فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۷٬۳۵۸ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش قصد دارد تا رابطه بین پایگاه اقتصادی-اجتماعی شهروندان ایرانی و مصرف کتاب را مورد بررسی قرار دهد تا بدین وسیله مشخص شود که آیا شکاف آگاهی بین شهروندان ایرانی وجود دارد یا خیر.روش پژوهش: داده ها به شیوه پیمایشی گردآوری شده است. اطلاعات مربوط به شهروندان ایرانی از طریق پرسش نامه ساختاریافته به صورت مصاحبه رودررو، جمع آوری شده است. جامعه آماری این پژوهش، شامل تمامی افراد 15 سال به بالای ساکن شهر و روستاهای ایران می شود. در این پیمایش از یک نمونه گیری دو مرحله ای استفاده شده است. تعداد نمونه در این بررسی 15606 نفر در 31 استان کشور هستند. پایگاه اقتصادی-اجتماعی شهروندان در سه گروه سطح تحصیلات، منزلت شغلی و پایگاه اقتصادی قرار گرفتند.یافته ها: بر اساس آزمون کای اسکوئر و تحلیل واریانس هر کدام از گروه های مذکور با مصرف کتاب رابطه مثبت و معنا داری دارند. بدین صورت که با افزایش سطح تحصیلات، منزلت شغلی و پایگاه اقتصادی، مطالعه کتاب بین شهروندان ایرانی روند صعودی پیدا می کند. همچنین، با افزایش سطح تحصیلات، منزلت شغلی و پایگاه اقتصادی، افراد کتاب های بیشتری خریداری می کنند.نتیجه گیری: بین پایگاه اقتصادی-اجتماعی شهروندان ایرانی و مصرف کتاب رابطه وجود دارد و هر چقدر پایگاه اقتصادی-اجتماعی شهروندان ایرانی افزایش پیدا کند مصرف کتاب بیشتر می شود و برعکس. این نتایج نشان می دهد که شکاف آگاهی بین شهروندان ایرانی وجود دارد و نتایج پژوهش مؤید فرضیه های نظریه شکاف آگاهی است.
پارادایم نقش کتابخانه های عمومی در اطلاع رسانی به معلولین: رویکرد کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۱)
143 - 166
حوزه های تخصصی:
هدف: رفتار و نیاز اطلاعاتی معلولان، به عنوان بخش عظیم و توانمندی از جامعه که به علت محدودیت های جسمی نیاز اطلاعاتی بیشتر و با امکانات متفاوت و خاصی دارند، حائز اهمیت است. دسترسی به اطلاعات حق مسلم هر فرد و لازمه بقا در هزاره سوم است؛ بنابراین، تأمین نیازهای اطلاعاتی بدون آگاهی از نیازهای واقعی این گروه از جامعه امکان پذیر نیست و اگر بدون در نظر گرفتن آن اقدام به اطلاع رسانی و تأمین امکانات شود، این اقدامات مفید فایده نخواهد بود. هدف از انجام این پژوهش تبیین مدل پارادایم نقش کتابخانه های عمومی در اطلاع رسانی به انواع معلولین است.روش: این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش نظریه زمینه ای انجام گرفت. شیوه گردآوری اطلاعات مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته بود که پس از گفتگو با 11 نفر از کارشناسان خبره و محققان در حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی اشباع نظری، تحقق یافت. برای تحلیل داده ها از روش کدگذاری باز، ثانویه و گزینشی مصاحبه ها استفاده شد.یافته ها: یافته ها مشتمل بر پدیده اصلی، شرایط على، زمینه ها، راهبردها، مداخله گرها و پیامدهاست. شرایط علی نقش کتابداران نابینا، کمبود منابع و نقش انگیزه های معلولین در دسترسی به اطلاعات است. مهم ترین عوامل مداخله گر نقش الگوی اطلاع رسانی و نقش دانشگاه هاست. مهمترین زمینه ها در شاخص های دسترسی به منابع، دسترسی به اطلاعات معلولین خاص و امکانات فناوری هستند. راهبردها شامل شناسایی نیازها، همکاری نهادهای علمی، لزوم تدوین قوانین جدید و لزوم طراحی الگوی اطلاع رسانی برای معلولین است. مهمترین پیامدها موارد بهبود وضعیت معلولین و هماهنگی سازمان ها هستند.نتیجه گیری: برای استفاده از کتابخانه های عمومی و دسترسی معلولین به اطلاعات مورد نیاز، باید خدمات و امکاناتی فراهم شود. مهمترین این امکانات شامل دسترسی به فضای کتابخانه و منابع، برگزاری دوره های آموزشی و تفریحی متناسب با نیاز معلولان، داشتن منابع انسانی و کتابدار آموزش دیده است. همچنین، مأموریت اصلی کتابخانه های عمومی را می توان نقش آن ها در رفع موانع ارائه خدمات به معلولین دانست.
تأثیر سرمایه اجتماعی کتابداران بر وفاداری اعضا با توجه به نقش میانجی مسئولیت اجتماعی کتابخانه های عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: کتابخانه عمومی به عنوان نهاد اجتماعی خدمت رسان درصورتی که بتواند با ارائه خدمات مورد انتظار افراد جامعه، اعتماد آنها را جلب نموده و به عنوان مرکز اجتماع محلی مطرح شود در ایجاد و توسعه سرمایه اجتماعی موفق خواهد بود، بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی کتابداران بر افزایش وفاداری اعضا با واسطه گری مسئولیت اجتماعی کتابخانه ها انجام شده است.روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع توصیفی، پیمایشی با رویکرد کمی است. جامعه آماری شامل تمامی اعضای کتابخانه ها و 127 نفر از کتابداران شاغل در کتابخانه های عمومی استان مرکزی بود. نمونه به صورت تصادفی ساده، برای کتابداران، 95 نفر و برای اعضای فعال کتابخانه، 384 نفر محاسبه شد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه ناهاپیت و گوشال (1998)، مسئولیت پذیری اجتماعی کارول (1991) و وفاداری مشتری کاروانا (2002) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزارهای اس پی اس اس نسخه 25 و لیزرل نسخه 8/8 و برای آزمون فرضیه های پژوهش از روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد.یافته ها: ازآنجایی که مدل پیشنهادی پژوهش از برازش مناسبی برخوردار بود، ازاین رو نتایج اجرای مدل اندازه گیری تحلیل مسیر سرمایه اجتماعی کتابداران، مسئولیت اجتماعی کتابخانه ها و وفاداری اعضا، مدل مفهومی پژوهش را تأیید کرد. همچنین برازش لازم و اثرگذاری و پیش بینی اثربخشی سرمایه اجتماعی کتابداران بر مسئولیت اجتماعی کتابخانه ها و نقش آنها بر افزایش وفاداری اعضا وجود دارد.نتیجه گیری: ارتباط معناداری بین سرمایه اجتماعی کتابداران و مسئولیت اجتماعی کتابخانه های عمومی بر وفاداری اعضا وجود دارد، درنتیجه تلاش در جهت معرفی و شناسایی جایگاه سرمایه اجتماعی کتابداران و مسئولیت اجتماعی کتابخانه ها در تقویت و افزایش وفاداری اعضا در کتابخانه های عمومی دارای اهمیت قابل توجهی است.
