دستورالعمل های قرآنی/ارکان سیر و سلوک (عمل صالح)
آرشیو
چکیده
متن
در شمارههای پیشین «بشارت» از سه رکن سیر و سلوک(عزم،ایمان و پارسایی) سخن به میان آمد و به طور مفصل،مطالبی در مورد آنها بیان شد، رکن چهارم سیر و سلوک که باید انسان آن را بشناسد و در عمل خویش متبلور سازد، عمل صالح میباشد.
قرآن کریم در این زمینه بسیار سخن گفته و در ایات بسیاری مؤمنان را به عمل صالح سفارش کرده است؛زیرا در واقع،همه خوبیها و روحیات و خصلتهای نیک و نیتها و اندیشههای پسندیده، حقیقت خود را در عمل نشان میدهند.در زندگی،گاهی با انسانهایی روبرو میشویم که خود را صاحب اخلاق نیک میدانند و مدعی هستند که خلوتها و ارتباط های بسیاری با خدای خود دارند،اما همین که به صحنه عمل میایند و با آنها معاشرت و نشست و برخاست میکنیم، کوچکترین اثری از آن معنویتها و خلوتهای ادعا شده در رفتار آنها نمییابیم.اینجاست که معلوم میشود، همه آن عبادتها، چیزی جز لقلقه زبان نبوده و نتوانسته است،تغییری بنیادی در فرد به وجود آورد و روح و اخلاق او را بلند و متعالی سازد.
بنابراین،میتوان گفت:میدان عمل آئینهای است که نیتها و خصلتهای باطنی انسان را در خود مینمایاند و نشان میدهد که ادعاهای آدمی تا چه اندازه واقعی است به همین خاطر قرآن کریم نسبت به عمل صالح بسیار توصیه کرده که این سفارشها همواره در پی توصیه به ایمان میباشد،به این معنی که این مؤمنان هستند که عمل صالح انجام میدهند.بر این اساس میتوان گفت:اگر چه «سیر و سلوک الی الله» یک امر باطنی و رابطه درونی میان انسان و خداست، اما رکن آن عمل صالح است که نشان میدهد انسان تا چه اندازه در حرکت باطنیاش موفق بوده و روحش را با روح ایمان و عبادت پیوند داده است؛و نیز آثار بسیار مثبتی را به همراه دارد و که حرکت معنوی را تقویت میکند.
از طرف دیگر، عمل صالح در جامعه و در ارتباط با دیگر انسان ها تحقق مییابد و فرد برای انجام عمل صالح در مدار ارتباط با دیگران قرار میگیرد.در این ارتباط هاست که خصلتهای ناپیدای انسان از نهان خانه وجود او بیرون می ایند و خود را نشان میدهند،مثلا در ارتباط و رفتار فرد یا دیگران است که،میتوان فهمید که او متکبر است یا متواضع؟ریا کار است یا مخلص؟
بنابراین،برای انسان مراقب و مؤمن،صحنه اجتماع، صحنه بروز خصلتهای ناپسند است که او با پی بردن به آنها تلاش میکند آنها را از درون خود ریشه کن سازد.
پس، بیجهت نیست که عمل صالح را رکن سیر و سلوک مینامیم؛زیرا از سویی، خصلتهای روحی و حقیقت وجود فرد را در رفتار او نشان میدهد و از سوی دیگر،با آثاری که در پی دارد ،موجب تقویت رکن معنوی و سیر و سلوک آدمی در این مسیر میشود.افزون بر اینها،خصلتهای زشت و ناپسند را از کمون(قسمتهای ناپیدای) وجود انسان آشکار میکند تا انسان با برطرف ساختن آنها، در سیر و سلوک توفیق یابد.
حال با توجه به اهمیت و کارکردهای اساسی عمل صالح،باید دید که معنای عمل صالح چیست؟
برخی آن را به معنای عمل خالص؛یعنی عملی که تنها برای خدا و خشنود ساختن او انجام میگیرد،معنا کردهاند و برخی دیگر معنایی سخت و دشوار برای آن ارائه دادهاند،به طوریکه انجام آن دور از توان مینماید و انسان از انجام آن مایوس و منصرف میشود.
