فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۰۴۱ تا ۵٬۰۶۰ مورد از کل ۷٬۲۷۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی عوامل ساختاری لازم برای تحقق حکمرانی دانش بوده است. برای تحقق این هدف از یک راهبرد دومرحله ای استفاده شد. در مرحله اول، روش فراترکیب انجام شد. با جست وجو در پایگاه های داده 319 مقاله یافت شد که در مراحل ارزیابی در نهایت، 25 مقاله مورد تأیید قرار گرفت. با مطالعه کامل این مقالات، 25 کد و هشت مفهوم (شامل ساختاری برای مدیریت دانش، سیستم تشویقی، سیستم ارتباطات، رسمیت، تمرکزگرایی، ساختار حامی مدیریتی، فرهنگ، و رویّه های کاری) برای سؤال پژوهش استخراج گردید. پس از تأیید روایی و پایایی نتایج، در مرحله دوم به منظور دریافت نظر خبرگان از روش «دلفی» استفاده شد. به همین منظور، از خروجی فراترکیب محتوای لازم برای طراحی پرسشنامه «دلفی» تأمین شد و تا جایی فرایند «دلفی» ادامه یافت که نظرات خبرگان در مورد پاسخ به سؤالات به اجماع رسید. 10 نفر از خبرگان بر اساس روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و روش «دلفی» تا سه مرحله انجام شد. در نهایت، برای پاسخگویی به سؤال عوامل ساختاری برای تحقق حکمرانی دانش در سازمان، 14 اصل راهنما در قالب اصول ساختاری و سیستمی ارائه گردید. میانگین نظر خبرگان «دلفی» نشان داد که به منظور تحقق حکمرانی دانش بایستی نقش ها و مسئولیت های دفتر مدیریت دانش را تعریف کرد، ساختار مشوق خلاقیت و چابکی ایجاد نمود، سیستم های ارتباطی مؤثر برای دفتر مدیریت دانش ایجاد کرد، سیستم تعامل با ذینفعان را ایجاد نمود، دفتر مدیریت دانش را با هویتی مستقل به وجود آورد، ساختار تیم محور و مشوق همیاری ایجاد کرد، نقش مدیر ارشد دانش را در سلسله مراتب سازمان تعریف و مشخص نمود، اختیارات مربوط به مدیریت دانش را تفویض کرد، ساختاری مدیریتی برای پشتیبانی از مدیریت دانش (مانند کمیته حکمرانی دانش یا شورای مدیریت دانش) ایجاد نمود، ساختار دفتر مدیریت دانش را به صورت رسمی شکل داد، به سیستم ها و فرایندها رسمیت بخشید، سیستم های تشویق و پاداش مرتبط با مدیریت دانش ایجاد کرد، روابط کاری با سایر واحدهای کسب وکار تعریف و ایجاد نمود، فرهنگ سازمانی مشوق خلق و تسهیم دانش ایجاد کرد. طبق بررسی پژوهشگر هیچ مقاله ای که تمهیدات ساختاری برای ایجاد حکمرانی دانش را با این روش فراترکیب و «دلفی» شناسایی نماید، یافت نشد. به همین دلیل، پژوهش حاضر دارای نوآوری در موضوع و روش مورد استفاده برای آن است.