بررسی رابطه بین برنامه ریزی راهبردی و کتابداری مبتنی بر شواهد از دیدگاه مدیران و کتابداران کتابخانه های دانشگاهی شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۶
157 - 187
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش: هدف این پژوهش تعیین رابطه برنامه ریزی راهبردی با کتابداری مبتنی بر شواهد از دیدگاه مدیران و کتابداران کتابخانه های دانشگاهی شهر کرمانشاه است. روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع کاربردی است و به روش پیمایشی-توصیفی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش را مدیران و کتابداران کتابخانه های دانشگاهی شهر کرمانشاه تشکیل می دهند که درمجموع 75 نفر هستند. حجم نمونه با استفاده از جدول نمونه گیری مورگان 63 نفر تعیین شد. ابزار گردآوری داده ها شامل دو پرسشنامه برنامه ریزی راهبردی و کتابداری مبتنی بر شواهد است. در بخش آمار توصیفی از شاخص های آماری نظیر: میانگین، مد (نما)، انحراف استاندارد، فراوانی و درصد فراوانی و همچنین در بخش تحلیل استنباطی از ضریب همبستگی پیرسون، با استفاده از ویرایش 22 نرم افزار اس پی اس اس انجام شده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد وضعیت برنامه ریزی راهبردی کتابخانه های دانشگاهی و وضعیت کتابداری مبتنی بر شواهد مدیران و کتابداران کتابخانه های دانشگاهی شهر کرمانشاه، در سطح نسبتاً ضعیفی است، همچنین در رابطه باهدف اصلی پژوهش نیز مشخص شد که بین برنامه ریزی راهبردی و کتابداری مبتنی بر شواهد رابطه وجود دارد و مقدار این رابطه برابر است با 525/0=r، همچنین از بین مؤلفه های کتابداری مبتنی بر شواهد، برنامه ریزی راهبردی بیشترین رابطه را با ارزیابی نتایج با ضریب همبستگی 536/0 و کم ترین رابطه را با ارزیابی شواهد با ضریب همبستگی 278/0 دارد. نتیجه گیری: کتابخانه های دانشگاهی نسبت به اجرای برنامه ریزی راهبردی و به کارگیری کتابداری مبتنی بر شواهد عملکرد ضعیفی دارند، افزون بر این کتابداری مبتنی بر شواهد با داشتن رویکرد اطلاع جویی و گسترش دانش و برخوردار بودن از چارچوبی دقیق و تنظیم شده در پنج مرحله تدوین سؤال، کسب شواهد، ارزیابی شواهد، به کارگیری شواهد و ارزیابی اثربخشی طرح عملیاتی، ظرفیت بالایی در اجرای فرایند برنامه ریزی راهبردی دارد. پنج مرحله ی ذکرشده در کتابداری مبتنی بر شواهد درواقع بسترهای مناسب و لازم را برای اجرای هرچه بهتر برنامه ریزی راهبردی فراهم می آورد. فرایند برنامه ریزی راهبردی نیز به منظور شناخت مسائل، تعیین اهداف، اتخاذ راهبرد و پیش بینی نتایج به رویکردهایی جهت گردآوری اطلاعات، تجزیه وتحلیل انتقادی و سازمان دهی اطلاعات نیاز پیدا می کند ، بنابراین کتابداری مبتنی بر شواهد با سرمایه دانشی گردآوری شده خود می تواند کانون توجه برنامه ریزی راهبردی قرار گیرد.
تحلیل ساختار محتوایی سنورنامه ها (شکل گیری، تکامل و کارکردها)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۲)
133 - 155
حوزه های تخصصی:
هدف: حکومت صفوی پس از جنگ چالدران، صلح (آماسیه، 962.ق) با عثمانی ها را پذیرفت که در مفاد آن جزئیات حدود و ثغور مورد پذیرش طرفین نرسیده بود و همین پایه منازعات آتی گردید. در توافقی که میان شاه عباس صفوی و سلطان مراد سوم صورت پذیرفت، زمینه شکل گیری اسنادی به نام سنورنامه که نوعی توافق و بر تعیین سرحدات بود شکل گرفت. هدف این پژوهش ساختارشناسی و تحلیل محتوایی این نوع اسناد است.
روش و رویکرد پژوهش: این پژوهش، با روش توصیفی و تحلیلی و بر پایه سنورنامه های در دسترس و متن برخی که در نسخ خطی و منابع کتابخانه ای مکتوب است به ساختارشناسی این دست از اسناد می پردازد.
یافته ها: سنورنامه ها بیان می کنند چه آگاهی تاریخی نسبت به تعارضات منطقه ای بین خاندان های حکومت گر و اقوام ساکن در سرحدات غربی وجود داشته و همچنین جزئیات بیشتر و ملموس تری از حدود قلمرو دو کشور ایران و عثمانی را ارائه می کنند. این معاهدات مرزی به فراخور شرایط، مفاد و کارکرد آن ها گسترش زیادی یافت.