بنابراین، برای انجام عمل صالح، پیش از هر چیز، باید معنای آن را به درستی شناخت.
در این باب دیدگاههای گوناگونی وجود دارد:
بر اساس دیدگاه برخی، عمل صالح، عملی است که در روح و روان دیگران اثر بگذارد و رفتار و روحیه آنها را تغییر دهد و در مقابل آن،عمل حسن است که یک نوع عمل خدماتی است که به منظور رفاه زندگی و جسم دیگران انجام میگیرد که بنابراین این تعریف، امر آموزش که در قالب معلمی، استادی و مانند اینها جای میگیرد، عمل صالح به شمار میرود،اما تأمین معیشت دیگران و یا رسیدگی به حال آنها و کمک به مستمندان از جمله اعمال صالح به شمار نمیرود،بلکه در دایره عمل حسن قرار میگیرد، به عنوان نمونه دهی را در نظر بگیرید که به آب رسانی،آسفالت کوچه و خیابانها نیازمند است،همچنین مستمندانی در آن زندگی میکنند که نیاز به کمک دارند که بر اساس دیدگاه مزبور،تلاش در جهت برطرف کردن این نیازها،عمل حسن نامیده میشود، اما عمل کسانی که در این ده، در جهت رشد فکری مردم تلاش میکنند و به آنها آموزش میدهند، عمل صالح به شمار میرود.
به طور خلاصه میتوان گفت:این دیدگاه هر کاری را که در ارتباط با جسم و مادیات باشد، عمل حسن و هر کاری را که در خدمت به رشد روح و فکر صورت بگیرد و شخصیت انسان را تغییر و تعالی دهد،عمل صالح تلقی میکند.
در برابر این دیدگاه، دیدگاه دیگری وجود دارد که عمل صالح را برخاسته از ایمان به خداوند میداند و هر عملی را که از اعتقاد به خداوند سرچشمه گرفته باشد، عمل صالح مینامند،تفاوتی هم نمیکند،نتیجه آن خدمت به روح باشد، یا خدمت به جسم.
این دیدگاه با مراجعه به ایات و روایات روشنتر میشود به طوری که میتوان گفت این دیدگاه از ایات و روایات سرچشمه گرفته است.چنان که در قرآن کریم همواره عمل صالح به دنبال ایمان آمده است که برای نمونه به چند مورد از آن در زیر اشاره میکنیم:
)و بشر الذین آمنوا و عملوا الصالحات…).(سوره بقره،ایه 25)
)من آمن بالله و الیوم الآخر و عمل صالحاً…).(سوره بقره،ایه 62)
)فامّا من تاب و آمن و عمل صالحاً…).(سوره قصص،ایه 67)
)انّ الذین آمنوا و عملوالصالحات لهم جنات النعیم).(سوره لقمان،ایه 8)
در توضیح تفاوت این دو دیدگاه باید گفت:هر عملی،هم دارای منشاء و انگیزه است و هم اثر و نتیجهای را در پی دارد.دیدگاه اول عمل صالح را با توجه به اثر آن تفسیر میکند و عملی را که دارای اثر روحی میباشد و هدف آن تغییر و تکامل روح است،عمل صالح میداند،اما دیدگاه دوم به انگیزه و منشأ عمل توجه میکند و معتقد است که عملی که برخاسته از ایمان به خدا باشد و با هدف خشنودی خدا انجام گیرد،عمل صالح است،چه در جهت خدمت به جسم انسان باشد چه در جهت خدمت به روح.
بنابراین،میتوان عمل انسان را به چهار گونه تقسیم کرد:
1.عمل خالص؛ 2.عمل صالح؛ 3.عمل حسن؛ 4.عمل ریائی.
