فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۵۸۳ مورد.
۳۲۱.

غلت سازی در گویش کلهری

کلید واژه ها: حذف غلت سازی کردی کلهری نظریه بهینگی التقای مصوت ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵۲ تعداد دانلود : ۴۰۱
در این مقاله تلاش بر آن است تا با استفاده از نظریه بهینگی با رویکردی هم زمانی به تحلیل و توصیف فرایند غلت سازی در زبان کردی (گویش کلهری) پرداخته شود. در این مقاله نشان داده می شود که محدودیت [REL-const] که در بسیاری از زبان های دنیا (همانند زبان های نیجر کنگو) از رتبه بالایی در چینش محدودیت ها برخوردار است، در گویش کلهری رتبه پایینی را به خود اختصاص می دهد. در این مقاله همچنین، استدلال می شود که غلت سازی در زبان کردی علاوه بر واکه های افراشته، بر واکه های غیرافراشته مانند /e/ نیز اعمال می شود؛ بنابراین، افراشتگی V1برای غلت سازی در گویش کلهری، برخلاف بسیاری از زبان های دنیا، شرط اساسی و تعیین کننده نیست. همچنین، نشان داده می شود که شرط افراشتگی خروجی دستگاه واجی تخطی ناپذیر نیست؛ یعنی خروجی دستگاه واجی این گویش در شرایط و جایگاه خاص خود، هم می تواند افراشته باشد، مانند /y/ و هم می تواند غیرافراشته باشد، همانند /Y/.
۳۲۲.

بررسی کاربرد فعل ""رفتن"" در گویش مشهدی و زبان انگلیسی: شباهت ها و تفاوت ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زبان انگلیسی شدن گویش مشهدی فعل رفتن

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری ساخت واژه (صرف)/ واژگان شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی کاربردی گویش شناسی
تعداد بازدید : ۱۴۳۷ تعداد دانلود : ۵۶۱
با توجه به اهمیت گویش مشهدی در مقایسه با دیگر گویش ها، این پژوهش به دنبال بررسی فعل ""رفتن"" به معنای ""شدن"" درگویش مشهدی زبان فارسی و زبان انگلیسی است و به مقایسه کاربرد این فعل با زبان انگلیسی می پردازد. از این رو، نگاهی به نظریه صورت و تحلیل نقش تجربی می اندازد. از دیگر اهداف این پژوهش می توان به بررسی تاثیر متغیرهایی از قبیل سن، جنسیت، سطح تحصیلات و طبقه اجتماعی بر میزان استفاده از فعل رفتن در گویش مشهدی اشاره نمود. به منظور گردآوری داده،300 مکالمه در موقعیت های مختلف از خانم ها و آقایانی با سنین مختلف (13 تا 76 سال)، سطح تحصیلات و شرایط اجتماعی متفاوت (پایین، متوسط و بالا) جمع آوری شد و نتایج به صورت جدول ارائه شد. همچنین، جهت بررسی نگرش افراد به گویش مشهدی و شم زبانی آن ها، ده نفر از افراد مذکور به صورت تصادفی انتخاب شده و مصاحبه ای با آن ها انجام گرفت. مصاحبه شوندگان نیز همچون سایر افراد شرکت کننده، خانم ها و آقایانی از سنین، سطح تحصیلات و شرایط اجتماعی مختلف بودند. جهت گردآوری داده در بخش انگلیسی و بررسی پیکره زبانی از بانک های اطلاعاتی زبان و کتب مرجع استفاده شد.
۳۲۳.

بررسی ریشه شناختی چند واژه تالشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ریشه شناسی تاتی تالشی گویش های ایرانیل