نتیجه گیری: سنورنامه ها، اسناد دیپلماسی مسالمت آمیز سیاسی و نظامی در راستای جلوگیری از یک درگیری یا در خاتمه یک نزاع قومی تهیه شده اند و در آن ها بر روی حدودی معین مصالحه صورت می گرفت. بر پایه یافته های این مطالعه، سنورنامه ها به تدریج از یک توافق نامه امنیتی سرحدی، به مصالحه ای سرگشاده و تنظیم گر روابط مذهبی دو کشور و اقوام سرحدی و همچنین ناظر ارتباطات عشایر گردید.
تأثیر داوری باز بر رفتار داوران (مرور مفهومی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انتشار مقاله در ارتقای علمی وحرفه ای، اهمیت بیشتری از پیش یافته است و پژوهشگران خواستار شفافیت بیشتری در فرایند داوری مقاله ها هستند. از همین رو، نوعی از داوری با نام «داوری باز» پدیدار شد که با اثرپذیری از علم باز، بر ارزش هایی چون «آشکاری» و «شفافیت»، استوار است و بارزترین ویژگی آن، هویت آشکار داوران و انتشار گزارش داوری آنهاست. این ویژگی ها، تأثیرهایی بر رفتار داوران دارند که مطالعه حاضر، با هدف شناسایی آنها صورت گرفته است.این مطالعه از روش مرور مفهومی و برپایه چارچوب شش مرحله ای «لواک و همکاران» بهره گرفته است و طی آن، پس از تعیین هدف و پرسش های پژوهش، 21 مقاله انتخاب، و داده های آنها استخراج، دسته بندی و تحلیل شدند. در این مطالعه رفتارهای مانند تمایل افراد به داوری؛ کیفیت انجام داوری؛ مدت زمان انجام داوری؛ سوگیری نسبت به مسائلی چون جنسیت، کشور، و ... ؛ قضاوت نهایی (توصیه)؛ نگارش گزارش داوری (لحن و حجم گزارش داوری)؛ و درخواست از نویسندگان برای استناد به آثار خود شناسایی شده اند. «کیفیت انجام داوری»، «توصیه داوری»، «سوگیری»، و «زمان انجام داوری»، به ترتیب پرتکرارترین رفتارهای مطالعه شده بودند و رفتارهای شناسایی شده از ویژگی های هویت آشکار و انتشار گزارش داوری تأثیر گرفته بودند. داوری باز، هر چند در افزایش رفتارهایی منفی مانند کاهش تمایل به داوری، سوگیری، درخواست داوران برای استناد به آثار، و افزایش زمان انجام داوری اثرگذار بوده است اما بر کیفیت داوری، لحن و حجم گزارش داوری، اثر منفی نداشته و گاهی آنها را بهبود داده است.
نقد و ارزیابی شکلی و ماهوی اصطلاحنامه فلسفه اسلامی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله پیش رو که با روش تحقیق کتابخانه ای و براساس توصیف و تحلیل به نگارش در آمده از نوع تحقیقات بنیادین و کاربردی است که با نگرش انتقادی به کتاب اصطلاحنامه فلسفه اسلامی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در صدد نقد و ارزیابی کیفی آن با هدف تبیین کاستی ها و برطرف کردن آن ها در ویرایش های بعدی بمنظور نیل به روزآمدی، بالندگی و پاسخگویی به نیاز کاربران متناسب با رشد روز افزون دانش فلسفه اسلامی است. ارزیابی کیفی در دو بخش شکلی و ماهوی است؛ ارزیابی شکلی شامل ارزیابی ترتیب الفبایی، رسم الخط، اعراب گذاری، فارسی یا عربی بودن اصطلاحات ؛ و ارزیابی ماهوی شامل ارزیابی مقدمه، ساختار هندسی علم و روابط معنایی پیشینی آن است. یافته های تحقیق در بخش شکلی عبارتند از بکارگیری گسترده لغات عربی ، عدم برقرای ارجاعات متقابل، عدم استفاده از لحاظ تقسیم ، عدم استفاده کافی از یادداشت دامنه ، بگارگیری غیر استاندارد توضیحگرها، عدم رعایت نظم الفبایی در بخش نمایش الفبایی اصطلاحات و وجود غلط های املایی . یافته های تحقیق در بخش ماهوی عبارتند از تبیین خلل هایی در ساختار هندسی علم فلسفه و روابط سلسله مراتبی اصطلاحات، همچنین تبیین خطا در فهم مفاهیم فلسفی و روابط معنایی پیشینی اصطلاحات که در مواردی ناشی از خطای در درک مفاهیم فلسفی و یا خلط مفاهیم و اصطلاحات خاص نظام های فلسفی اشراقی، مشایی و حکمت متعالیه است که ضرورت دارد برطرف شوند؛ زیرا این اصطلاحنامه به عنوان پایه ذخیره سازی ، جستجو و بازیابی اطلاعات از سوی مراکز علمی پذیرفته شده و در کشورهای دیگر در حال ترجمه هست. پیشنهاد تحقیق، توصیه به رعایت دقیق استاندارد های اصطلاح نامه نویسی در تدوین چنین اصطلاحنامه های تخصصی، افزون بر توجه به اختلافات مکاتب مختلف در مبانی فلسفی است که لازمه آن بکارگیری اساتید متخصص در هر مکتب برای تبیین دقیق معانی اصطلاحات و روابط پیشینی آن ها به جهت پرهیز از خلط مشترکات لفظی و صیانت پژوهش های آینده از این آسیب است.
تحلیل نگرش، انگیزه ها، و موانع رفتار اشتراک دانش در بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر تحلیل نگرش، انگیزه ها، و موانع رفتار اشتراک دانش در بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه تبریز است.روش پژوهش: روش پژوهش توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر 6223 دانشجوی تحصیلات تکمیلی دانشگاه تبریز بوده که با روش نمونه گیری طبقه ای نسبی مطابق جدول کرجسی و مورگان374 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه محقق ساخته بود که روایی آن به تأیید متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی رسید و پایایی آن به وسیله آلفای کرونباخ معادل 9/82 درصد محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که سن، جنسیت و گروه های عمده تحصیلی پاسخ دهندگان در رفتار اشتراک دانش آنها تأثیرگذار بوده است؛ اما مقطع تحصیلی تأثیرگذار نبوده است. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد بین میزان اشتراک دانش و مؤلفه های «نگرش، انگیزش، موانع، منابع، انواع اطلاعات، و کانال های به اشتراک گذاری دانش» رابطه معنا دار وجود داشته است. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد از بین همه متغیرهای مستقل، «نگرش به اشتراک دانش»، «انواع اطلاعات و دانش به اشتراک گذاری شده» و «انگیزه های به اشتراک گذاری دانش» وارد معادله شدند که در مجموع 19 درصد از تغییرات مربوط به اشتراک دانش را این سه مؤلفه تبیین می کنند.نتیجه گیری: اشتراک دانش می تواند تبادل ایده ها، تجارب و دانش را در بین دانشجویان تسهیل کند و به گسترش دانش و فهم عمیق تر موضوعات مورد مطالعه منجر شود. به طور کلی، اگر اشتراک دانش در بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه تبریز پیاده شود می تواند به تحقق اهداف آموزشی و پژوهشی دانشگاه کمک کند.
ارزیابی سطح بلوغ مدیریت دانش در شرکت ساختمانی کیسون با رویکرد اهمیت - عملکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: موفقیت در پیاده سازی مدیریت دانش مستلزم ارزیابی وضعیت مدیریت دانش است که از آن با عنوان میزان بلوغ مدیریت دانش یاد می شود. در همین راستا، پژوهش حاضر به ارزیابی بلوغ مدیریت دانش شرکت کیسون با رویکرد اهمیت عملکرد پرداخته است.روش شناسی: این پژوهش بر اساس هدف مطالعه کاربردی توسعه ای است و بر اساس روش گردآوری داده ها مطالعه غیرآزمایشی (توصیفی) از نوع پیمایش مقطعی است. همچنین در این مطالعه از روش پژوهش آمیخته (کیفی کمی) استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیم ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه طیف لیکرت بود. برای اعتبارسنجی بخش کیفی از ضریب هولستی استفاده شد و اعتبارسنجی بخش کمی نیز با اعتبار صوری و محاسبه آلفای کرونباخ صورت گرفت. جامعه آماری در بخش کیفی شامل مدیران شرکت کیسون است که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. با 19 مصاحبه به اشباع نظری دست پیدا شد. جامعه آماری بخش کمی شامل مدیران و کارشناسان شرکت کیسون است. حجم نمونه با فرمول کوکران 140 نفر محاسبه شد. نمونه گیری در بخش کمی نیز با روش تصادفی ساده صورت گرفت. برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش تحلیل مضمون و نرم افزار مکس کیودی ای استفاده شد. سپس با استفاده از تحلیل شکاف و تحلیل اهمیت عملکرد به ارزیابی وضعیت بلوغ مدیریت دانش پرداخته شد.یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که مدیریت دانش در شرکت کیسون در سطح آغازین مدل بهره وری آسیایی قرار دارد. شکاف بین سطح عملکرد و سطح مورد انتظار زیاد است. در زمینه «فناوری» انتظارات (اهمیت) به ادراکات (عملکرد) نزدیک است اما در مورد متغیرهایی مانند «نتایج مدیریت دانش» و «فرایندهای دانشی» شکاف از ژرفنای بیشتری برخوردار است. بر اساس نمره کسب شده شرکت کیسون در وضعیت توسعه یافته قرار دارد که حد متوسطی است.نتیجه : شرکت کیسون جهت اجرای فراگیر مدیریت دانش، می تواند با گذر از مرحله توسعه به مرحله پالایش و در نهایت بلوغ مدیریت دانش دست یابد.
شناسایی الگوی ساختاری رابطه فرهنگ سازمانی و سبک های رهبری با مدیریت دانش دربین اعضای هئیت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان (خوراسگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۴
59 - 98
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی الگوی ساختاری رابطه بین فرهنگ سازمانی(مدل هافستد) و سبک های رهبری( مدل هرسی و بلانچارد ) با مدیریت دانش در بین اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان (خوراسگان) بود. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق حاضر را کلیه اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان (خوراسگان) به تعداد نفر380 تشکیل دادند که از طریق فرمول کوکران تعداد 180 نفر به عنوان نمونه از طریق روش طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شدند و ابزار پژوهش پرسشنامه استاندارد فرهنگ سازمانی هافستد (2001) ، پرسش نامه استاندارد سبک های رهبری ( مدل هرسی و بلانچارد ) (1986) و پرسش نامه استاندارد مدیریت دانش لاوسون (۲۰۰۳) بود . روایی پرسشنامه ها بر اساس روایی محتوایی با استفاده از نظر صاحب نظران،صوری بر مبنای دیدگاه تعدادی از جامعه آماری و سازه با روش تحلیل عاملی مورد بررسی قرار گرفتند و پس از اصطلاحات لازم روایی مورد تائید قرار گرفت و از سوی دیگرپایایی پرسش نامه ها با روش آلفای کرونباخ به ترتیب برای فرهنگ سازمانی 89/0 و سبک های رهبری 88/0 وپرسش نامه مدیریت دانش90/0 برآورد شد و تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی مشتمل بر ضریب همبستگی پیرسون و الگوسازی معادله ساختاری (SEM )انجام گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که فرهنگ سازمانی و سبک های رهبری با مدیریت دانش دربین اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان (خوراسگان) رابطه معنی دار دارد(p <0/05)
نوع شناسی دانش های حیاتی برای جلوگیری از خروج آن در شرکت ملی نفت: رویکردی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
69 - 104
حوزه های تخصصی:
خروج کارکنان دانشی و با تجربه از سازمان، برای موفقیت و دستیابی به اهداف آن زیان بار است. سازمان زمانی می تواند به ماموریت های خود دست یابد که دانش در سازمان مستند شده و اقدامات لازم برای حفظ آن انجام دهد. هدف مقاله حاضر، یافتن انواع تقلیل دانش در شرکت نفت می باشد. این تحقیق از روش نظریه داده بنیاد، مبتنی بر نمونه گیری نظری هدفمند از میان کارشناسان و خبرگان در شرکت نفت است. برای تحلیل داده های گردآوری شده از کد گذاری و تحلیل مقایسه ای برای ساختن دسته های مختلف دانش در سازمان استفاده شد. یافته ها نشان داد که هفت نوع دانش در شرکت نفت وجود دارد که عبارتند از: دانش عملیاتی، دانش تخصصی، دانش بازرگانی، دانش یادگیری از موفقیت و شکست، دانش فرایند، دانش مشروط، دانش فراسازمانی. تحقیق حاضر به منظور تهیه مجموعه ای از اطلاعات مقدماتی برای مدیران شرکت نفت به منظور تهیه راهبردهای مدیریت دانش برای تقابل با خروج دانش های مهم از سازمان ارائه شده است.
