فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۲۱ تا ۹۴۰ مورد از کل ۷٬۱۴۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
تصویرگری و تصویرپردازی یکی از وجوه اعجاز هنری قرآن کریم بشمار می رود. قرآن کریم با بهره گیری از آواها، حروف، واژگان و ترکیبات موجود، در ذهن مخاطبان خود تصویری زنده و پویا از تمام پدیده ها به نمایش گذاشته است که با ذهنی آفرینش گر و موهبتی الهی می توان تصاویر موجود در آیات را درک نمود. تصاویر قرآن همه دارای معیار است و رکن اصلی همه این تصاویر، هماهنگی آن ها با هدف هدایتی قرآن است که برای فهم بهتر این تصاویر باید به الفاظ و دلالت های لغوی و معنوی آن ها و نواخت موسیقیایی جملات و صورت ها و سایه های الفاظ هم آهنگ توجه نمود. یکی از زیباترین تصویرگری ها و تصویرسازی های قرآن کریم، در سُوَر مسبّحات (اسراء، حدید، حشر، صف، جمعه، تغابن و اعلی) متجلّی است.
باید گفت وحدت اندیشه با اهتمام به تسبیح و تحمید و جایگاه ویژه پیامبر و اهل بیت(ع)، انفاق و نقش برجسته آن در کمال آدمی، در سایه دو صفت حکیم و عزیز بر تصاویر این سُوَر حاکم است و هر یک از این تصاویر در عین برخورداری از یک استقلال شخصیّتی، واجد نوعی ارتباط درونی با سایر تصاویر است. این مقاله به بخشی از اعجاز قرآن کریم از مجرای کارکرد تصویر هنری سُوَر مسبّحات پرداخته است. در تصویرگری های سُوَر مسبّحات تسبیح خدای متعال از سوی تمامی موجودات به شکل واضح نمایان است و از سوی دیگر عزّت و حکمت، رنگ غالب این تصاویر می باشد.
تصویرگری و تصویرپردازی یکی از وجوه اعجاز هنری قرآن کریم بشمار می رود. قرآن کریم با بهره گیری از آواها، حروف، واژگان و ترکیبات موجود، در ذهن مخاطبان خود تصویری زنده و پویا از تمام پدیده ها به نمایش گذاشته است که با ذهنی آفرینش گر و موهبتی الهی می توان تصاویر موجود در آیات را درک نمود. تصاویر قرآن همه دارای معیار است و رکن اصلی همه این تصاویر، هماهنگی آن ها با هدف هدایتی قرآن است که برای فهم بهتر این تصاویر باید به الفاظ و دلالت های لغوی و معنوی آن ها و نواخت موسیقیایی جملات و صورت ها و سایه های الفاظ هم آهنگ توجه نمود. یکی از زیباترین تصویرگری ها و تصویرسازی های قرآن کریم، در سُوَر مسبّحات (اسراء، حدید، حشر، صف، جمعه، تغابن و اعلی) متجلّی است.
باید گفت وحدت اندیشه با اهتمام به تسبیح و تحمید و جایگاه ویژه پیامبر و اهل بیت(ع)، انفاق و نقش برجسته آن در کمال آدمی، در سایه دو صفت حکیم و عزیز بر تصاویر این سُوَر حاکم است و هر یک از این تصاویر در عین برخورداری از یک استقلال شخصیّتی، واجد نوعی ارتباط درونی با سایر تصاویر است. این مقاله به بخشی از اعجاز قرآن کریم از مجرای کارکرد تصویر هنری سُوَر مسبّحات پرداخته است. در تصویرگری های سُوَر مسبّحات تسبیح خدای متعال از سوی تمامی موجودات به شکل واضح نمایان است و از سوی دیگر عزّت و حکمت، رنگ غالب این تصاویر می باشد.
