقابل 75/3±67/12میلی گرم بر دسی لیتر، 037/0=p) و کلسیم (65/0±70/9 در مقابل 47/0±09/9 میلی گرم بر دسی لیتر، 006/0=p) در گروه تمرین مقاومتی در مقایسه با گروه کنترل پس از 12 هفته مداخله نشان داد. با این حال، هیچگونه تغییرات معنادار بین گروهی در متغیرهای هورمون پاراتیروئید، هیدروکسی ویتامین D3، استئوکلسین، آلکالین فسفات مشاهده نشد (05/0p>). پژوهش حاضر نشان داد، دوازده هفته تمرینات مقاومتی بصورت دایره ای منجر به بهبود قابل توجهی در برخی نشانگرهای هورمونی و متابولیک استخوان در افراد سالمند شد. مطالعات بیشتر با پیگیری طولانی مدت برای تأیید این یافته ها باید مورد توجه قرار گیرد.
تأثیر یک دوره تمرین تناوبی شدید و مقاومتی دایره ای بر عملکرد تنفسی و ترکیب بدن دختران دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)
زمینه و هدف : در مطالعه حاضر تأثیر دو شیوه تمرینی استقامتی تناوبی شدید و مقاومتی دایره ای بر عملکرد ریوی و ترکیب بدن در دختران دارای اضافه وزن بررسی شد. روش تحقیق: از بین دختران داوطلب واجد شرایط 45 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه تمرین مقاومتی دایره ای، تناوبی شدید و کنترل جای گرفتند. گروه های تمرینی 8 هفته، هفته ای 3 جلسه به تمرین پرداختند. تمرین مقاومتی در 7 ایستگاه، 2 نوبت، 15-8 تکرار و شدت 85-65 درصد یک تکرار بیشینه و تمرین تناوبی به صورت دویدن های 2 دقیقه ای با شدت 95-85 درصد ضربان قلب بیشینه، 11-8 تکرار و استراحت فعال (40-30 درصد ضربان قلب بیشینه) اجرا گردید. قبل و بعد از دوره تمرینی، شاخص های تنفسی، ترکیب بدن، قدرت و استقامت عضلانی و حداکثر اکسیژن مصرفی اندازه گیری شدند. نتایج با آزمون های تحلیل واریانس یک سویه، تعقیبی LSD و t وابسته استخراج گردید و سطح معنی داری 0/05> p در نظر گرفته شد. یافته ها: بین تأثیر دو نوع تمرین بر بازدم با فشار در اولین ثانیه (FEV1 ) ، ظرفیت حیاتی با فشار (FVC) ، نسبت بازدم با فشار در ثانیه اول بر ظرفیت حیاتی با فشار ( FEV1/FVC) و جریان بازدمی 75- 25 درصد (FEF 25- 75%) ، وزن، شاخص توده بدن و محیط کمر به لگن؛ تفاوت معنی داری وجود نداشت (0/05< p )؛ اما FVC در گروه تمرین مقاومتی نسبت به حالت پایه بهبود یافت (0/03 = p ). توده بدون چربی تنها در گروه مقاومتی افزایش معنی داری داشت (0/03 = p) ، اما درصد چربی در دو گروه تمرین مقاومتی و تناوبی (به ترتیب با 0/008 = p و 0/01 = p ) کاهش معنی داری پیدا کرد. نتیجه گیری: انجام یک دوره تمرینات تناوبی شدید یا مقاومتی دایره ای تأثیر معنی داری بر اغلب شاخص های تنفسی پویا نداشتند؛ اما به نظر می رسد تمرین مقاومتی به بهبود بیشتری در FVC و ترکیب بدنی شرکت کنندگان منجر می شود.