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری ساخت واژه (صرف)/ واژگان شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی کاربردی گویش شناسی
تعداد بازدید : ۱۲۶۰ تعداد دانلود : ۶۵۰
تالشی از زبان های ایرانی شمال غربی است که در کرانه های جنوب غربی دریای خزر، از سفیدرود در جنوب تا لنکران جمهوری آذربایجان در شمال، متداول است و به سه گویش شمالی، مرکزی و جنوبی طبقه بندی می شود. از منظر ریشه شناسی، زبان های ایرانی به ویژه تالشی کمتر مورد مطالعه قرار گرفته اند. ارتباط تاریخی زبان ها از طریق پژوهش های ریشه شناسی بیشتر و بهتر درک می شود. در این مقاله تعدادی از واژه های تالشی ریشه شناسی شده اند. این واژه ها براساس تلفظ رایج آنها در گویش تالشی مرکزی طولارود - که یکی از نویسندگان این مقاله گویشور آن است- آورده شده اند. برابر واژه در دیگر گویش های تالشی نیز ذکر شده است. در ریشه شناسی سعی شده است هم ریشه واژه در دیگر گویش های ایرانی گروه شمال غربی، بهویژه تاتی یا آذری که بیشترین نزدیکی را با تالشی دارند نیز آورده شود.
۳۲۴.

مقایسه مدل های ذهنی گویشوران فارسی زبان و هورامی زبان (بررسی موردی فعل خوردن)

کلید واژه ها: مدل های ذهنی فارسی استدلال هورامی فعل خوردن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴۷ تعداد دانلود : ۶۵۸
پژوهش حاضر با هدف استخراج و مقایسه مدل های ذهنی گویشوران فارسی و هورامی انجام شده است. برای نیل به این هدف، مدل هایی که، به باور نگارندگان، گویشوران فارسی از فعل «خوردن» و گویشوران هورامی از فعل wadæj ’خوردن‘ در ذهن خود دارند، استخراج شده و مبنای مقایسه قرار گرفته اند. مدل های به دست آمده، هر دو، تا حدی پیچیده و گسترده و در عین حال عمیقاً شبیه هستند تا آنجا که تفاوت آنها قابل چشم پوشی است. هر دو مدل دارای سه الگوی تکرارشونده یکسان هستند. بنابراین، بر اساس استدلال هایی که برمبنای الگوها می توان کرد، معانی مختلفی که دو فعل مذکور، در هر دو زبان، پوشش می دهند، مطابق یکدیگر و یکسان هستند.
۳۲۵.

ساخت ناگذرا در گویش بختیاری مسجدسلیمان

کلید واژه ها: ساخت مجهول ساخت سببی گویش بختیاری ساخت ناگذرا ساخت ضدسببی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶۸ تعداد دانلود : ۵۲۵
ساخت ناگذرا ساختی است که فعل آن دارای جهت معلوم بوده و تنها یک گروه اسمی به عنوان موضوع مرکزی دارد. از نظر نقش معنایی، گروه اسمی موجود در این ساخت، همچون گروه اسمی ساخت مجهول، نقش معنایی مفعولی دارد. این جستار تلاش دارد تا با بررسی داده های گویشی نشان دهد ساخت ناگذرا در گویش بختیاری دارای چه ویژگی هایی بوده و تفاوت آن با ساخت مجهول در چیست؟ فعل گذرا و سببی از افزودن پسوند -(e)nبه پایان مادة مضارع گذرا ساخته می شود و ماده ماضی آن با افزودن پسوندīδ- به ماده مضارع به دست می آید. افعال ناگذرا نیز با افزودن پسوندeh - به پایان اسم، صفت و ماده مضارع فعل های اصلی یا بدون افزودن پسوند ساخته می شوند. ماده ماضی این افعال نیز از افزودن پسوند est- به ماده مضارع به دست آید. ساخت مادة ناگذرا در ساخت مجهول نیز به کار می رود. در نتیجه هر دو ساخت مجهول و ناگذرا دارای شباهت روساختی هستند؛ اما همانند زبان فارسی تفاوت این دو ساخت، با آوردن عامل در ساخت مجهول به صورت گروه حرف اضافه ای مشخص می گردد. همچنین با استفاده از عبارت قیدی xos be xos (خود به خود) در ساخت ناگذرا به جای عبارت کنادی در مجهول می توان به تفاوت دو ساخت پی برد. ساخت ناگذرا ساختی است که فعل آن دارای جهت معلوم بوده و تنها یک گروه اسمی به عنوان موضوع مرکزی دارد. از نظر نقش معنایی، گروه اسمی موجود در این ساخت، همچون گروه اسمی ساخت مجهول، نقش معنایی مفعولی دارد. این جستار تلاش دارد تا با بررسی داده های گویشی نشان دهد ساخت ناگذرا در گویش بختیاری دارای چه ویژگی هایی بوده و تفاوت آن با ساخت مجهول در چیست؟ فعل گذرا و سببی از افزودن پسوند -(e)nبه پایان مادة مضارع گذرا ساخته می شود و ماده ماضی آن با افزودن پسوندīδ- به ماده مضارع به دست می آید. افعال ناگذرا نیز با افزودن پسوندeh - به پایان اسم، صفت و ماده مضارع فعل های اصلی یا بدون افزودن پسوند ساخته می شوند. ماده ماضی این افعال نیز از افزودن پسوند est- به ماده مضارع به دست آید. ساخت مادة ناگذرا در ساخت مجهول نیز به کار می رود. در نتیجه هر دو ساخت مجهول و ناگذرا دارای شباهت روساختی هستند؛ اما همانند زبان فارسی تفاوت این دو ساخت، با آوردن عامل در ساخت مجهول به صورت گروه حرف اضافه ای مشخص می گردد. همچنین با استفاده از عبارت قیدی xos be xos (خود به خود) در ساخت ناگذرا به جای عبارت کنادی در مجهول می توان به تفاوت دو ساخت پی برد.
۳۲۶.

اعتبارسنجی گویش سنجی کرانه جنوب خاوری دریای مازندران به روش بسامد آوایی هوپنبرووِرس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گویش شناسی زبان مازندرانی زبان شناسی رایانشی روش بسامد آوایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲۰ تعداد دانلود : ۴۵۵
در مقام بررسی های نوپای گویش شناسی رایانشی، داده های زبان مازندرانی -مستخرج از طرح ملّی اطلس زبانی ایران- با اعمال الگوریتم لِوِنشتین کاوش، و منطقه های گویشی در دامنه شمالی رشته کوه های البرز مکان یابی شده است. در این مقاله کوشیده ایم با واکاوی داده ها به روش تحلیل بسامد واکه، ضمن تشخیص متغیّرهای آواییِ مسبّب تفاوت های گویشی منطقه ای، پایایی و اعتبار یافته های گویش سنجی را بیازماییم؛ پژوهش حاضر، مبتنی بر روش توصیفی هم زمانی و به لحاظ دادگان میدانی است. موادّ زبانی متشکل از 113 مصاحبه است. میانگین سِنّی گویشوران 42 سال، متوسّط سواد آنها در حدّ آموزش ابتدایی و 34% آنها زن بودند. نقشه های بازنمودی و تفسیری حاصل، ضمن تأیید اعتبار یافته های پژوهش های پیشین با آلفای کرنباخ 84/0، تظاهر منطقه های گویشی را پشتیبانی می کند و بیانگر پایایی روش تحقیق و روایی پژوهش است.
۳۲۷.

بررسی زایشی دستگاه واجی گویش بلوچی سرحدّیِ گرنچین

کلید واژه ها: همخوان واکه واج شناسی زایشی گویش بلوچی سرحدّی گرنچین

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری واج شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی کاربردی گویش شناسی
تعداد بازدید : ۱۵۶۷ تعداد دانلود : ۱۱۶۴
زبان شناسان زایشی واج شناسی را بخش مهمی از دستور هر زبان می دانند. واج شناسی زایشی که می توان آغاز آن را اثر چامسکی و هله (1968) دانست، در گذر زمان در قالب انگاره های نظری خاصی مطرح شده است. پژوهش حاضر، که پژوهشی میدانی است، به بررسی و توصیف فهرست واجی (شامل همخوان ها و واکه ها) گویش بلوچیِ سرحدّیِ گرنچین در چارچوب نظریة واج شناسی زایشی می پردازد و هویت واجی هر واج را با استفاده از انگارة برکوئست (2001) به اثبات می رساند. بدین منظور، داده های زبانی گویش بلوچیِ سرحدّی بر اساس پیکرة زبانی گردآوری شده از منطقة گرنچین از توابع شهرستان خاش در استان سیستان و بلوچستان مورد بررسی قرار می گیرد. گردآوری داده ها و تدوین پیکره های زبانی از طریق مصاحبه و ضبط گفتار آزاد انجام شده است. جامعة زبانی این پژوهش را 10 گویشور ساکن گرنچین با رده های سنی متفاوتِ 60 تا 80 سال و بی سواد تشکیل می دهد. یافته های پژوهش نشان می دهد که انگارة واجی برکوئست (همان) برای شناسایی فهرست همخوانی و واکه ای گویش بلوچیِ سرحدّیِ گرنچین کارآمد است. نتایج همچنین حاکی از آن است که این گویش در نظام واجی خود 21 همخوان شامل 8 همخوان انفجاری، 5 همخوان سایشی، 2 همخوان انسایشی، 2 همخوان خیشومی، همخوان لرزشی، 1 همخوان کناری و 2 غلت و 9 واکه شامل 6 واکة ساده و 3 واکة مرکب دارد.
۳۲۸.

قلب نحوی در گویش مازندرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: گویش مازندرانی قلب نحوی ساخت اطلاع کوتاه برد دوربرد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۰۶ تعداد دانلود : ۷۳۹
قلب نحوی تاکنون در زبان های مختلف به لحاظ نحوی و گفتمانی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج تحقیق در گویش مازندرانی نشان می دهد که قلب نحوی هم تابع اصول و محدودیت های جهان شمول و هم تابع محدودیت های زبان ویژه است. در این تحقیق نشان می دهیم که انواع قلب نحوی کوتاه برد، دوربرد و چندگانه در گویش مازندرانی به کار می رود و کارکرد اصلی قلب نحوی در گفتمان، تغییر توزیع ساختار مبتدا و خبر و همچنین توزیع اطلاع کهنه و نو است. دربارة قلب نحوی کوتاه برد می بینیم که حرکت سازه ها در فرایند قلب نحوی، تابع اصول گفتمانی و ساخت اطلاع است؛ اما در این گویش، در قلب نحوی دوربرد عوامل نحوی و اصول نحوی کمینه گرایی علاوه بر اصول گفتمانی، در تبیین ساخت های قلب نحوی شده نیز دخیل هستند. به عبارت دیگر در فرایندهای قلب نحوی دوربرد به نوعی شاهد تعامل بین گفتمان و نحو، به ویژه کمینه گرایی هستیم و چنین نتایجی با دستاوردهای زبان شناسان در حوزه های مختلف زبانی همسویی و همخوانی دارد. هدف اصلی تحقیق بررسی رفتار قلب نحوی در گویش مازندرانی است.
۳۲۹.

A Description of Derivational Affixes in Sarhaddi Balochi of Granchin(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Affixation Derivation Prefixes Infixes

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵۲ تعداد دانلود : ۴۳۶
Sarhaddi Balochi dialect, a language variety of Western (Rakhshani) Balochi, employs derivation through affixation as one of its word formation processes. The purpose of this article is to present a synchronic description of the way(s) different derivational affixes function in making complex words in Sarhaddi Balochi as spoken in Granchin[1] district located about 35Kms to the southeast of Khash in Sistan and Baluchestan Province of The Islamic Republic of Iran. The linguistic corpus was gathered through fieldwork. The data were collected from the free speech of 10 uneducated native speakers including 5 males and 5 females of about 5o-80 year old living in Granchin with various social backgrounds. The findings of the research signify that complex words of this dialect are derived via derivational prefixes, infixes and suffixes, among which derivational suffixes are more active or productive. The research also shows that the main derivatives of this dialect are derived verbs, derived nouns, derived adjectives, and derived adverbs.
۳۳۰.

بررسی زبان شناختی به گویی در گویش کردی ایلام

کلید واژه ها: ایلام تابو زبان شناسی اجتماعی کردی به گویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹۸ تعداد دانلود : ۵۹۸
به گویی سبکی از کاربرد زبان است که گویشوران از آن به منظور جایگزین کردن واژه ها و عبارت های تابو استفاده می کنند و در تمام فرهنگ ها مورد استفاده قرار می گیرد؛ از این رو، کاربرد آن در زبان های مختلف امری متداول است. در مقاله حاضر تلاش شده است تا حوزه های کاربرد به گویی در گویش کردی ایلام بررسی شود. بدین منظور، نویسنده با استفاده از روش مصاحبه حضوری و نیز شیوه کتابخانه ای به گردآوری داده های این گویش پرداخته و برای مصاحبه حضوری به صورت تصادفی 35 گویشور را از سنین مختلف انتخاب نموده است. در روش کتابخانه ای هم به بررسی دو فرهنگ لغت موجود از واژگان این گویش پرداخته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که به گویی های به کار رفته در گویش کردی ایلام در حوزه های هراس، بدن، مواد مخدر و الکلی، تجارت و ناسزا است و بیشترین واژه های به گویانه مربوط به اندام ها و مسائل جنسی هستند. همچنین، در این گویش در حوزه سیاست به گویی وجود ندارد.
۳۳۱.

تحلیل فرایندهای آوایی گویش گیلکی بر مبنای اطلس زبانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حذف گیلکی فرایندآوایی مرکزی شدگی افراشتگی سایشی شدگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳۸ تعداد دانلود : ۶۳۵
در این پژوهش، می کوشیم ضمن تهیه اطلس زبانی استان گیلان به سه پرسش عمده پاسخ دهیم: (1) در سطح استان گیلان و در محدوده گویش گیلکی، چه فرایندهای آوایی رخ می دهد؟ (2) آیا تقسیم بندی سنتی گیلکی به گونه های بیه پس در مناطق غربی استان و بیه پیش در نواحی شرقی استان، مبنایی آوایی دارد؟ (3) آیا وقوع فرایندهای آوایی در شهرستان های مرکزی استان با شهرستان های غیرمرکزی از الگویی متفاوت تبعیت می کند؟ برای پاسخ به این پرسش ها 100 واژه از مقولات واژگانی مختلف مانند اسم، فعل، صفت، ضمیر و غیره انتخاب شد و تلفظ اهل زبان از طریق ضبط صدا و مصاحبه گردآوری شد. یافته های تحقیق نشان می دهد 18 نوع فرایند آوایی در سطح استان گیلان و در محدوده گویش گیلکی دیده می شود که از این میان، مرکزی شدگی، افراشتگی، حذف و سایشی شدگی به ترتیب پربسامدترین فرایندهای آوایی استان هستند. در خصوص پرسش دوم پژوهش مشخص شد که میان تنوعات آوایی و متغیر جغرافیایی همبستگی وجود دارد و بنابراین تقسیم بندی گیلکی به دو ناحیه بیه پس و بیه پیش منطق و توجیه آوایی دارد. هم چنین، مشاهده شد که در شهرستان های غیرمرکزی استان و در رأس آن رودسر در مجاورت استان مازندران، بسامد فرایندهای آوایی بیشتر از شهرستان های مرکزی استان است و به این ترتیب پاسخ پرسش سوم تحقیق مثبت است.
۳۳۲.

نظام حالت نمایی در گویش تاتی خلخال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حالت نمایی زبان تاتی گونة تاتی دِرَوی فاعلی- مفعولی کنایی- مطلق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴۱ تعداد دانلود : ۷۱۸
زبان تاتی از جمله زبان هایی است که از میان شیوه های رایج در بین زبان های جهان برای نمایش روابط دستوری، از شیوة «حالت نمایی» و «نشاندار کردن وابسته ها» در کنار شیوه های دیگری همچون «مطابقه» استفاده می کند. این زبان یکی از زبان های ایرانی شمال غربی است که گونه های مختلف آن در برخی روستاها و شهرهای استان های اردبیل، قزوین، زنجان و گیلان به صورت جزیره های زبانی به حیات خود ادامه می دهند. گونة مورد بررسی در این مقاله، دروی (dərav-i) تاتی مورد تکلم در روستای درو، از توابع شاهرود خلخال است. هدف از این پژوهش، بررسی نظام حالت نمایی در این گونه است. با وجود ویژگی های کهن این گونة زبانی، تاکنون تحقیقی در مورد نظام حالت نمایی آن انجام نشده است؛ در حالی که این گونه، به علت مهاجرت بسیار زیاد نسل جوان به شهرهای اطراف و عدم انتقال به نسل بعدی، از زبان هایی است که بسیار در معرض خطر فراموشی قرار دارد.
۳۳۳.