حرکت خورشید از نظرگاه قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علم جدید از مجازی بودن طلوع و غروب خورشید و حرکت ظاهری آن در پهنای آسمان پرده برداشته و مسجّل نموده که رؤیت مزبور صرفاً معلول حرکت زمین است نه آن که خورشید را به واقع حرکتی بر گرد زمین باشد. از دیگر سو، قرآن مبین در فضایی که از بیان حرکت خورشید چیزی جز همین حرکت ظاهری آن به ذهن ها تبادر نمی یافت، به حرکت و سیر آن در مسیری دورانی تصریح ورزیده است.
هرچند علم کنونی هم از حرکت خورشید به دور مرکز کهکشان خودی سخن می گوید، امّا حمل بیان قرآن بر این مصداق تازه مکشوف روا جلوه نمی کند. چون متکلّم بلیغ از الفاظ خود، معانی یا مصادیقی را اراده نمی کند که امکان ظهور یافتن آن ها در ذهن مخاطبان مستقیمش منتفی است. افزون بر این، اگر مراد قرآن، همان حرکت ظاهری معهود نبود، علی القاعده با قرینه ای شفّاف ذهن مخاطبان را از آن عهد ذهنی منصرف می نمود. بدین سان حمل بیان قرآن بر همان حرکت ظاهری خورشید متعیّن جلوه می کند، ولی در این میان تصادمی میان قرآن و علم رخ نمی دهد. چون متن متین وحی اساساً در مقام تبیین واقعیت فیزیکی امر خورشید نیست و از حرکت خورشید به عنوان موضوعی علمی سخن نمی گوید، بلکه بر آن است تا با استشهاد به آن چه مخاطبان می بینند، تصویری ایمان آفرین و خالق نما خلق کند.
رویکردهای قرآن در تعلیم و تربیت ارزش ها از منظر تفسیر المیزان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در نوشتار پیش رو، با مروری بر رویکرد قرآن در تعلیم و تربیت ارزش ها، برداشت تفسیر المیزان را بررسی می کنیم. در قلمرو تعلیم و تربیت ارزش ها، خود ارزش ها هستند که متعلَق بی واسطة تعلیم و تربیت واقع می شوند. کم نیستند مواردی که قرآن و روایات به طور مستقیم ارزش ها را محور گفت وگو قرار داده و دربارة خود ارزش ها داوری کرده اند. «حق و باطل»، «لباس التقوی»، «صلات»، «جهاد»، «ایمان»، «شرک»، «کلمة طیبه»، «کلمة خبیثه»، «مکارم الاخلاق»، «عدل» و «محاسن کلامنا» نمونه هایی از این سنخ ارزش گذاری ها در گفتمان قرآن و روایات به شمار می روند. بر اساس این گرایش، در این پژوهش و با روش توصیفی تحلیلی استنادی، به بررسی رویکردهایی می پردازیم که قرآن، از منظر علامه طباطبایی، در راستای ارزش ها در پیش گرفته است.
روش تفسیر نزد ابن سینا و مقایسه آن با ابوحامد غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلیات مکاتب کلامی اشاعره
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات روش های تفسیر و تأویل
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران
طریقه حکمای اسلامی در تفسیر متون وحیانی و الهی همواره با مخالفت اهل ظاهر مواجه بوده است. ابن سینا همه معارف از جمله معارف عقلی و وحیانی را افاضه عقل فعال می داند و به این ترتیب وحی و عقل را هم سنخ هم می شمارد و معتقد است حکیمی که با عقل به کشف مراتب هستی می پردازد به معنای آیات نیز دست می یابد و می تواند معنای رمزی و تمثیلی آیات قرآن را با عقل خود کشف کند. در مقابل، غزالی با تأکید بر حفظ ظاهر، عموم را از هرگونه تفسیر پرهیز داد و مسیر سلفی گری را توضیح و توجیه کرد؛ اما او نیز پس از تحول به عرفان، راه باطن را پسندید و در تفسیر به همان طریقی رفت که ابن سینا را به سبب آن محکوم می کرد. با مقایسه تفسیر ابن سینا و غزالی از آیه نور، شباهت و یکسانی این دو در اصول تأویل به رغم اختلافات جزئی بیش تر معلوم می شود. این تغییر موضع غزالی گواه بر این حقیقت است که اعتقاد به مراتب هستی و سایر اصول با ظاهرگرایی جمع پذیر نیست و این مبانی به همین شیوه تفسیری می انجامد. بنابراین، در تفسیر می توان با حفظ اعتدال، مسیر صحیح تأویل و تفسیر را بر این اساس به دست آورد.