عوامل زمینه ای استقرار مدیریت دانش در سازمان مدیریت بحران (مورد مطالعه سازمان مدیریت بحران شهرداری تهران)
منبع:
مطالعات دانش شناسی سال دوم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۷
1 - 20
حوزه های تخصصی:
عوامل زمینه ای، نقش کلیدی در استقرار موفقیت آمیز مدیریت دانش در سازمان ها دارد. این تحقیق با مفروض دانستن اینکه مهمترین عوامل زمینه ای استقرار مدیریت دانش در هر سازمان نظام فناوری اطلاعات، فرایند های دانش و فرهنگ سازمانی است و بهره گیری از این مبانی منجر به استفاده هرچه کامل تر از دانش موجود در سازمان می شود، در پی تبیین و سنجش وضعیت هر یک از این عوامل برای استقرار مدیریت دانش است. این پژوهش با هدف شناسایی عوامل زمینه ای مدیریت دانش در سازمان مدیریت بحران شهرداری تهران انجام شد و پرسشنامه ای در میان کارکنان سازمان مدیریت بحران شهرداری تهران در 22 منطقه شهرداری در مورد وضعیت و میزان اهمیت هرکدام از این عوامل در زمینه استقرار مدیریت دانش درجه بندی شده و با استفاده از نرم افزار SPSS و با توجه به آزمون فریدمن به رتبه بندی این عوامل پرداخته شد. بر اساس داده های منتج شده بر اساس دیدگاه کارکنان سازمان مدیریت بحران شهرداری تهران مهمترین عامل برای استقرار مدیریت دانش بودن فرهنگ سازمانی درست و حامی، برای استقرار آن است، چرا که در صورتی ما تمامی زیر ساخت های مرتبط با استقرار مدیریت دانش را در یک سازمان فراهم کنیم ولی فرهنگ سازمانی که شامل عناصر مشارکت در تصمیم گیری، حمایت مدیریت و حس تعلق سازمانی می باشد، در سازمان نباشد، مدیریت دانش مستقر نخواهد شد. به همین ترتیب و در ادامه اولویت بندی عوامل، نظام فناوری اطلاعات در جایگاه دوم و فراینده های مدیریت دانش در جایگاه سوم اولویت گذاری شده است. بنابراین قبل از راه اندازی و به کار گماری نظام فناوری اطلاعات، باید فرهنگ سازمانی در این زمینه که مدیران و کارکنان به راحتی دانش ضمنی خود را در اختیار سایرین قرار دهند به وجود بیاید چون هر چند که ما بتوانیم ساختار های فناوری را به صورت صیحیح فراهم کنیم و فرایند های مدیریت دانش را به صورت اصولی اجرا کنیم ولی فرهنگ سازمانی تقویت کننده این وضعیت نباشد به صورت قطع به یقین نظام مدیریت دانش سازمان نا کارآمد خواهد بود.
شناسایی عوامل اثرگذار بر منزلت اجتماعی حرفه کتابداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش شناسایی مؤلفه ها و عوامل اثرگذار بر منزلت اجتماعی حرفه کتابداری از طریق بررسی و تحلیل دیدگاه کتابداران کتابخانه های عمومی استان زنجان است. روش: مقاله حاضر حاصل یک پژوهش موردی بوده که با رویکرد کیفی انجام شده است. تعداد 27 کتابدار شاغل در کتابخانه های عمومی استان زنجان به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شد و داده ها با استفاده از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، و استخراج اطلاعات از روش رمزگذاری مرحله ای استفاده شده است. یافته ها: عواملی که از نظر کتابداران شرکت کننده در پژوهش، در منزلت اجتماعی حرفه کتابداری اثرگذار هستند، در پنج طبقه اصلی دسته بندی شد که عبارتند از: ویژگی های فردی کتابداران، ویژگی های حرفه کتابداری، نگاه جامعه به کتاب و کتابخانه، خدمات کتابخانه ها، و عوامل سازمانی کتابخانه ها. اصالت/ارزش: ارزش این مقاله در استخراج مؤلفه های اثرگذار بر منزلت اجتماعی حرفه کتابداری است و نشان دادن این نکته که توجه به نگاه و خواسته جامعه از کتابخانه، یکی از مهمترین عوامل اثرگذار به منزلت این حرفه است.
تحلیلی بر حضور دانشگاه های پایتخت های کشورهای جهان اسلام در محیط وب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: حضور وب سایت های تخصصی و دانشگاهی در محیط وب دلیلی بر اعتبار این گونه وب سایت ها در محیط وب است . هدف اصلی این پژوهش تحلیل میزان حضور دانشگاه های پایتخت های کشورهای جهان اسلام در محیط وب می باشد.