که برترین آنها عمل خالص است، به ویژه زمانی که پنهان و دور از چشم دیگران انجام گیرد.و پایینترین نوع عمل که پیامدی جز فرو رفتن در ظلمت ندارد، عمل ریائی است.
از آنجایی که هدف،پی بردن به حقیقت عمل صالح است،لازم است، هر یک از این اعمال را مورد بررسی قرار دهیم و حدود آن را به درستی بشناسیم، تا به مفهوم عمل صالح پی بریم. ابتدا به بیان مفهوم ریا می پردازیم.
«ریا عملی است که انجام دهنده آن به جای جلب نظر خداوند، به دنبال جلب نظر اطرافیان است و تلاش میکند تا با انجام آن عمل، موقعیت و جایگاه خود را در نظر و ذهن دیگران بالا برد که به این گونه رفتار، تظاهر یا خودنمایی گفته میشود».
همه، خوب میدانیم که هر عملی که شائبه ریا پیدا کند و به قصد خودنمایی انجام گیرد، هر چند که از نظر ظاهر در شمار اعمال بسیار نیک و بزرگ قرار داشته و دشواریهای زیادی را بر شخص تحمیل کرده باشد، اما هیچ گونه پاداشی را نصیب فرد نمیکند و انجام دهنده آن،از عمل خویش دست خالی بیرون میاید.به عنوان نمونه اگر کسی به جهاد برود و تمام دشواریهای آن را به خاطر خدا تحمل کند و از جان و مال و فرزندش در راه پروردگار بگذرد، مسلماً از پاداش بسیار بالایی در نزد پروردگار و جایگاه ارزشمندی برخوردار خواهد شد و چنانچه شهید شود به بالاترین مقام ممکن یعنی «لقاء الله» خواهد رسید،اما چنانچه همین شخص همه این کارها را برای خودنمایی و دستیابی به جاه و مقام دنیوی انجام داده باشد،با وجود تحمل آن همه سختی،نه تنها از کوچکترین پاداشی در نزد خدا برخوردار نخواهد شد بلکه به عقاب خداوند دچار میشود و حتی اگر در میدان نبرد گشته شود به مرتبه شهدا نمیرسد.
و حال باید دانست که ریا دارای اقسام و اشکالی گوناگون میباشد.
از جمله:1.ریا در اعمال عبادی،2.ریا در اعتقادات و صفات و خصلتهای روحی
زیرا گاهی دیده می شود که یک فرد، کاری را برای خودنمایی به دیگران انجام میدهد و گاهی هم روحیه و خصلتها و اعتقاداتش (مثل روحیه دین داری یا عقیده و خداشناسیاش) را به دیگران نشان میدهد که هر دو این اعمال ریا نامیده میشود.
البته گفتنی است که اثر ریا در باورها و خصلتهای روحی بسیار خطرناکتر است .به عنوان نمونه، اگر شخصی که از خصلت توکل برخوردار است، تلاش کند تا این خصلت و روحیهاش را به دیگران نشان بدهد، پس از مدتی،این حالت توکل را از دست خواهد داد.همچنین اگر شخصی که شب زندهداری میکند و به خواندن نماز شب میپردازد، خصلت تهجّدش را به رخ دیگران بکشد، کم کم، توفیق خواندن نماز شب و حال خوشی که از خواندن آن نماز به دست میآورد،از دست میدهد.
بنابراین،ریا در زمینه عقاید و کمالهای روحی به مراتب خطرناکتر از ریا در اعمال ظاهری و عبادات می باشد.
تقسیم دیگری نیز برای ریا وجود دارد که آن عبارت است از ریای پیش از عمل و ریای بعد از عمل.
آنچه در تعریف ریا گفته شد که ریا عبارت است از انجام کارهای نیک با انگیزه غیر خدایی و به منظور خودنمایی به دیگران،همان ریای پیش از عمل است.