سیستم پشتیبان تصمیم مبتنی بر برنامه ریزی چند هدفه جهت مکان یابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
215 - 238
حوزه های تخصصی:
هدف: ازآنجایی که مکان یابی انبارهای توزیع به راحتی قابل انجام نیستند، استفاده از سیستم پشتیبان تصمیم گیری کمک مناسبی به بالا بردن اثربخشی تصمیمات در این زمینه خواهد نمود. بر این اساس در این پژوهش، هدف به کارگیری مدلی است علاوه بر معرفی مناسب ترین مکان برای احداث انبار مرکزی، میزان مطلوبیت مکان موردنظر را با استفاده از برنامه ریزی خطی چند هدفه پیشنهادی محاسبه می کند تا مشخص کند مکان های بالقوه و پیشنهادی تا چه اندازه می توانند مکانی مناسب برای احداث انبار مرکزی باشند. روش پژوهش: روش های بهینه برای تصمیم گیری همواره موردتوجه بوده و از آن در بسیاری از مسائل مهم صنعتی استفاده می شود. در پژوهش حاضر، از مطلوبیت تجمعی ستاره که یکی از مهم ترین روش ها برای محاسبه و استخراج توابع مطلوبیت می باشد، استفاده شده است. نتایج: نتایج حاکی از این است که مکان انبار حائز رتبه اول دارای مطلوبیت 84 درصدی به عنوان مطلوب ترین مکان انبار مرکزی شرکت فولاد دامغان می باشد. همچنین نکته حائز اهمیت نتایج به دست آمده این است که هیچ یک از گزینه های پیشنهادی ، نمی توانند در آینده به عنوان مطلوب ترین مکان برای دیگر بخش ها باشند.
ممجموعه داده روابط انسانی و بسترسازی برای مطالعات میان رشته ای قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش، استخراج انواع رابطه های انسانی، شرایط آن و توصیه های ناظر به آن در قرآن به عنوان منبع دستورات الهی است.روش: در پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی آیات قرآن یک به یک بررسی شده و با کمک چند مجموعه تفسیری معاصر، آیاتی که حاوی روابط دوسویه انسانی بوده، استخراج و در فایل اکسل به عنوان یک ردیف ثبت شده است؛ همچنین ویژگی های اساسی این روابط مانند طرف اول و طرف دوم، نوع، توصیه های قرآنی در این نوع و حوزه اساسی با شش عنوان (اعتقادی، اجتماعی، خانوادگی، اقتصادی، سیاسی و علمی)، برای هر رابطه تعیین شده است. در نتیجه تمام آیات حاوی روابط انسانی احصاء شده و ده ویژگی برای این آیات مشخص شده است.یافته: در نهایت مجموعه داده ای ارائه شد که حاوی 2295 آیه از کل آیات قرآن کریم و 3586 رابطه انسانی است. پژوهشگرانی که از جنبه های گوناگون حقوقی، اخلاقی، سیاسی، اقتصادی، تربیتی و موارد دیگر می خواهند در قرآن پژوهش کنند، با استفاده از این مجموعه داده به تمام آیات مورد نظر خود دست خواهند یافت. در این مقاله این مجموعه داده –آرشیو شده در سایت دانشگاه شهید بهشتی- به عنوان یک شکل از خدمات اطلاعاتی معرفی می شود.نتیجه گیری: بیش از یک سوم آیات قرآن از روابط دوسویه انسانی سخن گفته و این روابط از تنوع جشمگیری برخوردار است. به گونه ای که امکان مطالعه میان رشته ای قرآن و علوم انسانی در همه شاخه های اصلی آن فراهم است.
ارزیابی قابلیت های دسترس پذیری محیط رابط کاربری سامانه های آموزش مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش به ارزیابی قابلیت های دسترس پذیری محیط رابط کاربری سامانه های آموزش مجازی پرداخته است.روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی است که به روش پیمایشی از نوع ارزیابی مکاشفه ای انجام شده است. جامعه آماری شامل شش سامانه آموزش مجازی «ادوبی کانکت، اسکای روم، اسکایپ، بیگ بلو باتن، گوگل میت، قرار» است. ابزار پژوهش، سیاهه ارزیابی بومی سازی شده منطبق با سامانه های آموزش مجازی در داخل کشور منطبق با شاخص های ارزیابی مندرج در ایزو 9241 است که شاخص های شناسایی شده و با استفاده از روش بی.دبلیو.ام از دیدگاه صاحب نظران حوزه دسترس پذیری سامانه های آموزشی و یادگیری الکترونیکی اولویت بندی شده اند. برای پاسخگویی به پرسش های پژوهش از آمار توصیفی و روش تصمیم گیری مدل روش وزن دهی ساده یا (اس.اِی.دبلیو.) استفاده شد. در این روش، امتیازات حاصل از ارزیابی هر نرم افزار در هر شاخص با ضریب وزنی بی.دبلیو.ام تعیین شده برای هر شاخص ضرب شده و بر اساس نتیجه حاصل، محیط رابط کاربری سامانه های آموزش مجازی از لحاظ قابلیت های دسترس پذیری با یکدیگر قابل مقایسه شد. فرضیه های پژوهش از طریق آزمون کروسکال-والیس مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: پس از بررسی قابلیت های دسترس پذیری محیط رابط کاربری سامانه های آموزش مجازی مشخص شد به ترتیب اسکایپ، ادوبی کانکت، بیگ بلو باتن، اسکای روم گوگل میت و قرار از نظر رعایت ویژگی های مربوط به دسترس پذیری رتبه اول تا ششم را کسب نموده اند. بین میزان رعایت شاخص های ارزیابی قابلیت های دسترس پذیری محیط تعامل (رابط کاربری) سامانه های آموزش مجازی در چهار شاخص کلی در سامانه ها اختلاف معناداری مشاهده نشد.نتیجه گیری: بالاترین میانگین رعایت میزان دسترس پذیری مربوط به ابزارهای اشاره گر و سازگاری با فناوری های کمکی و کمترین میانگین رعایت میزان دسترس پذیری مربوط به ورودی صفحه کلید در جامعه مورد مطالعه تشخیص داده شد.