روش: روش پژوهش حاضر، روش تحلیل پیوندها است که یکی از روش های وب سنجی محسوب می شود. در این مقاله خود پیوندی، مجموع پیوندها، و مجموعه صفحات نمایه شده در موتور کاوش جهت بررسی حضور وب سایت های دانشگاه های پایتخت های جهان اسلام در محیط وب بررسی گردید. جامعه پ ژوهش حاضر 204 وب سایت بود که به دلیل عدم دسترسی به اطلاعات برخی از آن ها فقط 173 وب سایت مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: پس از بررسی شاخص های وب سنجی مورد نظر، بررسی یافته ها نشان داد که وب سایت دانشگاه های کشور ترکیه (آنکارا)، با توجه به شاخص های مطالعه شده در این مقاله بیش ترین حضور را در بین 10 وب سایت برتر دانشگاه های مورد مطالعه داشته اند. بررسی نتایج همچنین نشان داد که میزان حضور دانشگاه های ایران میان دانشگاه های برتر کشورهای اسلامی در محیط وب کمرنگ است
بررسی تاثیرفناوری اطلاعات و ارتباطات بر موانع به اشتراک گذاری دانش در فرآیند مدیریت دانش (به انضمام مطالعه موردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت زیرساخت های مدیریت دانش و رابطه ی آن با هوش سازمانی در دو پژوهشگاه علوم و فناوری و اطلاعات ایران و پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی انجام شد. پژوهش به روش پیمایشی-توصیفی و با کاربرد دو پرسش نامه معتبر در حوزه های زیرساخت مدیریت دانش و هوش سازمانی انجام شد. پرسش نامه بین 175 نفر از اعضای هیأت علمی و کارکنان هر دو پژوهشگاه توزیع و داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS و پی. ال. اس (PLS) تحلیل شد. بار عاملی سازه های مدیریت دانش و هوش سازمانی در هر دو پژوهشگاه همبستگی بالایی را نشان داد. از این رو مدل اندازه گیری دارای پایایی بالایی بوده و معیار مناسبی برای سنجش متغیرهای پژوهش به شمار رفت. میانگین واریانس مدیریت دانش و هوش سازمانی در هر دو پژوهشگاه بالاتر از 5/0، و روایی همگرایی بالایی را نشان می دهد. افزون بر این، با توجه به مقادیرR2 برای سازه هوش سازمانی، برازش مدل ساختاری نیز تأیید شد. در ارتباط با برازش مدل کلی در پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران 642/0 و در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی 645/0 محاسبه شد که نشان از برازش کلی قوی مدل داشت. تحلیل مسیر زیرساخت های مدیریت دانش به هوش سازمانی حاکی از معنادار بودن تأثیر زیرساخت های مدیریت دانش به هوش سازمانی در سطح اطمینان 95/0 در هر دو پژوهشگاه و تأیید هر دو فرضیه پژوهش است. با توجه به مقدار t در دو پژوهشگاه، می توان به این نتیجه دست یافت که «زیرساخت های مدیریت دانش» در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با ضریب 857/36 درصد، تأثیر بیشتری بر «هوش سازمانی» در مقایسه با پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران دارد. همچنین در بین سازه های زیرساخت مدیریت دانش؛ سازه های ساختار سازمانی، فرهنگ سازمانی، فرآیندها، فناوری، افراد و منابع مالی؛ و در بین سازه های هوش سازمانی، سازه های روحیه، تمایل به تغییر، چشم انداز راهبردی، فشار عملکرد، کاربرد دانش، اتحاد و توافق و سرنوشت مشترک به ترتیب دارای بیشترین اهمیت هستند. در پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران زیرساخت های مدیریت دانش به میزان 826/0 درصد، و در مقایسه با پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به میزان 848/0 درصد، میزان بیشتری از تغییرات هوش سازمانی را به طور مستقیم تبیین می کند.
جایگاه سامانه اطلاعات مدیریت در کتابخانه ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: شناسایی اطلاعات مورد نیاز و نقش و جایگاه سامانه اطلاعات مدیریت در کتابخانه ملی ایران از دیدگاه مدیران این کتابخانه است.
روش/ رویکرد پژوهش: از رویکرد کیفی و روش مطالعه موردی استفاده شده است. جامعه آماری کلیه مدیران رده میانی کتابخانه ملی است که براساس ساختار سازمانی 14 نفر بوده اند؛ داده ها از طریق مصاحبه گردآوری شد. تحلیل داده ها نیز براساس مبانی کدگذاری و تحلیل محتوا با استفاده از نظریه داده بنیاد صورت گرفت.
یافته ها: یافته ها نشان دهنده انواع اطلاعات مدیریتی مورد نیاز مدیران و راه های کسب این اطلاعات است. همچنین، دیدگاه مدیران در خصوص وضعیت MIS در کتابخانه، مزایای MIS، چالش های نبود MIS، و موانع استقرار MIS را در کتابخانه دربرمی گیرد.
نتیجه گیری: استفاده از MIS در کتابخانه ملی می تواند راهگشای بسیاری از مشکلات مدیریتی باشد و به کتابخانه در رسیدن به اهدافش کمک شایانی نماید. شرط اصلی موفقیت این سامانه، مهیا بودن پیش نیازهای استقرار آن در کتابخانه ملی است.