اثر دو هفته تمرین مقاومتی دایره ای با و بدون مکمل گرده گل زنبور عسل بر شاخص های لیپیدی پلاسما در مردان جوان دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
زمینه و هدف : عامل موثر در بیماری تصلب شرایین قلبی- عروقی، تجمع کلسترول در ماکروفاژهای شریانی و هر یک از عوامل تعدیل گردش خون و سطح کلسترول بافت است. با توجه به عوارض برخی از مکمل های مجاز و غیر مجاز، افراد تشویق می شوند تا از مکمل های گیاهی مانند گرده گل زنبور عسل استفاده کنند. هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر تمرین مقاومتی دایره ای با مکمل سازی گرده گل زنبور عسل بر شاخص های لیپیدی در مردان جوان دانشگاهی بود. روش تحقیق : بیست و سه مرد سالم تمرین نکرده با میانگین سن 2/26±23/26 سال و شاخص توده بدنی 2/88±23/00 کیلوگرم بر متر مربع به دو گروه دارونما–تمرین (11 نفر) و گرده گل زنبور عسل-تمرین (12 نفر) تقسیم شدند. تمرین مقاومتی دایره ای شامل 12 ایستگاه (هر ایستگاه 30 ثانیه با شدت 40 % یک تکرار بیشینه) به مدت دو هفته (پنج جلسه در هفته) اجرا شد. روزانه 10 گرم گرده در دو وعده (پنج گرم) صبح و بلافاصله بعد از تمرین استفاده شد. نمونه خونی 48 ساعت قبل و بعد از آخرین جلسه تمرین گرفته شد و برای تحلیل چربی ها، لیپوپروتئین ها و آپولیپوپروتئین های A (Apo A) و B (Apo B) پلاسما مورد استفاده قرار گرفت. جهت مقایسه بین گروه ها از آزمون تحلیل واریانس دو طرفه (two-way ANOVA) و برای تغییرات درون گروهی از آزمون t همبسته در سطح معنی داری 0/05>p استفاده گردید. یافته ها : نتایج کاهش معنی داری در سطوح کلسترول تام (TC)، تری گلیسیرید (TG)، لیپوپروتئین کم چگال (LDL-C)، لیپوپروتئین خیلی کم چگال (vLDL-C)، لیپوپروتئین a (Lp (a)) و Apo B و افزایش معنی داری در سطوح Apo A و نسبت Apo A/ Apo B در گروه گرده گل-تمرین نشان داد (0/05>p). با این حال، تفاوت معنی داری بین دو گروه در سطوح متغیرها مشاهده نشد (0/05≤p). نتیجه گیری : مکمل سازی با گرده گل زنبور عسل به همراه تمرین مقاومتی دایره ای، موجب بهبود برخی از شاخص های مهم قلبی- عروقی شد که احتمالا بدلیل وجود پلی فنول های گرده گل، از اکسایش لیپوپروتئین ها جلوگیری و کاهش ساخت Apo B را محقق ساخته است.
تاثیر 12 هفته تمرینات مقاومتی، ویبریشن کل بدن و ترکیبی بر غلظت سرمی ویتامین D، تراکم مواد معدنی استخوان و شاخص های عملکردی در مردان سالمند با پوکی استخوان: یک آزمایش کنترل شده تصادفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پوکی استخوان رایج ترین بیماری متابولیکی استخوان است که عوامل مختلفی مانند شاخص پایین توده بدن و عدم فعالیت جسمانی در بروز این بیماری دخالت دارند. هدف از مطالعه حاضر، ارزیابی تاثیر تمرینات مقاومتی دایره ای، ویبریشن کل بدن و ترکیبی بر غلظت سرمی ویتامینD، تراکم مواد معدنی و شاخص های عملکردی در مردان سالمند مبتلا به پوکی استخوان بود. در یک آزمایش کنترل شده تصادفی با طرح پیش آزمون پس آزمون، تعداد 60 نفر مرد سالمند مبتلا به پوکی استخوان با دامنه سنی 78-65 سال به صورت تصادفی به چهار گروه تمرین مقاومتی دایره ای (15 نفر)، ویبریشن کل بدن (15 نفر)، ترکیبی (15 نفر) و کنترل (15 نفر) تقسیم شدند. تمرین مقاومتی دایره ای با شدت 30 تا 60% یک تکرار بیشینه، 3 بار در هفته برای 12 هفته اجرا شد. تمرینات ویبریشن کل بدن (WBVT) به صورت 10 حرکت ترکیبی پایین تنه و بالاتنه که روی دستگاه ویبریشن با شدت فرکانس بین 25 تا 45 هرتز، دامنه 5 تا 8 میلی متر و زمان هر حرکت 60 تا 100 ثانیه انجام گرفت. در حالی که گروه کنترل سبک زندگی معمول خود را حفظ کردند. متغیرهای ترکیب بدن شامل، وزن بدون چربی (LBM)، وزن بافت نرم (SLM) و وزن عضله اسکلتی (SMM) با استفاده از دستگاه Analyzer Body Composition، سنجش تراکم استخوانی با استفاده از دستگاه DEXA و 25- هیدروکسی ویتامینD3 با استفاده از نمونه خون قبل و پس از آخرین جلسات تمرینی اندازه گیری شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تی همبسنته و کواریانس در سطح کمتر از 05/0 انجام شد. پس از 12 هفته مداخله، بهبود معناداری در سطوح BMD، تعادل، هماهنگی، قدرت عضلانی، وزن بدون چربی و وزن عضله اسکلتی متعاقب تمرین های مقاومتی دایره ای و ترکیبی در مقایسه با گروه کنترل مشاهده شد. با این حال، هیچ گونه تفاوت معناداری بین گروه ها در متغیرهای وزن، شاخص توده بدنی، وزن بدون چربی، وزن بافت نرم، وزن عضله اسکلتی (SMM)، BMD، تعادل، هیدروکسی ویتامین D3 مشاهده نشد (05/0p>). . یافته های پژوهش حاضر نشان داد انجام تمرینات مقاومتی دایره ای، ویبرشن و ترکیبی به عنوان یک روش درمانی غیر دارویی می تواند سبب افزایش قابل توجهی در تراکم استخوانی و شاخص های عملکردی مردان سالمند شود ولی تاثیری بر شاخص های هورمونی مردان سالمند مبتلا به پوکی استخوان ندارد، مطالعات بیشتر با پیگیری طولانی مدت برای تایید این یافته ها باید مورد توجه قرار گیرد.
