پژوهش های زبان شناسی
پژوهش های زبان شناسی سال ششم پاییز و زمستان 1393 شماره 1 (پیاپی 11) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
در این مقاله ابتدا به بررسی ماهیت دستوری عناصر نمایه مفعولی در زبان فارسی خواهیم پرداخت، زیرا ساختار دستوری جمله بر اساس تلقی ما از ماهیت دستوری این عناصر، به شیوه متفاوتی تبیین می شود. پس از آن به ساخت دستوری بندهای متعدی دارای نمایه مفعولی در چارچوب دستور نقش و ارجاع نظر می افکنیم و سعی بر آن است که مطابق ادعای نظریه، ساخت نحوی این بندها مطابق با شرایط خاص زبان فارسی و بدون تحمیل مقولات خارجی بر آن ارائه شود. در ساخت لایه ای بندهای متعدی، نمایه مفعولی در زیر گره نمایه واقع می شود. این گره درون هسته قرار دارد و در صورت عدم حضور گروه اسمی مفعولی در بند نقش موضوعی را بر عهده می گیرد. به همین ترتیب نشانه مطابقه فاعلی نیز درون گره نمایه واقع می شود، اما به دلیل اجباری بودن و ماهیت دستوری کمی متفاوت که حکایت از نشان مطابقه بودن آن دارد، زیر گره مطابقه درون گره نمایه واقع می شود. شناسه فاعلی همچنین در صورت عدم حضور گروه اسمی فاعل در بند، نقش موضوعی را عهده دار است.
بررسی استعاره های کلامی-تصویری در چند پوستر مناسبتی زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی استعاره های کلامی –تصویری درچند پوستر مناسبتی زبان فارسی بر اساس مدل تحلیلی استعاره های چندوجهی فورسِویل (1994 و 2006) می پردازد. هرچند مطالعه نشانه شناختی و نشانه شناختی اجتماعی وجوه غیرکلامی پیام به ترتیب از بارت و کرس و ون لئوون شروع شد، اما در چارچوب معنی شناسی شناختی، نخستین بار، محققانی چون فورسویل (1994) به بررسی وجوه غیرزبانی استعاره مفهومی مانند وجه بصری، تصویری و وجوه چندگانه پرداختند. تاکنون، در مورد استعاره های کلامی- تصویری در زبان های دیگر تحقیقات متعددی صورت گرفته است، حال آنکه در زبان فارسی از این منظر تحقیقات اندکی انجام شده است. در این تحقیق پنج مناسبت به طور هدفمند از میان هیجده دسته بندی مناسبتی موجود در پایگاه پوسترهای مناسبتی هفته، انتخاب و از میان 236 پوستر موجود، پنج پوستر، هر کدام برای یک مناسبت، انتخاب شد. با این بررسی در صدد آنیم که بدانیم استعاره های کلامی- تصویری چگونه در پوسترهای زبان فارسی ظاهر می شوند؟ چگونه تصویر و متن موجود در پوسترهای مناسبتی به صورت استعاره چندوجهی با هم در تعامل هستند؟ و نهایتاً اینکه، استعاره های کلامی-تصویری چه نقش کاربردشناختی در انتقال پیام پوسترها ایفا می کنند؟ نتایج تحقیق نشان می دهد که پوسترهای برگزیده حاوی سازوکارهای شناختی استعاره، مجاز، نماد و طرحواره های تصویری هستند. استعاره های کلامی-تصویری به صورت مکمل، ولی با درجات مختلف، کار انتقال مفاهیم مناسبتی را انجام می دهند. ارتباط مفاهیم حوزه های مبدأ و مقصد از طریق شباهت فیزیکی، پرکردن فضای خالی یک طرحواره به طور غیرمنتظره و نشانه گذاری همزمان صورت می گیرد. همچنین، این مطالعه نشان می دهد که در اکثر موارد استعاره های موجود در پوسترها نقش پیام رسانی را انجام می دهند. این نقش کاربردشناختی استعاره در دو وجه تصویری و کلامی صورت می گیرد، هر چند در وجه کلامی درجه بکارگیری نقش لنگری متن نوشتاری در پوسترها متفاوت است و نیز نمی توان این نقش را به وضوح مشخص کرد..
مفهوم سازی خشم در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی چگونگی مفهوم سازی خشم در زبان فارسی به کمک یکی از قوی ترین ابزارهای مفهوم سازی یعنی استعاره می پردازد. ابتدا استعاره های خشم در زبان فارسی، بر اساس مجموعه ای از جمله های گویشوران فارسی زبان شهر تهران طی سال 1390-1391 گردآوری شده و سپس حوزه های مبدأ به کاررفته در آنها با 13 حوزه مبدأ معرفی شده از سوی کوچش مقایسه می شوند. در نهایت، استعاره ها بر اساس الگویی که کوچش (2000) برای تقسیم بندی استعاره ی احساس ارائه کرده به سه دسته تقسیم می شوند. نتایج تحلیل بر روی 72 عبارت نشان می دهد که خرابی / ویرانی با بیشترین میزان فراوانی و پس از آن آتش / گرما، تغییر فیزیولوژیکی و رفتار / واکنش حیوانی با نسبت فراوانی برابر در جایگاه بعدی رایج ترین حوزه های مبدأ برای مفهوم سازی خشم در زبان فارسی هستند. در تقسیم بندی استعاره ها به سه گروه، غالب استعاره ها در گروه اول جای گرفتند؛ به عبارتی بیشتر استعاره ها واکنش احساسی حاصل از بروز حس خشم را بازنمایی می کنند. علاوه براین، تأثیر باورهای فرهنگی را در انتخاب حوزه های مبدأ مختلف در جوامع گوناگون و حتی درون یک جامعه می توان مشاهده کرد.
پردازش اسامی و افعال در زبان اول و دوم: بررسی شناختی سطوح پردازش لغت در افراد دوزبانه فارسی- انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مطالعات انجام شده در حوزه پردازش لغت، همواره تفاوتهای پردازش اسامی و افعال به لحاظ متفاوت بودن جنبه های اسمی و فعلی و فعالیت قسمت های متفاوتی از مغز در ارتباط با ویژگی های لغوی مورد بررسی قرار گرفته است. این بررسی به خصوص در مورد افراد دوزبانه، با توجه به نقش واسطه ای زبان اول در پردازش زبان دوم از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد. در این مطالعه، مقایسه ای تطبیقی بین زبان اول و دوم با در نظر گرفتن سطوح پردازش لغت در افراد دوزبانه فارسی- انگلیسی، و با مشارکت هشتاد و شش دانشجوی دوره کارشناسی زبان و ادبیات انگیسی انجام گرفت. در این پژوهش آزمون نامیدن تصویر به عنوان مهمترین ابزار شناختی مورد استفاده قرار گرفت و میزان تاخیرشدگی در نامیدن تصاویر با مفاهیم اسمی و فعلی در هر یک از دو زبان فارسی و انگلیسی در هزارم ثانیه ثبت شد. بر اساس نتایج این پژوهش، در پردازش افعال در هر دو زبان، پیچیدگی های وندی در مقایسه با پیچیدگی های معنایی دارای تاثیرگزاری بیشتری در ایجاد تفاوت بین پردازش اسامی و افعال می باشد و اسامی در حالت کلی میزان یاد آوری بالاتری دارند. همچنین، فراگیری زبان (زبان اول) و یادگیری آگاهانه زبان (زبان دوم) فاقد تاثیر بر میزان مشارکت سطوح پردازش لغت در افراد دوزبانه می باشد.
اعتبارسنجی گویش سنجی کرانه جنوب خاوری دریای مازندران به روش بسامد آوایی هوپنبرووِرس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقام بررسی های نوپای گویش شناسی رایانشی، داده های زبان مازندرانی -مستخرج از طرح ملّی اطلس زبانی ایران- با اعمال الگوریتم لِوِنشتین کاوش، و منطقه های گویشی در دامنه شمالی رشته کوه های البرز مکان یابی شده است. در این مقاله کوشیده ایم با واکاوی داده ها به روش تحلیل بسامد واکه، ضمن تشخیص متغیّرهای آواییِ مسبّب تفاوت های گویشی منطقه ای، پایایی و اعتبار یافته های گویش سنجی را بیازماییم؛ پژوهش حاضر، مبتنی بر روش توصیفی هم زمانی و به لحاظ دادگان میدانی است. موادّ زبانی متشکل از 113 مصاحبه است. میانگین سِنّی گویشوران 42 سال، متوسّط سواد آنها در حدّ آموزش ابتدایی و 34% آنها زن بودند. نقشه های بازنمودی و تفسیری حاصل، ضمن تأیید اعتبار یافته های پژوهش های پیشین با آلفای کرنباخ 84/0، تظاهر منطقه های گویشی را پشتیبانی می کند و بیانگر پایایی روش تحقیق و روایی پژوهش است.
جایگاه ساختاری «چرا» در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به توصیف و تبیین جایگاه پرسشواژه «چرا» در زبان فارسی می پردازد. در مورد جایگاه پرسشواژه افزوده «چرا» ، دو نظر متفاوت وجود دارد، یکی آن است که «چرا» بعد از فعل یعنی در سمت راست آن تولید شده و به اجبار به سمت چپ فعل حرکت می کند و دیگری که در این مقاله برای اول بار آن را پیشنهاد می کنیم، آن که «چرا» از همان ابتدا در سمت چپ فعل تولید شده و به جایگاهی بالاتر در همان سمت جا به جا می شود. در این مقاله با بهره جویی از ترتیب خطی عناصر در ساختار نحوی جمله و همچنین با استفاده از دسته ای شواهد از دیدگاه دوم حمایت می کنیم و «چرا» را به عنوان پرسشواژه گروه علت در گروه فعلی کوچک قرار می دهیم و به پیروی از رویکرد شلانسکی وسوئر(2011) آن را به مشخص گر گروه استفهام جا به جا می کنیم.