مقایسه رابط کاربر وب سایت های کتابخانه های دیجیتال میان کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته به روش تحلیل محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف تعیین مؤلفه های موجود در طراحی و توسعه رابط کاربر وب سایت های کتابخانه های دیجیتال و تعیین وب سایت های کتابخانه های دیجیتال برتر و نقاط ضعف و قوت محتوای آن ها، به تحلیل و مقایسه وب سایت های کتابخانه های دیجیتال در میان کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته پرداخته است. برای این منظور، 50 وب سایت کتابخانه دیجیتال با روش نمونه گیری مبتنی بر هدف انتخاب شدند. با بررسی موقعیت توسعه کشورهای مربوط به کتابخانه های دیجیتال منتخب، 12 وب سایت در گروه کشورهای در حال توسعه و 38 مورد در گروه کشورهای توسعه یافته قرار گرفتند. سپس، محتوای نمونه منتخب در یک مطالعه کمّی به روش تحلیل محتوای کیفی بررسی شدند. این بررسی با طراحی سیاهه وارسی محقق ساخته در 11 مقوله اصلی و 44 مؤلفه، که روایی آن به روش روایی محتوا مشخص شده بود، صورت گرفت. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری اِس پی اِس اِس ویرایش 16 تحلیل شدند. نتایج مقایسه وب سایت ها نشان داد که از لحاظ مقوله های «منابع پیوسته»، «مجموعه کتابخانه» و «رهیابی» ارتباط معناداری بین مؤلفه های موجود در طرح رابط کاربر وب سایت های کتابخانه های دیجیتال در دو گروه کشور وجود دارد. دو مؤلفه «فهرست عمومی دسترسی پیوسته ( اُپک)» و «آمار بازدیدها» در تعداد بیشتری از وب سایت های کتابخانه های دیجیتال در کشورهای در حال توسعه دیده شدند؛ در حالی که مؤلفه «ارائه منو و زیر منوها جهت معرفی اجزای کتابخانه» در بیشتر وب سایت های کتابخانه های دیجیتال در کشورهای توسعه یافته ارائه شده بود. همچنین، با بررسی تعداد مؤلفه های به کاررفته در وب سایت های منتخب، «اَمریکن مموری» با 44 مؤلفه، «کتابخانه دیجیتال بین المللی کودکان (آی سی دی ال)» با 40 مؤلفه و «کالیفرنیا» با 39 مؤلفه بهترین، و «بِرکِلی سان سایت» با 10 مؤلفه، ضعیف ترین وب سایت شناخته شدند. با وجود تعداد بیشتر و کیفیت بهتر رابط کاربر کتابخانه های دیجیتال در کشورهای توسعه یافته، کیفیت برخی وب سایت های کتابخانه های دیجیتال کشورهای در حال توسعه نیز قابل ملاحظه بود. به طور کلی، نوپابودن برخی وب سایت ها و عدم استفاده از تجارب متخصصان و کتابداران و در نتیجه، عدم آگاهی طراحان از نیازهای اطلاعاتی کاربران می تواند از جمله عوامل کم توجهی نسبت به طراحی مناسب رابط کاربر وب سایت های کتابخانه های دیجیتال باشد.
جایگاه میان رشته در طرح های رده بندی کتابخانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: تبیین اهمیت جایگاه میان رشته ها در طرح های رده بندی کتابخانه ای. روش شناسی: متون مرتبط با رشته و میان رشته و مسئله میان رشتگی در طرح های رده بندی کتابخانه ای و نیز 53 طرح رده بندی کتابخانه ای-کتاب شناختی به روش تحلیل اسنادی و محتوا با ابزار فیش برگه و سیاهه وارسی بررسی شد. یافته ها: بررسی طرح های رده بندی نشان داد رده بندی های کتابخانه ای براساس حوزه یا رشته های دانشگاهی به وجود آمده و جایگاه مهم میان رشتگی را نادیده گرفته اند. همچنین، رویکرد غالب در تدوین طرح های رده بندی کتابخانه ای، منطق کلاسیک است. نتیجه گیری: با توجه به نادیده گرفتن میان رشته ها به طور مستقل در نظام های رده بندی کتابخانه ای، استفاده از رویکرد ترکیبی در این رده بندی ها (یعنی، توجه به رده بندی براساس تحلیل حوزه و رده بندی پدیده محور) و نیز گذر از رده بندی های کلاسیک کتابخانه ای و حرکت به سمت تدوین رده بندی های کتابخانه ای با رویکرد منطق فازی می تواند راهگشا باشد.