بررسی عوامل جامعه شناختی مؤثر بر عادت خواندن دانشجویان کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر عوامل جامعه شناختی (شامل سن، جنسیت، سرمایه فرهنگی و سرمایه اقتصادی) بر عادت خواندن دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز است.روش پژوهش: پژوهش حاضر پیمایشی از نوع توصیفی همبستگی است. جامعه پژوهش، دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز در سال تحصیلی 1401-1402، هستند که تعداد آنها 7495 نفر برآورد شده است. حجم نمونه پژوهش طبق جدول کرجسی و مورگان تعداد 384 نفر است. همچنین برای انتخاب آزمودنی ها از روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی استفاده شده است. ابزار پژوهش پرسش نامه های سرمایه فرهنگی بوردیو، پرسش نامه سرمایه اقتصادی و پرسش نامه عادت به خواندن عبدالکریم و حسن است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS. نسخه 25 و از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون، ضریب همبستگی اسپیرمن و همچنین دو رشته ای نقطه ای استفاده شده است.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که به جز سن، سایر متغیرهای پژوهش شامل جنسیت، سرمایه فرهنگی و سرمایه اقتصادی بر مؤلفه های عادت خواندن تأثیرگذار است و رابطه مثبت و معنا داری با یکدیگر دارند.نتیجه گیری: این مطالعه ثابت کرد که عوامل جامعه شناختی همچون جنسیت، سرمایه فرهنگی و سرمایه اقتصادی بر عادت خواندن دانشجویان اثرگذار هستند. در نتیجه، برای ایجاد عادت به خواندن در دانشجویان، ابتدا باید علاوه بر توجه به جنسیت، به شرایط فرهنگی و اقتصادی آنها، همچون اختصاص دادن بخشی از درآمد به خرید ابزارهای فرهنگی، نگرش خانواده نسبت به خواندن، روش های آموزشی و تربیتی توجه ویژه ای شود تا بتوان در یک شرایط مناسب فرهنگی و اقتصادی با ایجاد عادت خواندن به یکی از وظایف مهم در اصلاح برنامه های آموزشی با هدف تقویت مهارت های دانشجویان دست یافت.
بررسی اثربخشی سیستم تشخیص گفتار هوشمند در بازیابی صحیح اطلاعات ادبیات روایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف کشف میزان اثربخشی استفاده از سیستم تشخیص گفتار هوشمند در بازیابی صحیح اطلاعات ادبیات روایی در کودکان دبستانی و مقایسه آن با تأثیر استفاده از نرم افزار قصه گویی و قصه گوی انسانی در این مورد صورت گرفته است.روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی بوده و با روش نیمه تجربی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش را کودکان دبستانی دختر و پسر پایه اول تا سوم دبستان تشکیل می دهند که 36 نفر از آنها با روش نمونه گیری طبقه ای در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای انجام این مطالعه از دو ابزار سیستم تشخیص گفتار هوشمند و برنامه کاربردی (اپلیکیشن) قصه گویی به نام «کتاب قصه صوتی» استفاده شد. جهت گردآوری داده ها از یک پرسش نامه و همچنین یک سیاهه وارسی که مطابق با سؤالات پرسش نامه طراحی گردیده به منظور تکمیل بررسی و ارزیابی معیار های تعیین شده، استفاده گردید. جهت تجزیه وتحلیل داده ها نرم افزار آماریSPSS27 و آزمون آماری تحلیل واریانس یک طرفه به کار برده شده است.یافته ها: یافته ها نشان داد که متوسط تعداد خطاها در اطلاعات بازیابی شده از قصه ها توسط کودکان هنگام استفاده از سیستم تشخیص گفتار هوشمند با میانگین 7/0، نسبت به هنگام استفاده از قصه گوی انسانی بیشتر و نسبت به هنگام استفاده از برنامه کاربردی (اپلیکیشن) قصه گویی کمتر است. متوسط طول اطلاعات بازیابی شده قصه توسط کودکان در گروهی که از سیستم تشخیص گفتار هوشمند استفاده می کردند با میانگین 966/3، از گروه صدای انسان کمتر و از گروه برنامه کاربردی قصه گویی بیشتر است. متوسط سرعت بازیابی اطلاعات قصه توسط کودکان گروهی که از سیستم گفتار هوشمند استفاده می کردند با میانگین583/2، از گروه صدای انسان کمتر و از گروه برنامه کاربردی قصه گویی بیشتر است. متوسط صحت اطلاعات بازیابی شده قصه توسط کودکان در گروهی که از سیستم تشخیص گفتار استفاده می کردند با میانگین3/4، از گروه صدای انسان کمتر و از گروه برنامه کاربردی قصه گویی بیشتر است.نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد استفاده از سیستم تشخیص گفتار هوشمند در بازیابی صحیح اطلاعات ادبیات روایی کودکان دبستانی به طور محسوس اثربخش نیست. کودکانی که داستان ها را یک انسان برایشان تعریف کردند دقت و تمرکز بالاتری داشتند و این موضوع می تواند ناشی از برقراری ارتباط فیزیکی، عاطفی، چشمی، چهره به چهره و شرایط محیطی باشد که بر روی روان آنها تأثیر گذاشته و سبب افزایش عملکرد حافظه و یادگیری، افزایش میزان توجه و تمرکز، پردازش سریع اطلاعات، سازمان دهی ادراکی و یادآوری اطلاعات شده که این عوامل درک و فهم کامل آنها را به دنبال داشته است.
بازاندیشی در معماری فضاهای کتابخانه های عمومی به منظور بازتعریف الگویی تازه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف کشف وضعیت کنونی و شناسایی فضاهای الزامی و بازتعریف نیازهای معماری فضاهای کتابخانه های عمومی کشور برای رسیدن به الگویی تازه و ردایی متناسب با قامت کتابخانه های معاصر صورت گرفته است. روش: رویکرد پژوهش حاضر کیفی و بر روش نظریه داده بنیاد (گراندد تئوری) متکی است. داده ها به روشِ کتابخانه ای و میدانی با بررسی تحلیلی، مصاحبه با کاربران و کتابدارانِ چهار کتابخانه منتخب وابسته به نهاد کتابخانه های عمومی کشور، پژوهشگران و متخصصان حوزه معماری و کاربران آنها گردآوری شده اند. یافته ها: معماران، متخصصان حوزه کتابداری، مدیران و سیاست گذاران کتابخانه های عمومی، تغییراتی سریع ناشی از تحولات فناوری و انقلاب ارتباطات را شاهد بوده اند که بر خدمات و مأموریت، برنامه ریزی و طراحی عملکردی، کالبدی و حتی جنبه های ادراکی و زیباشناختی کتابخانه ها سایه افکنده اند. دیدگاه های متقاعدکننده و متنوعی درباره کتابخانه های عمومی و آینده شان، اهداف، خدمات و فضای آن ها در قرن بیست ویکم ارائه شده است: از تردید در حیات کارکردی آن ها به خاطر ماهیت فناوری ها و ارتباطات نوین تا اتفاقاً اهمیت یافتن بیشتر به دلیل ماهیت حفظ اسناد تمدن بشری و امکان تعاملی که میان جامعه برقرار می کنند (برخلاف فناوری های نوین ارتباطات که بر انزوا پای می فشارند). تنوع این دیدگاه ها مؤکد این مطلب است که ارائه شکلی واحد برای طراحی ممکن نیست اما امکان نوعی تعامل طراحانه وجود دارد. بررسی کتابخانه های موردتحلیل نشان داد که معماری کتابخانه ها، الگوهای عملکردی/رفتاری مشخصی را ممکن می کنند؛ یکی الگوی «مجموعه محور» است که هدفش تأکید بر نقش سنتی کتابخانه به عنوان پایگاهی برای عرضه منابع است و دیگری الگویی «تعامل محور» است که بر نقش فرهنگی-اجتماعی کتابخانه عمومی به مثابه پایگاهی تعاملی پای می فشرد که از یک سو بر حفظ، نشر و توسعه دانش و اطلاعات و از سوی دیگر بر پیوند با جامعه و ارتقای سطح تعاملات فرهنگی و اجتماعی تأکید می کند. اصالت/ارزش: یافته های این پژوهش در پی بازتعریف نقش کتابخانه های عمومی با اتکا به مؤلفه های مرتبط با معماری کتابخانه در راستای فراهم آوردن بستر مناسب و توسعه سرمایه اجتماعی از درون آن هاست. با تغییر راهبردهای کتابخانه از الگوی مجموعه محور به الگوی تعامل محور و با بازتعریف مجدد فضاها، کتابخانه های معاصر باید در کنار حفظ، نشر و ارائه منابع مختلف دانش، حافظ و ناشر خاطره جمعی و شریک روابط مردم و نهادهای مدنی باشند.
ترسیم نقشه دانش و مهارت کتابداران براساس مدل ایده آل تیپ ماکس وبر: مطالعه موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: نقشه ی دانش یک ابزار مدیریت دانش است و از طریق آن به کاربران سازمان، اطلاعاتی در خصوص محل استقرار دانش و منابع دانشی اعم از افراد صاحب دانش، اسناد و منابع و پایگاه های اطلاعات داده می شود. نقشه دانش تخصص ها و دانش مورد نیاز افراد را با محل استقرار آن در سازمان مشخص می کند، از این روهدف اصلی پژوهش حاضر ترسیم نقشه دانش و مهارت کتابداران کتابخانه ی مرکزی آستان قدس رضوی بر اساس مدل ایده آل تیپ ماکس وبر است. روش شناسی: پژوهش حاضر از هدف، کاربردی و از نظر روش پیمایشی است. جامعه پژوهش، کتابداران کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی است که در مقاطع کاردانی، کارشناسی، کارشناسی ارشد و یا دکترا در رشته علم اطلاعات و دانش شناسی تحصیل نموده اند و دارای حکم کتابدار بودند. به دلیل حجم پایین نمونه (39 نفر)، پژوهش به صورت سر شماری انجام گرفت و درصد بازگشت پرسشنامه 100% بود. داده های مورد نیاز پژوهش به وسیله سیاهه ی وارسی شمسی (1391) و پرسشنامه محقق ساخته گردآوری گردید و با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی به کمک نرم افزار اس پی اس اس 23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: "مهارت های عمومی" کتابداران کمتر از حد متوسط3(61/1) بود و بیشترین مهارت آن ها در "توانایی های اداری" (53/2)است. همچنین نتایج حاکی از آن بود که دانش و مهارت تخصصی کتابداران بالاتر از حد متوسط(33/3) است که بیشترین میزان آن مربوط به فعالیت های بخش "گردش کتاب" (2/4)است. نتیجه : یافته های منتج از نقشه دانش و مهارت کتابداران براساس مدل ایده آل تیپ نشان داد که بیشتر پاسخگویان (21 نفر) در تیپ 1 قرار دارند، که به معنای دانش و مهارت بالای آن ها است. در مقابل به دلیل رسمی و با سابقه بودن کتابداران، هیچ یک از پاسخگویان در تیپ 2 که نشان دهنده مهارت کم و دانش بالا است، قرار نگرفته بودند. همچنین ترسیم نقشه دانش نشان داد 12 نفر در تیپ 3 که نشان دهنده مهارت بالا و دانش کم است، قرار گرفتند. در تیپ 4 نیز که بیانگر مهارت و دانش کم است، 5 نفر قرار گرفتند، انتظار می رود کتابدارانی که در این تیپ قرار می گیرند نسبت به ارتقای سطح دانش مورد نیاز برای ادامه ی ارائه خدمت در سمت پیشین خود و جلوگیری از حذف رقابتی، اقدام نمایند. همچنین از مدیران انتظار می رود که بسترهای لازم را برای ارتقای سطح دانش مورد نیاز کتابداران بخش های مختلف ایجاد کنند.
