فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۴۱ تا ۸۶۰ مورد از کل ۱٬۸۵۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
برای تصوف در ایران، سده هفتم هجری دوران تغییرات و تطورات چشمگیری بود. گوناگونیِ طریقت ها، تنوع اندیشه ها، برداشت های گوناگون از مبانی تصوف، تالیف کتب متعدد درباره تصوف نظری و مراحل سیر و سلوک عرفانی، در کنار مناسبات متفاوت سران صوفیه با ارباب سیاست، حکایت از تحولی عظیم در تصوف ایرانی داشت. هم زمان با این تحولات، اقتصاد، سیاست و فرهنگ جامعه «مغول زده» ایران نیز دستخوش تغییر بود. بهم ریختن نظام اقتصادی سابق، به قدرت رسیدن قبایلی با فرهنگ غیر ایرانی، آزادی عمل پیدا کردنِ آئین هایی چون بودا و یهود ... در مراکز قدرت سیاسی، همه عواملی بودند که می توانستند در تحولات تصوف ایرانی نقش اساسی داشته باشند. تصوف در آذربایجان (مرکز حکومت ایلخانان)دوره مغول813-628 هـ .ق مهم ترین جریان فکری تاثیر گذاردر بین طبقات اجتماعی و دولتمردان ایلخانی بود و می توانست نقش دوسویه ای را در جریانات مختلف سیاسی و اجتماعی ایفا نماید؛ درتعدیل روحیه جنگ طلبانه مغولان مؤثر باشد و به عنوان حافظ فرهنگ اسلام وایران محسوب گردد و در بعد شعر و نثر آثار ماندگاری را بر جای نهد. مقاله حاضر نگاهی گذرا بر نقش اجتماعی ـ فرهنگی متصوفه آذربایجان دارد و نمونه هایی را در این رابطه ذکر می نماید.
رابطه حقوق و عرفان اسلامی
حوزه های تخصصی:
نگاهی نو به نسبت وحدت شخصی و وحدت تشکیکی وجود
حوزه های تخصصی:
این مقاله در صدد ارائه دیدگاهی نو در باره نسبت میان «وحدت شخصی وجود» در حوزه عرفان و «وحدت تشکیکی وجود» در حوزه فلسفه است. در همین راستا با تکیه بر ادبیات، قواعد و روشهای مختلف آنها، این دو دیدگاه وحدت گرا را نه در طول و عرض هم که در دو حوزه مختلف معرفتی و متناظر بر یکدیگر می داند. بر همین اساس این دو موضوع را در کتب فیلسوف شهیر مشرق زمین جناب صدرالمتالهین دنبال کرده و با ارائه تقدم و تاخر آثار ایشان بر پذیرش توامان این دو رویکردهستی شناسانه در آثار ایشان تاکید می ورزد.
«شبستری و معرفت عارفانه»
حوزه های تخصصی:
آثار عرفای بزرگ اسلام بیانگر این حقیقت می باشد که دو عنصر «معرفت» و «محبت» نقش مهمی هم در شکل گیری و هم در مرزبندی این آثار وزین داشته اند، هر چند کمتر عارفی یافت می شود که آثارش از این دو عنصر مهم بی بهره باشد، لکن طایفه ای از عرفای اسلامی بیشتر «معرفت گرا» می باشند و عنصر معرفت در آثارشان نمودِ بیشتری دارد و طایفه ای دیگر بیشتر «محبت گرا» می باشند و عنصر محبت و عشق در آثارشان جلوه بیشتری دارد. شیخ محمود شبستری (687-720 هـ .ق) از اکابر عرفای معرفت گرای سده هشتم هجری است که معرفت عارفانه خویش را در گلشن راز به سلک نظم کشانده و سالکان حقیقت را بر سر سفره گلشن راز خویش در مکتب خانه معرفت نشانده و پیغام سروش را به گوش جانشان رسانده، این مقاله تحت عنوان «شبستری و معرفت عارفانه» تلاشی است در جهت تبیین دیدگاه معرفت گرایانه شبستری و بیان جایگاه نوع تفکر عرفانی و تفکر برهانی وی در گلشن راز است.
عرفان در مالزی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
درنگی در مفهوم غلو و غالی
منبع:
کتاب نقد ۱۳۸۵ شماره ۳۹
حوزه های تخصصی:
عرفان در دوره صفوی
حوزه های تخصصی:
دوره صفوی (906 هـ .ق / 1501 م ـ 1148 هـ .ق / 1736 م) را باید از درخشان ترین دوران های پیشرفت عرفان، فلسفه و حکمت در ایران دانست. عرفان و تصوف فرصتی برای دخالت در اوضاع ایران یافت که به وحدت و استحکام سیاسی ایران و انقلابی فرهنگی و معنوی انجامید که در آن فلسفه مشائی و اشراقی با کلام شیعی و عرفان اصیل ایرانی با تصوف ابن عربی جمع گردید و بزرگترین گام را ملاصدرا برداشت. در این میان دسته ای صوفی نما به سیاست وارد شده جدال های فرقه ای برپا کردند. برخی علمای قشری نیز به مخالفت شدید با کل این جریان بپا خاستند. حکومت صفوی هم برای حفظ خود به هر ترفندی متوسل می گردید. در این موقعیت عارفان اصیل بدور از منفعت طلبی، فرقه گرایی و عوام فریبی در برابر دو دسته افراطی و تفریطی و گاهی در برابر حکومت صفوی ایستادند و عرفان و فلسفه اسلامی و ایرانی را به جایگاهی رساندند که باید «قله حکمت ایرانی» نام گیرد و با عنوان «حکمت متعالیه» معروف شده است.در این مقاله زمینه های عرفان و تصوف در دوره صفوی بررسی گردیده و سه جریان شناسایی و ارزیابی گردیده اند. نخست عارفان اصیل و حکیمان و صوفیان جامع مانند بهاء الدین عاملی معروف به شیخ بهائی، میرفندرسکی، میرداماد، ملاصدرا، عبدالرزاق لاهیجی، محمدبن سعید قمی، محمدتقی مجلسی (مجلسی اول)، فیض کاشانی، ملامسیحای گیلانی، ملا رجبعلی تبریزی و ودود تبریزی. دسته دوم: صوفیان ظاهری و فرقه هایی که درویشیسم لقب گرفته اند. دسته سوم علمای قشری که انحراف های دسته دوم را بهانه کرده و در مخالفت با عرفان و تصوف و حکمت به میدان آمده و با اهداف سیاسی می خواستند هیچ رقیبی در برابر خود نداشته باشند. تا روزی که دسته نخست به پادشاهان مشورت می دادند ایران رو به تعالی داشت مانند خواجه نصیرالدین که در گذشته روش دخالت مثبت در سیاست را انتخاب کردند. از روزی که آن دسته سوم یا علمای قشری به دربار مشورت می دادند ایران به رکود و عقب ماندگی رسید.
زبان دین در عرفان
منبع:
معرفت ۱۳۸۵ شماره ۱۱۱
حوزه های تخصصی:
توجه به شریعت یکی از مهم ترین دغدغه های عرفان اسلامی است. از دیدگاه عارف، کلام الهی و سخنان معصومان(علیهم السلام)، هم مبیّن شریعتند، هم نماینده طریقت و هم متن حقیقت. از این رو، اسما و صفات به کار رفته در شریعت، برای عارف اهمیتی ویژه دارد. از دیدگاه عارف مسلمان، صفات الهی در مرتبه ذات، به نحو عینیت حضور دارند و شئون ذاتی حق به شمار می روند. این صفات در روندی نزولی تنزّل کرده و تا پایین ترین مراتب ماده متجلّی شده اند. بدین روی، تمام آنچه در عالم ماده به چشم می خورد از حقیقتی واحد نشأت گرفته و در نتیجه، سمع و بصر مادی در اصل ذات و روح معنا با دیگر مراتب سمع و بصر، حتی در صقع ربوبی و ذات الهی، مشترکند، و این تأکیدی است بر نظریه «اشتراک معنوی الفاظ دینی». در این مقاله، همچنین نحوه دست رسی به روح معنا از دیدگاه عرفا بیان شده است.
صاحب دلی در خانقاه
سیمرغ در جلوه های عام و خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
" سیمرغ از نمادهای پرمعنی در ادب و حکمت عرفانی و متون فلسفی است. بسیاری از متفکران عالم فلسفه و حکمت و عرفان، این واژه را از بهترین دلالت معنوی و وسیله ای مناسب در استخدام مفاهیم بسیار ظریف و عمیق تشخیص داده و از آن استفاده کرده اند؛ به همین سبب ساحت گسترده ای از معانی بلند به این حقیقت افسانه نما اختصاص یافته است.
در این مقاله، مفاهیم محوری سیمرغ در گستره های متنوع از اساطیر تا فلسفه و معارف عرفان و تجارب سلوکی بررسی شده و برای نخستین بار مشابهت های معنوی آن با مبانی امام شناختی در شیعه امامیه مورد تطبیق و تحلیل قرار گرفته است. از فواید این مقاله، تبیین مباحث انسان شناختی عرفانی از طریق رویکردی مشترک به معارف دینی، جستارهای فلسفی و حکمت و ادب عرفانی است."
تاریخیت انسان در عرفان ابنعربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان در عرفان ابنعربی ، نه انسان ماهوی آن گونه که ـ مثلاً ـ ارسطو می گوید، بلکه انسان تاریخی است . مطابق علم الاسماء تاریخی ، حقیقت در هر دوره ای به گونه ای خاص ظهور می کند؛ و انسان به عنوان مظهر تام حقایق وجودی ، با ظهور تاریخی حقیقت ارتباطی وثیق دارد. وی با آگاهی از مظهریت خود، می تواند از لابهلای چرخه تاریخ و بستر زمان عبور کند و به بیزمانی و جاودانگی برسد. بهاینترتیب نگاه تاریخی ابنعربی به انسان ، با نگاه اصالت تاریخ روزگار مدرن ، کاملاً متفاوت می شود؛ زیرا در نگاه مدرن ، بیرون از تاریخ حقیقتی وجود ندارد؛ در حالیکه در عرفان محیی الدین، همه تلاش انسان برای خروج از تاریخ و رسیدن به حقیقت هستی است .
بررسی عرفان مانوی
حوزه های تخصصی:
مانی در سال 215 میلادی در قلمرو ایران زمین و در بابل به دنیا آمده و در سال 242 میلادی دینی ایرانی را عرضه نموده و خود را پیامبر خوانده است. بخش عمده ای از دین او براساس پارسایی و در حقیقت آموزه های عرفانی است. پیروان او بیش از هزار سال از اروپا تا چین غربی و ترکستان پراکنده بوده اند. در این مقاله کوشش گردیده پیوندهای مستحکم دین مانی با آئین گنوسی و عرفانی نشان داده شود و درباره عرفان مانی که نجات روح از قید و بندهای زمینی است بحث شود.
رحمت از دیدگاه ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رحمت بر دو نوع است : رحمت عام ( رحمت امتنان ) که همه موجودات را از آن حیث که وجود دارند فرا می گیرد ؛ چه خیر باشد چه شر و چه ، چه طاعت باشند و چه معصیت . رحمت خاص ( رحمت وجوب) که خداوند بر خود واجب نموده و بر کاینات بر طبق اعیان ثابته شان و بر انسان ، علاوه بر آن بر طبق اعمالش عطا می کند. قلب انسان کامل هر چند که با رحمت ایجاد شده ولی چون همه اسما و صفات الهی را در خود متجلی می سازد ، فراگیرتر از رحمت است و رحمت بر غضب ، پیشی دارد و نهایتا شامل اهل جهنم نیز خواهد شد ، به این دلایل ؛ اولا : غضب ، عارضی ارواح است نه ذاتی و عارشی از بین خواهد رفت و ثانیا : برای وفای به و عید ، مرجحی جز معصیت نیست که آن هم توسط خداوند ، طبق آیات "" نتجاوز عن سیئاتهم "" و "" ... ان الله یغفر الذنوب جمیعا "" بخشیده خواهد شد . پس باطل عذاب ، رحمت است ؛ چنانچه عذاب قوم یونس ، رحمت را بر آنان برگرداند .