نقدونظر ارزش ترجمه در علوم کتابداری و اطلاع رسانی
حوزه های تخصصی:
نشریات ادواری کتابداری و اطلاع رسانی بر محدودیت نشر مقالات ترجمه شده تأکید دارند و پیامدهای این مسئله موجب قلت تعداد متون ترجمه شده و عدم انتشار اطلاعات روزآمد این علم از طریق ترجمه مقالات می شود. گروههای اموزش کتابداری و اطلاع رسانی نیز تخصیص حداقل امتیاز برای ترجمه مقالات در برابر حداکثر امتیاز به تألیفها را اعمال می کنند. ادامه این روند موجب فقر علمی عمیق تری است که تفکر بیشتر مجریان را می طلبد.
technopoly
کتاب در آسیا
طراحی مدلی راهبردی برای ارتقاء سطح کیفیت خدمات کتابخانه های عمومی با رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تدوین نقشه استراتژی خدمات کتابخانه های عمومی برای بهبود کیفیت آنها در چهار بُعد رضایت کاربران، مالی، رشد و یادگیری و فرایندهای داخلی با استفاده از مدل سازی ساختاری تفسیری است.
روش: این پژوهش از نظر نوع هدف توصیفی و از نظر نتیجه کاربردی است و با روش پیمایش تک مقطعی و میدانی انجام شده است. شیوه گردآوری داده ها از طریق پرسشنامه، مصاحبه و مطالعات کتابخانه ای بود. جامعه آماری این پژوهش کتابخانه های عمومی شهر یزد بوده است. از بین کتابخانه های عمومی شهر یزد سه کتابخانه به صورت تصادفی انتخاب و از 7 متخصص کتابداری به عنوان خبره برای پاسخگویی به پرسشنامه استفاده گردید. روایی پرسشنامه پژوهش حاضر توسط خبرگان و استادان دانشگاهی مورد تأیید قرار گرفت و پس از تأیید، بین خبرگان منتخب توزیع و داده ها جمع آوری شد.
یافته ها: مدل ارائه شده در این پژوهش و همچنین سطح بندی انجام شده توسط مدل سازی ساختاری تفسیری نشان می دهد که منابع مالی مورد نیاز برای انجام برنامه ها و اهداف کتابخانه و به کارگیری پرسنل دارای انگیزه بالا با تخصص کتابداری، در پایین ترین سطح قرار دارد و بر دیگر عوامل تأثیرگذار و دارای بیشترین نفوذ است.
اصالت/ارزش: نتایج حاصل از این پژوهش می تواند اولویت بندی صحیح مسائل کتابخانه ها را، از جمله سامان دهی به بخش اداری و مالی که در اولویت اول طبق این پژوهش است، یادآور شود. همچنین به کارگیری نقشه استراتژی در کتابخانه ها می تواند گامی مؤثر برای بهبود و ارتقاء سطح کیفیت خدمات کتابخانه های عمومی باشد.
ارائه الگوی تبیین استراتژی مدیریت دانش مبتنی بر سطح بلوغ با روش دلفی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به دلیل اهمیت استراتژی های مدیریت دانش در پیاده سازی موفق فرایندهای مدیریت دانش، سازمان به دنبال انتخاب استراتژی های مدیریت دانش مناسب است. بدون وجود استراتژی مناسب مدیریت دانش، پاسخ صحیح برای مشکلات، دستورالعمل درست برای اجرای روش ها و مفاهیم مختلف و متنوع مدیریت دانش وجود نخواهد داشت. لذا ضروری است سازمانها در نخستین گامِ حرکت به سوی مدیریت دانش، در انتخاب و ایجاد استراتژی نهایت دقت را به عمل آورند. مدلهای بلوغ مدیریت دانش، سازمانها را در شناسایی سطح بلوغ مدیریت دانش و انتخاب استراتژی مدیریت دانش مؤثر، برای بهبود فرآیندهای مدیریت دانش کمک می کنند. در این مطالعه سعی بر این است که الگویی جهت انتخاب استراتژی مدیریت دانش مناسب مبتنی بر استراتژی مدیریت دانش هانسن(شخصی سازی وتدوین) با توجه به سطح بلوغ مدیریت دانش سازمان ارائه گردد. در این پژوهش، با استفاده از روش دلفی الگوی استراتژی مدیریت دانش مبتنی بر سطح بلوغ تبیین گردیده است. یافته های حاصل از پژوهش نشان می دهد سازمان هایی که در سطوح پایین بلوغ مدیریت دانش قرار دارند، بیشتر به استراتژی ""شخصی سازی"" متمایل اند و سازمان های با سطح بلوغ بالا، استراتژی ""تدوین"" را بر می گزینند.