معنا شناسی واژه «أمر» و تعیین مصادیق آن در قرآن کریم
حوزه های تخصصی:
معناشناسی یکی از شاخه های زبان شناسی است که پیشینه ای کهن ندارد؛ اما برخی مباحث و اندیشه های آن قابل طرح و بحث است. این نظریه که از اواسط قرن نوزدهم پا به عرصه زبان شناسی نوین گذاشت، به بررسی معنا در ساختار کلام می پردازد. بنیانگذاران نخستین آن ماکس مولر و میشل بریل بودند. چند معنایی یکی از شاخه هایی است که دانش معناشناسی به آن می-پردازد. این جستار در پی آن است تا با استخراج معانی لغوی و سیر تحول معنای واژه «أمر» در قرآن کریم وجوه متعدد معنایی آن را مورد واکاوی قرار دهد و بیان کند که از نظر دانش معناشناسی این واژه ساختار چند معنایی دارد. در این تحلیل معنایی آیات، مشخص شد که واژه «أمر» معانی متعددی چون دین اسلام، وحی، سخن، گناه و ... را با توجه به بافت موضوعی آیات در برمی گیرد.
ماهیت حکمیت (در دعاوی خانواده) در آیه 35 سوره نساء(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
به طور معمول در روابط میان زن و شوهر اختلافاتی بروز می کند که می تواند به متارکه منجر شود. قرآن کریم از این اختلاف به «شقاق» تعبیر کرده است و تعیین دو حَکَم از خویشان زن و شوهر برای رفع آن را توصیه نموده است. در خصوص ماهیت حکمیت از نظر فقهی نظریاتی مطرح شده است؛ فقهای عظام عمدتاً آن را «تحکیم» شمرده، بعضی نیز آن را «توکیل» نامیده اند. این مقاله ضمن بررسی و ارزیابی این دو نظر، نظر سومی را با عنوان «کارشناسی» مورد بررسی قرار می دهد.
واکاوی اصطلاح «سَبْعَ طَرائِق» در آیه هفدهم سوره مؤمنون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعبیر «سَبْعَ طَرائِق» در آیه 17 مؤمنون که فقط یک بار در قرآن به کار رفته است عموماً به «سَبْعَ سَماوات» یا «هفت راه بالای سر» تفسیر شده که زمینه ساز ظهور شبهاتی شده است. توجه حصرگرایانه به یک معنا و غفلت از دیگر معانی کلمات این ترکیب و عدم توجه به سیاق آیه و واژگانِ همنشین، احتمالاً منشأ چنین دیدگاهی است. نظر به اینکه واژگان «سَبْع، طَرائِق و فَوْق» به ترتیب به معانی دیگری چون «تکثیر و مبالغه» و «اصناف و شیوه ها» و «فوقیت مکانتی و فزونی» استعمال شده اند، با توجه به این معانی و سیاق آیات قبل و بعد، دو احتمال قابل ارائه است؛ یکی اینکه مراد از «سَبْعَ طَرائِق» هفت طریقه وجودی در طی خلقت انسان و تکمیل آفرینش او باشد. دیگر آنکه فراتر از خلقت انسان، آفرینش دیگر اصناف و گروه های فراوان از موجودات عالم، اراده شده باشد. قبول هریک از دو نظر، ترادف «سَبْعَ طَرائِق» با «سَبْعَ سَماوات» را نفی می نماید. از این رو، لازمه فهم دقیق و صحیح واژه ها و جمله های قرآنی، توجه به همه وجوه معنایی کلمات در یک ترکیب، واژگان همنشین و بافت کلام است.