بازنمایی نحوی مفعول مستقیم و غیرمستقیم در گویش دلواری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مفعول مستقیم ضمیر متصل آرایش واژگانی مفعول غیرمستقیم نقش نماهای نحوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲۵ تعداد دانلود : ۴۱۵
گویش دلواری، از گویش های استان بوشهر در جنوب ایران، فاقد نقش نمای مفعول مستقیم rāموجود در فارسی معیار است. در جملات بنیادی این گویش، مفعول مستقیم از طریق جایگاه ثابت آن قبل از فعل اصلی شناخته می شود، یعنی از طریق آرایش واژگانی (SOV) تشخیص داده می شود. افزون بر این، اگر به صورت بند باشد پس از ستاک فعلی در انتهای جمله قرار می گیرد. با این حال، مفعول غیرمستقیم پس از حرف اضافه si (به معنی «به» و «برای») قرار می گیرد. مفعول غیرمستقیم در جملات بی نشان بعد از مفعول مستقیم و قبل از فعل اصلی قرار می گیرد. نکته جالب توجه در مورد مفعول مستقیم این است که اگر به صورت ضمیر شخصی متصل اول شخص مفرد باشد (در ساخت های غیربنیادی) پس از فعل قرار می گیرد و به ستاک فعلی به عنوان پایه متصل می شود و اگر زمان جمله گذشته باشد، پس از فعل قرار می گیرد ولی به حرف اضافه si به عنوان پایه متصل می شود. بنابراین، si در جملات متعدی، در درجه نخست، نقش نمای مفعول غیرمستقیم و در درجه دوم، در موارد خاص، نقش نمای مفعول مستقیم است. این دو گانگیِ نقشی مانع از ظهور هم زمانِ دو نقش si در یک جمله دومفعولی می شود و گاه باعث ابهام در فهم صحیح جملات مذکور می گردد.
۳۳۴.

تأثیر قدرت موضوعات فعلی بر حالت نمایی افتر`اقی: شواهدی از گویش هورامی

کلید واژه ها: حالت گویش هورامی مفعول نمایی افتراقی فاعل نمایی افتراقی قدرت موضوع

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰۳ تعداد دانلود : ۵۷۱
ح الت نمایی افت راقی پدیده ای در نظام صرفی زبان هایی است که مشخّصه حالت را به شکل آشکار و به وسیله وندهای تصریفی بر روی گروه های اسمی نمایش می دهند. این پدیده در زبان های دارای نظام حالت مفعولی، به شکل حالت نمایی افتراقی سازه مفعول و در زبان های واجد نظام کنایی، به شکل حالت نمایی افتراقی سازه فاعل است. این مقاله ضمن معرّفی و توصیف موارد فاعل نمایی و مفعول نمایی افتراقی در گویش هورامی، شرایط ظهور این پدیده ها را در ساخت های کنایی و مفعولیِ این گویش تبیین می نماید. در این راستا، با معرّفی قدرت موضوعات فعلی و نحوه محاسبه آن در ساخت های مفعولی و کنایی، نشان می دهیم که تفاوت در میزان قدرت موضوعات فعلی موجب پدیدآمدن حالت نمایی افتراقی در این گویش می شود؛ بدین معنا که تنها موضوعات فعلی قوی و برجسته میزبان پایانه صرفی حالت نما هستند. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهند که حالت نمایی آشکار در ساخت های مفعولیِ گویش هورامی برای بازشناسی روابط دستوری و در ساخت های کنایی این گویش جهت بازنمایی برجستگی کلامی سازه گیرنده تکواژ حالت نما به کار می رود.
۳۳۵.

تحلیل و توصیف فرایند کشش جبرانی در گویش کردی کلهری بر پایه نظریه بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حذف اضافه کشش جبرانی نظریه بهینگی نظریه بهینگی با کاندیدهای زنجیره ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹۹ تعداد دانلود : ۴۳۸
در این پژوهش تلاش بر آن است، تا با استفاده از نظریه بهینگی، به تحلیل و توصیف فرایند ی در گوییِی پرداخته شود. در این مقاله سعییی با فرایندهای حذف و اضافه در این گویش مورد بررسی قرار گی های انتخابِ این فرایند، نسبت به سایر فرایند ها، در قالب نظریه بهینگی نمایش داده شود. همچنین نشان داده شده است نظریه بهینگی با گزینه های زنجیره ای در توجیه فرایی نسبت به نظریه بهینگیییِ بالاتری برخوردار است. شیوه گردآوری داده ها نیز به صورت میدانی ازمیان افراد سالخورده تا جوانان تحصیین از شم زبانی نویسنده نیز استفاده شده است.
۳۳۶.