سیاست ها و معیارهای ارزیابی بروندادهای علمی علوم انسانی از دیدگاه متخصصان: مطالعه موردی رشته های زبان و ادبیات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به کارکرد علوم انسانی و تقاوت آن با علوم دیگر، این پژوهش به دنبال بررسی بروندادهای علمی و وزن هرکدام، معیارها و شاخص های ارزیایی، و رابطه هر برونداد و معیار در ارزیابی این علوم و به طور خاص در حوزه زبان و ادبیات است. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر فرایند اجرای پژوهش، از نوع ترکیبی متوالی اکتشافی طی سه مرحله است: 1. شناسایی و وزن دهی بروندادهای علمی با روش کتابخانه ای، انجام مصاحبه، و فرایند سلسله مراتب تحلیلی (AHP)؛ 2. شناسایی معیارهای ارزیابی بروندادهای علمی با روش کتابخانه ای؛ و 3. تعیین اولویت های ارزیابی بروندادهای علمی از طریق استقرار عملکرد همزمان (CFD). بر اساس یافته ها، بروندادهای علمی به دو دسته تقسیم شد: 1. قالب ها: مقاله نشریه علمی، مقاله همایش، کتاب، طرح پژوهشی، و پایان نامه/ رساله؛ 2. فعالیت: در عرصه های سیاست گذاری، اجتماعی (علمی – ترویجی)، اجتماعی (رسانه ای)، و اقتصادی. معیارهای ارزیابی نیز به 8 دسته بستر ایجاد، ارائه و نشر؛ ساختار نگارشی؛ محتوا؛ اثرگذاری در محیط آنلاین؛ اثرگذاری علمی؛ اثرگذاری اجتماعی؛ اثرگذاری اقتصادی؛ و اثرگذاری فرهنگی بروندادهای علمی تقسیم شد که هرکدام شامل شاخص هایی است. در نهایت، بروندادها و معیارها با توجه به سه رویکرد و هدف تولید علم و ارتقای بنیادهای دانش، کاربردی بودن و پاسخگویی به مسائل جامعه، و آفرینش ادبی/ ادبیات خلاق اولویت بندی شده است. نظر به اهمیت و ضرورت ارزیابی متفاوت هر حوزه و رشته بنابر ماهیت هرکدام به عنوان عاملی مؤثر بر کاربرد و اثرگذاری بروندادهای علمی آن ها، سیاست گذاران پژوهشی می توانند با توجه به نتایج، رویکردی تازه در تصمیم گیری و وضع سیاست های ارزیابی بروندادهای علمی رشته های زبان و ادبیات و حوزه علوم انسانی به کار گیرند.
میانکنش پذیری و ارزیابی اصطلاحنامه ها بر اساس استاندارد ایزو 25964 (بخش اول و دوم): مطالعه موردی اصطلاحنامه فلسفه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارزیابی اصطلاحنامه فلسفه پژوهشکده مدیریت اطلاعات و مدارک اسلامی مطابق با استاندارد ایزو 25964 (بخش اول و دوم) و همچنین بررسی میانکنش پذیری با سایر نظام های کنترل واژگان (اصطلاحنامه اصفا و سرعنوان های موضوعی فارسی) است. روش پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ گردآوری داده ها، پیمایشی –توصیفی بود. جامعه پژوهش شامل اصطلاحات اصطلاح نامه فلسفه بود که با استفاده از جدول مورگان و با روش نمونه گیری تصادفی، تعداد 375 اصطلاح انتخاب شد. جامعه پژوهش در بخش میانکنش پذیری نیز شش سطح اول درختواره اصطلاح نامه فلسفه به تعداد 85 اصطلاح بود. ابزار و روش گردآوری داده ها به ترتیب، سیاهه وارسی محقق ساخته مطابق با معیارهای استاندارد ایزو 25964 و مشاهده مستقیم بود. یافته ها نشان داد میزان رعایت استاندارد ایزو 25964 (بخش اول) در اصطلاح نامه فلسفه، 52/75 درصد است. بیشترین و کمترین میزان رعایت به ترتیب مربوط به مولفه «مدیریت نرم افزار» (34/79 درصد) و مولفه «روابط معنایی» (66/66 درصد) بود. نتایج میان کنش پذیری اصطلاح نامه فلسفه با اصطلاح نامه اصفا مطابق استاندارد ایزو 25964 (بخش دوم) نشان از نگاشت 24/88 درصدی داشت که بیشترین میزان مربوط به نگاشت هم ارزی از نوع کامل (41/49 درصد) بود. همچنین 42/47 درصد از اصطلاحات امکان نگاشت خودکار را دارند. میانکنش پذیری با سرعنوان های موضوعی فارسی 41/89 درصد بود که بیشترین میزان مربوط به نگاشت هم ارزی از نوع کامل (06/47 درصد) است. همچنین 30 درصد از اصطلاحات انتخابی اصطلاحنامه فلسفه امکان نگاشت خودکار با اصطلاحات سرعنوان های موضوعی فارسی را دارد. وجود میانکنش پذیری در اصطلاحنامه راه حلی اقتصادی و کارآمد برای صرفه جویی در هزینه های بالای تولید و تدوین و گسترش اصطلاح نامه است. همچنین توجه به قواعد میانکنش پذیری منطبق با استانداردها، زمینه ساز یکپارچه سازی داده ها شده و کاربر فارغ از زمان و مکان و نوع پایگاه اطلاعاتی، به جستجویی کارآمد با با بهبود جامعیت و مانعیت دست می یابد.