اما در تعریف ریای پس از عمل باید گفت:گاهی انسان عملی را در نهایت اخلاص و تنها برای خشنودی خدا انجام میدهد، اما پس از گذشت مدتی از آن ، اندیشه خودنمایی با این عمل به ذهن او خطور میکند و او با به زبان آوردن آن و خودستایی (تعریف) از خود مرتبه عمل خود را پایین میآورد و پاداش و ثواب آن را از دست میدهد.
بیشتر انسانها، در برههای از زندگی خود در شرایطی قرار گرفتهاند که کاری را برای خشنودی خداوند انجام دادهاند.مسلماً اگر آنها بتوانند خلوص عملشان را تا قیامت حفظ کنند و آن را از آفت خودنمایی به دور دارند، این عمل آنها ذخیره خوبی برای آخرتشان خواهد شد و پاداش و جایگاه نیکویی را برای آنها به همراه خواهد داشت،اما بسیار پیش میاید که شیطان و هوای نفس بر انسان غلبه میکند و اعمال خالصانه او را به آفت ریای بعد از عمل دچار میکند که این موجب نابودی و به اصطلاح «حبط» عمل میشود.
در روایت آمده است که گاهی شخصی عملی را خالصانه انجام میدهد و خداوند هم عمل او را در صندوقچه اعمال خالص سری یعنی در بالاترین مرتبه ممکن قرار میدهد، پس از مدتی همان شخص آن عملش را برای دیگری بازگو میکند وقتی برای اولین مرتبه آن را بازگو میکند، عملش یک مرتبه تنزل مییابد و در مرتبه اعمال خالص علنی قرار میگیرد و وقتی برای چندمین مرتبه بازگو میکند،عملش در زمره اعمال ریایی قرار میگیرد و در نتیجه همه پاداشها و پیامدهای نیکش را از دست میدهد.
از آنچه گفته شد نتیجه میگیریم:ریا چهار نوع است:
1.ریا در اعمال و رفتار ظاهری؛2.ریا در اعتقادات و صفات و خصلتهای روحی؛3.ریای پیش از عمل؛4.ریای پس از عمل.
از خداوند میخواهیم که همه ما را از خواب غفلت بیدار نماید و از ریاکاری در امان نگه دارد.
ادامه دارد
قرآن کریم در این زمینه بسیار سخن گفته و در ایات بسیاری مؤمنان را به عمل صالح سفارش کرده است؛زیرا در واقع،همه خوبیها و روحیات و خصلتهای نیک و نیتها و اندیشههای پسندیده، حقیقت خود را در عمل نشان میدهند.در زندگی،گاهی با انسانهایی روبرو میشویم که خود را صاحب اخلاق نیک میدانند و مدعی هستند که خلوتها و ارتباط های بسیاری با خدای خود دارند،اما همین که به صحنه عمل میایند و با آنها معاشرت و نشست و برخاست میکنیم، کوچکترین اثری از آن معنویتها و خلوتهای ادعا شده در رفتار آنها نمییابیم.اینجاست که معلوم میشود، همه آن عبادتها، چیزی جز لقلقه زبان نبوده و نتوانسته است،تغییری بنیادی در فرد به وجود آورد و روح و اخلاق او را بلند و متعالی سازد.
بنابراین،میتوان گفت:میدان عمل آئینهای است که نیتها و خصلتهای باطنی انسان را در خود مینمایاند و نشان میدهد که ادعاهای آدمی تا چه اندازه واقعی است به همین خاطر قرآن کریم نسبت به عمل صالح بسیار توصیه کرده که این سفارشها همواره در پی توصیه به ایمان میباشد،به این معنی که این مؤمنان هستند که عمل صالح انجام میدهند.بر این اساس میتوان گفت:اگر چه «سیر و سلوک الی الله» یک امر باطنی و رابطه درونی میان انسان و خداست، اما رکن آن عمل صالح است که نشان میدهد انسان تا چه اندازه در حرکت باطنیاش موفق بوده و روحش را با روح ایمان و عبادت پیوند داده است؛و نیز آثار بسیار مثبتی را به همراه دارد و که حرکت معنوی را تقویت میکند.
از طرف دیگر، عمل صالح در جامعه و در ارتباط با دیگر انسان ها تحقق مییابد و فرد برای انجام عمل صالح در مدار ارتباط با دیگران قرار میگیرد.در این ارتباط هاست که خصلتهای ناپیدای انسان از نهان خانه وجود او بیرون می ایند و خود را نشان میدهند،مثلا در ارتباط و رفتار فرد یا دیگران است که،میتوان فهمید که او متکبر است یا متواضع؟ریا کار است یا مخلص؟
بنابراین،برای انسان مراقب و مؤمن،صحنه اجتماع، صحنه بروز خصلتهای ناپسند است که او با پی بردن به آنها تلاش میکند آنها را از درون خود ریشه کن سازد.
پس، بیجهت نیست که عمل صالح را رکن سیر و سلوک مینامیم؛زیرا از سویی، خصلتهای روحی و حقیقت وجود فرد را در رفتار او نشان میدهد و از سوی دیگر،با آثاری که در پی دارد ،موجب تقویت رکن معنوی و سیر و سلوک آدمی در این مسیر میشود.افزون بر اینها،خصلتهای زشت و ناپسند را از کمون(قسمتهای ناپیدای) وجود انسان آشکار میکند تا انسان با برطرف ساختن آنها، در سیر و سلوک توفیق یابد.
حال با توجه به اهمیت و کارکردهای اساسی عمل صالح،باید دید که معنای عمل صالح چیست؟
برخی آن را به معنای عمل خالص؛یعنی عملی که تنها برای خدا و خشنود ساختن او انجام میگیرد،معنا کردهاند و برخی دیگر معنایی سخت و دشوار برای آن ارائه دادهاند،به طوریکه انجام آن دور از توان مینماید و انسان از انجام آن مایوس و منصرف میشود.
بنابراین، برای انجام عمل صالح، پیش از هر چیز، باید معنای آن را به درستی شناخت.
در این باب دیدگاههای گوناگونی وجود دارد:
بر اساس دیدگاه برخی، عمل صالح، عملی است که در روح و روان دیگران اثر بگذارد و رفتار و روحیه آنها را تغییر دهد و در مقابل آن،عمل حسن است که یک نوع عمل خدماتی است که به منظور رفاه زندگی و جسم دیگران انجام میگیرد که بنابراین این تعریف، امر آموزش که در قالب معلمی، استادی و مانند اینها جای میگیرد، عمل صالح به شمار میرود،اما تأمین معیشت دیگران و یا رسیدگی به حال آنها و کمک به مستمندان از جمله اعمال صالح به شمار نمیرود،بلکه در دایره عمل حسن قرار میگیرد، به عنوان نمونه دهی را در نظر بگیرید که به آب رسانی،آسفالت کوچه و خیابانها نیازمند است،همچنین مستمندانی در آن زندگی میکنند که نیاز به کمک دارند که بر اساس دیدگاه مزبور،تلاش در جهت برطرف کردن این نیازها،عمل حسن نامیده میشود، اما عمل کسانی که در این ده، در جهت رشد فکری مردم تلاش میکنند و به آنها آموزش میدهند، عمل صالح به شمار میرود.
به طور خلاصه میتوان گفت:این دیدگاه هر کاری را که در ارتباط با جسم و مادیات باشد، عمل حسن و هر کاری را که در خدمت به رشد روح و فکر صورت بگیرد و شخصیت انسان را تغییر و تعالی دهد،عمل صالح تلقی میکند.
در برابر این دیدگاه، دیدگاه دیگری وجود دارد که عمل صالح را برخاسته از ایمان به خداوند میداند و هر عملی را که از اعتقاد به خداوند سرچشمه گرفته باشد، عمل صالح مینامند،تفاوتی هم نمیکند،نتیجه آن خدمت به روح باشد، یا خدمت به جسم.
این دیدگاه با مراجعه به ایات و روایات روشنتر میشود به طوری که میتوان گفت این دیدگاه از ایات و روایات سرچشمه گرفته است.چنان که در قرآن کریم همواره عمل صالح به دنبال ایمان آمده است که برای نمونه به چند مورد از آن در زیر اشاره میکنیم:
)و بشر الذین آمنوا و عملوا الصالحات…).(سوره بقره،ایه 25)
)من آمن بالله و الیوم الآخر و عمل صالحاً…).(سوره بقره،ایه 62)
)فامّا من تاب و آمن و عمل صالحاً…).(سوره قصص،ایه 67)
)انّ الذین آمنوا و عملوالصالحات لهم جنات النعیم).(سوره لقمان،ایه 8)
در توضیح تفاوت این دو دیدگاه باید گفت:هر عملی،هم دارای منشاء و انگیزه است و هم اثر و نتیجهای را در پی دارد.دیدگاه اول عمل صالح را با توجه به اثر آن تفسیر میکند و عملی را که دارای اثر روحی میباشد و هدف آن تغییر و تکامل روح است،عمل صالح میداند،اما دیدگاه دوم به انگیزه و منشأ عمل توجه میکند و معتقد است که عملی که برخاسته از ایمان به خدا باشد و با هدف خشنودی خدا انجام گیرد،عمل صالح است،چه در جهت خدمت به جسم انسان باشد چه در جهت خدمت به روح.
بنابراین،میتوان عمل انسان را به چهار گونه تقسیم کرد:
1.عمل خالص؛ 2.عمل صالح؛ 3.عمل حسن؛ 4.عمل ریائی.
که برترین آنها عمل خالص است، به ویژه زمانی که پنهان و دور از چشم دیگران انجام گیرد.و پایینترین نوع عمل که پیامدی جز فرو رفتن در ظلمت ندارد، عمل ریائی است.
از آنجایی که هدف،پی بردن به حقیقت عمل صالح است،لازم است، هر یک از این اعمال را مورد بررسی قرار دهیم و حدود آن را به درستی بشناسیم، تا به مفهوم عمل صالح پی بریم. ابتدا به بیان مفهوم ریا می پردازیم.
«ریا عملی است که انجام دهنده آن به جای جلب نظر خداوند، به دنبال جلب نظر اطرافیان است و تلاش میکند تا با انجام آن عمل، موقعیت و جایگاه خود را در نظر و ذهن دیگران بالا برد که به این گونه رفتار، تظاهر یا خودنمایی گفته میشود».
همه، خوب میدانیم که هر عملی که شائبه ریا پیدا کند و به قصد خودنمایی انجام گیرد، هر چند که از نظر ظاهر در شمار اعمال بسیار نیک و بزرگ قرار داشته و دشواریهای زیادی را بر شخص تحمیل کرده باشد، اما هیچ گونه پاداشی را نصیب فرد نمیکند و انجام دهنده آن،از عمل خویش دست خالی بیرون میاید.به عنوان نمونه اگر کسی به جهاد برود و تمام دشواریهای آن را به خاطر خدا تحمل کند و از جان و مال و فرزندش در راه پروردگار بگذرد، مسلماً از پاداش بسیار بالایی در نزد پروردگار و جایگاه ارزشمندی برخوردار خواهد شد و چنانچه شهید شود به بالاترین مقام ممکن یعنی «لقاء الله» خواهد رسید،اما چنانچه همین شخص همه این کارها را برای خودنمایی و دستیابی به جاه و مقام دنیوی انجام داده باشد،با وجود تحمل آن همه سختی،نه تنها از کوچکترین پاداشی در نزد خدا برخوردار نخواهد شد بلکه به عقاب خداوند دچار میشود و حتی اگر در میدان نبرد گشته شود به مرتبه شهدا نمیرسد.
و حال باید دانست که ریا دارای اقسام و اشکالی گوناگون میباشد.
از جمله:1.ریا در اعمال عبادی،2.ریا در اعتقادات و صفات و خصلتهای روحی
زیرا گاهی دیده می شود که یک فرد، کاری را برای خودنمایی به دیگران انجام میدهد و گاهی هم روحیه و خصلتها و اعتقاداتش (مثل روحیه دین داری یا عقیده و خداشناسیاش) را به دیگران نشان میدهد که هر دو این اعمال ریا نامیده میشود.
البته گفتنی است که اثر ریا در باورها و خصلتهای روحی بسیار خطرناکتر است .به عنوان نمونه، اگر شخصی که از خصلت توکل برخوردار است، تلاش کند تا این خصلت و روحیهاش را به دیگران نشان بدهد، پس از مدتی،این حالت توکل را از دست خواهد داد.همچنین اگر شخصی که شب زندهداری میکند و به خواندن نماز شب میپردازد، خصلت تهجّدش را به رخ دیگران بکشد، کم کم، توفیق خواندن نماز شب و حال خوشی که از خواندن آن نماز به دست میآورد،از دست میدهد.
بنابراین،ریا در زمینه عقاید و کمالهای روحی به مراتب خطرناکتر از ریا در اعمال ظاهری و عبادات می باشد.
تقسیم دیگری نیز برای ریا وجود دارد که آن عبارت است از ریای پیش از عمل و ریای بعد از عمل.
آنچه در تعریف ریا گفته شد که ریا عبارت است از انجام کارهای نیک با انگیزه غیر خدایی و به منظور خودنمایی به دیگران،همان ریای پیش از عمل است.
اما در تعریف ریای پس از عمل باید گفت:گاهی انسان عملی را در نهایت اخلاص و تنها برای خشنودی خدا انجام میدهد، اما پس از گذشت مدتی از آن ، اندیشه خودنمایی با این عمل به ذهن او خطور میکند و او با به زبان آوردن آن و خودستایی (تعریف) از خود مرتبه عمل خود را پایین میآورد و پاداش و ثواب آن را از دست میدهد.
بیشتر انسانها، در برههای از زندگی خود در شرایطی قرار گرفتهاند که کاری را برای خشنودی خداوند انجام دادهاند.مسلماً اگر آنها بتوانند خلوص عملشان را تا قیامت حفظ کنند و آن را از آفت خودنمایی به دور دارند، این عمل آنها ذخیره خوبی برای آخرتشان خواهد شد و پاداش و جایگاه نیکویی را برای آنها به همراه خواهد داشت،اما بسیار پیش میاید که شیطان و هوای نفس بر انسان غلبه میکند و اعمال خالصانه او را به آفت ریای بعد از عمل دچار میکند که این موجب نابودی و به اصطلاح «حبط» عمل میشود.
در روایت آمده است که گاهی شخصی عملی را خالصانه انجام میدهد و خداوند هم عمل او را در صندوقچه اعمال خالص سری یعنی در بالاترین مرتبه ممکن قرار میدهد، پس از مدتی همان شخص آن عملش را برای دیگری بازگو میکند وقتی برای اولین مرتبه آن را بازگو میکند، عملش یک مرتبه تنزل مییابد و در مرتبه اعمال خالص علنی قرار میگیرد و وقتی برای چندمین مرتبه بازگو میکند،عملش در زمره اعمال ریایی قرار میگیرد و در نتیجه همه پاداشها و پیامدهای نیکش را از دست میدهد.
از آنچه گفته شد نتیجه میگیریم:ریا چهار نوع است:
1.ریا در اعمال و رفتار ظاهری؛2.ریا در اعتقادات و صفات و خصلتهای روحی؛3.ریای پیش از عمل؛4.ریای پس از عمل.
از خداوند میخواهیم که همه ما را از خواب غفلت بیدار نماید و از ریاکاری در امان نگه دارد.
ادامه دارد