تحلیلی معنی شناختی از کاربرد نام حیوانات در ضرب المثل های گویش لار (با تکیه بر دلالت، موضوعیّت و کارکرد اجتماعی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ضرب المثل موضوعیت گویش لاری کارکرد اجتماعی دلالت معنایی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری معنی شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی کاربردی گویش شناسی
تعداد بازدید : ۳۳۵۱ تعداد دانلود : ۳۷۴۵
قصه ها، حکایت ها ، لالایی ها و ضرب المثل های یک منطقه بخشی از ادبیات شفاهی آن منطقه را تشکیل می دهند و، از آنجا که برخاسته از دل مردم هستند، خالص ترین و عمیق ترین احساسات ، ظریف ترین افکار و اندیشه ها و مهم تر از همه، واقعیات یک جامعه را منعکس می سازند.از این رو، این بخش از ادبیات یکی از منابع غنی و مطمئن در مطالعه فرهنگ یک جامعه است و نمودار واقعی استعداد، قریحه و فرهنگ آن به شمار می رود. ضرب المثل ها، در عین ساختار ساده و مختصرشان، در معنا بسیار عمیق و غالباً معادل یک داستان یا رویداد کامل هستند. ویژگی دیگر ضرب المثل ها، کاربرد کلمات معمول و مأنوس، همچون اسامی حیوانات، گیاهان و میوه ها، اعضای بدن و رنگ ها در مفاهیم ارجاعی و نیز غیرارجاعی و استعاری است که اغلب با هدف برجسته ساختن یک مختصه معنایی مثبت یا منفی در آنها و جلب نظر مخاطب به اهمیت موضوع است. هدف این مطالعه، بررسی کاربرد و نقش نام حیوانات در ضرب المثل های گویش لاری به لحاظ «دلالت معنایی»، «موضوع» و نیز نوع «کارکرد» است. بدین منظور، پس از گردآوری مجموعه ای شامل «چهار صد و سی و پنج» (435) ضرب المثل گویش لاری ، تعداد «صد و ده» (110) مثَل، حاوی نام انواع حیوانات، استخراج گردید و سپس در چهارچوب حوزه سه گانه فوق بررسی شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که موضوعِ غالب در کاربرد نام حیوانات در مثَل ها، انعکاس مسائل اخلاقی و آموزشی است. بیشترین کارکرد متوجه نهاد تعلیم و تربیت بوده، به لحاظ دلالت معنایی ، کاربرد حیوانات، بر خلاف جهان واقعیت، از نوع دلالت نیمه ارجاعی است. به علاوه، مقایسه نتایج این بررسی با بررسی مشابه بر روی گویش کرمانی موارد اشتراک قابل توجهی را نشان داد.
۳۳۷.

سببی سازی به عنوان فرایند تغییر ظرفیت در زبان کردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زبان کردی سببی سازی نظریه ظرفیت تغییر ظرفیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸۸ تعداد دانلود : ۴۴۴
نظریه ظرفیت، واژگان، از جمله افعال، را بر اساس نوع وابسته های همراهِ آنها در جمله، دارای ظرفیت می پندارد. در هر زبان فرایندهای مشخصی، از طریق تعداد متمم های نحوی در یک بند و یا به وسیله تغییر نقش های معنایی موضوع های یک محمول، باعث تغییر در ظرفیت فعل می شوند. در این مقاله سعی شده است تا با اتخاذ چارچوب نظریه ظرفیت، به تجزیه و تحلیل ساخت های سببی در زبان کردیِ سورانی پرداخته شود. جمله ها و داده ها ابتدا از متونِ مکتوب و گفتار عادیِ گویشوران استخراج و سپس، جهت توصیف و تحلیل، طبقه بندی شدند و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. در پایان نتیجه گرفتیم که سببی سازی ازجمله فرایندهای افزایشِ ظرفیت است، که باعث تغییر نوع و تعداد وابسته های فعل در جمله، در زبان کردیِ سورانی می شود.
۳۳۸.

