اسماعیل هاشمی

اسماعیل هاشمی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

مدل سازی تأثیر فرهنگ بر ایفای نقش کتابخانه های عمومی به مثابه مراکز اجتماعی: یک مطالعه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حوزه عمومی کتابخانه عمومی فرهنگ مرکز اجتماعی یورگن هابرماس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۲ تعداد دانلود : ۲۰۳
روش شناسی: این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی؛ به لحاظ نحوه گردآوری داده ها، پیمایشی؛ و به لحاظ ماهیت داده ها نیز یک تحقیق آمیخته از نوع اکتشافی است که با رویکرد نظام مند نظریه پردازی داده بنیاد انجام شد. در بخش کیفی، ابتدا با انجام 33 مصاحبه و 2 گروه کانونی، عوامل مؤثر شناسایی شدند. تأیید روایی این عوامل با استفاده از شاخص نسبت روایی محتوایی (CVR) و پایایی آن ها از طریق آزمون ضریب کاپای فلیس به تأیید رسید. در بخش کمی، پایایی ابزار با استفاده از پرسشنامه ای متشکل از 16 گویه و با ضریب آلفای کرونباخ به میزان 91/0 تأیید شد. در نهایت، عوامل با روش آنتروپی شانون رتبه بندی شدند.یافته ها: سه سازه فرهنگی شامل گفتمان محلی، عرصه مفاهمه و اشاعه فرهنگی، در ایفای نقش کتابخانه های عمومی به مثابه مراکز اجتماعی اثرگذارند. در این بین، عرصه مفاهمه مهمترین عامل محسوب می شود و اشاعه فرهنگی نیز کمترین تأثیر را در این زمینه دارد. تمامی عوامل دارای روایی محتوایی بیشتر از 33/0 و ضریب کاپای بالاتر از 7/0 بودند، پس همه آن ها از روایی و پایایی لازم برخوردار هستند. در نهایت، مدل مفهومی پژوهش نیز در شش بخش طراحی و ترسیم شد.نتیجه گیری: نظریه حوزه عمومی یورگن هابرماس از جمله نظریات جامعه شناسی است که با توجه به موازین موجود در آن، به اهداف و رسالت کتابخانه های عمومی نزدیک است. کتابخانه های عمومی برای ایفای نقش خود به مثابه مرکزی اجتماعی، لازم است تا گفتمان بومی جامعه را ترویج دهند، عرصه ای امن برای بحث و مفاهمه آزادانه اقشار مختلف اجتماع باشند و از رخدادهای فرهنگی بومی مطلع باشند. همچنین به عنوان مرکزی گفتگو محور از سوی جامعه شناخته شود و به اشاعه فرهنگی در جوامع محلی بپردازند.
۲.

طراحی مدل مفهومی کتابخانه های عمومی به مثابه مراکز اجتماعی بر اساس نظریه حوزه عمومی یورگن هابرماس(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۲۳ تعداد دانلود : ۱۳۷
هدف: هدف این پژوهش دستیابی به مدل مفهومی کتابخانه های عمومی ایران به مثابه مراکز اجتماعی بر اساس نظریه حوزه عمومی یورگن هابرماس است. روش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی، از نظرِ نحوه گردآوری داده ها پیمایشی، و به لحاظ ماهیت داده ها یک تحقیق آمیخته از نوع اکتشافی است که با رویکرد نظام مندِ نظریه زمینه ای انجام شد. در بخش کیفی، ابتدا با انجام 33 مصاحبه و 2 گروه کانونی، عوامل مؤثر شناسایی و استخراج شدند. اعتبار این عوامل از طریق شاخص نسبت روایی محتوایی ( CVR ) و پایایی آن ها نیز با آزمون ضریب کاپای فلیس اثبات شد. در بخش کمّی، پایایی ابزار با استفاده از پرسش نامه ای 117گویه ای با میانگین 86/0 تأیید شد. در نهایت، با استفاده از روش آنتروپی شانون، عوامل رتبه بندی شدند. یافته ها: هفت عاملِ نیروی انسانی، ساختمان و تجهیزات، اجتماعی، سیاسی، ساختاری، فرهنگی و اقتصادی در مدل کتابخانه های عمومی به عنوان مراکز اجتماعی اثرگذارند که عامل فرهنگی بیشترین و عامل اقتصادی کمترین تأثیر را دارد. همه عوامل دارای روایی محتوایی بیشتر از 33/0 و ضریب کاپای بیشتر از 7/0 بوده و لذا از روایی و پایایی لازم برخوردار بودند. مدل مفهومی پژوهش نیز در شش بخش ترسیم شد. اصالت/ارزش: نظریه حوزه عمومی از جمله نظریات جامعه شناسی است که علی رغم ارتباطش با کتابخانه های عمومی، در داخل کشور کمتر مورد توجه قرار گرفته است. این کتابخانه ها می توانند از طریق اجزای حوزه عمومی، با برقراری ارتباط بین دولت و ملت، مردم را از تصمیمات دولتی آگاه کنند و آن ها را به چالش بکشانند. در این حالت، کتابخانه عاملی خواهد شد برای رشد و خودشکوفاییِ روزافزون شهروندان و همچنین عاملی برای ارتقای رفاه عمومی و تثبیت صلح و آرامش.
۳.