مقایسه دو روش تمرین مقاومتی بر توان بی هوازی، ترکیب بدنی و شاخص های مهارتی دربازیکنان فوتبال
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به مقایسه ی دو روش تمرین مقاومتی بر توان بی هوازی، ترکیب بدنی و شاخص های مهارتی در بازیکنان فوتسال پرداخته است. نمونه آماری این پژوهش شامل 24 فوتسالیست مرد با میانگین سنی 98/1 ±88/20 سال به صورت تصادفی در 3گروه که شامل گروه مقاومتی سنتی (8 نفر)، گروه مقاومتی دایره ای شدید (8 نفر) و یک گروه کنترل (8 نفر) تقسیم شدند. هر 3 گروه تمرین این پژوهش هفته ای 3 جلسه، به مدت 90 دقیقه و به صورت منظم تمرین فوتسال داشته اند که شامل حرکات کار با توپ و سرعتی بوده است. گروه تمرین مقاومتی سنتی با نوبت های 3 تایی، شدت RM 6، استراحت بین حرکات 3 دقیقه ای، استراحت درون نوبت ها 35 ثانیه و استراحت بین بلوک ها 5 دقیقه انجام می شد. هر 2 پروتکل تمرین از لحاظ شدت تمرین و تکرار حرکات ماهیتی تقریبا مشابه داشتند ولی از لحاظ مدت زمان کل تمرین با یکدیگر متفاوت بودند. تغیرات بین و درون گروهی داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مختلط دو راهه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که تمرین مقاومتی دایره ای شدید همانند تمرین مقاومتی سنتی باعث افزایش توان بی هوازی (میانگین و اوج توان)، سرعت 20 متر، بهبود ترکیب بدن (کاهش درصد چربی و افزایش توده عضلانی)، کاهش بهترین زمان (FS) و مجموع بهترین زمان (TS) در دوهای سرعت تکراری (RSA) و بهبود چابکی در بازیکنان فوتسال می شود. اما با وجود معناداری درصد چربی در دوگروه این مقدار در تمرین مقاومتی دایره ای شدید کاهش بیشتری نسبت به تمرین مقاومتی سنتی داشت (001/0=p). هیچ تفاوت معنی داری در شاخص های مهارتی در آزمودنی ها مشاهده نگردید. با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت که تمرین مقاومتی دایره ای شدید، تمرین مناسب تری برای کاهش درصد چربی بدن به خصوص در فوتسالیست ها است.
پاسخ حاد گرلین تام پلاسما به تمرین مقاومتی دایره ای شدید در دو حالت ناشتایی و تغذیه پرکربوهیدرات در مردان جوان سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: فعالیت های ورزشی شدید به دلیل ماهیتشان منجر به تعادل انرژی منفی حاد می شوند، اما در برخی موارد تغییرات ناشی از ورزش در محرک های عصبی یا هورمونی می تواند اختلال متابولیکی طولانی مدتی را به وجود آورد. گرلین یک پپتید مترشحه از معده است و نقش مهمی در تعادل انرژی، چاقی و رفتار دریافت غذا ایفا می کند. این هورمون به عنوان تحریک کننده اشتها و اکتساب وزن عمل می کند. هدف این پژوهش بررسی پاسخ حاد گرلین تام پلاسما به یک جلسه تمرین مقاومتی دایره ای با شدت80 درصد یک تکرار بیشینه در دو حالت ناشتایی و تغذیه پرکربوهیدرات در مردان جوان سالم بود. روش شناسی: چهل دانشجوی پسر (میانگین سن 08/1±10/22 سال، قد 03/5±55/173 سانتی متر، وزن 63/7±24/65 کیلوگرم و نمایه ی توده ی بدنی33/0± 02/21 کیلوگرم بر متر مربع) به طور تصادفی به دو گروه تجربی و دو گروه شاهد تقسیم شدند و سطوح گرلین تام، هورمون رشد، گلوکز و انسولین پلاسمای آزمودنی ها قبل و بلافاصله بعد از یک جلسه تمرین اندازه گیری شد. یافته ها: نتایج حاصل از آزمون آنالیز واریانس دو سویه نشان داد یک جلسه تمرین مقاومتی با شدت۸۰ درصد یک تکرار بیشینه در حالت تغذیه پرکربوهیدرات و ناشتایی اثر معنی داری بر سطوح گرلین تام، انسولین و GH پلاسما نداشت (05/0p). نتیجه گیری: افزایش گلوکز پلاسما احتمالا در اثر افزایش روند فرایند گلیکوژنولیز کبدی است که منجر به اعمال اثر مهاری گلوکز بر گرلین و عدم افزایش معنی دار گرلین شده است؛ هرچند ممکن است زیر گروه های گرلین تام تغییر نموده باشند. علی رغم بهبود عملکرد ورزشی متعاقب تغذیه پر کربوهیدرات، این احتمال وجود دارد که عدم تغییر سطح گرلین پلاسما پس از فعالیت شدید مقاومتی، نتواند احساس گرسنگی یا مقدار دریافت غذا پس از فعالیت را تحریک و متعاقب آن ذخایر از دست رفته انرژی را جبران نماید.