فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۴۱ تا ۹۶۰ مورد از کل ۱٬۸۵۴ مورد.
کشف المحجوب و هجویری
پیوند معنویت با سیاست در مکتب امام خمینى
منبع:
رواق اندیشه ۱۳۸۴شماره ۴۲
حوزه های تخصصی:
در طول تاریخ حیات طبیعى انسان که سلطه گران و مفسدان، دست ستم بر مردم گشوده و با هر نیرنگ و ترفندى، آنها را در ضعف و ذلت نگه مىداشتند، تا پایههاى سیطره خود را حفظ و تحکیم کنند؛ پیامبران خدا، با تکیه بر توحید عملى، در برابر آنها ایستادند و در صورتى که مردم دعوت آنها را پاسخ مىدادند شیشه عمر فرعونیان و نمرودیان را شکسته و اساس فساد و ستم را نابود مىکردند.
حضرت امام خمینى رحمهالله با الگو قرار دادن پیامبران، بویژه رسول اکرم صلىاللهعلیهوآله ، میراث انبیاى گذشته را به کار گرفت و مردم ایران را زنده کرد و با توحید عملى برآمده از عرفان اسلامى، اساس حکومت ستمشاهى را ویران کرد و در برابر ابرقدرتهاى جهان قد بر افراشت. توحید عملى که شاخص اصلى آن قیام للّه است، انبیا را از معراج به معرکه نبرد با کافران و مستکبران مىآورد و حضرت روح الله، با سیر در این مسیر، از کوثر توحید ناب نوشید ولى در سرخوشى آن فرو نماند، بلکه از حق و همراه حق به سوى خلق آمد و با جانى شیدا و قلبى آکنده از عشق به خدا و خلق خدا بر مشعل هدایت اسلام دمید و فروغ آن را فزونى بخشید و جهان را پر از یاد و نام او ساخت.
در این پژوهش، ابعاد عرفانى و سیاسى توحید عملى امام را مىکاویم تا چگونگى پیوند عرفان و سیاست را در مکتب بالنده عرفان امام دریابیم.
دو دستینه کهن در تصوف
منبع:
معارف ۱۳۸۲ شماره ۶۰
حضرت فاطمه(علیها السلام) و ولایت کبرا
منبع:
بانوان شیعه ۱۳۸۴ شماره ۴
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی مطالعات زنان زن در اسلام شخصیتها
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام امام شناسی امامان معصوم
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن موارد دیگر قرآن، ادبیات و هنر
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی عرفان نظری
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی موارد دیگر روایات و عترت
حافظ و الهام پذیری از معارف توحیدی حضرت علی علیه السلام
منبع:
شیعه شناسی ۱۳۸۴ شماره ۱۱
حوزه های تخصصی:
"مسئله تأثیر مناجاتهای حضرت علی علیهالسلام در گستره تاریخ، بر صاحبنظرانِ همه شاخههای علوم، مسئلهای غیرقابل انکار است. در میان شخصیتهای اثرپذیر از سالک عارفان، الهامپذیریِ «لسان الغیب» حافظِ معرفت، مسئلهای خاص است که به طور مبهم، در محافل علمی و ادبی مطرح شده است. نوشته حاضر الهامپذیریِ حافظ از امیر عارفان علی علیهالسلام ، در مبانیِ معرفتی را به تصویر میکشد. اینکه حافظ از لحاظ مبانیِ هستیشناختی، خداشناختی و جهانشناختی، و از جنبه شهودی ـ عرفانی، قدم جای پای استاد عارفان نهاده مهمترین تصویرِ حاصل از این نوشته است؛ همان نکتهای که داعیه خود حافظ نیز به شمار میرود.
از میان ظرایف عرفانیِ حافظ، چهار نکته ظریف معرفتی از الهامپذیریهای او از ساحتِ علوی به بحث گذارده شدهاند: 1. نازِ عارفانه عاشق به ساحتِ محبوب (محتوای مناجاتها)؛ 2. عرصه حکومتِ عشق؛ 3. آتش عشق؛ 4. خضوع عارفانه.