بررسی تفاوت های گویش کرمانجی بیگلر با گویش های کرمانجی مجاور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زبان کردی تغییر زبان گویش کرمانجی گویش کرمانجی بیگلر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۵۵ تعداد دانلود : ۱۲۴۳
کرمانجی مهمترین گونه زبان کردی است که علاوه بر کشورهای ترکیه، عراق، سوریه، و برخی از مناطق کردنشین غرب ایران، در استان خراسان شمالی و نیز در شمال غربی استان خراسان رضوی بدان تکلم می شود. اهالی روستای بیگلر در جنوب شهرستان قوچان همچون بسیاری از روستاهای دیگر این منطقه به یکی از گویش های این زبان سخن می گویند. از آنجایی که گویش کرمانجی روستای بیگلر نسبت به سایر گونه های کردی کرمانجی رایج در منطقه تفاوت های بارزی دارد، در این پژوهش تلاش شده است تا این تفاوت ها مورد بررسی قرار گیرد. دراین مقاله پس از بررسی این تفاوت ها به عوامل بیرونی و درونی تغییرات صورت گرفته نیز اشاره شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد این گویش از سایر گویش های کرمانجی مناطق مجاور به لحاظ آوایی، ساخت واژی و نحوی متفاوت است، و اینکه زبان های دیگر رایج در منطقه یعنی ترکی و فارسی از جمله مهمترین عوامل برون زبانی به وجود آمدن این تغییرات بوده اند. علاوه بر آن مشخص گردید که در این میان، زبان ترکی بیشترین تأثیر را در ایجاد این تغییرات داشته است و تأثیر زبان فارسی در درجه دوم اهمیت قرار دارد. همچنین از جمله مهم-ترین تغییرات درون زبانی این گویش می توان به از بین رفتن تمایز میان شکل حال و گذشته فعل متعدی در این گویش در مقایسه با دیگر گویش های کرمانجی خراسانی اشاره کرد.
۳۳۹.

مقایسه مدل های ذهنی فارسی زبانان و آذری زبانان (بررسی موردی مصدرهای مرکب با جزء های فعلی خوردن، زدن، کشیدن و گرفتن)

کلید واژه ها: فارسی معیار مدل های ذهنی ترکی آذربایجانی تابلوی ذهنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۹۲ تعداد دانلود : ۷۱۶
زبان فارسی و زبان ترکی آذربایجانی قرنهای متمادی است که در تماس نزدیک با یکدیگر قراردارند، بنابراین طبیعی است که بین این دو زبان برخورد صورت گرفته و بر همدیگر تأثیر گذاشته باشند. پژوهش حاضر درصدد یافتن پاسخ برای دو پرسش زیر است: نخست این که آیا در نتیجه این تماسها و برخوردها مدلهای ذهنی گویشوران این دو زبان به هم نزدیک شده است. و دوم این که آیا مفهوم تابلوی ذهنی پیشنهادی جانسون- لِرد (1983) کارآیی لازم برای بررسی مدل های ذهنی گویشوران این دو زبان را دارد. بدین منظور نگارندگان سعی دارند مدل های ذهنی گویشوران فارسی معیار را با مدل های ذهنی گویشوران گویش میاندوآب (از گویش های زبان ترکی آذربایجانی) مقایسه کنند. در مرحله گردآوری داده هاتعداد 234 مصدر مرکب با جزء های فعلی «خوردن، زدن، کشیدن و گرفتن» از زبان فارسی معیار انتخاب شده و در اختیار بیست گویشور آذری زبان قرار گرفت. برای هر مصدر مرکب معادلی در ترکی آذربایجانی انتخاب شد که بیش از نیمی از گویشوران از معادل مورد نظر استفاده کرده بودند. در نهایت، سعی شد مدل های ذهنی گویشوران فارسی زبان و آذری زبان با بهره جستن از مفهوم تابلوی ذهنی پیشنهادی جانسون- لِرد با یکدیگر مقایسه شوند. در نتیجه تحلیل داده ها مشخص شد که هر چند مشابهت های فراوانی بین مدل های ذهنی فارسی زبانان و آذری زبانان وجود دارد ولی مدل های ذهنی فارسی زبانان پیچیده تر و گسترده تر است. در زبان ترکی آذربایجانی تمایل به استفاده از مصدر ساده نیز به فراوانی مشاهده می شود. و دیگر این که مفهوم تابلوی ذهنی پیشنهادی جانسون- لرد دارای نارسایی هایی است و برای مقایسه مدلهای ذهنی گویشوران این دو زبان کارآیی لازم را ندارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان