فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۳٬۷۷۷ مورد.
منبع:
مبلغان ۱۳۸۷ شماره ۱۰۴
حوزه های تخصصی:
دو ساحت ظاهر و باطن در جهان بینی جلال الدین مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به نظر می رسد از مهم ترین ارکان جهان بینی عرفانی توجه به دو ساحت «ظاهر» و «باطن» واقع است. بر این اساس، هر امر واقعی، اعم از عالم و آدم و حتی حضرت باری تعالی، دارای این دو شأن هستند. علوم ظاهری در پی شناخت ظاهر عالم هستند، اما عرفان کوشش انسان برای راه یافتن به باطن هستی است. این آموزه از ارکان اندیشه عرفانی مولانا جلال الدین بلخی و کلید فهم اندیشه ها و آثارش به ویژه شاهکار او «مثنوی معنوی» است.
هدف این نوشتار، بیان دیدگاه مولوی در این زمینه است و روش آن، استخراج ابیات مربوطه از مثنوی معنوی و شرح و تفسیر آنهاست. دستاورد این تحقیق این است که از نگاه مولوی، عالم، آدم، معرفت، دین، قرآن، عمل انسان و هر حقیقت دیگری دارای ظاهر و باطن یا بطونی است و معرفت اصیل، رسیدن به آن بطون است. دین داری و دین ورزی عارفانه کشف جغرافیای باطن و زیستن در آن است.
دستورالعمل های قرآنی/ارکان سیر و سلوک (عمل صالح)
منبع:
بشارت ۱۳۸۷ شماره ۶۹
حوزه های تخصصی:
تربیت عرفانی از دیدگاه سهروردی
حوزه های تخصصی:
با توجه به رشد فزاینده انگیزه های عرفانی در جوانان، که سبب رشد مسلک ها و دیدگاه های نابخردانه گردیده است، این مقاله به دنبال بررسی دیدگاه های عرفانی برآمده است. بدین لحاظ دیدگاه عرفانی سهروردی را به لحاظ غنای فلسفی آموزه های عرفانی، مورد بررسی قرار می دهیم تا از منظر او به بررسی مبانی فلسفی، مراحل و شرایط سلوک عرفانی و شناخت دلالت های تربیتی دیدگاه وی مبادرت نماییم. در این مقاله از روش توصیفی- تحلیلی که روشی رایج در مطالعات و تحقیقات مربوط به حوزه فلسفه تعلیم و تربیت می باشد، استفاده شده است. بازتاب مراحل سلوک و اندیشه های تربیتی در اهداف آموزش متجلی می شود، اهداف تربیت عرفانی به «اهداف واسطه ای» و «هدف غایی» تقسیم می شود، اهداف واسطه ای عبارت است از کسب معرفت شهودی، پرورش عقل، عشق، عبودیت و هدف غایی که در مسیر زندگی، چیزی جز استمرار حضور و احساس خدا نیست که از آن به فنای فی الله تعبیر می شود. هم چنین اصول و روش های تربیت عرفانی از میان آثار شیخ اشراق استخراج و بیان گردیده است. این پژوهش بر معرفت شهودی که شخصی ترین معرفت است و از طریق دیدار حقایق به چشم دل و قلب متحقق می گردد و ابزار آن نیز تزکیه نفس و تصفیه روح می باشد و قلب انسان آن را واجد می گردد، تاکید کرده است. از نظر شیخ اشراق معرفت نفس محوری ترین ابزار شناخت است، که بر اساس علم حضوری و خودآگاهی استوار است.
ولایت و هستی شناسی اسلامی (Walåyah and Islamic ontology)
حوزه های تخصصی:
در مقالهٴ حاضر نویسنده بر آن است که نقش مفهوم «ولایت» در فلسفه وحدت وجود را توضیح دهد. «ولایت» در نظام فلسفی نظریهٴ اسلامی درباره وجود، حضوری عمیق دارد و علاوه براین، جنبهٴ فعّال این مفهوم، فلسفه وجود اسلامی را به حرکت درآورده و در طول تاریخ، تفکّر فلاسفه اسلامی را تحریک کرده است. مفهوم «ولایت» از سنّت فلسفی اسلام جدائی ناپذیر است و در سنّت های فلسفی دیگر دیده نمی شود.
بنابراین، بررسی فلسفی مفهوم «ولایت» ما را یاری می دهد نسبت به ماهیّت تفکّراسلامی دیدی درست حاصل کنیم.
نقدی بر ترجمه کتاب «ابعاد عرفانی اسلام»
حوزه های تخصصی:
اومانیسم عرفانی و نوآوری
منبع:
پگاه حوزه ۱۳۸۷ شماره ۲۴۰
حوزه های تخصصی:
بررسی علل و عوامل ظهور اجتماعی نخستین طریقه های صوفیه
حوزه های تخصصی:
ظهور و گسترش طریقه ها و سلسله های صوفیه در دامان تصوف اسلامی، این پرسش را رقم زد که چگونه روح تصوف اسلامی که زهدورزی فردی و سلوک باطنی است، با حقیقت طریقه ها و سلسله های صوفیه، که پدیده ای اجتماعی است، سازگاری دارد؟ این ناسازگاری ظاهری سبب شد برخی محققان پیدایی و ظهور اجتماعی طریقه های صوفیانه را معلول عواملی خارجی و بیگانه با ظرفیت های تصوف و عرفان اسلامی، همچون ارتباط صوفیان با گروه های معنویت گرای دیگر ادیان و مکاتب و مذاهب بدانند.
بررسی شواهد تاریخی نشان می دهد که مهم ترین دلیل زمینه ساز بروز و ظهور طریقه ها و سلسله های صوفیه، ویژگی های نهفته در بُعد تربیتی تصوف، به ویژه رابطه ارادت میان مرید و مراد است؛ در واقع، لوازم و ویژگی های نهفته در نهاد این بُعد، در بستر تکامل خود، تصوف را که جریانی فردی بود و بر محور زهد می چرخید، به پدیده ای اجتماعی و گروهی، که آداب و رسوم فراوانی داشت، تبدیل ساخت و سبب ایجاد نخستین گروه های جمعی صوفیان شد. در گذر زمان، این گروه ها و فرقه های نخستین، متأثر از چند عامل مهم دیگر، از جمله گرایش عامه به سوی تصوف و وضع آداب و رسوم خانقاهی، به قواره طریقت ها و سلسله های امروزی درآمدند.
عرفان متعهد
منبع:
حضور ۱۳۷۶ شماره ۲۲
حوزه های تخصصی:
نقد و بررسی وحدت وجود عرفانی در منابع وحیانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از مهمترین ویژگی انسان قدرت شناخت اوست، و از برترین و مؤثرترین شناخت ها هستی شناسی است. انسانها در باور هستی شناسی و اعتقاد به خالق و مخلوق به چند دسته تقسیم می شوند. جمعی تباین وجود خالق با مخلوق را پذیرفته و گروهی تساوی همه موجودات با خالق را طرح نموده و عده ای وحدت خالق و نفی کثرات را ذکر کرده اند. در میان فلاسفه وحدت تشکیکی وجود برترین تفسیر وحدت و کثرت با مشی فلسفی است که بوسیله ملاصدرا به اثبات رسیده، لکن او در مراحل تکامل بینش، به وحدت وجود عرفانی قائل شده که در آن حقیقت وجود تنها و تنها حضرت حق است و کثرات ، ظهور و جلوات و نمود آن حقیقت اند، لذا مخلوقات نه عین حقیقت وجودند و نه مثل و نه مباین آن.
برخی از قائلین به وحی از وحدت وجود عرفانی عینیت یا مثلیت خالق و مخلوق را فهمیده و سخت با آن به مخالفت و معارضه برخاسته اند، زیرا آن بینش را خلاف مکتب وحی و عقل پنداشته اند، این مقاله ابتداء تفسیری روشن از وحدت وجود عرفانی ارائه نموده و آنگاه مؤیدات آن را از آیات و روایات بررسی و به ایرادات پاسخ می گوید.
سنت و مدرنیته در عرفان مولانا
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به ارتباط عرفانِ مولانا با دیدگاه های سنت گرایانه و تجدد گرایانه و مدرنیته پرداخته شده و ادعا دارد که عرفان نردبان آسمان است اما چنین نیست که هیچ نسبتی با اندیشه های جدید و مدرن نداشته باشد؛ به ویژه درعرفان مولانا که پیامی نوین برای انسان دارد، ازنظر مبانیِ فکری نزدیکی های فراوانی با مدرنیته دیده می شود و بلکه از دیدگاهی با مبانی فراتجددگرایی یا پست مدرنیسم نیز هم اندیشی هایی دارد. مولانا علم گرایی و عقل گرایی به معنای کلی را تبلیغ می کند و از تقلید و تعصب بازمی دارد، به فلسفه عشق و زیبایی معتقد است و از کثرت گرایی، وحدت ادیان، تساهل و تسامح و احترام به مخالفان جانبداری می نماید.
رابطه مشیت الهی با هدایت و ضلالت انسانهادر عرفان محیی الدین ابن عربی
حوزه های تخصصی:
مشیت الهی و ارتباط آن با مسئله هدایت و ضلالت آدمیان از جمله مهمترین مسائلی است که اذهان اندیشمندان دینی را به خود متوجه نموده است. پژوهش حاضر جستاری است در اندیشه های عرفانی محیی الدین ابن عربی عارف نامدار قرن هفتم هجری جهت یافتن پاسخ این مسئله براساس اصول ومبانی فکری عقیدتی او. در این تحقیق پس از تعریف اعیان ثابته، اهمیت و نقش آن در مشیت الهی بیان گردیده و مسئله تابعیت مشیت خداوند از علم او و در نهایت اعیان ثابته و احدیه التعلق بودن مشیت الهی تبیین و تحلیل گردیده است و سپس به این نتیجه می رسد که آنچه در عالم وجود حاصل است برحسب عین ثابت ممکنات می باشد و هر عینی را استعدادی است ذاتی و لایتغیر. همه ممکنات مطیع نظام تکوین و مشیت الهی هستند و اراده و مشیت الهی نیز تنها به خواست و استعداد ذاتی ممکن تعلق می گیرد.
مقایسه ضرورت نبوت از منظر فلسفه و عرفان با تأکید بر آرای ابن سینا و امام خمینی (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام پیامبرشناسی ضرورت بعثت پیامبران
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه تصوف و عرفان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی ولایت فقیه امام خمینی
تاکنون مسئله ضرورت نبوت با رهیافت های گوناگونی، ازجمله حدیثی، کلامی، فقهی و فلسفی تبیین و ارزیابی شده است. پژوهش پیش رو به ضرورت نبوت از منظر فلسفه و عرفان می پردازد. فلاسفة مسلمان در ظاهر با نگاهی این سویی و زمینی، به ویژه در مبحث علم النفس، با نگاه به مراتب حسی، خیالی و وهمی و همچنین مراتب عقل عملی و نظری و قوه قدسی ای که برای عقل بالمستفاد حاصل می شود، به تبیین این حقیقت پرداخته اند و از راه حکمت واجب، ضرورت آفرینش، ازجمله انسان و درنتیجه ارسال نبی را برای هدایت او و اصلاح جامعه و اداره امور انسان ها اثبات کرده اند؛ اما عرفا با نگاهی آسمانی، نبودِ انسان کامل را در میان مخلوقات الهی، نقص خلقت تلقی می نمایند. در پژوهش پیش رو، این مسئله براساس متون و منابع اصیل این دو حوزه و با تأکید بر آرای ابن سینا (نماینده فلاسفه) و امام خمینی (نماینده عرفان) تبیین و ارزیابی شده است.