"
اصل سنخیت در عرفان و همانندسازی در روان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصل سنخیت در عرفان زیر مجموعه ای از مبحث پیچیده «وحدت وجود» است. اساسا یکی از اهداف کلی عرفان و روان شناسی رسیدن فرد به وحدت درونی و موفقیت در ایجاد وحدت با عالم خارج از وجود است. اصل سنخیت در فلسفه و در باب علم حضوری معنا پیدا می کند که برای تحقق امر ادراک باید بین مدرک و مدرک سنخیت وجود داشته باشد و در عرفان (خصوصا عرفان نظری که همانندی های بسیاری با فلسفه دارد) رمز اصلی تجاذب و کشش بین عاشق و معشوق است.روان شناسانی چون، آبراهام مزلو و یونگ این سنخیت را باور دارند و همسو بودن اصل سنخیت در عرفان با اصل همانندسازی در روان شناسی را تصدیق می کنند. مشابهت نظریات آبراهام مزلو با افکار عرفانی عطار و مولانا محور اصلی این نوشتار است.
جایگاه شریعت در قلمرو عرفان
منبع:
کتاب نقد ۱۳۸۴ شماره ۳۵
حوزه های تخصصی:
هدف از این بحث آن است که با استناد به منابع معتبر عرفان اسلامی، به دفع توهمی بپردازیم که عدهای به خطا دچار آن گشته و چنین میپندارند که از نظر عرفا، شریعت چندان اهمیت نداشته و یک عارف چندان پایبند عمل به احکام شرع نمیباشد! گرچه چنین توهمی دانسته یا ندانسته، سابقهای طولانی دارد، اما اخیراً گاه جدیتر از گذشته مطرح شده و عدهای از مدعیان روشنفکری کشورمان با برداشتی خام از فکر و فرهنگ جدید غرب، جنبه عرفانی دینداری را از جنبه فقهی آن جدا کرده و بدین سان میخواهند بگویند که میتوان شریعت و فقه را جدی نگرفته و دینداری عارف بود و بس!
اکنون میخواهیم بدانیم که آیا واقعاً چنین است؟ آیا عرفا به شریعت و فقه اعتنای چندانی ندارند؟ یا اینکه چنین فکری خطا بوده و توهمی بیش نیست؟ و اگر خطا و توهم است،منشأ این خطا و توهم چیست؟
در اینجا باید سه مسأله را روشن کنیم:
- اول: جایگاه شریعت در سلوک عرفانی.
- دوم: سقوط تکلیف در مراحلی از سلوک.
- سوم: مبنای ادامه پرستش پس از وصول به حق.
ارتباط خودشناسی با خداشناسی در عرفان ابن عربی
حوزه های تخصصی:
از بین راه های خداشناسی، عارفان، راه انفسی را برتر از راه آفاقی می دانند. خودشناسی امکان رسوخ بی واسطه بشر به تجلی الهی و درک آن را برای او میسر می سازد. به علاوه می توان با آینه قراردادن صفات انسانی برای صفات الهی، شناختی نزدیک تر از اسمای الهی به دست آورد. عارفان مسلمان براساس الهامی که از آیات و احادیث به ویژه حدیث «من عرف نفسه (فقد) عرف ربه» گرفته اند، به تبیین انواع راه های ارتباط بین خودشناسی و خداشناسی پرداخته اند. ابن عربی، عارف برجسته قرن هفتم، حدود ده تقریر را که از تقریر امتناع معرفتی آغاز و به تقریر عینیت معرفتی می انجامد برای این حدیث و ارتباط مزبور بیان نموده که مقاله حاضر عهده دار تبیین مبانی معرفتی بینش وی و نیز شرح و بررسی تقریرهای مزبور می باشد.
سلسله سهروردیه در شبه قاره پاکستان، هند و بنگلادش
حوزه های تخصصی:
عرفان به معنایِ معرفت وباز شناختِ خود وخدا و واقف بودن به رموز زندگی وجهان بلکه حق دانستن هر چیز ورسیدن به کشف وشهود است. این فکر از بدو تولد با انسان همراه بوده است اما انسجام آن وقتی صورت گرفت که پیغامبران،مصلحان، رهبران، متفکران وامامان پیدا شدند. در تصوف وعرفان اسلامی اکثر صوفیان وعارفان سلسله آن را به پیامبر اسلام(ص)،حضرت علی(ع) وصحابه کرامِ پیغامبر(ص) می رساندند وسپس تابعین وتبع تابعین و زهاد وعُباد،تااینکه ابوهاشم کوفی،سفیان ثوری، معروف کرخی و دیگران پیدا می شوند. در سده ششم و هفتم شخصیت هایی چون شیخ الشیوخ شهاب الدین ابوحفص عمرمحمد سهروردی فرقه سهروردیه را تاسیس کرده که در این مقاله به زندگی وکوشش های بزرگانِ این سلسله وگسترش عرفان وتصوف اسلامی در شبه قاره پرداخته شده وهمچنین نظری انتقادی بر فرقه های تصوف وعرفان در شبه قاره ارایه گردیده است.
بیت الغزل معرفت
مربع عشق
حجاب عرفانی در معارف بهاء ولد و مثنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کتاب «معارف» تنها اثر باقی مانده از بها ولد، محمد بن حسین خطیبی بلخی، پدر مولانا است. بها ولد و اثرش «معارف» در طول تاریخ مورد بی توجهی ادیبان و دوستداران عرفان و ادبیات بوده است. ولی امروزه عرفان صادقانه و ساده و ناب و بی لفظ بازی او مورد توجه بیش از پیش ایرانیان و محققان وعرفان دوستان غربی واقع شده است. این کتاب بر خلاف آنچه از نامش تصور می شود، مجوعه منظمی از اندیشه ها و عقاید نیست بلکه حاوی مجموعه ای پراکنده و نامنظم از افکار، بیان رویاها، تصورات، تعمق در معنی و تفسیر برخی آیات قرآنی و تاویل عرفانی آنها، تفکر در مورد مسائل کلامی چون جبر و اختیار و... و گاهی گلچینی از مواعظ و خطابه های اوست که بدون هیچ ترتیب موضوعی توسط خود او یا دیگران کنار هم جمع شده و بعدها نام «معارف بها ولد» به خود گرفته است. عرفان او، عرفان مثبت و جمع گرا (صحبت) و به دلیل تاکید بر انس و جمال و معیت مهرآمیز الهی مبتنی بر احساس شادی ومسرت و مزه (در برابر عرفان متکی بر زهد و خوف) است. حجاب یکی از مقوله های عرفانی مطرح شده در این کتاب است. در این مقاله ابتدا حجاب عرفانی را با توجه به اقوال متقدمین صوفیه تعریف کرده و سپس اندیشه های بها ولد را در این مورد به تفصیل بررسی نموده و آن گاه بازتاب اندیشه های بها ولد را در مثنوی نشان خواهیم داد.
مقایسه اجمالی نگرش عرفانی امام و عرفان مسیحی
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر در پی مقایسه تلقی کلی و تعریف عرفان و جایگاه آن در اندیشه امام خمینی و برخی عارفان مسیحی است و به وجوه عام عرفان مسیحی نظر دارد و می کوشد تا با نگاهی پدیدارشناسانه ضمن ارزیابی اجمالی به وجوه تشابه و تفاوتهای این دو نوع نگاه و نگرش به عرفان، تجربه عرفانی و زندگی معنوی بپردازد.
عقل و حیرت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چالش عارف و فیلسوف یکی از اشکال مخالفت با فلسفه است. فلسفه در طول تاریخ از سه ناحیه متشرعان دین باور تجربه گرایان دین ستیز و عارفان عاشق با انگیزه های متفاوت مورد حمله قرار گرفته است . یکی از دلکش ترین بحثها در تاریخ تفکر بشری مناظره اندیشه و شهود عقل و عشق و دانش و بینش است. عارفان در درک مسائل ماورای طبیعت به قدرت عقل خوشبین نیستند و عقل ستیزی در آثار قریب به اتفاق آنان مشاهده می وشد. عقل در این آثار مقابل سه امر نهاده شده است دل عشق و حیرت . عقل فروشی و توصیه به عجز و حیرت محوری ترین عنصر اختلافات عرفان و فلسفه است. عارف شیفته حیرانی است اما فیلسوف حیرت زد است . حیرت در ابتدای امر با مقولاتی همچون معرفت هدایت و ایمان متناقض می نماید. چیستی حیرت و تبیین نسبت ان با مقلات مذکور مساله اصلی این پژوهش است.