مقالات
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر تحلیلی از استعاره های مفهومی شرم، با استناد به اشعار کلاسیک فارسی قرن ششم تا دهم قمری، به دست می دهد. چهارچوب نظری این پژوهش، کتاب استعاره و عواطف: تأثیر زبان، فرهنگ و بدن در احساس نوشتة زولتان کووچش (2010) است. سؤال اصلی مقاله این است که در زبان فارسی استعاره های مفهومی شرم بر مبنای کدام حوزه های مبدأ ساخته می شوند؟ هدف از پاسخ گویی به این سؤال، یافتن مفهوم کانونیِ شرم در زبان فارسی با استناد به شواهدی از شعر کلاسیک فارسی است. به این منظور، ابتدا، دُرج 3 (کتاب خانه الکترونیک شعر فارسی)، «پیکره زبانی گروه فرهنگ نویسی فرهنگستان زبان و ادب فارسی»، و تارنمای گنجور (آثار سخن سرایان پارسی گو) با کلیدواژه های «شرم» و «حیا» جست وجو شد. در نتیجه این جست وجو ابیاتی که در آن ها مفهوم شرم در قالب استعاره مفهومی دریافت می شد گردآوری گردید. بر اساس روشی که توضیح داده شد، 220 شاهد به دست آمد. در مرحله بعد، با تحلیل استعاره های مفهومی حوزه های مبدأ استخراج شد. در نتیجه این بررسی، ده اسم نگاشت برای استعاره مفهومیِ شرم به دست آمد که در قالب یک شبکه با هم در ارتباط اند و مفهوم شرم را در زبان فارسی می سازند.
نگاهی تازه به کتیبة پهلوی آذرشب مشهور به نیروگاه سیکل ترکیبی (کازرون چهارده)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کتیبة پهلوی «آذرشب»، مشهور به «نیروگاه سیکل ترکیبی (کازرون چهارده)»، یکی از سنگ مزارهای بازمانده از اواخر دوره ساسانی (یعنی سال 6 یزدگردی برابر با ششمین سال جلوس یزدگرد، آخرین شاه ساسانی) است که در سال 1384، هنگام خاک برداری از اطراف برج نیروگاه سیکل ترکیبی در شرق کازرون، کشف شد. محتوای این گونه کتیبه ها بیش تر معرفی آرامگاه یا دخمه درگذشته و ذکر نام او و پدر او یا کسی که دخمه را برای او سفارش داده و نیز طلب آمرزش برای متوفا است. کتیبه مذکور به شکل ستونی مکعب مستطیلی است و نوشته های پهلوی در دو طرف ستون و در عرض آن نگاشته شده است. در این مقاله، پیش نهادی تازه برای عنوان کتیبه (آذرشب به جای سیکل ترکیبی!) و خوانش و ترجمه آن ارائه شده است. هم چنین، خوانشی برای چند واژه که پیش از این خوانده نشده پیش نهاد شده است.
بررسی کاربرد زبان های مازندرانی و فارسی در شهر جویبار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی کاربرد زبان های فارسی و مازندرانی در بافت های تعاملی مختلف در میان گویش وران مازندرانی شهر جویبار است. پرسش اصلی این است که کاربرد زبان مازندرانی و فارسی، با توجه به متغیرهای سن و جنسیت در بافت های مختلف اجتماعی، چه تفاوت هایی دارند. نمونة آماری پژوهش حاضر 100 گویش ور جویباری (50 مرد و 50 زن) می باشند که خود به دو گروه 25 نفره، والدین (میانگین سنی 39 سال) و فرزندان (میانگین سنی 16 سال)، تقسیم و به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند. داده های پژوهش با استفاده از پرسش نامة محقق ساخته در سال 1388 گردآوری شده و از آزمون های آماری غیر پارامتریک «کولموگورف اسمیرنوف» و «خی دو» برای مقایسه استفاده شده است. بررسی پاسخ های ارائه شده نشان می دهد که به طور کلی گرایش به کاربرد زبان فارسی در میان مادران بیش تر از پدران و در میان دختران بیش تر از پسران است. بررسی تأثیر متغیر جنسیت در مجموع داده ها با استفاده از آزمون آماری خی دو نشان می دهد که تفاوت بین مردان و زنان در کاربرد زبان فارسی و مازندرانی در سطح P≤0/001 است. تفاوت کاربرد فارسی و مازندرانی بین والدین و فرزندان در سطح P≤0/001 معنادار است. در نمونه مورد بررسی در این پژوهش، تأثیر بافت بر کاربرد زبان معنادار نیست.
پیشینه نمایش در ایران باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران و هند تمدن هایی کهن با ریشه های عمیق و مشترک اند، که بی شک حضور و گستردگی آیین ها در این دو تمدن نقش مهمی ایفا می کند. درباره پیدایش خاستگاه نمایش در ایران پیش از اسلام تا کنون بحث ها و نظریات مختلفی بیان شده است. در میان نظریات مختلف در این باب، دیدگاه خاستگاه آیینی اساس نظرگاه ما را در این بحث تشکیل خواهد داد. در این پژوهش، ابتدا به اختصار، نظر این گروه از پژوهندگان بیان می شود. آن گاه با فرض پیشینگی خیمه شب بازی بر نمایش انسانی و با اتکا به شواهد باستان شناختی از تمدن های کهن جیرفت و شهر سوخته و مقایسه آن ها با یافته های مشترک از تمدن کهن سند، و امتزاج وسیع فرهنگی در این مناطق، در هزارة سوم پیش از میلاد، دیدگاه نگارندگان درباره منشأ نمایش در ایران ارائه خواهد شد.
آزوفا سینمایی: کاربرد فیلم سینمایی در آموزش زبان و فرهنگ ایران به غیرفارسی زبانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر بررسی و امکان سنجی کاربرد فیلم سینمایی به عنوان منبعی برای تهیه و تدوین مواد درسی در دوره های آزوفا (آموزش زبان و فرهنگ ایران به غیرفارسی زبانان) است. در مقاله به این پرسش پاسخ داده می شود که چگونه می توان بر مبنای یک فیلم سینمایی ایرانی طرحی درسی ارائه داد که نکات زبانی و فرهنگی مورد نظر در برنامه های آزوفا را داشته باشد (زرودا، 2006؛ گارن، 2012). این پژوهش که از نوع کتاب خانه ای است، با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، امکان آموزش واژگان، مهارت های شنیدن، گفتن، خواندن و نوشتن و نیز معرفی فرهنگ ایرانی به غیرفارسی زبانان را بر اساس فیلم سینمایی رنگ خدا ساخته مجید مجیدی (1997)، ارزیابی می کند. در این راستا نقش فرهنگ و اهمیت توانش بینافرهنگی در آموزش زبان (مِیِر، 1991؛ بایرام، 1997) مبنای نظری پژوهش قرار گرفته است. بررسی نشان می دهد که فیلم سینمایی به درستی می تواند به عنوان منبعی غنی برای آموزش کارآمد زبان فارسی و فرهنگ ایرانی به غیرفارسی زبانان به کار گرفته شود. بدین منظور، انتخاب فیلم و رویکرد آموزشی مناسب باید با توجه به ویژگی های ساختاری و محتوای فیلم و نیازهای زبان آموزان صورت پذیرد. علاوه بر این، ضرورت دارد که تعداد محدود مدرسان توانای ایرانی در خارج از کشور و نبود مجموعه ای ارزیابی شده و در دسترس از فیلم های سینمایی ایرانی در طراحی برنامه درسی فیلم محور به دقت مورد توجه قرار گیرد.
واحدهای سنجش طول در اوستا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دربارة واحد های اندازه گیری در ایران باستان اطلاعات کمی در دست است. مهم ترین متنی که از ایران باستان باقی مانده است، یعنی اوستا، آگاهی چندانی در این باره به دست نمی دهد. خوش بختانه یکی از فصول فرهنگ نامه ای کهن، مشتمل بر واژه های اوستایی و ترجمة پهلوی آن ها، دربردارندة تعدادی از واحدهای سنجش طول در دوران باستان است. در فصل بیست و هفتم فرهنگ اویم، نام واحدهای اندازه گیری طول و نسبت آن ها با یک دیگر به زبان اوستایی و پهلوی آمده است. نام برخی از این مقیاس ها در متون اوستایی تک آمدند و تنها در این فرهنگ باقی مانده است. به این ترتیب، می توان این متن را مهم ترین منبعی دانست که دربارة واحدهای اندازه گیری در ایران باستان اطلاعاتی به دست می دهد. در این مقاله، واحدهای اندازه گیری طول، که در فصل بیست و هفتم فرهنگ اویم نام برده و تعریف شده است، به کمک بخش های دیگر اوستا و منابع پهلوی و زند طبقه بندی و بررسی شده است. نتیجه این بررسی و طبقه بندی را می توان به صورت زیر خلاصه کرد:
ساختار تکیه و آهنگ زبان شمس تبریزی در مقالات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تکیه واژه برجستگی ای است که به یکی از هجاهای واژه داده می شود. تکیه، در زبان فارسی، با برخورداری از ابزار لازم (شدت، زیر و بمی) و جای گاه دستوری خاص، در جهت تبیین و تفهیم مطالب نقش دارد و در کنار آهنگ حاصل از برجستگی نمود خاص می یابد. آهنگ از تکیه جدا نیست. هر جا که تکیه هست ارتفاع صوت بیش تر می شود و در هیچ موردی یکی را جدای از آن دیگری نمی توان یافت. مقالات شمس تبریزی به عنوان مجموعه ای ارزنده از گفتارها و خطابه های شمس تبریزی دربردارنده مطالب گرانبهایی است که درک و تفهیم آن تا حدی با دشواری همراه است. نگارندگان به بررسی تکیه و آهنگ به عنوان ویژگی دستوری خاص گفتار و خطابه، که در سخنان شمس نمود بارزی دارد، پرداخته و نشان داده اند که توجه به این عامل سهولت درک و تفهیم مطالب این مجموعه باارزش را در پی دارد و نیز این امر نشان از آن دارد که شمس در مقالات، که مجموعه ای از سخنان خطابی و تعلیمی است، از تکیه و آهنگ به عنوان عوامل آوایی سخن، به منظور تأثیر بر مخاطب، به نحو احسن بهره برده است.
نشانگرهای زبانی ساخت های کذب در فارسی: یک پژوهش زبانی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی و تحلیل ساخت های دروغ در زبان فارسی است و در این راستا، به بررسی رابطه بین میزان استفاده از «نشان گرهای احتیاط»، «نشان گرهای نفی»، «کلمات حسی»، «کلمات مجزاگر» و «ضمایر» با کذب جملات پرداخته شده است. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی در یک جامعه آماری فارسی زبان شامل 28 نفر مرد و زن و در دو گروه سنی به انجام رسیده و برای نشان دادن معناداری ارقام از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و تی استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بین میزان استفاده از «نشان گرهای احتیاط» و «کلمات مجزاگر» با کذب جملات رابطه ای معکوس و معنادار برقرار است، بدین سان که هر چه میزان استفاده از «نشان گرهای احتیاط» و «کلمات مجزاگر» در جملات بیش تر باشد، احتمال کذب جملات کاهش می یابد. از سوی دیگر، بین میزان استفاده از «نشان گرهای نفی»، «کلمات حسی» و «ضمایر» با کذب جملات رابطه ای مستقیم و معنادار برقرار است؛ بدین معنا که هر چه میزان استفاده از «نشان گرهای نفی»، «کلمات حسی» و «ضمایر» در جملات بیش تر باشد، احتمال کذب جملات نیز افزایش می یابد.
توصیف واکه های ساده در گویش لکی نورآبادی در قیاس با زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با هدف توصیف واکه های ساده در گویش لکی نورآبادی در تقابل با فارسی نوشتاری معیار نگاشته شده است. بر این مبنا، به دنبال مقدمه ای کوتاه مشتمل بر جای گاه این گویش در خانوادة زبان های ایرانی، به ارائه مجموعه ای از تحلیل های ساختاری در آن می پردازیم. تحلیل فوق، با تأکید بر نقش واجی کشش واکه ای در گویش، واکه های ساده در آن را در چهار دسته: 1. پسین و گرد [/u/, /:ɔ/, /ɔ/, /:ɑ/, /ɑ/]، 2. پیشین و گسترده [/i/, /:I/, /I/, /ε/, /a:/, /a/]، 3. پیشین و گرد [/У/, /:ø/, /ø/] و 4. مرکزی [/ә/, /ɜ/] ارائه و توصیف می نماید. تقسیم بندی فوق مجموعه ای مشتمل بر 16 واکه ممیز را در نظام واکه ای گویش در مقابل نظام 6 واکه ای فارسی برمی شمرد.
تاریخ دین زردشتی روش های بررسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دربارة تعیین زمان زردشت و دین هخامنشیان توافق هایی نسبی به دست آمد، اما آن چه هم چنان مورد بحث است دین ایرانیان پیش از زردشت است. عمده ترین مسئله در بررسی تاریخ دین زردشتی، ناپیوستگی میان سه پیکرة اساسی منابع است که عبارت اند از: اوستا، سنگ نبشته های هخامنشی، و ادبیات زردشتی که هیچ یک انعکاس دهندة دین عامة مردم نیست و گه گاه پاره ای از عقاید مردم در آن ها بازتاب یافته است. اما به هر حال منطقی تر آن است که از خلال همین آثار مبهم و غیرصریح محتوای فکری آغازین مردم ایران را، که پایه های اصلی دین آنان را تشکیل می دهند، بشناسیم. به طور کلی، در بررسی دین پیش زردشتی ایران سه رویکرد به نظر می رسد: 1. تاریخ دین را منحصراً بر اساس گاهان تعیین می کند و ابزار کار تفسیری است از اشارات گاهانی به جای مانده و انطباق آن ها بر سنت ودایی؛ 2. بر هم سازی و ترکیب شواهد اوستا و کتاب های پهلوی تأکید دارد و ارزش این مواد را در آن می داند که بازتاب دهندة مجموعة آموزه های زردشت و نمودار روند طبیعی رشد هستند و تغییرات حاصل شده در آن را موجب گسست در سنت و نفوذ ادیان دیگر نمی داند؛ 3. شواهد ترکیب شده از اوستا و کتاب های پهلوی را متنوع و انعطاف پذیر می شمارد و آن را دستگاه اعتقادی خشک نمی داند و مزدیسنای ساسانیان را دینی پویا و کارآمد توصیف می کند.
پهلویات کتیبه ای 2 : (1) کتیبة سنگ مزار حاجی آباد استخر (نقش رستم 1) و بازخوانی کتیبة تنگ جلو (سمیرم 1)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کتیبة حاضر از مجموعه کتیبه های مزارنوشته به خط و زبان پهلوی ساسانی است. این کتیبه در مأموریت اینجانب به سال 1382 در حوالی روستای حاجی آباد، حد فاصل میان تخت جمشید و نقش رستم، در استخر باستانی دیده شده بود. این کتیبه در ۷ سطر نوشته شده است و بر بالای آن هم دخمه یا استودانی وجود دارد که محل دفن صاحب قبر بوده است. در آغاز، تصور بر این بود که کتیبه تازه یافته شده است اما، در جست وجوهای نگارنده، مشخص شد که هرتسفلد این کتیبه را دیده و از آن قالب هم تهیه کرده بود. این کتیبه از آنِ شخصی به نام «پورگ» پسر «روشن آدُر» است. در این مقاله، بازخوانی تازه ای هم از کتیبة «تنگ جلو» (سمیرم ۱) شده است.
بررسی تغییرات معنایی واژه در زبان های فارسی و روسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییر معنایی واژه ها، ضمن غنی سازی گنجینة لغات هر زبان، به شعرا و ادبا این امکان را می دهد که به کلمات جان ببخشند و ابداع و خلق هنرمندانه ای از خویش باقی گذارند. غنی سازی گنجینة لغات زبان ها و از جمله زبان های روسی و فارسی به شیوه های گوناگون انجام می پذیرد. بر این اساس، در این نوشتار سعی بر آن است که با روش تحلیلی به این پرسش پاسخ داده شود که چه فرایندهایی در روند تغییر معنایی واژگان در مفهوم سازی و غنی سازی گنجینة لغات در زبان روسی و فارسی وجود دارد؟ بررسی نمونه های موجود مؤید آن است که، استفاده از ابزارها (پیشوند گذاری، پسوند گذاری، ترکیب ریشه ها و غیره) و عناصر گوناگون، یعنی تکواژ ها، بر اساس الگوهای مشخص در واژه سازی، یکی از مهم ترین شیوه ها در این روند است. افزون بر شیوة اصلی واژه سازی، کلماتِ موجود در زبان، در روند استفاده ، به غیر از مفهوم اولیة خود برای بیان مفاهیم دیگر نیز استفاده می شوند. گاه تغییراتی نیز، به دلیل هم نشینی و مجاورت تکواژ های زبان، در زمان واژه سازی سازی، در کلمات ایجاد می شود. در نتیجه مفهوم سازی و غنی سازی گنجینه لغات در زبان فقط معلول خلق واژه نیست بلکه، با کمک واژه های موجود در زبان، گویشو ر می تواند نیاز واژگانی خود را با تغییرات معنایی واژه های موجود برطرف کند.