نقد نسبیت معرفت دینی از منظر قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نسبیت معرفت دینی را می توان از مهم ترین مبانی پلورالیسم دینی به شمار آورد. این نظریه متأثر از روش هرمنوتیک غرب است که تلاش می کند این روش را در فهم و تفسیر متون دینی به کار برده، فهم صحیح متن دینی را دست نایافتنی بنمایاند. نسبیت گرایان معرفت دینی برای اثبات مدعای خود به دلایلی چون: تفکیک میان واقعیت و درک ما از واقعیت، ذوبطون و صامت بودن متون دینی و نیز همگانی بودن فهم دینی استناد کرده اند.
این نوشتار به نقد درون دینی این نظریه پرداخته، با استمداد از آیات قرآن کریم و کلمات معصومین (علیهم السلام)، دلایل این پندار را به چالش کشیده، بر این عقیده است که از نگاه دینی حقیقت قابل دستیابی است و ذوبطون بودن متون دینی هیچ گاه به معنای کثرت فهم های متعارض و ناهمگون نیست؛ نیز متون دینی صامت و خالی از معانی نبوده، نور، تبیان و هدایتگر بشر می باشند.
کارکرد معنائی اسلوب نحوی اشتغال در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۳ شماره ۲ (پیاپی ۶)
حوزه های تخصصی:
اسلوب اشتغال از دیرباز (در متون جاهلی، قرآن کریم و حدیث) تاکنون مورد استفاده عرب زبانان بوده است و به عنوان یکی از مهم ترین بحث های اختلافی همراه با تأویل و تقدیرهای مفصل، در بین یک یا چند مکتب نحوی نظیر کوفی و بصری به شمار می رود که بررسی این اختلافات و بیان دیدگاه های مختلف با هدف سهولت تعلیم، حفظ ساختار زبان، فهم بهتر، پرهیز از استعمال قواعد غیرمستعمل و حذف آن از نحو عربی است. در این مقاله نویسندگان ضمن بررسی مهم ترین کتب نحوی، به کاربرد این اسلوب، جایگاه و حالات متفاوت آن در دوره های مختلف و نقش مستقیم آن در بیان معنای دقیق و مفهوم مراد اشاره دارند. همچنین ضمن مقایسه اختلافات و آراء موجود در زمینه تعریف، وجوه اعرابی و گونه های متنوع این اسلوب از معنا تا بلاغت، مناسب ترین و نزدیک ترین حکم به قواعد اساسی زبان و ادبیات عرب استخراج و ارائه می گردد و در این میان استناد و استشهاد به آیات قرآن کریم و شناخت مواضع گسترده آن در باب اعجاز لغوی مورد پژوهش و واکاوی قرار گرفته است.
بررسی نظریّة برهان پذیری وجود خدا در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحث اثبات وجود خدا از موضوع های مهمّ دین پژوهی و کلام جدید محسوب می شود، چرا که در صورت قبول آن، نظریّة اثبات پذیری معرفت به خدا شکل می گیرد. این مقاله دیدگاه های مختلف در باب اثبات وجود خدا (1 عدم استدلال. 2 استدلال صحیح و آشکار. 3 استدلال تلویحی و غیرمستقیم) را بررسی می نماید و در نهایت، برتری دیدگاه مختار را که استدلال صریح و تلویحی باشد، بر دیگر نظرات با دلایل قرآنی نشان می دهد و در بخش دیگر مقاله، براهین مهمّ و عقلی خداشناسی (برهان امکان، صدّیقین، حدوث، حرکت نهایی، فطرت، نفس، نظم، هدایت، دفع خطر محتمل) ذکر می شود و آیاتی که شکل صریح یا تلویحی ناظر و قابل تطبیق بر این براهین می باشد، تحلیل و تقریر می گردد.
ویژگی های شخصیّتی مدیر از منظر قرآن و نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریّت اسلامی مبتنی برجهان بینی دینی و از الزامات جامعة اسلامی است. بنابراین، باید به دنبال شناخت ویژگی هایی بود که با خلقت و فطرت انسانی همساز و متقارن باشد. بی شک چنین معیارهایی را باید در قرآن و نهج البلاغه و کلام معصومین، علیهم السّلام، جستجو کرد. در این راستا، در مقالة حاضر، به تعریف مدیر و مدیریّت پرداخته شده است و معلوم شده که آن مفهوم ذهنی که از مجموع رفتار مدیران درک می کنیم، مدیریّت نام دارد و مدیر کسی است که می تواند فعّالیّت های افراد را برای رسیدن به هدف یا اهداف معیّنی هماهنگ و به صورت شایسته ای سازمان دهد. در ادامه به شناخت ویژگیهای شخصیّتی مدیر، از جمله ایمان، تقوا و ... پرداخته و تلاش شده است که دیدگاه قرآن و نهج البلاغه دراین زمینه، مورد توجّه قرار گیرد. همچنین از نقطه نظر مفسّران عالی مقام و صاحب نظران نیز استفاده شده است.
معناشناسی احسان در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معناشناسی به مطالعة معنا می پردازد. «معنا» آگاهی از بافت فرهنگی و نیز رابطة یک واژه با واژگان دیگر در یک متن است. این مقاله با استفاده از معناشناسی، بر اساس بافت زبانی با بررسی روابط همنشینی و جانشینی به تحلیل معنایی «احسان» صرفاً در بافت قرآن کریم می پردازد. از همنشین های احسان به واژه های «تقوا»، «معروف» و «عدل» و از جانشین های احسان به واژه های «عمل صالح»، «بِر»، «خیر»، «فضل»، «انفاق»، «صدقه»، «زکات» و از واژه های مقابل احسان به «ظلم» و «اسائه» توجّه شده است. با استفاده از تحلیل این روابط، به معنای واقعی احسان دست می یابیم. احسان انجام هر عمل نیکی است که نیکی آن آشکار و مورد رغبت، همراه با تقوای نفس است و فرد آن عمل را در جایگاه شایسته اش، متناسب با ضوابط دینی و به عنوان عمل عبادی، در قالب خیر جوانحی یا جوارحی و با فضل و بخشش، در راستای شادی دیگران، تکامل نفس و تقرّب به خدا انجام می دهد.
شخصیت شناسی نووی و درنگی در شرح ناتمامش بر صحیح بخاری
حوزه های تخصصی:
شخصیت شناسی عالمان و محدثان یکی از مباحث مهم حوزه مطالعات حدیثی است. ضرورت آن در پرتو شناخت راویان و مؤلفان کتب حدیثی و سنجش میزان اطلاعات علم الحدیثی آنها حاصل می شود. این مقاله درصدد معرفی نووی و جایگاه وی در حدیث اهل سنت است. نخست، کتابشناسی احوال و آثار نووی و سپس شخصیت علمی وی مورد بررسی قرار گرفته و در پایان، شرح ناتمام او بر صحیح بخاری از نظر سبک نگارشی و نوع اطلاعات موجود در آن بررسی و تحلیل شده است.
عناصر مشروعیت حاکمیت از نگاه قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل اساسی در فلسفه سیاسی اسلام، مؤلفه های مشروعیت حاکمیت است. مراد از «مشروعیت» در این نوشتار، توجیه عقلانی «اعمال سلطه و اطاعت»، و مراد از مؤلفه های آن عناصری است که به موجب آن، حاکم یا حاکمان یک جامعه از حق صدور فرمان و اطاعت برخوردار می شوند. با توجه به اینکه حاکمیت الهی در دو حوزه تکوین و تشریع در سراسر قرآن تبیین شده است، در این پژوهش، به روش تفسیر موضوعی به واکاوی این موضوع در آیات قرآن اقدام شده و عناصری همچون «برتری ذاتی»، «سلطه و مالکیت حقیقی»، «علم خطاناپذیر»، و «حق تصرف در قلمرو حکومت»، که ازجمله مؤلفه های حق حاکمیت در نگاه قرآن است، بررسی شده است.
مفهوم شناسی واژه لقاءالله در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واژه ای که بدان پرداخته شده و در صدد مفهوم شناسی آن در فضای قرآن بوده ایم، کلمه « لقاء الله» است که یکی ازمفاهیم عرفانی قرآن است. برای این مقصود، ابتدا معنای لغوی واژه را تبیین کرده؛ که شرط اصلی تبیین مفردات می باشد و سپس با در نظر گرفتن ساختار سور و آیات لقاء الله، تفسیر آیات را در جایگاه بافت و سیاق دنبال کرده و لقاء الله مطلوب قرآن را بیان کرده ایم و به این نتیجه رسیده ایم که لقاء الهی به معانی مختلفی چون حضور معنوی وشهود باطنی خداوند سبحان، عقاب وثواب الهی،ملاقات فرشتگان تفسیر شده است که هرکدام از آن معانی در جای خود مطلوب است.اما با توجه به حکمت خداوند در مساله خلقت،این نکته به دست آمد که لقاء مطلوب الهی همان حضور معنوی وشهود باطنی خداوند بوده که مخصوص مومنان است.
معاد جسمانی از منظر علّامه طباطبائی، با تأکید بر تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن معاد در قرآن
علّامه طباطبائی با اینکه در بسیاری از علوم دینی صاحب نظر بوده ، در بحث معاد جسمانی کمتر قلم زده است و این مسئله موجب شده تا دیدگاه ایشان دربارة معاد جسمانی، کانون اختلاف مفسران و مروجان اندیشه های علّامه قرار گیرد. در این نوشتار برای تبیین دیدگاه ایشان به بررسی دیدگاه های انسان شناختی ایشان همچون دوساحتی بودن انسان، اصالت نفس، مجرد و جاودانه بودن آن، رابطة نفس و بدن و نقش بدن در هویت انسان، ضرورت حشر بدن و کیفیت آن می پردازیم. به نظر می رسد ایشان علی رغم پذیرش بیشتر آموزه های فلسفی حکمت متعالیه و تأثیر دادن آنها بر تفسیر آیات قرآن در بحث معاد جسمانی، با نپذیرفتن نظریة صدرالمتألهین که بدن اخروی را مُنشَأ نفس و قائم به آن می داند، اصل حرکت جوهری را همان گونه که در نفس مطرح است در بدن هم مطرح می کند و تبیینی دیگر از معاد جسمانی ارائه می دهد که می توان آن را بر دیدگاه مدرس زنوزی تطبیق داد.
میزان تطبیق تبیین های حِکمی فلاسفه با دیدگاه قرآن و روایات، درباره حدوث و قدم نفس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از سؤالات اساسی درباره نفس انسان این است که آیا قبل از تعلق به بدن و افاضه به آن، وجودی مفارق و قائم به ذات داشته که با حدوث بدن به آن می پیوندد، یا اینکه مانند بدن بوده، همراه هر بدن یا به واسطه آن (مع البدن) حادث می گردد. در بین حکیمان مسلمان، سه دیدگاه درباره حدوث و قدم نفس وجود دارد و هر دیدگاه برای اثبات مدعای خود، به دسته ای از آیات و روایات متوسل شده و با مبنا قرار دادن دیدگاه عقلی خود، سعی در توجیه آیات و روایاتِ مؤید نظریه مقابل داشته است. ملاصدرا نیز با توجه به رویه اش در سازگار نمایاندن اندیشه های فلسفی خویش با متون دینی و باور عمیق به یگانگی عقل و نقل و شهود، بر آن شده تا اقوال حکما و مضمون برخی آیات و روایات دال بر وجود پیشین نفس را به نفع نظریه خود توجیه نماید. با توجه به اهمیت این بحث و عدم تبیین آن از نگاه کتاب و سنت، در این نوشتار تلاش بر آن است تا هر آنچه درباره این موضوع در آیات و روایات آمده، جمع آوری و بررسی شود و سازگاری یا عدم سازگاری آن با دیدگاه های فلسفی ارزیابی گردد.