بازاندیشی در کارکرد کتابخانه های عمومی از منظر حوزه عمومی یورگن هابرماس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کارکرد اجتماعی کتابخانه های عمومی حوزه عمومی مرکز اجتماعی یورگن هابرماس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۰ تعداد دانلود : ۲۸۸
هدف: شناسایی عوامل پیش روی تبدیل کتابخانه های عمومی به مراکز اجتماعی هدف این پژوهش است، این که کتابخانه های عمومی چگونه می توانند بر اساس نظریه حوزه عمومی یورگن هابرماس، به عنوان مکانی برای استفاده ه دائم و روزمره و محلی برای ملاقات شهروندان با یکدیگر، اظهارنظر و کسب اطلاعات و معلومات در زمینه های گوناگون تبدیل شوند. روش: این مطالعه به روش کتابخانه ای و با رویکردی تحلیلی انجام شد. متون مربوط به کارکردهای اجتماعی کتابخانه های عمومی، مطالعات موجود در حیطه کتابخانه های عمومی و حوزه عمومی و ارتباط بین این دو مفهوم، مرور شد. برای اطمینان از انجام جست وجوی دقیق، از تکنیک زنجیره استنادی نیز بهره جویی شد، به این معنا که پس از بازیابی پژوهش های مرتبط، و بارگیری و مطالعه آن ها، با مراجعه به فهرست منابع هر مقاله، چنانچه مآخذی بنا به هر دلیلی در پایگاه های اطلاعاتی بازیابی نشده بودند، با جستجوی عنوان مقاله و نام پژوهشگر(ان) جستجو، بازیابی و بررسی شد. یافته ها: چشم انداز حوزه عمومی در کتابخانه ها می تواند بر نحوه مشروعیت بخشی به مسائل و امور اجتماعی، و از راه های عادلانه محقق شود. یک چارچوب حوزه عمومی، قادر است به عنوان روشی مؤثر برای بیان ارزش ها و جایگاه سیاسی و اجتماعی این کتابخانه ها استفاده شود. کتابخانه های عمومی می توانند سه عرصه ه گفتمانی شامل حاکمیت، مشروعیت بخشی، اشتراکات و یکپارچگی در حوزه عمومی را نمایش دهند. این عرصه ها قادر خواهند بود که ارتباطی دوسویه بین کتابخانه و جامعه برقرار نماید. مرور مطالعات انجام شده نشان می دهد که پژوهش های مربوطه را می توان به دو دسته موضوعی تقسیم کرد 1) ادبیاتی که چگونگی عملکرد کتابخانه ها به عنوان زیرساخت حوزه عمومی را بررسی کرده اند؛ 2) ادبیاتی که کتابخانه های عمومی را یک حوزه عمومی سنجیده، اگر انتظار داشته باشیم که کتابخانه در هیاهوی نفوذ شبکه های اجتماعی، مشکلات و معضلات زندگی، همچنان بتواند جامعه ه بالفعل را حفظ، و جامعه ه بالقوه را به خود جذب کند، باید توانایی نفوذ به بطن زندگی مردم را در خود پرورش دهد، تا جامعه را جزئی لازم برای بقای خود بدانند. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها، لازم است قبل از اینکه کتابخانه های عمومی به صورت عملیاتی و کاربردی، با کاربست نظریه حوزه عمومی یورگن هابرماس به مراکز اجتماعی تبدیل شوند، نخست از لحاظ نظری و پژوهشی، مطالعات متمرکزی انجام شود و به یک الگوی واحد و مشترک دست یافت، سپس بر اساس آنچه که به دست آمده یک مدل عملیاتی ارائه شود تا در نهایت، کتابخانه های عمومی به مکانی برای استفاده ه دائم، روزمره و محلی برای ملاقات شهروندان با یکدیگر و همچنین برقراری ارتباط، تبادل عقیده، به اشتراک گذاری اطلاعات، اظهارنظر، کسب اطلاعات، معلومات و دانش در زمینه های گوناگون تبدیل شوند.
۴.

الگوی ساختاری روابط بین ادراک از دین داری والدین، ویژگی های شخصیتی، انتظار فایده دین داری و دین داری فرزندان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ویژگی های شخصیتی ادراک از دین داری والدین انتظار فایده دین داری دین داری فرزندان

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی خانواده کودک و نوجوان
تعداد بازدید : ۱۰۱۴ تعداد دانلود : ۴۸۷
هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش میانجی گر ویژگی های شخصیتی صداقت- فروتنی، همسازی و وظیفه شناسی و انتظار فایده دین داری در رابطه بین ادراک از دین داری والدین با دین داری فرزندان در دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز بود. بدین منظور 500 دانشجو با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای از دانشکده های واقع در دانشگاه شهید چمران اهواز انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه جهت گیری مذهبی با تکیه بر اسلام، پرسش نامه شخصیت هگزاکو و پرسش نامه انتظار فایده دین داری بود. یافته ها نشان داد که ادراک از دین داری والدین به صورت مستقیم و غیرمستقیم بر دین داری فرزندان اثر می گذارد. ویژگی های شخصیتی صداقت-فروتنی، هم سازی و وظیفه شناسی، و انتظار فایده دین داری نیز متغیر میانجی گر است که بر دین داری فرزندان اثر می گذارد. انتظار فایده دین داری مهم ترین میانجی گر در رابطه بین ادراک از دین داری والدین و دین داری فرزندان بود. چون این متغیرهای میانجی می توانند نقش واسطه ای را بین ادارک از دین داری والدین و دین داری فرزندان ایفا نماید، لزوم توجه به این متغیرها در حوزه دین داری ضرورت دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان